رفتن به مطلب

مقاله:مروری بر مارکت هنر ایران و مصر


sam arch

ارسال های توصیه شده

زهرا جهانبخش

آلن کمن.

 

بازار هنر معاصر خاورمیانه از سال 2006 و با برگزاری اولین حراج های مؤسسه کریستیز در دوبی، به یکی از خبر‌سازترین رویدادهای هنری منطقه تبدیل شده و توانسته است با معرفی هنرمندان کشورهای خاورمیانه، به سکوی پرشی برای آنان تبدیل شود. در این میان، هنرمندان ایرانی توانسته‌اند با درخشش در این بازار منطقه ای، به بازارهای بین المللی نیز راه پیدا کنند. در این مقاله برای دستیابی به نگاهی عمیق به چگونگی حضور ایران در این بازار، توجه خود را به میزان فروش آثار ایرانی و دلايل موفقیت چشمگیر تعدادی از آنها معطوف کرده ایم. در مرحله اول نیم‌نگاهی به حضور ایران در صحنه های بین‌المللی هنر خواهیم داشت و سپس با بررسی و تحلیل حضور ایران در 11 فروش کریستیز دوبی از سال 2006 تا سال 2011 به شناسایی عناصری خواهيم پرداخت که علاقه خریداران منطقه را به آثار هنرمندان ایرانی جلب کرده است. در ادامه، با مقایسه فروش آثار ایرانی با یکی از مهم ترین رقیبان آن یعنی آثار مصري، تصویری از موقعیت فعلی ایران در این بازارِ در حال رشد ارائه خواهد شد.

 

 

در دو سال اول (2008-2006) حضور هنرمندان ایرانی در سالن کریستیز دوبی چشمگیر بود و توانست به رکوردهایی دست یابد که بعضاً تاکنون پابرجا مانده اند. نمودار شماره 1 روند تدریجی رشد فروش ایران در سه دوره اول کریستیز و جهش چشمگیر آن در دوره چهارم را نشان می دهد. بی‌شک یکی از دلايل موفقیت اولیه در این بازار منطقه ای اعتباری است که هنر ایران با حضور در عرصه های هنری-‌ فرهنگی بین المللی در طول سالیان گذشته کسب کرده است. واقعیت این است که «قیمت‌گذاری آثار هنری تعامل بسیار نزدیکی با حوزه فعالیت‌های هنری دارد؛ جایی که زیبایی‌شناسی هنر مورد بررسی و توجه قرار می گیرد» . 1از آنجا که رویدادهای بین المللی هنر جايي برای دیدار دست‌اندرکاران هنری، کارشناسان فروش، گالری‌داران و مجموعه‌دارهاست، می توان گفت که «دوسالانه هایی مثل ونیز، سائوپائولو، لیون و کاسل شرایط را برای موفقیت حراج ها مهیا می کنند.»2

 

ایران نیز از سال 2000 با حضور مجدد خود در صحنه های بین‌المللی هنر توانست توجه بازار را جلب کند. از میان این رویدادهای هنری می توان به برگزاری نمایشگاه‌های گروهی و انفرادی در کشورهايی چون انگلستان، آلمان، فرانسه، امریکا و کشورهای همسایه و نیز رویدادهای بین المللی همچون دوسالانه ونیز، پکن، استانبول و شارجه و شرکت در اکسپوهایی چون نیویورک، پاریس، مادرید و بازل اشاره کرد. علاوه بر این برگزاری نمایشگاه های آثار هنرمندان خارجی، مانند نمایشگاه مجسمه‌سازان معاصر انگلیسی، آرمان و ریشتر در موزه هنرهای معاصر تهران، همکاری این موزه با مراکز هنری معروف دنیا، مانند امانت‌دادن آثار گنجینه موزه برای نمایش در مرکز ژرژ پمپیدوي پاریس و تیت‌گالری لندن نیز بسیار راه‌گشا بوده‌اند.3 همه این فعالیت های هنری و بازتاب آنها در رسانه های بین المللی باعث توجه خریداران خارجی به ایران و همچنین انتقال آثار ایرانی از دیوارهای نمایشگاه های تهران به نمايشگاه‌هاي نقاط مختلف دنیا شد.

 

 

رشد تدریجی فروش ایران در طی حراج های اول در نمودار شماره 1 به‌وضوح دیده می شود. در میان 161 اثر فروخته‌شده در حراج سوم کریستیز، 5 اثر از 10 اثر با بیشترین قیمت فروش، متعلق به هنرمندان ایرانی است. در حراج چهارم، آوریل 2008، با مجموع 157 اثر فروخته‌شده، 68 اثر ایرانی چکش خورد و در میان 10 اثر گران قیمت این حراج، 7 اثر به آثار ایرانی اختصاص داشت. این حراج با رقم حدود 1/20میلیون دلار یکی از بالاترین فروش‌های فصل اول در میان تمامی سالن‌های کریستیز و همین‌طور بالاترین فروش منطقه تا به امروز بوده است.4 سهم ایران از این فروش تقریباً 4/12میلیون دلار معادل 60% کل فروش بود.

  • Like 2
لینک به دیدگاه

فاکتورهای تعیين‌کننده

 

اکنون برای یافتن عناصر تأثیرگذار در فروش بالای آثار هنری در کریستیز، به بررسی آثار هنرمندان ایرانی در سال 2008 می‌پردازیم.

 

گران‌ترین اثر چکش‌خورده در آوریل 2008، پرسپولیس (1975) پرویز تناولی است که توانست با مبلغی حدود 85/2میلیون دلار یعنی 7/4 برابر بیشتر از برآورد اولیه به فروش برسد. جایگاه بعدی متعلق به تابلوي چهار‌باغ (1981) حسین زنده‌رودی است که به مبلغ 000/609/1 دلار، 4/6 برابر بالاتر از قیمت تخمینی چکش خورد. تابلوی او مهربان است (2007) محمد احصایی به مبلغ 000/161/1 دلار، یعنی 7/7 برابر به فروش رسید و مقام سوم در میان آثار ایرانی را به خود اختصاص داد. پایین ترین قیمت فروش در میان آثار ایرانی نیز متعلق به عکس‌هاي بهمن جلالی و خسرو حسن‌زاده بود که به ترتیب با قیمت 10هزار دلار و 15هزار دلار به فروش رسیدند.

 

اگرچه غالباً تاریخ خلق اثر هنری یکی از مهم‌ترین عناصر تأثیر‌گذار بر بالارفتن قیمت فروش است، ولی کریستیز 2008 نشان داد که قدمت اثر، در قیمت فروش تأثيرگذار نیست. دقت بیشتر در آثار پرفروش این بازار ما را به این نتیجه می رساند که اگرچه خالقان این آثار از پیشگامان هنر مدرن ایران بوده‌اند و نام آنان می توانسته توجه خریداران را به خود جلب کند، اما نقطه مشترک آثار، حضور عناصر بصری اسلامی-منطقه‌ای بوده است. بر اساس این تئوری، آثار ایرانی فروخته‌شده در آوریل 2008 را به دو گروه اسلامی و غیراسلامی تقسیم مي‌كنيم و به مقایسه فروش این‌دو گروه می‌پردازیم. در این مقاله، هنر اسلامی به گروهی از آثار ایرانی محدود می‌شود که به فرهنگ اسلامی اشاره می کنند. برای مثال، اکثر آثار گران‌قیمت این بازار متعلق به حرکت سقاخانه‌اند که عناصر اصلی استفاده‌شده در آن همانند خط فارسی و عربی و نقش‌مایه‌های دینی ریشه در مذهب دارند. گروه دیگر نیز به آثاری اختصاص دارند که عناصر اسلامی در آنها دیده نمی شوند.

 

با درنظر‌گرفتن تعریف فوق و طبقه بندی آثار ایرانی ارائه‌شده در آوریل 2008، می توان دید که از میان 68 اثر فروخته‌شده، 24 اثر (35%) به گروه اول حاوی عناصر اسلامی اختصاص دارند (در میان 24 اثر، 15 اثر به نقاشی -خط اختصاص دارند) و 44 اثر باقی-مانده متعلق به گروه دوم‌اند. با وجود این‌که آثار گروه اول تنها 35% از آثار ارائه‌شده به این بازار هستند، مبلغ کل فروش این آثار حدود 7میلیون دلار معادل با 56% از کل مبلغ فروش آثار ایرانی است. این میزان فروش بالا در مقایسه با تعداد کم آثار متعلق به گروه اول نشان دهنده علاقه بیشتر خریداران به آثاری با هویت اسلامی-محلی است.

  • Like 2
لینک به دیدگاه

بحران اقتصادی یا حضور خریداران عرب؟

 

طبق نمودار شماره 1، پس از آوریل 2008، فروش آثار مدرن و معاصر ایران در کریستیز به تعادل نسبی رسید، ولی ایرانیان نتوانستند فروش های باورنکردنی سال 2008 را تکرار کنند. مایکل جها، مدیر کریستیز دوبی و محمد افخمی مجموعه‌دار ایرانی، افت قیمت آثار ایرانی را ناشی از بحران اقتصادی قلمداد کردند. البته بحران اقتصادی 2009 دلیلی بر رکود بازارهای بین المللی بود و عوارض آن در بازار هنر منطقه نیز قابل مشاهده است. اما در اکتبر 2010 کریستیز با اعلام رشد 117درصدي فروش هنر معاصر خاورمیانه5 به نسبت سال 2009 به‌نوعی خروج بازار هنر منطقه از بحران را اعلام کرد. در این میان فروش کل ایران در آوریل 2010، از فروش نزدیک به 2/15میلیون دلار، تنها 27% بود. این کاهش سهم، به نسبت سال 2008 نشان دهنده علل دیگری جز رکود اقتصادی است.

 

برای یافتن این علل، به بررسی موردی مشابه یعنی میزان فروش آثار هنرمندان مصری در بازار کریستیز می پردازیم. در اخبار فروش2010 کریستیز، برای اولین‌بار پس از چهار سال، نام هنرمندان مصری در میان آثار گران‌قیمت قرار گرفت. این‌بار در بین 10 اثر گران‌قیمت، 7 اثر به هنرمندان مصری اختصاص داشت و آثار ایرانی در مکان دوم، هشتم و نهم بودند. با این‌که نمودار شماره 2، حضور مستمر هنرمندان مصری از آغاز کار کریستیز در دوبی را نشان می‌دهد، اما این اولین‌باری بود که آنها به چنین موفقیتی دست می‌یافتند. برای مثال احمد مصطفی، هنرمند نقاشی-خط، تنها هنرمند مصری بود که در چهارمین فروش کریستیز با فروش 420هزاردلاری در جایگاه چهارم قرار گرفت، که بی¬شک موفقیت خود را مرهون توجه بازار به این هنر است. محمود سعید، نقاش مصری در آوریل 2008 با فروش 205هزاردلاري در جایگاه نوزدهم قرار داشت، ولی در آوریل 2010 تابلوی نقاشی این هنرمند با مبلغی حدود 5/2میلیون دلار گران ترین اثر فروخته‌شده بود و دیگر آثار اين هنرمند به ترتیب در مکان‌هاي سوم، چهارم و دهم فروش قرار گرفت. تابلوی شدوفز محمود سعید 12 برابر بالاتر از قیمت تخمینی چکش خورد که این نشان‌دهنده رقابت بی سابقه خریداران برای به‌دست‌آوردن این اثر است.

 

قدمت در برخی آثار ارائه‌شده هنر مدرن مصر همانند آثار محمود سعید یکی از عوامل بسیار تأثیر‌گذار است. تاریخ خلق آثار مصری حاضر در کریستیز دوبی به اولین سال های ورود هنر مدرن به مصر بازمی گردد و هنرمندان آنها عضو اولین گروه هنر مدرن مصر، «بیدار از آگاهی تصویری»هستند که در سال 1946 توسط حسین یوسف کمال شکل گرفت.6 از میان هنرمندان این گروه می توان به عبدالهادی الغازار (1965-1925)، محمود سعید (1964-1897) و حامد نادا (1990-1924) اشاره کرد. با بررسی آثار مصری ارائه‌شده در حراج کریستیز می توان دریافت آثاری که با قیمت های بالا فروش رفته اند، همگی متعلق به این پیشگامان هنر مدرن در مصر بوده‌اند و اکثر این هنرمندان در قید حیات نيستند. درمجموع در طی 11 فروش کریستیز دوبی آثار 43 هنرمند مصری چکش خورده است که در این میان 19 هنرمند در قید حیات نيستند. اما سهم این هنرمندان در فروش کل مصر در کریستیز دوبی با مجموع حدود 5/23میلیون دلار، تقریباً برابر 18میلیون دلار یعنی 77% کل فروش است. با توجه به این امر که «به محض این‌که هنرمندی می‌میرد، مانند آثار جکسون پولاک، یا در حال احتضار است، مانند دکونیگ یا جونز، عرضه ثابت مي‌شود و رقابت در میان خریداران می تواند قیمت آثار را بسیار بالا ببرد»7 ، دلیل بالابودن قیمت فروش آثار مصریِ ارائه‌شده در حراج کریستيز نیز می‌تواند همین محدودیت آثار موجود باشد.

 

اهمیت مرگ هنرمند در قیمت فروش آثار وی را می‌توان در فروش هنرمندان لبنانی نیز دید. برای مثال سهم فروش آثار پل گریگوسیان (1993-1926)، نقاش لبنانی در طی 9 فروش کریستیز (2010-2006) از حدود 8/5میلیون دلار فروش کل هنر مدرن و معاصر لبنان، مبلغ تقریبی 1/2میلیون دلار است. به بیان دیگر، این هنرمند به‌تنهایی 36% از فروش کل لبنان در کریستیز دوبی را به خود اختصاص داده است. با وجود اين، به نظر می رسد که این پدیده، یعنی تأثير مرگ خالق اثر بر قیمت فروش، در میان آثار ایرانی نقش پررنگی ندارد. برای مثال، آثار فرامرز پیلارم (1982-1937) که از هنرمندان بنام ایرانی در کریستیز دوبی است، ‌6بار در 9 حراج کریسیتز (تا سال 2010) حاضر بوده، ولی مجموع فروش آثار وی تنها مبلغ 5/97هزار دلار است.

 

اما نکته قابل توجه دیگر در استقبال فروش های سال 2010 کریستیز دوبی از خرید آثار مصری، به‌خصوص در آوریل آن سال، اختصاص این فروش به کلکسیون محمد سعید فارسی 8، شهردار سابق شهر جده است. اختصاص‌دادن فروش به این کلکسیون عربي، همین‌طور تأکید یوسی پلکنان و ویلیام لاوری9، از مدیران کریستیز منطقه، روی ارزش نهفته این مجموعه شخصی را می توان یکی از سیاست های کریستیز برای کشاندن سرمایه های اعراب منطقه به این بازار دانست. آنچه در عمل اتفاق افتاد تأکیدی بر درستی سیاست مدیران کریستیز بود، زیرا این برنامه ریزی، نسبت به دوره قبل، 117% فروش کریستیز را افزایش داد. در این فروش مصری ها توانستند با 15 هنرمند و 32 اثر به فروشی حدود 9/8میلیون دلار دست یابند و 59% از فروش کل آوریل 2010 کریستیز دوبی را از آن خود کنند.

 

 

پس از این موفقیت در منطقه، کریستيز سومین فروش پاریسی خود را از آثار هنر مدرن و معاصر خاورمیانه در نوامبر 2010 برگزار کرد، ولی در مجموع نتوانست موفقیت دوبی را تکرارکند. همچنین، آثار هنرمندان مصری نیز نتوانستند سهم عمده فروش را از آن خود کنند: در سالن دوبی 32 اثر و در پاریس 38 اثر از هنرمندان مصری چکش خورد، ولی بنابر جدول شماره1 و نمودار شماره 3 نتیجه فروش کل مصر با 38 اثر بسیار نزدیک به فروش کل ایران با 9 اثر است.

 

نمودار شماره 3 نشان‌دهنده رشد تدریجی فروش کل آثار ایرانی و مصری در چهار فروش کریستیز پاریس است که این رشد به علت بالارفتن تعداد آثار ارائه‌شده و پایین‌بودن قیمت ها و در نتیجه، تشویق خریداران با توان اقتصادی پایین به حضور در بازار بوده است. البته باید یادآوری کرد که دلیل حضور خریداران کوچک در این بازار اعتبار به‌دست‌آمده از فروش های کلان آثار ایرانی و مصری در دوبی است. در مجموع پایین‌بودن فروش سالن پاریس نسبت به سالن دوبی گویای منطقه ای‌بودن بازار هنر مدرن و معاصر ایران و اعراب است.

  • Like 2
لینک به دیدگاه

خریداران بازار هنر مدرن و معاصر ایران و مصر

 

با وجود این‌که فروش آثار هنری در خانه‌های حراج از شفافیت بالاتری نسبت سایر فروش ها برخوردار است، ولی همچنان مشخصات خریداران و فروشندگان آثار هنری در هاله ای از ابهام باقی می ماند و لذا به‌ناچار باید به آمارهای نه‌چندان دقیق اعلام‌شده توسط کریستیز بسنده کرد. طبق آمار آوریل 2008 10: «خریداران آثار ایرانی و هندی این فروش، عموماً خريداران تلفنی از نیویورك، لندن، میلان، پاریس، ژنو و... بوده‌اند، در حالی که ۹۵% فروش آثار عرب‌ها حضوری انجام شده است. طبق آمار خانه حراج کریستیز، ۷۷% از خریداران این حراجی از خاورمیانه و ایران، ۱۷% از اروپا و۶‌% از امریکا بوده‌اند.»11

 

در پایان سال 2010، کریستیز اعلام کرد که 60% از خریداران سال از منطقه و 28% از اروپا، 10% از امریکا و 2% از آسیا بوده‌اند.12 این آمار اطلاعات دقیقی از مشخصات خریداران نمی‌دهد، ولی گویای این است که بازار هنر منطقه در طی چند سال تا حدی توانسته توجه خریداران اروپایی را به خود جلب کند.

 

لینا لازار، کارشناس هنر اسلامی مؤسسه حراج ساتبیز، اکثر خریداران هنر اسلامی را از کشورهای اسلامی می‌داند.13 نمودار شماره 4، آماری است که لازار از سهم هریک از کشورها در خرید آثار اسلامی ارائه کرده است. البته برای درک بهتر نمودار لازار باید به تعریفی که او از هنر اسلامی14 داده بود مراجعه کرد. این نمودار نمی تواند مرجع دقیقی برای خریداران هنر مدرن و معاصر منطقه باشد، زیرا تمامی خریداران آثار زیر‌مجموعه هنر اسلامی را در‌بر می گیرد. نکته قابل توجه در این نمودار سهم 6‌درصديِ خریداران ایرانی در مقابل سهم قابل توجه کشورهای عربی در بازار هنر اسلامی است. البته در مطالعه بخش اروپایی نمودار لازار، نباید سهم مهاجران ثروتمند کشورهای اسلامی در اروپا به‌خصوص انگلستان با 36% را نادیده گرفت، چراکه این کشور پذیرای تعداد زيادي مهاجر لبنانی، مصری و عراقی15 است.

 

بر اساس آمارهای اعلام‌شده توسط کریستیز و بنا بر گفته رکسانا زند16، مسئول هنر خاورمیانه مؤسسه ساتیبز، اغلب خریداران هنر مدرن و معاصر ایران، ایرانیانی هستند که در اروپا و امریکا زندگی می کنند. ازاین‌رو، شاید بتوان گفت که حجم خريد خریداران اروپایی آثار ایرانی به نسبت آثار عربی بیشتر است. ولی از آنجا که بخش عمده خرید کریستیز دوبی توسط خریداران منطقه انجام می شود، به‌جرأت می توان گفت که سهم خریداران آثار عربی به‌مراتب بالاتر از خریداران آثار ایرانی است.

  • Like 2
لینک به دیدگاه

نتیجه‌گیری

 

موفقیت چشمگیر هنر مدرن و معاصر ایران در منطقه از یک‌طرف نتیجه فعالیت مستمر دست‌اندرکاران هنر ایران برای معرفی هنر مدرن و معاصر ایران در صحنه های بین المللی و از طرف دیگر ناشی از حضور آثار ایرانی حاوی فرهنگ اسلامی (مانند آثار مکتب سقاخانه) بوده است که نتیجه این موفقیت را می توان در اشتیاق خریداران منطقه به آثار ایرانی دید. بازتاب استقبال منطقه ای از هنر مدرن و معاصر ایران، به‌خصوص در آوریل 2008 پای آثار ایرانی را در صحنه های بین المللی هنر باز کرد، هرچند که مرکز اصلی فروش آثار ایرانی و سایر کشورهای خاورمیانه همچنان دوبی ماند.

 

در این مقاله، با تحليل آثار فروخته‌شده (اسلامی و غیراسلامی) و مقایسه فروش ایران و مصر نشان دادیم که تا سال 2009 و به علت پایین‌بودن میزان آمادگی دست‌اندرکاران هنر عرب، سرمایه‌داران عرب تمایل بیشتری به خرید آثار ایرانی داشتند و به همین دلیل استقبال از آثار ایرانی که به نحوی به بازنمایی نشانه‌های فرهنگ اسلامی می پرداختند، بسیار بالا بود. از زمانی که سیاست‌های هنري و فرهنگی کشورهای عرب شکل منسجم‌تری گرفت، این استقبال به آثاری خلاصه شد که در طول این سال های اولیه به کالاهای امن اقتصادی تبدیل شده بودند، مثل آثار تناولی و دیگر هنرمندان گران‌قیمت بازار ایران. «ملیت و کشور محل اقامت هنرمند بدون شک فاکتور مؤثری در موفقیت فروش هنرمند است، چراکه ناخودآگاه در انتخاب نهایی خریدار تأثیر‌گذار است.»17 بنابراین معرفی آثار مصری توسط محمد سعید فارسی نقش بسزایی در تشویق مجموعه‌داران منطقه برای خرید و سرمایه‌گذاری در هنر اعراب (مصر) ایفا کرد. همان‌طور که نمودار شماره 4 نشان می دهد با حضور مصری‌ها در سال 2010، بازار هنر ایران شاهد پایین‌آمدن قیمت‌های فروش آثارش بود، ولی طبق همین نمودار مصر برخلاف ایران نتوانست موفقیت خود را در بازار حفظ کند. بنابراین می توان دید که هنر ایران در طی تمامی فروش ها ازجایگاه تثبیت‌شده ای نسبت به مصر و حتی سایر کشورهاي منطقه برخوردار بوده است.

 

از طرف دیگر با وجود تأکیدی که کارشناسان هنری بر ایرانی‌بودن خریداران آثار ایرانی و استقبال خریداران اروپایی از آثار ایرانی و منطقه ای داشته اند، چهار فروش سالن پاریس به‌وضوح نشان می دهد که استقبال آثار در خارج از منطقه قابل مقایسه با بازار منطقه نيست. نکته قابل توجه این است که «احداث موزه های بین المللی، از جمله شعب موزه لوور و گوگنهایم در ابوظبی، نیاز به خرید حجم زیاد آثار هنری را ایجاد كرده است و حکومت-های منطقه به صورت کاملاً رسمی سازمان‌های دولتی و خصوصی را به خرید آثار هنری تشویق می کنند.»18 بنابراین سیاست های این کشورها به‌وضوح باعث تشویق به سرمایه‌گذاری در هنر منطقه برای داشتن پشتوانه هنری و به‌دست‌آوردن گنجینه های هنری برای این مجموعه های بزرگ ‌شده است. این تجربه در ایران با افتتاح موزه هنرهای معاصر تهران دیده می شود. همین سیاست‌گذاری باعث حمایت دولت های عرب از هنرمندان محلی و حتی منطقه ای و حضور هنرمندان جوان در بازار شده است. برای مثال، در سالیان اخیر شاهد حضور هنرمندان امارات یا سعودی در حراج های کریستیز بوده ایم؛ امری که در حراج های اولیه کریستیز صادق نيست. با وجود تمامی حمایت های دولتی اعراب از هنرمندان خود، بالابودن کیفیت هنر ایران و شناخت این بازار توسط فروشندگان و گالری‌های ایرانی باعث موفقیت هنر مدرن و معاصر ایران در بازار شده است و مسلماً این ظرفيت با حضور مراکز هنری و فرهنگی ایراني در جهت حمایت از هنر مدرن و معاصر ایران در بازار منطقه، به تثبیت جایگاه هنر ایران در عرصه بین المللی می‌انجامد. -----------------------------------------------------------------------------------------------------------------

پی نوشت:

 

- Moulin, Raymonde, L’artiste, l’institution et le marché, Flammarion, 2009, p. 29.

- Quemin, Alain, “Le rôle des pays prescripteurs sur le marché et dans le monde de l'art contemporain”, rapport au ministère des affaires étrangères, 2001, p. 92.

- Poulard, Lowrance, “Co-operation of Contemporary Art Museum and London Tate Gallery”, BBC Persian, 18, Jun, 2004.

برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.

Louise Jury, “Too risqué for Iran, Bacon’s Nudes could be shown in London”, The Independent, 8 july 2004 ;

برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.

-

برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.

- Day Press, Contemporary Middle Eastern Art, Dp-news-artdaily, 28/10/2010,

برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.

- Amin AZAR, L’Eveil de la conscience Picturale en Egypte (Le Groupe de l’art Contemporaine), 1954, Cairo, p. 7.

- Moulin, Raymonde, L’artiste, l’institution et le marché, Flammarion, Paris, 2009, p. 16.

-“Christie’s to Offer Masterpieces From The Collection Of Dr. Mohammed Said Farsi in Dubai in April”, article publié sur le site de la ville de Dubaï,

برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.

-“International Modern & Contemporary Art, Including Masterpieces from The Collection of Dr. Mohammed Said Farsi”,

برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.
.

- «اقتصاد هنر ايران متاثر از حراج‌هاي خارجي»، روزنامه دنياي اقتصاد، پنج‌شنبه 14 آبان 1388.

- Carver, Antonia, “Iranian artists lead the pack, market for contemporary art in the Gulf is maturing; mediocre works bought in”, The Art Newspaper, 1 June 2008,

برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.

- Day Press, Contemporary Middle Eastern Art, Dp-news-artdaily, 28/10/2010.

- Lazaar , Lina “Emerging Markets: Contemporary Middle Eastern Art”, (2008), Sotheby’s

Institute of Business, Art Dubai Education Program, 19 March 2008, Dubai.

- Bloom, Jonathan and Blair, Sheila, Islamic Art, Phaidon Press, London, UK, 1997.

- BBC World, “Arabic London”, 26 October 2007,

برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.

- BBC Persian ,

برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.

- Quemin, Alain,, Théorie Pratique Médiation, Art & Globalization, Pratique réflexions sur l’art, Presse Universitaire de Rennes, n°12, Printemps 2002.

- Benhamou-Huet, Judith, “Un nouveau marché pour l’art du Moyen-Orient”, Les Echos. fr, 29/10/2010.

 

 

برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.

  • Like 2
لینک به دیدگاه
×
×
  • اضافه کردن...