NYC 20977 این ارسال پرطرفدار است. اشتراک گذاری ارسال شده در 7 مرداد، ۱۳۹۲ در این تاپیک سعی میکنیم مسائلی که در مورد حقوق بانوان جامعه (به ویژه در ایران) و وظایف آقایون در قبال آنها رو قرار بدیم. [flash=quality='high' width='120' height='56'] برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام 51 لینک به دیدگاه
Gandom.E 17805 اشتراک گذاری ارسال شده در 7 مرداد، ۱۳۹۲ سلام..من یه سوال بپرسم..پس چرا اسم تاپیکو گذاشتین مرد؟؟ 12 لینک به دیدگاه
black banner 9103 اشتراک گذاری ارسال شده در 7 مرداد، ۱۳۹۲ پس تاپيك قبلي؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ 9 لینک به دیدگاه
NYC 20977 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 7 مرداد، ۱۳۹۲ سلام..من یه سوال بپرسم..پس چرا اسم تاپیکو گذاشتین مرد؟؟ سلام راستش اسم دیگه ای به ذهنم نرسید و این اسم رو از یه تاپیک دیگه گذاشتم. حالا اگر شما و دیگر دوستانی که این مطلب رو میخونن اسم دیگه ای به ذهنشون میرسه لطفاً پیشنهاد بدین. پس تاپيك قبلي؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ قبلیه متاسفانه یه مشکلی بوجود اومد پاک شد. 11 لینک به دیدگاه
NYC 20977 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 7 مرداد، ۱۳۹۲ نوزده یا بیست سالم بود، یک بار ماشین پدرم را برداشتم و با دوستم رفتیم که به اصطلاح یک دوری در خیابون بزنیم، حس و حال جوانی و شاید هم نادانی باعث شد جلوی پای یک خانمی که کنار خیابان ایستاده بود و مقداری خرید هم کرده بود ترمز کنیم دوستم از آن خانوم خواست که سوار ماشین بشود و ایشان قبول نکرد از ما اصرار و مثلا گرم گرفتن و از آن خانوم که محترم هم بود انکار و این جمله که لطفا مزاحم نشید! دیگه کم کم ما هم نا امید شدیم و قصد حرکت داشتیم که ناگهان یک موتور نیروی انتظامی جلوی ما نگاه داشت و دو سرنشین آن آمدند به سوی ماشین و از من کارت ماشین را خواستند، من هم دادم بعد گفت بیا پایین من هم پیاده شدم، یکی از آنها با حالتی تهاجمی و با یک فحش جاشنی گفت: برای چی مزاحم مردم میشوی؟ من که واقعا ترسیده بودم گفتم : من مزاحم نشدم. گفت: حالا که رفتی امشب بازداشتگاه معلوم میشه چه غلطی کردی. داشت کلید ماشین را از دستم میگرفت دیدم همون خانوم که تا دو دقیقه پیش واقعا مزاحمش شده بودم اومد طرف نیروی انتظامی و گفت: جناب سروان این بچهها مزاحم من نشدند، مسافر کش بودند مسیرمون به هم نمیخورد. پلیس یه نگاهی به من کرد و سویچ و کارت ماشین را بهم داد. من سوار ماشین شدم و با دوستم رفتیم، ولی شرمندگی که برام به وجود آمد را تا آخر عمر فراموش نمیکنم من حتی از شرمندگی نتونستم به صورت آن خانوم نگاه کنم و عذر خواهی و یا تشکر کنم. این ماجرا برای دوران جوانی بود ولی باعث شد تا همین امروز یک همچین کاری را تکرار نکنم و هر وقت از خیابان عبور میکنم به خانومها با احترام خاصی نگاه کنم بیائید دست به دست هم بدهیم این فرهنگ را در کشورمان نهادینه کنیم، تا همه با هم با امنیت کنار هم باشیم. بیایید یاد بگیریم که فرهنگ را خودمان باید بسازیم. اگر حکومتها فرهنگها را ویران نکنند مطمئن باشید فرهنگ سازی نمیکنند، پس خودمان فرهنگ را بسازیم. 40 لینک به دیدگاه
NYC 20977 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 14 مرداد، ۱۳۹۲ زنان با یک دست گهواره را تکان میدهند و با دست دیگر دنیا را ... انوشه انصاری اولین زن گردشگر فضایی در دنیا همچنین اولین فضانورد ایرانی. 26 لینک به دیدگاه
NYC 20977 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 14 مرداد، ۱۳۹۲ میخوام حرف بزنم ولی کوتاه آخه میگن حرف اگه کوتاه باشه زودتر به دل میشینه این چیزایی که میخوام بگم تحقییر نیس بفهم حرفایی که میزنم یه تهدید نیس ببین جنسه ضد من برا ادامه ی نسل همه چشما به تواِ همه دعا به دوره شکمه مادری که میخواد منقلب کنه اگه تو بیرون بیای دنیارو مضطرب کنه ببین جنسه ضد من من تثبیت نشدم من واسه تو یه موجودم که تعریف نشدم تو تو دسته کسی بودی که از جنسه خودمه تو گوشت خونده خنده ی من جلفه یه ذره اگه ساعتای آخر شب واسه من حرومه اگه فحش خارو مادر اصن واسه من نبوده اگه تعجب نمیکنن از بد بودنت اگه هم خوابیات نشونه ی سر بودنه اگه کرم درختیم که تو دنبالشی اگه بزنیو بری به من میگن لا*** اگه فرق نیاز من و تو هرزگی میشه اگه تن واسه تو یه چیز بی ارزشی میشه اگه خیانت تو عدم زنیت منه اگه خیانت من خلاف طبیعت زنه اگه بعضی وقتا پولو به تو ترجیح میدم اگه وقتی به پول میرسی من تعویض میشم اگه گرگایی که با ناموست میپرنو میدری اگه خودت گرگ میشی واسه ناموس دیگری اگه مهم میشه بکارتو جسارتم اگه وقتی منو میخوای که تو اسارتم اگه تو بهشتم باشی چشت سیر نمیشه اگه "گلم خوش" نباشه دلت گیر نباشه اگه همیشه دنبال یکی بهتر از تواّم اگه وقت یائسگی دیگه خارج از دورم اگه من باعث جهنمی بودنتم اگه تو وجودت برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام اراده ای مونده یکم بزا بگم یه عمره که تو اسارتی میگن ذاتت همینه توهین به این راحتی بخدا این اگه ها فقط واسه ارزشاته قبول بی ارادگی دِ آخه بگو تا کی؟ یه بارم تو به هرزگیام مهره نه بزن یه بارم تو از خوبیات بخونو حرف بزن ببین جنسه ضد من به این آزادی بخند بفهم ارزشتو مرد به این آزادی بخند ببین جنسه ضد من به این آزادی بخند بفهم ارزشتو مرد به این آزادی بخند آره بخند...به این آزادی بخند... برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام بخند جاستینا برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام 19 لینک به دیدگاه
viviyan 12431 اشتراک گذاری ارسال شده در 14 مرداد، ۱۳۹۲ اگر میخواید در راستای برابری حقوق زنان و مردان فعالیت کنید به نظر من اولین اقدام میتواند این باشد که کلمه "مرد" رو همچین با تحسین ادا نکنید که انگار مرد بودن چیزی فراتر از زن بودن هست. اصلا بی خیال. هرجور میخواید ادا کنید. 17 لینک به دیدگاه
NYC 20977 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 14 مرداد، ۱۳۹۲ اگر میخواید در راستای برابری حقوق زنان و مردان فعالیت کنید به نظر من اولین اقدام میتواند این باشد که کلمه "مرد" رو همچین با تحسین ادا نکنید که انگار مرد بودن چیزی فراتر از زن بودن هست. اصلا بی خیال. هرجور میخواید ادا کنید. نه این تاپیک در راستای همون تاپیک قبلی بود که اسمش مرد بود و منم همین اسم رو گذاشتم. راستش من چندتا اسم به ذهنم رسید (زن، زنانه و ...) که دیدم همش یه جوریه (از نظر من) و چیزی نذاشتم. من تو دومین پست هم از بچه ها خواستم اگر اسمی به ذهنشون میرسه بگن که متاسفانه هیچکس اسمی تا الان پیشنهاد نداده. باز هم میگم دوستان اگر اسمی که به نظرتون با محتوای تاپیک هم خونی داره تو ذهنتون هست لطفاً پیشنهاد بدین. بعد از مدیر محترم میخوایم این پست ها رو پاک کنه و اسم تاپیک هم تغییر بده. 10 لینک به دیدگاه
viviyan 12431 اشتراک گذاری ارسال شده در 14 مرداد، ۱۳۹۲ نه این تاپیک در راستای همون تاپیک قبلی بود که اسمش مرد بود و منم همین اسم رو گذاشتم. راستش من چندتا اسم به ذهنم رسید (زن، زنانه و ...) که دیدم همش یه جوریه (از نظر من) و چیزی نذاشتم.من تو دومین پست هم از بچه ها خواستم اگر اسمی به ذهنشون میرسه بگن که متاسفانه هیچکس اسمی تا الان پیشنهاد نداده. باز هم میگم دوستان اگر اسمی که به نظرتون با محتوای تاپیک هم خونی داره تو ذهنتون هست لطفاً پیشنهاد بدین. بعد از مدیر محترم میخوایم این پست ها رو پاک کنه و اسم تاپیک هم تغییر بده. فکر نمیکنید مطالبی که میذارید خیلی شعاری و کلیشه ای هستند؟ درسته خیلی از مطالبی که گذاشتید تفکری که پشتنشون هست (حسن نیت شما) ارزشمند هست ولی مثلا من احساس میکنم بیشتر در راستای همان ضعیفه شمردن زنان هست. اینکه زنان ضعیف هستند و مردان باید از آنها مواظبت کنند و کمتر از گل بهشان نگویند. خب البته این دید باعث شده بیشینه زنان ایرانی هم همچین احساسی داشته باشند ولی ببینید موضوع خیلی ریشه ای تر از این حرفها هست. یعنی همین جا در همین نواندیشان! یه نظرسنجی برگزار کنید؛ متوجه میشوید خیلی بیشتر از مردان خود زنان هستند که فکر میکنند زنان برای ادامه بقا و زندگی نیاز به حمایت و آقابالاسریِ یک مرد دارند (شاید به طور صریح این را نگویند ولی معنای حرف هایشان در نهایت همین هست). این خیلی طبیعیه، وقتی یک مرد مسئولیت زندگیِ خودش و زن (در مواردی زنان) و بچه و ... برعهده دارد یا برعهده خواهد گرفت، چرا باید حقوق برابر اجتماعی رو مثلا با یک زن بپذیرد؟ وقتی یک زن طفیلی و سربار یک مرد هست چرا یک مرد بپذیرید که مثلا خیابان را با زنان شریک شود؟ فقط به خاطر اینکه یک زن به او بگوید به به تو یک مرد واقعی هستی؟ به نظر من این استثمار مردان هست. به نظرم قبلش باید زنان بیاموزند که از مردان؛ مثلا در مقام شوهر؛ انتظاری بیشتر از یک دوست و همراه زندگی نداشته باشند. شاید چیزایی که گفتم زیاد ربطی به تاپیک شما نداشت. 7 لینک به دیدگاه
NYC 20977 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 14 مرداد، ۱۳۹۲ فکر نمیکنید مطالبی که میذارید خیلی شعاری و کلیشه ای هستند؟ درسته خیلی از مطالبی که گذاشتید تفکری که پشتنشون هست (حسن نیت شما) ارزشمند هست ولی مثلا من احساس میکنم بیشتر در راستای همان ضعیفه شمردن زنان هست. اینکه زنان ضعیف هستند و مردان باید از آنها مواظبت کنند و کمتر از گل بهشان نگویند. خب البته این دید باعث شده بیشینه زنان ایرانی هم همچین احساسی داشته باشند ولی ببینید موضوع خیلی ریشه ای تر از این حرفها هست. یعنی همین جا در همین نواندیشان! یه نظرسنجی برگزار کنید؛ متوجه میشوید خیلی بیشتر از مردان خود زنان هستند که فکر میکنند زنان برای ادامه بقا و زندگی نیاز به حمایت و آقابالاسریِ یک مرد دارند (شاید به طور صریح این را نگویند ولی معنای حرف هایشان در نهایت همین هست). این خیلی طبیعیه، وقتی یک مرد مسئولیت زندگیِ خودش و زن (در مواردی زنان) و بچه و ... برعهده دارد یا برعهده خواهد گرفت، چرا باید حقوق برابر اجتماعی رو مثلا با یک زن بپذیرد؟ وقتی یک زن طفیلی و سربار یک مرد هست چرا یک مرد بپذیرید که مثلا خیابان را با زنان شریک شود؟ فقط به خاطر اینکه یک زن به او بگوید به به تو یک مرد واقعی هستی؟ به نظر من این استثمار مردان هست. به نظرم قبلش باید زنان بیاموزند که از مردان؛ مثلا در مقام شوهر؛ انتظاری بیشتر از یک دوست و همراه زندگی نداشته باشند.شاید چیزایی که گفتم زیاد ربطی به تاپیک شما نداشت. نه خواهش میکنم تاپیک من و اینا نیست. آره خب شاید یه مقدار دوردست به نظر بیاد. نشدنی. ولی خب هست دیگه. به نظر من ضعیف نگیم بگیم متفاوت. آره خب ممکنه یه دختر تو شرایط خیلی سخت بشینه کلی گریه کنه و خیلی چیزای الکی (از دید بعضیا) براش مهم باشه. ولی این ضعف نیست. این تفاوته. یعنی من فکر میکنم کل مشکل همینجاست که آقایون با دید خودشون میسنجن خانم ها رو. به قول همون پست قبلیم " من واسه تو یه موجودم که تعریف نشدم ". خیلی از مشکلات از همینجا ناشی میشه. این وظیفه مادراست که به فرزندان پسرشون یاد بدن چجوری با یه خانم رفتار کنه. تو دانشگاه و مدرسه باید یه کلاس رفتار شناسی زنان برای آقایون باشه. با این حرف هم که میگید خیلی از خانم ها این طرز فکر رو دارن موافقم. یعنی خیلی از خانم ها فکر میکنن باید در کنار یه مرد موفق بشن. البته این میل به تکیه کردن و میل به تکیه گاه قرار گرفتن به نظرم تو ذات هر زن و مردیه ولی این حس رو بعضیا نمیتونن درست ارضاء کنن و به مشکل میخورن. (چیز بدیم نیستا! شما بزک کن و دلبری کن یه عمر تو خونه شوهر بخور و بخواب) در مورد جمله آخر هم خب نمیتونم نظر قاطعی بدم. ولی خب دور اطرافم کم نیستن خانمایی که درآمد و نفوذشون از همسرانشون خیلی بالاتره. و نکته بعدی اینکه خب تو خیلی از جوامع از جمله همین ایران خودمون واقعاً فرصت شکوفا شدن و رشد خانم ها رو نمیدن که خانم ها بخوان از خودشون حرکتی نشون بدن. من دقیقاً اطلاع ندارم ولی فکر نمیکنم مثلاً تو کشور سوئیس بحث سربار بودن زنان و اینا مطرح باشه. تو ایران زنان سربارن؟! خب مگه کسی به این قشر فرصت داد که خودشو بالا بکشه؟! ینی نمیشه به یه زندانی خرده گرفت که چرا تو درآمد نداری؟! 11 لینک به دیدگاه
viviyan 12431 اشتراک گذاری ارسال شده در 14 مرداد، ۱۳۹۲ نه خواهش میکنم تاپیک من و اینا نیست.آره خب شاید یه مقدار دوردست به نظر بیاد. نشدنی. ولی خب هست دیگه. به نظر من ضعیف نگیم بگیم متفاوت. آره خب ممکنه یه دختر تو شرایط خیلی سخت بشینه کلی گریه کنه و خیلی چیزای الکی (از دید بعضیا) براش مهم باشه. ولی این ضعف نیست. این تفاوته. یعنی من فکر میکنم کل مشکل همینجاست که آقایون با دید خودشون میسنجن خانم ها رو. به قول همون پست قبلیم " من واسه تو یه موجودم که تعریف نشدم ". خیلی از مشکلات از همینجا ناشی میشه. این وظیفه مادراست که به فرزندان پسرشون یاد بدن چجوری با یه خانم رفتار کنه. تو دانشگاه و مدرسه باید یه کلاس رفتار شناسی زنان برای آقایون باشه. با این حرف هم که میگید خیلی از خانم ها این طرز فکر رو دارن موافقم. یعنی خیلی از خانم ها فکر میکنن باید در کنار یه مرد موفق بشن. البته این میل به تکیه کردن و میل به تکیه گاه قرار گرفتن به نظرم تو ذات هر زن و مردیه ولی این حس رو بعضیا نمیتونن درست ارضاء کنن و به مشکل میخورن. (چیز بدیم نیستا! شما بزک کن و دلبری کن یه عمر تو خونه شوهر بخور و بخواب) در مورد جمله آخر هم خب نمیتونم نظر قاطعی بدم. ولی خب دور اطرافم کم نیستن خانمایی که درآمد و نفوذشون از همسرانشون خیلی بالاتره. و نکته بعدی اینکه خب تو خیلی از جوامع از جمله همین ایران خودمون واقعاً فرصت شکوفا شدن و رشد خانم ها رو نمیدن که خانم ها بخوان از خودشون حرکتی نشون بدن. من دقیقاً اطلاع ندارم ولی فکر نمیکنم مثلاً تو کشور سوئیس بحث سربار بودن زنان و اینا مطرح باشه. تو ایران زنان سربارن؟! خب مگه کسی به این قشر فرصت داد که خودشو بالا بکشه؟! ینی نمیشه به یه زندانی خرده گرفت که چرا تو درآمد نداری؟! چرا نگیم ضعیف؟ خب این ضعف هست که یه نفر در شرایط سخت به جای اینکه به یک راه حل فکر کنه بشینه گریه کنه. آقایون نیستن که خانها رو میسنجند، این خانمها هستند که ترجیح میدهند اینگونه درباره شون قضاوت بشه. من بحثی در اینکه یک آقا باید چه جور رفتار کند با یک خانم و وظیفه کیه که نوع رفتار رو بهش یاد بده ندارم، بحث من اینه که شرایط برابر نیست. یعنی مثلا اگر من دوست ندارم کسی بهم بگه ضعیف، خب نباید ضعیف باشم یا ضعیف نشون بدم. یک زن حقوق برابر با یک مرد میخواهد خب این زن باید مثل همان مرد کار کند و مسئولیت زندگیِ خودش رو خودش بپذیرد وگرنه این ظلم هست به یک مرد که مثلا مسئولیت زندگی زن و فرزند بر دوشش باشه ولی حق تصمیم گیری برای آنها رو نداشته باشه یا حقوق برابر داشته باشد. بعله منم زیاد سراغ دارم از جمله خواهران خودم که بیشتر از شوهرانشون زندگی اشان را میچرخانند ولی ما در مورد بیشینه جمعیت زنان ایرانی صحبت میکنیم. من خیلی دیدم در میان دوستان خودم که حتی شغل بعد از فارغ التحصیلی برایشان به صورت تضمین شده وجود داره ولی خیلی از آنها آرزو دارند شوهری پولدار نصیبشان شود تا مجبور نباشند کار کنند و یا حتی اگر کار میکنند انتظار دارند پولشان مال خودشان باشد و هزینه های خریدهای شخصیِ آنها رو هم شوهراشون بده. خیلی ها میگن که جامعه ایرانی یک جامعه فمنیست هست حتی و چیزی که من خودم میبینم اینه که بیشتر زنان تمایلی برای تغییر وضعیت موجود ندارند، یعنی به قول شما بد چیزی هم نیست؛ بزک کنی و دلبری کنی و یه عمر خونه شوهر بخوری و بخوابی، این به قول برخی زندگی انگلی هست، این زنان به نظرتون خودشون جوری رفتار نمیکنن که بهشون توهین بشه؟ فعالان حقوق زنان هم خیلی هاشون حقوق برابر میخواهند و در عین حال مهریه و نفقه و ... هم میخواهند، خب این ظلم آشکار هست، پس حقوق مردان چه میشود این وسط؟ 8 لینک به دیدگاه
viviyan 12431 اشتراک گذاری ارسال شده در 14 مرداد، ۱۳۹۲ دختران گلم "هر که نان از عمل خویش خورد، منت از «حاتم طایی» نبرد" عزت و احترام میخواهید، قابل احترام زندگی و رفتار کنید. 11 لینک به دیدگاه
NYC 20977 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 15 مرداد، ۱۳۹۲ چرا نگیم ضعیف؟ خب این ضعف هست که یه نفر در شرایط سخت به جای اینکه به یک راه حل فکر کنه بشینه گریه کنه. آقایون نیستن که خانها رو میسنجند، این خانمها هستند که ترجیح میدهند اینگونه درباره شون قضاوت بشه. من بحثی در اینکه یک آقا باید چه جور رفتار کند با یک خانم و وظیفه کیه که نوع رفتار رو بهش یاد بده ندارم، بحث من اینه که شرایط برابر نیست. یعنی مثلا اگر من دوست ندارم کسی بهم بگه ضعیف، خب نباید ضعیف باشم یا ضعیف نشون بدم. یک زن حقوق برابر با یک مرد میخواهد خب این زن باید مثل همان مرد کار کند و مسئولیت زندگیِ خودش رو خودش بپذیرد وگرنه این ظلم هست به یک مرد که مثلا مسئولیت زندگی زن و فرزند بر دوشش باشه ولی حق تصمیم گیری برای آنها رو نداشته باشه یا حقوق برابر داشته باشد. بعله منم زیاد سراغ دارم از جمله خواهران خودم که بیشتر از شوهرانشون زندگی اشان را میچرخانند ولی ما در مورد بیشینه جمعیت زنان ایرانی صحبت میکنیم. من خیلی دیدم در میان دوستان خودم که حتی شغل بعد از فارغ التحصیلی برایشان به صورت تضمین شده وجود داره ولی خیلی از آنها آرزو دارند شوهری پولدار نصیبشان شود تا مجبور نباشند کار کنند و یا حتی اگر کار میکنند انتظار دارند پولشان مال خودشان باشد و هزینه های خریدهای شخصیِ آنها رو هم شوهراشون بده. خیلی ها میگن که جامعه ایرانی یک جامعه فمنیست هست حتی و چیزی که من خودم میبینم اینه که بیشتر زنان تمایلی برای تغییر وضعیت موجود ندارند، یعنی به قول شما بد چیزی هم نیست؛ بزک کنی و دلبری کنی و یه عمر خونه شوهر بخوری و بخوابی، این به قول برخی زندگی انگلی هست، این زنان به نظرتون خودشون جوری رفتار نمیکنن که بهشون توهین بشه؟ فعالان حقوق زنان هم خیلی هاشون حقوق برابر میخواهند و در عین حال مهریه و نفقه و ... هم میخواهند، خب این ظلم آشکار هست، پس حقوق مردان چه میشود این وسط؟ منظور من از اون جهت بود که خب ببینید در مورد مثلاً ضعف جسمانی خانم ها نسبت به آقایون. به نظرم این ضعف نیست. این جنسشونه که با مردها فرق دارن. این ضعف نیست این تفاوته. حالا نظر منه نمیدونم چقدر درسته. برای همین مسابقات ورزشیشون جدا برگزار میشه و ... حرف شما کاملاً درسته در مورد اینکه خیلی از خانم ها واقعاً هیچ تمایلی ندارن به تغییر. البته شاید به طور ناخودآگاه این قضیه تو وجودشون قرارگرفته باشه. به هرحال تربیت خانوادگی و جامعه و ... دیگه وقتی خودشون میخوان این مدلی به قول شما انگلی باشن حرفی درش نیست. خودشون دوست دارن ضعیفه باشن و آقاشون بره سرکار و ... 8 لینک به دیدگاه
rahaneh-p 491 اشتراک گذاری ارسال شده در 15 مرداد، ۱۳۹۲ فکر می کنم اسم تایپیک می تونه باشه "بانو"شاید تنها یا با یه صفت . 4 لینک به دیدگاه
NYC 20977 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 15 مرداد، ۱۳۹۲ فکر می کنم اسم تایپیک می تونه باشه "بانو"شاید تنها یا با یه صفت . آره جالب بود. اگر پیشنهاد دیگه ای نبود همینو بذاریم. 4 لینک به دیدگاه
One gear 7070 اشتراک گذاری ارسال شده در 16 مرداد، ۱۳۹۲ سلام....من این متن و یه جایی خوندم ... از نظر من برای خیلیا صدق می کنه ... با یه کم ویرایش جاهایی که جنبه ای فراتر از حد یه انتقاد معمولی می خواد میذارمش اینجا .... امیـــرجــان اگه مناسب با این تاپیک نیست بهم بگو پاکش می کنم! از خدا پنهان نیست از شما چه پنهان ، من یک فمینیست هستم.... اولین بارجرقه های فمینیسم من در سن کودکی زده شد وقتی دیدم که پسرهای فامیل حق دارند با شورت دور حیاط بدوند ولی اگر من جوری بنشینم که دامنم درست نباشد همه بسیج می شوند تا دامن مرا روی پاهای کودکانه و بی خبرم بکشند و مدام گوشزد کنند که درست بنشین.......... ذهن پنج ساله ی من نفهمید ( هنوز هم نمی فهمد) که چرا؟! ذهن پنج ساله ی من حتی وقتی ده ساله شد نفهمید که چرا آنها باید راحت ته کوچه دوچرخه سواری بکنند و من با هزار مکافات و یواشکی رکاب بزنم و روپوش و روسری ام مدام توی چرخ گیر کند و زمین بخورم و همه به من بخندند ... او هرگز نفهمید چرا وقتی بالغ شدم باید تمام بدنم را زیر مقنعه ی چانه دار بلند و روپوش گشاد پنهان کنم و قوز کنم تا برجستگی های بدنم را از چشم ها بپوشانم. .. ذهن من هرگز نفهمید چرا هرچه مربوط به زنانگی من است زشت و پنهانی و گناه آلود است و هرچه مربوط به مردانگی پسر هاست قابل افتخار و ستودنی ست... ذهن من هنوز پنج ساله است، نمی فهمد چرا به عنوان یک دختر ناقص و نیمه است؛ نمی فهمد چرا همه برایش دنبال شوهر می گردند ! فکر می کنند که بدون مرد کامل نیست.... نمی فهمد چرا مادرش مدام می پرسد این پسره کیه که هر شب زنگ می زنه؟ اگر دوستت داره باید بیاد خواستگاریت.... او انقدر بچه است که فقط برای پوز زنی مادرش به آن پسر میگوید بیا خواستگاریم والکی الکی زن مردی می شود که دوستش ندارد...! او حتی نمی فهمدچرا درخانواده ی آن مرد، مردها یک طرف مجلس ع ر ق می خورند و بحث س*ی*ا*س*ی می کنند و زنها طرف دیگر ظرف می شورند و مزخرف می بافند... او نمی فهمد که چرا شوهرش التماس میکند که لطفا جلوی فامیل من سیگار نکش وقتی خودش می کشد. او نمی فهمد چرا سیگارکشیدن مرد درست است و سیگار کشیدن زن نادرست. ... او نمی فهمد چرا وقتی مردش را نمیخواهد سالها باید دنبال طلاق بدود در حالیکه اگر مرد بود در یک هفتهمی توانست زنش را طلاق بدهد... مجبور شد از زبان یک پزشک آشنا ( که مرد بود )بشنود که پیش دکترزن نرو، زن ها همه بیسوادن و هیچ نگوید و دم نزند.... مجبور شد دو برابر تلاش کند تانامش نصف اعتباری که باید را بیابد.... مجبور شد دو برابر مردها خوب رانندگی کند تا مبادا تصادف کند و این جمله را بشنود که ” زن ها دست فرمون ندارند"... مجبور شد دوبرابر مردهای دور و برش کار کند و دو برابر آنها موفق شود و دو برابر آنها پول دربیاورد و آخر هم ” زن بی سر پرست” نامیده شود. ... مجبور شد دو برابر مردها از دردهایش بنویسد تا صدایش به جایی برسد و آخر سر هم متهم شود که زنانه نویسی می کند و در واقع “مرد” است... از همه ی اینها گذشته ،نگارنده زن خوشبختی محسوب می شود. در خانواده ای متوسط و غیرمذهبی بدنیا آمده و امکان فرار از آن چهارچوب های غیر منصفانه وزشت را داشته است . او هرگز کتک نخورده و نفقه نخواسته و حضانت طفلی را از دست نداده است. با این همه زخمی وخسته است... خسته است از اینکه از زبان مردهای بی خاصیت و احمقی که نصف ضریب هوشی او را ندارند شنیده است که زن ها منطق ندارند، زن ها طنز ندارند، زن ها دست به فرمان ندارند...! خسته است از جامعهای که اگر زنی مورد تجاوز قرار بگیرد زن را مورد خطاب قرار میدهد که چرا حجابت کامل نبود و مقصر می شمارند که مرد را گناه انداخته و از مردنمی پرسد که چرا مثل یک حیوان رفتار کرده است... خسته است از جامعهای که اگر زنی مورد خیانت قرار گرفت به او توصیه می کند که صبوری کند و خانمی پیشه کند و بیشتر به مردش توجه کند... خسته است از جامعهای که سزای خیانت در آن برای مرد توجه بیشتر و برای زن سنگسار است. خسته است از جامعهای که زنهایش به پوشیدگی اجباری خود افتخار میکنند و حاضرنیستند بهای قد کشیدنشان را بپردازند و هنوز افسوس تازیانه و تسبیح و ته دیگ را می خورند و غذای خوب را برای مردانی می گذارند که هیچ سهم و حقی توی زندگی برای آنها قائل نیستند!!!!!!!!....... خسته است که یک عشق بی فرجام را نمی خواهد و می خواهد از آن زندگی بیرون بیاید که خطا نکند و نمی گذارند.... می ماند در آن خفقان و باز دم نمی زند.... وقتی به هر دلیلی کسی را نخواست مورد ظلم قرار می گیرد افترا و اذیت کردنها شروع می شود فقط به جرم اینکه نمی خواهد که اگر این اتفاق برعکس پیش میامد مرد راحت او را خط می زند ولی زن باید تاوان نخواستن رو بدهد و مورد آزار و اذیت قرار بگیرد بر او ببخشایید... او خسته است ازجامعهای که حتی معنی فمینیست را نمی داند.... منم با اسم "بانو" موافقم.... 16 لینک به دیدگاه
manjari 2934 اشتراک گذاری ارسال شده در 16 مرداد، ۱۳۹۲ همه چیز از تربیت خانواده شروع میشه، یجایی خوندم ، پسري كه با عشقش مثل يه پرنسس رفتار ميكنه،ثابت ميكنه كه زير دست يك ملكه بزرگ شده. هنوز خیلیها هستند که رفتار با یک خانم رو بلد نیستند. نمونه های خیلی کوچیکش: 1-برای رد شدن از در باید آقا در رو برای خانم باز کنه 2-تا خانم رفتارن اجازه نداده آقا برای دست دادن پیش دستی نکنه 3-از پله بالا و پایین رفتن باید دست خانم رو گرفت(بخاطر پاشنه کفش) 4 5 6 . . . 13 لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده