S a d e n a 11333 اشتراک گذاری ارسال شده در 17 خرداد، ۱۳۹۲ حق عبارت است از توانائی انسان بر چیزی یا بر انسانی دیگر. عینی چیزی است كه وجود خارجی دارد و موضوع حق میشود، مثل حق مالكیت. حق عینی یكی از اقسام حقوق مالی و در اصطلاح مالی است كه متعلق آن عین خاص میباشد. پس حقی كه شخص به طور مستقیم و بیواسطه نسبت به چیزی پیدا میكند و میتواند از آن استفاده نماید، حق عینی نام دارد. عناصر حق عینی 1) شخصی كه صاحب حق است. 2) چیزی كه موضوع حق قرار دارد. انسان برای ادامه زندگی به اشیاء خارجی نیاز دارد و حق دارد از آنها استفاده نماید. این استفاده و انتقاع از دو راه ممكن است: الف) مال مورد نیاز بیواسطه و مستقیم مورد استفاده قرار گیرد که به آن حق عینی اطلاق میشود. ب) صاحب حق آن را به وسیلۀ دیگری اعمال كند که به آن حقوق دینی گفته میشود؛ که دارای سه عنصر متعهد، متعهدله و تعهد یا مدیون، دائن و دین میباشد. كاملترین نوع حق عینی، مالكیت است كه به موجب آن مالك، حق همه گونه انتفاع و تصرف در ملك خود را دارد. اقسام حق عینی الف) حق عینی اصلی: حقوقی كه به طور مستقل به چیزی تعلق گرفتهاند، یعنی خود به صورت مستقل مورد احتیاج و استفادۀ بشر است، مثل حق مالكیت. ب) حق عینی تبعی: حقوقی كه به موجب آن عین معینی، وثیقۀ طلب صاحب حق قرار دارد و به او حق میدهد كه در صورت خودداری مدیون از پرداخت دین، طلب خود را از آن محل وصول نماید، مثل طلبكاری که به خاطر اطمینان از پرداخت دین، مالی را از بدهكار به رهن میگیرد و بدین طریق نسبت به آن مال، حق تقدم پیدا میكند و میتواند با رعایت مقررات طلب خود را از طریق مال مورد رهن وصول نماید. حق طلبكار نسبت به مال مرهون كه یك حق عینی است، حق مستقلی نیست بلكه تابع دین است و با سقوط دین، آن حق نیز از بین میرود. به طوری كه از مادۀ 29 قانون مدنی نیز چنین بر میآید: اشخاص نسبت به اموال سه حالت دارند؛ 1) مالكیت (اعم از عین یا منفعت) 2)حق انتفاع 3) حق ارتغاق تفاوت حق عینی اصلی با تبعی 1)در حق عینی اصلی، صاحب حق به طور كامل یا ناقص از منافع مال خود میتواند استفاده كند ولی در حق عینی تبعی مثل منافع مال مورد رهن، متعلق به مالك رهن و بدهكار میباشد و كسی كه حق عینی تبعی بر مال مورد رهن دارد، نمیتواند از منافع مال مورد رهن استفاده نماید؛ مثلاً اگر رهن خانه بود نمیتواند از اجاره یا سكونت آن استفاده نماید. 2)حق عینی تبعی، مستقل نیست و در صورت پرداخت دین از بین میرود ولی حق عینی اصلی تابع هیچ دینی نیست و اصالت دارد. منابع: 1) عمید، حسن؛ فرهنگ فارسی عمید، تهران، امیر کبیر، 1381، چاپ بیست و دوم، ماده عین. 2) لنگرودی جعفری، محمد جعفری؛ ترمینولوژی حقوق، تهران، کتابخانه گنج دانش، 1385، چاپ شانزدهم، ص 223، ش 1780. 3) طاهری، حبیبالله؛ حقوق مدنی 2 و1، قم، جامعه مدرسین، 1376، چاپ دوم، ص 194. 4) كاتوزیان، ناصر؛ دورۀ مقدماتی حقوق مدنی (اموال و مالكیت)، تهران، نشر میزان، 1382، چاپ ششم، ص 14. 5) صفائی،سید حسین، دورۀ مقدماتی حقوق مدنی، تهران، نشر میزان، 1382، چاپ اول، ج 1، ص 168. 6) كاتوزیان، ناصر؛ دورۀ مقدماتی حقوق مدنی (اموال و مالكیت)، تهران، نشر میزان، 1382، چاپ ششم، ص 15. لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده