Saye Noori 10314 اشتراک گذاری ارسال شده در 16 تیر، ۱۳۹۲ محمد غفاری، ملقب به کمال الملک، نقاش شهیر ایرانی در سال 1224 در کاشان به دنیا آمد و تعدادی از اعضای خانواده اش اهل هنر و نقاشی بودند.درچند ماهگی اورابه”کلده”دهی بسیار سرسبز وخوش آب و هوا در نزدیکی کاشان بردند.طبع حساس ودل نازک محمد در روستای سرسبز که شکوه کوهستانش چشم را خیره میکرد پرورش می یافت وقلب او مالامال از عشقی سرشار به طبیعت می شد . از تنور تکه ذغالی بر می داشت و روی دیوارها ،ورقهای حساب و کتاب پدر ،زین اسب ها و گاهی دور از چشم پدر و مادرش بر روی دیوار سفید شده با گچ اتاق نقاشی می کرد .نقشهای مختلفی می زد و بیشتر درخت صنوبر را می کشید که روی تپه کنار نهر روییده بود .محمد با آن سن کم از ده بیرون می رفت .کنار آن صنوبر می نشست و ساعتها به آن خیره می شد ،به رنگها و برگهای مختلفی که پیدا می کرد ،به پوسته ضخیم و قهوه ای آن و به تصویر مواج درخت که بر سطح زلال نهر می افتاد ،بعد سر می چرخاند و کوه را که می دید دلش از هیبتش می لرزید ، به هیجان می آمد و چنان محو شکوه آن می شد که صدای مادرش را نمی شنید . محمد ...محمد جان ....کجایی؟ چرا جواب نمی دهی ؟ مادر می دانست که پسرش مثل همیشه کنار درخت صنوبر محو تماشای طبیعت است . « خدای نکرده اگر اتفاق بیفتد ...آن وقت من چه بکنم؟» و محمد هربار به جای اینکه پاسخی به مادر بدهد ، از کشف تزه ای که کرده بود سخنمی گفت و خشم مادر به مباهاتی شیرین مبدل می شد .یکبار عاب بزرگی را کشف کرده بود که بر فراز کوه پرواز می کرد ، اوج می گرفت و یکباره به شتاب و بی آنکه بال بزند بسوی زمین تن رها می کرد و فرود می آمد .محمد اگر در خانواده ای معمولی بدنیا آمده بود ، بی شک بخاطر نقاشی در دفتر حساب و کتاب پدرش تنبیه می شد . اما پدر دست نوازش بر سر او کشیده و با دادن یک دسته کاغذ و مداد خوب او را تشویق می کرد .در خانواده او هنر و بخصوص نقاشی از اهمیت ممتازی برخوردار بود . ....... زندگی و کار کمال الملک یا محمد غفاری در تهران زاده شد ولی سالهای کودکی خود را در کاشان گذراند. در نوجوانی به تهران رفت و در مدرسه دارالفنون زیر نظر علی اکبر خان مزین الدوله آغاز به هنرآموزی کرد. ناصر الدین شاه به هنگام بازدید از این مدرسه کار او را پسندید و وی را به دربار فراخواند. دیری نگذشت که شاه به او لقب «نقاش باشی و پیشخدمت حضور همایونی» داد. (۱۲۶۱ ش) فعالیت مستمر او در مقام نقاش دربار و معلم شاه بسیار مقبول افتاد و از این رو لقب «کمال الملک» گرفت. پرده معروف به تالار آینه از جمله مهمترین آثاری بود که در این سالها به وجود آورد. پس از کشته شدن ناصر الدین شاه کمال الملک برای مطالعه به اروپا رفت. (۱۲۷۶ ش) مدتی بیش از سه سال را در فلورانس، رم و پاریس گذرانید؛ و در موزهها به رونگاری از آثار استادانی چون رامبراند و تیسین پرداخت. در پاریس با فانتن لاتور آشنا شد. سفر اروپا تأثیری مثبت در اسلوب کار و حتی طرز دید او گذاشت. او به دستور مظفر الدین شاه به ایران بازگشت (۱۲۷۹ ش) و کار در دربار را ادامه داد، ولی عملاً نتوانست با خواستهای شاه جدید کنار بیاید. به عراق رفت و چند سالی را در آنجا گذرانید. (۱۲۸۰ تا ۱۲۸۳ش) پردههای زرگر بغدادی (۱۲۸۰ ش) و میدان کربلا (۱۲۸۱ ش) را به هنگام اقامتش در عراق نقاشی کرد. او اگرچه به مشروطه خواهان متمایل بود (پرده علیقلی خان بختیاری (سردار اسعد) گواه آن است) در جنبش مشروطه مشارکت مستقیم نداشت. ................... 2 لینک به دیدگاه
Saye Noori 10314 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 16 تیر، ۱۳۹۲ در سالهای بعد مدیریت مدرسه صنایع مستظرفه را بر عهده گرفت. در این مدرسه با کوشش فراوان به پرورش شاگردان همت گماشت که زبدهترین شان خود استادانی در مکتب او شدند. سرانجام به دلیل اختلافاتی که با وزیران معارف بر سر استقلال مدرسه پیدا کرد، از کار تدریس و شغل دولتی دست کشید (۱۳۰۶ ش) و به ملک شخصی خود در حسین آباد نیشابور کوچید. (۱۳۰۷ ش) در آنجا بر اثر حادثهای از یک چشم نابینا شد؛ اما تا سالهای آخر زندگانی به نقاشی ادامه داد. کمال الملک از همان آغاز فعالیت هنری اش تمایلی قوی و آشکار به روش و اسلوب طبیعت گرایی اروپایی داشت. با ظهور کمال الملک وظیفهای جدید برای نقاش دربار معین شد. او میبایست رویداد ها، اشخاص، ساختمان ها، باغها و غیره را همچون عکاسی دقیق ثبت کند تا به عادیترین مظاهر زندگی و محیط درباری سندیت تاریخی بخشد. بی سبب نیست که کمال الملک در این دوره اغلب پرده هایش را با افزودن شرحی درباره موضوع رقم میزد. (مثلاً: طبیعت بیجان با گلدان و پرنده شکار شده، ۱۲۷۳خ) با این زمینه فکری و هنری کمال الملک به اروپا رفت. هدف او شاید فقط ارتقای سطح دانش فنی اش بود. ولی در موزهها آثار استادان رنسانس و باروک را دید و شیفته آنها شد. منطقاً او به لحاظ فرهنگی، ذهنی و سابقه هنری آمادگی رویارویی و احتمالاً بهره گیری از جنبشهای دریافتگری (امپرسیونیسم) و پسا-دریافتگری را نداشت. اما زیباییشناسی کلاسیسیسم رنسانس و سبک و اسلوب بغرنج هنرمندانی چون رامبراند را نیز به درستی درک نکرد (چنان که مثلاً در هیچ یک از نقاشیهای کمال الملک و شاگردانش نشانی از آشنایی با اسلوب لعاب رنگ کاری به چشم نمیخورد.) با این حال آکادمی گرایی در او قوت گرفت؛ و هنگامی که به ایران بازگشت بیش از پیش به هنر دانشگاهی سده نوزدهم وابسته شده بود. حتی بعداً در بازنمایی موفقیت آمیز برخی موضوعهای اجتماعی نیز از این وابستگی رهایی نیافت. او اساساً چهره نگار و منظره نگار بود؛ و در تک چهرههایی چون «سید نصرالله تقوی» قابلیت و مهارت خود را به حد کمال نمایان ساخت. کمال الملک با کوششهای خود در مقام نقاش و معلم پاسخی متناسب با شرایط اجتماعی و فرهنگی زمانه اش به ضرورت تحول هنری جامعه داد. بازتاب این کوششها در ذهن مردم خصوصیات اخلاقی، نحوه زندگی و واقعه کور شدنش از او یک مرد افسانهای ساخت. از جمله دیگر آثارش: دورنمای صفی آباد (۱۲۵۳ ش)؛ عمله طرب؛ حوضخانه صاحبقرانیه (۱۲۶۱ ش)؛ منظره آبشار دوقلو (۱۲۶۳ ش)؛ مرد مصری (۱۲۷۵ ش)؛ فالگیر یهودی؛ دهکده مغانک (۱۲۹۳ ش)؛ تک چهره خود هنرمند (۱۲۹۶ ش)؛ تکچهره صنیع الدوله؛ نیمرخ هنرمند (۱۳۰۰ ش)؛ منظره کوه شمیران (۱۳۰۱ ش). سرانجام محمد غفاری (کمال الملک) در ۲۷ مرداد سال ۱۳۱۹ درگذشت. نسخه اصل تعدادی از تابلوهای مشهور کمال الملک در کاخ گلستان در معرض نمایش قرار دارد. .......... 3 لینک به دیدگاه
Saye Noori 10314 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 16 تیر، ۱۳۹۲ تابلوهای او آنقدر جذاب بودند که بیننده ای را به تحسین وا می داشت .پدر محمد هم در کشیدن منظره و نقاشی و چاپ سنگی استاد بود و بهمین علت استعداد محمد را به سرعت تشخیص داد و او را برای جدی گرفتن نقاشی ،تشویق و راهنمایی کرد . پدرش نقاشی های او را با دقت بررسی می کرد و هرجا که لازم بود ، نکته ای را به او می آموخت و راهنماییش می کرد .آموزشهای پدر متناسب با رشد محمد تنظیم می شد . پدر وقتی مطمئن شد که نقاشی جزئی از وجود پسرش شده و تا پایان عمر نمی توانددل از آن بکند ، نکاتی را به او گوشزد می کرد که تا پایان عمر آویزه گوش محمد شد : « محمد جان اگر می خواهی نقاش خوبی شوی ، باید مداوم کار کنی و تا می توانی طرح بزنی و نقاشی بکشی » عمویش صنیع الملک از نقاشان بنام عصر خود بود. عینک استاد پس از آنکه از یک چشم نابینا شد همواره بر چشم داشته است. مقبره کمال الملک در کنار آرامگاه شیخ فرید الدین عطار نیشابوری قرار دارد. از او آثار مشهوری مانند تالار آینه کاخ گلستان به جای مانده است. محمد غفاری (کمال الملک) از هنرمندان بنام عصر قاجار است که ظهور او در عرصه نگارگری با ابداعات و نوآوریهای او در سبک و روش، فصل تازه ای را در بخش هنرهای تجسمی ایران گشود. وی با کشیدن تابلو تالار آیینه از سوی ناصر الدین شاه به کمال الملک ملقب شد. آرامگاه کمال الملک در جوار آرامگاه عطار نیشابوری و در میان باغی در حومه شهر نیشابور واقع است و در سمت غرب آرامگاه خیام و به فاصله دو کیلومتری از آن واقع است. طراح این بنای یادبود هوشنگ سیحون است. این بنا در نقشه از دو مدول (پیمون) مربعی شکل تشکیل شده است و مستطیلی با تناسب 1 بر 2 را میسازند. اضلاع مربع در نما با یک قوس نیم دایره خود نمایی می کنند؛ حجم بنا از قوسهایی متقاطع که بر روی اقطار مربع زده شده اند پدید آمده که این فوسهای متقاطع، "تاقهای چهاربخش" را که در معماری سنتی ایران بسیار دیده شده اند را تداعی می کنند و احتمالا منبع الهام طراح نیز بوده است. طراح با بهرهگیری خلاقانه از قوس و با پیچشی که در ایده کلی آن ایجاد کرده، به نتیجهای ظاهرا متفاوت با هندسه ای پیچیده دست یافته است. این طرح مبتکرانه به مدد سازه پوستهای بتنی اجرا شده است. ................ 3 لینک به دیدگاه
Saye Noori 10314 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 16 تیر، ۱۳۹۲ در بنای یادبود کمال الملک دو نوع قوس به شرح زیر دیده می شود. شش قوس نیم دایره نما که نسبت دهانه به ارتفاع آنها 1 به 2/1 است، چهار قوس متقاطع که بر روی اقطار دیده می شوند.... لازم به ذکر است که در پایین قوسهای اصلی نما از روبرو دو قوس کوتاهتر نیز وجود دارند که در واقع تلاقی قوسهای متقاطع هستند. شاید بتوان گفت حجم کلی بنا از پوستهای سه بعدی در فضا حاصل آمده است که در یک حرکت نرم دو نوع قوس یاد شده را به هم پیوند می دهند. این قوسها و پوشش آنها در بالا، اشکال هندسی مخروطی شکلی را بوجود آوردهاند که ابتکاری هندسی بوده، اوج خلاقیت معماری را در بهرهگیری از عناصر معماری سنتی ایران در ترکیبی جدید و موزون نشان میدهد. در این بنا نیز همانند آرامگاه خیام هندسه نقشی شایان توجه دارد و پیوند عمیق این بنا را با نظام معماری ایرانی برقرار کرده است. تزیینات استفاده شده برای آرامگاه کمال الملک کاشی معرق است که نقوش آنها بسیار هنرمندانه بر روی سطوح منحنی نما بکار گرفته شدهاند و به سمت خط تقارن قوسها این نقوش کوچک و کوچکتر میشوند. به گفته طراح، کاشی معرق، معماری کاشان یعنی محل زادگاه کمال الملک را یادآور می شود. فرم کلی بنا و تزیینات و همچنین رنگ کاشی ها، هارمونی بس عجیب با بنای مجاور یعنی آرامگاه عطار دارد، بطوریکه شاید بازدید کننده در بدو ورود به باغ و در نگاه اول آندو را دو جزء از یک بنا درک کند! سنگ مزار کمال الملک همچون سایر سنگهای مزاری که سیحون در آرامگاه ظهیرالدوله تهران طراحی کرده است، یکپارچه از سنگ گرانیت و با بافت خشن بوده، در قسمت بالای سنگ که مرتفع و زاویه دار تراشیده شده است، نقش برجستهای از کمال الملک توسط شاگرد ایشان مرحوم استاد ابوالحسن صدیقی حجاری گردیده است. 3 لینک به دیدگاه
Saye Noori 10314 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 16 تیر، ۱۳۹۲ فهرست آثار آثار کمالالملک از سال 1290خ تا زمانی که چشمش آسیب دید: 1- مرد برهنه 2- دورنمای دماوند 3- دورنمای دیگری از دماوند 4- آخوند رمال 5- تصویر نیمتنه ناصرالدینشاه 6- تصویر مشهدی ناصر 7- زن پای چراغ 8- خانه سنگی 9- خانه دهاتی 10- دورنمای دیگری از باغ مهران 11- کپیه از تابلوی مزینالدوله (تابلو میوه) 12- سن ماتیو 13- کپیه تیسین 14- رمال بغدادی 15- تصویر عضدالملک 16- دورنمای مغانک 17- پیرمرد (ناتمام) 18- مصری 19- تصویر دیگر مصری 20- فانتن لاتور 21- کبک بیجان 22- تصویر نیمتنه اتابک 23- صورت جوانی کمال الملک 24- رمال 25- تصویر کمالالملک در حال تبسم 26- زرگر 27- صورت کمالالملک با کلاه 28- بنزور 29- پرتیه 30- صورت دیگری از کمالالملک با شنل 31- تصویر زن(مداد) 32- زری یراقیهای جهود 33- صورت دیگری از جوانی کمالالملک 34- زنجیری 35- تصویر زن (که با همکاری گوردیجانی کشیده شده) 36- تصویر مرحوم ذکاء الملک 37- تصویر رامبراند 38- تصویر دیگری از کمالالملک 39- دورنمای چراغبرها 40- بازار مرغ فروشها 41- صورت سردار اسعد 42- قالیچه صورت رامبراند 43- قالیچه صورت کمال الملک 44- قالیچه دورنمای منظرهای از شمیران 45- تصویر مرحوم حاج نصرالله تقوی 46- قالیچه دورنمای یاخچیآباد 47- کپیه رافائل 48- کپیه تابلوی دیگری از تیسین 49- کپیه ونوس 50- تصویر مظفرالدین شاه 51- تصویر احمد شاه 52- تصویر کمالالملک (آبرنگ) 53- تصویر مولانا (آبرنگ) 54- عرب خوابیده (آبرنگ) 55- حوض صاحبقرانیه 56- تکیه دولت 57- دورنمای پس قلعه 58- دورنمای زانوس 59- تالار آیینه 60- دورنمای لار 61- صورت ناصرالملک 62- تصویر پسر ناصرالملک 63- تصویر مشیرالدوله 64- تصویر وثوقالدوله 65- تصویر ضیعالدوله 66- پرنده الوان (آبرنگ) 67- دورنمای شهر از پشتبام صاحبقرانیه 68- دورنمای کوه شمیران از پشتبام مدرسه (ناتمام) 69- قالیچه منظره خیابان شمیران 70- زن 71- کپیه باسمه فرنگی (به دستور احمدشاه) 72- کپیه باسمهای دیگر (به دستور احمدشاه) 73- نوازندهها 74- تصویر ایستاده یکی از پیشخدمتهای دربار 75- نیمتنه یکی از درباریان (آبرنگ) 76- بازار کربلا 77- منظره آبشار دوقلو 78- منظره حوض و فواره قصر گلستان 79- تصویر میرزاعلیاصغر خان اتابک (نیم تنه) 80- تصویر میرزا علیاصغرخان (تمام قد) 81- تصویر آقاعلیمعینالحضور (آبرنگ) تابلو تکیه دولت از معروفترین آثار استاد روزشمار زندگی کمالالملک: * 1226: تولد کمال الملک در تهران * 1226: سفر به کاشان در شش ماهگی * 1234: سفر به تهران برای تحصیل * 1235: ورود به مدرسه دارالفنون * 1242: ورود به دربار به دستور ناصرالدین شاه * 1255: گرفتن لقب نقاشباشی * 1258: گرفتن لقب نقاشباشی خاصه * 1262: ازدواج با زهرا خانم * 1263: به دنیا آمدن دخترش نصرت * 1267: متهم شدن به دزدی، هنگام کشیدن تابلوی تالار آیینه * 1269: گرفتن لقب کمالالملک از ناصرالدین شاه * 1272: آغاز به آموختن زبان فرانسه * 1273: سفر به اروپا و اقامت در ایتالیا * 1274: ورود به پاریس 1276: دیدار با مظفرالدین شاه در فرانسه * 1277: چاپ زندگینامه کمالالملک در روزنامه شرافت، شماره شصت * 1277: بازگشت به ایران و گرفتن نشان درجه اول و حمایل سبز مخصوص دربار * 1278: سفر به عراق، همزمان با سفر مظفرالدین شاه به خارج * 1280: بازگشت به ایران و تمارض مصلحتی به سکته * 1285: مرگ مظفرالدین شاه و خوب شدن سکته استاد! * 1287: پیشنهاد تأسیس مدرسه صنایع مستظرفه به دولت * 1296: درگذشت پسرش حسینعلی خان * 1297: درگذشت همسرش * 1298: درگذشت مادرش حدود * 1300: نابینا شدن یک چشمش * 1302 تا 1306: درگیری کمالالملک با وزرای معارف دولت وقت * 1306: استعفا و آغاز بازنشستگی و اقامت در حسینآباد نیشابور * 1319: درگذشت :icon_gol: 3 لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده