رفتن به مطلب

حیاط خلوت من


ارسال های توصیه شده

سلام:icon_gol:

 

 

دیروز رفتم ثبت نام!

یه حالی بود کلا

همون دم در یه جعبه شیرینی گذاشته بودن و همراه ها رو بالا راه نمیدادن و کلی چشم به سمت جعبه شیرینی بود!!!

من نمیدونم کی تونست بخوره بالاخره:banel_smiley_4:

 

رفتیم بالا، 3-4تادختر و یه پسر تو باجه اول بودن

یه پرونده دست دختره بود،دیدم هم رشته ایم

کلی ذوق کردم تو دلم و گفتم بهش ما با هم هم رشته ایم. با بی ذوقی تمام گفت: آره

من تو اون لحظهicon_razz.gifwhistle.gif

 

بعدش رفتیم پیش کارشناس آموزشمون که آقا بود

خیلی ماه بود

از این کار راه بندازا

گفت هفته دیگه شروع میشه و اگه میخواین دودر کنین که نیاین اما از 30ام بیاین حتما

هوراhapydancsmil.gif

 

 

کلی بهش غر زدم از همون اول که با این مسیر رفت و آمد دانشکدتون:whistle:

 

 

 

رفتیم برا انتخاب واحد

کسی نبود بگه آقا اینو بردار، اونو بردار!!!

بالاخره یه خانوم رو دیدم که راهنمایی کرد و انتخاب واحد برامون:ws3:

باهاش یه درس دارم این ترم.خانوم خوبی بود:ws37:

فعلا 5روز هفته رو کلاس دارمw58.gif

 

 

 

رفتم سایت و مشکل داشتم برا ثبت درس ها!!!

از همون دختر بی ذوقه پرسیدم چی کار کنم، اشتباه راهنماییم کردicon_pf%20(34).gif

هیچی دیگه مجبور شدم برم سراغ کارشناس شماره2 که خانوم بود، از اون گند دماغا با اون اخلاقش

گفت دیر اومدی، شنبه بیاvahidrk.gif

 

خلاصه کلام اینکه کارو راه انداخت، دوتادرس ارور ظرفیت تکمیل داد:banel_smiley_4:

من نمیدونم این دوتا درس انقد خواهان داره که ظرفیتشو کمتر از تعداد قبولیا میذارن؟:ws52::whistle:

 

 

 

آخرشم با لپ تاپم رفتم اتاق اون کارشناس آقاهه و بااینکه داشت میرفت، سیستمشو روشن کرد و کارم درست شدhapydancsmil.gif

 

دیگه به دو تا کار آخر نرسیدم چون کارمندای وقت شناس، سر ساعت 4، اتاقا رو بسته بودن و رفته بودن

من واقعا میخوام بدونم صبح ها هم سر ساعت 8 تو اتاقن؟:banel_smiley_4:

 

 

 

5شنبه21شهریور92

ساعت10:15صبح

  • Like 18
لینک به دیدگاه
  • پاسخ 80
  • ایجاد شد
  • آخرین پاسخ

بهترین ارسال کنندگان این موضوع

بهترین ارسال کنندگان این موضوع

سلام:icon_gol:

 

امروز بعد از دو روز از شروع کلاس ها، با کلی ذوق و رد شدن از زیر قرآن رفتم دانشکده، یه پشه هم نبودw58.gif

 

با اینکه آماده نبودم برا کلاس اونم بعد از دوسال دوری، اما حالم گرفته شد!hanghead.gif

انصافا ما چی کشیدیم دوران لیسانس، بعضی از دانشجوها که کلمه "تق و لق" کاملا براشون نمود واقعی داشت، چی کشیدن!!!!!!:banel_smiley_4:

 

اگه همون دانشگاه قبلیم قبول شده بودم، کلاسامون شروع شده بود هیچی، تاریخ امتحان میان ترم مون هم معلوم بودicon_razz.gif

تنها کار +ای که کردم، از همون خانوم خوش اخلاقه!!!کارت دانشجوییم رو گرفتم....پیش به سوی کرایه فیلم از کلوووووووووووووووووووووپ:hapydancsmil::ws3:

 

 

 

 

دوشنبه25شهریور1392

ساعت17:26بعدازظهر

  • Like 16
لینک به دیدگاه

سلام:icon_gol:

 

روز اول کلاس ها

تک کلاس روز اول هفته....درس ریاضی مهندسی پیشرفته

تشکیل شد در حدتیم ملی اسپانیا!!!icon_pf%20(34).gif

 

 

 

 

کلی گشتم کلاسو پیدا کردم

تو دانشکده خودمون نبود و تو خود دانشکده مهندسی شیمی و عمران پردیس مرکزی بودیم

نفر اولی بودم که رسیدم:ws28:

 

 

دخترا یکی یکی اومدن و با هم رفیق شدیم .هرکی از یه جایی بود خداروشکر:banel_smiley_4:

دیدیم هی پسر داره میاد تو کلاس در حالیکه ما روز ثبت نام اصن پسر ندیدیمw58.gif

 

 

 

 

9:05 شد که استاد تشریف آوردن داخل و خانوم بودن(من به شخصه فکر میکردم آقا باشن)

به دلم نشست اما خب درسش، نه!!!hanghead.gif

بعد دو سال سرکلاس بودم و قبلش گفتم نکنه هیچی حالیم نباشه!:ws37:

 

شروع به مرور کرد و حدود20-30 تا اسلاید رد کرد رفت:whistle:

با بچه های داروسازی و بیوتکنولوژی سر یه کلاس بودیم.خودمون فقط 2تا پسر داریم:ws3:

 

 

T.A هم معرفی شد و آخر جلسه اومد

تجربه نشون داده این دستیارا یا خیلی مخن یا کلا تعطیلن. این به نظر میومد جزء دسته دوم باشه:w16:

 

 

 

 

شنبه30شهریور1392

ساعت12:40ظهر

  • Like 16
لینک به دیدگاه
  • 3 هفته بعد...

وااااااااااااااااااااااای عاشق رادیو 7ام:ws37:

همین الان بهترین کتاب دوران کودکیمو نشون داد به عنوان یادآوری خاطرات

"گربه من نازنازیه همش به فکر بازیه"

gorbe.jpg

 

دلم برا اون زمانا تنگ شدsigh.gif

چه دورانی بود...انگار خواب بود و غیر قابل تصورhanghead.gif

 

 

راستی سلام:icon_gol:

 

 

 

 

چهارشنبه17مهر1392

ساعت23:48 شب

  • Like 14
لینک به دیدگاه

سلام

 

یعنی خدا نکنه آدم دلشو برا یه چی صابون بزنه و همون چی، حالشو بگیرهhanghead.gif

رفتیم سینما

یعنی حیف وقت!

 

بعد میگن چرا فعالیت فرهنگی ندارن مردم و از این حرفاicon_razz.gif

خب آدم درست حسابی توروخدا یه حداقلی برا فیلماتون تعریف کنینw000.gif

 

 

از همین تریبون اعلام میکنم

میخواین برین سینما، برین "هیس، دخترا فریاد نمیزنند"

و

نرین"پل چوبی"

:a030:

 

 

پنجشنبه18مهر1392

ساعت18:15عصر

  • Like 14
لینک به دیدگاه
  • 2 هفته بعد...

سلام:icon_gol:

 

کلی حرف دارم برا گفتن

اما انقد کار دارم این روزا که به خیلی از کارای دیگم نمیرسم:banel_smiley_4:

 

اصلا وقت آزاد ندارم برای انجام کار اضافهsigh.gif

البته همیشه دوس داشتم این حالت رو داشته باشم، تا اینکه کلی وقت داشته باشم برا کار اضافه:ws3:

فعلا تفریحم شده دیدن اخبار ورزشی ساعت 14:30 شبکه خبر....کلی باهاش حال میکنم:ws37:

 

 

ساعت14:50ظهر

شنبه27مهر1392

  • Like 13
لینک به دیدگاه
  • 3 هفته بعد...

سلام:icon_gol:

این شکستن انگشت لعنتی(شایدم شکستن لعنتی ه انگشت:ws3:) از کارو زندگی انداختتم

البته بیشتر از زندگی!!!

خدا پدر اونی که ایده ماشین ظرفشویی رو داد، بیامرزه:whistle:

 

سعی میکنم خیلی باهاش کار نکنم. اما خب سوار مترو شدن و اون وضع سوار شدن عزیزان در ایستگاه هایی که خط ها عوض میشن، یه ذره دلهره آوره برامicon_pf%20(34).gif

دیگه داریم میسازیم باهاش...

 

 

دانشگاه هم همه چی عالیه

فقط وقتش کمه و نمیرسم به همش

لطفا وقتشو زیاد کنین، ممنون میشم:ws37:

 

دست خودمو پژوهشگاه بند کردم که اونجا هم فوق العادس و لذت بخش:w16:

 

 

روال عادی زندگی همچنان ادامه دارد...

خدایا شکرت

 

 

 

پنج شنبه 16/8/92

ساعت 10:44 قبل از ظهر

  • Like 14
لینک به دیدگاه
  • 4 هفته بعد...

سلام:icon_gol:

 

چقده بده که آدم بخواد حقشو بگیره اما همه فکر کنن تویی که داری زور میگی

امروز امتحانی که من براش چندروز قبلمو گذاشتم و از یه سری کارهای دیگم زدم، عقب انداختن!!!sigh.gif

حالا اون کارهام اولویت دارن و تاریخشون نزدیک تر شد و من هنوز هیچ کاری براشون نکردمicon_pf%20(34).gif

 

انقد عصبانیم از استاد که دیگه خودشم فهمید و گفت "من میترسم یه اتفاقی برام بیفته و عذاب وجدان بگیرم بس که ایشون(من) از دستم ناراحته"

امیدوارم حداقل بفهمه که حق با من و معدود افرادی بوده که برنامه ریخته بودیم و مخالف بودیم با تغییر تاریخ امتحان!icon_razz.gif

 

 

اعصابم خرده....

 

 

 

 

شنبه 9آذر1392

ساعت 14:33 ظهر

  • Like 14
لینک به دیدگاه
  • 2 هفته بعد...

سلام:icon_gol:

 

 

قرعه کشی جام جهانی هم که انجام شد

من که دوس داشتم با اسپانیا هم گروه شیم:ws37:

اما خب آرژانتین هم تیم بدی نیس:w02:

 

 

یعنی انقد ناراحت شدم از اون بی فرهنگ هایی که کلی هم ادعاشونه و رفتن صفحه مسی رو به گند کشیدن!:icon_pf (34):

واقعا هیچ وقت فرهنگ رو نمیشه به جامعه تحمیل کرد و تا خودشون ابراز تمایل نکنن و نرن سمتش، تو همون فقر فرهنگی میمونن:icon_razz:

خودم ادعای بافرهنگی نمیکنم اما انقد دیگه شعورم میرسه که بدونم این کارا چه عواقبی داره:banel_smiley_4:

یعنی خدا خدا میکردم کاش اونی که براش این خزعبلات رو ترجمه میکنه، به یاد داماد آقای پروین، یه حالی به ماها بده و از خوش صحبتی و بافرهنگی ه ایرانیا یاد کنه:5c6ipag2mnshmsf5ju3

 

 

عذر میخوام اینجا یه کم جوش خشمناک شد! اما کاش اون عده می فهمیدن!کاش...:sigh:

 

 

 

پ.ن: این همسایه مسن ما هم صدای رادیوشو انقد زیاد کرده که از دیوار هم رد میشه:banel_smiley_4:

 

 

دوشنبه12آذر1392

ساعت 14:08 ظهر

  • Like 11
لینک به دیدگاه
  • 2 هفته بعد...

سلام:icon_gol:

 

 

آخـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــیش:w16:

امروز بعد از حدود سه ماه درگیری درسی و خوندن مقاله و درست کردن پاورپوینت های ارائه ها و دادن امتحانات میان ترم، با بچه ها رفتیم بیرون(همکلاسی های ارشد)

خیلی خیلی خوش گذشت:hapydancsmil:

 

 

 

اصن فرجه ها رو گذاشتم با دوستام برم بیرون:ws3:

 

اینا یه دسته بودن، قراره با دوستای دوره لیسانس، دبیرستان و همچنین نیز با گروه ردپا برم بیرون تو دوهفته آینده:ws37:

وقت شد، درسم میخونم:w02:

 

 

 

 

سه شنبه 26آذر92

22:03 شب

  • Like 9
لینک به دیدگاه

سلام:icon_gol:

 

یلدای امسال هم گذشت و ما دونفری این شب رو سپری کردیم:w16:

از اینکه خودمون بودیم خیلی خوشحالم...همیشه دونفر بودن رو ترجیح میدم مخصوصا تو مناسبت ها:ws37:

اینم خوردنی هامون:

4w2k8fugc9rwgtmmn18e.jpg

 

 

 

خبر ناراحت کننده دیروز، فوت زن بنیامین بهادری بود:sigh:

واقعا ناراحتش شدم

خدا بهش صبر بده:hanghead:

 

 

یک شنبه1دی92

ساعت15:40 بعدازظهر

  • Like 17
لینک به دیدگاه

سلام:icon_gol:

 

 

 

از این ماه خیلی بدم میاد

خیلی زیاااااااااااااااااااد

خاطره خوبی از این ماه ندارمhanghead.gif

همیشه این ماه با خبر بد برام همراه بوده

امیدوارم این ماه درسال 92 به خوبی سپری شه

هرچند سایه سنگین اتفاقات قبلی روی زندگیم و در خاطرم هستsigh.gif

 

 

 

 

دوشنبه2دی92

ساعت16:17بعدازظهر

  • Like 14
لینک به دیدگاه

سلام:icon_gol:

 

 

 

چند وقتی ه که این بیت شعر افتاده تو دهنم در حد تیم ملی اسپانیا

"گلچین روزگار عجب باسلیقه است......می چیند آن گلی که به عالم نمونه است"

 

 

دوستم ناراحت بود و میگفت که آره، عمش حالش خوب نیست و خیلی نگرانشه

منم بی اختیار شروع کردم به خوندن این بیت شعرicon_pf%20(34).gif:whistle:5c6ipag2mnshmsf5ju3z.gif

 

 

یعنی آبروم رفت

حداقلش این بود که میدونست افتاده تو دهنم و دست خودم نبودهhanghead.gif

 

 

 

 

سه شنبه3دی92

ساعت12:13 ظهر

  • Like 15
لینک به دیدگاه

سلام:icon_gol:

 

 

 

امروز ظهر با سوال همیشگی "ناهار چی درست کنم" مواجه بودیم که گفتیم پلو شوید با تن ماهیhapydancsmil.gif

هیچی دیگه

ساعت 3 بعدازظهر بود.....

اومدم تن ماهی ها رو باز کنم، دیدم تیره هستن!:ws52:

گفتم نکنه فاسد شدن

بو میکنم، میبینم قلیه ماهی بوده:ws28:

 

هیچی دیگه با پلو شوید، قلیه ماهی خوردیم:whistle:

بد نبود اتفاقا

امتحان کنین:w02:

 

 

 

 

جمعه6دی92

ساعت16:28 بعدازظهر

  • Like 16
لینک به دیدگاه

سلام

:icon_gol:

امان از فصل امتحانا

الان همه درگیرن به نوعی

یا دانشجو هستن و مشغول امتحانات پایان ترم و یا کنکوری هستن و درحال مرور....

 

خدا به داد هممون برسه:ws3:

 

 

هفته آینده که کلا 5 روز میشه امتحان برگزار کرد، 4تا امتحان دارمicon_pf%20(34).gifTAEL_SmileyCenter_Misc%20(305).gif

لا مصبا که وقت بدین برا نفس کشیدنw000.gif

 

 

 

امتحانو بیخیال...

هوا رو بچسب که دیروز یه برف خیلی خوشگل اومدhapydancsmil.gif

خدایا بازم از این حال ها بهمون بده:ws37:

 

 

پ.ن: هفته دیگه همچین روزی یادآور یه روز تلخ ه.....

 

 

 

 

پنج شنبه12دی92

ساعت18:48دقیقه شب

  • Like 14
لینک به دیدگاه

سلام:icon_gol:

 

هفته سختی بود

4تا امتحان تو 5 روز!!!

 

 

8سال پیش همچین شبی حال خوبی نداشتم

از اون موقع تا الان و تا زمانی که زندم هم همیشه نبودشو تو زندگیم احساس میکنم

خدایا خودت مراقبش باش و بگو که چقد دوسش دارم...hanghead.gif

 

 

 

 

 

چهارشنبه 18دی1392

ساعت22:35 شب

  • Like 11
لینک به دیدگاه

لعنت به دقایق بین 9:30 تا 9:35 صبح 8 سال پیش امروز که فهمیدی در آستانه مرگ هستی

اگه میدونستم قراره چه اتفاقی بیفته، نمیذاشتم بری و تنهامون بذاری

نمیدونم آدم بدونه که قراره 5دقیقه دیگه بمیره، چه حسی داره

اما مطمئنا برای اطرافیانش و کسایی که دوسش دارن، بدترین 5دقیقه زندگیشونه

 

شما بهترین کارو کردین، گفتن "اشهد" در آستانه ورود به دنیای باقی....

 

 

عاشقتم

حواست بهمون باشه و کمکمون کن:icon_gol:

 

 

 

پنج شنبه...........

ساعت9:44 صبح

  • Like 10
لینک به دیدگاه

سلام:icon_gol:

 

 

فردا آخرین امتحانمه

خوشحالم

این تقریبا 8 روز سخت بود انصافا

خوندن مطالب حفظی برای امتحان

اینکه خودتو عادت بدی به حفظی خوندن بعد این همه سال حل و تحلیل مسائل

 

 

 

ایشالا نتیجشم خوب باشه

امیدوارم:ws37:

 

 

 

 

یکشنبه22دی 1392

ساعت 12:10 ظهر

  • Like 8
لینک به دیدگاه

سلام:icon_gol:

 

 

 

امتحانای این ترم هم تموم شد و نمره اول هم اعلام شد امروز

 

خدایا شکر:ws37:

 

 

 

دلم برای دوستام تنگ میشهhanghead.gif

کلا خیلی حس خاصی ندارمsigh.gif

 

 

 

 

دوشنبه23دی1392

ساعت21شب

  • Like 6
لینک به دیدگاه

×
×
  • اضافه کردن...