رفتن به مطلب

Ghasem Zare

ارسال های توصیه شده

چـرا سـود ما، به زیـان طبیـعت اسـت ؟!

 

01.jpg

ما ایرانیان دوست ‌داریم که در دنیا ملتی با پیشینه تاریخی درخشان و فرهنگ و تمدن غنی شناخته شویم. البته اگر کسی به کتاب‌های تاریخی رجوع کند، یا با گردش در این سرزمین پهناور آثار برجای مانده از گذشته را ببیند، با این تفکر عقیده خواهد شد؛ اما اگر همان شخص، همراه ایرانیان به دامن طبیعت برود، صحنه‌هایی را می‌بیند که کوچک‌ترین نسبتی با غنای فرهنگی و پیشرفت تمدنی ندارند.

02.jpg

کوه و دشت و جنگل و ساحل و رود و درّه، همه جا پوشیده از زباله‌ است. لابد اگر همان شخص از همسفران خود بپرسد که موضوع چیست، با شرمساری بسیار و در حالی که می‌کوشند مسأله را رفع و رجوع کنند، پاسخ می‌دهند که متأسفانه اندکی از ایرانیان که ما آن‌ها را "طبیعت گردنما" و "کوهنوردنما" و "جنگل نوردنما" لقب داده‌ایم، از روی ناآگاهی یا غفلت چنین کرده‌اند! اما اگر آن شخص متقابلا با استناد به آمار رسمی دولت ایران بگوید: آیا ۶۰۰ تن زباله‌ای که فقط در روز ۱۳ فروردین در مناطق حفاظت شده استان تهران رها شده، کار تعداد اندکی از مردم است، پاسخش چه خواهد بود؟

03.jpg

خوشمان بیاید یا نیاید، ما دیگر نسبت چندانی با آن گذشته درخشان نداریم و فرهنگ عمومی‌مان چنان افت کرده که تنها یکی از نمودهایش آلودگی شدید محیط زیست است. این که اساس افکار معنوی ایرانیان باستان بر تقدس عناصر چهارگانه، خصوصا آب و خاک بود و در جای جای سرزمین‌شان، هرجا که چشمه ساری و رودی و برکه‌ای بود، برای ایزدبانوی آب‌ها نیایشگاهی ساخته بودند؛ این که به روزگار پس از اسلام، آب مهریه دختر پیامبر بود و حرمت فراوان داشت و روشنایی چشم با نگاه به سبزه فزونی می‌گرفت و بر کاشتن درخت ثواب بسیار بود و شکستن شاخه درختان به شکستن بال فرشتگان می‌مانست، گویی مقوله‌ای است از جنس تاریخ که دشوار بتوان ردپایی از آن را در فرهنگ عمومی امروز پیدا کرد.

04.jpg

بی‌عملی و گاه بی‌تفاوتی سازمان‌های دولتی مسئول نیز مزید بر علت شده و وضعیت را وخیم‌تر کرده است. برای رفع مشکلات کارهای زیادی می‌توان کرد. می‌توان:

 

در مناطق حفاظت شده سطل‌های زباله تعبیه کرد و در راه های ورودی آن‌ها کیسه زباله در اختیار مردم قرار داد؛

 

دست‌کم در مناطق حساس و قابل کنترل با راه‌اندازی گشت‌های کنترل و نظارت با متخلفان برخورد کرد؛

 

در ورودی پلاژهای ساحلی، پارک‌های جنگلی و مکان‌های مشابه، مبالغی را از گردشگران دریافت کرد که با جمع‌آوری و تحویل زباله به آنان برگردانده می‌شود.

 

با وضع مالیات بر ظروف پلاستیکی یک بار مصرف که بیش‌ترین و خطرناک‌ترین زباله‌های رها شده در طبیعت هستند، تولید و مصرفشان را کاهش داد؛

 

پلاستیک‌های قابل تجزیه با پایه گیاهی را جایگزین پلاستیک‌های شیمیایی کرد؛

 

و از آن مهم‌تر:

 

می‌توان از طریق تولیدات رسانه‌ای، تبلیغات محیطی، کتاب‌های درسی مدارس، آموزش تورگردانان و بسیاری شیوه‌های دیگر، سطح آگاهی عمومی درباره حفظ محیط زیست را افزایش داد و برای پاکیزه نگاه داشتن یا پاکسازی طبیعت، انگیزش درونی در آنان ایجاد کرد.

05.jpg

این‌ها، ساده‌ترین کارهایی هستند که یا تا کنون انجام نشده‌اند یا از گستره و عمق کافی برخوردار نبوده‌اند. برای مثال، در ماده ۶۴ برنامه چهارم توسعه کشور، مصوب ۲۳/۶/۸۳ مقرر شده بود که "در راستای ارتقای آگاهی‌های عمومی و دستیابی به توسعه‌پایدار به منظور حفظ محیط زیست و با تأکید بر گروه‌های اثرگذار و اولویت‌دار از ابتدای برنامه‌چهارم توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی جمهوری اسلامی ایران، آیین‌نامه‌ی اجرایی مربوط را به پیشنهاد شورای عالی حفاظت محیط ‌زیست به تصویب هیأت وزیران برساند. کلیه دستگاه‌های ذی‌ربط، رسانه‌های دولتی و صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران، ملزم به اجرای برنامه‌های آموزشی بدون دریافت وجه موضوع این ماده قانونی می‌باشند."

06.jpg

تازه در نوروز امسال(سال 92)، چهار سال پس از پایان مهلت قانونی این برنامه، تلویزیون ایران سریالی را با نام "آب پریا" درباره ضرورت حفظ محیط زیست و پیامدهای تخریب آن نمایش داد و البته انتظار نمی‌رود که ساخت چنین فیلم‌هایی در فاصله ۹ سال یک بار، هرچقدر که گیرا و پربیننده باشند، تأثیر کلی در رفتار مردم بگذارد؛ چندان که پس از یک دهه بمباران خبری و تبلیغاتی در موضوع راهنمایی و رانندگی، هنوز هم تعداد تخلفات و تصادفات و تلفات رانندگی در ایران بسیار چشمگیر است.

 

در ادامه تصاویر، نگاهی دارد به صحنه‌هایی تأسف بار از زباله افکنی مردم در طبیعت. تمام این عکس‌ها در نوروز امسال و در سه استان ایلام، کردستان و کرمانشاه گرفته شده‌اند. با این توضیح که هم جمعیت و هم تعداد گردشگران ورودی این استان‌ها بسیار کمتر از استان‌هایی مانند گیلان، مازندران و گلستان است و در نتیجه حجم زباله رها شده در طبیعت‌شان نیز به مراتب کمتر است.

07.jpg

 

 

08.jpg

 

 

09.jpg

 

 

10.jpg

 

 

11.jpg

 

 

12.jpg

 

 

13.jpg

 

 

14.jpg

 

 

15.jpg

 

 

16.jpg

 

 

17.jpg

 

 

18.jpg

 

 

19.jpg

 

 

20.jpg

 

 

21.jpg

 

 

22.jpg

 

 

23.jpg

 

 

24.jpg

 

 

25.jpg

 

 

26.jpg

منبع:پرشین استار

  • Like 10
لینک به دیدگاه
  • 9 ماه بعد...

آدم دلش میخواد خودشو خفه کنه وقتی با همچین صحنه هایی مواجه میشه:4564:

کاش بین این همه تقلید کورکورانه ای که از فرهنگ غربی داریم یه کمی هم ازشون احترام به طبیعت و محیط زیست رو یاد میگرفتیم:sad0:

  • Like 5
لینک به دیدگاه

سلام.

امروزه ما از مواد مصنوعی زیادی استفاده میکنیم که قابل برگشت به محیط نیستند.یا خیلی دیر تجزیه میشوند.

اما خودمان را گول می زنیم و با آنها مثل مواد طبیعی برخورد می کنیم.

از طرفی انسان روز به روز تنبل تر می شود و کم تحرک تر.به همین دلیل به خودش زحمت نمی دهد که حداقل زباله خودش را جمع کند.

متاسفانه این ها را جزء فرهنگ نمی دانند.

  • Like 3
لینک به دیدگاه
×
×
  • اضافه کردن...