saman 7 8787 اشتراک گذاری ارسال شده در 8 تیر، ۱۳۹۲ توی این صفحه میتونین حرف دلتون رو بزارید و یا جمله های قشنگی که جایی خوندین و تحت تٱثیرش قرار گرفتینو بنویسید تا بقیه بچه ها هم بخوننش 38 لینک به دیدگاه
saman 7 8787 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 8 تیر، ۱۳۹۲ آدمی دیدم با سایه خود درد و دل میکرد. چه رنجی میکشد وقتی هوا بارانیست! 24 لینک به دیدگاه
دل مانده 7714 اشتراک گذاری ارسال شده در 8 تیر، ۱۳۹۲ شاخه ها پژمرده است سنگها افسرده است رود مینالد. جغد میخواند. غم بیامیخته با رنگ غروب. می تراود ز لبم قصه ی سرد: دلم افسرده در این تنگ غروب... 18 لینک به دیدگاه
saman 7 8787 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 8 تیر، ۱۳۹۲ روزی دروغ به حقیقت گفت برویم دریا شنا کنیم؟ حقیقت ساده پذیرفت و آنها کنار دریا رفتند حقیقت تا لباسهایش را در آورد دروغ آنها را دزدید و فرار کرد از آن پس حقیقت عریان و زشت است ولی دروغ در لباس حقیقت زیباست. 19 لینک به دیدگاه
Gandom.E 17805 اشتراک گذاری ارسال شده در 8 تیر، ۱۳۹۲ اینجا تا پیراهنت را سیاه نبینند باور نمیکنند چیزی از دست داده باشی.. 22 لینک به دیدگاه
maryam banoo 3238 اشتراک گذاری ارسال شده در 9 تیر، ۱۳۹۲ مینـــویســــم سـرشـــار از عـشـــق بـــرای تـــویــی کـــه همیــشـــــــه ... تنهـــا مخـاطـبـــ ِ خـــاصّ ِ دل نـــوشـتـه هــــای ِ منــــی ! بــــرای تــــو کـــه بـخـوانـــی ... و بـــدانـــی دوستـــــ داشتـنـتــ در مــــن بــــی انتـــهـاستــ . . 21 لینک به دیدگاه
nasim184 12256 اشتراک گذاری ارسال شده در 10 تیر، ۱۳۹۲ یه دفترچه پیدا کن..تمام ارزوهاتو توش بنویس چون... خدا یادش نمیره چه چیزایی بهت داده ولی تو یادت می ره داشته های امروزت همون ارزوهای دیروزت بوده. 23 لینک به دیدگاه
sana 20100 181 اشتراک گذاری ارسال شده در 11 تیر، ۱۳۹۲ دل نوشته هامو ترجیح میدم نزارم آخه شاید از نواندیشان بندازنم بیرون ولی متنِ زیبا رو پایه م انقدر میزارم که اینجا بترکه نپرس...هیچ نپرس از دلم...همین "چه خبر؟!" ...همین "چه میکنی این روزها؟!" سوال بدی ست... (از من بعیده این حرفا) 16 لینک به دیدگاه
nasim184 12256 اشتراک گذاری ارسال شده در 22 تیر، ۱۳۹۲ و چقــــــدر دیر می فهمیم که زندگــــــی همین روزهاییست که منتظــــر گذشتنش هســتیم.. . 18 لینک به دیدگاه
Gandom.E 17805 اشتراک گذاری ارسال شده در 22 تیر، ۱۳۹۲ (دار)بزن خاطرات انکس که تورا (دور)زده..حالم خوب است اما گذشته ام کمی(درد)میکند.. 14 لینک به دیدگاه
Mahdi Eng 22940 اشتراک گذاری ارسال شده در 30 تیر، ۱۳۹۲ در جهان تا میتوانی ساده و یکرنگ باش قالی هم به خاطر صد رنگ بودن زیر پا افتاده است 14 لینک به دیدگاه
Hanaaneh 28168 اشتراک گذاری ارسال شده در 18 مرداد، ۱۳۹۲ ما چون ز دری پای کشیدیم،کشیدیم امید ز هرکس که بریدیم،بریدیم دل نیست کبوتر که چو برخاست،نشیند از گوشه ی بامی که پریدیم،پریدیم رم دادن این صید از آغاز غلط بود حالا که رماندی و رمیدیم، رمیدیم 13 لینک به دیدگاه
!BARAN 4887 اشتراک گذاری ارسال شده در 18 مرداد، ۱۳۹۲ به یکدیگر دروغ نگویید آدم است ، باور می کند دل می بندد! سيد علي صالحي .... 14 لینک به دیدگاه
Hanaaneh 28168 اشتراک گذاری ارسال شده در 20 مرداد، ۱۳۹۲ یه جایی خوندم خسته ام کاش میشد گفت خدایا خیلی خسته ام فردا صبح بیدارم نکن چند بار این اومد رو زبونم اما یاد معجزه هاش که افتادم پشیمون شدم ولی خداییش نا ندارم دو روزه که همه زندگیم شبه خیلی وقته ها ولی این دو روز خیلی شبه اونم شبای خیییییس 13 لینک به دیدگاه
Mahdi Eng 22940 اشتراک گذاری ارسال شده در 20 مرداد، ۱۳۹۲ می دانم هر از گاهی دلت تنگ می شود. همان دل های بزرگی که جای من در آن است، آن قدر تنگ می شود که حتی یادت می رود من آنجایم. دلتنگی هایت را از خودت بپرس و نگران هیچ چیز نباش! هنوز من هستم. هنوز خدایت همان خداست! 13 لینک به دیدگاه
nasim184 12256 اشتراک گذاری ارسال شده در 20 مرداد، ۱۳۹۲ بدترین حالت ماجرا این است که طاقتمان تمام شود؛ به روی خودمان نیاوریم و تا زمان مرگ ادامه دهیم... خیلی ها اینطور زندگی می کنند... دست انداز کم طاقتی را رد کرده اند و افتاده اند توی سرازیری عادت.. 12 لینک به دیدگاه
MahSa.92 2151 اشتراک گذاری ارسال شده در 20 مرداد، ۱۳۹۲ حس میکنم کل زندگی جبره...هر کاری میکنم باز برمیگردم جای اول (نقطه سر خط) حس میکنم همون سرنوشتی که از قبل تعیین شده اتفاق میافته و من هیچ نقشی توش ندارم(نمی تونم تغییرش بدم) زندگی شده مثل یه باتلاق که هرچی بیشتر تقلا میکنم تغیرش بدم بیشتر فرو میرم و نتیجه ای نداره!!!! 11 لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده