memmar 6829 اشتراک گذاری ارسال شده در 24 تیر، ۱۳۹۲ سلام..من یه مقدار رواین موضوع کار کردم حالا اگه حسش بود ادامه اش میدم خیلییییییییی باحاله واعصاب خوردی داره:دی بیاید نظراتون رو بگید.... کتاب حس وحدت و خوندید؟؟ یکی از کسانی که دراین رابطه خیلی تلاش کرد سید هادی میرمیران بود... به نظر شما با هم رابطه دارن؟؟؟؟؟؟ من میگم یه جورایی معماری مدرن باید ادامه دهنده ی معماری سنتی باشه..... اصلامعماری سنتی رو میشناسید؟؟؟؟؟ از دوستاتون کسی علاقه داره دعوتش کنید حضورهمه آزاده لطفا بحث ها هدفمند ومودبانه باشه پ.ن:اگه جای تاپیک خوب نیس.مسئولین منتقل کنن منتظر حضور سبزتون هستم 11 لینک به دیدگاه
memmar 6829 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 25 تیر، ۱۳۹۲ آقا من این تاپیک و زدم نظر بدید و بحث کنیم....... تشکر!!!!!!! یعنی تادعوت نکنم یکی یکی که تو رودربایستی قرار نگیرید نمیاید؟!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!! 6 لینک به دیدگاه
sam arch 55879 اشتراک گذاری ارسال شده در 25 تیر، ۱۳۹۲ درود... نمی دونم چرا حس می کنم قبلا یک جایی نظرم رو گفتم...شاید به دلیل اینکه زیاد این بحث پیش اومده.... اینکه این سوال جاهای زیادی تکرار شده... حتی خواستم یک سرچی داشته باشم...به این تاپیک مشابه رسیدم>>>>معماری امروز...مدرن یا سنتی ؟ یکمی هم تو این تاپیک دغدغه اش گفته شده...البته اینجا نظر خودم هم هست....>>>مدرنیسم و پست مدرنیسم... نظر شما چیه حالا شما با دستاویز کردن کتاب حس وحدت نادر اردلان یک بحث دیگه ای رو باز کردین.... البته که خوب هست و مفید.... ولی فکر می کنم که در ادامه ی همون تاپیک های قدیمی جای می گرفت...حتی اگه شما دغدغه ی واژه به واژه ی مدرن و سنتی رو داشته باشین... وقتی پای نادر اردلان رو وسط می کشین و مرحوم میرمیران رو.... دارین به مخاطب یک پیش قضاوت می دین... می دونین که تو دنیای معماری جهان....هر دانشجوی خارجی بخواد در مورد معماری ایرانی و مفهوم معماری ایرانی اطلاعاتی کسب کنه...یکی از کتاب ها و شاید بهترین کتاب هایی که بهش توصیه می شه..همین کتاب حس وحدت نادر اردلان هست....چون این کتاب رو به عنوان کتابی که در مورد هویت معماری ایرانی صحبت کرده می شناسن... خوندنش به هر دانشجوی معماری واجب هست..فارغ از ادبیاتش که کمی سنگین هست..(لینک دانلودش اینجا گذاشته شده توسط فائزه خانوم...یا اگه اشتباه نکنم اسنوی سابق) البته خود نادر اردلان در مورد کتابش می گه و ببینین چقدر زیبا در مورد فلسفه ی ایرانی اون قسمت که با رنگ قرمز بولت کردم توضیح می ده: "تا آن زمان بیشتر مطالعات معماری ایران را غربی ها انجام داده بودند.دید غربی این است که به هر چیز به عنوان ابژه نگاه می کند. مثلاًمسجد امام را نگاه می کند و فقط برای خودش به عنوان یک تک واحد مجسم می کند، عادت نکرده بودند که ما در ایران فضا می سازیم نه ابژه و نه شکل. پس بازار اصفهان بهترین نمونه از بافت فضای مثبت خطی بود. ما شروع کردیم بافت آن را ترسیم کردیم و مثل زنجیر بخش های مختلف آن را از جمله میدان نقش جهان، مسجد امام و غیره کنار هم گذاشتیم و متوجه شدیم که این بافت 600 سال با هماهنگی ادامه داشته ولی شکل ها از یک دوره به دوره دیگر متفاوت است. ولی فضا از وحدت فضایی مثبت برخوردار بود. این مطالعات به جایی رسید که دانشگاه شیکاگو پیشنهاد داد کتابی در مورد تاریخ معماری ایران بنویسم. کتاب "حس وحدت" را در 1351 به پایان رساندم و در 1352 به چاپ رسید. این کتاب جنبه قابل لمس معماری ایرانی بود. با این حال برای فهم معماری ایران کافی نیست و فقط کمیت موضوع را نشان می دهد. دلیل استفاده اشکال و رنگ ها مشخص نیست یا اینکه چرا طرز طراحی بنای ما با طراحی چین و روم متفاوت است، پس باید وارد فرهنگ ایران شویم." برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام ( گفت و گوی سودابه قیصری،ساناز افتخارزاده) و اونجا از هویت و مفهوم های قدیمی معماری ایرانی صحبت شده.... وقتی هم به کارهای میرمیران نگاهی کنیم...می بینیم که ایشون هم به بازآفرینی فرم ها و نمادهای ایرانی در کاراش پرداخته.... البته کاری نداریم که در آخر عمرشون..دیگه کارشون از این رنگ بازآفرینی خارج شد و سبک و سیاق کامل مدرن گرفت... بخواهیم این مورد رو بحث کنیم..می تونیم به تفاوت ماهوی آثاری مثه ... طرح مجموعه ورزشی رفسنجان که در اون وجود حجمی مخروطی مارو یاد آب انبارهای اون ناحیه می ندازه و نقش آب..به عنوان عنصر مهم هم از لحاظ پاکی و هم از لحاظ اقلیمی در آثار ایرانی رو مشاهده می کنیم... به این توضیح توجه کنید: "بافت به هم پيوسته و کويری رفسنجان عناصری مانند حياط مرکزی، اب انبار و يخچال را در خود جای می دهد . اين عناصر معماری سنتی در طول ساليان بر اثر تکرار و تجربه، به فرم هايی تبديل شده اند که با تغييری در جزئيات آن، در گوشه و کنار بافت ديده می شوند . دستمايه اصلی طرح مجموعه فرهنگی – ورزشی با الهام از کالبد يکی از بناهای شاخص معماری سنتی منطقه در حومه رفسنجان شکل يافته است. اين بنا که يکی از يخچال های قديمی رفسنجان است با تدابير معماری که شکل و کارکرد نوينی برای آن ايجاد کرده و به شکل حاضر در آمده است ." توضیح از سایت موسسه معماری میرمیران و در ادامه اثری مثه کتاب خانه ملی ایران که برای فلسفه ی وجود اون حرف از لوح شده می شه و یک بیت از ناصر خسرو.. به این توضیح توجه کنید: "طرح کوشيده است با الهام از اين بيت ناصرخسرو : "بنگر به به فرشته که دود از سپس ديو چون زرگدازنده که بر قير چکانيش " به مفاهيم "دانش" و "نوشتار" (به مثابه ثبت دانش) در فرهنگ ايران نزديک شود . اين تصوير که هجوم روشنايی را به دل تاريکی مطرح می سازد، در طرح کتابخانه به صورت سطح پيچ و تاب دار سياه براقی است که جسمی طلايی ( مخزن بسته کتاب ها ) به شکل لوح بر آن می نشيند . لوح در اشکال مختلف خود نماد ثبت انديشه هاست و در فرهنگ ايران "لوح محفوظ" دربر دارنده سرنوشت کلی هستی از ازل تا به ابد است و از اين رو در طرح ارائه شده اين فرم برای مخزن بسته کتاب ها در نظر گرفته شده است و قرارگيری آن در زير پوشش بزرگ کتابخانه ، "محفوظ" بودن آن را تداعی می کند. " توضیح از سایت موسسه معماری میرمیران و حال اونکه تو دو تا اثر کدوم توضیحات با واقعیت و حس بازدیدکننده از فضا سازگار هست..خوب این به عهده ی مخاطب هست...و برای من مورد اول قابل درک تر بود و مورد دوم...بیشتر عناصر چه از لحاظ شماتیک و مفهوم در قالب روال مثه سرکونسول گری فرانکفورت نبود... در نهایت در واقع شما دوست خوبم..با کُد هایی که تو بحث گذاشتی...جواب رو به گونه ای دادی و موضع خودتون رو به صورت غیر مستقیم مطرح کردی.... من عمیقا به این جمله ی نادر اردلان ایمان دارم که: دید غربی این است که به هر چیز به عنوان ابژه نگاه می کند. مثلاًمسجد امام را نگاه می کند و فقط برای خودش به عنوان یک تک واحد مجسم می کند، عادت نکرده بودند که ما در ایران فضا می سازیم نه ابژه و نه شکل. من اعتقاد دارم که ما تو ایران از اول هم فضا می ساختیم...چه در خونه هام...از اون ورودی و هشتی و حیاط مرکزی و..... چه تو مساجدمون از اون ورودی و شبستان و حیاط و.... ولی اون چیزی که الان به عنوان نهضت برگشت به معماری ایرانی شکل گرفته...در حقیقت برگشت به ابژه های معماری ایرانی هست...نه فضاهای معماری ایرانی... و این درد هست...و این زخم هست که ما داریم به پیکره ی معماری ایرانی می زنیم.... ما قائل هستم..که می شه با فهمیدن...تاکید می کنم..فهمیدن و تحلیل کردن مفهوم فضاهای معماری ایرانی...به خلق آثاری با تکنولوژی مدرن و یک بازآفرینی و شیفت شدن از قدیم به نو رو ایجاد کرد... وقتی از تحلیل صحبت می کنم...همون تحلیل هست...یعنی شما نیازی نیست..همون ساختار..ورودی و هشتی و حیاط مرکزی و غیره رو به کار ببری....عبنا نه...الان دیگه اون مقدار زمین نداری در خیلی از جاها....باید تحلیل کنیم و مدل های سازگار با امروز رو از داخلش در بیاریم... من به این معماری اعتقاد دارم..فارغ از اینکه معماری سنتی بهتر هست..یا مدرن.... ببخشید طولانی شد...خواستم بحث کمی جامع باشه و بگم از کجا به کجا رسیدم...البته نمونه های دوست خوبمون هم کمک کرد.... 6 لینک به دیدگاه
honey memar 2377 اشتراک گذاری ارسال شده در 25 تیر، ۱۳۹۲ تفکر سنت گرایی و مدرنیته در مقابل هم هستن ! از دیدگاه سنت گرایان وقتی چیزی زیباست همیشه زیباست ، تکرار زشت نیست ، چیزی که امروز زیباست فردا هم زیباست ؛ ولی از دیدگاه مدرنیته هر چیزی که " نو " باشه ارزشمنده ، جدا از اینکه خوب باشه یا بد ، زشت باشه یا زیبا! چیزی که امروز مدرنه فردا مدرن نیست ( نسبت به زمان خودش مدرنه! ) ، مدرنیسم ها دنبال این هستن که کار نو انجام بدن و اگر نو نباشه تو شاخه ی مدرنیته قرار نمیگیره ! پس دقیقا در مقابل هم هستن 6 لینک به دیدگاه
simsim9372 292 اشتراک گذاری ارسال شده در 21 مهر، ۱۳۹۲ من علاقه مندم شدید ولی مطالعاتم کمه دارم روش کار میکنم خوشحال میشم تو بحث باشم 2 لینک به دیدگاه
memmar 6829 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 21 مهر، ۱۳۹۲ من علاقه مندم شدید ولی مطالعاتم کمه دارم روش کار میکنم خوشحال میشم تو بحث باشم سلام خوش واومدید خوشحال میشی نظر شما هم بدونیم ودرادامه به بحثهای مختلف همچنین ریشه یابی و بررسی نمونه ها و ... بپردازیم 2 لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده