Lean 56968 اشتراک گذاری ارسال شده در 28 اردیبهشت، ۱۳۹۲ در مردادماه سال 1335، انجمن آثار ملی در نامهای به مهندس سیحون چنین نوشت که وضع بنای موجود آرامگاه خیام، متناسب با شخصیت علمی و هنری خیام نیست و انجمن آثار ملی در نظر دارد در این مورد اقداماتی به عمل آورد. از سیحون خواسته شد، طرح و نقشهی جدیدی متناسب با شخصیت خیام طراحی کند. سیحون و حسین جودت (ناظر انجمن آثار ملی) پس از بازدید از مکان، در نامهای به انجمن چنین گزارش دادند: «... راجع به مقبرهی خیام، بهطوریکه ملاحظه فرمودهاند، محل آن فعلا چسبیده به بقعهی امامزاده محروق میباشد و هرگونه عملی در این محل نمیتواند استقلال و برجستگی به مقبرهی خیام بدهد و لازم است که محل جدیدی در همان محوطه در نظر گرفته شود. با مطالعاتی که در این قسمت به عمل آمد، محل آرامگاه تعیین گردید و کروکی لازم نیز متناسب با محل جدید تهیه گردید تا در صورتیکه مورد موافقت باشد، نقشههای تکمیلی و صورت برآورد هزینه آن تقدیم گردد». [1] محل جدید آرامگاه انتخابی سیحون در «گوشه ی شمالی باغ» مورد تایید انجمن آثار ملی قرار گرفت و در پی آن، طرح پیشنهادی او در 1337، به دانشکدهی هنرهای زیبای دانشگاه تهران فرستاده شد. مهندس محسن فروغی -رییس دانشکده هنرهای زیبا- در نامهای به انجمن آثار ملی چنین گزارش داد: « ... طرحی که توسط آقای مهندس هوشنگ سیحون - استاد این دانشکده - برای آرامگاه حکیم عمر خیام تهیه شده است و «ماکت های» مربوط به آن مورد دقت قرار گرفت و از طرف آقای سیحون دربارهی آن توضیحات کافی داده شد. با توجه به این نکته که در تهیهی طرح مزبور، از سبک معماری ایرانی حداکثر استفاده به عمل آمده است، این نقشه چه از لحاظ اصول فن معماری و چه از نظر سبک، برای آرامگاه حکیم بزرگ ایران کاملا متناسب است». [2] بعد از گزارش فروغی به انجمن آثار ملی، سیحون در اسفندماه 1337خورشیدی، متعهد شد نقشههای قطعی و نقشههای اجزای کار را شامل مقبره اصلی، سکو بندی اطراف، و آبنماها و بناهای تابعهی آن و همچنین نظارت کار را هرچه زودتر برای ساخت مقبره به انجمن آثار ملی تحویل دهد. او مشخصات فنی بنا را چنین توضیح میدهد: «... استخوانبندی بنا فلزی و دارای روکش آلومینیوم خواهد بود در قسمت سقف با نوعی شیشههای ضخیم الوان و متن قسمت بدنه، با کاشی پشت و رو تزیین خواهد شد. زیرسازی بنا، با بتون و کرسی و پلهها با سنگ گرانیت و بدنهی دیوار مجاور آبنماها با سنگ تراورتن و سنگ روی قبر، از سنگ سیاه مشهد خواهد بود». [3] شرکت ساختمانی کا.ژ.ت در 1337 خورشیدی، به انجمن اطلاع داد، حاضر است مسئولیت ساخت کار را با در نظر گرفتن نظریات سیحون به عهده گیرد و ساختمان آرامگاه خیام را بدون عیب و نقص به اجرا در آورد. سیحون و حسین جودت نیز اعلام کردند: «طرح اولیهی ساختمان آرامگاه خیام، با استخوانبندی فلزی تهیه گردید و در نظر بود که روکار آن با آلومینیوم پوشیده شود پس از مراجعه به اهل فن معلوم شد که روکش آلومینیوم بر فلز آثار نامطلوبی از لحاظ ترکیبات شیمیایی دارد. از این رو، تصمیم گرفته شد که کار با بتن ظریف اجرا گردد و ارتفاع آرامگاه نیز از 12 متر به 22متر ترقی داده شود تا عظمت بیشتری پیدا کند». آنها متذکر شدند: «ارجاع کار به یک شرکت پیمانکار خارجی جهت ساخت مقبره، مستلزم تحمل هزینهی زیاد است و از طرفی شرکت ساختمانی کا.ژ.ت تعهد نموده که در صورت نیاز، متخصصین خارجی را جهت نظارت و اجرای درست کار استخدام نماید و از طرفی به اثبات رسیدن شایستگی شرکت کا.ژ.ت، در ساخت مقبرهی نادرشاه بر همگان آشکار شده است و شایسته است که ساخت مقبرهی خیام نیز به شرکت مزبور داده شود». آنها در ادامه کار افزودند که:« اندک بیتوجهی در این کار ممکن است نظیر آرامگاه فردوسی (طرح کریم طاهرزاده بهزاد) موجب تاثر و پشیمانی گردد». [4] در سال 1338 خورشیدی، ساخت آرامگاه شروع شد و در این سال، قسمتهای عمدهی کار، از جمله گودبرداری و بتنریزی پیهای بنا، و طرح محوطه به اجرا در آمد. در سال 1341 خورشیدی، پس از سه سال کار مداوم کار ساختمان آرامگاه، به پایان رسید. مقبرهی خیام از لحاظ معماری و ساخت یکی از مهمترین ساختمانهای ساخته شده در زمان خود است. ارتفاع مقبره، 22 متر است و استخوانبندی اصلی آن فلزی، محاط در پوشش بتنی است. شکل بنا در پایین، تقسیمبندی دهگانه دارد و فاصلهی پایهها، 5 متر است. اضلاع بنا، مستقیما به سمت بالا ادامه یافته و به صورت اشکال هندسی منظم، تورفتگی پیدا میکنند و بعد به صورت تقریبا مخروطی-شکل به هم میرسند و شبه- گنبدی را در بالا به وجود میآورند، که قسمت عمدهی آن مشبک و توخالی است. این عناصر به شخصیت علمی و منجم بودن خیام اشاره دارند[5]. سطح پُر داخل و خارج مقبره، با کاشیهای معرق و اشعار خیام مزین شده است. روکار بنا، معرقکاری سنگی است و با قطعات نازک سنگهای محکم و شفاف ساخته شده است. در کنار آرامگاه، هفت خیمهی سنگی بسیار زیبا وجود دارد که در زیر هرکدام، یک حوض آب با کاشی فیروزهای -رنگ ساخته شده است. سیحون، در مورد ایدهی اصلی کار مینویسد. «بنای یادبود دیگر، مربوط به خیام در نیشابور است که تقریبا مقارن بنای قبلی (بنای آرامگاه نادرشاه در مشهد) با یکی دو سال فاصله، دیرتر ساخته شده است. محل بنا در باغ بزرگی در خارج از شهر نیشابور و با فاصلهی نزدیک به دو کیلومتر از جادهی مشهد – نیشابور واقع است. تقریبا با همین فاصله به طرف غرب، باغ دیگری آرامگاه شیخ عطار را در برمیگرد. باغ اول، به باغ امامزاده محروق، معروف است به ترتیبی که در محور اصلی باغ، ساختمان قدیمی امامزاده محروق جا دارد. مزار خیام درست در گوشهی شمالشرقی این بنا قرار داشت. به طوریکه در زمان سلطنت رضاشاه، در مراسم فردوسی، با عجله این مقبره را به شکل یک میله سنگی بیاهمیت تعمیر و آماده کردند که در موقع بازدید مستشرقین، قابل عرضه کردن باشد. در سی و چند سال پیش، که انجمن آثار ملی، تصمیم گرفت بنای مناسبی برای خیام ایجاد کند، طرح آنرا به عهده اینجانب گذاشتند. چون در جوار امامزاده، امکان ایجاد ساختمان قابلتوجهی نبود ناچار محور عرضی دیگری در باغ به وجود آوردم که عمود بر محور اصلی است و ورودی بنای خیام، از همین محور، در نظر گرفته شد. به خصوص که این محور در جهت باغ عطار نیز بود. یعنی از همین ورودی جادهی دیگری کشیده شد که باغ امامزاده و خیام را به باغ عطار ارتباط میداد. حال به شرح بنای یادبود خیام می پردازیم. در چهارمقاله نظامی عروضی آمده است: شنیده بودم که خیام گفته بود: «گور من در موضعی باشد که هر بهاری شمال بر من گل افشانی کند». بنابراین بنای یادبود و آرامگاه باید طور ی ساخته میشد که باز باشد و این خواستهی خیام انجام شود. در منتهیالیه محور نامبرده که فاصلهی نسبتا قابلتوجهی با امامزاده محروق داشت، در میان درختان کاج تنومند و زردآلو، محل مناسب بنا در نظر گرفته شد. در اینجا اختلاف سطحی در حدود 3 متر وجود داشت که از همین وضعیت استفاده شد و مجموعهی بنا شامل یک برج و چشمهسارهای اطراف آن به دور یک دایرهی بزرگ طراحی شد، بهطوریکه برج همکف زمین و چشمهسارها در اختلاف سطح قرار گیرند. خیام، در واقع سه شخصیت دارد: ریاضیدان است، منجم و شاعر؛ که باید هر سه شخصیت در بنا نشان داده میشد. دایرهی کف به ده قسمت تقسیم شد به طوری که برج یادبود بر 10 پایه مستقر باشد. عدد 10 اولین عدد دو رقمی ریاضی است و پایه اصلی بسیاری از اعداد است. از هر یک از پایهها، دو تیغهی مورب به طرف بالا حرکت میکند، به ترتیبی که با تقاطع این تیغهها حجم کلی برج در فضا ساخته میشود؛ و چون تیغهها مورباند خطوط افقی، آنها باید ناظر به محور عمودی برج باشد. پس تیغهها به صورت مارپیچ شکل به طرف بالا حرکت میکنند تا با هم تلاقی کنند و از طرف دیگر سر در بیاورند که خود یک شکل پیچیدهی ریاضی و هندسی است [6]. برخورد تیغهها با یکدیگر فضاهای پر و خالی و به خصوص در بالا، ستارههای درهمی را به وجود میآورند که از لابلای آنها آسمان آبی نیشابور پیدا است و به تدریج به طرف نوک گنبد، ستارهها کوچکتر میشوند تا در آخر یک ستارهی پنجپر، آنها را کامل میکند. این ستارهها و آسمان اشاره به شخصیت نجومی خیام دارد. و اما برخورد تیغهها با هم ده لوزی بزرگ میسازند که باید با کاشیکاری پر شوند. بهترین تزیین، خود رباعیات خیام بود که به صورت خط شکسته و در هم به روش «سیاه مشق»های خطاطان بزرگی مانند میرعماد و بعضی استادان شکستهنویس با کاشی، بهصورت نقوش انتزاعی، سرتاسر لوزیها را پر کند. به تقاضای انجمن آثار ملی، شادروان استاد جلال همایی، بیست رباعی به این منظور انتخاب کردند و استاد مرتضی عبدالرسولی با نظر اینجانب که میخواستم, این خطوط دَرهَم و تزیینی باشند، زیبانویسیها را انجام دادند که با کاشی معرق آماده و به شکل کتیبههای تزیینی به ارتفاع حدود 14متر داخل لوزیها نصب شد، که باید گفت در تاریخ معماری ایران، اولین بار بود که خط شکسته در تزیینات بنا به کار رفت. از داخل نیز قسمتهای پُر، از جمله همین لوزیها با نقش گل و برگ و پیچک باز از هم با کاشی معرق تزیین گردیدند و تماما اشاره به شخصیت شاعری خیام است. دور تا دور برج، در قسمت اختلاف سطح چشمهسارها، در اطراف یک دایره وسیع به مرکز خود برج ساخته شد. همه از سنگ گرانیت با اجزا مثلثی شکل و تورفتگی و برون آمدگیهایی که تا اندازهای شکل خیمه را تداعی میکنند و این اشاره به نام «خیام» است. چون پدرش، خیمهدوز بود، نام او به همین مناسبت انتخاب شد. از طرف دیگر، حوضها با کاشی فیروزه، که در مجموع قسمتی از ستاره را نشان میدهند، به تعداد هفت پَر، به مفهوم هفت فلک و هفت آسمان و هفت تپه، باز اشاره به افلاک و نجوم - دانش دیگر خیام- است. روی هم رفته، مجموعه در یک حال و هوای شاعرانه با درختان تنومند در اطراف ساخته شد. و همانطور که خواست خود خیام بوده کاملا باز است و مزارش بهاران گل افشان. در قسمت دیگر باغ، بناهای دیگری جهت کتابخانه و مهمانسرای موقت با ملحقات، برای مستشرقین و محققین که مایلاند در محل اقامت کوتاه داشته باشند و از نزدیک در جوار آرامگاه و در فضای شاعرانه ضمن کار بهره معنوی داشته باشند، ساخته شد که از شرح جزییات صرف نظر میشود». [7] سیحون، همزمان با طرح آرامگاه خیام، طرح بازسازی و مرمت آرامگاه عطار و طرح بنای جدید آرامگاه کمالالملک را به انجمن آثار ملی پیشنهاد کرد. به گزارش انجمن آثار ملی در اسفند 1337 خورشیدی، سیحون در قراردادی با انجمن تعهد کرد طرح مقبرهی خیام و بازسازی مقبرهی عطار و طرح بناهای آرامگاه کمال الملک را به صورت کامل برای اجرا به انجمن آثار ملی تحویل دهد. سیحون متعهد شد طرح مقبره کمال الملک را در دو ماه تهیه کند و به عنوان ناظر انجمن آثار ملی، کار نظارت پروژه را به عهده بگیرد. کار در 1338 خورشیدی، به شرکت کا.ژ.ت واگذار شد و پیسازی آرامگاه نصب استخوانبندی و کاشیکاری بنا، تهیه و نصب سنگ مزار و نقش برجستهی نیمتنهی سنگی کمال الملک - کار استاد ابوالحسن صدیقی-، و احداث دو حوض در محوطهی مقبره انجام گرفت و در اسفندماه 1342 خورشیدی، رسما گشایش یافت. مقبرهی کمالالملک در ضلع شمالی مقبرهی عطار، با بتن مسلح بنا و با زیر بنای 28 متر مربع ساخته شده است [8]. سیحون، در مورد ایدهی مقبره کمال الملک مینویسد: « ... از باغ خیام، بعد از طی نزدیک به دو کیلومتر به طرف غرب، به باغ دیگری میرسیم که مدفن شیخ فرید الدین عطار است و یک بقعه قدیمی آنرا در بر دارد. درجوار آرامگاه عطار، با فاصله، محل به خاک سپردن نقاش مشهور کمال الملک است که همچنین طرح بنای یادبودش به عهدهی اینجانب قرار گرفت. این بنا، در نقشه از دو مربع تشکیل شده و تناسب یک بر دو را دارد. برای هر واحد یعنی هر ضلع مربع، در نما یک قوس در نظر گرفته شد که در چهار ضلع مستطیل 6 قوس زده شده است. علاوه بر این، دو قطر هر مربع دو قوس دیگر تشکیل میدهند که از داخل با هم تلاقی میکنند. پس چهار قوس هم از داخل زده شده که مجموعا میشود 10 قوس. برخورد این قوسها و پوشش آنها در بالا اشکال هندسی مخروطی شکلی را به وجود آوردهاند که ابتکاری است هندسی و با تزیینات کاشی معرق روی آنها، معماری کاشان - یعنی محل نشو و نمای کمال الملک- یادآوری میشود. سنگ روی مزار از گرانیت مشهد و از دو قسمت مرتفع و خوابیده ولی یکپارچه تراشیده شده است که روی قسمت مرتفع، چهره کمال الملک، به صورت نقش برجسته، توسط آقای ابوالحسن صدیقی حجاری شده است. بنا و پوشش آن از بتن مسلح است». [9] - پانوشتها: بحرالعلومی، ص 289. همان، ص 290-291. همان، ص 293. همان، ص 300-301. و یادآور ستارهای است که نماد شخصیت علمی و ستارهشناسی خیام، تلقی میشود. این شکل، با عدد 10، هر دو، سمبل دانش ریاضی خیام است. سیحون؛ بانی مسعود. و شش ایوانچه مقعر با پوشش کاشی معرق به رنگهای لاجوردی سفید و ... تزیین شده است. سیحون. توضیح: پانوشت 5، 6 و 8، مربوط به منبع اصلی این نوشتار (معماری معاصر ایران: در تکاپوی بین سنت و مدرنیته/امیر بانی مسعود) نیست و از عاواد، «آرامگاههای خیام و کمالالملک- نیشابور»، وبنوشت «استاد هوشنگ سیحون-عاواد: مروری بر زندگی و آثار استاد هوشنگ سیحون- Iranian Architecture»، 10/01/1385، ]تاریخ مشاهده: 05/05/1388[ گرفته شده است. - منابع: بحرالعلومی، حسین، «کارنامه انجمن آثار ملی ایران: از آغاز تا 2535»، تهران: انجمن آثار ملی، 1355. بانیمسعود، امیر، «بناهای یادمانی هوشنگ سیحون»، معمار، ش 28، آذر-دی 1383، 146-152. سیحون، هوشنگ، «توصیف مقبرهها از دیدگاه هوشنگ سیحون: دستنوشتهها و نامههای خصوصی بین سیحون و نویسنده (امیر بانیمسعود)»، 1375. - منبع: بانیمسعود، امیر، «معماری معاصر ایران: در تکاپوی بین سنت و مدرنیته»، تهران: نشر هنر معماری قرن، 1388، ص 282-286. به کوشش ققنوس شرق، «تاریخچه، ویژگیهای ساختمان و معماری، و جلوههای نمادین آرامگاه خیام نیشابوری»، ابرشهر: دانشنامه نیشابور، مردادماه 1388. 7 لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده