رفتن به مطلب

ارسال های توصیه شده

سلام :icon_gol:

 

تاپیک های آموزش آلمانی انجمن رو چند باری نگاه کردم تاپیک های خوبین اما به نظرم نظم خوبی نداشتن به همین خاطر این تاپیک رو زدم.

البته از همین حالا بگم که روند تاپیک حلزونیه به دو دلیل یکی فرصت دادن به دوستانی که قصد یادگیری دارند اما زمانشون کمه و دلیل دیگه کمبود زمان خودم هستش چون هر چی جلوتر بریم زمان بیشتری برای نوشتن مطالب لازم میشه که متاسفانه من انقدر فرصت ندارم.

 

ابتدا باید یک سری از مباحث پایه ای رو بگم و بعد برم سراغ قوانین و گرامر و البته خیلی خیلی آهسته :a030:

  • Like 26
لینک به دیدگاه

برای یادگیری یه زبان اولین قدم آشنا شدن با حروف الفبای اون زبان هستش

حروف الفبای آلمانی همان حروف زبان انگلیسی هستش به علاوه 4 حرف دیگه و البته با تلفظ متفاوت در برخی حروف

توی جدول زیر حروف الفبا به همرا اسم اونها در زبان آلمانی رو می تونید ببینید و البته باید حفظشون کنید.

حتما حتما اسم این حروف رو یاد بگیرید و اسم و تلفظ انگلیسیشون رو توی این تاپیک فراموش کنید.

 

 

[TABLE]

[TR]

[TD]حرف[/TD]

[TD]اسم[/TD]

[TD]حرف[/TD]

[TD] اسم[/TD]

[/TR]

[TR]

[TD]a[/TD]

[TD]آ

[/TD]

[TD]n[/TD]

[TD]

اِن

[/TD]

[/TR]

[TR]

[TD]b[/TD]

[TD]بِ

[/TD]

[TD]o[/TD]

[TD]

اُ

[/TD]

[/TR]

[TR]

[TD]c[/TD]

[TD] سِ[/TD]

[TD]p[/TD]

[TD]

پ

[/TD]

[/TR]

[TR]

[TD]d[/TD]

[TD]د[/TD]

[TD]q[/TD]

[TD]

کو

[/TD]

[/TR]

[TR]

[TD]e[/TD]

[TD]اِ[/TD]

[TD]r[/TD]

[TD]

اق(بین خ و ق)

[/TD]

[/TR]

[TR]

[TD]f[/TD]

[TD]اِف[/TD]

[TD]s[/TD]

[TD]

اِس

[/TD]

[/TR]

[TR]

[TD]g[/TD]

[TD]گِی[/TD]

[TD]t[/TD]

[TD]

تِ

[/TD]

[/TR]

[TR]

[TD]h[/TD]

[TD]ها[/TD]

[TD]u[/TD]

[TD]

او

[/TD]

[/TR]

[TR]

[TD]i[/TD]

[TD]ای[/TD]

[TD]v[/TD]

[TD]

فاو

[/TD]

[/TR]

[TR]

[TD]j[/TD]

[TD]یوت[/TD]

[TD]w[/TD]

[TD]

و

[/TD]

[/TR]

[TR]

[TD]k[/TD]

[TD]کا[/TD]

[TD]x[/TD]

[TD]

ایکس

[/TD]

[/TR]

[TR]

[TD]l[/TD]

[TD]اِل[/TD]

[TD]y[/TD]

[TD]

اُپسیلون

[/TD]

[/TR]

[TR]

[TD]m[/TD]

[TD]اِم[/TD]

[TD]z[/TD]

[TD]

(ت)ست

[/TD]

[/TR]

[/TABLE]

+

 

 

ä آ اوملات

 

ö اُ اوملات

 

ü او اوملات

 

ß استست

 

 

 

  • Like 20
لینک به دیدگاه

حروف Rr و Vv تلفظ های کاملا متفاوتی با زبان انگلیسی دارند.

 

R را بین ق و خ تلفظ می کنند و البته ق قدرت بیشتری داره و در واقع این حرف از ته حلق می آید.

 

V را ف می خوانند.

 

 

 

Ä ä

این حرف در بیشتر موارد مشابه با حرف e دارد، کوتاه و بلند

 

 

ä کوتاه: حالت e کوتاه

 

Hände hεndə هِندِ دستها

Bänke bεŋkə بِنکِ نیمکت ها (بانکها)

طرز نوشتاری آن در حروف فونتیک به صورت ε می باشد

ä بلند:

 

در این حالت هم مانند صدای e بلند تلفظ می شود.

Mädchen mε:tçən

طرز نوشتاری آن در حروف فونتیک به صورت :ε می باشد

 

ö Ö

 

حرف Ö معادلی در زبان فارسی یا انگلیسی ندارد . کوتاه و بلند

 

 

ö کوتاه:

 

برای تلفظ آن باید لب‌های خود را گرد کرده و زبان را به پشت دندانهای پایینی بچسبانید و صدای اُ را تلفظ کنید تا کمی صدای او دهد.

Löffel lœfl لوفِل قاشق

Köln kœln کولن شهر کولن

طرز نوشتاری آن در حروف فونتیک به صورت œ می باشد

 

 

ö بلند:

شبیه به صدای او می باشد.

لبها را گرد کرده و صدای e را همراه با صدای o تلفظ کنید

böse bø:zə بووزه بدجنس

blöd blø:t بلوود خِنگ خُل

طرز نوشتاری آن در حروف فونتیک به صورت :ø می باشد.

 

 

Ü ü

 

حرف Ü معادلی در زبان فارسی یا انگلیسی ندارد . کوتاه و بلند.

 

 

ü کوتاه:

 

Glück glYk گلوک شانس

باید لب‌های خود را گرد کنید و صدای او و ای را به صورت کوتاه تلفظ کنید.

 

 

ü بلند:

Lüge 'ly:gə لوگه دروغ

 

 

 

تلفظ در زبان آلمانی خیلی مهمه و ترکیب های زیادی هستند که صداهای متفاوتی رو ایجاد می کنن و باید کم کم یاد گرفت پس فعلا نمی گم. :a030:

 

 

پ.ن: بعضی از مطالبی که می ذارم بخش هایی رو از سایت های دیگه برمی دارم تا زمان کمتری برای تایپ صرف کنم.:icon_redface:

  • Like 20
لینک به دیدگاه

خب ترکیب حروف زیادی توی زبان آلمانی هست که باید کم کم یاد بگیریم اما مهم ترین هاشون که پایه ای هستند و برای شروع آموزش واجبن رو توی این پست می گم براتون:w16:

 

1)

 

ch، "خ" و "ش" خونده میشه:

 

قبل از آن اگر a، o و u بیاید "خ" گفته می شود و در سایر مواقع "ش" خونده میشه.

 

مثل

 

kochen

کُخن

 

ich

ایش

 

2)

 

ß استست

 

همون "ss" هست و تلفظش "س" کشیده هستش.

 

3)

 

حرف s در ابتدای کلمه "اش" و "ز" خونده میشه و هیچ وقت "س" خونده نمی شه.

اگر بعد از s حرف صدا دار بیاد "ز" خونده میشه و در غیر این صورت "اش" .

 

مثل

 

Stuhl

اشتول

 

Symbol

زیمبل

 

 

4)

 

tsch ، "چ" خونده میشه.

 

مثل

 

Deutsch

دویچ

 

5)

 

sch ، "ش" و "اش" خونده میشه اگر اول کلمه بیاد "اش" و در غیر این صورت "ش" خونده میشه.

 

6)

 

chs ، صدای "x" داره.

 

مثل

 

sechs

زکس

 

 

مابقی بمونه برای بعد:icon_redface:

  • Like 16
لینک به دیدگاه

خب آخرین ترکیبی که تلفظ رو بهتون می گم تلفظ e و i در کنار هم هست:

 

1)

ei "آی" خونده میشه.

 

مثل

sein

زاین

 

2)

ie "ای" خونده میشه.

 

مثل

lieben

لیبن

 

خب فکر می کنم صحبت از حروف و تلفظ کافی باشه و بقیه ش رو در بین مباحث دیگه می گم تا خسته کننده نباشه:w16:

 

برای شروع به حرف زدن احتیاج به شناختن ضمایر فاعلی داریم:

ich من

du تو

er او مذکر

es او خنثی

sie او مونث

wir ما

ihr شما (صمیمی)

sie/Sie آنها / شما (رسمی)

 

 

فعل sein در واقع همون to be در انگلیسی هستش

 

bin

bist

ist

sind

seid

sind

 

مثال

 

Ich bin Kahroba.

من کهربا هستم.

 

Du bist faul.

تو تنبل هستی.

 

...

 

 

:ws37:

 

 

 

 

  • Like 16
لینک به دیدگاه

خب قبل از اینکه با سوال های مهمی مثل چند سالته؟ ساعت چنده؟ قیمتش چنده؟ آشنا بشیم باید اعدا رو بشناسم و بتونیم بگیم و بفهمیمشون.:w16:

 

 

[TABLE=width: 100%]

[TR]

[TD] صفر[/TD]

[TD] نول[/TD]

[TD] 0-null[/TD]

[/TR]

[TR]

[TD] یک[/TD]

[TD]آینس[/TD]

[TD]eins-1[/TD]

[/TR]

[TR]

[TD] دو[/TD]

[TD] سوای

[/TD]

[TD] zwei-2[/TD]

[/TR]

[TR]

[TD] سه[/TD]

[TD] دقای[/TD]

[TD]drei-3 [/TD]

[/TR]

[TR]

[TD] چهار[/TD]

[TD] فیِر[/TD]

[TD] vier-4[/TD]

[/TR]

[TR]

[TD] پنج[/TD]

[TD]فونف[/TD]

[TD]fünf -5[/TD]

[/TR]

[TR]

[TD] شش[/TD]

[TD] زِکس[/TD]

[TD]6- sechs[/TD]

[/TR]

[TR]

[TD] هفت[/TD]

[TD] زیبِن[/TD]

[TD]7 -sieben[/TD]

[/TR]

[TR]

[TD] هشت[/TD]

[TD] آخت[/TD]

[TD] acht-8[/TD]

[/TR]

[TR]

[TD] نه[/TD]

[TD] نُین[/TD]

[TD] neun-9[/TD]

[/TR]

[TR]

[TD] ده

[/TD]

[TD] سین

[/TD]

[TD] zehn-10[/TD]

[/TR]

[TR]

[TD] یازده[/TD]

[TD] اِلف[/TD]

[TD] elf-11[/TD]

[/TR]

[TR]

[TD] دوازده[/TD]

[TD] سوُلف

[/TD]

[TD]zwolf-12[/TD]

[/TR]

[/TABLE]

از عدد 13 تا 19

 

zehn + عدد

 

مثل

 

achtzehn

18

 

17 بدون en میاد و استثناست:

siebzehn

 

 

اعداد 40 و 50 و ... هم به این صورت ساخته می شوند:

 

zig + عدد

 

مثل

 

fünfzig

50

 

عدد 20 و 30 :

 

zwanzig

20

 

dreißig

30

 

در آلمانی بر خلاف زبان ما برای خواندن اعداد ابتدا یکان گفته می شه و بعد دهگان.

 

مثل

 

ein und dreßig

 

سی و یک

 

vier und vierzig

 

چهل و چهار

 

 

نمونه:

 

Ich bin 68 jahre alt.

 

ایش بین آخت اوند زکسزیش یاقه آلت.

 

من 68 ساله هستم.

  • Like 14
لینک به دیدگاه
  • 2 هفته بعد...

برای حرف زدن از همه چی مهم تر آشنایی با افعال و نحوه صرف کردن اونهاست.

مشخصه یک فعل (در حالت مصدری) در زبان آلمانی en در آخر واژه است و در جمله که فعل به صورت صرف شده میاد حرف ابتدای اون که همیشه با حروف کوچک نوشته می شه.

 

 

در زبان آلمانی چند نوع صرف فعل داریم که رایج ترینشون به این شکل هست:

 

Kommen

 

ich Komme

du kommst

er/es/sie kommt

wir kommen

ihr kommt

Sie/sie kommen

 

 

برای شروع حرف زدن یادگیری این نوع صرف فعل کافیه و ما بقی رو به مرور باید یاد گرفت :ws37:

  • Like 14
لینک به دیدگاه

خب تا الان با ضمیر و فعل و صرف فعل معمولی و عدد آشنا شدیم .

 

فرمول نوشتن یک جمله ساده:

 

 

مفعول/مسند/قید + فعل + فاعل (ضمیر)

 

مثال:

du bist klug

تو عاقل هستی.

 

Er trinkt Kaffee

 

او قهوه می نوشد.

 

 

الان دیگه باید کم کم جملات کلیدی و مهم رو یاد بگیریم:

Ich heiße mozhgan

Ich wohne in Berlin

Ich bin 22 jahre alt

Ich komme aus dem Iran

 

من مژگان هستم.

من در برلین زندگی می کنم

من 22 ساله هستم

من اهل ایران هستم

 

heißen معرفی کردن/ در اینجا هم معنی bin

wohnen زندگی کردن

kommen آمدن

 

این چند تا جمله رو حداقل توضیحی هست که باید به زبان آلمانی بتونید در مورد خودتون بدید و اگر الان از قواعد سر در نمیارید مهم نیست فقط حفظشون کنید.

 

 

پ.ن: حفظ کردن جملات قبل از یادگیری کامل یک زبان می تونه کمک زیادی به یادگیری بهتر و بیشتر بکنه و توانایی صحبت کردن رو بالا ببره پس تا جایی که میشه و می تونید جمله حفظ کنید. :w16:

  • Like 16
لینک به دیدگاه
  • 2 هفته بعد...

در زبان آلمانی فعل همیشه در جایگاه دوم قرار می گیره به غیر از یک مورد که اون هم برای سوالی کردن هست.

برای سوالی کردن یک جمله فعل به جایگاه اول میاد و فاعل دوم قرار می گیره

Du bist krank.

تو بیمار هستی

 

bist du krank?

آیا تو بیمار هستی؟

Ja, ich bin krnk.

بله، من بیمار هستم.

 

Sie möchten Tee

شما چای می خواهید.

 

möchten Sie Tee?

آیا شما چای می خواهید؟

nein, ich möchte kaffee.

نه، من قهوه می نوشم.

در زبان آلمانی دو نوع جمله پرسشی دارم

جملاتی که با تغییر جایگاه فعل و فاعل ساخته می شن و جوابشون هم بله یا خیر هست ( جملات بالا ) و جملاتی که با کلمات پرسشی مثل کجا؟ کی ؟ چه کسی و ... بیان می شن.

در جملات پرسشی نوع دوم، کلمه پرسشی در ابتدای جمله میاد و بقیه جمله مثل جملات نوع اول سوالی میشه

 

wie alt bist du?

چند سالته؟

 

was ist das?

اون چیه؟

  • Like 13
لینک به دیدگاه

تنها قله ای که توی زبان آلمانی هست و کسی که می خواد آلمانی یاد بگیره باید بتونه اونو فتح کنه آرتیکل هستش.

در آلمانی همۀ اسامی دارای جنسیت(مذکر – مونث – و یا خنثی ) هستند.که در بیشتر موارد این مسئله به هیچ چیزی ربط ندارد( از هیچ قانونی پیروی نمیکند) و باید آنها را همراه خود اسامی حفظ کرد.

 

آرتیکل ها دو دسته معین و نامعین دارن که توی این پست فقط آرتیکل های معین رو معرفی می کنم.

 

اسامی مذکر دارای آرتیکل معین der

اسامی مونث دارای آرتیکل معین die

اسامی خنثی دارای آرتیکل معین das

 

مثال:

 

die frau

خانم

 

der mann

آقا

 

das auto

ماشین

ارتیکل ها کاملا بی قاعده هستن و فقط توی چند مورد استثنا میشه قانونی براشون تعریف کرد، پس تا جایی که میشه باید واژه ها رو با آرتیکلشون حفظ کنیم چون اگه آرتیکل ندونیم نمی تونیم سایر قوانین گرامری رو رعایت کنیم.

 

 

پ.ن:

http://www.noandishaan.com/forums/thread51623.html

  • Like 12
لینک به دیدگاه

تا الان چیزهایی که توی این تاپیک گفته شده برای گفتن جملات ساده و کار راه انداز آلمانی کافی هستش اما خب هیچ کجای دنیا بی مقدمه نمی شه حرف زد و کسی که این کار رو می کنه بی ادب تلقی میشه پس قبل از اینکه بریم سراغ مکالمات ساده باید با یک سری اصطلاحات و کلمات و جملات ضروری آشنا بشیم.

1.

 

سَلام

Hallo

Tag

 

خدافظ / بای بای(خداحافظی خودمونی)

Tschüs

2.

 

بله

Ja

 

خیر

Nein

3.

 

صبح بخیر

Guten Morgen

5_11

 

روز بخیر

Guten Tag

11_16:30

 

عصر بخیر

Guten Abend

6_12

 

شب بخیر

Gute Nacht

12 (پیش از خواب)

 

پ.ن: این ساعات حدودیست.

4.

 

معذرت میخوام

Entschuldigung

 

خواهش می کنم!

Bitte!

 

لطفا!

Bitte!

 

متشکرم

Danke

5.

حال شما چطور است؟ (رسمی)

Wie geht es Ihnen?

چالت چطوره؟ (غیر رسمی)

Wie geht's?

 

خب با دونستن این ها و مطالبی که توی پست های قبل گفته شد می تونیم مکالمات کوتاه مفیدی داشته باشیم.

:w16:

  • Like 9
لینک به دیدگاه

هر کدوم از دوستان عزیز که تا الان تاپیک رو دنبال کردن دیگه تا الان متوجه شدن که آیا به زبان آلمانی علاقه دارن یا نه و از طرفی دوستانی که قصد جدی برای یادگیری آلمانی رو دارن فهمیدن که آیا خودشون می تونن به صورت خود خوان این زبان رو یاد بگیرن یانه، به همین خاطر الان دو تا کتاب معروف برای یادگیری زبان آلمانی که تو اکثر آموزشگاه ها تدریس میشن و کمک خوبی برای یادگیری این زبان زیبا هستن رو معرفی می کنم.

 

اولی Studio هست که کتاب بسیار خوبیه و برای شروع باید Studio A1 رو تهیه کنیم.

دومی Tangram هستش که این کتاب هم سطوح مختلفی داره که با توجه به روند این تاپیک اولین کتاب A1/1 رو باید تهیه کرد.

 

البته من از روی تجربه خودم می گم که اشتودیو برای یادگیری و تانگرام برای تمرین خوبه یعنی کتاب درسی استودیو آ آینس و اوبونگ هفت تانگرام آ آینس رو برای شروع تهیه کنید.:ws37:

 

 

خب دیگه باید تمرین حرف زدن رو شروع کنیم

یه دیالوگ کوتاه از کتاب اشتودیو با دخل و تصرف براتون می ذارم.

 

Hallo Silva!

Hallo Carol! Wie geht's?

Danke, gut. Trinken Sie einen kaffee?

Ja, gern.

Okay. Und woher kommst du?

Ich komme aus Milano. Warst du schon mal in milano?

Nein. Wo ist denn das?

Das ist in Italien.

Ach, Ja.

Warst du schon mal in Italein?

Ja. Ich war in Rom.

  • Like 9
لینک به دیدگاه

قبلا در مورد جملات پرسشی نوشتم اما چون کلمات پرسشی بسیار مهم هستن این پست رو به معرفی اونها و مثال زدن جملات پرسشی که با استفاده از اونها ساخته شدن اختصاص میدم.

[TABLE]

[TR]

[TD]چه...؟[/TD]

[TD]Was...?[/TD]

[/TR]

[TR]

[TD=width: 217]کی...؟ چه وقت...؟[/TD]

[TD=width: 123]Wann...?[/TD]

[/TR]

[TR]

[TD=width: 217]کجا...؟ کدام محل...؟[/TD]

[TD=width: 123]Wo...?[/TD]

[/TR]

[TR]

[TD=width: 217]چه کسی...؟[/TD]

[TD=width: 123]Wer...?[/TD]

[/TR]

[TR]

[TD=width: 217]به کجا...؟

 

چطور...؟[/TD]

[TD=width: 123]Wohin...?

Wie...?[/TD]

[/TR]

[TR]

[TD=width: 217]چرا...؟

 

مثال:

 

 

?Wann ist die Party

مهمانی چه زمانیست؟

 

 

?Wo ist Ihr Vater

پدر شما کجاست؟

 

 

?Was ist das

آن چیست؟

 

 

?Wer schaut den Film

چه کسی فیلم رو تماشا می کنه؟

 

 

?Wohin geht jetzt Monika

[/TD]

[TD=width: 123]warum...?

[/TD]

[/TR]

[/TABLE]

مونیکا به کجا می رود؟

 

?Wie gehst du zur Schule

چطور به مدرسه رفتی؟

 

 

?Warum bist du zu Hause

چرا تو در خانه ای؟

 

برای سوال پرسیدن در مورد اندازه و مقدار هر چیز از ترکیب Wie و... استفادع می کنیم :

 

wie viel?

چندتا

wie lange?

چقدر وقته

Wie alt؟

چند سال

...

 

 

نکته:

wie viele و wie viel هر دو برای شمارش به کار می­روند.

 

wie viele برای اسمهای قابل شمارش یعنی تعداد اما wie viel برای اسمهای غیرقابل شمارش یعنی مقدار به کار برده می­شود.

  • Like 9
لینک به دیدگاه

قبل از شروع کردن به ساخت جملات 2 فعلی و یا شناخت جهت ها و ساعت و ... آرتیکل نا معین رو باید بگم:

Das / Der ------------> ein

Die -----------> eine

 

در واقع منظور از معین و نا معین همون اسم معرفه و نکره هستش.

وقتی که می گیم

Die Frau

منظورمون خانمی هست که می دونیم کیه.

و زمانی که می گیم

Eine Frau

منظورمون یه خانمه، خانمی که می تونه هر کسی باشه.

 

در زبان آلمانی دو روش برای ساخت جملات منفی هستش که یکی از این نوع جملات به وسیله ی آرتیکا های نامعین ساخته میشه به این صورت که جمله منفی کاملا مشابه جمله مثبت نوشته میشه و فقط ابتدای آرتیکل نامعین حرف k قرار می گیره.

 

مثال:

Das ist ein buch.

این یک کتاب است.

Das ist kein buch.

این یک کتاب نیست.

 

ein ------------> kein

eine -----------> keine

 

 

 

از الان به بعد پست هایی که می ذارم و مطالبی که می نویسم موضوع محور میشن یعنی با توجه به موضوعاتی که برای گفتگوهای معمول هستش افعال و واِژه های لازم رو معرفی می کنم و در کنارش قوانین نوشتاری رو هم توضیح می دم :w16:

  • Like 11
لینک به دیدگاه
  • 2 هفته بعد...

سعی می کنم توی پست هایی که از این به بعد می ذارم علاوه بر آموزش یک نکته و یا گرامر، متن ها و یا مکالمات کوتاه رو برای آشنایی بیشتر قرار بدم:w16:

 

Wo warst du gestern?

gestern war ich in Hamburg, und du?

Ich war in Tehran.

Warst du schon mal in Bermmen?

nein, wo ist denn das?

in Deutschland.

 

پ.ن: معنی واژه ها و جملات این متن ها و مکالمات رو نیم نویسم در صورت نیاز می تونید از مترجم آنلاین انجمن استفاده کنید.:a030:

 

 

جهت ها:

 

Norden

شمال

Westen

غرب

Osten

شرق

Süden

جنوب

 

برای بیان موقعیت جغرافیایی از این جهت ها به دو صورت استفاده می کنیم:

 

1.

 

von+ جهت + im

 

Basel liegt im norden von schweiz.

 

 

2.

 

حذف en و اضافه کردن lich به نام جهت و قرار دادن در جمله به این صورت:

 

Von + جهت

 

Stuttgart ist Südlich von Deutschland.

 

* جهت های فرعی هم به روش 2 بیان میشن.

nordwestlich

nordöstlich

 

südwestlich

südöstlich

 

Berlin liegt nordöstlich von Deutschland.

  • Like 8
لینک به دیدگاه
  • 2 هفته بعد...

یکی از مباحث ساده و در عین حال مهم هر زبان نحوه خوندن و بیان کردن ساعت هستش به همین خاطر این پست رو به معرفی انواع بیان ساعت اختصاص می دم.

 

 

ساعت رسمی

 

ابتدا عدد ساعت و بعد دقیقه اون گفته میشه

 

bt6herbiocrn7cqix2x1.png

 

ساعت غیر رسمی

 

از دقیقه 1 تا 20

 

98vzzbsfb8yfx7cif6pa.png

 

از دقیقه 20 تا دقیقه 40

 

c0rnxro2by0s1nf8eocj.png

 

از دقیقه 40 تا 59

 

f8ej6y8ilics4qcefx0.png

uhr ساعت

vor قبل

nach بعد

Wie viel uhr ist es?

Wie spat ist es?

ساعت چنده؟

  • Like 6
لینک به دیدگاه
  • 1 ماه بعد...

بعد از آشنا شدن با ساعت ها و نحوه بیان اونها باید با نحوه استفاده از اون ها در جملات آشنا بشیم.

 

برای گفتن اینکه در چه ساعتی کاری انجام شده از um استفاده می کنیم.

 

به طور مثال :

Ich gehe um 5 uhr aus.

من در ساعت 5 بیرون میرم.

و برای بیان از کی تا کی از von و bis استفاده می کنیم.

 

به طور مثال:

Ich war von 2 uhr bis 4 uhr im kurs.

من از ساعت 2 تا ساعت 4 در کلاس بودم.

بعد از ساعت ها باید با ایام هفته آشنا بشیم.

der Montag

دوشنبه

der Dinenstag

سه شنبه

der Mittwoch

چهارشنبه

Der Donnerstag

پنجشنبه

Der Freitag

جمعه

Der Samstag

شنبه

der Sonntag

یکشنبه

 

برای استفاده از روز ها در جملات از am استفاده می کنیم.

 

به طور مثال:

Am freitag war ich krank.

در جمعه من بیمار بودم.

Ich war am freitag krank.

 

 

پ.ن: مثال بالا رو به دو صورت نوشتم چون می خواستم این نکته رو بگم که قید زمان توی دو تا مکان می تونه قرار بگیره اول یا سوم جمله و در واقع با فاعل جا به جا میشه یعنی وقتی فاعل اول جمله میاد قید زمان توی جایگاه سوم قرار می گیره و وقتی قید زمان اول میاد فاعل در جایگاه سوم قرار می گیره و فعل همیشه در جایگاه دوم هستش.

  • Like 4
لینک به دیدگاه

توی این پست فقط یه متن کوتاه می ذارم بخونید و سعی کنید بدون معنی کردن واژه ها معنی کلی متن رو بفهمید و بعد برید سراغ ترجمه و ببینید چقدرش رو متوجه شدید.:ws37:

 

این کار یه تمرین خوب برای یادگیری زبان هست چون که همه واژه های یه زبان رو مسلما نمیشه به این زودیا یادگرفت اما میشه معنی کلی رو فهمید.

 

Rosa Echevarzu ist Sekretärin. Sie lernt deutsch im Goethe-Institut in La Paz in Bolivien. Sie kommt aus Santa Cruz. Rosa hat zwei kinder, Juan und Lisa. Sie gehen in die Schule Santa Barbara in La Paz.

Sie lernen Englisch. Rosa möchte Deutsch sprechen. Sie sagt: " Die Deutschkurse im Goethe-Institut sind interessant und gut für meine Arbeit. "

  • Like 4
لینک به دیدگاه
  • 1 ماه بعد...

بعد از چند مدت که نبودم بالاخره تونستم خودم رو برسونم از این به بعد سعی می کنم تاپیک رو زود به زود آپ کنمwinksmiley02.gif

 

 

توی این پست می خوام گذشته دو تا فعل کاربردی و مهم زبان آلمانی رو معرفی کنم.

 

1) sein

 

ich bin ----> ich war

 

du bist ----> du warst

 

er/es/sie ist ----> er/es/sie war

 

wir sind ----> wir waren

 

ihr seid ----> ihr wart

 

sie/Sie sind ----> sie/Sie waren

 

 

 

 

2) haben

 

ich habe ----> ich hatte

 

du hast ----> du hattest

 

er/es/sie hat ----> er/es/sie hatte

 

wir haben ----> wir hatten

 

ihr habt ----> ihr hattet

 

sie/Sie haben ----> sie/Sie hatten

 

 

 

گذشته این 2 تا فعل خیلی کاربرد داره حتما همین حالا که دارید این پست رو می خونید حفظشون کنید.

  • Like 4
لینک به دیدگاه

توی پست 14 یک نوع از منفی کردن جمله رو گفتم توی این پست نوع دوم که کاربردی تر هست رو می گم

 

زمانی که فصد داریم یک فعل رو به صورت منفی بیان کنیم از nicht یا nichts استفاده می کنیم که هر دو یک مفهوم دارن اما nichts شدت بیشتری داره و با اصلا معنا میشه.

جایگاه این واژه ها همیشه بعد از فعل و اکثر مواقع آخر جمله هست مگر اینکه فعل دو قسمتی باشه یا زمان جمله گذشته باشه یا ...

 

 

مثال:

Ich war nicht krank.

من بیمار نبودم.

 

Du bist nicht allein.

تو تنها نیستی.

 

Ich mag nicht Apfel.

من سیب دوست ندارم.

 

Ich mag nichts Apfel.

من اصلا سیب دوست ندارم.

Ich kann heute nicht.

Sie sind nicht breit.

liebst du nicht salad?

  • Like 4
لینک به دیدگاه
×
×
  • اضافه کردن...