YAGHOT SEFID 29302 اشتراک گذاری ارسال شده در 7 شهریور، ۱۳۹۲ [h=2][/h] نیاز است که مردم در جریان ناهنجاریهای جامعه قرار بگیرند/ وقتی از دخترها تست بازی میگرفتم، واکنشهای عجیبی دیدم سينماي ما- پوران درخشنده میگوید اگر درمورد فیلم «هیس! دخترها فریاد نمیزنند» اطلاعرسانی بیشتری انجام شود میتوان طرح مسئله کرد و موضوع فیلم را به چالش کشید. بهناز شیربانی: «هیس! دخترها فریاد نمیزنند» را میتوان به لحاظ طرح موضوع یکی از فیلمهای خوب سینما در چند سال گذشته ارزیابی کرد و به گفته پوران درخشنده کارگردان این فیلم سینمایی، مهمترین تاثیرش در جامعه، اثربخشی و آگاهیدهندگی آن است. درخشنده بیتوجهی و سهلانگاری پدر و مادر شیرین هشت ساله را دستمایه ساخت فیلم «هیس! دخترها فریاد نمیزنند» قرار داده است، واقعهای که برای شیرین اتفاق میافتد، زخمش سالها بر روح او باقی میماند و همه زندگیاش را تحتالشعاع قرارمیدهد. آنچه این زخم را عمیقتر میکند و واقعه را به فاجعه ختم میسازد این است که دخترک هیچکس را نمییابد تا دردش را با او در میان بگذارد ... شهاب حسینی، مریلا زارعی، طناز طباطبایی، بابک حمیدیان، امیر آقایی، جمشید هاشمپور، فرهاد آئیش، هادی مرزبان، مائده طهماسبی، شیرین بینا، محبوبه بیات، امیر دژاکام و ... از جمله بازیگران فیلم هستند. «هیس! دخترها فریاد نمیزنند» این روزها مخاطبان بسیاری را به سالن سینما کشانده و بازتاب متفاوتی میان مخاطبانش داشته است. از درخشنده درباره تجربه ساخت این فیلم سینمایی و مشکلاتی که برای ساخت فیلم با آنها روبرو بوده، پرسیدیم که در ادامه میخوانید: خانم درخشنده، شما سالهای زیادی روی فیلمنامه «هیس! دخترها فریاد نمیزنند» کار کردید. چه ضرورتی باعث شد فیلم را در این مقطع زمانی ساخته شود؟ برای ساخت این فیلم باید شرایطی فراهم می شد. در حال حاضر ما با بچههای دهه 80 روبرو هستیم و وضعیت آنها به لحاظ فکری با نسل های پیش کاملا متفاوت است. ساخت این فیلم در این شرایط که جامعه هم به چنین فیلمهایی نیاز دارد، برای من بسیار سخت بود. برای ساخت این فیلم آپارتمانی که قرار بود در آن ساکن شوم فروختم تا هزینههای اولیه ساخت فیلم را تامین کنم، چرا که ابتدا کسی حاضر نمیشد روی این فیلم سرمایهگذاری کند. بنابر این خودم این احساس مسئولیت را کردم که در ارتباط با این معضل اجتماعی فیلم بسازم. با خودم فکر کردم اگر من این کار را نکنم چه کسی به چنین موضوعی خواهد پرداخت؟ به عنوان یک فیلمساز نمی توانستم نسبت به این موضوع بیتفاوت باشم. پوران درخشنده به نظر میرسد در ارتباط با موضوع فیلم کار شما در مرحله نحقیقات سخت بود. ظاهرا هیچ مرجع یا جامعه آماری دقیقی از میزان افرادی که در ایران مورد آزار جنسی قرار می گیرند وجود ندارد. شاید اگر آن تست بازی را از بچهها نمی گرفتم و دخترها برای حضور در فیلم به دفتر من مراجعه نمیکردند، هیچ وقت با مواردی که من را بیشتر به سمت ساخت این فیلم تشویق میکرد روبرو نمیشدم. وقتی از دخترها تست بازی میگرفتم و برای آنها شرح میدادم که قرار است چه قصهای تعریف کنیم و نقش شما در این فیلم چیست و خودتان را به جای آن دختر مجسم کنید، واکنشهای عجیبی دیدم. برخی از آنها با شنیدن قصه حالشان بد میشد و از اتاق بیرون میرفتند و گاهی اتفاق مشابهی که برایشان پیش آمده بود تعریف میکردند و تاکید میکردند این رفتارها به این دلیل نیست که بخواهم نقش را بگیرند. آدم های مشابهی از این دست زیاد بودند که حرف هایی زدند که به عنوان یک انسان نمیتوانستم نسبت به آن بی تفاوت باشم. به این دلیل وسواسم روی همه چیز زیاد شد. مثلا روی انتخاب بازیگر وسواس زیادی به خرج دادم تا کسی که میخواهد نقش مراد را بازی کند کسی نباشد که حاشیه داشته باشد و مسائلی از این دست. بنابر همه چیز را با دقت بررسی کردم. هیچ بازیگری حاضر نمی شد نقش متجاوز را در فیلم بازی کند و بسیار نقش سختی بود. با اینکه همه ما با این دست ناهنجاریها زیاد روبرو میشویم و با آن آشنا هستیم اما هیچ بازیگری حاضر نمی شد نقش مراد را بازی کند و من با خودم فکر میکردم به هر حال یک بازیگر باید توان حضور در هر نقشی را داشته باشد . اما بابک حمیدیان به زیبایی این نقش را ایفا کرد؟ بله. بابک حمیدیان به زیبایی این نقش را بازی کرد. معتقدم که او بازیگر و هنرمند بسیار خلاقی است. چطور با بچه هایی که برای بازی در فیلم انتخاب شدند این مسئله را مطرح کردید.به هر حال بچهها در این سن خیلی درک درستی از این موضوع ندارند. خیلی سخت بود. مسئله این است که یک وقت با جامعهای طرف هستیم که نمیشود هر حرفی در آن زد. سختی کارمن این بود که این موضوع را چطور باز کنم و آن را به تصویر بکشم که در عین حال هم محترم و شریف باشد و هم آدم بد را نشان بدهم. وقتی قرار است یک آدم بد و منفی را به تصویر بکشید، قطعا او باید با آدمهای معمولی تفاوتی داشته باشد. حالا من باید یک آدم را بد نشان میدادم، اما در عین حال هیچ چیز هم هم از نشانههای منفی شخصیت او نمی توانستم نشان بدهم. حالا تصور کنید این بازیگر برای بازی در این نقش چه فشاری را باید تحمل می کرد و باید با زیر پوست این نقش را ایفا میکرد. بازی گرفتن از بچه ها واقعا سخت بود. برای من دشوار بود که بخواهم برای بچه قصه را تعریف کنم. البته در فیلم هم مشخص است که همه چیز خیلی نجیبانه جلو رفته و اصلا مسئله خاصی نداریم که از لحاظ حیثیتی و آبرو برای بازیگر چیز بدی داشته باشد. همه اینها با شبنخوابیها و بحث با پدر و مادر دختر بچه ها و خودشان اتفاق افتاد. فیلم هیس دخترها فریاد نمی زنند برای بچه ها توضیح دادم که چرا میخواهم این فیلم را بسازم. تو چه نقشی در این فیلم داری و چرا تو باید به بچههای مثل خودت این مسائل را بگویی؟ کار واقعا سخت بود هم به لحاظ سرمایه، هم موضوع ملتهب و هم بازیگرانی که قرار بود در این فیلم حضور داشته باشند و البته گرفتن مجوز نمایش عمومی فیلم. از ابتدا برای ساخت این فیلم فقط از خدا کمک گرفتم و واقعا فقط خدا پشت این فیلم بود. خاطرم هست وقتی در سالن میلاد در آخرین سئانس فیلم شش هزار نفر از چهارسالن فیلم را در سکوت میدیدند، حیرت کرده بودم. برای من مهم بود که مخاطب فیلم را درک کند و پیامش را بفهمد.دختر خانمی چند روز پیش برای من ایمیل فرستاد که من با دوستانم یک مقدار چیپس و پفک خریده بودند و برای دیدن فیلم به سینما رفته بودند. برای من نوشته بود که اینقدر حواسشان به فیلم بوده و نمیخواستند سکوت سالن را به هم بزنند که این چیپس و پفک را دست نخورده باقی گذاشتند.به نظر من سلامت نگاهی که پشت این فیلم وجود دارد باعث میشود مخاطب هم متوجه پیام فیلم بشود. در صحبتهایتان به این موضوع اشاره کردید که بیهیچ حمایتی شروع به ساخت «هیس! دخترها فریاد نمیزنند» کردید و در نهایت تصمیم گرفتید این فیلم را با مشارکت بنیاد سینمایی فارابی تهیه کنید.در حال حاضر که فیلم اکران شده و بسیاری ارگانها از ساخت چنین فیلمی ابراز رضایت میکنند از فیلم چه حمایتهایی میشود؟ بنیاد سینمایی فارابی برای ساخت فیلم کمک کرد، اما بعد از ساخت مسئله اکران فیلم مطرح میشود. بحث اسپانسر و تبلیغات محیطی که در فروش فیلم تاثیرگذار است. هزینه های تبلیغات محیطی بالا است و فرصتهایی است برای یک فیلم که میتواند به اطلاعرسانی بهتر و آگاهیبخشی موثرتر کمک کند. خوشبختانه تلویزیون یک مقدار حمایت کرد و ممنونم از آقای ضرغامی که یکسری از تیزهای فیلم را رایگان پخش کردند، ولی من توقع داشتم شهرداری هم همانطور که برای فیلم های دیگر فضایی برای اطلاعرسانی فراهم میکند، در مورد این فیلم نیز کارهایی انجام میداد، چرا که این فیلم در رابطه با شهر و شهروند معنا پیدا میکند. به هر حال شهرداری خیلی وقتها کمکهایی به سینمای ایران کرده است، اما گاهی کمکهای جدیتری به برخی فیلمها کرده است. تهیهکننده مستقلی مثل من که هزینه ابتدایی فیلمش را از هزینه شخصی تامین میکند، انتظار دارد دولت کمکهایی در اطلاعرسانی بهتر و جذب مخاطب به سینماها انجام بدهد. به نظر من باید به برخی پروژه ها به شکل ملی نگاه کرد و باید به شکل ملی از آنها حمایت شود. اگر من انتظار دارم این فیلم در دنیا اکران خوبی داشته باشد به این دلیل است که موضوع آن بینالمللی است و فقط به ایران محدود نمیشود. در اطراف ایران کشورهایی مثل افغانستان، پاکستان، عراق و... را داریم که اتفاقات مشابهی که در فیلم به آن پرداختم رخ میدهد یا حتی در آمریکا موضوع تجاوز بسیار رایج است. مثلا اپرا وینفری از جمله کسانی است که خودش در کودکی مورد تجاوز قرار گرفته و اکثر مهمانانش هم دچار چنین عارضهای در گذشته بودند و نشان میدهد که این یک مشکل بینالمللی است. متاسفانه در جامعه ما حرف درباره آن حرف زده نمیشود، اما جریان دارد و در جوامع دیگر به بدترین شکل ممکن اتفاق میافتد و درباره آن حرف هم زده میشود. تمام هدف این فیلم خانواده است. اینکه خانواده باید اولین دوست بچهاش باشد تا در صورت بروز چنین مشکلی به کمک فرزندشان بیایند. یک خانم بعد از دیدن فیلم به من گفت سکانسی که دختر بعد از دیدن کسی که به او تجاوز کرده در تلفن عمومی مقابل خانهاش به دنبال او میرود، گفت اگر من جای او بودم نمی توانستم هیچ کاری بکنم و قایم میشدم. من به او گفتم اگر او به خانه تو بیاید چه؟ و او گفت از ترس هیچ کاری نمی توانم انجام بدهم. این حرف من را نگران کرد. اگر قرار باشد که خانمهای ما از ترس اجازه بدهند هر اتفاقی برایشان بیفتد که چاره کار نیست. اگر کسی که مورد آزار جنسی قرار گرفته از ترس اجازه بدهد متجاوز دوباره به کارش ادامه بدهد که درست نیست. بنابراین چه کسی باید در روح و روان ما تاثیر بگذارد؟ آیا غیر از این است که خانواده این اعتماد به نفس را به ما میدهد که بتوانیم حرف بزنیم و نترسیم. این ترس سرمنشا پنهانکاری است. نیاز است که مردم در جریان ناهنجاریهای جامعه قرار بگیرند. در حال حاضر «هیس! دخترها فریاد نمیزنند» مخاطب خودش را دارد و از طریق تبلیغات دهانی مخاطب بیشتری به سینماها میآیند. اگر در مورد این فیلم اطلاعرسانی بیشتری انجام شود طبیعتا تعداد بیشتری از مردم برای دیدن فیلم میآیند و میتوانیم طرح مسئله کنیم و این موضوع را به چالش بکشانیم و بعد میتوانیم در مورد ترس از آبرو با جامعهشناسان یا روانشناسان صحبت کنیم که چه باید کرد. انتظار داشتم کمکهایی در جهت اطلاعرسانی و تبلیغ بهتر فیلم صورت می گرفت تا بتوانیم تاثیر گذاری بیشتری داشته باشیم. در مورد اکران خارجی فیلم اقداماتی صورت گرفته است؟ بله، اما این جور کارها برای اکران خارجی نیاز به برنامهریزی دارد. همیشه فیلمهای ما در هفتههای فیلم کشورهای دیگر شرکت کرده و نمیتوان به این اکران بینالمللی گفت. اکران بینالمللی وقتی اتفاق می افتد که یک پخشکننده خارجی فیلم را بخرد، با ما قرارداد ببندد و فیلم ما را اکران کند، پول ما را برگرداند و درصدش را بگیرد. برای اینکه ما به اینجا برسیم باید سفارتخانه های ما در کشورهای مختلف فعال باشند و رایزنهای فرهنگی بتوانند شرایطی را به وجود بیاورند که ایجاد ذائقه کنند. یعنی بگویند این فیلم با ذائقه مردم کشور ما هماهنگ است.برای این کار دولت باید هزینه کند. ظاهرا فیلم بعدی شما باز هم موضوعی در ارتباط با زنان است؟ بله، فیلم به به یک موضوع زنانه می پردازد و در ارتباط با ریشههای طلاق است که باید تحقیقات زیادی برای نگارش فیلمنامه آن انجام بدهم. منبع : خبر آنلاين 3 لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده