رفتن به مطلب

مقالات ادبی به زبان فرانسوی (همراه با ترجمه فارسی)


ارسال های توصیه شده

Chance ou malchance ?

 

Il y avait en Chine, un vieux cultivateur qui possédait un vieux cheval pour labourer son champ. Un jour, le cheval s'enfuit dans les montagnes et tous les voisins vinrent sympathiser avec le vieil homme à cause de sa malchance. Mais il leur dit:

 

روزی روزگاری کشاورز پیر ی در چین زندگی میکرد که اسب پیری داشت که کارهای مزرعه اش را انجام میداد.یک روز اسب به کوهستان ها فرار کرد و تمام همسایه ها آمدند تا با پیر مرد به خاطر بد شانسی اش همدردی کنند. اما او به آنان گفت

 

 

- Chance ou malchance, qui peut le dire?

 

شانس یا بد شانسی چه کسی میتواند بگوید؟

 

 

Une semaine plus tard, le cheval revint des montagnes emmenant avec lui une horde de chevaux

sauvages et alors les voisins vinrent le féliciter à cause de sa chance. Il leur dit encore:

 

یک هفته بعد اسب از کوهستان برگشت در حالی که با خودش یک گله اسب وحشی آورده بود و همه همسایه ها آمدند تا به خاطر شانسش به او تبریک بگویند.او باز هم به آنان گفت

 

 

- Chance ou malchance, qui peut le dire?

 

شانس یا بد شانسی چه کسی میتواند بگوید؟

 

 

Puis, alors que son fils essayait de dompter les chevaux sauvages, il tomba et se cassa une jambe. Tout

le monde y vit de la malchance. Mais pas le cultivateur qui leur dit une fois de plus:

بعد زمانی که پسرش میخواست آن ها را تربیت کند زمین خورد و پایش شکست .همه آن را به عنوان یک بد شانسی میدیدند. اما نه کشاورز که هنوز هم میگفت

 

 

- Chance ou malchance, qui peut le dire?

 

شانس یا بد شانسی چه کسی میداند؟

 

 

Quelques semaines plus tard, l'armée arriva dans le village et tous les jeunes aptes à faire la guerre

furent conscrits. Quand les officiers virent le fils du cultivateur avec sa jambe cassée, ils le laissèrent

libre. Était-ce une chance ou une malchance Qui peut le dire?

 

چند هفته بعد ارتش به دهکده آنان رسید و تمام جوانان مستعد جنگیدن را آزمایش میکردند.هنگامی که افسران سپاه پسر کشاورز را با پای شکسته اش دیدند او را آزاد گذاشتند.آیا این شانس بود یا بد شانسی چه کسی میتواند بگوید ؟(اند فلسفه)

 

 

Tout ce qui apparaît comme une malchance peut-être une chance déguisée. Et ce qui apparaît comme

une chance, peut être une malchance déguisée. Nous sommes donc sages quand nous laissons à Dieu

de décider de ce qui est bon et de ce qui est mauvais, et nous Le remercions de ce que toute chose

finit par être changée en bien pour ceux et celles qui L'aiment.

 

تمام چیز هایی که به عنوان بد شانسی ظاهر میشود ممکن است یک شانس پنهان باشد .و چیزهایی که شانس به نظر میرسد ممکن است بد شانسی مخفی باشد.بنابراین ما خیلی دانا هستیم اگر به خدا اجازه دهیم که تصمیم بگیرد چه چیز خوب و چه چیز بد است.و از او تشکر کنیم که همه چیز به بهترین نحو برای کسانی که او را دوست دارند پایان میپذیرد

  • Like 7
لینک به دیدگاه
×
×
  • اضافه کردن...