afshin18 11175 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 27 مرداد، ۱۳۹۲ در مورد کورش بحثی ندارم که کی داره چی میگه ولی این چیزایی هم که باز داره گفته میشه فقط تو دنیای مجازی هست اونم کاربرانی مثل من و شما دربارش بحث میکنند وگرنه خارج این فضا سانسور شدید در مورد تاریخ کل ایران قبل از انقلاب هست پس هیچ اطلاع رسانی صورت نمیگیره که بدانیم کورش کی بوده و چه کرده در مورد شرافت و نجابت هم دقیقا رابطه مستقیم با اصالت داره شما هرچقدر هم تربیت درست انجام بدی باز اون مایه اصالت وجود نداشته باشه یه جا این قضیه خودش رو آشکار میکنه ولی در صورت وجود اصالت با تربیت درست به اون هدف مورد نظر میشه دست یافت این داستان رو بخون به عمق مفهوم حرفم بیشتر پی میبری اصالت ذاتی بهتر است یا تربیت خانوادگی؟ در تاریخ آمده است، برسم قدیم روزی شاه عباس کبیر دراصفهان بخدمت عالم زمانه "شیخ بهائی" رسید پس ازسلام و احوال پرسی ازشیخ پرسید : در برخورد با افراد اجتماع " اصالت ذاتیِ آنها بهتر است یا تربیت خانوادگی شان" ؟ شیخ گفت: هرچه نظر شما باشد همانست ولی به نظر من "اصالت" ارجح است. و شاه بر خلاف او گفت: شک نکنید که "تربیت" مهم تر است ! بحث میان آن دو بالا گرفت و هیچ یک نتوانستند یکدیگر را قانع کنند بناچار شاه برای اثبات حقانیت خود او را به کاخ دعوت کرد تا حرفش را به کرسی نشاند . فردای آن روز هنگام غروب شیخ به کاخ رسید بعد از تشریفات اولیه وقت شام فرا رسید سفره ای بلند پهن کردند ولی چون چراغ و برقی نبود مهمانخانه سخت تاریک بود در این لحظه پادشاه دستی به کف زد و با اشاره او چهار گربه شمع به دست حاضر شدند و آنجا را روشن کردند! درهنگام شام ، شاه دستی پشت شیخ زد و گفت دیدی گفتم "تربیت " از "اصالت " مهمتر است ما این گربه های نا اهل را اهل و رام کردیم که این نتیجه اهمیت "تربیت" است شیخ درعین اینکه هاج و واج مانده بود گفت من فقط به یک شرط حرف شما را می پذیرم و آن اینکه فردا هم گربه ها مثل امروز چنین کنند!!! شاه که از حرف شیخ سخت تعجب کرده بود گفت: این چه حرفیست فردا هم مثل امروز و امروز هم مثل دیروز!!! کار آنها اکتسابی است که با تربیت و ممارست وتمرین زیاد انجام می شود... ولی شیخ دست بردار نبود که نبود تا جایی که شاه عباس را مجبور کرد تا این کار را فردا تکرار کند. لذا شیخ فکورانه به خانه رفت.او وقتی از کاخ برگشت بی درنگ دست بکار شد، چهار جوراب برداشت و چهار موش در آن نهاد.فردا او باز طبق قرار قبلی به کاخ رفت. تشریفات همان و سفره همان و گربه های بازیگر همان . شاه که مغرورانه تکرار مراسم دیروز را تاکیدی بر صحت حرفهایش میدید زیر لب برای شیخ رجز میخواند که در این زمان شیخ موشها را رها کرد. در آن هنگام، هنگامه ای به پا شد یک گربه به شرق دیگری به غرب آن یکی شمال واین یکی جنوب... واین بار شیخ دستی برپشت شاه زد و گفت: شهریارا ! یادت باشد اصالت گربه موش گرفتن است گرچه "تربیت" هم بسیار مهم است ولی"اصالت" مهم تر! یادت باشد با "تربیت" میتوان گربه اهلی را رام و آرام کرد ولی هرگاه گربه موش را دید به اصل و "اصالت" خود برمیگردد. گربه از رو غریزه اش عمل می کنه غریزه انسان غذا خوردن مثلا انسان دارای تفکره و قضیه ی متفاوتی داره در یک خانواده بعضی وقتا دیده می شه یکی از بچه ها کاملا انسانی شرافتمند و خوبه و بچه ای دیگر دزد و قاتل این ها که از یک پدر مادرند پس تنها فرقشون تربیت و محیط و میزان توجه درست به اون فرزند بوده اگر اصالت هر دو یکی هست پس چرا هردو یک جور نشده اند؟ 4 لینک به دیدگاه
Alireza Hashemi 33392 اشتراک گذاری ارسال شده در 27 مرداد، ۱۳۹۲ گربه از رو غریزه اش عمل می کنه غریزه انسان غذا خوردن مثلاانسان دارای تفکره و قضیه ی متفاوتی داره در یک خانواده بعضی وقتا دیده می شه یکی از بچه ها کاملا انسانی شرافتمند و خوبه و بچه ای دیگر دزد و قاتل این ها که از یک پدر مادرند پس تنها فرقشون تربیت و محیط و میزان توجه درست به اون فرزند بوده اگر اصالت هر دو یکی هست پس چرا هردو یک جور نشده اند؟ افشین در مثل مناقشه نیست! اینکه گربه شمع دستش بگیره یک مثاله قطعا منظور این مثال گربه که نیست آفرین خودت جواب خودت رو دادی شاید معنی اصالت رو بادید دیگری داری مورد نقد قرار میدی اصالت مورد بحث ما اصالت درونی هر فردی است و این اصالت ریشه در ذات هر فرد و نسلی دارد به قول خود در یک خانواده اگر پدر و مادر دو فرزند یکی هستند پس قطعا تربیت فرزندان هم یکی هست وتبعیض در شرایط خیلی نادر اتفاق می افتد وقتی من با برادری که نهایتا 2 سال اختلاف سنی داریم یعنی هردو باهم داریم بزرگ میشیم وتربیت هردو یکسان است ولی چرا رفتارها متفاوت میشه اون بر میگرده به اصالت هر دومون وفرقی که با برادرم دارم در اصالته نه تربیت تنها حرف من اینه تربیت زیر مجموعه اصالت هست یعنی چیزی که به تربیت بها میده و باعث میشه مثمر باشه اصالت هست حالا اینکه چرا من به گذشتم و اصالتم باید ببالم هم تو همین مطلب میشه یافت که ثابت کنم منِ ایرانی سالیان قبل یکتا پرست بودم ملخ نمیخوردم فرهنگ داشتم پادشاهی داشتم عادل و بزرگ تمدنی داشتیم با قدمت و اینکه اصل ما این بوده نه اینی که الان هستیم و باید به اون نسل برگردیم ما وارث كوروش فرزند جمشیدیم پیروز بی برده بت نپرستیدیم ما ریشه ای دیرین در عشق و خون داریم مادر شب تاریخ تا صبح بیداریم وقتی هویت را در نام می جوید هر بی نشان ناچار صد یاوه می گوید چیزی كه در صلح است از جنگ می خواهد قدرت اصالت نیست فرهنگ می خواهد 4 لینک به دیدگاه
afshin18 11175 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 27 مرداد، ۱۳۹۲ افشین در مثل مناقشه نیست! اینکه گربه شمع دستش بگیره یک مثاله قطعا منظور این مثال گربه که نیست آفرین خودت جواب خودت رو دادی شاید معنی اصالت رو بادید دیگری داری مورد نقد قرار میدی اصالت مورد بحث ما اصالت درونی هر فردی است و این اصالت ریشه در ذات هر فرد و نسلی دارد به قول خود در یک خانواده اگر پدر و مادر دو فرزند یکی هستند پس قطعا تربیت فرزندان هم یکی هست وتبعیض در شرایط خیلی نادر اتفاق می افتد وقتی من با برادری که نهایتا 2 سال اختلاف سنی داریم یعنی هردو باهم داریم بزرگ میشیم وتربیت هردو یکسان است ولی چرا رفتارها متفاوت میشه اون بر میگرده به اصالت هر دومون وفرقی که با برادرم دارم در اصالته نه تربیت تنها حرف من اینه تربیت زیر مجموعه اصالت هست یعنی چیزی که به تربیت بها میده و باعث میشه مثمر باشه اصالت هست حالا اینکه چرا من به گذشتم و اصالتم باید ببالم هم تو همین مطلب میشه یافت که ثابت کنم منِ ایرانی سالیان قبل یکتا پرست بودم ملخ نمیخوردم فرهنگ داشتم پادشاهی داشتم عادل و بزرگ تمدنی داشتیم با قدمت و اینکه اصل ما این بوده نه اینی که الان هستیم و باید به اون نسل برگردیم ما وارث كوروش فرزند جمشیدیم پیروز بی برده بت نپرستیدیم ما ریشه ای دیرین در عشق و خون داریم مادر شب تاریخ تا صبح بیداریم وقتی هویت را در نام می جوید هر بی نشان ناچار صد یاوه می گوید چیزی كه در صلح است از جنگ می خواهد قدرت اصالت نیست فرهنگ می خواهد این که اصالت درون هر کسی متفاوته اینو قبول دارم (من بهش می گم سرشت) ولی این اصالت ارثی نیست به دلیل همون مثالی که زدم الان بعضی از کشور های عربی از لحاظ فرهنگ از ایران خیلی جلوتر اند آیا اگر اصالت از اجداد می رسید چنین اتفاقی می افتاد؟ قبل از تشکیل امپراطوری به مردم اروپا "وحشی ها" گفته می شد و تا قبل از از بین رفتن سیطره ی کلیسا هم مشکلات اساسی فرهنگی داشتن ولی الان غیر قابل مقایسه با ایران هستن الان وحشی ها فرزندان بهتری دارن یا آریایی ها؟(نقش تربیت میاد وسط) پس اگر اجداد هر شخص در اصالت درون فرد نقش داشته باشند پس الان بهترین جای جهان ایران بود ارتش نازی یک مثال بسیار واضح است برای اینکه اخلاق و فرهنگ هیچ ربطی به اجداد نداره 2 لینک به دیدگاه
Alireza Hashemi 33392 اشتراک گذاری ارسال شده در 27 مرداد، ۱۳۹۲ یه ضرب المثلی هست همیشه بابابزرگا و سالخورده ها میزنن اینکه ذات بد نیکو نگردد چون که بنیادش خراب است و یا من از روئیدن خار بر سر دیوار دانستم. که ناکــَــس کــَــس نمی گردد از این بالا نشینی ها همه اینا ریشه در ذات و اصالت داره حالا شاید اسمشو تو بزاری سرشت ولی همون اصالته در کل شاید من خودم نژاد پرست باشم و بگم که نژاد آریایی جزئی از خونمه که باعث میشه بهش افتحار کنم حتی اگر در حال حاضر کشورم جزو ضعیفترین ها باشه اصالتی که سالهای نه چندان دور ایرانی و ایران داشت قابل مقایسه با حال نیست پس زمان حال این مملکت رو مقیاس نتیجه گیری نزار چه بسا که اگر تبلیغی که تا 33 سال پیش رو فرهنگ ایرانی میشد و ادامه دار بود ایران و ایرانی جایگاهی فراتر از این داشت و تمام کشورهای اطراف آرزوی یکی فقط یکی از بناها و آثار تاریخی و اصالت ما رو دارند همیشه این شعر رو هم دوست داشتم و دارم دود گر بالا رود کسر شان شعله نیست جای چشم ابرو نگیرد گرچه او بالاتر است ایران و ایرانی چشم همه دنیاست هرچند که سرزمینم دست کسی هست که ایرانی نیست 4 لینک به دیدگاه
afshin18 11175 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 28 مرداد، ۱۳۹۲ یه ضرب المثلی هست همیشه بابابزرگا و سالخورده ها میزنن اینکه ذات بد نیکو نگردد چون که بنیادش خراب است و یا من از روئیدن خار بر سر دیوار دانستم. که ناکــَــس کــَــس نمی گردد از این بالا نشینی ها همه اینا ریشه در ذات و اصالت داره حالا شاید اسمشو تو بزاری سرشت ولی همون اصالته در کل شاید من خودم نژاد پرست باشم و بگم که نژاد آریایی جزئی از خونمه که باعث میشه بهش افتحار کنم حتی اگر در حال حاضر کشورم جزو ضعیفترین ها باشه اصالتی که سالهای نه چندان دور ایرانی و ایران داشت قابل مقایسه با حال نیست پس زمان حال این مملکت رو مقیاس نتیجه گیری نزار چه بسا که اگر تبلیغی که تا 33 سال پیش رو فرهنگ ایرانی میشد و ادامه دار بود ایران و ایرانی جایگاهی فراتر از این داشت و تمام کشورهای اطراف آرزوی یکی فقط یکی از بناها و آثار تاریخی و اصالت ما رو دارند همیشه این شعر رو هم دوست داشتم و دارم دود گر بالا رود کسر شان شعله نیست جای چشم ابرو نگیرد گرچه او بالاتر است ایران و ایرانی چشم همه دنیاست هرچند که سرزمینم دست کسی هست که ایرانی نیست پس اصالت ربطی به اجداد نداره دیگه؟ اصالت اگه ارثی باشه از بین نمیره ولی من الان چیزی نمی بینم من یه زمانی شدیدا نژادپرست بودم تا زمانی فیلم آمریکن هیستوری ایکس رو دیدم فهمیدم ذات و سرشت خوب و بد ربطی به نژاد نداره با شعار و شعر نمی شه کاری کرد و چیزی رو اثبات کرد آرزوی من اینه ایران بالاترین باشه 4 لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده