VINA 31339 اشتراک گذاری ارسال شده در 15 اردیبهشت، ۱۳۸۹ ! این شکل زدم تا بیبینم کی معتقده ادما تو سختی خود ساخته میشن؟ یا اصلا چقدر مشکلات زندگی باعث شده پیشرفت کنی؟ 5 لینک به دیدگاه
Fahim 9563 اشتراک گذاری ارسال شده در 15 اردیبهشت، ۱۳۸۹ واقعا همینطوره نمی خوام بگم ما خیلی سختی کشیدیم ولی خب کم هم نبوده اما وقتی تجربیات خودم و دوستام را باهم مقایسه می کنم می بینم با این که بعضی از اون ها از من بزرگترن ولی در مورد خیلی از مسایل از اون ها بیشتر اطلاع دارم و می تونم بهشون کمک کنم . 3 لینک به دیدگاه
sahand 565 اشتراک گذاری ارسال شده در 15 اردیبهشت، ۱۳۸۹ کی معتقده ادما تو سختی خود ساخته میشن؟ یا اصلا چقدر مشکلات زندگی باعث شده پیشرفت کنی؟ جواب این سوال رو با یک حکایت آغاز میکنم. میگویند روزی شیخی به میهمانی اربابی رفت و نوکر آن ارباب خیلی به این شیخ خدمت کرد. شیخ هم برای دلداری نوکر و برای اینکه مثلآ او را هم بحساب بیاورد از وی سئوال کرد: تو مرغ خورده ای ؟ نوکر جواب داد: آری شیخ گفت : پس بگو ببینم کدام بخش از گوشت مرغ لذیذ و خوردنیه؟ نوکر گفت : انتهای بال مرغ . شیخ گفت : از کجا میدانی ؟ نوکر پاسخ داد : آخر من در تمام طول عمرم جای دیگری از گوشت مرغ را که نخورده ام. همین را به من داده اند و من خورده ام و دانسته ام که همین قسمت از بال مرغ از همه جاش باید خوردنی تر باشه. حکایت این سئوال شما هم همینطور هست. ما بدبخت ها از بس نسل اندر نسل روی راحتی ندیده ایم خیال میکنیم که مشکلات زندگی باعث پیشرفت میشه. در حالی که اینطور نیست. مشکلات کمر انسان را خم میکنه و کسب پیشرفت در راستای جنگ با مشکلات 10% بیشتر نمیتونه باشه. شور بختی ما اینه که از بس در رنج زندگی میکنیم خیال میکنیم که پیشرفت هم از همین زاویه قابل تعریف هست. حیف از ما و حیف از این عمر گران. 2 لینک به دیدگاه
sahand 565 اشتراک گذاری ارسال شده در 16 اردیبهشت، ۱۳۸۹ ببین من نظرم عکس تویه میگم تا سختی نباشه خوشی معنی ندارهکسایی که سختی نمیکشن هیج وقت از زندگی لذت نمیبرن من هم دارم میگم این حرف برعکسه. معنی خوشی تو سختی نیست . این درست نیست. از باور های قدیمیه. این درست نیست که بگیم کسایی که سختی نمیکشن هیج وقت از زندگی لذت نمیبرن. این یه تلقین غلطه که حکومت ها تو دل مردم جا انداختن که حق مردم رو بخورن و به مردم سختی بدن و بعدش هم همه جا جا بیاندازند که کسایی که سختی نمیکشن هیج وقت از زندگی لذت نمیبرن. اینها کار انگلیسه. من اصلآ عکسها رو ندیدم. باز نمیشن. من یه جواب کلی دادم که تا حال کسی اینجوری به دنیا نیگا نکرده. 2 لینک به دیدگاه
anjello 2427 اشتراک گذاری ارسال شده در 17 اردیبهشت، ۱۳۸۹ سختیها وچالشها باعث وعامل ایجاد انگیزه ها هستند ولی این انگیزه ها میتونن مارو به تلاشی دوباره برای کامیابی یا به یاسی افسرده کننده رهنمون کنند همه چیز بستگی به ذهنیت ونوع افکار ما داره! 3 لینک به دیدگاه
Mohammad Aref 120452 اشتراک گذاری ارسال شده در 17 اردیبهشت، ۱۳۸۹ سختی ها ما رو با خیلی واقعیت های زندگی آشنا میکنه و تجربه های ما رو بیشتر میکنه. استفاده از همین تجربیات تو ادامه راه میتونه باعث پیشرفت بیشترمون بشه 3 لینک به دیدگاه
sahand 565 اشتراک گذاری ارسال شده در 19 اردیبهشت، ۱۳۸۹ ببین منطورم گشنگی تشنگی نبودااااامثلا تو همون شبای کنکور چقدر سختی کشیدیماما همین باعث شد سختیای دانشگاه کمتر شن یا مثلا تو شعر غربت درس خوندنمن که به شخصه تجربم بیشتر شد اگه درسامونو از پایه درست بخونیم مجبور نیستیم تو شبای کنکور یا شبای امتحان سختی بکشیم. من اینو نمیتونم قبول کنم. سختی باعث احساس درد میشه . همین و بس. وای من چقده یکدنده ام. :167: 1 لینک به دیدگاه
sahand 565 اشتراک گذاری ارسال شده در 19 اردیبهشت، ۱۳۸۹ ببین منطورم گشنگی تشنگی نبودااااا این مثال من برای گشنگی و تشنگی نبود. این مثل میگه که کسی که از همه بدن مرغ فقط بالش رو خورده لابد فک میکنه که فقط بال مرغ خوردنیه. اما کسی که از همه جای بدن مرغ غذا درست کرده و خورده تو انتخابش راههای زیادی داره که بتونه انتخاب کنه. یعنی این گفته شما برای ما که جز سختی چیزی از این دنیا نصیب نداشتیم واقعی به نظر میاد ولی برای یک جوان سویسی این تشبیه میتونه بی معنی باشه. چون با علم و دانش به موفقیت رسیده نه با سختی و مرارت . 2 لینک به دیدگاه
Yuhana 12780 اشتراک گذاری ارسال شده در 19 اردیبهشت، ۱۳۸۹ نظر من اینه تا سختی نباشه نمیتونیم لذتی که در آرامش و راحتی هست رو درک کنیم 1 لینک به دیدگاه
hamid_hisystem 6612 اشتراک گذاری ارسال شده در 19 اردیبهشت، ۱۳۸۹ ! این شکل زدم تا بیبینم کی معتقده ادما تو سختی خود ساخته میشن؟ یا اصلا چقدر مشکلات زندگی باعث شده پیشرفت کنی؟ من کلا تلاش کردن و تحمل سختی رو برای رسیدن به هدف رو دوست دارم هر چیزی یه سختی هایی داره 3 لینک به دیدگاه
sahand 565 اشتراک گذاری ارسال شده در 19 اردیبهشت، ۱۳۸۹ نظر من اینه تا سختی نباشه نمیتونیم لذتی که در آرامش و راحتی هست رو درک کنیم اینطور نیست. حاضرم قسم بخورم. 2 لینک به دیدگاه
Yuhana 12780 اشتراک گذاری ارسال شده در 19 اردیبهشت، ۱۳۸۹ همینطوره البته از نظر من یه چیزی بگم من اونروزی که کنکور دادم باور نمیکنی که شاید راحتترین ساعات زندگیم رو داشتم طی میکردم با آرامشی خوابیدم که اصلا انگار تاحالا تجربه اش نکرده بودم شاید باور نکنی ولی واقعا احساس خوبی بود 2 لینک به دیدگاه
hamid_hisystem 6612 اشتراک گذاری ارسال شده در 19 اردیبهشت، ۱۳۸۹ همینطوره البته از نظر من یه چیزی بگم من اونروزی که کنکور دادم باور نمیکنی که شاید راحتترین ساعات زندگیم رو داشتم طی میکردم با آرامشی خوابیدم که اصلا انگار تاحالا تجربه اش نکرده بودم شاید باور نکنی ولی واقعا احساس خوبی بود من هم این قضیه رو روز کنکور تجربه کردم ولی بیشتر از اون سختی ها رو توی ورزش تحمل کردم تصور کنین ظرف 2 روز 7 کیلو از وزن بدنت رو کم کنی موقع وزن کشی 500 یا 600 گرم اضافه داشته باشی بعد بری سونا برای کم کردن اون گرم های آخر توی سونا به اون گرمی شروع کنی طناب زدن باور کنین وقتی می دوباره می رین روی باسکول و اونی که وزنتون رو میکشه رسیدن سر وزن رو تایید میکنه انگار تمام دنیا رو بهتون دادن وقتی روز بعدش سخترین کشتی ها رو می گیری و توی کشتی ها سخت ترین فشارها رو تحمل می کنین زمانی که اول می شین اون زمان آدم واقعا معنی راحتی رو می فهمه و روی آسمون ها قدم می زاره 2 لینک به دیدگاه
Yuhana 12780 اشتراک گذاری ارسال شده در 19 اردیبهشت، ۱۳۸۹ من هم این قضیه رو روز کنکور تجربه کردمولی بیشتر از اون سختی ها رو توی ورزش تحمل کردم تصور کنین ظرف 2 روز 7 کیلو از وزن بدنت رو کم کنی موقع وزن کشی 500 یا 600 گرم اضافه داشته باشی بعد بری سونا برای کم کردن اون گرم های آخر توی سونا به اون گرمی شروع کنی طناب زدن باور کنین وقتی می دوباره می رین روی باسکول و اونی که وزنتون رو میکشه رسیدن سر وزن رو تایید میکنه انگار تمام دنیا رو بهتون دادن وقتی روز بعدش سخترین کشتی ها رو می گیری و توی کشتی ها سخت ترین فشارها رو تحمل می کنین زمانی که اول می شین اون زمان آدم واقعا معنی راحتی رو می فهمه و روی آسمون ها قدم می زاره وای ایول خیلی حس خوبیه پس حسابی تخصصی ورزش میکنین هاااااااااااااااااااااا 1 لینک به دیدگاه
hamid_hisystem 6612 اشتراک گذاری ارسال شده در 19 اردیبهشت، ۱۳۸۹ وای ایول خیلی حس خوبیه پس حسابی تخصصی ورزش میکنین هاااااااااااااااااااااا آره بچه ی مازندرانم خو کشتی اینجا خیلی تخصصیه یک چیزی بگم شاید باورتون نشه من توی مازندران نزدیک به 10 نفر حریف سر سخت و نزدیک به خودم داشتم در صورتی که توی کشوری 4 یا 5 نفر بیشتر نمی شدند یک بار توی یک مسابقه کشوری شرکت کردم تیم مازندران توی هر وزن 3 تا سهمیه داشت و قتی نیمه نهایی رسیدیم از چهار تا کشتی گیر 3 تاش مازندرانی بودند 2 لینک به دیدگاه
Yuhana 12780 اشتراک گذاری ارسال شده در 19 اردیبهشت، ۱۳۸۹ آره بچه ی مازندرانم خوکشتی اینجا خیلی تخصصیه یک چیزی بگم شاید باورتون نشه من توی مازندران نزدیک به 10 نفر حریف سر سخت و نزدیک به خودم داشتم در صورتی که توی کشوری 4 یا 5 نفر بیشتر نمی شدند یک بار توی یک مسابقه کشوری شرکت کردم تیم مازندران توی هر وزن 3 تا سهمیه داشت و قتی نیمه نهایی رسیدیم از چهار تا کشتی گیر 3 تاش مازندرانی بودند الان به افتخار این موفقیت شما موج مکزیکی میریمممممممممممممم آره شنیدم که هر چی کشتی گیره خوب و توپ هست مازندرانیه ایول به شما موفق باشی 1 لینک به دیدگاه
ترمه جون 1381 اشتراک گذاری ارسال شده در 19 اردیبهشت، ۱۳۸۹ من 8 سال آخره زندگیمو تو سختی بودم.مدام جنگیدم.یادم نمیاد بعدش اتفاقی افتاده باشه که بخوام قدرشو بدونم. تنها کاری که میکنم اینه که با این همه مشکل زندگی کنم و به خاطر درست شدنش دیگه به خودم فشار نیارم. 3 لینک به دیدگاه
abie bicaran 2325 اشتراک گذاری ارسال شده در 13 خرداد، ۱۳۸۹ به نظر من سختی و مشکلات خیلی می تونه توی پیشرفت آدم موثر باشه البته اگه بتونیم اون سختی رو پشت سر بذاریم هیچ کسی نیست که توی عمرش سختی نکشیده باشه اما خوب درجه این سختی واسه افراد متفاوته اما در کل با این حرف موافقم که سختی و مشکلات آدم و می سازه 1 لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده