One gear 7070 اشتراک گذاری ارسال شده در 22 خرداد، ۱۳۹۲ چه امتحان سختیست خیابان ، همه در آن رد میشوند. . . بیل بیاورید ؛ می خواهم دل بکنم. . . دیروز رفته که فردا بیاید ، حالا کجاست ؟ . . بالاخره گل مصنوعی نفهمید که بهار به چه درد می خورد. . . عاشق خربزه ام زیرا مثل هندوانه تخمه هایش را در سلول انفرادی حبس نمی کند. . . مرگ به رسم یادبود با زندگی عکس گرفت ! . . ماهی چشمم در اشکهایم شنا میکند. . . تنها کشیدنی که اعتیاد نمی آورد ، نفس است. . . از وقتی شنیدم زندگی چشم به هم زدنی است ، دیگر پلک نمی زنم. . . بلبلی که تارهای صوتی اش را از دست داده بود ، انگشت پایش را داخل دهانش کرده بود و سوت بلبلی می زد. . . آدمهای یک دنده سرعتشان کم است ! :whistle:"one gear= یک دنده":whistle: . . هشت به هفت گفت : من روی پاهای خودم ایستاده ام اما تو خیلی سر به هوایی. . . نقاش با عصبانیت رو به مدادش کرد و گفت : هرچی “میکشم” از دست توئه. . . من دست به دامان تو بودم ولی تو دست به سرم کردی. . . مرگ ، آخر خط نیست ؛ آغاز بی خطی است. . . بین گچ و تخته سیاه ، مسئله تبعیض نژادی حل شده. . . اگر کاریکاتوریست بودم ، فریاد می کشیدم. . . در امواج نگاهش این کشتی دلم بود که غرق شد. . . سطل زباله در اثر مسمومیت درگذشت. . . ولخرجی های زیاد ، دخلم را درآورد. . . هنگام وزیدن باد های شدید ، چراغ های خاموش هستند که هراسی ندارند. . . ستاره شناسان معمولا آدمهای سر به هوایی هستند. . . مرگ ، یک پای زندگی است. . . گفتنی ها را باید گفت چون بیات می شود و از دهن می افتد. . . قرص ماه در داروخانه پشت دخل نشسته بود. . . در مواقع بیکاری مشغول قتل عام ایام هستم. . . خبرهای داغ تو زمستون میچسبه. . . کسی نمیتواند دست به “دامن” مردان شود. . . سمت راستم نشسته بود ، نمی توانست چپ چپ نگاهم کند. . . گوسفند بیچاره از شدت گرسنگی صبر کرد شاید زیر پایش علف سبز شود. . . تیمم ماهی ، تباهی است. . . عاشق کاغذ سیاهم با نکته های سفید ! . . اعدادی که به صفر پشت پا نمی زنند بزرگ می شوند. . . من در سر شور دارم و او شوره سر.. . صدای قلبم نمی گذارد صدای پایت را بشنوم. . . سقوط آبشاری شرافتمند تر از ثبات مردابی است. . . نادانی ام در این است که زبانم همیشه در رقص است و گوشهایم در مکث.. . از تنگی دل ماست که کسی دلتنگ ما نیست. 10 لینک به دیدگاه
One gear 7070 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 22 خرداد، ۱۳۹۲ سر جلسه امتحان ، مدادم تنها کسی است که از مغزش استفاده میکند ! . . فقرا از اینکه به دنیا اومدن غصه میخورن و ثروتمندان از اینکه باید از این دنیا برن ! . . سر خورشید همیشه گرم است ! . . بهترین جا برای سر و گوش آب دادن حمام است ! . . گیرم که بزرگ شده باشیم ولی هنوز هم کوچک شما هستیم ! . . آینه هم از من کارت شناسایی می خواهد ! . . در نمایشگاه سنگ های قیمتی ، جای دلت خالی بود ! . . شب را در داروخانه دیدم که داشت قرصِ خواب آور میخرید !. . تا کلاه ایمنی بر سر نمی گذاشت ، صفحه حوادث روزنامه را نمی خواند ! . . به محض این که میله های قفس خمیازه کشیدند ، پرنده از قفس فرار کرد ! . . آنقدر ناز طرف را کشید که جوهر خودکارش تمام شد ! . . بی کلسیم نگاهت ، شعر هایم پوکی استخوان گرفته اند ! . . زمان اگر “شهروند” خوبی بود ، پشت خط عابر پیاده ، توقف میکرد ! . . سبیلش را برای “تاب” دادن ، جمعه ها به پارک می برد ! . . گفتند چرا آبغوره میگیری ؟ گفت لیمو گیرم نیومد ! . . همه خرها خر نیستند همانطور که همه آدم ها آدم نیستند ! . . زیر بغل “اتفاق” را می گیرم که نیفتد ! . . توی جنگل که حیوانات برای هم لطیفه تعریف میکنن ، گاو یه ساعت بعد میخنده ! . . دو خط موازی ، در ایام نوروز همدیگر را در آغوش گرفتند ! . . هیچکس به اندازه ی قطره چکان اشک نریخت ! . . زن دلش “شور” میزند ، دل مرد “چهارگاه” می خواند ! . . عکسبرداری نشان داد که دست تقدیر ، چند جایش شکسته است ! . . جراح باند را در شکم بیمار جا گذاشت ، 9 ماه بعد جیمز باند متولد شد ! . . نگاه آدم سحرخیز سرشار از طلوع خورشید است ! . . یکی می گفت : چون از این بدتر هم هست ، بگو از این بهتر نمیشه ! . . یک روز دو چشمش با هم قهر کردند و از آنروز به بعد لوچ شد ! . . می گفت برای اینکه آدم خوش بینی شوم ، احتیاج دارم بینی ام را عمل کنم ! . . کاشکی کفش بودم ؛ آنوقت پایت را می زدم نه دلت را ! . . باور کن تا آخر “خط” می رفتم اگر سر راهم “نقطه” نمی گذاشتی ! . . نقاشی بهانه بود ، عاشق قلم “مویت” شدم ! 9 لینک به دیدگاه
One gear 7070 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 22 خرداد، ۱۳۹۲ شکوه علفزار را در شکم گوسفند دیدم ! . . برای پولدارها زندگی «جاری» است و برای بی پول ها «زن بابا» ! . . لب هایم آلزایمر گرفته و لبخند را فراموش کرده است ! . . چون عرضی نیست ، مدام طــــــــول میدهیم ! . . چشمانش شور بود اما خودش بی نمک ! . . اگر حال بد باشد ، اتاق خواب که بدتر است ! . . کاسه صبرم در برخورد با مشکلات شکست ! . . آنقدر دست روی دست گذاشت که پا روی دمش گذاشتند !. . موش توی سوراخ نمی رفت ، گربه گفت آخ جون ! . . باز هم فراموش کردم فراموشش کنم ! . . قند خون مزه تلخی به زندگی می دهد ! . . بعضی ها با هم می خورند و بعضی ها به هم ! . . پلیس شخصی است که نبودن او باعث ایجاد امنیت برای مجرمان خواهد شد ! . . وقتی نوشته هایش را نقد کردم ، چک کشید ! . . بعضی ها صدایشان ضعیف است و بعضی ها گوش هایشان کثیف ! . . آن ها که بلند فکر می کنند ، هیچوقت کوتاه نمی آیند . . قورباغه ها به دلیل لکنت زبان قوری را قورقور می خوانند ! . . با بی رحمی ، برگهای غنچه گل را باز کردم اما او به من لبخند زد ! . . سایه ها در هوای ابری خستگی در می کنند ! . . آن هایی که زبانشان دراز است شخصیتی کوتاه دارند ! . . گل شیپوری ، نوازنده بزرگ ارکستر باغ است ! . . من با رویا زندگی میکنم و رویا با دیگری ! . . بهانه شب برای نماندن ، طلوع خورشید است ! . . گل را زیر پایش له کرد ، اما زورش به بوی آن نرسید ! . . هشت به هفت گفت : من روی پاهای خودم ایستاده ام اما تو خیلی سر به هوایی ! . . فریاد از سکوت تقاضای پناهندگی کرد ! . . برای باز شدن بختش کلید ساز آورد ! . . کمربند سکوتم همیشه بسته است مگر به هنگام فریاد ! . . ساعت لاشه ی زمان است که بر روی مچ سنگینی می کند ! . . آنقدر در خودم فرو رفتم که سر از قوزک پایم درآوردم ! 8 لینک به دیدگاه
One gear 7070 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 22 خرداد، ۱۳۹۲ بارش سراب ، آواز ناودانها را برنمی انگیزد ! . . مرگ کجایی که زندگی مرا کشت ؟؟؟ . . حوصله که سر برود ، اجاق زندگی خاموش میشود ! . . ماهی در آسمان واژگون پرواز میکرد ! . . در انتخاب واحد زندگی ، صداقت پیش نیاز همه درسهاست ! . . جاده عمر جاودان ، بن بست است ! . . بهترین جا برای تبعید زنبوران مجرم ، گلهای قالی است ! . . تاریکی ، تنهایی را به آینه تحمیل میکند ! . . گل آفتابگردان طلوع را تا غروب مشایعت میکند !. . چه بی خویشتن است آینه ! . . اسرارم را به سکوت سپرده ام ! . . افسون گل ، از یاد ریشه غافلم کرد ! . . سرطان ستم باید عشق درمانی شود ! . . فروتنی دروغین ، خودستایی به عبارت دیگر است ! . . خدا چشم را برای چشم و همچشمی نیافریده است ! . . چشم سطل زباله به دست جاروست ! . . کاری ترین زخمها ، با نیزه زبان زده شده اند ! . . رشته کلامش طناب پیچم کرد ! . . دریا غرق در خود است ! . . با آب و تاب تمام ، محاسن استفاده از عینک دودی را برای گلهای آفتابگردان شرح میداد ! . . خشم ، چشم دیدن خنده را ندارد ! . . دلم تنگ می شود ، آن را قالب کفاشی می زنم ! . . برای اینکه حرف های بزرگ بزنم ، همیشه آنها را متر می کنم ! . . با مخالفت باد ، رضایت بادبادک برای پرواز جلب می شود ! . . بچه را که از شیر بگیری ، به تو حمله میکند ! . . اگر پرندگان اسم مترسک را می دانستند نمی ترسیدند ! . . پشه ها با پوست تنم دارت بازی می کنند ! . . دلم برای آدم های گرسنه کباب است ! . . با تکه های اعصاب خورد شده ام ، پازلی جدید ساختم ! 9 لینک به دیدگاه
One gear 7070 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 22 خرداد، ۱۳۹۲ درِ هر سکوتی را که بگشایی ، یک عالمه حرف از آن بیرون می ریزد. . . مرگ ، کشیدن دندان لقی است به نام زندگی. . . در “آی سی یو” ، عزرائیل به بیمار گفت : “آی سی یو”. . . چون خودش «کر» بود ، خیال می کرد که مردم «لال» هستند. . . حق نفس کشیدن را از ماهی سلب کردند تا زنده بماند. . . هر وقت از خودش خجالت می کشید با چشم بسته به آیینه نگاه می کرد. . . برنده یعنی کسی که کمتر از بقیه می بازد ! . . تا ساعتم پیژامه نپوشد شب نمیخوابد.. . دلم هوای تازه میخواد ، همان طور که پشه های آن سوی پنجره خون تازه. . . آرزو دارم که روزی با چشمان خودم فاصله بین دو چشمم را ببینم. . . اگر ساکنین کره زمین طاس بودند ، ماه از دیدن این همه ستاره لذت می برد. . . ماهی های بد اخلاق به «سگ ماهی» موسوم اند. . . بی دست و پاترین موجود مار است ولی همه ازش میترسند. . . گرسنه دعا میکند نمازش غذا شود. . . تختخواب دونفره بعد از مدتی صاحب فرزندی به نام گهواره شد. . . من او را به دل گرفتم ولی او از من به دل ! . . گاهی اوقات گونه هایم پیست سرسره بازی اشکهایم می شود. . . وقتی هوس نقاشی به سرم می زند ، سیگار می کشم. . . چون مادرش لال بود به زبان پدری صحبت میکرد. . . «ناله» اگر «نا» نداشته باشد «له» میشود. . . بازداشتگاه عکسها ، آلبوم است. . . شب ٬ صبح را از خواب بیدار میکند ! . . پدربزرگ وقتی بزرگ نبود ؛ پدر بود. . . هرچی فکر میکنم یادم نمیاد فردا چه اتفاقی افتاد. . . در نزاع بین اعداد منفی و مثبت ، صفر خود را بی طرف اعلام نمود. . . ماهی خوشبخت است چون هیچکس اشکش را نمی بیند. . . وقتی دریای چشمهایش طوفانی میشد ، موج اشک بیرون می ریخت. . . صدای پای مسافر خسته ، از زبان کفشهایش شنیدنیست. . . به تعداد شکستهایم ، روزنه امید دارم … . . بعضی ها ، خودشان داد می زنند و بعضی قیافه هایشان. 8 لینک به دیدگاه
One gear 7070 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 22 خرداد، ۱۳۹۲ برای اینکه پیر نشوی ، ساعتت را از کار بینداز. . . . برای آنکه نفهمد که نمی فهمد ، خودش را به نفهمی زد. . . . چه کسی گفته است که دو خط موازی به یکدیگر نمی رسند؟ مگر آخرش را دیده است ؟ . . . غنچه ای که شکوفا نمی شود ، بهار را در خود احتکار کرده است. . . . یکی حواسشو جمع میکنه میبره جای دیگه پهن می کنه. .. . عده ای قانون را پیاده میکنند که خود سوار شوند. . . .نیمه پر لیوان را دیدم ، خالی خالی بود ! . . . شیر باغ وحش چکه می کرد ! . . . شطرنج فقط دو اسب دارد تا در پایان فقط شاه و وزیر بگریزند ! . . . ای کاش در بیشه زار مژگانت ، غزال نگاهت را دزدانه می پاییدم. . . . راستش را بخواهید بهتر است راستش را نخواهید … چون معمولا راستش را نمی شنوید !!! . . . برای اینکه سر بسته حرف بزنم ، سرم را دستمال بستم. . . . گدای فرزانه ای گفته است : گدایی کن تا محتاج دیگران نشوی. . . . تصمیم داشت با یک گل به خواستگاری دختر مربی فوتبال برود.. . . بعضی ها خوب حرف می زنند و بعضی ها حرفِ خوب می زنند. . . . بعضی ها با هم جفتند ولی جور نیستند ! . . . خیلی از موشها حتی به گربه ها هم محل سگ هم نمی گذارند. . . . خروپف همان پر حرفی کردن در خواب است ! . . . آدمهای بی بته ، چهارشنبه سوری را دوست ندارند. . . . با کیش چشمانت ، دلم پرید ! . . . در شهر کورها ، زیبایی تنها یک واژه است ! . . . زن ، آدم نیست ؛ حواست ! . . . ای کاش شطرنج تنها یک شاه داشت ، آنوقت این همه سرباز نابود نمی شد. . . . دلیرترین مردها ، عاشق ترین آنانند. . . . کرم شب تاب ، چراغ قوه حیوانات است. . . . وقتی گفتم حرف دلت را بزن ، گفت گرسنه ام. . . . خیلی از معتادها تابلو هستند اما ارزش هنری ندارند. . . . از بیم طلوع خورشید موهای شب یک پارچه سفید شد. . . . با مرگ مغزی افکارش یتیم شد. . . . قرص ماه ، مسکن عشاق است. . . . باد خیال ، حواسم را ربود. . . . بعضی از آدمها قبل از اتمام تاریخ مصرفشان فاسد میشوند. . . . من سیگار را آتش میزنم و سیگار هم به تلافی ، سلامتی ام را … . . . خشکسالی به ابرها قرص ضد بار داری هدیه داد. . . . برای جلو گیری از مسمومیت فکر ، افکارش را سمپاشی کرد. . . . خیلی ها از گرسنگی فقط حرص میخورند. . . . کفشم را در نمی آورم چون می ترسم کسی پا توی کفشم کند. . . . وقتی کاری از دست شما ساخته نیست ، از پاهاتون کمک بگیرید. . . . سعی کن مثل برق زندگی کنی ، چون عمر مثل باد می گذرد. . . . درخت باردار با خوردن سنگ ، فارغ شد. . . . سیب زمینی خاکی ترینِ میوه هاست. . . . پروانه برای اینکه نسوزد شمع را فوت کرد. . . . سرفه های آدم دلشکسته ، صدای خرده شیشه می دهد. . . . دکتر عاشق ، قرص ماه را به سیاهی شب تجویز کرد. 7 لینک به دیدگاه
One gear 7070 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 22 خرداد، ۱۳۹۲ بر مزار بهار ، گل پرپر شده می روید. . . بهار ، آرزوی بر باد رفته پاییز است. . . برای مردن باید یک عمر صبر کرد. . . بعضی از مردها هرگز با عیالات خود متحد نمی شوند. . . لاک به غلط گیر میدهد. . . آیینه را نشکن ، کوچکترت میکند. . . پایمان دراز نیست ؛ گلیممان کوتاه است. . . فواره خوب میداند چه خاکی به سرِ خود کند.. . وقتی به بختم لگد زدم ، مچ پایم از ترس در رفت. . . بیشتر اوقات موهای سرم را با لالایی سشوار می خوابانم. . . پاک کن به راحتی اشتباه دیگران را میبخشد. . . عاشق بهار هستم که در طول عمرش گلی نمی چیند. . . معلم ادبیات فارسی به زور کتک به من فهماند : “از محبت خارها گل میشود”. . . یک پدری ازت در بیارم که یک وجب روغن روش باشه ! . . سکوت از بلعیدن واژه ها لذت می برد. . . چای شیرین برای فرهاد جذابتر از هر چای دیگری بود. . . فراموشی قفلی بود برای صندوقچه ی خاطرات تلخم. . . ترافیک سنگین ، راننده و ماشین را با هم به جوش می آورد. . . خدا سایه مرگ را از زندگی ام کم نکند. . . همه خاطرات فرهاد ، شیرین است. . . انسان در طول زندگی اش شانس مردن دارد. . . حتی یک جلسه کلاس خطاطی نرفته بود ولی هفت خط قهاری بود. . . چون حوصله خودکشی ندارم ، زندگی می کنم. . . فضا پر از بوسههای به مقصد نرسیده است. . . آنقدر از خودم راضی ام که برای خودم رضایتنامه نوشتم. . . حتی موهایم هم میدانند که پایان شب سیه سپید است. . . گدایی مرده بود و روی سنگ قبرش سوراخی به اندازه یک سکه ایجاد کرده بود که رهگذران به او کمک کنند. . . میکروب متواضع در زیر میکروسکوپ هم اظهار کوچکی میکند. . . مس همان طلای پشیمان است. . . نمیدانم وقتی کره خاکی میمیرد کجا به خاکش میسپارند ؟ . . قبل از خوردن قرص خواب آور ، ساعتم را از مچم باز میکنم که نخوابد. . . ستاره ، چراغ خواب فرشتگان است. . . در باغ وحش تشنه بودم ، ترسیدم به شیری دست بزنم. . . وقتی لحظه ها ساعتم را هل میدهند ، جلو میرود. . . خیلی از کارهای دنیا هنوز مردونه اس … مثل نامردی !!! 7 لینک به دیدگاه
One gear 7070 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 22 خرداد، ۱۳۹۲ شیشه عمر ماهی همان تنگ آبش است. . . یک عمر منتظر تولد مرگم می مانم. . . آدم های با نمک ، حرف های شیرین می زنند. . . می خواست در مصرف راه صرفه جویی کند ، برگشت ! . . همسرش اجازه نداد نامزد انتخابات شود. . . جاده در اولین پیچ ، رانده ناشی را دور میزند. . . قلبها در سراسر جهان به یک زبان تکلم می کنند. . . آنقدر خسیس بود که حتی وقتی مرد ، عمرش را به شما نداد. . . زندگی در جشن تولد مرگ شرکت نمی کند.. . نقاش فقیر خجالت میکشید. . . قلم زلزله نگار اندیشه است. . . شبها با ستارگان بیلیارد بازی می کنم. . . خودنویسم را از واژه ها پر میکنم. . . در ایام پیری سایه ام سفید می شود. . . ناف ، مهر استاندارد شکم !!! . . با دل درد شدید ، شروع به درد دل کرد. . . گربه بیش از دیگران در فکر آزادی پرنده محبوس است. . . سایه ام حوصله ندارد مرا دنبال کند. . . چشمم بیشتر از ماهی با آب سر و کار دارد. . . ستارگان سکه هایی هستند که فرشتگان در قلک آسمان پس انداز کرده اند. . . سر همه پادشاهان کلاه گذاشته اند. . . دست انداز به سرعت اتوموبیل گیر می دهد. . . برای اینکه پشه ها کاملا نا امید نشوند ، دستم را از پشه بند بیرون میگزارم. . . گذشت زمان خیلی نامرده ، اصلا گذشت نداره ! . . فقیر یک حرف از غنی بیشتر دارد. . . وقتی عکس گل محمدی در آب افتاد ، ماهی ها صلوات فرستادند. . . دستهایم حرفهای زیادی برای گفتن دارد. . . دلم تصمیم دارد در خیابان چشمانت راهپیمائی کند. . . آنقدر برایت کوتاه آمدم تا اینکه ناپدید شدم. . . وقتی عشق را در وجودش کشت ، قلبش لباس سیاه پوشید. . . از بس که روشنفکر بود از خاموشی برق ، هراسی نداشت. . . گاهی به مهمانی لب هایم ، گل لبخند می آید. . . تشنه اش بود ، رفت زندان کمی آب خنک بخورد. . . آسمان وقتی سرما می خورد با صدای بلند عطسه میکند و از چشمهایش باران میبارد. . . گلدان ، باغچه سیار خانه است. . . کیف مدرسه بایگانی علم بچه هاست. . . خودکار تا مغزش تمام نشده ، سواد دارد. . . ساعتم وقتی میخوابد خُرخُر نمی کند. . . تلفن همیشه حرفهای پنهانی دو نفر را گوش میکند. 5 لینک به دیدگاه
One gear 7070 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 22 خرداد، ۱۳۹۲ آدم چهارشانه ای بود ولی حتی یک تار مو نداشت. . . هشت به هفت گفت : من روی پاهای خودم ایستاده ام اما تو خیلی سر به هوایی. . . یعضی ها صدایشان ضعیف است و بعضی ها گوش هایشان کثیف. . . یک نخ سیگار کشیدم … هرکس دید گفت : چه نقاش زبردستی !!! . . سایه ها در هوای ابری خستگی در می کنند. . . اون هایی که شما را آدم حساب نمی کنند , ریاضی بلد نیستند. . . برای آن که «آینده»اش را خراب کنند «حال»ش را گرفتند. . . وقتی به «گذشته» بر می گردم از «حال» می روم. . . آن قدر دوست داشتنی بود که ایستاده هم به دل می نشست.. . شاید فکاهی همان فکر کاهی باشد. . . چقدر خواستم اشک تو را بخندانم اما تو بغض کردی و نم نم از خودت گفتی ! . . بعضی ها خیاط نیستند اما خوب به آدم وصله میچسبانند. . . واژه سکوت، نیازی به مترجم ندارد. . . ترجیح می دهم خودم قبل از دیگران حقم را بخورم. . . دلی را شکستم و سنگها مرا به رسمیت شناختند. . . نقاش فقیر ، خجالت می کشید ! . . گذشته ، “ضد حال” است ! . . موجودی یافت نمی شود که از عمرش جان سالم به در ببرد. . . وقتی به مرگ می اندیشم ، زندگی سرزنشم می کند. . . وقتی به تو می نگرم چشمم غرق تماشای نگاهم می شود. . . پرنده گوشهگیر ، روی شانه مترسک لانه میسازد. . . قلم کم حرف، عمرش طولانی است. . . برای آنکه از خاطرات دوران مجردی لذت ببرد، ازدواج کرد. . . گربه ها عاشق آدم هایی هستند که در زندگی دیگران موش می دوانند. . . اسپند دود می کنم که چشمم کسی را نخورد. . . به نارنجک بدون ضامن ، وام نمی دهند. . . مسافر منزوی در جاده ی متروک سفر میکند. . . وقتی اشکم میخواهد به گردش برود سوار نگاهم میشود. . . خواستم دخل و خرجم را یکی کنم ، دخلم در آمد. . . وقتی از ناراحتی منفجر شد ، همه به دنبال پیدا کردن جعبه سیاهش بودند. . . عمرم را شکنجه کردم ولی تاریخ وفاتم را فاش نکرد. . . آدم پروستاتی به شیلنگ آب هم حسودی میکند. . . خروس فقیر با گالینا بلانکا ازدواج کرد. . . با دیدن قبض آب، برق از سرش پرید. . . در جاده زندگی ، صداقت راهی است هموار اما بعضی ها در این راه لیز میخورند. . . با اخلاق سگی که داشت ، گربه ها هم از او می ترسیدند. . . بیشتر اوقات قصابها آزادانه تر از روزنامه نگارها قلم می زنند. . . کشاورز عصبانی بادمجان را زیر چشم میکارد. 6 لینک به دیدگاه
One gear 7070 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 22 خرداد، ۱۳۹۲ خدایا، یارانه را از ما بگیر اما یار را نه. . . شاید با «ارز» معذرت مشکل تورم حل شود. . . حتی موهایم هم میدانند که پایان شب سیه سپید است. . . گاهی اوقات «کلیه» امورم درد می کند. . . بعضی آدم ها در ظلمات اندیشه خود غرق می شوند. . . بعضی ها به پای هم پیر می شوند و بعضی ها به دست هم. . . آنقدر دست روی دست گذاشت که پا روی دمش گذاشتند. . . برای پولدارها زندگی «جاری» است و برای بی پول ها «زن بابا» . . دروغگو آدم بدی نیست چون میداند حقیقت تلخ است، لذا باعث اوقات تلخی مردم نمی شود. . . باز هم فراموش کردم فراموشش کنم.. . پلیس شخصی است که نبودن او باعث ایجاد امنیت برای مجرمان خواهد بود. . . دروغ یعنی تقدیم هدیه شیطان به دیگران. . . قند خون مزه تلخی به زندگی می دهد. . . لب هایم آلزایمر گرفته و لبخند را فراموش کرده است. . . همه چیز بر وفق مراد است و بعضی ها سوار بر خر مراد. . . آرشیو سکوت پر است از فریادهای منزوی. . . بعضی ها پای حرفی که می زنند می ایستند و بعضی ها زانو می زنند. . . فریاد از سکوت تقاضای پناهندگی کرد. . . با “خون دل” زندگی ام در جریان است. . . وقتی کاسه سرم داغ می شود، افکارم را فوت می کنم. . . شاید حکیم نظامی پزشک ارتش بوده است. . . در امواج نگاهش این کشتی دلم بود که غرق شد. . . چشمانش شور بود اما خودش بی نمک. . گفتنی ها را باید گفت چون بیات میشود و از دهن می افتد. 9 لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده