رفتن به مطلب

کودکان مبتلا به سندروم آسپرگر ....پروفسورهای کوچک


ارسال های توصیه شده

برای اولین بار در سال ۱۹۴۴ پزشک آلمانی به نام هانس آسپرجر، میان یک نوع بیماری رفتاری که به نام خود وی ثبت شد و سایر بیماریهای شبیه به اوتیسم (ASD:Autism Spectrum Disorder) تفاوت قایل شد. این سندرم را می توان نوعی اختلال شبیه به اوتیسم توصیف کرد که با رفتارهای غیرعادی، عجیب و غریب و نامتعارف همراه است؛ اما به اندازه اوتیسم، یک معلولیت یا ناتوانی آشکار به حساب نمی آید. اصولاً در این سندرم، اختلالات رفتاری به قدری ظریف است که تشخیص آن جداً دشوار است و به اندازه اوتیسم علائم مشخص و قابل توجه وجود ندارد. اگرچه باید اعتراف کرد که خود اوتیسم نیز چندان بیماری شناخته شده ای نیست و به راحتی قابل تشخیص نیست اما درمقایسه، اطلاعات در مورد سندرم آسپرجر به مراتب کمتر و غیرقابل اتکاتر است.

 

 

هنوز هم تحقیقات جامعی صورت نپذیرفته است که بتوان در مورد ارتباط سندرم آسپرجر و رفتارهای اجتماعی مبتلایان به آن قضاوت کرد؛ درواقع بسیاری از افراد مبتلا به این سندرم زندگی پرثمری را گذرانده اند و در بعضی از حوزه های علمی یا هنری متخصص شده اند و به فعالیت می پردازند. با وجود این ناهنجاری رفتاری از آنها تا حدودی قابل تشخیص است به ویژه افراد مبتلا به این سندرم، مهارتهای اجتماعی ندارند. با همه این احوال نسبت به سایر انواع درخودماندگی یا اوتیسم آگاهانه تر و هوشیارتر زندگی می کنند و بیشتر از آنها برای ایجاد ارتباط با سایر مردم تلاش به خرج می دهند.

 

 

در اغلب موارد کسی که به سندرم آسپرجر مبتلاست ممکن است در مورد موضوعهای پیچیده ای مثل موسیقی، تاریخ و هواشناسی از خود توجه بیش از حد (در حد وسواس) به خرج دهد و نسبت به یک فرد عادی مهارتهای کلامی بیشتری در این موضوعها پیدا کند. اما هنگامی که در مورد این موضوعها سخن به میان می آورد مخاطب متوجه این حقیقت می شود که در کلماتی که فرد مبتلا به کار می گیرد، روح و احساس وجود ندارد و حالتی مکانیکی و ماشین وار به خود گرفته است.

بیماران مبتلا به سندرم آسپرجر مستعد ابتلا به افسردگی و پرخاشجویی هستند. براساس آماری که انگلیسی ها داده اند در بریتانیا ۳۰هزارکودک مبتلا به سندرم آسپرجر تشخیص داده شده اند. تشخیص این بیماری بسیار سلیقه ای است و تمام تکیه پزشکان روی الگوهای رفتاری بیماران است و به هیچ وجه ربطی به هیچگونه آزمایش خاصی نداشته است

اغلب کودکانی که سندروم اسپرجر در مورد آنها تشخیص داده شده است را "پروفسورهای کوچک" می نامند. این دو دولیل دارد؛ اول اینکه مشاهیر و نوابغ تأثیرگذار فراوانی در تاریخ بوده اند که دچار این سندروم بوده اند (و نبوغ آنها نیز باحتمال قریب به یقین بدلیل همین سندروم بوده است) و دوم اینکه این کودکان ضمن برخورداری از دانش فوق العاده در موضوعات مورد علاقه خود می توانند از مهارتهای کلامی مافوق متوسط سنی خود بهره مند باشند.

با این وجود، اکثر این کودکان در تعاملات اجتماعی با همسالان خود با مشکل مواجه هستند (اگرچه ممکن است لزوماً با افراد بزرگسال چنین نباشند) و ممکن است در درک زبان گفتاری روزمره دچار سوء تعبیر شوند؛ مثلاً از شنیدن جوکها خنده شان نگیرد یا مکالمات شوخی را خیلی جدی فرض کنند.

لینک به دیدگاه

تعاملات اجتماعی

 

  • قادر به آغاز ارتباطات اجتماعی خود هستند ولی نه در استمرار آن
  • فقط در صورتی که به موضوع مورد علاقه آنها مربوط باشد حاضر به برقراری ارتباط با دیگران هستند؛ نه به صرف برقراری یک رابطه اجتماعی
  • برقراری ارتباط به روشهای ناشیانه و ماشین وار؛ مثلاً اجتناب از تماس چشمی هنگام صحبت کردن یا تفسیر صحبت ها بصورت کتابی و رسمی
  • برقراری ارتباط آنها با بزرگسالان ساده تر از کودکان است
  • عدم بروز احساسات

 

 

ارتباط و زبان

 

  • مهارت کلامی قوی
  • ترکیب کلمات و جمله سازی در مرحله معمول تکاملی (حدود 2 سال)
  • ارتباط با دیگران در مورد موضوعات مورد علاقه آنها
  • استفاده از تن و لحن یکنواخت صدا
  • به سئوالات پاسخ می دهند؛ اما تا به موضوع مورد علاقه آنها مربوط نشود سئوالی نمی پرسند

 

 

 

رفتارهای تکراری

 

  • علاقه انحصاری و وافر به موضوع مورد علاقه؛ به همین دلیل آنها را "دائره المعارف متحرک" در موضوع مورد علاقه شان می نامند
  • ترجیح به حفظ ضوابط و روتین های معمول روزمره
  • ابراز علاقه به شکلهایی نظیر شش ضلعی یا هشت ضلعی منتظم

 

 

 

برخی از مشاهیری که به سندروم اسپرجر مبتلا بوده اند

 

  • آلبرت اینشتاین- صاحب تئوری نسبیت و برنده جایزه نوبل فیزیک بدلیل کارهایی که در مورد پدیده فتوالکتریک انجام داد. رفتارهای اینشتاین که وی را مبتلا به اسپرجر نشان می دهد: تا سن نه سالگی قادر به تکلم روان نبود (تأخیرات تکلمی در مورد کودکان مبتلا به آسپرجر بسیار شایع است) ، والدین وی او را عقب مانده ذهنی و رفتاری فرض میکردند. رفتارهای عجیب و غریب و نامعمول وی(مثل حاضر شدن در مراسم اعطای شهروندی امریکا بدون جوراب)، علایق خاص و زندگی در دنیای مستقل و شخصی خودش (اکثراً این افراد در جستجوی جورابی هستند که "راحت" باشد و خط جلوی آن انگشتانشان را اذیت نکند)
  • ایزاک نیوتن - ریاضیدان، فیزیکدان، ستاره شناس، شیمیدان فیلسوف و نظریه پرداز مشهور در سنین نوجوانی از مدرسه اخراج شد (یک فرد مبتلا به اسپرجر تا جایی تن به مقررات و ضوابط مدرسه می دهد که برایش منطقی و لازم باشند) وی همواره مقررات و قوانین مدرسه را با بحث با مدیر و معلمانش به چالش می کشید تا آنجا که منجر به اخراج وی شد
  • بنجامین فرانکلین
  • تئودور روزولت
  • آبراهام لینکلن
  • هری ترومن
  • لویی چهارم
  • چارلز دوازدهم
  • کاترین کبیر
  • کلئوپاترا
  • اسکندر مقدونی
  • لئوناردو داوینچی
  • وینسنت ونگوگ
  • بتهوون
  • موتسارت
  • سقراط
  • هنری فورد
  • بیل گیتس
  • رابین ویلیامز
  • تام هنکس
  • مریلین مونرو
  • کلارک گیبل
  • شکسپیر
  • گوته
  • ایزاک آسیموف
  • چارلز دیکنز
  • جیمز گارفیلد
  • هانس کریستین اندرسن
  • جرج اورول
  • کانت
  • چارلز داروین
  • پل دیراک
  • آدولف هیتلر
  • توماس جفرسون
  • میکل آنژ
  • تد چایکوفسکی
  • استنلی کوبریک
  • رامامونجان
  • جوناتان سویفت
  • ال گور
  • آلفرد هیچکاک
  • هنری کاوندیش
  • توماس ادیسون
  • وودی آلن
  • مایکل جکسون
  • مارک تواین
  • روان آتکینسون

منابع:

 

  1. برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.

  2. برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.

  3. برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.

  4. برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.

  5. برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.

لینک به دیدگاه
  • 11 ماه بعد...

774ff1ec24fa5eee320a6b497e1d521e.jpg

 

آسپرگر چيست؟

سندرم آسپرگر (به انگلیسی: Asperger syndrome) یا اختلال آسپرگر نوعی اختلال زیستی- عصبی است که با تاخیر در انجام مهارت‌های حرکتی تظاهر می‌یابد.

 

اولین بار در سال ۱۹۴۴ دکتر اتریشی به نام هانس آسپرگر با انتشار مقاله‌ای آن را توصیف کرد. سیندروم اسپرگر یک ناتوانی است که در طیف اختلالات اوتیستی قرار دارد. این تشخیصی است که برای افرادی داده می شود که درانتهای “فوقانی” این طیف قرار دارند.

تشخیص های دیگری که در طیف اختلالات اوتیستی قرار دارند شامل اتوتیسم و «اتوتیسم با کارکرد بالا» (high functioning autism هستند. اغلب سیندروم اسپرگر و اتوتیسم با کارکرد بالا بطور مترادف استفاده می شوند.

سیندروم اسپرگر بعنوان «اختلال رشدی گسترده» (pervasive developmental disorder – PDD) طبقه بندی شده است. این به این معناست که این اختلال بر همه عرصه های زندگی تاثیر می گذارد.

علايم خاص اين اختلال شامل مواردي از جمله:

فقدان همدردي با ديگران، نقص يا عدم توانايي در برقراري ارتباط با همسالان، آسيب مشخص در استفاده از رفتارهاي غير كلامي نظير خيره شدن چشمي، حركات بدني و وضع اندامي عجيب، علايق، فعاليت ها يا رفتارهاي تكراري، مشغوليت شديد فكري در مسايل خاص و گاهي يا اشيا مي باشد. امروزه اختلال آسپرگر جزو اختلالات نافذ رشد است.

اين اختلالات شامل موارد زير مي باشند:

اختلال اتيستيك: ارتباط، تعامل اجتماعي و بازي تخيلي به طور مشخص آسيب ديده است. علايق، فعاليت ها و رفتارهاي تكراري ديده مي شود. اختلاف معمولا در سه سال اول زندگي شروع مي شود. امروزه اختلال آسپرگر جزو اختلالات نافذ رشد است.

اختلال آسپرگر: با آسيب در تعاملات اجتماعي و وجود فعاليتها و علائق محدود مشخص مي شود. علائم باليني كلي كه نشان دهنده تاخير در زبان باشد وجود ندارد يعني در حقيقت مبتلايان مشكلات كمتري دارند. هوش طبيعي و يا بالاتر از طبيعي است.

 

اختلال رت: اختلال پيش رونده اي است كه فقط در دختران ديده مي شود. ابتدا دوره رشد طبيعي است ولي بعد مهارت هاي بدست آمده قبلي و استفاده هدف دار از دستها ازبين مي رود و بجاي آن حركات تكرار شونده دست ايجاد مي شود كه شروع آن بين سنين يك تا چهار سالگي است.

 

اختلال فروپاشنده دوران كودكي: رشد حداقل در دو سال اول زندگي طبيعي است. پس رفت جدي مهارتهايي كه قبلاٌ وجود داشته است مشاهده مي شود.

 

اختلال نافذ رشد غير اختصاصي: به تنهائي علائم مشخص هيچ يك از اختلالات بالا را ندارد و نمي توان آن را جزو يكي از طبقه بنديهاي فوق الذكر جاي داد. اين اختلال در پسران حدوداٌ چهار برابر شايع تر از دختران است. مبتلايان نوع خفيفي از علائم اتيسم را نشان مي دهند و معمولاٌ از نظر بهره هوشي طبيعي هستند.

 

در اختلال آسپرگر، رشد اوليه (شامل رشد شناختي و زبان) ظاهرا طبيعي است اما كودك داراي علايق غير عادي مي باشد كه با حساسيت فراوان آنها را دنبال مي كند در اين حالت كودك نقايص اجتماعي خود را هنگامي بروز مي دهد كه وارد مراحل پيش دبستاني و در معرض روابط با همسالان قرار مي گيرد.

 

تشخيص افتراقي اختلال آسپرگر از اتيسم:

ملاك هاي تشخيصي تقريبا مشابه اتيسم مي باشند يعني موارد مشابهي بين اين دو از نظر تعاملات اجتماعي، ارتباطات و دامنه فعاليت ها و علايق وجود دارد. اما مشخصه اصلي افتراق اختلال آسپرگر از اتيسم عدم وجود تاخير مشخص در شروع تكلم و رشد زباني مي باشد.

از طرف ديگر اين كودكان و نوجوانان از نظر مهارت هاي خودياري و تعاملات اجتماعي مشكل جدي ندارند. آنها تمايل دارند با ديگران ارتباط برقرار كرده صحبت نمايند اما تون كلام گاهي غير آهنگين و يكنواخت است و گاهي تكلم آهنگين و پرسشي است.

 

ژست هاي غير كلامي كه بيان گر احساسات دروني است، كمتر وجود دارد، از نظر توليد كلام يا خيلي زود يا كم صحبت مي كنند يا طرز تكلم آنها عجيب و غريب به نظر مي آيد. از ضمير «من» كمتر استفاده كرده و بيشتر نام خود را به زبان مي آورند. مبتلايان در مورد درك مفاهيم طنزآميز و شوخي مشكل دارند. وجه تمایز این سندرم از مبتلایان به اوتیسم کلاسیک حفظ مهارت‌های تکلمی و شناختی است.

با این وجود این بیماری جزو بیماریهای طیف اوتیسم(به انگلیسی: ASD ) شمرده می‌شود: توانایی‌ها و روابط اجتماعی ضعیف، رفتارهای وسواسی و تکراری، و خویشتن-محوری در آنها دیده می‌شود. ممکن است توانایی‌های حرکتی به طور محدودی کامل نشود و در طرز راه رفتن یا انجام فعالیت‌های حرکتی پیچیده تر مثل راندن دوچرخه یا توپ بازی مشخص شود.

افرادی که دچار این اختلال هستند داری مشکلات فراوان در تعاملات اجتماعی هستند و دارای خصوصیات رفتاری کلیشه‌ای در رفتارها و علایق هستند. افراد مبتلا به این سندرم، در روابط اجتماعی بسیار ضعیف هستند اما ﻣﻌﻤﻮﻻ اﺧﺘﻼل ﻳﺎدﮔﻴﺮﯼ ﻧﺪارﻧﺪ. کودکان مبتلا به آسپرگر تنها به یک موضوع علاقه نشان می‌دهند و تمایل دارند همه چیز را در ارتباط با آن موضوع واحد بدانند و راجع به دیگر مباحث کمتر صحبت می‌کنند.

بنابراین این کودکان بدلیل مهارت‌های اجتماعی ضعیف و دامنه محدود علایق از دیگران جدا می‌شوند و برقراری ارتباط با سایرین را با رفتار غیر متعارف و نامناسب خود و یا در خواست صحبت کردن، تنها راجع به یک موضوع خاص، غیرممکن می‌سازند. سندرم آسپرگر معمولاً دیرتر از اوتیسم دیده می‌شود و معمولاً بعدتر مشخص می‌گردد

 

علل

تئوری های مختلفی درباره علل سیندرم اسپرگر وجود دارد. بعنوان مثال شرایط محیطی، صدمه به مغز، دشواری و یا بیماری در موقع تولد بعنوان علل این سیندرم نام برده شده اند. ولی هیچکس کاملا علت آن را در این شرایط نمی داند. تحقیقات در این زمینه در جریان است ولی تصور این است که خصوصیات ژنتیک افراد تا حدود زیادی در این زمینه موثر هستند.

گستردگی

سیندروم اسپرگر محدود به یک گروه فرهنگی یا زبانی معین نیست. این سیندروم در بین زنان بیش از مردان است. ممکن است برای افراد فهم دشواری های اجتماعی که زنانی که سیندروم اسپرگر را تجربه می کنند سخت باشد.

“افرادی که مبتلا به سیندرم اسپرگر هستند بیش از دیگران از ناراحتی هایی رنج می برند که با این حالت همراه هستند مانند خوانش پریشی (dyslexia)، کنش پریشی (dyspraxia)، مشکلات گوارشی و روانی. بروز این سندروم از سن 6 سالگی به بعد نمایان می شود. معمولاً این بیماری از زمان 2 سالگی به بعد ایجاد می شود، متأسفانه پزشکان در معاینات دوره ای کودک، تنها به معاینات بدنی و رشد جسمی وی می پردازند و توجّهی به رشد روحی و ناهنجاری های رشدی او در این زمینه ندارند.

تا در نهایت علائم این بیماری در شروع مدرسه، بروز می کند، بیشتر پزشکان این بیماری را به اشتباه " آتیستیک" (درخودماندگی) تشخیص می دهند، در مواقعی هم از گفتن حقیقت به والدین خودداری می کنند، چرا که برای تمام خانواده ها داشتن فرزندی "فعّال و انرژیک" یک افتخار است نه این که یک کودک "آتیستیک".

پزشکان متخصص در این زمینه، بر اساس رفتارهای کودک، بیماری وی را طبقه بندی می کنند. در بیشتر کودکان علائم ناهنجاری کمبود توجه با سندروم اسپرگر بسیار شبیه به هم هستند امّا در واقع تفاوتهای بارزی بین این دو ناهنجاری وجود دارد.

پزشکان آسپایس (aspies) "اختلال در تعاملات اجتماعی" یا "فرضیه ذهنی" می خوانند، "فرضیه ذهنی" در واقع، به معنی این است که هر کسی درک این را داشته باشد که احساسات، افکار، اهداف و آرزوهای افراد مختلف در مقایسه با خود در اجتماع متفاوت است.

کودکان نرمال، بطور طبیعی می توانند در مدرسه و اجتماع، با زبان، چشم، حرکات و ... مفهوم خود را رسانده و ارتباط برقرار کنند و در نهایت با در نظرگرفتن توقعات و انتظاراتشان به اهداف خود برسند، در حالیکه کودکان آسپایس این توانایی را ندارند.

به نوعی می توان این طور گفت، ناهنجاری اختلال در توجه، یک تغییر رفتاریست در حالی که سندروم اسپرگر خود از بدو تولد در بیمار به عنوان یک حالت مادرزادی وجود دارد.

مبتلایان به هر دو ناهنجاری فوق، رفتاری عصبی، خشن دارند و به تندی و با صدای بلند حرف می زنند. در واقع هر دو اختلال در برقراری روابط اجتماعی و عدم تعادل رفتاریست.

کودکی که ناهنجاری عدم تمرکز حواس دارد، می داند چه کار باید بکند امّا فراموش می کند، در حالی که کودکی که آسپایس دارد واقعاً نمی داند چه کار کند.

آنها از رابطه ی اجتماعی و ارتباطات بین دو نفر، درکی ندارند. حتّی خود او نیز نمی داند که اگر هم بخواهد با کسی حرف بزند، صرفاً طرف مقابل را از حرفهایش کلافه و خسته می کند.از طرفی، این کودکان به خودی خود، کنترلی بر حرفهایشان ندارند و خود نیز شاید چیزی از آنها نفهمند.

این کودک، همانند کودکان دارای ناهنجاری عدم تمرکز، عمدتاً قدرت تمرکز ندارند، فراموش کار و آشفته هستد، امّا با این تفاوت که کودکان آسپایس هیچ قدرت تشخیصی ندارند. آنها تنها به چیزهایی که در محیط اطرافشان از نظر آنها مهمّ است توجّه می کنند.

وقتی آموزگار او چیزی روی تخته می نویسد، از نظرش مهم است و تنها آن را می ماند، امّا اصلاً به این موضوع توجّه ندارد که آن نوشته ها را باید برای امتحان یا جلسه بعدی به خاطر بسپارد! آنها همواره به مسائل جزئی و بی اهمیّت فکر می کنند و از موارد مهمّ و اصلی غافل هستند، آنها قوانین و روشهای زندگی را نمی دانند.

در حالی که کودکان "ناهنجاری عدم تمرکز" تنها به مسائل ریز و جزئی فکر نمی کنند. و کاملاً به قوانین و اصول امور آگاه هستند، فقط نمی توانند تسلط و تمرکز کنند. کودکان آسپایس در عالم خیال، برای خود دنیای و افکاری کاذب دارند که همه جا با آنها همراهند. آنها شاید ساعتها در افکار خود، بازی کامپیوتری می کنند، کتاب و موسیقی گوش می دهند و در اعمال و رفتار آنها هیچ اثری از انگیزه یا فعالیتی مثبت دیده نمی شود.

 

او در دنیای تخیّلی و افکار و رویاهایش، تحت روش و الگوهای ساخته ذهن خود پیش می رود. کودکان مبتلا به عدم تمرکز نیز دچار این حالات گیجی و عدم تعادل هستند امّا به دلایل دیگر. بطور مثال، در کارهای روزمره خود، به علّت عدم اطمینان از انجام آنها، دائماً در مورد آن شک دارند.(سوالاتی مثل، آیا مسواکم را درست زدم؟ بند کفشهایم را درست بستم؟ ....)

طبق آخرین آمار، 60 تا 70 درصد آسپایس ها از عدم تمرکز نیز رنج می برند، که خود به نوعی با عوامل و تحریک اسپرگر می باشد. البته نظرات مختلف در این مورد گویای این است که برخی معتقدند این دو بیماری بطور همزمان نمی تواند در یک بیمار بروز کند، در حالی که بعضی پزشکان بر این باورند که این دو ناهنجاری یکسان می باشند، امّا تمامی این نظریات 100% از نظر علمی ثابت نشده است و دقیقاً نمی دانند که چه اختلالات مغزی و تغییرات شیمیایی، هورمونی در بدن موجب این بیماری ها می شود.

 

به دلیل شباهت زیاد علائم این بیماری ها با دیگر سندروم ها، تشخیص دقیق بیماری در یک کودک ممکن است سالها با آزمایشات و احتمالات زیاد، انجام گیرد.

مشکل اصلی این است که بسیاری از کودکان در مصرف داروها، روان درمانی ها و ... همکاری لازم را نمی کنند. migna.ir اگر هم شرایط قبول کند، به دلیل زمان زیاد تشخیص و طول درمان، از همکلاسی ها و هم سن و سال های خود عقب می افتد.

روان درمانی گام های بزرگی را در کنترل و کمک به این بیماران برداشته است، هرچند که به گفته ی دکتر ای.جن کستللو، حدود 200 تا 300 سال است که محققین در حال بررسی و درمان کامل این سندروم ها هستند.

والدین باید همواره بر رفتار و علائم غیرطبیعی کودکان خود دقّت کنند، چرا که بروز چنین ناهنجاری هایی برای هر خانواده ای ناگوار است.

داستان جان

وقتی افراد برای بار اول جان را ملاقات می کنند، آنها ممکن است متوجه نشوند که او کسی است که از مشکلاتی رنج می برد. جان بسیار تلاش کرد که در مدرسه اش جا بیفتد، و از اینکه نتوانست در آنجا شرکت کند بسیار سرخورده شد.

او را هیچوقت سیندروم اسپرگر اغلب به این معناست که فرد از علایق ویژه ای برخوردار می شود و از برهم خوردن روال زندگی اش مضطرب می شود.

 

برای شرکت در تیم های مدرسه انتخاب نکردند، و وقتی در زمین بازی مدرسه وارد می شد نمی دانست چگونه هم بازی پیدا کند. ولی وضع او در ریاضییات و کامپیوتر بسیار عالی بود و متوجه شد که می تواند هم سن و سالان خودش را با حافظه عالی اش در بیاد آوردن جوک های زیاد سرگرم کند. migna.ir در سن ۱۸ سالگی تشخیص دادند که او از سیندروم اسپرگر رنج می برد. بعدا وضعیت کنش پریشی (dyspraxia) هم در او تشخیص داده شد و بعلاوه از افسردگی نیز رنج می برد.

همینطور که به سن بلوغ رشد کرد، علیرغم داشتن نمرات خوب در سطح متوسطه (GCSE) و دیپلم (A level) متوجه شد که برایش تحصیل در کالج دشوار است تا زمانی که برای او حمایت ویژه تامین شد.

او همینطور متوجه شد که برایش کار پیدا کردن دشوار است تا زمانی که از حمایت ویژه برای یادگیری تکنیک های مصاحبه و سازمان دادن برنامه روزانه اش برخوردار شد. با دریافت این کمک ها او متوجه شد که فرصت های بیشتری در مقابل او قرار دارد. کارفرماهایش او را فردی سخت کوش و بسیار کاربر می دانند زیرا دقت او برای جزییات بالا است.

 

داستان جین

جین از دوستان زیادی در مدرسه برخوردار نبود، و متوجه شد که فهم بازی های سرگرم کننده زمین بازی برایش دشوار است. همکلاسانش برخی اوقات به او گفتند که وی فرد بی تربیتی است زیرا او درباره مسائلی که دیگران نظر نمی دادند و چیزی نمی گفتند نظرش را بیان می کرد. بعنوان یک فرد بالغ متوجه شد که برایش معاشرت غیررسمی کار دشواری است ولی از بازی شطرنج لذت می برد و با همسرش در یک کلوب شطرنج آشنا شد.

همسر و فرزندانش متوجه شدند که او علاقه دارد یک روال معینی را حفظ کند و اگر چنین روالی یکدفعه برهم بخورد عصبانی می شود و از اینرو آنها هم زندگی خانوادگی اشان را مطابق با آنچه با او جور می آمد منطبق کردند.

او بعنوان یک حسابدار کاری پیدا کرد و در کارش هم خوب پیشرفت کرد تا زمانی که محلی که در آن کار می کرد دچار بازسازی شد و تعداد زیادی از کارمندان عوض شدند. پس از آن جین بطور روزافزونی مضطرب شد و به دکترش رجوع کرد. او جین را به یک روانشناس معرفی کرد که بالاخره تشخیص داد که وی از سیندروم اسپرگر رنج می برد.

53ba0fb7eb6d92f110103bd776c4acb4.jpg

کرايترياي تشخيصي آسپرگر در DSM IV به شرح زير مي باشند:

(A) نقص کيفي در تعاملات اجتماعي که با حد اقل 2 مورد از موارد زير مشخص مي شود:

1- اختلال مشخص شده در استفاده از رفتارهاي غير کلامي نظير تماسهاي چشمي يا بيان صورتي يا حالات بدني و ژست ها و تنظيم تعاملات اجتماعي

2- ناتواني در ايجاد روابط با هم سن و سالان متناسب با مراحل رشد و نمو

3- ناتواني در به اشتراک گذاردن لذات و علايق يا دستاوردها مثل ناتواني در نشان دادن يا آوردن يا اشاره به چيز هاي مورد علاقه

4- ناتواني در تعاملات دو جانبه هيجاني

(B) رفتارها علايق و فعاليتهاي محدود و تکراري که با حداقل يکي از موارد زير مشخص مي شود

1- اشتغال فراگير ذهني با يکي يا بيشتر از علايق محدود و کليشه اي که از لحاظ شدت يا تمرکز غير نرمال است

2- شيفتگي غير قابل انعطاف واضح با عادات يا روشهاي غير عملي nonfunctional routines and rituals

3- رفتارهاي تکراري و کليشه اي حرکتي مثل بازي با انگشتان يا فشار دادن يا پيچاندن آنها يا حرکات ترکيبي کل بدن

4- اشتغال ذهني فراگير با قسمتهاي اشيا

© اختلال باعث نقص مشخص باليني در روابط اجتماعي و اشتغال با ديگر زمينه هاي مهم عملکردي مي شود.

( D) عدم وجود اختلال واضح باليني در شروع صحبت کردن مثلا" بيان يک کلمه اي تا سن دو سالگي يا عبارات ارتباطي تا سن 3 سالگي

(E) عدم تاخير باليني مشخص در نمو شناختي يا در رشد مهارتهاي متناسب با سن خودياري(self help skills) يا رفتارهاي تطابقي ( بجز در روابط متقابل اجتماعي) و کنجکاوي درباره محيط در دوران کودکي

(F) کرايتريا براي ديگر اختلالات خاص PDD يا اسکيزوفرني نباشد افرادی که مبتلا به سیندرم اسپرگر هستند با چه مشکلاتی مواجه هستند؟

سیندرم اسپرگر یک وضعیت پزشکی نامحسوس است – نوعی وضعیت “نامرئی” و لذا وضعیتی که اغلب بدفهمیده می شود. از آنجا که وضعیت نامحسوسی است به سختی هم تشخیص داده می شود.

اغلب به آن «اختلال سه وجهی» (‘triad impairment’) هم می گویند زیرا این وضعیت سه دشواری با هم بوجود می آورد:

■دشواری در ایجاد روابط اجتماعی

■دشواری در برقراری ارتباط

■دشواری در داشتن تخیل

سیندروم اسپرگر اغلب به این معناست که فرد از علایق ویژه ای برخوردار می شود و از برهم خوردن روال زندگی اش مضطرب می شود.

در زیر تجارب ما در هر یک از این سه دشواری آمده است.

 

دشواری در ایجاد روابط اجتماعی

■“من خیلی دوست دارم جشن برگزار کنم، ولی اصلا هیچ نمی دانم چگونه آن را برنامه ریزی کنم.”

■“برای من خیلی دشوارتر از دیگران است که با کسی دوست شوم.”

■” معاشرت با دیگران خصوصیتی نیست که بطور طبیعی بیاید – باید انجام آن را یاد بگیریم.”

■“ما برخی اوقات وضعیت و علائم را بد می فهیم.”

■“مثل این است که پشت یک دیوار نامرئی قرار داریم.”

■“مثل زنبوری هستیم که در شیشه مربا گیر کرده است.”

■“من نحوه برقراری رابطه با جنس مخالف را با دیدن فیلم یاد گرفتم. ولی می دانستم که این نوع تصور از چنین روابطی غیر واقعی است.”

■“من در گرفتن اشاراتی که افراد در روابط اجتماعی شان رد و بدل می کنند کند هستم و نمی دانم وقتی آنها را بدمی فهم چه باید بکنم.”

■“من از اینکه نمی توانم در معاشرت با دیگران شرکت کنم سرخورده ام.”

■“ما برخی اوقات برایمان دشوار است که سن و موقعیت کسی را با فقط دیدن او حدس بزنیم.”

■“برخی اوقات ما نمی دانیم چگونه یک محاوره با فرد دیگری را ادامه ههیم.”

■” بعضی اوقات برایمان ساده تر است که با کسانی که از کشورهای دیگر می آیند معاشرت کنیم.”

 

دشواری در برقراری ارتباط

■“برخی اوقات ما در فهمیدن حرف طرف مقابل کند هستیم.”

■“ما ممکن است در فهم اصطلاحات عامیانه مانند “دو دو تا چهارتا می شه” مشکل داشته باشیم.”

■“ما چیزهایی که گفته می شود را خیلی خشک می فهیم.”

■“برخی اوقات ما ممکن است بطور ممتد درباره چیزی صحبت کنیم بدون آنکه متوجه شویم که طرف مقابل علاقمند نیست.”

■“ما برایمان دشوار است که جایمان را با کسی عوض کنیم.”

■“برخی اوقات برای ما دشوار است که منظورمان را به کسی بفهمانیم.”

■“اگر کسی از سیندروم اسپرگر رنج ببرد برای او تعقیب یک محاوره مانند فهمیدن یک زبان خارجی است.”

■“برخی اوقات برای ما دشوار و حتی دردآور است که چشم توی چشم کسی بیاندازیم و دیگران ما را بدمی فهمند و فکر می کنند که ما یا نادرستکاریم و یا حیله گر.”

 

دشواری در داشتن تخیل

■“عرصه ای که در آن دشواری داریم تصور احساسات دیگران است.”

■“بعنوان کودک ما اغلب مشکل داشتیم که در سرگرمی هایی که باید در آن قدرت تخیل را بکار برد، شرکت کنیم و یا جوک هایی را بفهمیم که در آن باید قدرت تصور داشت تا موضوع را فهمید. این قابلیتی است که برخی از ما که مسن تر شدیم یاد گرفتیم.”

■“ما برایمان سخت است بفهیم که افراد دیگر چه چیزی ممکن است بدانند. از آن مشکل تر برای ما این است که حدس بزنیم دیگران ممکن است چه افکاری داشته باشند.”

■“برای ما فهم داستان و نمایش سخت است.”

■“برخی اوقات برای ما نشان دادن حساسیت نسبت به عواطف دیگران مشکل است.”

■” برای ما فهم ظرایف حسی و حالات صورت دیگران بسیار دشوار است – البته اگر کسی بطور محسوسی بخندد آن را متوجه می شویم ولی عواطف دیگری که با ظرافت بیشتری ابراز می شوند چیزی هستند که ما در فهم آنها دشواری داریم.”

“باید بیاد داشته باشیم که این فقط کسانی که از سیندروم اسپرگر رنج می برند نیستند که برای برقراری ارتباط و یا ایجاد روابط اجتماعی تلاش می کنند. البته برای هر کسی ممکن است انجام این چیزها در شرایطی تا حدودی دشوار باشد ولی افراد مبتلا به سیندروم اسپرگر این مسائل برایشان حتی دشوارتر است بویژه وقتی که خود شرایط زندگی هم برای آنها عموما سخت است.”

 

علائق ویژه

■“ما ممکن است علائق ویژه ای داشته باشیم که زندگی مان را بیشتر از دیگران تحت شعاع قرار می دهند.”

■“برای من سخت است که از علائق ویژه ام حتی وقتی که خودم هم می خواهم دور شوم.”

■“برخی اوقات در ما علائق ویژه ای رشد می کنند و برایمان جالب می شود که روی این علائق کار کنیم و یا آنها را مطالعه کنیم.”

■“دیگران همیشه نسبت به علاقه من به پرچم های مختلف علاقه مند نیستند.”

■“من واقعا مجذوب نگاه کردن به تیرهای برق و نحوه ساختن آنها می شوم.”

 

روال ها

■“ما ممکن است برایمان دشوارتر از دیگران باشد تا با هر تغییری در روال کار و زندگی کنار بیاییم. این باعث می شود که برایمان رفتن به تعطیلات و یا شروع یک کار جدید مشکل باشد.”

■“اگر از پیش خبر داشته باشم برایم کنار آمدن با یک تغییر جدید مشکل نیست، ولی برای این کار باید از قبل خودم را آماده کنم و نه اینکه چنین تغییری یکدفعه برایم پیش بیاید.”

230px-Riboflavin_penicillinamide.jpg

افراد مبتلا به این اختلال معمولا شیفتگی شدیدی دارند برای مثال شیدایی این کودک در یک ساختار مولکولی.

 

ما در چه چیزهایی وضع مان خوب است؟

برخورداری از سیندرم اسپرگر مایه نگرانی و اضطراب است، ولی ما در زمینه هایی از دیگران وضع مان بهتر است. بسیاری از ما تیزهوش هستیم و ضرب هوش مان بالا است. در زیر برخی از چیزهایی که افرادی که جزو گروه ما هستند در آنها وضع شان خوب است آمده است.

“من از حافظه بسیار عالی برای به یاد داشتن ارقام و فاکت برخوردار هستم – بعنوان مثال شماره پلاک ماشین ها و یا برنامه اتوبوس و قطار. من هیچوقت لازم نیست شماره تلفن کسی را یادداشت کنم. من همینطور از حافظه خوبی برای به یاد داشتن جوک ها، حکایات و حتی کل متن یک فیلم سینمایی برخوردارم.”

“من به دقت جزییات مکالمه ای را که ده سال پیش داشتم به یاد می آورم. (این باعث اختلاف نظر می شود بویژه وقتی طرف مقابل اصلا به یاد نمی آورد که چیزی گفته باشد!)”

“من آدم بسیار منصفی هستم.”

“من در یاد گرفتن برنامه های کامپیوتری وضع ام خوب است.”

“من در یادگیری زبانهای خارجی وضع ام خوب است.”

 

چه چیزی به ما کمک می کند؟

“دیگران باید وقت صرف کنند تا افرادی که به سیندرم اسپرگر مبتلا هستند را درک کنند.”

“ما برای یادگیری به کمک احتیاج داریم – برای مثال در کالج یک مددکار اجتماعی به من یاد داد که چگونه کارهای معینی را انجام دهم.”

“ما برای یادگیری به تمرین احتیاج داریم.”

“ما برای انجام کارهای خانه و همینطور اینکه چگونه احساسات و دوستی مان را ابراز کنیم به حمایت احتیاج داریم.”

“دیگران می توانند با وضوح صحبت کردن به ما در برقراری ارتباط کمک کنند – مثلا با توضیح روشن کارهایی که باید صورت بگیرد به نحوی که ما آنها را خوب درک کنیم، و همینطور با کمک کردن به ما در انجام این کارها.”

“ما برای اینکه اشتغال پیدا کنیم به کمک احتیاج داریم. کمک در یافتن شغل و همینطور در حین کار افق هایی را در زندگی من باز کرده است.”

“ما وقتی که کار شخصی هم انجام می دهیم به حمایت احتیاج داریم.”

“دیگران باید مسائل را با وضوح به ما توضیح دهند و از گفتن کنایه اجتناب کنند. دیگران باید سعی کنند بدون تناقض حرف بزنند و چیزهایی که به ما گفتند را به یاد داشته باشند.”

” اگر دیگران رفتار ما را بپذیرند و نسبت به آن اغماض داشته باشند حتی اگر در مواقعی قدری عجیب به نظر برسد، به ما کمک می کند.”

“اگر دیگران متوجه باشند که ما خودمان سر صحبت را با کسی باز نمی کنیم ولی با توجه به توان و امکان مان اگر به ما کمک شود در چنین معاشرتی شرکت خواهیم کرد، به ما کمک می کند.”

“لازم است به ما به روشنی قواعد معاشرت گفته شود. ما لازم است بدانیم که در شرایط اجتماعی چه کاری را باید انجام داد و یا انجام نداد.”

” اگر به نحوه صمیمی و روشن با ما برخورد کنید، به ما کمک می کند.”

“لطفا بر کیفیات و قابلیت های خوب ما تمرکز کنید.”

 

سبب شناسي اختلال آسپرگر:

علت اصلي بروز اين اختلال ناشناخته است اما پژوهشگران مواردي چون عوامل ژنتيكي و مغزي را مطرح مي نمايند.

 

درمان اختلال آسپرگر:

 

اختلال آسپرگر پيش آگهي بهتري از اتيسم دارد و درمان اين اختلال از روش هاي مختلفي چون آموزش خانواده، تقويت مهارت هاي اجتماعي، دارودرماني و توانبخشي استفاده مي شود.

 

منابع: - ماهنامه آموزشي کودک شماره50

- پزشکان بدون مرز

لینک به دیدگاه

تربیت بچه‌های سندروم اسپرگر

 

 

 

در زیر به نکاتی درباره زندگی و رفتار با بچه هایی که سندروم اسپرجرز دارند اشاره کرده ایم. افرادی که این سندروم را دارند، "اسپی" یا اسپرجین" نامیده می شوند. بسیاری از کارشناسان معتقدند که این سندروم بخشی از طیف اوتیسم است.

 

 

 

 

n00021492-b.jpg

 

 

 

 

1. فکر نکنید که اسپرجرز نوعی بیماری است. به آن با دید نوع شخصیتی بنگرید. هر نوع شخصیتی برای خودش نکات مثبت و منفی دارد. افرادی که سندروم اسپرجرز دارند عموماً بسیار باهوشند، ولی در مهارت های اجتماعی مانند کنترل اضطراب، تصمیم گیری و خوش بینی، به کمک نیاز دارند.

2. برای داشتن اطلاعات بیشتر در مورد این سندروم، با روانشناس، مددکار اجتماعی، تراپیست یا روانپزشک مشاوره کنید. اگر در خانواده خود فردی با سندروم اسپرجرز دارید، بهتر است با افراد فوق مشاوره کنید و یک پلان درمانی برای کمک به زندگی روزانه آنها بیابید.

3. از پلان درمانی برای توسعه مهارت های اجتماعی استفاده کنید. چیزهایی که تمرین می کنید می تواند شامل نحوه مکالمه با افراد در موقعیت های اجتماعی مختلف بشود.

4. یاد بگیرید که زمان مناسب برای نزدیک شدن و تماس با این افراد چه زمانی است. چیزهایی که یاد گرفته اید را تمرین کنید و توصیه های پلان درمانی را دنبال کنید.

5. یاد بگیرید که کدامیک از جنبه های خاص این سندروم شما را بیشتر به دردسر می اندازد و سعی کنید روی آنها کار کنید.

6. یاد بگیرید که با مردم حرف بزنید و سر آنها داد نزنید. در مکالمات دونفره سعی کنید 60 درصد زمانتان را به گوش دادن و 30 درصد را به حرف زدن بگذرانید. هر بار بیشتر از 5 تا 10 دقیقه حرف نزنید. این یعنی حرف زدن یک طرفه. بگذارید طرف مقابل هم حرف بزند.

7. رفتار طرف مقابل به هنگام ناراحتی را زیر نظر داشته باشید و آن را به یاد داشته باشید. از دیگران بپرسید که چه چیزهایی باعث ناراحتی او می شود و سعی کنید در آینده آنها را تکرار نکنید و ناراحتی ایجاد نکنید. 8. تماس چشمی را حفظ کنید، ولی به او زل نزنید. بهترین راه برای برقراری تماس چشمی این است که مدت کوتاهی به چشم چپ او نگاه کنید و مدتی هم به چشم راست او نگاه کنید.

لینک به دیدگاه

سندروم اسپرگر - بررسی اجمالی درمان

 

درمان سندروم آسپرگر در واقع تلاش برای کمک کردن به کودک برای بهبود توانایی های این کودک برای برقراری ارتباط با دیگران و در نتیجه رسیدن به خودکفایی و عملکرد مناسب و مؤثر در جامعه است. هر کودک مبتلا به سندروم آسپرگری از لحاظ شدت و تعداد علائمی که تجربه می کند بسیار با دیگری متفاوت است ؛ بنابراین انتخاب درمان مناسب هر فرد با توجه به نیازهای خاص کودک و منابع در دسترس خانواده صورت میگیرد.

توصیه ای برای والدین کودکان مبتلا به اتیسم و آسپرگر

همه ی پدرو مادرها مشکلاتی را با کودکان خود در مورد موقع رفتن آنها به رختخواب و خوابیدنشان دارند. با این حال، این مشکلات خواب در کودکان دیگر عادی است و موقتی؛ اما کودکان مبتلا به اختلال طیف اوتیسم (ASD) مشکلات خواب بیشتر و شدیدتر و مداوم تری را تجربه می کنند. البته میزان مشکلات خواب در خانواده های مختلف متفاوت است، اما مشکلات خواب در 40٪ -80٪ ​​از کودکان مبتلا به ASD وجود دارد بطوری که میتواند سلامتی این کودکان را تهدید کند زیرا اگرچه ممکن است آنها همه پیامدهای بی خوابی را درک نکنند ولی خواب یکی از اعمال حیاتی برای سلامتی افراد است و پیامدهای اختلال در آن بیشتر از آن چیزی که فکرش را بکنید خطرناک و آسیب زننده است.

در زیر پیشنهاداتی در مورد اینکه چگونه میتوان به کودک اسپرگر کمک کرد ، مطرح شده است:

انعطاف پذیری، خلاقیت، و تمایل و تداوم در یاد دادن مهارتها به کودک مبتلا به آسپرگر همه میتواند به بهبودی کودک کمک کند.

راهبردهایی کلی برای رسیدن به موفقیت در بهبودی کودک :

· کودکان مبتلا به سندروم آسپرگر از برنامه ی منظم وعده های غذایی روزانه، مشق شب، و برنامه ی منظم خواب بسیار نفع می برند و قوانین مخصوص و انتظارات مناسب و منطقی از استرس و سردرگمی آنها بسیار می کاهد.

· بسیاری از افراد مبتلا به سندرم اسپرگر در تکالیف و آموزشهای کلامی ( نسبت به غیرکلامی) بسیار خوب عمل می کنند. هرچه با آنها مستقیم و سرراست تر و مختصرتر صحبت کنید بهتر است.

· افراد مبتلا به سندروم آسپرگر اکثراً در شناسایی " تصاویر بزرگ یا کل یک تصویر" مشکل دارند، آنها تمایل دارند که قسمت و جزء کوچکی از یک تصویر یا یک موقعیت را ببینند بجای کل آن. به همین دلیل روشهای تدریس جزء به کل برای آنها بسیار جواب می دهد ( روش تدریس جزء به کل یعنی شروع کردن با یک جزء یک مفهوم و بتدریج افزودن عناصری به آن تا زمانی که کل مفهوم آموزش داده شود.

· وسایل کمکی دیداری ، و یا موارد نوشته شده میتوانند برای این کودکان کمک کننده باشند.

· صداهای موجود در محیط که شاید در پس زمینه ی صداهای اصلی شنیده شود مثل تیک تاک ساعت میتواند برای کودک شما بسیار آزارنده باشد و به شدت حواسش را پرت کند.

· کودکان آسپرگری معمولاً نسبت به کودکان دیگر از رشد آهسته تری برخوردارند ؛ برای همین از همیشه از آنها انتظار نداشته باشید که مطابق با سنشان رفتار کنند چون آنها همیشه نسبت به سن خود مقداری عقب تر هستند.

· سعی کنید که محرکهای استرس زا برای فرزندتان را بشناسید و تا حد امکان از آنها اجتناب کنید البته همزمان به کودک کمک کنید که برای روبرو شدن با موقعیتهای دشوار خود را آماده کند و تواناییهای لازم را کسب کند. مثلاً کودک توانایی مقابله و تغییر موقعیتهای دشوار را بدست آورد.

راهبردهای کمک کننده برای رشد مهارتهای اجتماعی

· کودک مبتلا به آسپرگر ممکن است هنجارهای اجتماعی و قوانینی را که کودکان دیگر بطور طبیعی درک می کنند را درک نکند. توضیح دادن اینکه چرا در جامعه رفتارهای خاصی انتظار می رود و یا قواعد خاصی برای رفتارهای انسانها وجود دارد و حتی آموزش رفتارهای خاصی که در موقعیتهای خاص از آنها انتظار می رود میتواند به آنها بسیار کمک کند.

· فرزندتان را تشویق کنید تا یاد بگیرد که چکونه با مردم تعامل کند و چگونه با آنها صحبت کند ؛ او را بسیار تحسین کنید خصوصاً وقتی کار درستی را بدون اینکه شما به او بگویید انجام داده است.

· فعالیتهای تمرینی با کودک، مانند بازیهای مختلف و یا گذاشتن جلسات پرسش و پاسخ برای او برای اینکه در آن جلسات و بازیها هم بتواند خود را جای دیگران قرار دهد و هم رعایت نوبت را یاد بگیرد؛ بسیار کمک کننده است.

· به کودک خود یاد دهید که برنامه های تلوزیونی را ببیند و نقشهایی را که بازیگران ایفا می کنند را مورد مشاهده و بحث قرار دهید تا کودک کم کم یاد بگیرد که مانند رفتارها و در واقع بازیهای بازیگران درفیلم ها نقشهایی را در زندگی روزانه اش تمرین و ایفا کند. مثلاً سعی کند که حتی اگر احساسات دیگران را درک نمی کند ، برای مدتی خود را بازیگری فرض کند که دارد نقش بازی می کند و در آن نقشی که بازی می کند احساسات دیگران را بفهمد ؛ در واقع شما با نشان دادن فیلمها مستقیماً به کودکتان یک مدل و الگو می دهید که او با تقلید آنها یاد بگیرد چگونه احساسات دیگران را درک کند و چه واکنشهایی در مقابل دیگران داشته باشد.

· به کودک خود نشان دهید که چگونه علامتهای و نشانه های اجتماعی را بخوانند و درک کند و چطور به آنها پاسخ دهد. یا به او آموزش دهید که چطور ریشه ی عباراتهایی که در موقعیتهای مختلف اجتماعی به کار می رود را بیرون بکشد و به او یاد دهید چطور نقش بازی کند و خود را جای دیگران بگذارد (برای درک احساساتشان).

· ارتباط با دیگران را در کودک خود تقویت کنید، بخصوص اگر کودک شما منزوی است.

· به کودک خود رفتارهای مناسب در محیطهای عمومی و محیطهای خاص را آموزش دهید تا بداند در هریک از این موقعیتها رفتار درست چیست؛ مثلاً بغل کردن دیگران در خانه رفتاری درست ومناسب است ولی در مدرسه رفتار پسندیده ای نیست

راهبردهایی برای مدرسه:

· استفاده از سیستمهای تصویری از قبیل تقویم، چک لیست ها و یادداشتها برای کمک به تعریف و سازماندهی فعالیتهای مدرسه بسیار کمک کننده و مفید است.

· کودک خود را برای رفتن به محیط مدرسه راهنمایی کنید. قبل از اینکه سال تحصیلی شروع شود، زمانی را برای کارکردن با بچه هایتان بگذارید تا آنها راه رفت و برگشت از مدرسه به خانه را کاملاً یاد بگیرند.

· مراقب باشید که کودکتان را در مقابل قلدرها و کسانی که احتمالاً آنها را اذیت می کنند مورد محافظت و حمایت قرار دهید. به مشاور یا معلم مدرسه بگویید که در بحثهای کلاسی به همکلاسیهای آنها در مورد کودکان مبتلا به آسپرگر آموزش لازم را بدهند، تا از آنها را مورد تمسخر و آزار و اذیت قرار ندهند.

· از معلم فرزندتان بخواهید که کسی را در صندلی کنار فرزندتان قرار دهد که نسبت به نیازهای خاص کودکتان حساسیت لازم و آگاهی کافی را دارد؛ تا شاید این همکلاسی رفیق خوبی برای کودک شما باشد و در زنگ تفریحها ، هنگام نهار خوردن، و در زمانهای دیگر با هم باشند.

· از معلم کودکتان بخواهید که کودکتان را در فعالیتهای کلاسی شرکت دهد و در یاد دادن مهارتهای تحصیلی مثل خواندن ، نوشتن، و نقاشی به کودکتان حداکثر تلاشش را بکند.

· از معلم کودک خود بخواهید که زمان خاصی را در هر روز برای بررسی تکالیف کودکتان اختصاص دهد، این کار کم کم به کودک شما مدیریت زمان را آموزش می دهد.

· استفاده از پاداشها و تقویتها برای افزایش انگیزه ی کودکتان بسیار مفید واقع می شود. مثلاً به او اجازه دهید تلوزیون تماشا کند یا بازی مورد علاقه اش را انجام دهد البته بعنوان یک جایزه و پاداش بعد از اینکه کار خواسته شده از او را به خوبی انجام داد.

· بعضی از کودکان آسپرگری دست خط بسیار بدی دارند، یکی از راههای حل این مشکل این است آنها مطالب را روی یک کامپیوتر تایپ کنند، که همین استفاده کردن از کامپیوتر می تواند کمکی باشد به کودک برای بهبود مهارتهای حرکتی ظریف و سازماندهی اطلاعات و خود میتواند درمان مفیدی باشد

 

برنامه های مدارس

اگر میخواهید مدرسه ای را پیدا کنید که به کودکتان کمک کند یا مدرسه ای را که برای کودکتان مناسب است را بشناسید؛ موارد زیر را مورد توجه قرار دهید.

یک مدرسه ی خوب و مناسب برای کودکان مبتلا به آسپرگر باید ویژگیهای زیر را داشته باشد:

· در درون هر کلاس یا حتی مدرسه گروههای کوچکی وجود دارد که هر فرد با توجه به مشکلش میتواند در یکی یا چند تا از آنها عضو شود و از آنها راهکارهای خوب و مفیدی بگیرد.

· متخصصان و مربیان آن مدرسه با علاقه فراوان به کودکان مهارتهای اجتماعی و ارتباطی را آموزش می دهند.

· آن مدرسه محیطی است که فرصتهای لازم برای تعامل اجتماعی در یک محیط ساخت یافته تحت نظارت و کنترل را فراهم می سازد.

· آن مدرسه واقعاً سعی دارد مهارتهای زندگی را به کودکتان آموزش دهد و علائق خاص کودکتان را پی گیری کند و استعدادهای خاص او را شکوفا کند و این ها اصلی ترین دلمشغولی های آن مدرسه است.

· آن مدرسه برای هر کودک برنامه ی بخصوص و مناسب او را طراحی می کند.

· آن مدرسه مشاور کارکشته ای دارد که نسبت به مسائل عاطفی فرزندتان بسیار حساس است و بعنوان یک رابط به خوبی بین خانواده و مدرسه تعامل لازم را ایجاد می کند.

· بر همدلی و احترام به تنوع وتفاوتهای بین دانش آموزان تأکید دارد.

· مشاور آن مدرسه در مورد اتفاقهای کلاس درس فرزندتان مطلع است و رابطه مناسبی بین اولیاء و مربیان برقرار می سازد.

 

راهبردهای درمان

درمان این کودکان در جهت بهبود ارتباط، مهارتهای اجتماعی و مدیریت رفتار آنان صورت می گیرد. یک برنامه ی درمانی که با توجه به نقاط قوت کودک وتشویق کودکتان به کشف علائق و استعدادهایش تنظیم شده میتواند زندگی کودک شما و حتی خود شما را دگرگون کند.

 

گروه های حمایتی و مشاوره فردی میتواند از مداخله های مناسب برای این کودکان باشد.

بسیاری از کودکان مبتلا به سندرم اسپرگر اغلب از اختلال همزمان دیگری رنج می برند از جمله اختلال نقص توجه بیش فعالی (ADHD)، اختلال دو قطبی، اختلال وسواس (OCD)، اختلال اضطراب اجتماعی، و افسردگی. این شرایط می تواند فشارهای بیشتری به پدر و مادر بیاورند چون خود به خود وضعیت کودک را در وضعیت حساس تری قرار می دهند و نیاز کودکان برای درمانهای دیگر و داروهای بیشتر را مطرح می سازد.

 

برای اطلاع بیشتر موضوعات زیر مورد مطالعه قرار دهید:

• اختلال بیش فعالی با کمبود توجه

• اختلال دو قطبی در کودکان و نوجوانان

• افسردگی در کودکان و نوجوانان

• اختلال یادگیری غیرکلامی

• اختلال وسواسی جبری

• اختلال اضطراب اجتماعی

 

پیشگیری:

 

محققان هنوز هیچ راه خاصی را برای پیشگیری از این اختلال پیدا نکرده اند، برخی افراد تزریق بموقع واکسن سرخک، اوریون و سرخجه (MMR) را یکی از راههای پیشگیری می دانند در حالی که پژوهشها از این فرضیه حمایت نمی کنند ؛ البته تأکید بر واکسینه کردن به موقع کودکان هنوز سر جای خودش است؛ زیرا کودکان را از خطر مرگ وابتلا به بیماریهای خطرناک مصون می نماید.

 

درمان در منزل

 

بهترین کاری که شما می توانید برای فرزند آسپرگر خود انجام دهید فراهم کردن یک محیط گرم و حمایتی و دوست داشتنی در خانه برای کودکان است؛ به یاد داشته باشید که فرزند شما، درست مثل هر کودک دیگر، دارای نقاط قوت خود و نقاط ضعفی است و نیاز به حمایت، صبر و همدلی بالای شما دارد.

 

حتی آموزش خود شما برای آگاهی یافتن از شرایط ( اختلال آسپرگر و پیامدها و مسادل خاص مربوط به آن) و به تبع آن داشتن انتظارات واقع بینانه یکی از مهم ترین کارهایی است که شما میتوانید برای رشد استقلال و موفقیت فرزندتان انجام دهید. تلفن زدن به سازمانهای آسپرگری ها و تماس با پزشک کودک نیز راهبرد بسیار مناسبی برای بدست آوردن اطلاعات و آموزشهای لازم و در نتیجه کمک شما به کودک مبتلا به آسپرگرتان و حتی کاهش تنش واسترس سایر اعضای خانواده ی است.

 

منبع:

برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.

لینک به دیدگاه

به گفتگو بپیوندید

هم اکنون می توانید مطلب خود را ارسال نمایید و بعداً ثبت نام کنید. اگر حساب کاربری دارید، برای ارسال با حساب کاربری خود اکنون وارد شوید .

مهمان
ارسال پاسخ به این موضوع ...

×   شما در حال چسباندن محتوایی با قالب بندی هستید.   حذف قالب بندی

  تنها استفاده از 75 اموجی مجاز می باشد.

×   لینک شما به صورت اتوماتیک جای گذاری شد.   نمایش به صورت لینک

×   محتوای قبلی شما بازگردانی شد.   پاک کردن محتوای ویرایشگر

×   شما مستقیما نمی توانید تصویر خود را قرار دهید. یا آن را اینجا بارگذاری کنید یا از یک URL قرار دهید.

×
×
  • اضافه کردن...