faaarnaz 5345 اشتراک گذاری ارسال شده در 11 تیر، ۱۳۹۲ صفحه آخر (12) / زهرا اسکندریدورباطی* محله خزانه بخارایی دیدنی است. اگر میخواهید حاصل رشد پرشتاب تهران در دهههای 1330 و 1340 و برنامهریزی ناپایدار شهری را ببینید، از این محله بازدید کنید. خزانه درسآموختههای فراوانی هم برای شهرسازان و برنامهریزان و مدیران توسعه شهری دارد. در دهه 1330 تنها بخش مسکونی محدودهای که امروز به نام خزانه بخارایی شهرت دارد، روستای علیآباد در جنوب غربی محله بوده است. در پی توسعه صنعتی در شمال محدوده، بهویژه راهاندازی کارخانههای روغننباتیقو (1333) و چیتسازی تهران (1327)، روستا و زمینهای اطراف آن به محل اسکان کارگران بدل شد. در این سالها مزارع کشاورزی روستا، خانههای روستایی، زاغههایی که کارگران در آن سکونت داشتند، سیلوها و کورهپزخانهها در این محدوده جمع شده بودند. به این ترتیب، شکلگیری محله در نخستین مراحل خود محصول توسعه صنعتی بدون پیشبینی محل اسکان کارگران بود. از سوی دیگر، در غیاب مدیریت شهری و بازار رسمی زمین، اشخاص بانفوذ و مالکان بزرگ دست به کار ساخت و فروش مسکن شدند. مشهورترین آنها «عباسخزانه» بود که نام خود را نیز به محله بخشیده است. در غیاب مدیریت شهری و برنامه مدون و همهجانبه توسعه شهری، امکانات و خدمات زیربنایی برای محله نادیده گرفته شد و در بسیاری از موارد معاملهها بهصورت قولنامهای انجام شده است. به این ترتیب، به شهادت عکسهای هوایی ١٣٣٥ و 1345 این محله در یک دهه شکل گرفته و بهسرعت توسعهیافته است. متراژ پایین ساختمانها و ارزانقیمت بودنشان باعث میشده تا بیشتر اقشار کمدرآمد در آن ساکن شوند و منطقه از نظر اقتصادی جزو مناطق ضعیف بهشمار آید. در دهه 1350 چند تحول در شمال ناحیه خزانه رخ داد که محله را تحتتاثیر خود قرار داد. ساخت بزرگراه بعثت (فرحآباد) که افسریه را به کشتارگاه متصل میکرد و از ناحیه شمالی محدوده میگذشت، احداث پارک بعثت (ظاهرا فرحآباد سابق) که محل اسکان بعضی از میهمانان جشنهای دوهزارو500ساله نیز بود و از همه مهمتر ساخت میدانها و فلکههای خزانه و ساخت ترمینال جنوب. سرانجام در سال 1359، منطقه 16 به مناطق بیستگانه تهران پیوست و محله خزانه بخارایی نیز جزو آن قرار گرفت. مهمترین تحولاتی که از آن سال تاکنون در محله رخ داده است، راهاندازی ایستگاه مترو خزانه و تخریب گودهای محله و ساخت پارک یادواره شهدا به جای مشهورترین گود محله یعنی گود «حسیننفتی» است. مرور تاریخچه شکلگیری محله حاکی از آن است که خزانه بهطور عمده از سوی بازار غیررسمی محله گسترش یافته و از همان ابتدا قطعات زمین، ریزدانه، کیفیت ساختمانها نامرغوب و خدمات شهری ناچیز بوده است. یکی از نکات قابل توجه درباره این محله این است که نشانی از خزانه در اطلس فرهنگی تهران که در طول دهه 50 تهیه شده، وجود ندارد و در طرح جامع اول تهران نیز جایگاهی برای آن در نظر گرفته نشده است در حالی که محله خزانه در زمان تهیه طرح و نقشهها بهطور کامل شکل گرفته بوده است. علاوه بر این، خزانه از معدود محلاتی است که هنوز با کاربریهای صنعتی عجین است و هویتش را از این ویژگی میگیرد. کارخانه روغننباتیقو و انبارهای اطراف آن و کارخانه متروک آدامسخروس از جمله این کاربریهای صنعتی هستند. بنابراین طبیعی است که خزانه را به عنوان محلهای که بخشی از تاریخ صنعتی شدن شهر تهران و معماری صنعتی کشور را درون خود دارد. بازتاب و تاثیر رسانه بر اقتصاد محلی نیز از دیگر نکاتی است که برای اهل جراید آموزنده است. خزانه ظرفیتهای زیادی برای سرمایهگذاری دارد و علاوه بر امکان ایفای نقش مرکز منطقه با کاربریهای فرهنگی، تجاری میتواند به مرکزی برای انجام فعالیتهای مرتبط با صنعت ساختمان یا صنعت حملونقل تبدیل شود. در کنار این پتانسیلها، در بافت فرسوده خزانه فرآیند نوسازی جریان دارد. نتیجه این نوسازی، پذیرش اقشار جدید اجتماعی و افزایش جمعیت در محله است و تداوم آن باعث سودمندی سرمایهگذاری برای ایجاد خدمات شهری هم میشود. اما با وجود همه این پتانسیلها و ویژگیها، این محله همچنان با مشکلات زیرساختی مواجه است. کوی محمدی و کوی پروران خوشبینی زندگی در تهران را از یاد میبرد و هنوز فیلم مستند کامران شیردل -که در سال ١٣٤٤ تهیه شد- در این محله آشناست. اگر در خزانه پرسه بزنید میبینید که: سهم شهروندان محروم و کمدرآمد از پیامدهای ناگوار توسعه ناپایدار، بالا و پایدار است و نسلهای مختلف را درگیر خود میکند. بیتوجهی سیاستهای توسعه شهری به اقشار کمدرآمد منجر به رانده شدن و محروم ماندن آنها از مزایای توسعه شهر میشود، بهطوری که درنهایت دامان شهر را خواهد گرفت و به معضلی برای آن بدل خواهد شد. سکونتگاههای غیررسمی دیروز و امروز، بافتهای فرسوده امروز و آینده شهر بهشمار میروند و پیشگیری از رشد و شکلگیری بافت فرسوده در راهکارهای بهسازی و توانمندسازی برای سکونتگاههای غیررسمی نهفته است. سادهانگاری است اگر گمان کنیم برای در نظر گرفتن همه شهروندان در برنامهها و طرحهای شهری همیشه فرصت هست و شهر متوقف میشود تا همه از توسعه برابر بهرهمند شوند. محله خزانه شاهدی بر این مدعاست. * پژوهشگر در حوزه پايداري شهري و روستايي روزنامه بهار 2 لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده