masoudtah 716 اشتراک گذاری ارسال شده در 20 تیر، ۱۳۹۲ ازنظراجتماعي شهرها مكانهاي مناسبي براي شكل گيري نهادهاي اجتماعي اعتلاي ارزشهاي فرهنگي،گسترش و تحكيم روابط و مناسبات اجتماعي و پاسداري ارزش هاي انساني وهويت هاي ملي و محلي هستند. لذا هويت در محيط هاي شهري به يكي از بحث انگيزترين موضوعات عصر حاضر تبديل شده است ،تا جا ئي كه امروز هركس به طريقي خودآگاهانه يا ناخودآگاهانه در چنگال نگراني بي هويتي اسير است. بي هويتي، ناهماهنگي ويكنواختي كه امروزه بر فضاي شهرها است و به صورت روزافزوني در حال گسترش است، نه تنها سيماي نامطلوب و محيطي نامأنوس را براي ساكنين ايجاد نموده،بلكه تمامي ابعاد زندگي اجتماعي زيست محيطي را در جوامع شهري تحت الشعاع خود قرارداده است،زيرا فرم فيزكي شهرها در حقيقت هسته جهان اجتماعي است كه تمامي ابعاد جامعه از اقتصاد گرفته تا زيبايي شناختي موثر است. تا وقتي كه بحران هويت به عنوان موضوعي حل ناشدني يا حداقل بسيار پيچيده فرض گردد،رهايي ازشرايط كنوني چندان محتمل به نظر نمي رسد يكي از دلايل اين فرض آن است كه تعريف مشخصي از هويت در دست نيست؛ و همين امر هويت بخشي را دشوار و حتي ناممكن جلوه ميدهد. در واقع مساله هويت شهري يكي از پيچيده ترين و بحث انگيزترين مباحث نظري در شهرسازي است. چگونه مي توان آنرا در شهرها و يا در عناصر معماري ايجاد كرد و يا ارزيابي نمود؟ اين سوالي اساسي است كه بسياري از محققين به دنبال يافتن پاسخي مناسب براي آن هستند. در كشور ما كه شايد يكي از غني ترين سرزمين ها از نظر بهره مندي از ميراث و دستاوردهاي فرهنگي است و از نمودهاي آن شهرسازي و معماري ويژه و شناخته شده اش در سطح جهاني مي باشد؛با توجه به اين مطلب كه زندگي امروز خود را چگونه ميخواهيم؟ به فردا چگونه مي انديشيم؟ و از گذشته خود چگونه بهره بر مي داريم؟ ساحتن شهرها و توليد معماري از حساسيت خاصي برخوردار است و لذا نيازمنديم كه هويت گذشته و امروزين اين دو را باز شناسيم و آن را تعريف نماييم. در اين راستا اين سوال به ذهن مي آيد كه آيا چنانچه بخواهيم به تقويت عوامل هويتي و مظاهر و تشخيص در شهرسازي و معماري كشورمان بپردازيم، اتكا صرف به ارزشهاي گذشته كافي است؟ يا اينكه بايد عوامل ديگري را علاوه بر ارزشهاي تاريخي و فرهنگي مد نظر قرار دهيم؟ امروزه هويت شهري، هم چون حلقه اي گم شده است و شهرها نه بر پاية هويت اصيل خود، بلكه بر پاية تقليدهاي بدون انديشه از مظاهر غربي و الگوهاي مدرن بدون توجه به الگوهاي بومي در حال شكل گيري و گسترش اند. در واقع دوران مدرنيزاسيون را مي توان به عنوان سرآغاز گسست و كمرنگ شدن توجه به ابعاد هويتي شهرها و زندگي اجتماعي شهري در نظر گرفت. شيفتگي به مظاهر غير بومي به بفراموشي سپردن مظاهر اصيل بومي انجاميده است. در واقع فقدان آشنايي لازم و نيز فقدان اهميت به ضرورت وجود الگوهاي بومي از اين دوره به بعد باعث شده تا در طرحهاي توسعة شهري واقعيات بسياري به فراموشي سپرده شود. از ديگر سو، رواج روزافزون فرهنگ غربي به دليل احاطة جامعه توسط ابزار هاي تكنولوژيك كه باعث هجوم گستردة الگوها و فرهنگ ناآشناي غربي شده ،باعث شده تا امروزه هويت و ابعاد هويتي از بيرون جسته شود. ( بازيابي هويت از بيرون). مجموعه عوامل بالا باعث شده تا در عصر پيش رو، خويشتن را گم كنيم؛ به سخن ديگر،خود را در ديگري جستجو كنيم. پس يك انفصال آشكار را بين معماري،فرهنگ، انديشه و تاريخ به وجود آورده است كه اين نيز ناشي از همان گسست تاريخي دوران مدرن است. در شهرهاي ايراني- اسلامي فرم به تبع معنا تعريف مي شود و كالبد هويت خود را از محتوي اخذ مي كند و اين متأثر از بنيان هاي نظري هنر معماري ايراني- اسلامي است كه نسبت قالب و محتوي هم چون نسبت روح و كالبد در بنيادهاي جهان بيني آن نيز آشكار است.در هنر ايراني- اسلامي صورت ، تجسم معناست و نه مغاير با آن. سوال اين است كه با توجه به توسعه و گسترش روزافزون نقاط شهري در ايران،در ساخت و توسعة شهري و رويكردهاي حاكم، ساختار فضاهاي شهري بر پاية كدامين محتواي فلسفي شكل ميگيرند؟و اصولا در توسعة شهري به كدامين بنيانها و ابعاد هويت توجه شده است؟ ابزارهاي موجود و يا لازم براي شناخت هويت در شهرها كدامند؟ چگونه بايد هويت شهري را جستجو كرد؟جايگاه شهرهاي ما در گذشته چگونه بوده است؟ اكنون جايگاه آنها كجاست؟به عبارتي، از كجا به كجا رسيده ايم؟و به كجا بايد برسيم؟و چه چشم اندازي را براي خود ترسيم نموده ايم؟اين مجموعه در راستاي پاسخ گويي به اين سوالات تدوين شده است. برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام 1 لینک به دیدگاه
hsaberi21 0 اشتراک گذاری ارسال شده در 3 تیر، ۱۳۹۹ سلام.لینک فایل مشکل داره.میشه لطفا درست کنید؟ممنون لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده