NYC 20977 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 23 خرداد، ۱۳۹۶ ⭕️ این موضوع برای خیلیها مبهم است که آیا خانمها میتوانند بدون همراه در هتلهای ایران اقامت داشته باشند، یا نه؟! در گذشته هتلها اجازه نداشتند پذیرای مسافرهای خانمی باشند که بدون همسر یا والدین خود سفر میکنند. شما اگر قصد داشتید شب را در یک هتل بمانید، باید از اداره اماکن نیروی انتظامی معرفینامه میگرفتید تا اثبات شود از خانه فرار نکردهاید یا این که دردسرساز نیستید. اما این قانون لغو شد و از آن به بعد خانمها نیز مانند آقایان با همراه داشتن مدارک شناسایی معتبر میتوانند در مراکز اقامتی پذیرش شوند. فقط کافی است مدیریت هتل با اداره اماکن تماس بگیرد و مشخصات شما را اعلام کند تا در سامانه ثبت شود. با وجود آن که اکنون محدودیت قانونی برای پذیرش خانمهای بدون همراه لغو شده، ولی برخی صاحبان مراکز اقامتی همچنان به شیوه قبل رفتار میکنند و بانوان تنها را نمیپذیرند! اگر خانم هستید و میخواهید تنهایی به مسافرت بروید، هتلها و مراکز اقامتی موظف هستند که شما را پذیرش کنند و هیچ منع قانونی وجود ندارد. در صورتی که مسؤولان هتل یا مهمانپذیری گفتند که باید از اداره اماکن نامه داشته باشید، همان لحظه با پلیس 110 تماس بگیرید و از آنها کمک بخواهید. هنگام سفر این نکته را هم فراموش نکنید که تاکسی بیسیمهایی که زیر نظر شهرداریها فعالیت میکنند، از تاکسیهای گردشی داخل شهر یا آژانسهای موسسات کرایه اتومبیل مطمئنتر هستند. اگر در تهران قصد دارید تاکسی پیدا کنید، ابتدا با 133 تماس بگیرید. اگر تاکسی نداشت تا به آدرس شما اعزام کند، با 118 تماس بگیرید و شماره تلفن یک تاکسی تلفنی خصوصی را بگیرید. یک مزیت دیگر تاکسی 133 این است که نرخ کرایه آن با دستگاه تاکسیمتر محاسبه میشود و سر پول با راننده بحث و دعوا نخواهید کرد. هیچوقت در هیچ شهری به راننده مسافرکشهای شخصی اعتماد نکنید و اجازه ندهید ظاهر آراسته، موجه، جنتلمن، ریشسفید یا مهربان او شما را فریب دهد. حتی اگر یک مسافر خانم دیگر داخل خودرو نشسته باشد یا اصلا خودتان تنها مسافر او خواهید بود، باز هم سوار نشوید. اگر همیشه تاکسی تنها گزینه شما باشد، از بسیاری خطرها و آسیبها در امان خواهید بود. بسیاری از کسانی که مورد آزار و اذیت مسافرکشنماها قرار گرفتهاند، به این دلیل سوار آن اتومبیل شدهاند که با خود فکر کرده بودند: «خب وقتی تاکسی گیر نمیاد، من چیکار کنم؟!» خودروهای شخصی که به ظاهر در موسسات کرایه اتومبیل فعالیت میکنند و به مسافرکشی میپردازند نیز مطمئن نیستند، زیرا هر کسی میتواند به راحتی تابلو زرد و پلاستیکی «آژانس» را از فروشگاه بخرد و آن را روی سقف اتومبیل خود بگذارد و با چسباندن ورقه آهنربایی طرح شطرنجی روی کاپوت و صندوقعقب خودرو، ادعا کند که در موسسه کرایه اتومبیل کار میکند. اگر شوکر یا اسپری فلفل در کیف خود دارید هم زیاد به خودتان مطمئن نباشید، چون استفاده از این دو ابزار به آمادگی همزمان ذهنی و بدنی و تجربه نیاز دارد. پاشیدن اسپری و شوکر زدن به افراد، هرگز به همان راحتی که در فیلمها تماشا کردید، نیست. این را هم در نظر داشته باشید که اگر مهاجمان در اثر نفوذ فلفل به چشمهایشان کور شوند یا شوکر آنها را بکشد، این شما هستید که در دادگاه محاکمه خواهید شد، چون همراه داشتن این تجهیزات غیرقانونی است و حتی جرم محسوب میشود. با خودتان اینطور نگویید که: «خب حالا این مسافرکش شخصی را سوار میشوم، بعد اگر دیدم طرف مشکوک است و قصد ربودن من را دارد، شیشه را پایین میکشم و از مردم کمک میخواهم!» این تصور اشتباه است. مطمئن باشید اگر در چنین شرایطی قرار بگیرید، ملت با موبایلشان از شما فیلم میگیرند و کسی جلو نمیآید. خودتان باید مراقب خودتان باشید. اینطور فکر نکنید که مردم وظیفه دارند از شما محافظت کنند. هیچوقت روی کمک دیگران حساب نکنید. برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام 2 لینک به دیدگاه
NYC 20977 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 23 خرداد، ۱۳۹۶ ⭕️ این موضوع برای خیلیها مبهم است که آیا خانمها میتوانند بدون همراه در هتلهای ایران اقامت داشته باشند، یا نه؟!... ⭕️ پیام یک مخاطب درباره سفر انفرادی خانمها: من عید امسال یه سفر یه هفته ای رفتم خرم آباد، کرمانشاه و ایلام. و شب ها توی مسافر خونه میخابیدم.توی خرم آبادبه من اتاق ندادند و گفتند اماکن اجازه نمیده، من اون شب توی سرمای خرم آباد مجبور شدم توی چادر بخوابم، خدا میدونه تا صبح از سرما خوابم نبرد. من فقط توی ایلام و شوش راحت تونستم اتاق بگیرم بقیه جاها با کلی دردسر مواجه شدم، یه همسفر آقا هم داشتم که فقط همسفرم بودند. ما میخواستیم دو تا اتاق جدا بگیریم ولی می گفتند نه یکی تون باید بره یه مهمانسرای دیگه، نمی دونم چی بگم به عنوان یه خانم خیلی برام سخت بود که باهام این طوری برخورد میشد ، احساس میکردم یه عضو فاسد از این جامعه هستم که مجبورند تحملم کنند، یا یه موجودی که تنها وقتی ارزشمند هست که یک مرد محرم ( شوهر یا پدر) کنارش باشه.احساس میکردم من به عنوان یک دختر مجرد تنها، اصلا توی این جامعه تعریف نشدم و من رو آدم حساب نمی کنند. یادمه تو ایلام صاحب مهمانسرا به من گفت اماکن به ما گفته اگه هوا تاریک بود و خانمی اومد بهش اتاق بدید ولی زنگ بزنید ما خودمون میام اونجا، یعنی اگه هوا روشن بود دختر خانم ها باید برند اماکن و نامه بگیرند، اماکن اومد و از من یه سری سوال خنده دار پرسید مثل این سوال ها ؟ کجا میخای بری ؟ چرا اومدی ایلام؟ کسی باهات نیست تنها سفر میکنی؟ چرا با پدر مادرت نیومدی؟ وقتی سوالاش تموم شد بهش گفتم توی خرم آباد به من اتاق ندادند و من توی چادر خوابیدم، به نظرتون خوب بود که من توی چادر خوابیدم؟امن بود برای من؟ گفتم حتی من اگه فاحشه هم باشم بهتره تو هتل بخوابم نه تو خیابون. البته ایشون گفتند اینجا شهر مرزی هست و ما باید مراقب باشیم. من بشون گفتم چرا فقط مراقب خانم ها باشید چرا از آقایون سوال و جواب نمیکنید؟ گفتند از اونها هم سوال میپرسیم. ولی آقایی که با من همسفر بود هیچ کدام از مشکلات من رو نداشت و هیچ جا مورد بازجویی قرار نگرفت. میخام بگم اینا که شما نوشتی رو کسی اجرا نمیکنه فقط روی کاغذ هست، حتی نیروی انتظامی هم کاری نمیکنه، من تو شهر آبدانان میخاستم فقط برای یه شب توی خانه معلم بمونم کار به نیروی انتظامی کشید به من اتاق دادند ولی خیلی به من توهین کردند فقط به خاطر اینکه یه دختر تنها بودم و یه همسفر آقا باهام بود که فقط همسفرم بود همین. یادمه اون شب خیلی گریه کردم نگهبان خانه معلم گفت اگه میدونستم قراره باهات اینطوری برخورد کنند بدون اینکه بشون بگم بهت اتاق میدادم، بهش گفتم شما ظاهر من و نگاه کن باورت میشه این توهین ها رو به من کردند. هیچی نگفت فقط سعی کرد با دادن پتوی اضافه و گفتن این جمله که من اینجام هر چی خواستی به من بگو یه کم به من لطف کرده باشه. که البته خودتون بهتر میدونید نمیشه خیلی به این لطف ها اعتماد کرد. بهر حال این خلاصه سفر من بود اتاق گرفتن برام کابوس بود و چون سفرم هیچهایک بود تقریبا هر شب مجبور بودم یه جا اقامت داشته باشم.و هر شب یک کابوس، باور کنید ۱۱۰ شاید تو شهرای بزرگ کاری انجام بده ولی تو شهرهای کوچیک ازت حمایت نمی کنند. 2 لینک به دیدگاه
NYC 20977 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 10 تیر، ۱۳۹۶ لحظه با شکوه شادی مهندسان زن هندی در پی پرتاب موشک مریخپیمای این کشور با هزینهای معادل یک نهم هزینه پروژه مشابه در ناسا. 2 لینک به دیدگاه
NYC 20977 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 10 تیر، ۱۳۹۶ معاون رئیس جمهوری در امور زنان و خانواده گفت: هم اکنون ۴۹ درصد از پزشکان ایران را #زنان تشکیل می دهند. 2 لینک به دیدگاه
NYC 20977 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 20 تیر، ۱۳۹۶ فرزانه شرفبافی، عضو کنونی هیئت مدیره هواپیمایی جمهوری اسلامی ایران به سمت مدیرعاملی "ایرانایر" انتخاب شد. دکتر فرزانه شرفبافی ۴۴ سال دارد و اولین بانوی فارغ التحصیل مقطع دکترای هوا فضا در ایران است. او در سال ۱۳۸۶ به عنوان پژوهشگر برتر وزارت راه انتخاب شد. خانم شرفبافی مادر دو فرزند است و تابحال توانسته تا سمت مدیر کل پژوهش هواپیمایی ایرانایر ارتقاء شغلی یابد. او گفته که برای بدست آوردن شغلش که اغلب در آن مردان حضور چشمگیرتری داشتهاند، تلاش و مبارزه زیادی کرده است. فرزانه شرفبافی درباره مشکلات و موانع اشتغالزایی زنان میگوید: «موانع اشتغال زنان در ایران شامل موانع فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی بوده و موانع اقتصادی نیز شامل عواملی چون ناکافی بودن مهارتهای زنان، کار در خانه بدون دستمزد و اختلاف سطح دستمزد و نوع مشاغلی است که برای زنان در نظر گرفته میشود.» وبسایت ارو (Aero) از قول فرزانه شرفبافی مینویسد که او به عنوان یک زن مسلمان افتخار میکند که توانسته در زندگی خود تابوهای زیادی را با موفقیت بشکند. -------------------------------- رزومه ای از خانم دکتر فرزانه شرفبافی که بعنوان سرپرستی مدیریتی عامل هما مطرح شد. * دارای مدرک دکتری هوافضا از دانشگاه شریف * موضوع دکتری در خصوص : "چگونگی خستگى و اتمام زمان عملياتى هواپیماها با اثبات یک رابطه ریاضی" " ابداع روش محاسبه تنش در سازه هواپیماها" * دارای کارشناسی ارشد سیمولاتور ارابه فرود هواپیماها ی بوئینگ * دارای تخصص کارشناسی در پیشنهاد ساخت "دستگاه سنجش خمش بال هواپیما" * رتبه اول مهندسی مکانیک در کشور * برترین پژوهشگر وزارت راه و ترابری * برترین مدیر پژوهشی وزارت راه و شهرسازی کشور * شناخته شده اولین بانوی بصیر کشور * دارای مقالات متعدد پژوهشی در سطح بین المللی مثل "ایکایو" و "یاتا" * اولین مدرس سیستم های مدیریت ایمنی با تاییدیه "یاتا" * بالغ بر دو دهه سنوات و تجربه مدیریتی در هما * مدرس هواپیماهای فوکر 100 * مدرس هواپیماهای بوئینگ * ریاست ارشد تضمین کیفیت در مهندسی و تعمیرات "هما" * صلاحیت بررسی و تایید کلیه گواهینامه های مدیران ارشد و پرسنل مهندسی و تعمیرات "هما" * مدیرکلی پژوهش و بهسازی منابع انسانی * نزدیک به یک دهه ریاست مرکز آموزش و بهسازی منابع انسانی "هما" * اولین بانوی همایی در معاونت _ مدیر عاملی "هما" * اولین بانوی عضو هیات مدیره "هما" * اولین بانوی تاثیر گذار بر فرهنگ هوانوردی کشور در جهان اسلامی * اولین بانوی استاد ، معلم هواپیما در کشور * اولین بانوی فارغ التحصیل دکتری هوافضا در کشور * دبیر انجمن علمی حمل و نقل هوایی کشور * کارشناس رسمی دادگستری در رشته صنایع هوایی و فضایی کشور * سر ممیز سیستم های مدیریتی کلان شرکت مانند مدیریت کیفیت و ایمنی 2 لینک به دیدگاه
NYC 20977 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 25 تیر، ۱۳۹۶ مریم میرزاخانی، برنده جایزه انجمن ریاضی آمریکا شد. جایزه «ساتر» هر دو سال، به یک زن ریاضیدان داده می شود. مریم برای تحقیقاتش در تئوری فضاهای مدولی در سطوح ریمان، برنده سال ۲۰۱۳ این جایزه شد. او متولد تهران، برنده المپیاد جهانی ریاضی، دانش آموخته دانشگاه صنعتی شریف، و دکترای ریاضی از دانشگاه هاروارد است. مجله «پاپیولار ساینس» در سال ۱۳۸۴ او را یکی از «۱۰ استعداد برتر» دنیا معرفی کرد. در سال ۱۳۸۷برنده جایزه معتبر «بلومنتال» در ریاضی محض شد. مریم میرزاخانی قبلا استاد دانشگاه پرینستون بود و حالا استاد دانشگاه استنفورد در کالیفرنیاست. وقتی می گوییم عزادار "مریم میرزاخانی" هستیم از کدام عزا، صحبت می کنیم؟ سهند ایرانمهر *مریم میرزاخانی ریاضیدان ایرانی و استاد دانشگاه استنفورد در سن 40سالگی دارفانی را وداع گفت. میرزاخانی در سال ۲۰۱۴ به خاطر کار بر «دینامیک و هندسه سطوح ریمانی و فضاهای پیمانهای آنها» برنده مدال فیلدزشده بود که بالاترین جایزه در ریاضیات است. او نخستین زن و نخستین ایرانی برنده مدال فیلدز بود. *نمی شود گفت که مریم دیگر در میان ما نیست. او دیری است که درمیان ما نیست و در حقیقت هیچگاه در میان ما نبوده و از ما نبوده است. میان ما بودن، تحمل و شرایطی می خواهد که نمی توان از امثال مریم انتظار تحمل اش را داشت. نه مریم می توانست در میان ما باشد و نه آن علم که او مسیر آن را می پویید یارای در میان ما بودن را دارد. نه فقط ما که دیگرانی از دیگر جوامع توسعه نیافته یا در حال توسعه هستند که "مریم" هاشان رفتن را بر ماندن ترجیح می دهند. *مریمِ پاکستانی ها "پرفسور عبدالسلام" بود. محمد عبدالسلام در سال ۱۹۷۹ جایزه نوبل فیزیک را به خاطر ارائه فرمولبندی واحدی برای نیروی الکترومغناطیس و نیروی هستهای ضعیف که برهمکنش الکتروضعیف نامیده میشود دریافت کرد. این اولین جایزه نوبل مرتبط با علم بود که یک مسلمان موفق به دریافت آن شده بود(انورسادات رییس جمهرو مصر پیشتر نوبل صلح را دریافت کرده بود) . عبدالسلام موطن خود را ترک کرد چون از پیروان آیین احمدیه بود. در این آیین پیامبر اسلام را خاتم پیامبران نمی دانند و متممی در قانون اساسی پاکستان وجود دارد که پیروان این آیین را به دلیل بدعت در اسلام، کافر و غیرمسلمان می داند. عبدالسلام به همین دلیل مجبور به ترک موطن خود شد چون جامعه ای که او در آن می زیست ابتنای برعلم نداشت و مذهب و باور شهروندان بر علم یا تخصص آنان برتری داشت بنابراین هم مذهب او ملاک بود و هم جامعه مجالی را برای فرهنگ و علم تدارک ندیده بود. خود او در مصاحبه ای در باره اینکه به جز نگاه مذهبی جامعه، مجالی برای علم هم نبود گفته بود:"در سال ۱۹۵۱ به لاهور برگشتم و در دانشگاه آنجا شروع به تدریس کردم . اما چون تنها فیزیکدان آن جا بودم کاملا” منزوی شدم . در آنجا بدست آوردن نشریات و ارتباط با موضوع های مورد نظرم بسیار سخت بود . به این دلیل من مجبور شدم کشورم را ترک کنم تا فیزیکدان باقی بمانم نداشتن ارتباط میان دانشمندان کشورهای در حال توسعه بدترین نوع مصیبتی است که با آن روبرو هستند . دانشمندان این کشورها نسبت به کشورهای ثروتمند تر از سرمایه و فرصتهای کافی بهره مند نیستند . در این کشورها هیچ گروه یا جماعتی که دارای فکر و کار مشترک در یک زمینه مشابه باشند وجود ندارد ". *اگر دنیای علم امروز عزادار فقدان مریم است واین مصیبت از نظر معنوی قابل جبران نیست اما جای خالی مریم را مریم های دیگری پر خواهند کرد زیرا خاصیت آن فضا، جاذب نوابغ و دانشمندان است چنانکه جاذب المپیادی های ما ( کافی است آماری گرفته شود تا معلوم شود هریک اکنون در کجا مشغول فعالیت هستند)، عزای ما برای مریم اما بیشتر حالتی احساسی دارد زیرا مریم، آن زمان که در میان ما بود نامش بیشتر با حادثه سانحه سقوط اتوبوس و مرگ نخبگان المپیادی ما و یک جایزه بین المللی گره خورده بود و نه بیشتر، سخت و تلخ است اما اگرچه ما ملتی باهوش با فرهنگی دیرین و واجد توانمندی های بالقوه ای برای شکوفایی هستیم اما مریم در آن محیط مریم شد و گرنه برای اینجا که ماییم حتا روزی که سخن از کسب جایزه فیلدز شد، چالش اصلی چگونگی انتشار تصویر بدون پوشش او در صفحه اول روزنامه ها بود! *امروز معدود پاکستانی هایی که هیاهوی دعوای حیدری - نعمتی میان فرق مختلف اسلامی یا هندوان،آنها را به صرافت شناختن نخبگانشان انداخته مفتخر به نام پرفسور عبدالسلام اند، به پاکستان که بروید اما خواهید دید که بر سنگ قبر او، عبارت"مسلمان " را در جمله"اولین مسلمان برنده جایزه نوبل" خراشیده و محو کرده اند! *مذهب، پوشش، افکار، قومیت و هزار موضوع عرضی و حاشیه ای دیگر هنوز چنان شاکله و محور اصلی ذهن و فرهنگ ما را در برگرفته اند که مجالی برای اندیشه علم که نیازمند رهایی از این حواشی است، وجود ندارد. با این شرایط و این نگاه، علمی هم، اگر گاهی تجلی بیابد، موسمی و مستعجل است. رفتن مریم موجب تالم است اما عزای واقعی، میدان داری علم ستیزان و عالم هراسان و مرگ علم اندیشی و علم ورزی و علم فهمی و تفاخر به چیزی است که از خود فراری اش می دهی، این آن تناقض و عزایی است که باید بواسطه آن گِل بر سر بگیریم وگرنه این سرزمین پربار و نابغه خیز، بازهم مریم هایی را درخود خواهد دید که چه بسانبوغ شان از مریم میرزاخانی هم بیشتر باشد اما مادامیکه ذهن ما و جامعه ما و فرهنگ ما علم را -کماهو علم - به رسمیت نمی شناسد و نیمچه اقبالش به علم نیز به دلیل شائبه های غیرعلمی است و مادامیکه "مریم ها" ، بذر ثمین ذهن و جان خود را تنها در خاکی دیگر قابل بارور شدن ببینند، تفاخر ما به مریم ها یا انتظارمان برای مریم های بعدی، وجه عقلانی ندارد و ما روزی می توانیم مفتخر به "مریم" ها باشیم که ارزش گوهر علم و عالمان را چنان که باید دریافته و شرایط بروز آن را چنان که در خور آن است، فراهم کرده باشیم. *(تصویر ذیل: تصویر سنگ قبر پرفسور عبدالسلام و خراشیدن عبارت "مسلمان"بر روی آن) تصویر کودکی مریم میرزاخانی :icon_gol: 2 لینک به دیدگاه
NYC 20977 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 15 مرداد، ۱۳۹۶ رحمانی فضلی : «فرمانداران زن در حد استاندار نیستند». این چند تا خانم مسئول سیاست خارجی یه قاره هستن! 2 لینک به دیدگاه
NYC 20977 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 20 مرداد، ۱۳۹۶ گزارش «جهان صنعت» از برخوردهای نامناسب پزشکان زنان و زایمان؛حریم خصوصی زنان چند...! فاطمه بیکپور- «فقط معاینه گروهی تو مطب پزشک زنان نیست، حتی کسی نمیخواد حرفهاش رو به جز دکترش، کس دیگهای بشنوه در حالی که اتفاقاتی میافته که حریم خصوصی به هیچ گرفته میشه». این بخش کوچکی از حرفها و گلایههای مشترک تعداد زیادی از زنانی است که در خصوص رعایت نشدن حریم خصوصی و حقوقشان در مطب پزشکان زنان و زایمان به «جهان صنعت» گفتند. وقتی فراخوان این موضوع داده شد، دهها نفر اعلام آمادگی کردند که در مورد نوع مشکلاتشان در این زمینه صحبت کنند. حجم اظهارنظرها و حرفهای زنان در خصوص اتفاقاتی که در مطبهای پزشکان زنان برای آنان رخ میدهد و مشکلات روانی و جسمی که ایجاد میکند، به حدی بالا بود که بخشی از آنها در این گزارش منتشر شد. عمده مطالبی که زنان از رعایت نشدن حریم خصوصی خود عنوان کردند، هم نشاندهنده عدم آگاهی زنان از حقوقشان نزد پزشک است و هم نشاندهنده رفتار و فرهنگ نامناسب بسیاری از پزشکان زنان با بیماران و مراجعهکنندگان. طبق منشور حقوق بیماران، معاینه باید در یک مکان خصوصی انجام شود و بیمار احساس راحتی کند. در مطبهای خصوصی مغایر این رفتارها از سوی پزشک بسیار شایع شده. از فرستادن دستیار به جای خودشان و اینکه بیمار دوست ندارد با آنها حرف بزند تا شنیده شدن مشکلات توسط باقی بیماران و... نکته مهم این است که، آگاهی زنان از حق حریم خصوصیشان در مطب پزشکان زنان باید بالا رود و حق اعتراض به نقض این حقوق را داشته باشند اما بسیاری از آنها از ترس یا به دلیل اینکه پزشک خوب دیگری سراغ ندارند، مماشات و سکوت میکنند و تن به رفتار و گفتار نامناسب و شکسته شدن این حقوق و حریم میدهند. مسلما در برابر این نوع رفتارها باید واکنش نشان داد. در بهترین حالت اعتراض و بیرون رفتن از مطب و پس گرفتن پول ویزیت است آن هم جلوی بقیه بیمارها که ببینند و از حداقل حقوق خود آگاه شوند. چنانچه به اعتراض آنها گوش ندادند، باید شکایت کنند. روشنک نخستین زنی است که در خصوص اتفاقی که برای خود رخ داده، میگوید: مامانم سالی یک بار میرفت معاینه، چندبار دکترشو نرفت به خاطر همین ویزیت گروهی که رفتار واقعا زشتیه، ولی خب مریض همیشه باید اطاعت کنه. اینکه منشی دکتر جلوی همه بیمارها بلند ازت بپرسه برای معاینه کجاها رفتی و چه گفتند درحالی که زنان دیگر با همسرانشان این گفتوگو را میشنوند، چه دلیلی دارد؟ اینگونه رفتارها محرم اسرار و رازدار بودن پزشک را زیر سوال میبرد. اعتراض هم کنیم، منشی میگه: همینی که هست، نمیخواهید، به سلامت! یکی دیگر از زنان در خصوص علت عدم اعتراض بسیاری از زنان به این شرایط میگوید: آدم عادی حال و حوصله اعتراض و شکایت و دردسرهای بعدیاش را ندارد، چه برسد به بیماری که رفته دکتر و چندین مدل مشکلات دارد. این در حالی است که ذات بیان اعتراض سختی ندارد، فقط باید پای حقش محکم بایستد. مساله فقط دادگاه رفتن و شکایت کردن نیست. به گفته یکی از کارشناسان این حوزه، این اتفاقات یک نمونه بسیار مهم از خطای سیستم درمان و خطای پزشکی است. این مساله هم در بیمارستانهای دولتی به دلیل شلوغ بودن و هم در مطبهای خصوصی بسیار زیاد شده است. مریم در نمونهای دیگر میگوید: خاله من باردار بود متخصص زنان شش نفری بیماران را در مطبش معاینه میکرد. هیچوقت فشارشو نگرفته بود با افزایش شدید فشار خون رفت اورژانس و شانس آورد که زنده موند. وقتی کارآموزان بیمارستانهای دولتی گروهی زنان باردار را معاینه میکنند زن دیگری در خصوص نوع معاینه انترنها در بیمارستانهای دولتی گلایه شدیدی میکند: پیش از زایمان 10 تا دانشجو میان معاینه کنن، تا مچ در واژن زن باردار میرن. این مساله توهین به زنانه. چطور میتونیم اسمش رو تربیت پزشک بگذاریم؟ تازه معاینه در اون وضعیت علاوه بر توهینآمیز بودن، بسیار هم دردناکه. خانمها حسی شبیه تجاوز گروهی بهشون دست میده. این اتفاق تا این حد گستاخی و بیاخلاقیه. اما زن دیگری در این گفتمان میگوید: در اون وضعیت که فرد باردار ترسیده، به شدت درد میکشه و هر لحظه ممکنه زایمان کنه، کسی قدرت اعتراض و تصمیمگیری نداره. زهرا در موردی دیگر بیان میکند: وقتی در بیمارستان دولتی سه نفری ویزیت میشدیم، اعتراض کردم، گفتند پول خرج کن برو مطب خصوصی. اینجا تعداد زیاده بیمار خصوصی نداره! درصورتی که اگر پزشک به موقع بیاد، وقت کم نیست و این جزو حقوق بیماره که تنها معاینه و حرفهاش شنیده بشه. در خصوص نوع برخورد و رفتار پزشکان زنان با بیماران نیز انتقادات زیادی مطرح میشود. یکی از زنان میگوید: خیلی از پزشکان زنان طوری با بیمار حرف میزنند انگار فرد هیچ چیز نمیفهمد. فرقی نمیکند. شما میتوانید پیاچدی باشید ولی از نظر اون هیچی نمیفهمید. برخی افراد معتقدند این اتفاقات در مطبهای خصوصی رخ نمیدهد اما همان لحظه سه نفر از زنانی که در گفتمان «جهان صنعت» حضور دارند، میگویند: در مطبهای خصوصی آنچنانی و بالاشهر از سوی پزشکان بسیار زیاد این رفتار را شاهد بودهاند. پیش یک دکتر معروف خانم رفتم. با دو نفر دیگر همزمان معاینه شدیم. در این حین با تلفن هم حرف میزد اما وقتی به او اعتراض کردم، معذرت خواست. «فکر میکردم فقط دکتر من اینطوریه، پس دکترهای دیگه هم هستند. مطب دکتر من یه اتاق خیلی بزرگه که خودش و برادرش مستقرند، با دوتا دستیار و هرکدوم مریضهای خودشون رو ویزیت میکنن، به اضافه حضور بقیه مریضها و همین مساله باعث شده من نتونم خیلی سوالهامو هیچوقت بپرسم.» ملیحه نیز تاکید میکند: بعید میدانم پزشکان زنان متوجه آسیبی که به بیمار میزنند باشند. من این دفعه حتما با دکترم حرف میزنم در موردش. یکی دیگر از زنان در خصوص اثر بد روانی این رفتار روی بیماران سرطانی میگوید: چند نفری رفتیم تو اتاق خانمه سرطان رحم داشت، جلوی ما بیماریشو به دکتر گفت، خانم زد زیر گریه. خیلی خجالت کشید. خیلی حال همه بد شد. حریمش را حفظ نکرد باعث شد از نظر روحی هم اذیت بشه و این قطعا رو بیماریش اثر بدی خواهد گذاشت. لحن پزشکان تحقیرآمیز و توهینکننده است از سویی دیگر برخی پزشکان زنان واقعا با لحن تحقیرآمیزی با مراجعهکنندگان حرف میزنند و اصلا نمیتوان با آنها احساس راحتی کرد و مشکلات را گفت. یکی از دختران جوان میگوید: برهه بدی پیش دکتر رفتم. انقدر زده شدم که دو ساله دکتر زنان نمیرم». همین مساله نشان میدهد به دلیل رعایت نشدن حریم خصوصی بیمار و رفتارهای نامناسب که تاثیر روانی و ذهنی بدی روی بیمار میگذارند، برخی از بیماران تا مدتها ترس دارند و پیش هیچ پزشک دیگری نمیروند و این برای سلامتی آنها بسیار مضر است. در حالیکه زنان از سنین بسیار جوانی تا پیری نیاز به مراجعه دائمی به پزشک زنان دارند. یکی دیگر از زنان معتقد است در بیمارستانهای دولتی برای اینکه بتوانند تعداد بیشتری را ویزیت کنند این امر بسیار رایج است و کلا مجبور میشوی مشکلاتت را جلوی دو، سه نفر دیگر بگویی اما زن جوان دیگری به میان صحبتهای او میآید و تاکید میکند: «نه واقعا به این سادگی نیست ساعتها انتظار ویزیتی که از قبل پرداخت شده را میکشی، کسانی که بعد از تو منتظرند صدای تو و مشکلت را میشنوند و به همین دلیل من بارها مجبور شدم مشکلم را انگلیسی بگویم تا کسی متوجه نشود.» یکی دیگر از زنان معتقد است متاسفانه در طرح تحول سلامت که ویزیت خیلی ارزان شده، مراجعه بسیار بالاست و اغلب مراجعان از قشر فقیرتر هستند و بر این اساس ویزیت گروهی کاملا روش نرمالی قلمداد شده است. زهره ادامه میدهد: «در بیمارستانهای آموزشی دیدم پزشک هنگام معاینه بیمار دستیارهاشم میاره و آموزش میده و بیمار معذب میشه، اما نمیتونه چیزی بگه.» کمتر موهاتون رو رنگ کنید، برید جایی که من برای سونوگرافی میگم! یکی از زنان جوان در خصوص رفتار پزشک معروف تهرانی « و، د» میگوید: ایشون ۶ نفر ۶ نفر بیمار میفرستن تو اتاق و مجبورى جلو بقیه شرح حال بدى و اگه صداتو بیارى پایین، رفتار ایشون با بیمار بسیار زشت و بده. بیمارانش اکثرا از یک قشر خاص جامعه هستند. بارها دیدم که خانماى حتى باردار با گریه از مطبش رفتن بیرون. من خودم یه مشکلى داشتم که یک سال مریض ایشون بودم، ولى دیگه نتونستم با اخلاقش ادامه بدم، درمانم رو با دکتر دیگهاى ادامه دادم و اتفاقا دیدم الکى جذب اسم و رسم ایشون شدم، دکتر دیگه با آرامش و وقت بیشتر گذاشتن، دو ماهه مشکلم رو براى همیشه درمان کرد. کافیه سونوگرافی یا آزمایشت از جایى باشه که مورد پسندشون نیست، دفترچه و آزمایشات رو پرت میکنه وسط مطب با تحقیر و توهین! یه بار یه خانمى گفت: من پول ندارم برم اینجا که شما میگى، گفت به درک! کمتر بخورید کمتر موهاتونو رنگ کنید، برید جاى خوب! زن بیچاره جلوی همه زد زیر گریه. ضمن اینکه برخلاف تبلیغاتشان برای زایمان طبیعى، به همه بیمارانش میگه سزارین کنید، مگه دیوونهاید؟ بدترین برخورد را پزشکان زنان با بیماران دارند سمیه نیز میگوید: پزشک من یک مطب بالای شهر دارد و یک مطب پایین شهر. بالا هیچوقت چنین اتفاقی نیفتاده بود. چندبار اتفاقی پایین رفتم آنجا چهارتا چهارتا معاینه میکردن. بدترین برخورد را از کادر پزشکی در پزشکان زنان و دستیارانشان دیدم. شیوه معاینه، نوع برخورد و ادبیات به کار رفته و این معاینات گروهی بسیار شایع است. یه بار به دکتر گفتم اینجا چقدر محرم اسرار مریض هستید، گفت خب همه خانومید، منم گفتم، پول دادم تنها معاینه بشوم. مریم: من اتفاقا یک بار به این رفتار معترض شدم و دکتر مجبور به رعایت شد ولی همه جا اینطور نیست و پزشکان زنان با بیمار توهینآمیز رفتار میکنند. «نمیخوام از خارج بهبه چهچه کنم ولی پشتسر منشی کلینیک نوشته: اگه خصوصی صحبت دارید حتما به منشی بگید براتون شرایط رو فراهم میکنه. حتی اگر سوالات عمومی هم بپرسند قبل از آن میپرسند میخواهید فضای خصوصی برایتان فراهم شود یا خیر.» اینها را شبنم میگوید و ادامه میدهد: از آنجا که به طور مرتب به مراکز درمانی خارج از کشور میرم، با مقایسه متوجه شدم، حریم خصوصی در مراکز ایران فاجعه است. برخی زنان معتقدند مساله چند بیمار ویزیت شدن به قدری رایج است که اگر به این مساله اعتراض کنند، گویی هنجارشکنی کردهاند. «عذابآور» توصیف برخی دیگر از زنان از معاینه دستهجمعی است که بر روان آنها تاثیر زیادی میگذارد. برخوردهای زننده باعث میشود برخیها هرگز به پزشکان زنان مراجعه نکنند روی در مطب مینویسند ورود همراه ممنوع، اما بیماران غریبه را با هم میفرستند داخل و باید درباره خصوصیترین مشکلات جلوی آنها حرف زد. از سویی دیگر گاهی برخی پزشکان زنان اجازه ورود آقایان به اتاق پزشک را نمیدهند. درحالیکه خیلی مواقع نیاز است که خانم همراه با مردی که همراهش است یا همسرش است به داخل اتاق معاینه برود. برخی هم میگویند هربار خواستهاند با دکتر تنها باشند مجبور شدهاند نوبتشان را به حاضرین در اتاق بدهند و آخر از همه ویزیت شوند تا کسی مساله آنها را نشنود. همچنین لازم به یادآوری است برخورد بسیاری از پزشکان زنان آنقدر همراه با نیتخوانی و قضاوت است که زنان زیادی ترجیح میدهند به دلیل فوبیا و آزار دیدن از این رفتارها، اصلا به پزشکان زنان مراجعه نکنند و همین عوامل باعث میشود تشخیص بسیاری از بیماریهای زنان دیرهنگام رخ میدهد و مشکلات عدیدهای ایجاد میشود. یا زمانی که میفهمند خانمی مجرد است به گفته برخی زنان موقع معاینه واقعا شکنجه میشوند. یا در مصداقی دیگر به دلیل شلوغ بودن بیش از حد بسیاری از مطبهای پزشکان زنان و عدم تمرکز آنان، خیلی از زنان برای تست پاپ اسمیر که تستی برای تشخیص سرطان است، مراجعه نمیکنند و این بسیار خطرناک است. آنهایی هم که مراجعه میکنند چون تست دردآوری است، زمانی که زنان دیگر پشت پرده منتظر معاینه هستند، فشار روانی مضاعفی بر بیماری که درد میکشد وارد میکند. همین رفتار زننده باعث میشود برخی دختران جوان به «جهان صنعت» عنوان کنند برخورد پزشکان زنان گاهی به حدی توهینآمیز است که باید به دروغ به آنها بگوییم نامزد داریم، چون ترور شخصیت میکنند به جای انجام دادن کارشان بدون قضاوت کردن. بر همین اساس میتوان گفت متاسفانه مرجع رسیدگیکننده و نظارتکننده صالح و قابل اعتمادی در خصوص پیگیری این وضعیت درمانی در کشور وجود ندارد. نظام پزشکی هم برای کنترل این امر، بسیار ناتوان و بیتوجه عمل میکند. همچنین یکی از پزشکان در گفتوگو با ما تصریح میکند: تکبعدی دیدن موضوع مشکلی را حل نمیکند. درک مردم و انتظارات بیماران هم عامل مهمی در شکلگیری این رفتارهاست. ضمن اینکه مثل بسیاری از مشکلات جامعه منطق درستی در زمینه بررسی این موضوع وجود ندارد. زن جوان دیگری از نمونهای دیگر هنگام معاینه بیان میکند: بیمارستان مطرح و گرانقیمت «ص» تهران جراح متخصص پستان نمیگذاشت در اتاق معاینه را ببندم و وقتی اصرار کردم با توهین و تحقیر معاینه کرد. مهدیه که خود در حوزه درمانی کشور سالها کار کرده از اتفاقی که برایش رخ داده میگوید: اولین باری که رفتم پیش متخصص زنان هفت نفر رو همزمان فرستاد داخل اتاق. دکتر با لحن بسیار زشت و زنندهای گفت همگی لباسهاتون رو دربیارید. هر وقت صدا زدم بخوابید رو تخت. از خجالت داغ شده بودم که با لحن بدتری داد زد چته؟ تا حالا لباست رو درنیاوردی؟ اینجا که همه زنند. زود باش وقت ندارم. با دیدن این رفتارها، تا سالها از متخصص زنان فراری بودم. نیمی از عمر کاریم در مراکز درمانی بوده. انواع نقض حریم خصوصی را دیدم. این مورد بدترین تاثیر رو روی من گذاشت. یکی دیگر از زنان میگوید: دو سال پیش به دلیل عدم چک کردن فشارم از ماه پنجم به بعد دچار مسمومیت بارداری شدم و هیچ دارویی تجویز نکرد تا دست آخر بچه بعد از زایمان زودرس از بین رفت. سیما میگوید: سونوگرافی سینه داشتم. منشی سه نفر رو با هم برد تو اتاق گفت لباستونو در بیارین. گفتم خانم یعنی چی؟ گفت نمیخواهی برو بیرون. تو همون اتاق که حداقل ۵-۶ نفر غیر از پزشک و دستیارانش بودند، خانم دکتر اطلاعات منو بلند بلند میخوند که منشیش تایپ کنه و همه میشنیدند. یا در نمونههای زیادی در مورد رابطه جنسی مراجعهکنندگان جلوی باقی بیماران سوال میپرسند که بسیار خجالتآور و اسفناک و آزاردهنده است. کمتوجهی به مشکلات بیماران دختر جوان دیگری تاکید میکند: مشکل اساسی من با عمده پزشکان زنان، بیتوجهی و گوش نکردنشان به درد مریض است، زیرا بیمار برایشان فقط خانمهای باردار هستند، چون پول و درآمد معاینه آنها بیشتر است. زن باردار دیگری در مورد وضعیت یکی از بیمارستانهای دولتی شلوغ نیز میگوید: اتاق زایمان طبیعی هشت تا تخت بود، زنان باردار دوتا دوتا روبهروی هم بودند. نه پاراوانی نه پارتیشنی. دکتر میآمد کیسه آب همه را پاره میکرد، همه یکدیگر را میدیدند. هیچ حریم خصوصی وجود نداشت. در شهرهای دیگر نیز چنین وضعیتی به کرات مشاهده میشود. زنی از اصفهان میگوید: یک متخصص معروف اول شرح بیماری را مینویسد، بعد از روی آن، خانم دکتر نسخه میدهد و دیگری هم نسخه را تفسیر میکند. یعنی سه نفر همزمان مشکل آدم را میشنوند و میفهمند. «خانمی وارد مطب شد. منشى گفت براى گرفتن تخمک اهدایى با فلانى باید تماس بگیرى. بلند بلند همه را نسبت به نازایى مراجعهکننده آگاه کرد. شاید او نمیخواست کسی متوجه مشکلش شود.» زهرا میگوید: دکترم برای معاینه به من گفت برو پشت پرده آماده شو. سه نفر دیگر داخل بودند، دستش خورد پرده رفت کنار. مشکلم یادم رفت کلا! اعتراض کردم حرفم را گوش دادند مریم از تجربه هنگام بارداری خود و اعتراض به پزشکش عنوان میکند: معاینه زنان باردار هر ماه انجام میشه و ماه آخر هر هفته، عموما اونها رو چندتا چندتا با هم میفرستن داخل. آدم احساس خیلی بدی پیدا میکنه. من اول به منشی تذکر دادم و وقتی بعد از چند مراجعه دیدم باز هم مریض میاد تو، با خود دکتر صحبت کردم و احساسم رو براش گفتم. قبول کرد و روال عوض شد. یکی دیگر از زنان در مسالهای مهم میگوید: از درد داشتن حین رابطه با پزشکم صحبت میکردم، یکی از پنج بیماری که صدای مرا میشنید، شروع کرد به نظر دادن که شاید عفونت داری، منم داشتم! یعنی حریم خصوصی هیچ. یا در موردی دیگر پزشک با عدم شعور با مثال زدن از بیماری که زیر دستش بود خطاب به باقی بیماران گفت: اگه رابطه فلان طور داشته باشید مثل این خانم عفونت میگیرید. تحقیر و عدم رعایت حریم خصوصی زن همزمان اتفاق افتاد. پزشک انترن دیگری در این زمینه به «جهان صنعت» ادامه میدهد: من منکر این موضوع نمیشوم که حقوق بیماران در بسیاری مواقع رعایت نمیشود و حتی دیده شده در سادهترین موضوعات نظیر رازداری هم پزشک خطا کرده است. اما در قانون کار ما، معاینه با حضور دانشجوی آقا به اطلاع بیمار میرسد و اگر بیمار پذیرفت این اتفاق میافتد. مساله بعدی اینکه در مسایل اورژانسی خیلی جنسیت و راحتی بیمار ملاک نیست و هدف حفظ جان بیمار است، اما در مسایل غیراورژانس بیمار هر لحظه اجازه دارد از روند معاینه به هر دلیلی جلوگیری کند. من هر روز این صحنهها را میبینم، گاهی سه تا مریض و پنج تا دانشجو حاضرند که بیماران بسیار ناراحت و معذب میشوند، ولی چارهای ندارند. وی تاکید میکند: این نحوه معاینه شدن یکی از دلایل عدم مطرح شدن بیماریهای انتقالی جنسی یا std است. از سویی دیگر زنان طبقات محروم نازا با مشکلات فراوان از نقاط مختلف کشور به امید دکترهای معروف برای معالجه و درمان به کلانشهرها میآیند به همین دلیل عمدتا به سختی وقت میگیرند و مدتها در نوبت انتظار میمانند و به رعایت شدن حریم خصوصی خود توجهی نمیکنند و به هر تحقیری تن میدهند. شهره در خصوص تجربه خود میگوید: بابت همین مساله آنقدر دکتر عوض کردم تا به دکتری رسیدم که تکنفره ویزیت میکرد. متاسفانه بسیاری از پزشکان معروف از این روش استفاده میکنند و مردم هم بدون توجه به حریم شخصی و به صرف معروف بودن آن پزشک همچنان به او مراجعه میکنند. سحر اما از مصداق مثبت خود بیان میکند: من نمونه مثبت دارم. دکتری که با رفتار خوبش باعث شد ترسم از معاینه بریزد و اعتماد به نفسم بالا برود. دختر با استرس آمد و با گریه از پیش دکتر زنان رفت وارد مطب یکی از پزشکان زنان شده ایم. دختر بسیار جوان مجردی با استرس وارد میشود و حال خوبی ندارد. منتظر میشود تا برود داخل. وقتی بر میگردد از شدت گریه نمیتواند لحظهای بنشیند. به سراغ او میرویم و میپرسیم چه اتفاقی افتاده که از برخورد بسیار زشت پزشک زنان خود میگوید. «خونریزی زودتر از موعد عادت ماهانه داشتم، ترسیدم اومدم سریع پیش دکترم. با فریاد و رفتار توهینآمیزی به من گفت با خودت کاری کردی خونریزی داری؟! به خودت دست زدی؟چیزی دیدی؟ و من فقط از ترس گریه کردم و گفتم نه . کاری نکردم. تا معاینه تمام شد و گفت هورمونهایت به هم ریخته و فقط زودتر از موعد، عادت ماهانه شدی. من دیگه هرگز به مطب این زن بر نمیگردم. منو تحقیر و خرد کرد. بهم توهین کرد.» پس از آن پزشک زنانش را برای سومین بار عوض کرد. دخالت در ارتباطات زنان و تابو کردن و احساس گناه دادن به مراجعهکننده یکی از مرسومترین شیوههای پزشکان زنان است که باعث آزار روحی و روانی بیماران میشود. امیرحسین جلالی*: زمانی که تکنولوژی پیشرفت کرده و تراکم جمعیت در جوامع پیشرفته زیاد میشود، متاسفانه از این دست اتفاقات زیاد رخ میدهد. سقوط اخلاقیات در سالهای اخیر از جمله سقوط اخلاق پزشکی، تجاری و اقتصادی از مواردی است که به ایجاد چنین وضعیتی در عدم رعایت حریم خصوصی بیماران کمک کرده است. از سویی دیگر نبود نظام تنبیهی درست و اصولی در نظام پزشکی کشور باعث بروز و به نتیجه نرسیدن این رخدادها شده است. در واقع اگر نظام پزشکی به وظایف خود آگاه باشد و به صورت قانونی عمل کند و اینگونه خطاها و رفتارها را کنترل کند و در مواقع خطا و همین رعایت نشدن حقوق بیمار و حریم خصوصی او، پزشک متخلف مجازات و خلع شود، این اتفاق و محکومیت پزشک رسانهای میشود و دیگر این دست اتفاقات تکرار نمیشود. از سویی دیگر مجموعهای از اتفاقات پنهان در سالهای اخیر که اینترنت گسترش یافته و فیلمهای ترکیهای وارد شبکه نمایش خانوادههای ایرانی شده است، اخلاق و حریم خصوصی و نجابت رنگ باخته و متاسفانه وقاحت جای آن را گرفته است. همین امر باعث بروز رفتارهای اینچنینی در مسایل مختلف جامعه میشود. پزشکان هم از این فضا استفاده میکنند و منجر به بدرفتاری و عدم رعایت حقوق و حریم بیمار میشوند. از سویی دیگر بیمارانی هم هستند که تن به این سوءاستفادهها و بدرفتاریها به دلایل مختلف میدهند. همچنین استیصال اقتصادی زنان موجب میشود به این سوءاستفادهها توجه نکنند، آزار ببینند و درنهایت به هر نوع رفتار زننده پزشک و رعایت نشدن حقوقشان تمکین کنند. ذکر یک نکته ضروری است. معمولا بین پزشک و بیمار فاصله و حریمی وجود دارد که باید قطعا رعایت شود. با اصطلاح ساختگی دکتر محرم است که البته اشتباه نیست اما نباید موجب سوءاستفاده شود، این برخوردها و رفتارهای خارج از شان بیمار رخ میدهد. چه کنیم زنان به حقوق خود در مطب پزشکان و در مقابله با ناهنجاریهای جامعه و تعرض به حریمشان توانمند و آگاه شوند؟ سه توصیه به زنان در خصوص آگاهی از حقوقشان ضروری است. 1- یک نوع تخصص به اصطلاح نانآور بیاموزند و به کار گیرند. امری فنی بیاموزند یا مدرکی در هنر بگیرند یا حرفه و شغلی داشته باشند که با تخصصشان هرگز نتوانند مورد سوءاستفاده اجتماعی و اقتصادی و ذهنی از سوی کسی قرار بگیرند. 2- شناخت روانشناختی از خود و نیازهایشان و همه نوع مردانی که با آنها ارتباط میگیرند، داشته باشند. در واقع با مطالعه بیشتر سطح شعور و فرهنگ و آگاهی اجتماعی خود را بالا ببرند. 3- آگاهی به حقوق یک زن در ارتباط با پزشک، روانشناس، مدیر و روسای محل کار، کارمندان سازمانها و...داشته باشند. هر چقدر این آگاهی از حقوقشان در قبال اقشار مختلف جامعه بالاتر رود، توانمندتر میشوند. در واقع این جهل ماست که ما را مورد سوءاستفاده قرار میدهد. * عضو هیات علمی دانشگاه علومپزشکی ایران بهمن کشاورز: همه پزشکان صرفنظر از جنسیتشان، مکلف به رعایت قسمنامه بقراط هستند که در صورت توجه به آن بسیاری از مشکلات موجود بین پزشک و بیمار حل خواهد شد. البته بسیاری از پزشکان این قسمنامه را رعایت میکنند و اصولا مشکلی با بیماران و بیماران مشکلی با آنها ندارند. تردیدی نیست در بعضی از رشتههای پزشکی ملاحظات خاص مطرح است مثلا در بیماریهای زنان و امور مربوط به نازایی و زایمان با توجه به حجب و حیای زنانه و اینکه در فرهنگ اجتماعی و مذهبی ما مسایل مربوط به جنسیت و اعضای جنسی به نوعی تابو محسوب میشوند، واضح است که متخصصان زنان با ملاحظات بیشتری مواجه هستند. بنابراین اینکه اینگونه متخصصان از مشاوره و معاینه هر بیمار در حضور سایر بیماران باید خودداری کنند و اینکه در طرح مسایل و پرسش از بیمار باید رعایت ادب و ملایمت و احتیاط شود، اصل است. در عین حال به ویژه متخصصان زنان به هیچوجه نباید بر مبنای ویژگیها و مشخصات خانوادگی یا شخصی یا طبقاتی بیماران مابین آنها فرقی قائل شوند یا اگر بیمار به جرم یا تخلف یا گناهی متهم است، یا حتی اگر ارتکاب او به این موارد ثابت و مسلم باشد، در رفتار پزشک، تغییر ایجاد شود زیرا طبق آیه «ولا تزر وازرتاً وزرا اخری» هرکس مسوول اعمال خویش است. بنابراین بدون تردید پزشکان متخصص زنان، مکلفند با همه بیماران، با نهایت ملایمت و آرامش رفتار کنند و به طریق اولی به هیچوجه قابل قبول نیست که در مطب یا بیمارستان یا درمانگاه به نحوی آنان را معاینه و با آنان مشاوره کنند که سایرین در مورد وضعیت و بیماری آنان اطلاعات به دست آورند. به طریق اولی، پزشکان زنان همانند همه پزشکان مکلف به حفظ اسرار بیمار هستند و تخلف از این مورد بر مبنای قانون مجازات اسلامی ضمانت اجرای کیفری نیز دارد. اصطلاحی وجود دارد که در مورد دارندگان حرف خاص به کار میرود و میگوید وکیل دعاوی، قاضی، جراح، پزشک و...دچار تغییر شکل حرفهای میشوند. منظور این است که مثلا وکلا و قضات در مقابل مسایل کیفری و مدنی بزرگ و خطیر حساسیت خود را از دست میدهند یا جراحان و اطبا در قبال درد و خجلت و ملاحظاتی از این قبیل از جانب بیماران کمتر حساس هستند. این مطلب واقعیت دارد و دارندگان این مشاغل، باید همواره در قبال این مشکل به هوش باشند و احتیاط کنند. همچنین بیمارانی که در مطبها دچار عدم رعایت حریم خصوصی و حفظ اسرارشان توسط پزشک میشوند، باید عین واقعه را به مقام بالاتر که وزارت بهداشت، رییس بیمارستان یا درمانگاه است، بیان کنند و مراتب اعتراض خود را پیگیری کنند تا هم خودشان به حقوقشان برسند و هم از تکرار این اتفاقات، جلوگیری شود. وقتی برخی پزشکان زنان با جراحی های زیبایی کاسبی می کنندتهمینه از تجربه بد خود میگوید: «تو اتاق معاینه خوابیدی هی آدمهای مختلف میان تو رد میشن. پرستار، منشی ماما و بیماران دیگه. یا در موردی دیگه چند نفری تو اتاق دکتر برای معاینه رفته بودیم. یکی خوابیده. یکی نشسته. یه نماینده علمی اقا از یکی از شرکتهای دارویی هم اومده بود. دکتر همزمان با چند نفر حرف میزد و باید سوالات خصوصیمون را جلوی نماینده مرد شرکت دارویی میپرسیدیم!» او تاکید میکند: برخی پزشکان زنان هم رو به تجارت آوردهاند. پیشنهادات نامناسبی میدهند. از جمله اینکه من برای مشکل دیگری مراجعه کرده بودم، به من پیشنهاد عملLabia minora میدهد و میگوید بیا جراحیت کنم زیبا شود. چرا مشکل دیگری به من اضافه میکنند؟ اتفاقی که اقاقی هم آن را تجربه کرده و تایید میکند: برخی پزشکان زنان رسما دکان باز کردهاند. برای چکاپ سالانه سرطان گردن رحم رفته بودم و ایشان وسط معاینه یکباره فرمود بیا پیش خودم برات جراحی زیبایی لابیاپلاستی انجام بدهم. من آن روزها روابط جنسی خوبی با همسرم داشتم، ولی یک دختر جوان بیتجربه یا با مشکل در رابطه یا یک خانم میانسال با اندام نه چندان روی فرم، احتمالا با شنیدن پیشنهاد عمل جراحی زیبایی به اعتماد به نفسش ضربه بزرگی میخورد. وقتی پیشنهاد بی شرمانه می دهند یکی دیگر از زنان در اظهارنظری تاسفآور میگوید: پیش پزشک زنان پیرمردی میرود و میگوید در ارتباط جنسی با همسرش مشکل دارد. باورتان میشود پزشک به من پیشنهاد رابطه جنسی داد؟ من اما از ترس دردسرهایش از پزشک شکایت نکردم. این وضعیت اخلاق و رعایت کردن حقوق بیمار است. نسرین نیز از پزشک زنان مرد دیگری هنگام معاینه چنین پیشنهادی دریافت کرده است و مساله خود را در تایید این حرف عنوان میکند. هیچ وقت نتوانستم تمام مشکلاتم را به دکترم بگویم غزل میگوید: من در مشهد زندگی میکنم. اینجا اغلب دکترها چند نفری با هم میفرستند داخل. خیلی باید پرس و جو کنی که دکتر خوبی پیدا کنی که تنها بفرستند داخل. وقتی اولین بار مراجعه کردم دکتر زنان پنج نفر را با هم فرستاد داخل. ردیف نشستیم جلوی دکتر دونه دونه گفتیم مشکلاتمان چیست! چون بار اولم بود و نمیدانستم بقیه جاها چطور است، اعتراض نکردم. دفعه بعد دکتری رفتم که دونفری میفرستادند داخل. به منشی اعتراض کردم و گفتم میخواهم تنها بروم داخل مطب. گفت خانم اتاق معاینه جداست. انگار فقط معاینه واسشون مساله است. خلاصه هیچوقت نتونستم اونطور که باید با دکترم حرف بزنم و سوالاتم رو بپرسم. همیشه وسط حرف زدن مریض بعدی میاد داخل و علاوه بر اینکه حواس دکتر هم پرت میشه نمیشه جلویشان ادامه داد. همین باعث شد بار آخری دکتر فراموش کرد واسه بیماریم دارو بده، من هم دیگه پیگیری نکردم و پیش او نرفتم. فاطیما از اتفاق رخ داده هنگام معاینه و ترسش میگوید: آدم خجالتی هستم. به خاطر همین شرایط حاضر نبودم برم پیش دکتر، تا اینکه مشکلی ایجاد شد و رفتم دکتر و متاسفانه 10 نفر همزمان فرستادند داخل. ماما همه سوالات خصوصی را جلوی بقیه میپرسید و بعدش میفرستاد پیش پزشک و آنجا هم جلوی بقیه باید دوباره تکرار میکردیم. اعتراض کردم گفتن نیا دیگه. دیگه هرگز نرفتم دکتر. مشکلاتمو با درمانهای خانگی حل میکردم تا زمانی که میخواستم باردار شوم، باز هم حاضر نشدم بروم دکتر. ماه دوم بارداری رفتم پیش یک پزشک دیگر، دوباره همان تجربه اول تکرار شد. با معاینههای سه نفری. از طرفی برای زایمانم همزمان چند دانشجو و پزشک برای معاینه داخل اتاق بودند که کلی درد و خجالت داشتم، اما نمیتوانستم اعتراض کنم، توی اتاق زایمان هم 10 نفر کادر نشسته بودند زایمان من و معایناتم را نگاه میکردند و در مورد بدن من جلوی خودم اظهار نظر میکردند. هنوز این رفتارهای آزاردهنده را فراموش نکردهام. ادامه میدهد: حتی برای چکاپ هم جرات نکردم پیش هیچ دکتری بروم. همسرم میگوید مقصر ما خانومهاییم که سکوت میکنیم. با اعتراض هم چیزی درست نمیشود. حالا خدا را شکر مشکلی ندارم و امیدوارم دیگر گذرم به چنین پزشکهایی نیفتد. عطیه در خصوص مشکل سرطانی خود و رعایت نشدن حریمش عنوان میکند: چند سال پیش تو سینهام غده داشتم دکتر گفت سرپایی بیا بیمارستان « ش.ت»عملت کنم. من رو تخت اتاق عمل هرکی از جلوی در رد میشد از رزیدنتهای جراحی مرد و زن میآمدند سینهام را معاینه می کردند! بدون اجازه من. هر کدام هم یک نظر می دادند با اینکه می دانستم غده خوشخیم است، ولی انقدر آمدند و رفتند استرس گرفتم. الهام که آبادانی است، میگوید: یک بار که باردار بودم خانم قبلی هنوز معاینهاش تمام نشده بود من رو صندلی نشسته بودم و اون رو تخت معاینه. البته چیزی مشخص نبود منم نگاه نمیکردم که خانم راحت باشد اما حرفهایشان را متاسفانه میشنیدم. متوجه شدم که برای لقاح مصنوعی تلاش میکند و پولش به ای وی اف اصفهان نمیرسد و میخواست دکتر جایی در خوزستان با هزینه کمتر معرفی کند. از نظر من گفتن این بحثها جلوی من که باردار بودم و او مشکلاتی داشت خوشایند نبود چون میترسیدم ناراحت شود و حسرت بخورد. پزشکان زنی که از گفت و گو با ما خودداری کردند از سویی دیگر نگارنده در گفتوگو با چند نفر از پزشکان زنان خواست که در خصوص این مشکلات و رعایت نکردن حریم بیماران توضیح دهند اما هیچیک از این مشکلات را نپذیرفتند. به عنوان نمونه یکی از آنها در گفتوگو با «جهان صنعت» با پرخاشگری و اتهامزنی، از پاسخ دادن طفره رفت و برخورد مناسبی نداشت. این موارد را نپذیرفت و تنها دلیلی که برای رفتار نامناسب و نقض حریم خصوصی بیماران تایید کرد، این بود که، «وقت نداریم و مریض زیاد است». خود بیماران نیز در خصوص رفتار پزشکانشان و اعتراض به عملکرد آنها به کرات در طول گزارش عنوان کردند که در پاسخ به انتقاد و اعتراض، رفتار مناسبی ندارند و چون از تعداد بالای مراجعهکنندگان خود مطمئنند، لزومی نمیبینند با بیمارانشان برخورد مناسبی در پیش گیرند و میگویند اگر نمیخواهی برو یه جا دیگه و با «همینی که هست» بیمار را بدرقه میکنند و فرد ناچار میشود چندین پزشک عوض کند تا بتواند یک جا مامن اطمینانی یابد و حریم خصوصیاش رعایت شود. یکی دیگر از پزشکان زنان نیز با چندین بار تماس تلفنی و درخواست حاضر نشد در خصوص مشکلاتی که برای بیماران پیش میآید اظهارنظری کند. لینک به دیدگاه
NYC 20977 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 20 مهر، ۱۳۹۶ آزار جنسی در تمام دنیا پدیده شایعی است، چه در خانه، چه در مدرسه و محیطهای اجتماعی چه در محل کار. اکثر قربانیان زنان هستند و اکثر قریب به اتفاق آزاردهندگان مرد. اما آزار جنسی در محیط کار چگونه است؟ آیا ما هم کسی را در محل کار آزار جنسی دادهایم؟ آیا در محل کار قربانی آزار جنسی شدهایم؟ آیا شاهد آزار جنسی بودهایم؟ قربانیان آزار جنسی ممکن است خود ندانند قربانی آزار جنسی شدهاند. بنابراین ابتدا لازم است با مفاهیم و مصادیق آزار جنسی بیشتر آشنا شویم و بعد آزار جنسی در محیط کار را در ایران بررسی کنیم. آزار جنسی هر گونه رفتار نخواسته با ماهیت جنسی. کلمه "نخواسته" در اینجا بسیار مهم است؛ این کلمه به معنی ناخواسته و غیر عمدی نیست، بلکه رفتار نخواسته یعنی رفتاری که بدون رضایت و توافق طرف مقابل انجام شود؛ مثل نگاه با معنای جنسی، متلک یا اظهارنظر یا شوخی با ماهیت جنسی، درخواست انجام عملی با ماهیت جنسی یا تماس جسمی با ماهیت جنسی. معیار نخواسته بودن، نظر دریافتکننده رفتار است، اگر گیرنده رفتار چنین رفتاری را نخواسته باشد این رفتار مصداق آزار جنسی است. نخواسته بودن اهمیت دیگری هم دارد، اگر فردی که هدف آزار جنسی است بخواهد مانع از تکرار آن شود، آزارنده جنسی نمیتواند به استناد آنچه در گذشته اتفاق افتاده رفتار خود را موجه بداند. آزار جنسی اشکال بسیار مختلفی دارد: اعمال فشار برای رفتار یا رابطه جنسی، فرستادن پیام با ماهیت جنسی، اصرار برای ملاقات، شوخی با مضامین جنسی. خشونت جنسی: آزار جنسی + خشونت جسمی = حمله جنسی یا تجاوز حمله جنسی: هر عملی برای اینکه با زور، تهدید یا فریب فردی را برخلاف میل و بدون رضایت وادار به عمل جنسی کند، اگر عمل جنسی شامل دخول (واژینال، مقعدی، دهانی) باشد تجاوز جنسی است. مهمترین نکته در درک آزار جنسی کلمه "نخواسته" است؛ عمل جنسی باید با رضایت و مطابق میل طرف مقابل باشد، اگر چنین نباشد مصداق آزار جنسی است. حتی اگر کسی در ابتدا به برقرار کردن رابطه جنسی رضایت نشان دهد، اما در میانه رابطه دیگر مایل به ادامه آن نباشد باید عمل جنسی قطع شود و اگر به زور ادامه پیدا کند مصداق آزار جنسی از جمله حمله جنسی یا تجاوز است. هر کس در هر سن، با هر گرایش جنسی و با هر جنسیتی ممکن است قربانی آزار جنسی شود. اکثریت قربانیان آزار جنسی زنان و کودکان هستند و اکثریت قریب به اتفاق آزاردهندگان جنسی مرد. با این حال نباید فراموش کرد که مردان هم ممکن است قربانی آزار جنسی باشند، چه در کودکی چه در بزرگسالی. آزار و خشونت جنسی یکی از ویرانگرترین تجربههای زندگی است، قربانیان سالهای بسیار و شاید تمام عمر از عوارض آن در رنج خواهند بود و به انواع بیماریهای روحی مثل اضطراب، افسردگی، ضربه روحی پس از اتفاق بسیار وحشتناک (PTSD)، بزهکاری، خودکشی و خودآزاری مبتلا شوند. برخی مصادیق آزار جنسی آزار جنسی در محل کار در ایران: تحقیقات جامع و ملی در این زمینه در ایران وجود ندارد، اما شواهد زیادی از "گستردگی" این آزار حکایت میکنند. تحقیقی محدود که در تهران روی هشتاد و دو زن شاغل انجام شده شیوع آزار جنسی را در محل کار ۷۵ درصد نشان میدهد. در افغانستان، پژوهش مؤسسه تربیتی و مشورتی رشد با همکاری دفتر زنان سازمان ملل متحد در سال ۱۳۹۴ در باره آزار و اذیت جنسی به این نتیحه رسید که بیش از ۶۵ درصد از کارمندان و کارکنان زن در محیط کار از آزار و اذیت جنسی شکایت دارند. آمارها هر چه که باشند، فقط نوک کوه یخ را نشان میدهد. اکثر قریب به اتفاق قربانیان آزار جنسی در محل کار زنان هستند و اکثر قریب به اتفاق آزاردهندگان جنسی مردان. با این حال ممکن است که مردان هم قربانی آزار جنسی شوند (هم از طرف زنان هم مردان) و ممکن است آزاردهنده و قربانی همجنس باشند، هر چند که این موارد درصد کمی از موارد آزار جنسی را تشکیل میدهد. G ETTY IMAGES در ایران دستورالعمل مشخصی در باره آزار جنسی در محیط کار وجود ندارد، بسیاری از قربانیان حتی نمیدانند که قربانی آزار جنسی شدهاند. جلوگیری از آزار جنسی در محیط کار وظیفه کارفرما است، اما در ایران کارفرمایان عمدتا یا چنین وظیفهای را برای خود قائل نیستند یا قربانی را تبدیل به مقصر میکنند. نهادهای انتظامی و قضایی هم زنان قربانی را مسئول اثبات جرم میدانند و از آنها مدرک میخواهند، به عبارت دیگر نیروی انتظامی و دستگاه قضایی وظیفه خود را به دوش قربانیان میاندازند در حالی که حتی قانون مشخصی برای استناد به آن وجود ندارد. آزار جنسی محیط کار را میتوان به دو دسته تقسیم کرد، آزار جنسی مستقیم که در قبال نوعی عمل جنسی، یا به زنان وعده پاداش و ترفیع و امثال آن داده میشود یا اینکه تهدید میشوند که اگر خواسته آزاردهنده را برآورده نکنند با اخراج، کسر حقوق یا تنزل رتبه مواجه میشوند. در نوع غیر مستقیم، محیط کار چنان مملو از ارجاعات و رفتارها و گفتارهای جنسی است که باعث معذب شدن، احساس ناامنی و آزار زنان میشود. بر اساس برخی تحقیقات محدودی که در ایران درباره آزار جنسی در محل کار انجام شده، به برخی یافتهها اشاره میکنیم: هر چه زنان جوانتر باشند بیشتر قربانی آزار جنسی می شوند و با افزایش سن، احتمال آزار جنسی زنان در محل کار کمتر میشود. زنان قربانی بیشتر مطلقه یا مجرد هستند چون زنان متاهل حمایت همسر خود را دارند و قانون هم مسئله زنان متاهل را بیشتر جدی می گیرد. هر گونه تمایزی میتواند احتمال اینکه زنان در محل کار قربانی آزار جنسی شوند را بالا ببرد. ظاهر، نحوه لباس پوشیدن، توانایی یا مهارتهای خاص، موقعیت شغلی یا اجتماعی میتواند احتمال آزار جنسی را افزایش دهد. هیچ یک از این موارد توجیهی برای آزار جنسی مقصر دانستن قربانی نیست، اکثر کسانی که آزار جنسی را این گونه توجیه می کنند یا آزاردهندگان جنسی هستند یا طرفداران سرکوب اجتماعی و جنسی زنان. مردانی که در محل کار آزاردهنده جنسی هستند معمولا متأهل و به نحو محسوسی مسنتر از قربانیان خود هستند و موقعیت اجتماعی یا مالی یا کاری بالاتری دارند، بنابراین میتوانند اعمال خود را پنهان کنند یا از عواقب آن در امان بمانند و مدت طولانیتری قربانیان را آزار دهند. ----------------------------------------------------- بجز ثروت و قدرت، موجه بودن آزاردهنده جنسی از نظر اجتماعی برایش مصونیت به همراه میآورد و احتمال اینکه کسی باور کند آنها آزاردهنده جنسی هستند را کم میکند. مثل کسانی که "در ظاهر پایبندی خود را به اصول اخلاقی و اعتقادی نشان میدهند". آزاردهندگان معمولا رتبه شغلی یا اداری بالاتری از قربانیان دارند، اما همیشه این طور نیست و گاهی آزاردهنده رتبه بالاتری ندارد، اما یا مصونیت کافی احساس میکند یا از درماندگی قربانی سوء استفاده میکند. یکی از مهمترین دلایل تن دادن یا سکوت زنان قربانی آزار جنسی در محل کار این است که به محض اعتراض شغل خود را از دست میدهند یا به شکلی دیگر مجازات میشوند. مثل همیشه فقر و عدم حمایت اجتماعی و قانونی، پرورشگاه سوء استفاده و آزار است. زنان کارگر بخصوص آنها که در کارگاههای کوچک زیر ده نفر کار میکنند بیشتر در معرض آزار جنسی هستند. آزار جنسی در بخش خصوصی بیشتر از بخش دولتی است چون نظارت کمتری بر آن وجود دارد و دست کارفرما بازتر است. ناامنی شغلی در بخش خصوصی بیشتر از بخش دولتی است که زنان را در موقعیتی آسیبپذیرتری قرار میدهد. در بخش خصوصی که تعداد کارمندان و مراجعان کم است شرایط برای آزار جنسی فراهمتر است. ----------------------------------------------------- در برخی مشاغل احتمال آزار جنسی بیشتر است، مثل مشاغلی که با مشتری سر کار دارد. آزار جنسی ممکن است محدود به محل کار بماند یا نماند و آزاردهنده حتی بیرون از محل کار هم قربانی را آزار دهد. تلفن، پیامک و اینترنت از راههایی هستند که آزاردهنده قربانی خود را در هر حال و هر جا زیر فشار بگذارد یا پیامهای نوشتاری و تصویری با مضامین جنسی بفرستد. درخواستها یا کامنتهای جنسی در صفحه لینکدین زنانی که از این شبکه اجتماعی برای شغل خود استفاده میکنند نمونهای از آزار جنسی مرتبط با شغل است. بسیاری از زنان پیشنهاد صیغه و ازدواج موقت مردان متأهل را آزار جنسی تلقی می کنند. آزارهای جنسی کلامی و غیر کلامی رایجتر از آزارهای جنسی جسمی (حمله جنسی) و تجاوز است. خجالت، سرخوردگی، ترس از تهدید، ایجاد مشکلات خانوادگی و از همه مهمتر، برچسب "مقصر" مهمترین عامل سکوت زنان است. زنان به دستگاههای قانونی اعتماد چندانی ندارند، زیرا بر این باورند که اگر جرایم علیه خود را گزارش کنند اتفاق خاصی نمیافتد و در بهترین حالت، سرزنش، تحقیر و بیآبرو میشوند. واکنش زنان به آزار جنسی در محل کار شامل انکار، سکوت و انفعال، اعتراض، پرهیز از شرایط خاص یا افراد خاص یا رها کردن شغل میشود. ترس زنان از اینکه در محیط کار قربانی آزار جنسی شوند دائما به آنها "یادآوری میکند که مردان بر فضاهای عمومی مسلط هستند". آزار جنسی زنان در محل کار بخشی از سرکوب اجتماعی و اقتصادی و جنسی زنان است و مهمترین راه مقابله با آن وضع قوانین مناسب، محافظت پلیس و دستگاه قضایی و همچنین حمایت اجتماعی از قربانیان و البته آموزش عمومی و ارتقا فرهنگ کار است. منبع : سایت بی بی سی فارسی 1 لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده