رفتن به مطلب

نظرسنجی دستکاری ژنتیکی....(گــــــرگ)


شــاروک

ژنیتیسین برتر.....  

71 کاربر تاکنون رای داده است

  1. 1. ژنیتیسین برتر.....



ارسال های توصیه شده

با عرض خسته نباشید خدمت دوستای گلم که شرکت کردن و مهمتر از همه کسایی که فقط تشکر کردن و در رفتن.................:girl_yes2:

 

flowerysmile.gif

 

حالا میریم سراغ خلاقیت ژنیتیسین های بزرگ....این شما و این همگرگ های آینده ه ه ه ه ..........TAEL_SmileyCenter_Misc%20%28147%29.gif

 

 

اول چند تا نکته.....انتخاب چندگانه هستش.....لطفا کامل متن ها رو بخونین.....مهمتر از همه......تبلیغ نکنیییییید:ws35:

 

 

 

ژنیتیسین شماره 1

من دوست دارم این گرگ رو یکم مهربون تر کنم و همچنین بهش کمک کنم تا بتونه دنیا رو رنگی ببینه.

 

در مورد مهربون کردن گرگ شاید بشه اینطوری عمل کرد:

 

در واقع دانشمندان، 36 ناحیه از ژنوم رو باعث تمایز بین سگ ها و گرگ ها میدونن. 19 مورد از این مناطق حاوی ژن هایی هستن که در رشد و عملکرد مغز نقش دارن که شاید این ژن ها برای این مسئله باشن که چرا سگ ها بسیار مهربان تر از گرگ ها هستن. همچنین 10 ژن وجود دارن که سبب هضم نشاسته و چربی در سگ ها میشن. تغییر در سه مورد این ژن ها منجر به این میشه که سگ ها بهتر از گرگ های گوشت خوار، نشاسته رو به قند تبدیل کنن و بتونن اونو هضم کنن. حالا ما اگه بتونیم نیمی از ژن های متمایز سگ رو با گرگ (هم ژن های مربوط به عملکرد مغز و هم ژن های مربوط به هضم نشاسته و چربی) عوض کنیم، شاید بتونیم یه گرگ مهربون بوجود بیاریم. گرگی که هم تا حدودی گرگ بودن خودشو حفظ کرده باشه و نسبت به سگ هنوز وحشی محسوب میشه، اما یه گرگ مهربونه.

 

و در مورد تقدیم دنیای رنگی به گرگ:

 

حتما شنیدین که میگن سگ ها و احتمالا گرگ ها دنیا رو سیاه سفید میبینن. شبکیه چشم با استفاده از دو نوع سلول مخروطی (زرد-سبز-قرمز) و استوانه ای (سفید-سیاه) قادر به تشخیص رنگ هاست. شبکیه ی چشم سگ و احتمالا گرگ هم دارای هر دو نوع سلول مخروطی و استوانه ای هست ولی نسبت این سلول ها با چشم انسان متفاوتن و به همین دلیل میتونیم بگیم سگ ها و گرگ ها رنگ ها را میبینند ولی رنگ اجسام از دید آنها خیلی محوتره. به دلیل اینکه شبکیه چشم سگ ها و گرگ ها سلول های استوانه ای بیشتری نسبت به چشم انسان داره، این حیوانات قادرند طیف گسترده تری از رنگ های خاکستری رو از هم تمایز بدن. حالا اگه با دستکاری ژنتیکی بشه ژنوم مربوط به نسبت سلول های مخروطی رو دستکاری کرد، شاید گرگ هم بتونه از دنیای رنگی که آدما میبینن، لذت ببره.

ژنیتیسین شماره 2

 

توضیحاتِ عمومی و مختصر راجع به ویژگی های گرگ:

 

گرگ یکی از پستانداران گوشتخوار و گونه ای از سگسانان است.

این حیوان بسیار شبیه سگ است ولی با دُمِ افتاده.

گرگ ها گونه های گوناگونی دارند نظیر: گرگ سیاه، خاکستری، گرگ مزرعه و...

رنگ گرگ متغیر و وابسته به محیط زندگی اش است. ولی به طور کلی خاکستری و زرد ویا قهوه ای مخلوط با موهای سیاه میباشد.

گرگها بصورت یک خانواده ویا گله ای متشکل از چندین خانواده زندگی میکنند.

این جانوران عموما در روز و معمولا صبح ها شکار میکنند و گاهی نیز در شب به آغل گوسفندان حمله ور میشوند.

گرگ به دلیل درندگی و گوشتخوار بودن بسیار خطرناک است و انسان همواره از این حیوان دوری میکند.

 

و اما شرحِ تغییرات :

 

ویژگی های ظاهری گرگ ترسنکاک بودنِ این حیوان را تشدید میکند، لذا به دنبال تغییراتی بر روی ظاهرش هستم تا همچون حیواناتِ دیگر موردِ ملاطفت ما انسانها قرار گیرد.

 

دندان های گرگ===>> گرگ دارای دندان های نیشِ بسیار بلند و بسیار تیز و برنده ای است لذا اولین تغییر را روی دندان ها انجام میدم.

طولِ دندان های نیش را کوتاه کرده و سر بُرانِ آنرا گِرد و کُنــد تر میکنم .

 

 

چشم های گرگ===>>گرگ به دلیلِ نوعِ زندگی دارای چشم های وحشی و ترسناک است که در شب واقعا انسان را میترساند.

چشم های این حیوان را کمی درشتر و کم نور تر میکنم طوری که دیگر ترسناک به نظر نرسد( چیزی مابینِ چشم های آهو و گربه)

 

رنگِ بدن و پوشش آن===>>رنگ پوششِ بدن، این حیوان را بسیار متمایز و ترسناک کرده است.

رنگِ آنرا به نارنجیِ آجری یا کِرِم تغییر میدهم و بدن پوشیده از مویش را به پرزهای بسیار کوتاه(کُــرک) تبدیل میکنم.

 

گوشهای گرگ===>>گوش های بلند و تیز و آماده ی نَـبردش را کمی کوتاه تر کرده و گِردش میکنم .

 

غذا و محلِ زندگیِ گرگ===>>از آنجایی که تیپِ ظاهریِ این حیوان تغییر کرده است، لذا غذا و محلِ زندگی اش نیز بسته به نوعِ تغییرات تغییر میدهم.

با تغییراتِ ظاهری در این حیوان، خــویِ وحشی گری و هجومی اش نیز از بین میرود.

این حیوان دیگر دندانِ به نیش کشیدن و شکار ندارد،لذا غذایش پس مانده ی غذای دیگر حیوانات و حتی خودِ ما انسانها خواهد بود.

بنابرین میحیط زندگیِ این حیوان مشخص شد.

این حیوان دیگر وحشی نیست پس میتواند هم در جنگل ها و هم نزدِ ما انسانها زندگی کند.

ژنیتیسین شماره 3

یکی از نگرانی هایی که امروزه محیط زیست رو تهدید میکنه شکار دام ها توسط گرگ هاس.که این یک تصور غلط .

در واقع گرگ ها دام های وحشی رو به دام های اهلی ترجیح میدن و این باور غلط در ذهن بیشتر دامدار ها و کارشناس ها موجب شکار و نابودی گرگ ها توسط انسان خودخواه شده

همونطور که میدونیم سگ های امروزی رام شده ی گرگ های گذشته هستن.و این حیوانات درنده در نبود طعمه از هندونه استفاده میکنن.

 

با خوندن این مطالب2 تا دستکاری ژنتیکی به ذهنم رسید:

 

اولی برای حفاظت از گرگ ها:معمولا رنگ شکم و گلوی گرگ ها روشن تر از قسمت های دیگه س.میشه با دستکاری ژنتیک یک سنسور حساس در بدن گرگ به وجود اورد که با تغییر آب و هوا و بخصوص در زمستان ها که امار شکار گرگ ها بالاس، رنگ کل بدن رو روشن تر کنه و یک پناهگاه طبیعی برای گرگ ها باشه.که از این طریق از شکار نابجای گرگها جلوگیری میشه

 

و دستکاری ژنتیک دوم:تمایل به خوردن هندونه و گیاه رو در گرگ ها بیشتر کرد.که این کار با دستکاری ژنتیک روی ذائقه گرگ ها صورت میگیره.

 

البته به یاد داشته باشیم:غرایض و رفتار هایی که تو موجودات دیده میشه ،از الزامات اون حیوانه.. و خدا بهتر از ماها همه جوانب رو در نظر گرفته.

بیشتر دستکاری های ژنتیکی هم که دوستان اشاره میکنن مطمئنا مثل مال من قابل اجراس...در حالیکه همین دستکاری در عین حفاظت از گرگ و دام مشکلات دیگه ای اعم از نابودی ارقام گیاهی و...رو بدنبال داره

 

ژنیتیسین شماره 4

از نظر ما آدما سگها باوفا هستن، اما از نظر گرگها سگها گرگهایی هستن که خودشون رو به تکه نونی فروختن تخیلی ترین کاری که میکردم این بود که فهم و درک گرگ رو از اقتصاد آدمیزاد بالا میبردم تا متوجه بشن آدمیزاد با این قیمتهای گزاف، دیگه نون بده هم نیست پس لااقل گرگهای دیگه خودفروشی نکنن!

خب اما اگه من یک ژنتیسین واقعی بودم:

اول صفات ضعیف کشی، طمع و درندگی گرگ رو تغییر میدادم یعنی اولین کاری که میکردم رفتار ضعیف کشی گرگها رو کاهش میدادم. درسته که گرگ با این کار نقشش رو در طبیعت بازی میکنه و ضعیف ها و مریض ها رو کنار میزنه تا قوی تر ها در طبیعت وحش بمونن (عده ای از دانشمندان معتقدن گرگها بی جهت بدنام شدن) اما این رفتار طبیعی گرگ خلاف میل انسان منافع طلبه!

دومین کاری که میکردم ریتم و تن صدای زوزه گرگ رو تغییر میدادم تا نوعی هشدار برای دام تلقی بشه. طوری که بز و گوسفند با شنیدن زوزه گرگ چهار نعل فرار کنن! و همینطور ارتباطش با ترشح هورمون آدرنالین ما از بین بره!

سومین کاری که میکردم طیف نور بینایی گرگ ها رو به نور مرئی (محدوده سبز و آبی) تغییر میدادم که دیگه من بعد روزها بیاد شکار و بیناییش در شب کمتر بشه! لزومی نداره که شبها به گله بزنه!

چهارمین کاری که میکردم حس بویایی بشدت قوی گرگها رو به بوی پای بشدت قوی انسان حساس میکردم تا با فهمیدن این بو از شعاع 4 کیلومتری اون هم رد نشن!

ششمین کار: گرگها پتانسیل اسارت نزد آدمیزاد رو دارن و به بوی خون شدیدا هم حساس اند (فکر کنم بیشتر از سگ) و به سمتش جذب میشن. با کمی دستکاری ژنتیکی نژادی از گرگ ایجاد میکردم تا در فعالیت های امداد و نجات به کمک ما بیان!

 

ژنیتیسین شماره 5

 

گرگ حیوون حریصیه به خاطر همینه که وقتی به گله میزنه از هر گوسفند یه تیکه میکنه ، در حالی که شاید یه گوسفند رو هم نخوره پس ژن حریص بودنش رو ضعیف میکنم

 

یه اشکال که دارن اینه که قدرت طلب و نترس هستن و به خاطر همین با گرگ آلفا (رهبرشون) سر قدرت درگیر میشن و کشته میدن!

ژن قدرت طلبی رو جوری دستکاری میکردم که به جای درگیر شدن و زخمی کردن همدیگه ، کسی که زوزه بلند تری میکشه گرگ آلفا بشه

 

حیفه که گرگ با این شجاعت و جسارت ، سیاست نداشه باشه ، یه ژن "مکر روباه" هم بهش اضافه میکنم

چون میزان مرگشون بیشتر از زاد و ولدشون هست (تقصیر انسان هاست...) برای حمایت از تولید مثلشون و اینکه یه وخت منقرض نشن به جای حداکثر ده توله ، میتوانند حداکثر 15 توله زایمان کنند.

گاهی گرگ ها از شدت گرسنگی به یکدیگر حمله میکنند به خاطر همین شبا دور هم حلقه میزنن و با یک چشم باز میخوابن...

اگه حمله نکن از گرسنگی میمیرن اگر هم حمله کنن یکیشون تلف میشه و بقیه سیر!

پس ژن حمله به گرگ پیرتر (که پاش لبه گور است) هم اضافه میشه

 

 

 

ژنیتیسین شماره 6

1.اولین چیزی که به فکرم رسید تغییر اندازه چشم گرگ بود چون روی صورتش کوچک بنظر میاد.با این حساب فاصله بین چشماش هم باید کمی(شاید به اندازه یک سانت)تغییر کنه زیباتر بنظر میاد.باعث میشه میدان دیدشم وسیعتر بشه.

 

2.رنگ چشماش هم مثل هم خونواده خودش یعنی سگ گرگی اگه یخی باشه قشنگتره.البته نه تنها منحصر به این رنگ.بلکه این رنگ و قهوه ای روشن هم موجود باشه.(چه هدف علمی پشت این تغییرات هست خودمم نمیدونم)

 

شکل پوزه هاش چون در حالت کلی شبیه یک لبخند(از نوع غلط انداز) به چشم میاد نیازیبه تغییر ندارن.

 

3.دوست دارم رنگ طوسی هم قاطی موهاشون بشه.

موهاشون شامل رنگهای بیشتری باشه.اگه رگه هایی از خاکستری و طوسی و قهوه ای و سیاه داشته باشند قشنگتره البته نه اینکه همشون اینطوری باشند.گرگهای تک رنگ هم موجود باشند

4.از میزان درنده خوییشون کم میکنم و کاری میکنم که نسبت به گوشت انسان بی تمایل بشند و در پی شکار ما برنیایند.

 

5.و سفارش اخر اینکه به اندازه سگها تربیت پذیر باشند و امکانش باشه که اونها برای شکار یا عملیات نظامی و پلیسی بکار برد (نه خانگی)

  • Like 28
لینک به دیدگاه
  • پاسخ 112
  • ایجاد شد
  • آخرین پاسخ

بهترین ارسال کنندگان این موضوع

بهترین ارسال کنندگان این موضوع

من بعدا رای میدم :ws3:

 

مدیونی اگه یادت بره هااااااااااااااااااا:ws3:

اینا چی هست اصلا؟:ws38:

 

:banel_smiley_4:

 

گرگ های آینده .... ببین کدومو میپسندی بهش رای بده :w16:

  • Like 7
لینک به دیدگاه
مدیونی اگه یادت بره هااااااااااااااااااا:ws3:

 

 

:banel_smiley_4:

 

گرگ های آینده .... ببین کدومو میپسندی بهش رای بده :w16:

 

گرگ اگه قرار بود تغییر کنه که دیگه گرگ نمیشد:banel_smiley_4:

نمیشه رای ندم من گرگ مهربون دوس ندارم

گرگ باید گرگ باشه ینی حرص و درنده و وحشی و.......:ws37:

  • Like 8
لینک به دیدگاه
گرگ اگه قرار بود تغییر کنه که دیگه گرگ نمیشد:banel_smiley_4:

نمیشه رای ندم من گرگ مهربون دوس ندارم

گرگ باید گرگ باشه ینی حرص و درنده و وحشی و.......:ws37:

 

باهات قهر میکنم اگه رای ندی:banel_smiley_4:

 

اون مدلیشم هست اگه همه رو بخونی پیدا میکنیاااااا:ws3:

  • Like 7
لینک به دیدگاه
خوب اون دوست داشته گرگش اونجوری باشه :ws3:

به تغییرات دوستانتون احترام بزارید

بله چشم...

قصد جسارت نداشتم ، ببخشید...:5c6ipag2mnshmsf5ju3:w554:

  • Like 4
لینک به دیدگاه
یعنی میشه به چند تا رأی داد؟:ws52:

مثلا به همشون؟:ws3:

 

آری عزیزم

 

میتونی به همه رای بدی:w16:

 

چون به سومی رأی داده؟

یا چون رأی داده؟

:ws52:

 

چون اومده رای داده :banel_smiley_4:

  • Like 3
لینک به دیدگاه
مهمان
این موضوع برای عدم ارسال قفل گردیده است.

×
×
  • اضافه کردن...