رفتن به مطلب

ارسال های توصیه شده

ekteyt58gl5718mymff4.jpg

 

نويسنده:استیوارد پرون

ترجمه‌ی باجلان فرخی

 

 

می‌گویند روم را رمولوس در 735 پيش از ميلاد بنا نهاد. رمولوس وكلان او لاتين و از ساكنان لاتيومLatium ناحيه جنوبي و غربي دره تيبرTiber بودند. روم از نظر نظامي در پس خاكريزي ساخته شد تا بتواند در برابر تهاجم اتروسك ها از شمال مقاومت نمايد. تپه هاي روم به ويژه پالاتين و كاپيتول در كنار ساحل رود و در هشت مايلي دهانه تيبر سدهاي ديگري بود كه روم را محفوظ می‌داشت. گفتني است كه در همين جا است كه تيبر قابل عبور و جنوب و شمال را به هم مربوط می‌سازد. پالاتين و كاپيتول نزدیک‌ترین مكان به رود و جايي بود كه نخستين اقامتگاه‌ها درآن جا ساخته شد. تپه هاي ديگر و از آن شمار كورينال Qurinal به زودي مسكون و پرجمعيت و فضاي فراسوي اين منطقه به روستاها اختصاص يافت و در آن زمان منطقه اي باتلاقي جاي ديدار عمومي و تجمع و بازار بود. واژه لاتين بيرون فوراس Foras و چنين بود كه اين مكان فوروم Forum نام گرفت.

 

رومن‌ها و باورهاي آنان

 

رومن‌های آغازين مردماني بدوي بودند، و اين بدان معني است كه هر كلان بايد كمابيش براي همسرگزيني با کلان‌های ديگر ارتباطات دوستانه داشته باشد، چرا كه اعضاء كلان خويشاوند بودند و ازدواج درون گروهي نزد آنان تابو و در واقع به معني زنا بود. يافتن همسر از موضوعات كهن و بهترين اسطوره هاي مشهور ازاين دست «ربودن سابن Sabin» ها و درباره‌ی زناني است كه از طريق فريب دادن يا از طريق زن دزدي به دست می‌آمد، كه روابط صلح آميز مربوط به دوره هاي بعدي است. داستان هااي از اين است گوياي الگوهاي كهن زنده گي رومن هااي است كه از زندگاني بدوي برخوردار بودند.

 

باورهاي ديني اين مردمان چه بود؟ از مراسم تدفين اين مردمان چنين برمي آيد كه رومن‌های آغازين مردگان خود را دفن می‌کردند يا مي سوزانيدند، و آن چه روشن است اين است كه رومن‌ها به بقاي مرده، خواه به صورت جسماني در جهاني ديگر يا به صورت روح و همراه زندگان دراين جهان اعتقاد داشتند. اين باور بي ترديد در بنيان گذاران روم وجود داشت و خداياني را نيايش می‌کردند.

 

خدايان رومن‌ها كاملاً با خدايان يوناني تفاوت داشت. يونانيان داراي نظام ديني چند خدايي و خدايان آنان موجوداتي شبيه انسان‌ها بودند، چندان كه خدايي چون اسكليپوس (اسكولاپ) Asklepios، خداي طبابت، در آغازانساني ميرا و برخي نيز چون هراكلس نيمه خدا و نيمه ميرا بودند. خدايان يونان شخصیت‌های تكامل يافته داشتند مثلاً آپولو خدايي به شكوه، ‌زيبا، نيكخواه و نيك انديش و زائران دلوسDelos يا دلفیDelphi درمعبد او به مراقبه می‌نشستند و ازمواهب او سپاسگزاري می‌کردند، بدان سان كه امروز زائران آسيسیAssisi يا آويلاAvilla فرانسيس و ترزاي قديس را نيايش می‌کنند.

 

در مورد خدايان رمي توجه مردم بدين خدايان متفاوت بود مثلاً ولكانVulcan به سبب ويرانگري آتش در آغاز غالباً در خارج از شهر نيايش می‌شد و در عيد او كه در بيست و سوم اگوست بر پا می‌شد شركت كنندگان در مراسم ماهی‌های كوچك را كه نماد جان انسان بود براي تندرستي خويش به آتش می‌افکندند. جز اين از ولكان چيزي نمی‌دانیم و او را اسطوره اي نيست اما بعدها اين خدا همتاي خدا صنعتگر يوناني هفائيستوس است كه پس از ازدواج با ونوس Venus پسرانه Enee دست ساخت اوست.

8n1ql5zikx09i0rtm3u1.jpg

توضيح عکس: هركول Heracles در حال كشتن يك سنتور. سنتورموجودي وحشي و نيمه انسان و نيمه اسب و هميشه با انسان‌ها در ستيز بود. در شمار سنتوران تنها كيرونchiron بود كه چون سنتوري فرزانه از او ياد می‌شود و هم اوست كه آشيل، ژازون و اسكليپوس را تربيت كرد. ازمجموعه فلورانس دستكار جيوواني بلونا ( 1524-1608).()

از نظر مقايسه شمار خدايان روم از خدايان يونان کم‌تر و خدايان روم در تثليث و مجموعه اي سه تااي شكل می‌گیرد كه يك سوي آن ژوپيتر Jupiter سوي ديگر مارسMars و سومين سوي آن كوايرنوسQuirnus است. ژوپيتر خداي بزرگ و با خدابانو ژونوJuno و مينرواMinerva تثليثي ديگر را شكل می‌دهد. معبد ژوپيتر در كاپيتولCapitol و در بناي هر شهر با قدرت يافتن روم معبدي همانند كاپيتول روم برپا می‌شد كه نيايشگاه خدايان سه گانه و تنديس اين خدايان قرار می‌گرفت.

 

ژوپيتر و همسران او

 

به هنگام قدرت يافتن امپراتوري روم ژوپيتر همتاي زئوس يوناني و به شكوهمندترين جايگاه خويش دست يافت، و با اين همه ژوپيتر در مقايسه با زئوس از خاستگاهي متواضعانه تر برخوردار و منشأ او همانند نخستين رومن‌ها از لاتيوم Latium [از شهرهاي جنوب غربي رم] و نيايشگاه او در جااي قرار داشت كه اكنون در جانب شرقي درياچه آلبانوAlbano و در مونته كاو Monte Cavo و نزديك محل ايجاد كاخ تابستاني پاپ قرار دارد. اكنون از اين معبد اثري بر جاي نمانده و جاي آن را دير زنان راهب و جايگاه فرستنده تلويزيون روم گرفته است. ژوپيتر خداي بزرگ و درگذر زمان خداي برتر كنفدراسيون چهل و نه شهر لاتين و معبد او جايگاه برگزاري جشن‌های بهاري و خزاني بود.

3a2rta3wea76tbqly333.jpg

توضيح عکس: تنديس مرمرين آپولو Apollo متأثر از تنديس مفرغي يوناني سده چهارم پيش ازميلاد و منسوب به لئوكارسLeocares از يافته‌هاي اواخر سده پانزده ميلادي. موزه واتيكان

 

q01l00hxtfmwwqwjowfl.jpg

توضيح عکس: ژوپيتر خداي روشنایي و آسمان و بزرگ‌ترین مدافع شهرو كشور، نماد عدالت و وفاداري و افتخار و مزيد بر‌آن خداي جنگ بود و بسياري از غنائم جنگ به معبد او فديه می‌شد. بازی‌های سالانه Ludironani لوديروماني به افتخار ژوپتير برپا می‌شد. اين فرسك يا نقاشي بر روي ديوار گچي نشان دهنده‌ی ژوپيتر نشسته بر تخت و بازمانده ازبقاياي پمپي است.

لینک به دیدگاه

eutuckyhx5zlqvv9lpx.jpg

 

توضيح عکس: تنديس نيم تنه ولكان. جشن‌های ولكاناليا Vulcanalia هر سال در روز بيست و سوم اگوست و به افتخار ولكان برپا می‌شد. اين خداي رومي را اسطوره اي نيست و تا حدي هم تاي هفائيستوس خداي آتش و صنعتگر يوناني است.

 

ژوپيتر دركاپيتول به چند هيأت نيايش می‌شد و ژوپيتر فرتريوس J.feretrius، ژوپيتر پيروزكهن ترين بود. می‌گویند رمولوس بعد از شكست سابين Sabin شهريار اكرون Acron بسياري از سلاح‌ها و غنائمي را كه به دست آورده بود به معبد ژوپيتر فديه داد. ژوپيتر در نقش خداي تندرو و صاعقه ژوپيتراليشيوش j.Elicius، نام داشت و اين نام از فعل elicere به معني جذب كردن و فروكشيدن گرفته شده است.

 

ژوپيتر دراين هيأت است كه آذرخش را از آسمان فرو می‌فرستد و جادوگران با ياري او صاعقه را هدايت می‌کنند و هم ازاين دوره است كه عنوان خداي جل و علا Peo Optium (D.O.M)Maximo بعدها به آيين مسيح راه می‌یابد. اين كيش در كوايرينال رواج داشت و با نيايش ژونو و مينرو همراه بود. معبد ديگر ژوپيتر كه بناي آن به رومولوس نسبت داده می‌شد و در جنوب فوروم و جااي كه طاق تيتوس Titus در آن جا قرار دارد بنا شده بود. اين معبد به ژوپيتراستاتور Jupiter Stator يا ژوپيتر بازدارنده اختصاص داشت و اين نام از آن جا است كه ژوپيتر در پاسخ به نيايش رمولوس به درگاه او رومن‌ها را از فرار در برابر سابين ها بازداشت و دراين نبرد پيروز شد.

 

0rwzi65owml9m7yzt.jpg

توضيح عکس: نقش برجسته تارپيا Tarpeia برخرسنگي دركاپيتول. تارپيا از جانب رومولوس پاسدار دژكاپيتول و عاشق شهريار سابين ها شد. تارپيا دژ كاپيتول را به سابين ها تسليم كرد و سابين ها براي پيروز جلوه دادن خود در نبرد تارپيا را در زير آواري از سپرهاي خود خفه كردند. از نقش برجسته هاي بازيليكا امليا در فوروم.

 

ژوپيتر در تحولات نقش خويش و به ويژه در همانندي با زئوس در گذر زمان به ژوپيتر اعظم تبديل و در تركيب با نقش همسران خويش ژوپيتر ژونو و مينرو نيز نام گرفت. در سخن گفتن از آيين رومي بايد گفت كه آيين رومي نه ايستا و استاتيك و نه جزمي و آموزه اي بود و برخلاف اديان تك خدايي يهود، مسيح و اسلام نشاني از مكاشفه و وحي درخود نداشت و باورهاي مربوط به خدايان و نيايش آنان از عصري به عصر ديگر تغيير می‌کرد و با گذر زمان حالت التقاطي بیش‌تری می‌یافت.

 

ژونو، يا رونون، در آغاز خدا بانوي ماه و از مهم‌ترین خدابانوان جامعه هاي آغازيني بود كه در تقويم خود به چرخه منظم كشاورزي و ماه توجه داشتند. ژونو بدان سان كه گفته شد در كويرينال نيايش می‌شد و معابد ديگري نيز داشت كه مهم‌ترین آن‌ها معبد ژونومونه تا Jumo moneta خدابانوي آگاهاننده نام داشت و اين نام از روايتي گرفته شده است كه طي آن به هنگام حمله گل‌ها به روم در 390 پيش از ميلاد كاهنان معبد ژونو با هياهو حضور دشمن را اعلام و كاپيتول را نجات دادند. به شكرانه غلبه بر اپيرور Epiror ها هم در اين معبد بود كه نقش ژونومونه تا بر سكه هاي رومي زده شد و لغت Money انگليسي برگرفته از لغت Mint است. ژونو به ويژه به هنگام زايمان پاسدار زنان بود و بعدها همانند هرا همسر زئوس و با او يگانه شد.

 

كيش مينرو Minerva می‌گویند توسط شهريار روم نوما Numa( 673-615 ق. م) رونق يافت. چنين می‌نماید كه خاستگاه اين خدابانو در اتروريا Etruria و بعدها همانند آتنا Athena خدابانوي خرد و فرهيختگان شد. در تپه اسكولين پيش از اين نيايشگاه كوچكي براي مينرو شفادهنده وجود داشت كه در دوره امپراتوري از شهرت خاصي برخوردار بود.

 

ژوپيتر از ديد نيايشگران خويش چه شكلي داشت؟ شگفت آن كه ژوپيتر از ديد نيايشگران نه خدا مانند و نه انسان گونه كه سنگي كهن بود و ژوپيتر لاپينر Jupiter Lapis نام داشت. در معبد ژوپيتر فرتريون (ژوپيتر فاتح) كه پيش از اين از او ياد كرديم چندين سنگ عتيق آتش زنه نگهداري می‌شد كه در سوگند خوردن كاربرد داشت. اين رسم به روزگار سيسرو Cicero رايج و به هنگام سوگند ياد كردن كسي كه سوگند می‌خورد تكه سنگي را به دست می‌گرفت و می‌گفت: «باشد كه اگر به نيرنگ سوگند ياد كنم ژوپيتر بي آسيبي به دژ و شهر مرا با پرتاب اين سنگ سرنگون سازد» و سنگ را از فراز دژ پرتاب می‌کرد و اين كار با انجام مراسمي خاص همراه بود.

 

در مراسمي ديگر يكي از كاهنان مدرسه ديني فشيل Fetial، كه شمارآنان به بيست تن می‌رسید و در جنگ و صلح و ارتباط با بيگانگان مردم را رهنمود می‌دادند، خوكي را با يكي از اين سنگ‌های آتش زنه قرباني می‌کرد و به هنگام اجراي مراسم می‌گفت: «باشد كه اگر مردم روم با بدخواهي از پيمان خويش سرپيچي كنند ژوپيتر آنان را بزند چونان كه من اين خوك را می‌زنم كه او توانمندتر است». اين سنگ‌های مقدس بي ترديد از ژوپيتر کهن‌تر بودند و كاربرد سنگ‌هایی از اين دست به عصر نوسنگي و پيش از آن كه از ورق سنگ‌های تيز آتش زنه براي تهيه سلاح بهره می‌جستند باز می‌گردد. چنين بود كه در گذر زمان با كاربرد فلز اين سنگ‌های كهن يا سلاح‌های ورق سنگي تقدس خود را حفظ كردند و با ژوپيتر خداي نور كه يكي از كارهاي او كيفر دادن پيمان شكنان بود پيوند يافتند [و از سوي ديگر چنين می‌نماید كه ژوپيتر نخست شايد خداي طبقه روحانيون بود].

 

widq0kzrbyyq93ds4mc.jpg

توضيح عکس: نوما Numa شهريار روم كه از 762 تا 716 پيش ميلاد بر روم فرمان می‌برند از سابين ها بود و روايت چنين است كه نوما شهرياري مذهبي و بنيادگذار بسیاری از کیش‌های رمي و ازآن شمار تقديس رومولس در هيأت خدا و به نام كوايرينوس بود. روم موزه Di Villa Albani

لینک به دیدگاه

مارس و كوايرينوس

در توجه به دومين خداي بزرگ از تثليث رومي يعني مارس پيشينه اين خدا را نيز چون ژوپيتر می‌یابیم. خاستگاه مارس مبهم و با آن كه با زمين و كشاورزي پيوند دارد اما در بسياري از روایت‌ها او را هم تاي آرس Ares خداي جنگ يوناني می‌یابیم. جشن‌های بزرگ اين خدا غالباً در ماهي انجام می‌شد كه هنوز هم نام او را برخود دارد و با اين همه مزيد بر بهار مارس را در خزان نيز جشن هااي بود و درارتباط با نقش زراعي او اين نيز منطقي است. به روزگار كهن در جنوب فوروم قرارگاهي بود كه رژيا Regia نام داشت و جايگاه نيزه مارس و شهرياران بود.

 

آخرين خداي تثليث رومي كوايرينوس در اصل خداي جنگ سابين Sabin ها و معبد او در كوايرنال از قرارگاه هاي سابين قرار داشت. كوايرينوس جز به هنگامي كه در رومولوس به هيأت خدايي در می‌آید و با او يگانه می‌شود اسطوره چنداني نيست. در روایت‌ها از سلاح رومولوس به عنوان سلاح كوايرنوس ياد می‌شود و در مراسمي كاهن خداي دروازه‌ها پروتونوسProtunus به هنگام تدهين سلاح رومولوس آن را سلاح كوايرنوس می‌نامد. [برخي واژه كوايرنوس را با واژه نيزه در زبان سابين Curuis مربوط و او را مارس صلح می‌نامیدند]. تدهين سلاح گوياي آن است كه اين سلاح‌ها را زنده، و داراي كيفيت زيست زندگان كه روميان آن را نومنNumen می‌نامیدند، می‌دانستند. واژه نومن به معني سر تكان دادن و تأييد نيز هست و اين بدان معني است كه خدا نيازي به دست يازيدن به كاري ندارد و كار او تأييد آن چه بخواهد با تكان دادن سر و انجام كار به خواست اوست. [دراين تثليث نشانه‌هایی وجود دارد كه ژوپيتر خداي طبقه روحانيون مارس خداي طبقه جنگجويان و كوايرينوس همانا مارس آرام و خداي كشاورزان بوده است].

1h9pu73l9z7r1u5t19d.jpg

توضيح عکس: مينرو Minerva خدابانوي هنرها و صنايع دستي. در اين تنديس مينرو جغدي به دست دارد كه نماد خرد است [و او را همتاي آتنا خدابانوي خرد يوناني می‌سازد].(توضيح عکس)

 

 

خدايان ديگر

 

خدايان بزرگ روم و همسران اين خدايان شكلي بدوي داشتند و رومن‌های آغازين چوب و سنگ را تكريم می‌کردند. تكثير اين خدايان در گذر زمان شگفت انگيز و نااستواري آنان غريب است. اين خدايان غالباًاشيااي بي جان و خيال انگيز و اندكي فراتر از نام خود هستند. در فوروم يا ميدان عمومي روم دروازه اي بود كه ديواري نداشت، هيچ گاه گشوده نمی‌شود و ژانوس Janus نام داشت. ژانوس خداي دروازه‌ها بود و نخستين ماه سال نام ازاين دروازه گرفت. ژانوس نه تنها خداي دروازه‌ها كه خود دروازه اي بود: ژانوس همانند سنگ‌های مقدس آتش زنه معبد ژوپيتر و هم ازاين دروازه بود كه ژانوس بر همه دروازه‌ها فرمان می‌راند و دراين مسير پاسدار در خانه هاي روم نيز بود.

 

[به روايت از گريمال، ژانوس از کهن‌ترین خدايان رومي و غالباً او را با دو چهره تصوير می‌کردند: چهره اي كه به رو به رو نگاه می‌کرد و سيمايي كه به پشت سر توجه داشت. روایت‌های مربوط بدين خدا همه رومي و با خاستگاه شهر پيوند داشت. در افسانه‌ها ژانوس ساكن روم و ديرگاهي با كامسCames شهريار افسانه اي، كه تنها از او نامي در دست است، بر روم فرمان می‌راندند. در روايتي ديگر ژانوس بيگانه اي از مردمان تسالي بود كه به روم تبعيد شد و با اقبال كامس در شهرياري با او همداستان و بر فراز تپه اي كه ژانيكولJanicule نام داشت شهري بنا نهاد. در اين روايت ژانوس همراه همسر خود كاميسCamis يا كاماسن Camasene به روم آمد و يكي از فرزندان او تيبر Tiber نام داشت. ژانوس پس از مرگ كامس به تنهايي بر لاسيوم فرمان راند. در روايتي ژانوس، پس از رانده شدن ساتورن Saturn پسر ژوپيتر از يونان او را به گرمي پذيرفت و به هنگامي كه ژانوس بر ژانيكول فرمان می‌راند شهرياري منطه اي در ارتفاعات كاپيتول به ساتورن واگذار شد. در بسياري از روایت‌ها بسياري از پیشرفت‌های عصر زرين و درست كاري، فراواني، صلح پايدار و جز آن را به ژانوس نسبت می‌دادند. در اين روایت‌ها ژانوس براي سفر از تسالي به ايتاليا از قايق بهره جست و هم از آن زمان به بعد كاربرد قايق رواج يافت. در روايتي كاربرد سكه از ابداعات ژانوس و هم بدين دليل است كه در برخي از سكه هاي كهن مفرغي در يك سوي سكه تصوير ژانوس و در جانب ديگر آن دماغه يك كشتي ديده می‌شود. ژانوس، و در روايتي ساتورن، براي نخستين بار مردم لاسيوم را با تمدن و شهروندي آشنا ساخت.]

 

بدين روايت ژانوس پس از مرگ به مقام خدااي راه يافت و از اين پس خاستگاه اسطوره هااي شد كه با روایت‌های پيشين پيوندي داشت. در روايتي ژانوس با معجزه ايرم را از تهاجم سابين ها نجات داد و زماني كه رومولوس و ياران او زنان سابين را ربودند تاتيوس Tatius و تيتوس Titus و سابين ها به شهر تاختند و در شبيخوني دختر نگهبان كاپيتول، ‌تارپيا، شهر را به سابين ها تسليم كرد. در اين روايت هنگامي كه سابين ها (سابن) با بالا رفتن از بلنداي كاپيتول نزديك بود كه مدافعان را شكست دهند به ناگاه به فرمان ژانوس چشمه آب گرمي رو در روي آنان فوران می‌کند و سربازان سابين وحشت زده می‌گریزند؛ و چنين بود كه به ياد اين اعجاز در معبد ژانوس هميشه گشوده بود تا ژانوس بتواند هر دم كه ضروري بود به ياري روميان بشتابد و فقط در معبد به هنگام صلح بسته بود.

 

به روايتي ژانوس با خدابانويي به نام ژوتورن Juturn كه چشمه و رواق او در نزديكي معبد ژانوس و در فوروم قرار داشت ازدواج كرد. ازاين ازدواج پسري زاده شد كه همانا فونس Fons يا فونتوس Fontus خداي چشمه‌ها بود. فونس در نزديكي پورتا فونتيناليس Porta Fontinalis، ‌دروازه سروين Servien در شمال كاپيتول. معبدي داشت و در نزديكي آرامگاه فرضي نوما بر دامنه ژانيكول نزديك مذبحب بود كه آن را مذبح فونس می‌نامیدند و عيد او، ‌عيد چشمه‌ها و فونتيناليا Fontinalia نام داشت.

 

سنگ‌های مقدس در روم بسيار و سنگي ديگر از اين دست ترمينوس Terminus نام داشت و مرز خدا بود. ترمينوس يا مرز خدا محدوده‌ی زمین‌های زراعي هر فرد را مشخص می‌کرد و در جامعه‌ی كشاورزي نقش ارزنده اي را به عهده داشت. سنگ مرز خدا يا ترمينوس را در زماني خاص با تشريفات تدهين و با تاجي از گل آرايش می‌دادند و بعد در سوراخ سنگ كه دروازه‌ی آن پنداشته می‌شد خون يك قرباني و شراب و فديه هاي مايع ديگر ريخته می‌شد. اين كار هر سال در بيست و سوم فوريه، و روزي كه در تقويم بدوي آخرين روز سال بود، انجام می‌شد. در اين مراسم همسايه هااي كه ترمينوس مرز زمین‌های آنان را مشخص می‌کرد جشني بر پا می‌کردند و در اين مراسم خوك يا بره اي را براي مرز خدا قرباني و ترمينوس را با تاج گلي آرايش می‌دادند و خون قرباني را به سنگ می‌پاشیدند و چنين می‌پنداشتند كه نومن Numen براي سالي ديگر احيا و زمین‌های آنان را در برابر مهاجمان حيواني و انساني پاسداري می‌کند.

5e6ee3kglmh1fti0579.jpg

توضيح عکس: تنديس ژوپيتر با سلاح صاعقه آفرين در دست راست. روم موزه Divilla Albina.

 

 

e6a8dlcrn1sord3r1hlq.jpg

توضيح عکس: ژانوس از خدايان كهن رم. ژانوس شبيخون سابين را كه به ياري خيانت تارپيا قصد روم را داشت خنثي كرد و بدين دليل بود كه دروازه معبد ژانوس به هنگام جنگ هميشه براي ياري دادن به جنگجويان گشوده و به هنگام صلح بسته بود.

 

9be7aidvclez2j5hq.jpg

توضيح عکس: كنكورد Concord. معبد كنكورد در فوروم و در دامنه كاپيتول قرار داشت. اين تصوير برگرفته از فرسك يا نقاشي روي گچ امبرژيو لورنتزيتي كه در 1348 ميلادي درگذشت گرفته شده است. Palazz Conmuala siena

لینک به دیدگاه

خدايان كِهتر رومي

 

شمار خدايان کوچک‌تر بسيار و براي هر كار نيك و شرايط نامطلوب نيز خدايان و خدابانواني وجود داشت. گاهي مردم نمی‌دانستند كه نومن مورد نيايش آنان مرد است يا زن. اصطلاحي چون Sidevssidea «خدا يا خدا بانو باش» در روم بسيار و چنين است كه مذبحي از اين دست هنوز هم تا به امروز در پالاتين Palatine برجا است و بسياري از اين خدايان تا گسترش مسيحيت نيز دوام می‌یابند. پس از پذيرش آيين مسيح نويسندگان مسيحي تا اواخر سده پنجم با اين خدايان مبارزه می‌کردند. سنت اگوستين به طنز از روايتي ياد می‌کند كه درآن غازهاي معبد ژونومونه تا Jonomoneta به هنگام شبيخون گل‌ها سپاهيان روم را بيدار و شبيخون بي اثر می‌ماند در حالي كه خدايان در خوابند! اگوستين از معبد كنكورد Concord و فداياي اين خدا ياد می‌کند و ازخانه اي كه در آن ساكن بود و مدخل آن سه خدا داشت: خداي آستانه، ‌خداي در، ‌و خداي لولاي در. براي قطع كردن، سوختن يا جا به جا كردن درختي كه از بام معبدي سر بر می‌آورد روميان سه خدا را فديه می‌دادند.

zzwbrfhbzanfrrlnew53.jpg

توضيح عکس: كلوسينا Cloacina از خداياني بود كه بر فاضلاب‌ها و گنداب رو فرمان می‌راند و بزرگ‌ترین خداي گنداب رو فوروم و اطراف آن كلوسا ماكسيما Cloaca Maxima نام داشت و همانند ونوس در فوروم معبدي داشت. اين تصوير گنداب رويي را نشان می‌دهد كه به رود تيبر می‌ریخت. (توضيح عکس)

 

lnfmgyteqnngpuyk26ak.jpg

توضيح عکس: تصوير يك تريتون Triton بر يك كوزه دسته دار اتروسكايي. تريتون ها خدايان فرو دست دريا بودند. رم، موزه ملي Divilla Guilla

 

4mspcvuf9o14o07lfum.jpg

توضيح عکس: كلوسا ماكسيما گنداب رو اصلي روم باستان كه توسط تاركينوس پريسكوس در سده ششم پيش از ميلاد ايجاد شد. قدمت اين طاق اما به سده پيش ازميلاد باز می‌گردد.

 

برخي از اين خدايان كوچك مفيد و برخي زيان بار بودند. اسپينسيسSpiniensis از نوميناهااي بود كه كشاورزان را ياري می‌کرد تا مزرعه را از خارهاي گزنده تهي كنند، استركوتيوسStercutius كشاورزان را در كود دادن به مزارع ياري می‌کرد و كلوسينا ناظر گنداب رودها بود. در برابر اين كه خدايان مفيد كه خدايان زيان بار و آزارگر نيز بودند و ازاين شمار بود فيبريس Febris كه تب آور بود، ترتيانا Tertiana و كوارتينا Quartina كه مالاريا را پديد می‌آوردند و به همين دليل بود كه مردم براي گريز از آسيب آنان اين خدايان را نيز فديه می‌دادند؛ در يافته هاي باستان شناسي فديه اي كه در شمال انگليس و در رُزينگهام يافته شد به توتيانا اختصاص داشت. يكي ديگر از اين خدايان زيان بار روبيگوس Robigus نام داشت كه خداي زنگ گياهي بود و روز بيست و پنجم آوريل بدين خدا اختصاص داشت و ازآن جا كه او را خدايي سرخ فام می‌پنداشتند قرباني او نيز سگي سرخ رنگ بود.

 

نياز خدايان و انسان‌ها در اين باورها دو جانبه بود و خدايان انسان‌ها را شاد می‌کردند و انسان‌ها با دادن فديه و قرباني نظر خدايان را جلب می‌کردند. اصطلاح ماكته استو Macte esto به معني فزوني يافتن و تعالي و برگرفته از انديشه هاي مذهبي و رويكرد بدين كار در توجه به خدايان است. دين رومي در اين مرحله با قوانين رومي سازگار و با بده بستان همراه بود: «به تو چيزي می‌دهم شايد تو هم به من چيزي بدهي» و چنين بود كه روميان خدايان خويش را فديه و قرباني می‌دادند تا تمنيات آنان را بر زمين برآورده سازد.

 

منبع:پرون، استیوارد؛ (1381) شناخت اساطیر روم، ترجمه باجلان فرخی، تهران، اساطیر، چاپ نخست.

 

برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.

لینک به دیدگاه

به گفتگو بپیوندید

هم اکنون می توانید مطلب خود را ارسال نمایید و بعداً ثبت نام کنید. اگر حساب کاربری دارید، برای ارسال با حساب کاربری خود اکنون وارد شوید .

مهمان
ارسال پاسخ به این موضوع ...

×   شما در حال چسباندن محتوایی با قالب بندی هستید.   حذف قالب بندی

  تنها استفاده از 75 اموجی مجاز می باشد.

×   لینک شما به صورت اتوماتیک جای گذاری شد.   نمایش به صورت لینک

×   محتوای قبلی شما بازگردانی شد.   پاک کردن محتوای ویرایشگر

×   شما مستقیما نمی توانید تصویر خود را قرار دهید. یا آن را اینجا بارگذاری کنید یا از یک URL قرار دهید.

×
×
  • اضافه کردن...