zahra22 19501 اشتراک گذاری ارسال شده در 29 شهریور، ۱۳۹۲ برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام در برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام گفته شد که خانه میبایست تنوع یا گوناگونی فضایی را درون خود پذیرا بوده، به این معنا که نیازهای مختلف ساکنان را در نظر بگیرد. حال این نیازها کدامند و شکل مطلوب پرداختن به آنها از نظر ساکنان چگونه است؟ مهمترین نیاز هر شخص به خانه را میتوان حفظ «خود» دانست که با مفهوم کلی «بقا» در ارتباط قرار میگیرد. منظور از آن اما نه صرفا بقای جسمی و فیزیکی و در امان ماندن از ناملایمات و خطرهای طبیعی و انسانی، بلکه شکل دادن به دنیای ذهنی و شخصیتی و نیز حفظ آنست. خانه در این معنا، مکانی است برای: «خلوت با خود و دیگران، بیتعرض غیر.» (حائری مازندارانی، 1388: 49) یادداشت حاضر درواقع قصد کالبدشکافی همین نیاز ارتباطی با خود را دارد که از خانه انتظار میرود بیش از هر نیاز دیگری به آن پاسخ گوید. مارتین هایدگر گرچه در مورد پرداختن به این مفهوم، جزء پیشگامان نیست ولی بدون شک تحلیل او و استدلالهای مبتنی بر ابعاد زبانشناختیاش را باید جزء قویترین متون در این حوزه به حساب آورد، آنجا که در توضیح مفهوم «سکونت»، توجه ذهن را به مفهوم «محافظت کردن» جلب کرده و تاکید میکند که همزمان برای آن، دو بُعد میتوان متصور شد: «جلوگیری از بروز آسیب» و نیز «رها کردن و به ذات خویش واگذار کردن انسانها». او درنهایت نتیجه میگیرد خانه، حصاری است که انسان برای آزادی خودش میسازد: «سکنی گزیدن، به آرامش رسیده بودن، یعنی: محصور شده ماندن در آزادی یا در ساحت آزادی، که هر چیزی را از حیث ذات خویش محفوظ میدارد. ویژگی بنیادین سکنی گزیدن، این محافظت کردن است.» (هایدگر، به نقل از: شار، 1389: 33) این متناقضنمای هایدگری، (محصور شده ماندن در آزادی) قصد انتقال چه پیامی را دارد؟ و انسان چگونه میتواند در حصاری خودساخته، به آزادی برسد؟ غرض از بحث مذکور، به هیچ وجه تشریح این مفهوم هایدگری نیست بلکه تنها شاهدی است بر این گزاره که خانه میبایست به عمیقترین نیازهای شخصی افراد پاسخ دهد و بنابراین چیزی بیش از پناهگاه صرف است. بررسی دادههای میدانی حاصل از مطالعه کیفی نگارنده حاکی از آنست که هر فرد، مجموعهای از نیازهای «جسمی» و «ذهنی» را دارا بوده و خواهان آنست که خانه، مجالی برای پرداختن به آنها باشد. در اینجا «نیازهای جسمی»، شامل خوردن، خوابیدن، تحرک، رابطه جنسی و نظافت بوده و «نیازهای ذهنی» نیز بیش از هر چیز بر تمرکز و تفکر، ابتکار و ساختن و نیز پرداختن به علاقمندیهای فردی مانند موسیقی، نقاشی و... اشاره دارد. هر کدام از این نیازها با فضایی در ارتباط قرار میگیرند ولی این به معنای آن نیست که رابطه مذکور، تناظر یک به یک است. به عبارت دیگر، یک فضای واحد در صورت طراحی درست، میتواند امکان پاسخگویی به چندین نیاز مختلف را دارا باشد. داشتن «اطاق شخصی» به یکی از مطالبات اصلی و مهم ساکنان تبدیل شده که یادداشت حاضر، ابعاد آنرا به عنوان بخشی از نیاز کلان «ارتباط با خویشتن» توضیح خواهد داد. زمانی که صحبت از مشکلات و کمبودهای خانههای معاصر میشوند بسیاری از ساکنان صراحتا اعلام میکنند که فضایی «شخصی» کم دارند و همین مسئله، تاثیراتی در زندگیشان گذاشته است. مثلا برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام این پژوهش، ناتوانیش در عدم تمرکز بر روی درس و یا با ادبیات خودش «از این شاخه به آن شاخه پریدن»ش را به نداشتن فضایی شخصی ارتباط میداد. برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام به دلیل نداشتن آن در داخل، سعی میکرد از فضای خانه فاصله گرفته و درواقع ماشینش را به فضایی شخصی تبدیل کرده و در میانه فضای عمومی، فضایی شخصی برای خلوت با خودش و دوستانش بیابد. برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام نیز از نداشتن آن گلهمند بود و بخشی از فضای نشیمن را برای خودش نشانهگذاری کرده بود. اما فضای شخصی به چه معناست و چه جایگاهی در ذهنیت امروز ساکنان دارد؟ گرچه اکثریت افراد مشارکتکننده در این پژوهش معتقدند که هرکس در خانه خودش نیازمند یک فضای شخصی است ولی هنوز افراد معدودی نیز یافت میشوند که ضرورت کارکردی این فضاها را برای واحدهای درون خانوادگی به چالش میکشند. نمونه آنها برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام است که صراحتا با داشتن فضای شخصی در خانه مخالفت کرده و میگوید زندگی مشترک در قالب یک خانواده، نیازی به فضای خصوصی برای افراد باقی نمیگذارد و حتی وجودش باعث میشود که اعضای خانواده از هم دور شوند و خود، منشا عدم شفافیت و دورویی است. به نظر او، مانند قدیم، فضای شخصی میتواند به بخشی از فضاهای نیمهثابت خانه و نه فضای ثابت آن خلاصه شود. درمقابل اما برای این فرد، خانه یعنی اطاق شخصیش و یا برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام میگوید که در فقدان این فضاهای شخصی، فضاهایی چون توالت و حمام برای افراد، حالت فضای شخصی را پیدا کردهاند و برخی مواقع، افراد به آنها پناه میبرند! افرادی مانند برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام ، برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام و برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام یکی، مثالهای خوبی هستند که از نداشتن فضای شخصی در خانه گلهمندند. این برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام و برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام نیز از اینکه نتوانستهاند برای یکی از پسران خود فضای شخصی مهیا کنند احساس ناراحتی و کمبود دارند. برخی چون برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام نیز، آنرا معادل داشتن امکان خلوت شخصی در خانه میگیرند و نه مالکیت یک فضا و تعلق داشتنش به یک نفر. بنابراین، فضای شخصی کجاست؟ از منظر بیشتر افراد این پژوهش، فضای شخصی، یک فضای ثابت است که تعلق به فرد دارد. انباشته شده از وسایل او و تزیین شده مطابق با ذهنیات و سلیقه اوست و فرد میتواند در مواقعی که نیاز به فاصله گرفتن از جمع خانوادگی دارد به آن پناه ببرد، مواقعی چون تفکر و تمرکز (برای کار، درس، تصمیمگیریهای مهم، برنامهریزی و...)، مواقعی که دلگیر است و نیاز به تنهایی و قضاوت نشدن توسط دیگران دارد و یا مواقعی که فعالیت مورد نظر او با فعالیت غالب رایج در خانه در آن زمان خاص منافات دارد (مثلا نیاز به خوابیدن، زمانی که دیگران دارند فیلم میبینند یا میهمان دارند و....) اما آیا فضای شخصی، فضای مجزایی است که امکان دیده نشدن را به افراد میدهد؟ برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام از این هم فراتر رفته و میگوید که فضای شخصی واقعی جایی است که جلوی نشت صدا بین داخل و بیرون را نیز بگیرد. چه کسانی به فضاهای شخصی نیاز دارند و اصلا منظور از شخصی چیست؟ آیا با خصوصی تفاوت دارد؟ اطاقهای زن و شوهرها گرچه فضاهایی خصوصی هستند اما شخصی نیستند و برخی زن و شوهرهای این پژوهش میگویند که گاه، نیازمند فضاهایی هستند که از حضور دیگری نیز خالی باشد و فقط خودشان در آن حضور داشته باشند، به تنهایی. آیا فضای شخصی، همان اطاق خواب است؟ بیشتر افراد مورد مطالعه، در کنار خوابیدن، استفادههای دیگری در طول روز از اطاقشان میکنند و این فضا برایشان بیشتر حکم فضایی شخصی را دارد. به همین جهت، خواهان آنند که این فضاها بسته، کوچک، کمنور و بدمنظره نباشند. یکی از برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام ان در اینباره میگوید: «نمیدانم چرا اطاقها را با نام اطاق خواب نامگذاری کرده و میشمارند؟ من در اطاقی که اطاق خوابمان است روزها خیاطی میکنم و نیاز به نور خوبی دارم. تاریک بودنش افسردهام میکند.» با همه اینها در ادبیات بازاری امروز ، اطاق خواب به اصطلاحی رایج برای صحبت کردن درباره ابعاد خانههای امروزی و حتی شمارش فضاهای داخلی تبدیل شده به طوری که معماران حتی اگر فضاهای بسیاری را با استدلال کم بودن زمین حذف کنند، برای کوچکترین خانهها نیز فضایی با این عنوان درنظر میگیرند اما در برخی موارد، عدم درک مشترک سازندگان و استفادهکنندگان از خانه باعث شده که از این فضاها حتی برای خوابیدن نیز استفاده نشود، مانند برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام که میگوید: «دوست دارم در اطاق نشیمن بخوابم و نه اطاق خواب چون وقتی در اطاق خواب میخوابی حس میکنی گوشه هستی و بریده شدهای و وقتی صدایی میآید نمیفهمی از کجاست و میترسی. احساس میکنی آخرالزمان شده ولی وقتی در فضای نشیمن که وسط است میخوابی بهتر است.» تاریک بودن اطاق خواب و فراهم کردن فضایی برای به خواب رفتن و خوب خوابیدن، بخشی از توقعات افراد از این فضاست. در مقابل، این انتظار نیز وجود دارد که فضا همانطور که انسان را میخواباند، توانایی بیدار کردن او را هم داشته باشد. منظور، تابیدن نور طبیعی به داخل اطاق با فرارسیدن صبح است به صورتی که بتواند افراد را تدریجا به سمت بیداری و سرزندگی سوق دهد. این رسالتی است که بعضی از اطاقهای خواب از انجام آن ناتوانند چون فضاهایی تاریک هستند. برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام گفته که به همین دلیل، در اطاق خوابش نمیخوابد و آنرا تبدیل به انباری وسایل مختلف خانه کرده، چرا که خوابیدن در آن فضا، پرخوابشان کرده و همیشه با کسلی از خواب بیدار میشدهاند. در مورد خانه برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام هم همین اتفاق با استدلال دیگری میافتد. کوچک بودن خانه و عدم طراحی فضایی برای قرار دادن وسایل، باعث شده که از اطاق خواب به عنوان تنها فضای پنهان خانه برای استقرار وسایل استفاده شود و این مسئله، وضعیتی را به وجود آورده که آنجا دیگر قابل خوابیدن نیست و ساکنان از پذیرایی و نشمین برای خواب استفاده میکنند؛ با این استدلال که: «کمد، دراور، مبل و وسایل پسرم، همه چیز دوروبرمان است. این همه شلوغی، امکان تمرکز و فکر کردن را به آدم نمیدهد. اطاق خواب ما عملا انباری است و هیچ فایده دیگری ندارد... من حس میکنم تمام وسایل دارند به سمتم هجوم میآورند.» اطاق در فرهنگ ایرانی، همواره فضایی چندعملکرده بوده و فقدان عناصر نیمهثابت چشمگیر (مانند میز و صندلی و مبلمان) نیز به حفظ این ویژگی کمک میکرده است. بنابراین از طراحان و سازندگان خانه انتظار میرود که توامان به ابعاد، نورپردازی، اجرای کمدها و قفسههای دیواری و نیز منظره داشتن و دلگیر نبودن اطاقها توجه کنند. از نظر ساکنان، طراحی اطاقهایی کوچک، خفه و حتی بدون پنجره و منفذی قابل توجه به بیرون، با این استدلال که اطاق خواب است درست نبوده و تقلیل دادن مفهوم اطاق و خانه است. احساس نیاز به فضای خصوصی یا محرمانه، بیش از هر چیز موضوعی فرهنگی است و به درک افراد از فضا ارتباط دارد. ادوارد هال، با مطالعه تطبیقی دو جامعه آمریکا و آلمان، نتیجه میگیرد که «آلمانیها فضای خود را به عنوان تعمیمی از خودبینی و شخصیتشان احساس میکنند.» (هال، 1384: 159) او همچنین مدعی میشود که آنها حاضرند برای حفظ فضای خصوصی خود هرکاری انجام دهند، حتی در شرایط غیرعادی. مثال او در اینباره مربوط به رفتار عجیب سربازان آلمانی زندانی در جریان جنگ جهانی دوم است که به محض قرار گرفتن در فضای کوچک سلول، با وسایل در اختیارشان، دیواری برای خود ساخته و حریمی شخصی بنا میکردند که حتی با کوچکتر شدن سلول و افزایش نفرات، این رفتار ادامه مییافت، حتی اگر فضای در اختیار گرفته توسط هر شخص، به اندازه سوراخ یک روباه میشد. او توضیح میدهد که سربازان آلمانی «سعی نمیکردند با یک تلاش مشترک و یک جا کردن وسایل افراد نسبت به ایجاد یک فضای بزرگتر و کارآمدتر اقدام کنند» (همان: 159) و «خلوت و تنهایی بصری» خانهها در آلمان را نیز جلوه دیگری از همین ویژگی فرهنگی مینامد. هال معتقد است فرهنگ آمریکایی در این حوزه بسیار متفاوت از فرهنگ آلمانی است. به نظر میرسد تقاضای فضاهای شخصی در داخل فضای خصوصی، یکی از مسائل و چالشهای اصلی معماری امروز ایران است خصوصا که جریان عمومی خانهسازی در کشور، کوچک شدن مداوم فضاها بر اثر تراکم و نیز ملاحظات اقتصادی و مسئله قیمت است. با اینحال نباید پیچیدگی ظاهری این مسئله باعث ناامیدی از یافتن راهحلی برای آن شود. درهرحال، خانه، فضایی بیبدیل است و به گفته باشلار: جایی که به ما فرصت میدهد روزبهروز در گوشهای از جهان ریشه بدوانیم. (باشلار، 1391: 44) 2 لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده