sam arch 55879 اشتراک گذاری ارسال شده در 13 شهریور، ۱۳۹۲ به طور حتم برای هر شغل و حرفهای میتوان فرهنگ لغتی خاص آن را نوشت. فرهنگ لغتی که پر شده باشد از اصطلاحات یا لغتهایی که متعلق به همان شغل است. اصطلاحاتی که از برخی از آنها تنها اهالیاش سر در می آورند و مفهوم برخی دیگر را حتی افراد عامی هم متوجه میشوند. ممیزی هم یکی از این اصطلاحات است. لغتی که تنها به یک عرصه محدود نمیشود و به قول قدیمیها پیه آن ممکن است به تن خیلیها خورده باشد. بنابراین نیازی به توضیح درباره آن نیست! از این مقدمه چینیها که بگذریم امروز میخواهیم سری به ممیزی آن هم از نوع کتابیاش بزنیم. منظورمان ممیزی در بخش کتاب است. دالانهای پر پیچ و خمی که سالهاست در خیابان بهارستان پیش روی فعالان این بخش از فرهنگ قرار گرفته، پیچ و خمهایی که معمولاً به سادگي نمیتوان از آنها عبور کرد و بسیاری از اوقات هم ممکن است کتابی از نویسنده یا مترجمی را برای همیشه محصور خود نگه دارد. برای گفتوگوی امروز تصمیم گرفتیم سری به «مهدی غبرایی» یکی از مترجمان کشورمان بزنیم. ببینیم او چه عقیدهای در ارتباط با ممیزی دارد؛ بحثی که از چندی پیش تنور اظهار نظر دربارهاش داغ داغ شده. نظرش را درباره انواع و اقسام این اصطلاح نه چندان خوشایند در حوزه كتاب میپرسیم و این که چه خواستهای از متولیان فرهنگی جدید این سرزمین کهن دارد. آقاي غبرايي در روزهاي اخير بحثهاي متعددي در ارتباط با مميزي كتاب مطرح شده، شما چه نگاهي به مميزي داريد؟ مميزي كتاب يكي از مهمترين مشكلاتي است كه اهالي كتاب با آن دست و پنجه نرم مي كنند. همين چند وقت پیش یکی از مسئولان كه دقيق در خاطرم نيست خود وزير محترم ارشاد بود يا يكي از نزديكان ايشان در معاونت فرهنگي به اين نكته اشاره كرده بود كه مميزي نام ديگر سانسور است! من هم اين گفته را قبول دارم. با خودمان كه تعارف نداريم! مميزي هيچ تفاوتي با سانسور ندارد. تنها فرقش در ظاهر آن است. به نوعي ميتوان گفت كه مميزي واژه تلطيف شده سانسور است. از گفتههايتان مشخص است كه اعتقادي به وجود مميزي نداريد؟ بله. نه تنها من، بلكه اگر به سراغ ديگر همكاران من در عرصه نشر و قلم هم برويد اغلب با همين پاسخ روبهرو ميشويد. بحث كتاب با بسياري از رسانهها و حتي سرگرمیهای ديگر فرق دارد. كسي كه به سراغ كتاب و كتابخواني ميرود به طور حتم به سطح قابل توجهي از فرهيختگي رسيده كه بتواند خوب و بد را هم تشخيص بدهد. پس نیازی نیست که ما به جای مخاطبان تصمیم بگیریم. يعني مميزي را به عهده خود مخاطب بگذارند؟ بله! چرا كه نه. خوشبختانه ملت ايران آنقدر فهيم و رشيد هستند كه خودشان اين مسأله را تشخيص بدهند. البته در اين بين بايد مراقب هم بود. بالاخره شايد برخي از افراد یا گروهها هم باشند كه از روي غرض ورزي يا ناآگاهي كتابهايي پيش روي مخاطب بگذارند كه بر خلاف موازين قانونی كشورمان باشد. براي جلوگيري از اين مسأله هم مي توان افرادي را به عنوان داور مشخص كرد. منتها مسئولان بايد به اين نكته توجه داشته باشند كه اهالي فرهنگ و هنر در هر يك از بخشهاي آن كه مشغول فعاليت باشند از روحيه حساس تري در مقايسه با ديگر مشاغل برخوردار هستند. زبان صحبت كردن يا برخورد با اهالي هنر بايد متناسب با شرايط آنها باشد! با توجه به تجربه اي كه در سالها فعاليت فرهنگي اندوخته ايد چه پيشنهادي براي متوليان بخش كتاب داريد؟ مدتهاست در وادي كتاب به ترجمه مشغول هستم و با بسياري از افت و خيزهاي پیش روی اهالي كتاب درراه نشرهم مواجه شدهام. از همين رو از متوليان ميخواهم كه از افرادي در بخش فرهنگ و به ويژه كتاب استفاده كنند كه در اين زمينه صاحب تجربه باشند و به قولي بر بخش مورد نظر احاطه داشته باشند. اگر وزيرمحترم فرهنگ و ارشاد اسلامی از كارشناسان زبده در بخش كتاب بهره بگيرد به طور حتم به مرور با شرايط بهتري روبرو خواهيم شد. همان گونه كه اشاره شد معتقدم كه بحث سانسور يا همان مميزي بايد به عهده خود مردم گذاشته شود. مردم ايران به اندازه كافي رشيد هستند و ممیزی شايسته چنين مردمي نيست. از طرفي ما كه اهالي قلم هستيم ميدانيم كه در كجا زندگي ميكنيم. به طور قطع هر نويسندهاي با توجه به شرايط حاكم بر نظام عرفي و قانوني كشورش مينويسد و از اين مسائل غافل نميشود. ما هم حواسمان به اين نکتهها هست. در ارتباط با مميزي بعد از انتشار چطور؟ در ارتباط با این شیوه چه نظری دارید؟ خب، بستگي دارد كه منظور از مميزي بعد از انتشار چه باشد! اگر قرار شود همان روندي كه قبل از انتشار اعمال ميشود حالا به بعد از انتشار موكول شود اتفاق خوبي نيست. شما تصور كنيد براي انتشار يك كتاب چه زمان و هزينهاي صرف ميشود. اگر قرار باشد كتابي بعد از صرف تمام هزينههاي چاپ اسير مميزي شده يا چاپ نشود هزينه بسياري بر دوش ناشر مي گذارد. دراين شرايط تكليف ناشر براي كتابي كه هزينه انتشار آن بر فرض 15ميليون تومان شده چه مي شود؟ در این شرایط ناشر نمي داند كه چه وضعيتي در انتظار كتابهاي او است. حذف مميزي في نفسه كار درستي است اما موكول كردن آن به بعد یا قبل از انتشار تفاوت چنداني ندارد. در پاسخ يكي از سوالات به در نظر گرفتن داور بعد از انتشار كتابها اشاره كرديد. اين همان مميزي بعد از انتشار نيست كه مخالفت خود را با آن ابراز كرديد؟ نه! به هيچ وجه. اين كه گفتم داور براي بعد از انتشار به معناي مميزي نيست. اجازه بدهيد منظورم از اين گفته را كمي روشنتر بيان كنم تا سوء تفاهم پيش آمده برطرف شود. به عقيده من بهتر است به جاي مميزی داور داشته باشيم. يعني اگر بعد از انتشار، شكايتي درخصوص كتابي مطرح شد آن وقت داوري كه به آن اشاره شد موضوع را بررسي كند. پس داور را براي وقتي ميدانيد كه برفرض شكايتي عليه كتابي مطرح شده؟ بله. البته اين داور يا داوران بايد از ميان افراد مجرب و باسابقه در زمينه كتاب و نشر انتخاب شده باشند. آن وقت است كه مي توان به نتيجه داوري و رسيدگي به شكايتها اطمينان داشت. فعالان صنف اتحاديه ناشران و كتاب فروشان و همچنين نويسندهها، مترجمان و محققان از جمله اين افراد ميتوانند باشند چراكه از نزديك در جريان كار نشر و كتاب قرار دارند. به عنوان یک مترجم پیشکسوت و صاحب قلم ادبیات،چه درخواستي از متوليان امر در دولت جديد داريد؟ مهمترين خواسته من و بسياري از همكارانم اين است كه دست اندركاران ما را باور كنند و اهالی کتاب را صاحب قوه تشخيص بدانند. باور كنند ما هم به دنبال نشر كتابي كه برايمان مشكل ساز شود نيستيم و از عرف، مذهب و قوانين موجود در كشورمان غافل نميشويم. با مرزهاي كلي عرصه كتاب و قوانين آن هم آشنا هستيم. هيچ كدام از ما هم به دنبال اهانت به آيينها، اعتقادات و قوانين نيستيم. از طرفی طبيعي است كه در شرايط فعلي مسئولان با خواستههاي بسياري روبهرو شوند. خواستههايي كه شايد امكان برآورده شدن بسياري از آنها به ویژه در ابتدای راه دولت جدید نباشد. از همين رو مهمترين خواسته اي كه از متوليان دارم اين است كه هر چه بيشتر به وظيفهاي كه در عنوان اين وزارتخانه مهم آمده توجه كنند. حالا که تمام بحثهایمان پيرامون بحث مميزي بود؛ به عنوان آخرين سوال شايد بد نباشد كه اشارهای هم به كتابهايي داشته باشيد كه از خود شما در پيچ و خمهاي مميزي به مشكل برخوردهاند! متاسفانه 6 كتاب من در گير و دار كسب مجوز ماندهاند. كتابهايي كه از انتشار برخي از آنها نااميد شدهام. چرا نااميد؟ اصلاحيههايي كه به برخي از اين كتابها خورده به هيچ وجه برايم منطقي نيست. برخي از اين ايرادات را يا خود من نمي پذيرم يا اين كه كسي نبود كه پاسخگوي سوالات من باشد كه بدانم مشكل كار از كجا بوده که آن را اصلاح کنم. متاسفانه برخی از اصلاحیهها آن قدر دوراز انتظار بود که نتوانستم از لحاظ حرفهای به خودم بقبولانم که آنها را اعمال کنم. بنابراین عطای انتشار برخی از آنها را به لقایشان بخشیدم. برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام 1 لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده