رفتن به مطلب

ارسال های توصیه شده

مورفولوژي رودخانه،علم شناخت سيستم رودخانه از نظر شكل و فرم كلي،مشخصه هاي هيدروليكي،راستا و پروفيل طولي بستر و نيز روند و مكانيزم تغييرات آن مي باشد. از طريق بررسي مورفولوژيك رودخانه ميتوان شرايط كنوني و پتانسيل تغييرات احتمالي آنرا در آينده بهتر درك كرد و از اين طريق پاسخ رودخانه را نسبت به تغييرات طبيعي و يا فعاليتها ي انساني پيش بيني نمود.

 

عوامل موثر بر مورفولوژي رودخانه:

مورفولوژي آبراهه از قوانين فيزيكي تبعيت مي كند. مورفولوژي الگوي آبراهه مستقيما با هشت متغير اصلي تاثير مي پذيرد كه شامل پهناي آبراهه،عمق،سرعت آب، دبي، شيب آبراهه، مقاومت ذرات بستر،بار رسوبي و اندازه يا بزرگي بار رسوبي است. تغيير در هر يك از اين متغيرها منجر به واكنش رودخانه نسبت به اين تغييرات مي گردد. در اين حالت است كه آبراهه خود را در مقابل اين تغييرات وفق مي دهد و طي اين فرايند، ديگر متغيرها نيز تغيير مي كنند. در نتيجه الگوي آبراهه نيز تغيير مي كندزيرا مورفولوژي آبراهه محصول اين فرايند تعديل كننده است. لذا اين متغيرها بايد به عنوان معياري براي طبقه بندي مورفولوژي رودخانه لحاظ شوند.

 

مشخصات هندسي رودخانه ها:

براي شناسايي دلايل فرسايش و وضعيت رسوب،بايد رودخانه ها را بشناسيم: رودخانه ها از نظر زمين ريخت شناسي به سه گروه جوان( Young)؛ بالغ( Mature) و پير( Old) تقسيم بندي مي شوند. از نظر شكل مقطع عرضي به رودخانه محدود شده، رودخانه تخت سنگي و رودخانه آبرفتي تقسيم مي شوند و از نظر شكل درپلان،به چندين نوع از جمله شاخواره اي،گوشه راست، موازي، شبكه اي، شعاعي وحلقه اي، مارپيچي، تابيده شده و قيطاني، خاردار و ريشه اي و رودخانه مستقيم تقسيم مي شوند. شكل رودخانه تابعي از جريان آب،كميت و نوع رسوبات حمل شده، پوشش گياهي و ترتيب مواد سازنده ديواره و كف رودخانه است و بنابر هيدروليك رودخانه،جريان آب، تنش برشي بر ديواره رودخانه و كف رودخانه وارد مي كند كه پايداري و يا تغييرپذيري شكل بستر رودها بستگي به مقاومت هر نقطه از پيرامون بستر مقطع جريان، در مقابل تنش برشي وارد از سوي جريان دارد.

لینک به دیدگاه

رودخانه ها بندرت به طور مستقيم حركت مي كنند و به عبارت ديگر، مسير آنها شامل پيچ و خم هاي سينوسي مي باشد. همچنين در بعضي مناطق،رودخانه به چند شاخه تقسيم مي شود و مجددا در پايين دست، اين شاخه ها به يكديگر مي پيوندند. هر رودخانه علاوه بر حركت طولي داراي يك حركت عرضي همراه با آن و در جوار آن مي باشد. اين حركت عرضي بر حسب شكل و شماي مسير آن توصيف مي شود. رودخانه هاي آبرفتي همانند يك مجراي روباز داراي ويژگي هاي ابعادي نظير سطح مقطع، نيمرخ و شيب طولي است كه نسبت به زمان تغييراتي دارد. اين تغييرات بستگي به ميزان بده آب، جنس مواد بستري، كميت و كيفيت رسوبات و متغيرهاي ديگري است كه به دليل تصادفي بودن فرايندهاي حاكم بر هواشناسي بده جريان نيز داراي همين ويژگي است. از اين رو توام با عكس العمل شرايط حاكم بر وضعيت هندسي، هيدروليكي و مكانيك مواد بستري، مكانيسم هاي مختلفي اتفاق مي افتد و رودخانه را تحت الشعاع خود قرار مي دهد. بررسي هاي ديگر در زمينه ژئومورفولوژي و مهندسي رودخانه نشان داده كه با توجه به وجود طيف وسيعي از تغييرات در جريان آب، كميت و نوع رسوبات، جنس مواد بستري و... الگوي هاي مختلفي براي پلان رودخانه مي تواند وجود داشته باشد كه معرف بسياري از ويژگي هاي ژئومورفولوژيكي و ديناميكي رودخانه مي باشد. به هر صورت بستر اغلب آبراهه ها و رودخانه ها عليرغم اندازه و مشخصات هندسي و هيدروليكي متفاوتي كه دارند به ندرت به صورت مسيرهاي مستقيم و يا به اصطلاح به صورت آبراهه هاي مستقيم هستند، بلكه در طول مسير خود داراي پيچ و خم هاي فراوان مي. اگر چه اين پيچ و خم ها منظم نيستند ولي ممكن است حالت نسبتا قرينه اي در آنها ديده شود كه لئوپلد و همكاران به آن مئاندر گفته اند. تقريبا پيدا كردن مشخصه اي كه بتواند به طور واضح رودخانه مستقيم را از رودخانه هاي داراي پيچانرود متمايز سازد كار دشواري است. معمولا براي اين كار از مفاهيمي نظير ضريب مارپيچي يا درصد انحنا استفاده مي شود. بنابرين بطور كلي مي توان شكل پلان رودخانه اي آبرفتي را به سه دسته تقسيم بندي نمود: الف-مستقيم ب-پيچانرودي ج-شرياني(چند شاخه)

 

رودخانه با الگوي پيچانرودي:

اين نوع رودخانه در شكل ظاهري، تركيبي از يك سري پيچ هاي متوالي هستند كه توسط مسيرهاي كوتاه و مستقيم بهم متصل مي شوند. اين الگو عموما در بخش سفلاي رودخانه ها يعني در محل جلگه ها و دشت هاي سيلابي تشكيل مي شود. در اين نقاط،شيب عمومي آبراهه و دره كم شده و قابليت حمل و رسوب در آنها كاهش پيدا مي كند. مهمترين ويژگيهاي اين الگو،غلبه داشتن مواد ريزدانه(رس و لاي) در بار رسوبي رودخانه و نيز مثلثي بودن شكل مقطع بستر در محل پيچ هاست، بطوري كه بستر در كناره خارجي، عميق تر بوده و در حدفاصل پيچ ها، مقطع بستر رودخانه مستطيلي شكل مي گردد.در مقطع اخير ، عمق بستر عموما كمتر شده و عرض آن افزايش ميابد و در ضمن الگوي رودخانه نسبت به ديگر الگوها حالت پايداري دارد باشند.

لینک به دیدگاه

اين الگوي براي رودخانه هايي كه در شرايط مقطع پر، داراي راستاي نسبتا مستقيم هستند، عموميت دارد.نكته قابل ذكر اينكه، با وجود كانال مسقيم خط القعر رودخانه در مواقع كم آبي داراي پيچ هاي متوالي، مشابه الگوي پيچانرودي است.

لینک به دیدگاه

در اين گونه رودخانه ها، مسير جريان به صورت چند شاخه است و در مجاري متعدد و كم عمق جريان دارد. اين مجاري به صورت متقاطع بوده و در بستر عريض خود، توسط جزاير آبرفتي از يكديگر جدا شده است. اين گونه رودخانه ها عموما در مناطق نيمه كوهستاني و كوهپايه اي و نيز در روي مخروط افكنه هاي با شيب نسبتا زياد جريان دارند كه مشخصه عمده آن عمق كم، عرض زياد بستر رود، پتانسيل حمل رسوب در ان بالا بوده و براي اتلاف انرژي مازاد، جريان آب تمايل به گستردگي دارد.

لینک به دیدگاه

رودخانه هاي طبيعي تحت تاثير عوامل و متغيرهاي مختلف همواره از نظر ابعاد، شكل، راستا و الگو در تغيير هستند. تغيير پذيري رودخانه ها در كوتاه مدت ممكن است تدريجي و پيوسته و در درازمدت يا تحت شرايط خاص، ناپيوسته و ناگهاني باشد. بنابرين تمامي رودخانه ها تحت تاثير عوامل محيطي، از نظر شكل ظاهري در تغيير هستند كه شكل هاي مختلف تغييرات را در رودخانه هاي مختلف مي توان مشاهده كرد. پاره اي از تغييرات كه در رودخانه ها عموميت بيشتري دارند عبارتند از: - جابه جايي و پيشروي به سمت پايين - پيشروي به سمت پايين دست همراه با ميان بري - تغييرات نامنظم جانبي(فرسايش ديواره ها در محل قوسها، ورودي آبراهه هاي فرعي و يا انشعابات طبيعي و مصنوعي) - تغييرات پروفيل طولي بستر - تغيير مسير رودخانه(تغيير مسير جزئي و كلي) - تغيير الگوي رودخانه

لینک به دیدگاه

ديواره و كناره هاي رودخانه ها هميشه در معرض خطر فرسايش و تخريب ناشي از جريان آب قرار دارد. شدت و تداوم آن بستگي زيادي به سرعت جريان، مدت تماس آب با ديواره ها و نيز سازند خاك ديواره و كف بستر دارد. اصلي ترين و مستقيم ترين فعاليتهايي كه براي كاهش خسارت ناشي از فرسايش خاك و رسوبات انجام مي شود، در ارتباط با سواحل و كناره هاي رودخانه هاست. برخورد مستقيم جريان آب با كناره ها موجب ناپايداري و فرسايش آن مي گردد. به علاوه خالي شدن پاي ديواره ها ناشي از پديده پنجه شويي سبب گسيختگي خاك و ريزش توده اي آن مي گردد. شدت فرسايش با ميزان تلاطم، بده جريان، ساختار خاك ديواره، وجود يا عدم وجود پوشش گياهي حفاظتي ارتباط مستقيم دارد. خسارت وارده در پيچابهاي تند و در محلهاي آبگذر با سرعت زياد بيشتر است بطور كلي سه نوع ديواره وجود دارد:

 

ديواره هاي چسبنده( Cohesive bank ):

 

در اين نوع از ديواره ها ذرات به شدت به يكديگر چسبيده و متصل هستند و اين اتصالات قوي باعث ميگردد كه در مقابل فرسايش بخوبي مقاومت نمايند. خاكهاي چسبنده حاوي مقادير معتنابهي رس و سيلت هستند كه باعث بروز برخي فعاليتهاي شيميايي روي كاتيونها مي گردد. اين فعاليتها منجر به ايجاد پيوندهاي الكتروشيميايي بين ذرات ميگردد. بدليل نفوذپذيري كمتر مصالح چسبنده، تاثير نشت، پايينگ، يخ زدگي و جريانهاي زير سطحي در ايجاد فرسايش كناري ديواره هاي چسبنده كاهش مي يابد. از طرف ديگر همين نفوذپذيري كم مصالح چسبنده باعث ايجاد پتانسيل تخريب و شكست در خلال تخليه سريع و افت ناگهاني سطح آب بدليل عدم امكان زهكشي مي گردد.

 

 

ديواره هاي غير چسبنده( Cohesion less banks ):

 

ديواره هاي غير چسبنده معمولا به شكل توده هاي عظيمي ازخاكهاي ناهمگن نمايان مي شوند. خاكهاي غير چسبنده معمولا تركيبي از سيلت، ماسه و شن هستند. اين تركيب از خاكها هيچگونه رابطه و پيوند الكتروشيميايي با يكديگر نداشته و لذا بطور مستقل و مجزا در معرض فرسايش قرار مي گيرند. از عوامل مهم و مؤثر درفرسايش اين قسمت مي توان به جهت و اندازه جريان، سرعت جريان در مجاورت ديواره و تغييرات تنش برشي روي ديواره اشاره كرد.

 

 

ديواره هاي لايه اي( interbedded banks):

 

اين نوع ديواره ها متداول ترين نوع ديواره ها در سيستمهاي طبيعي هستند. خاكهاي ديواره ها با مصالح و خصوصيات فيزيكي متفاوت در لايه هاي مختلف بر روي يكديگر انباشته مي شوند. رفتار متفاوت لايه هاي چسبنده و غير چسنده كه در مجاورت يكديگر قرار گرفته اند، پتانسيل فرسايش در ديواره را افزايش مي دهد. بطور مثال در صورتي كه لايه بالايي چسبنده و لايه پاييني غيرچسبنده بوده، لايه غير چسبنده تحت تاثير فرسايش قرار گرفته و تخريب مي گردد و باعث از بين رفتن تكيه گاه لايه چسبنده مي شود و در طي زمان تحت اثر نيروهاي ثقلي لايه چسبنده نيز فرسوده مي گردد.

لینک به دیدگاه

رودخانه ها تحت تاثير پديده فرسايش و رسوبگذاري دستخوش تغييرات گوناگوني مي شود كه از آن جمله مي توان تغيير راستا، جابه جايي هاي عرضي و طولي، وقوع ميان برها، تغيير نوع رودخانه، تغيير تراز بستر، تغيير دانه بندي و دگرگوني ها و ويژگي هاي هندسي مسير را اشاره كرد.

سازه هاي متقاطع و موازي موجود در مسير رودخانه ها مانند پلها، بندها، ديواره هاي سيل بند، سازه هاي حفاظت بستر و كناره ها و همچنين تاسيسات موجود در حواشي واراضي اطراف از جمله جاده ها، مزارع، مناطق صنعتي شهري و كشاورزي از فرايندهاي مختلف فرسايش و رسوبگذاري تاثيرپذيري مستقيم دارند.

بررسي گزارشها و نشريات موجود مبين آن است كه در بسياري از موارد پديده فرسايش و رسوبگذاري و پيامدهاي آن عامل اصلي در تخريب پلها، تاسيسات هيدروليكي و به ويژه سازه هاي حفاظت و اصلاح مسير(ساماندهي) رودخانه بوده است.

مطالعه فرسايش و رسوبگذاري اين امكان را فراهم مي آورد تا بتوان ضمن شناخت رفتار ريخت شناسي رودخانه، اثرهاي اقدامات مختلف ساماندهي را بر عملكرد رفتاري آن مورد ارزيابي كمي و كيفي قرار داده و از اين طريق امكان تشخيص عوامل ناپايداري و اعمال معيارهاي مناسب حفاظتي و اقدامات مهندسي را پيشاپيش ميسر نمود. از طرفي عوامل تاثيرگذار در پديده فرسايش و رسوبگذاري متنوع مي باشند كه از آن جمله مي توان وقوع سيلابها وتكرار آنها، تغيير رژيم هيدروليكي، تغيير رژيم رسوبي، تغيير كاربري اراضي،تغيير در ويژگيهاي حوضه آبريز، دخل و تصرف در حريم طبيعي رودخانه و ساخت سازه هاي كنترل براي بهره برداري از منابع رودخانه اي را نام برد.

در طرحهاي ساماندهي رودخانه مجموعه اي از عوامل ياد شده تاثير گذار بوده و لازم است نقش هر يك در فعل و انفعالات فرسايش و رسوبگذاري مدنظر قرار گيرد.

 

مطالعات فرسايش درشرايط طبيعي:

 

فرسايش يكي ازپديدههاي مهم رودخانه اي است. عوامل مختلفي دروقوع فرسايش دخالت دارندكه ازجمله مي توان به شيب رودخانه، وقوع سيلابها، نقش پيچابها، دانه بندي موادرسوبي، مشخصات حوضه هاي آبريزوپديده هاي زمين شناسي اشاره نمود. بديهي است دخالتهاي مستقيم وغيرمستقيم انسان درمحيط رودخانهاي كه به منظوربهره برداري وساماندهي رودخانه ها انجام ميگيرد به نوبه خود درتشديد اين فرايند تاثيرگذاراست.

 

بررسي پديده فرسايش در رودخانه ها عموماً از ديدگاه كمي و كيفي مطرح مي باشد. در كارهاي مهندسي توجه اصلي به مواردكمي است. در اين خصوص تعيين ميزان گودافتادگي بستر، تغيير ويژگيهاي هندسي رودخانه، حجم و نوع رسوبات حمل شده وتغيير دانه بندي بستر از جمله موارد كمي مي باشند كه مستقيماً در ارتباط با اقدامات ساماندهي و طرحهاي مهندسي رودخانه قرارمي گيرند. درعين حال بررسيهاي كيفي مانند چگونگي تأثيرپذيري فرسايش رودخانه از تغيير نظام هيدرولوژيك، نقش تغييرات پوشش گياهي، پديده هاي زمين شناسي و تكتونيك، نوسانات سطح آب زيرزميني، اثر تغييرات زيست بوم رودخانه و موارد ديگر به نوبه خود در تحليل رفتار و فرسايش رودخانه و پيامدهاي آن داراي اهميت است. از طرفي ازنظر تعدد عوامل تأثيرگذار، تجزيه وتحليل پديده فرسايش و تعيين كمي آن به آساني ميسر نبوده و استفاده از روابط، معادلات و الگوهاي ارائه شده مستلزم احتياط بعضي جنبه هاي پيچيده پديده فرسايش و درنظرگرفتن تجربيات و ديدگاههاي كارشناسي است. وجود خمها در مسير رودخانه نوع خاك كناره ها، اتصال شاخه هاي جانبي و لايه بندي مواد رسوبي بستر نيز هر كدام به نوعي بر پيچيدگي مسئله مي افزايد.از جمله عوامل طبيعي مؤثردر فرسايش رودخانه ها رشد چمها( پيچابها)مي باشد كه در زمره فرسايش موضعي قرار دارد. اين گونه فرسايش كه حاصل وقوع جريان پيچشي يا حلزون در چم رودخانه است يكي از مهمترين عوامل در تغيير شكل بلند مدت رودخانه هاي پيچانرودي مي شود.

جابه جاييهاي عرضي و تغيير شكل مسير نيمرخ طولي رودخانه در طي سالهاي متمادي حاصل فرسايش موضعي در چمها مي باشد.

 

رودخانه هاي پيچانرودي در يك محدوده عرضي مشخصي جابجا مي شوند. اين محدوده كمربند پيچشي نام دارد. به علاوه در رودخانه هاي پيچانرودي عرضي، بستر تقريبا ثابت بوده اما به علت فرسايش مستمر موضعي در چمهاي رودخانه در يك محدوده عرضي مشخص(كمربند پيچشي) دائما جابجا مي شود.

از ديدگاه مهندسي مشخص كردن پهناي كمربند پيچانرودي كه بيان گر محدوده جابه جايي عرضي رودخانه در طي زمان مي باشد و همچنين موقعيت كمربند فرسايشي داراي اهميت زيادي است. چنين پديد هاي ضمن مشخص كردن نقش فرايند فرسايش در رفتارشناسي رودخانه ها تأثيرپذيري اقدامات ساماندهي را از الگوهاي مختلف فرسايش آشكار مي نمايد. با استفاده ازعكسهاي هوايي و تصاوير ماهواره اي تهيه شده در فاصله هاي زماني مختلف و همچنين بررسيهاي زمين شناسي و بازديدهاي ميداني محدوده كمربند پيچانرودي و فرسايش را مي توان مشخص نمود. علاوه بر تغييرات عرضي، تغيير نيمرخ طولي و كف كني از نمودهاي فرسايش دررودخانه مي باشد.

 

كاهش تغذيه رسوبي رودخانه به دلايل مختلف طبيعي از جمله تغيير رژيم بارندگي و افزايش تراكم پوشش گياهي كه موجب تثبيت خاك حوضه مي گردد، گاهي نقش اصلي را در وقوع فرسايش مستمر بازي مي كند. وقوع كف كني در بستر رودخانه به نوبه خود موجب ناپايداري خاك كناره ها گرديده و در اثرريزش توده اي بتدريج عرض رودخانه افزايش پيدا مي كند.

از آنجايي كه فرسايش بستر موجب كاهش شيب رودخانه مي گردد، با آغاز روند فرسايش ممكن است رودخانه هاي شرياني يا مستقيم به تدريج حالت پيچانرودي به خود بگيرند.

فرسايش در رودخانه ها كه در اثر كاهش تغذيه رسوبي يا افزايش بده جريان اتفاق مي افتد، منجر به كاهش شيب بستر و از اين طريق حالت تعادل جديد پايدار مي گردد. كاهش شيب رودخانه با افزايش حالت پيچابي حاصل مي شود. اين امر به منزله بروز وضعيت جديد در ريخت شناسي رودخانه مي باشد. تشديد فرسايش قوسها و افزايش درجه انحناء رودخانه دور جديدي از ناپايداري كناره ها و تغيير شكل مسير و نيمرخ طولي رودخانه را بهمراه دارد. بديهي است آگاهي از چنين فرايندي، زمينه لازم براي تمهيدات حفاظتي و چگونگي مقابله با پيامدهاي احتمالي را از جنبه هاي ساماندهي رودخانه فراهم مي نمايد. وقوع پديده ميانبر از ديگر مواردي است كه برخلاف حالت قبل موجب افزايش شيب رودخانه در بازه مورد نظر گرديده و از اين رو فرسايش بازه هاي بالادست و انتقال مواد رسوبي بيشتر به پايين دست را در پي دارد.

 

به طور كلي اثرهاي فرسايش بر ريخت شناسي رودخانه را در حالت طبيعي مي توان به صورت زير خلاصه نمود:

-جابجايي عرضي حاصل از فرسايش در رودخانه هاي پيچانرودي

-وقوع پديده ميان بر و تأثير آن بر ساختار ريخت شناسي

-فرسايش مستمر بستر و كاهش شيب رودخانه و پديد آمدن حالت پيچابي ناشي از كاهش شيب

-تخريب كناره ها و تعريض بستر و تغيير ويژگيهاي هندسي رودخانه

 

 

بررسي فرايند فرسايش بستر و حمل رسوب ناشي از احداث پل:

 

ايجاد پل در مسير رودخانه بر الگوي جريان تاثير گذاشته و موجب تغيير در الگوي رفتاري رودخانه، هندسه آبراهه و رابطه بده سطح آب مي گردد. پايه ها و كناره هاي پل باعث انحراف جريان شده كه نتيجه آن، آبشستگي در مجاورت سازه مي باشد. همچنين خاكريزهاي ساخته شده و پايه هاي پل در بستر رودخانه، مقطع عبور جريان را محدود كرده و موجب افزايش سطح آب در بالادست پل و تشديد سيلاب خواهد شد.

ساخت پل موجب كاهش عرض مقطع جريان گرديده و از اين رو سرعت جريان در اين بازه افزايش يافته و با افزايش ظرفيت حمل رسوب، بستر رودخانه در اين محل دچار فرسايش مي گردد. اين فرسايش تا جايي كه ظرفيت حمل رسوب در مقاطع بالادست پل گردد، ادامه دارد. اين فرسايشها در نهايت موجب به خطر افتادن پايداري سازه پل مي شود. آبشستگي در محل پل به دو دسته آبشستگي عمومي و آبشستگي موضعي تقسيم مي گردد. در حاليكه آبشستگي عمومي حاصل افزايش ظرفيت حمل رسوب ناشي از تنگ شدگي مقطع جريان مي باشد، فرسايش موضعي بيشتر در اثر وقوع جريانهاي گردابي و متلاطم شدن جريان ناشي از ساخت پايه هاي پل صورت مي گيرد.

 

در كل اثرهاي ساخت پل بر روي رودخانه عبارتند از:

 

- كاهش عرض آبراهه و افزايش شدت جريان در آبراهه زير پل

- جلوگيري از حركت آب در سيلابدشت

- محدود كردن حركت پيچ و خم و تغيير الگوي رودخانه

- افزايش موضعي شدت جريان

- افزايش تراز آب و همچنين شدت و تداوم سيل در بالادست پل

- آب شستگي موضعي در سواحل

- آب شستگي شديد در پايين دست

 

 

مطالعات رسوب رودخانه ها در شرايط طبيعي

 

حمل رسوب از جمله ويژگيهاي شاخص رودخانه ها در شرايط طبيعي است. مواد رسوبي حمل شده به پيروي از تغيير ويژگيهاي هندسي رودخانه و خصوصيات جريان، فرصت ترسيب يافته و اين فرآيند به صورت پديده تراز افزايي يا رسوبگذاري در بازه هاي مختلف رودخانه خودنمايي مي كند.

بخشي از مواد رسوبي حمل شده حاصل فرسايش بستر و سواحل رودخانه و بخشي از منابع رسوبي رودخانه نيز منشاء حوضه اي داشته و حاصل فرسايش خاك سطحي و يا فرسايشهاي خندقي و جابه جاييهاي توده اي ناشي از رانش زمين و مانند آن است . از اين رو از ديدگاه مهندسي رسوب، امكان وقوع همزمان فرسايش و رسوبگذاري در بازه هاي مختلف رودخانه ميسر است.

 

 

بررسي كلي پديده رسوبگذاري و مشخص كردن تأثير نوع رودخانه در روند آن:

 

بررسي پديده رسوبگذاري در رودخانه ها با توجه به منشاء و عوامل طبيعي تأثيرگذار از پيچيدگيهاي زيادي برخوردار است. عوامل عمده مؤثر در رسوبگذاري را مي توان به صورت زير خلاصه كرد:

 

-تغيير رژيم هيدرولوژيك

- اتصال شاخه هاي پررسوب

- تغيير پوشش گياهي حوضه آبريز

- وقوع سيلابها

- پديده هاي زمين شناسي و زمين ريخت شناسي

 

بديهي است وقوع همزمان اين عوامل با تأثيرگذاري چند جانبه بر فرآيند رسوبگذاري، بخشي از پيچيدگي حاكم بر مسئله رانشان مي دهد. در ادامه به بررسي اين عوامل پرداخته شده است:

 

نقش تغيير رژيم هيدرولوژيكي در رسوبگذاري:

 

رژيم هيدرولوژيك منعكس كننده روند تغييرات آبدهي رودخانه در سالهاي متوالي بوده و با تأثيرپذيري از شرايط آب و هوايي دستخوش تغيير مي باشد.

اگرمقدار آبدهي در سالهاي متوالي متفاوت باشد،ظرفيت حمل رسوب رودخانه نيز دستخوش تغييرات سالانه مي شود. در سالهاي پر آبي با افزايش توان حمل رسوب حالت فرسايش و كاهش تراز بستر در رودخانه حكمفرما بوده و در سالهاي كم آبي در اثر كاهش ظرفيت حمل، مواد رسوبي به تدريج در بستر انباشته شده و با رسوبگذاري مستمر افزايش تراز بستر را به همراه دارد. در سالهايي كه بستر رودخانه به پيروي از رژيم هيدرولوژيك فرآيند رسوبگذاري راتجربه مي كند منحني سنجه( بده- تراز) داراي تراز بالاتري است و در دوره فرسايش تراز منحنيها افت محسوسي را تجربه مي كند.

 

 

اثرهاي اتصال شاخه هاي پر رسوب:

 

شاخه هاي پر رسوب از جمله منابع تغذيه رودخانه ها بوده و از آنجايي كه ميزان رسوب ورودي از شاخه ها بيشتر از ظرفيت حمل رسوب رودخانه مي باشد، بخشي از مواد رسوبي در بستر انباشته شده و حالت رسوبگذاري فراگير بوجود مي آيد . مطابق اين شكل انباشته شدن موضعي رسوبات در رودخانه اصلي گاهي موجب انحراف گرفتگي اراضي اطراف را در پي دارد. مسير جريان گرديده و تغيير شكل رودخانه را در پي دارد. به علاوه خود افزايش تراز بستر و تشديد سيل گرفتگي اراضي اطراف را در پي دارد.رسوبات وارده از شاخه هاي جانبي به صورت لايه هاي رسوبي در بستر رودخانه انباشته مي شوندكه به نوبه خود افزايش تراز بستر و تشديد سيل گرفتگي اراضي اطراف را در پي دارد.

 

اثرهاي تغيير پوشش گياهي حوضه آبريز:

 

وضعيت پوشش گياهي حوضه هاي آبريز از جمله عوامل تأثير گذار در تغذيه رسوبي رودخانه ها بوده و برظرفيت انتقال رسوب اثرمي گذارد. در دوره هاي پر آبي رشد و توسعه پوشش گياهي به طور طبيعي نرخ فرسايش خاك حوضه را كاهش داده و اين امربه نوبه خود فرسايش تدريجي بستر رودخانه را به همراه دارد. در دوره هاي كم آبي، تراكم پوشش گياهي و دامنه گسترش آن كاهش يافته و خاك حوضه در مقابل بارشهاي جوي و جريانهاي سطحي ناپايدار و نرخ فرسايش خاك رو به افزايش مي گذارد.اين امر تغذيه رسوبي رودخانه را تشديد نموده و با رسوبگذاري مستمر، افزايش تراز بستر را فراهم مي آورد.

 

 

وقوع سيلابها و تأثير آن بر رسوبگذاري:

 

جريانهاي سيلابي داراي توان حمل رسوب بالايي هستند و از آنجايي كه منشاء شكل گيري سيلابها بيشتر نواحي كوهستاني حوضه هاي آبريز مي باشد، موج سيلاب ضمن عبور از بازه هاي پر شيب و در هاي مواد و مصالح رسوبي زيادي را با خود حمل كرده و در مناطق كوهپايه اي و به خصوص نواحي جلگه اي كه شيب كاهش يافته و مقطع رودخانه رو به افزايش مي گذارد،بخش عمده اي از رسوبات در بستر ته نشين شده و تراز آن را افزايش م يدهد. رسوبات ته نشين شده بعد از فروكش سيلاب به تدريج به پايين دست منتقل مي شود.

 

 

نقش پديده هاي زمين شناسي و زمين ريخت شناسي در رسوبگذاري:

 

حركات تكتونيكي و زمين لزره ها موجب جابه جايي لايه هاي بستر رودخانه گرديده و ممكن است در بخشهايي از مسير رودخانهتراز بستر بالاتر از تراز عمومي قرار گيرد. در چنين حالتي در بازه هاي بالادست رسوبگذاري پديدار مي گردد. در مواردي نيز باافزايش تراز آب در محل اتصال رودخانه به دريا يا درياچه فرايند رسوبگذاري ممتد در مسير رودخانه قابل انتظار است.

 

رسوبگذاري در رودخانه ها تغيير شكل آنها را به دنبال دارد. در رودخانه هاي پيچانرودي رسوبگذاري در قوسهاي داخلي ازجمله عواملي است كه در جابجاييهاي عرضي و طولي و وقوع پديده كمربند چم نقش عمده اي رابر عهده دارد. همچنين در اثر رسوبگذاري و افزايش شيب رودخانه (شايسته ذكر است رسوبگذاري موجب افزايش شيب و فرسايش موجب كاهش شيب رودخانه مي گردد) ممكن است يك رودخانه پيچانرودي به روخانه شريانيتغيير حالت دهد.رودخانه هاي شرياني بر خلاف بسترهاي پيچشي داراي عرض بيشتري بوده و كناره هاي ناپايداري دارند.

لینک به دیدگاه
  • 1 سال بعد...

باعرض سلام خدمت دوستان عزیز. دوستان خواهشمندم در صورت داشتن مطلب به صورت پاور پوینت برای من ارسال نمایید برا سه شنبه باید ارئه بدم .پروزه درسی زمین شناسی 7 نمره داره .ممنون اگر کمکم کنید.ایمیل:mht60308866@gmail.com

لینک به دیدگاه

باعرض سلام خدمت دوستان عزیز. دوستان خواهشمندم در صورت داشتن مطلب به صورت پاور پوینت برای من ارسال نمایید برا سه شنبه باید ارئه بدم .پروزه درسی زمین شناسی 7 نمره داره .ممنون اگر کمکم کنید.ایمیل:mht60308866@gmail.com

لینک به دیدگاه

به گفتگو بپیوندید

هم اکنون می توانید مطلب خود را ارسال نمایید و بعداً ثبت نام کنید. اگر حساب کاربری دارید، برای ارسال با حساب کاربری خود اکنون وارد شوید .

مهمان
ارسال پاسخ به این موضوع ...

×   شما در حال چسباندن محتوایی با قالب بندی هستید.   حذف قالب بندی

  تنها استفاده از 75 اموجی مجاز می باشد.

×   لینک شما به صورت اتوماتیک جای گذاری شد.   نمایش به صورت لینک

×   محتوای قبلی شما بازگردانی شد.   پاک کردن محتوای ویرایشگر

×   شما مستقیما نمی توانید تصویر خود را قرار دهید. یا آن را اینجا بارگذاری کنید یا از یک URL قرار دهید.

×
×
  • اضافه کردن...