afa 18504 اشتراک گذاری ارسال شده در 24 شهریور، ۱۳۹۲ شاید در دو دهه پیش، کسی تصور نمیکرد که فرزندش با رسیدن به دوران جوانی و بدون گذراندن مرحله ازدواج به عنوان یک پیش نیاز، بتواند از خانواده خود جدا شود و استقلال کاملی را در زمینههای مالی و تصمیمگیری به دست بیاورد، اما جوانهای امروزی گمان میکنند که باید از این مرز عبور کنند و بیشتر در تصمیم گیریهای زندگیشان دخیل شوند. این موضوع سپر مقاومت را به دست والدین میدهد و باعث درگیریهایی میان جوانان و خانوادهها میشود. داشتن خانه مجردی برای یک جوان، گرچه در بسیاری از کشورهای مدرن پذیرفته شده است و در صورت ماندن یک جوان مستقل در خانواده، به او به چشم سربار نگاه میشود، اما والدین ایرانی هنوز نمیتوانند چنین خواستهای را بپذیرند و توجیه کنند. روانشناسان ایرانی هم معتقدند تا زمانی که توان حل شدن چالشها در خانه وجود دارد و امکان نزدیکتر شدن والدین و فرزندان فراهم است، دلیلی برای پاک کردن صورت مسئله و جدا شدن جوانان تازه بالغ از خانوادهها وجود ندارد. دنیای هم را بفهمید جامعه ما در حال گذار از فضایی سنتی به دنیای مدرن است و بالا گرفتن تعارضات میان دو نسل، یکی از مشکلاتی است که جوامع در حال گذار با آن درگیرند. دنیای سنتی و دنیای مدرن، هر کدام نیازها و اقتضائات خود را دارد و طبیعی است که جوانان گاهی در مواجهه با انتظاراتی که جامعه از آنها عبور کرده است دچار ابهام شوند و والدینی که متعلق به نسل دیگری هستند، نتوانند نیازهای جدید این نسل را درک کنند و به آن پاسخ دهند. از طرف دیگر، درحالیکه هنوز سنتهای نسل والدین، بر زندگی جوانان حاکم است، وسایل ارتباطی مدرن اندیشه دیگری را برای این افراد میسازند و زمینهساز چالش میشوند. یک مثال ساده این تفاوت، در مفهوم «استقلال» دیده میشود. در جامعه ما هنوز استقلال به معنای تصمیمگیری هر فرد برای خودش، وجود ندارد، درحالیکه در جامعه مدرن، تعریف و محدوده استقلال کاملا روشن است و فرد با وارد شدن به دوره جوانی، مسئول درآمد، زندگی، اختیارات و انتخابهای خودش است و میتواند عواقب مسئولیتی که بر دوش اوست، بپذیرد. قرار نیست شما یک روزه مدرن شوید اما کافی است برای باز کردن در ارتباطی که پیش از این بسته بود، دنیای فرزندتان را بیشتر بشناسید. فرزند جدایی طلبتان را مهار کنید براساس آمارهای وزارت بهداشت، درصد بالایی از جوانان با خانوادهشان احساس بیگانگی میکنند و توان بیان عقاید و نیازهایشان را با خانواده خود ندارد. البته در این جریان والدین هم بیتقصیر نیستند و اغلب به جای ایفای نقش یک شنونده خوب و دوست راهنما، نقش قاضی و موعظهگر را بازی میکنند و فرزندانشان را از خود میرانند. زمانی که خانوادهها با میل به جدایی فرزندشان به عنوان یک خواسته جدی و مهار نشدنی روبهرو میشوند، در قدم اول باید از خود بپرسند که چرا او میخواهد از آن خانه برود؟ فرزند آنها به چه شرایط، موقعیت یا حمایتی نیاز دارد که میتواند دور از آنها آن را تجربه کند. اگر با چنین خواستهای از طرف فرزندتان روبهرو شدید، به جای متهم کردن او، ابتدا ساختار خانوادهای که در آن زندگی میکنید را بررسی کنید. احتمالا آسیبهایی در خانواده شما وجود دارد که استقلال و آرامش او را تهدید میکند، پس قبل از هر اقدامی برای برطرف کردن آنها تلاش کنید. شاید بعد از برطرف شدن آسیبهای درون خانواده، دیگر میلی به جدایی از طرف فرزندتان وجود نداشته باشد. مهارت پدر و مادر بودن را یاد بگیرید نگاهی به رابطه خود و فرزندتان بیندازید؛ باید و نباید تا چه اندازه در جملاتی که از زبان شما بیرون میآید، جا دارد. چقدر با ظاهر فرزندتان خو گرفتهاید و موسیقیای که میشنود را میشناسید؟ شاید جوانی که این روزها به دنبال دور شدن از شماست، تنها میخواهد خودش باشد و برای هر قدمی که برمیدارد مواخذه نشود. قرار نیست ریش و قیچی را به دست او بدهید و هرگز راهنماییاش نکنید، بلکه باید زبان فرزندتان را بشناسید و نگرانیهایتان را به زبان خود او با فرزندتان به اشتراک بگذارید. بهتر است بیشتر در مورد موسیقیای که میشنود مطالعه کنید، سراغ کتابخانهاش بروید و سعی کنید گاهی دنیا را از دریچه چشم او ببینید. احتمالا فرزند شما هم مثل دوران جوانی شما اسطورههایی دارد، پس آنها و تواناییهایشان را بشناسید و اگر به مشکلی برخوردهاید، قبل از نشان دادن واکنشهای هیجانی و دورکردن او از خودتان، موضوع را با یک روانشناس و مشاور مطرح کنید. بحران درست نکنید به محض بیان چنین خواستهای از طرف فرزندتان، ماجرا را به یک بحران تبدیل نکنید و وحشت نکنید. بلکه با آرامش و با زبان خود او در مورد این خواسته با هم صحبت کنید. دلایلش را جویا شوید و بپرسید که برای گذران زندگی و حل بحرانهای مربوط به آنچه پیشبینیهایی دارد. شما با این گفت و گو می توانید از منطقی یا احساسی بودن این تصمیم باخبر شوید و بهتر در مورد آن قضاوت کنید. بعد از پایان گرفتن بحثی که با آرامش میان شما انجام شده، از او بخواهید برای فکر کردن در این مورد به شما فرصت بدهد و در این زمان میتوانید همه جوانب موضوع را بررسی کنید و در صورت نیاز از فردی که در خانواده خودتان و فرزندتان به او اعتماد دارید یا یک مشاور برای سنجیدن این موضوع کمک بگیرید. نگاهی به شناسنامهاش بیندازید اگر بحرانهای درون خانواده شما حل نشدنی است و در برابر خواسته فرزندتان هم نمیتوانید مخالفت کنید، باید کم آسیبترین راه جدایی را انتخاب کنید. در صورتی که موافق استقلال او هستید، نگاهی به شناسنامه فرزندتان بیندازید. چراکه شرایط سنی او میتواند تاحدودی آینده را پیشبینی کند. اگر او بیش از آنکه از عهده چنین مسئولیتی بربیاید جوان و ناپخته است، تا رسیدن او به سنی بالاتر که احتمال خطر و اشتباه در آن کمتر است صبر کنید. چراکه در سنین پایینتر، لذت طلبیها و تمایلات به جمعهای دوستانه و تاثیرپذیری از آنها، بیشتر و خطرسازتر است. پس میتوانید موضع موافقتان را با او درمیان بگذارید و محدوده زمانی را برای رسیدن به این خواسته تعریف کنید. البته قبل از موافقت با چنین تصمیمی، حتما جوانب ماجرا را بررسی کنید. از هم دور نشوید استقلال نزدیک به هم، بهترین راه حل برای شماست. در این شرایط نه با واکنش ناخوشایند اجتماع و اطرافیانتان روبهرو میشوید و نه آسیبهای اجتماعی فرزندتان را به شکل قابل توجهی تهدید میکنند. با این شیوه هم به او امکان استقلال و تصمیمگیری در مورد آینده را دادهاید و هم او را از تنشهای درون خانواده دور کردهاید. اگر در یک آپارتمان زندگی میکنید، میتوانید از او بخواهید که یکی از واحدها را برای خودش اجاره کند، چراکه در صورتی که او به دنبال استقلال است، قطعا باید در شرایطی باشد که بار اصلی مشکلات اقتصادیاش را به دوش بکشد و شما تنها با حمایت کردن و نه به عهده گرفتن کامل مسئولیتهایش میتوانید در تحقق اهدافش یاریاش دهید. از یک روانشناس کمک بگیرید درست است که استقلال میتواند تجربیات مستقیم و بیواسطهای را برای فرد به همراه بیاورد اما مثل هر تصمیم دیگری، باید با پشتوانه آیندهنگری انجام شود، نه از سر فشارهایی که فرد با آنها روبهروست. نوجوانان افسرده اغلب تمایل به اجتناب دارند و گمان میکنند با داشتن یک خانه مستقل، از فشار روابطی که آنها را آزار میدهد بیرون میآیند. از طرف دیگر، نوجوانانی که رفتارهای ضداجتماعی دارند، تمایل بیشتری با خارجشدن از محدودیتهایی نشان میدهند که زندگی در کنار خانواده برایشان ایجاد کرده است. برای پیشبینی آیندهای که در انتظار فرزندتان است، از یک متخصص کمک بگیرید و از شرایط روانی او و دلیل اصرارش بر این موضوع مطمئن شوید. شاید نیاز باشد برای برگرداندن آرامش به خانوادهتان، جلسات خانواده درمانی را شروع کنید تا اعضای خانواده شما، بهتر بتوانند نیازها و عقاید یکدیگر را درک کنند. شاید این جوان از مشکلاتی رنج میبرد که شما و اعضای خانوادهتان بهدلیل بیخبر بودن از آن، توان حلکردنشان را ندارید. پس با کمک یک متخصص، اول آنها را بشناسید و بعد برای حلکردنشان اقدام کنید. 2 لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده