رفتن به مطلب

رویای من!!


Javid Maleki

ارسال های توصیه شده

هی روزگار:sigh:

 

من بچگیمو خعــــــــــــــلی دوس داشتم یاد جوجه رنگیام میافتم که زورشون میکردن پیشم بخوابن:icon_pf (34):

هرکدومشونم که میمردن خیلی ناراحت میشدم فرداش برا یه دونه دیگه میخریدن منم هی اذیتشون میکردم ...

 

به غیر اینکه مجبورشون میکردم پیشم بخوابن.. مجبورشون میکردم از رو میله پرده بِپرن.. اونایی که نمیپریدن پاشون میشکست:ws3:

 

یاده لی لی دمه خونمون که با هزار ذوق و شوق میکشیدم بعد با یه هیجانی اون سنگ رو مینداختیم ، وقتی میخواستیم بندازیم رو شماره 7 8 چقد استرس داشتیم:5c6ipag2mnshmsf5ju3

اون جوجه های بدبخت از دستت چی کشیدن:hapydancsmil:

  • Like 2
لینک به دیدگاه
×
×
  • اضافه کردن...