spow 44197 اشتراک گذاری ارسال شده در 15 فروردین، ۱۳۹۲ فهرست بدبختی و پیش بینی های ضعیف اقتصادی کشورهای دنیا بر اساس جمع بندی نرخ بیکاری و تورم موجود در آن کشورها توسط آرتور اورکام تهیه و تنظیم شده است. بیزینیس اینسایدر با مطالعه ۱۹۷ کشور و منطقه در دنیا از افغانستان گرفته تا زیمباوه فهرست بدبخت ترین کشورهای سال ۲۰۱۳ میلادی را منتشر کرده است. ۲۴. مالی امتیاز شاخص بدبختی: ۳۶.۵ شاخص تورم: ۶.۵% نرخ بیکاری: ۳۰% یکی از کشورهای فقیر دنیا مالی است. اقتصاد مالی به درآمد معادن طلا و صادرات محصولات کشاورزی وابسته است. به همین دلیل، وضعیت اقتصادی کشور با نوسانات قیمت طلا و غذا بالا و پایین می شود. حدود ۱۰ درصد از جمعیت این کشور، چادر نشین هستند و حدود ۸۰ درصد از نیروی کار آن نیز به کشاورزی و ماهیگیری اشتغال دارند. ۲۳. موریتانی امتیاز شاخص بدبختی: ۳۷ شاخص تورم: ۷% نرخ بیکاری: ۳۰% نیمی از جمعیت این کشور به کشاورزی و دامداری وابسته هستند و فقر در این کشور بیداد می کند. اقتصاد داخلی به طور گسترده ای به وضعیت کالاهای صادراتی به ویژه ساخته شده از سنگ آهن بستگی دارد. این صادرات باعث شد تا اقتصاد موراتینایایی ها در سال گذشته ۵ درصد رشد پیدا کند. ۲۲. مالدیو امتیاز شاخص بدبختی: ۴۰.۸ شاخص تورم: ۱۲.۸% نرخ بیکاری: ۲۸% مالدیو یکی از بهترین مکان ها برای گردشگری به شمار می رود و صنعت توریسم حدود ۳۰ درصد روی درآمد ناخالص داخلی و ۶۰ درصد روی مبادله ارزهای خارجی حساب می کند. اما کاهش میزان گردشگران و هزینه های بالای دولت به اقتصاد داخلی فشار می آورد و موجب ایجاد تورم زیاد و افزایش نرخ بیکاری در کشور می شود که از سال ۲۰۱۰ میلادی دوبرابر شده است. ۲۱. نوار غزه امتیاز شاخص بدبختی: ۴۳.۵ شاخص تورم: ۳.۵% نرخ بیکاری: ۴۰% از زمانیکه حماس کنترل اسرائیل بر خود را در سال ۲۰۰۷ میلادی متوقف کرد، مرز تحمیلی به بدتر شدن اوضاع و ضعیف شدن اقتصاد منجر و باعث افزایش نرخ بیکاری، افزایش فقر و کم شدن بخش های خصوصی که به طور کامل به صادرات وابسته هستند، شد. ۲۰. بوسنی و هرزگوبین امتیاز شاخص بدبختی: ۴۵.۵ شاخص تورم: ۲.۲% نرخ بیکاری: ۴۳.۳% جنگ نژادی از سال ۱۹۹۲ تا ۱۹۹۵ میلادی تا ۸۰ درصد باعث افزایش بیکاری و کاهش محصولات شد و این کشور هنوز پس از این همه سال به وضعیت نرمال بازنگشته است. واحد پول این کشور یورو است که باعث افزایش میزان تورم شده است. در سال ۲۰۱۱ میلادی، وقفه کار پارلمان و بی سرو سامانی آنها باعث شد تا بوسنی برای یک سال بدون حکومت سیاسی باشد که باعث شد تا صندوق بین المللی از پرداخت کمک به آنها خودداری کند. ۱۹. یمن امتیاز شاخص بدبختی: ۴۶.۴ شاخص تورم: ۱۱.۴% نرخ بیکاری: ۳۵% به شدت به منابع نفتی وابسته است و ۲۵ درصد از درآمد ناخالص کشور از نفت خام به دست می آید. درآمد ناخالص یمن در سال ۲۰۱۱ میلادی حدود ۱۰ درصد کاهش داشت اما این میزان به ۱.۹ درصد در سال ۲۰۱۲ میلادی کاهش پیدا کرد. دولت به شدت تلاش می کند تا اقتصاد را متحول کند اما با کاهش منابع آبی، افزایش بیکاری و رشد بی رویه جمعیت روبه رو است. ۱۸. هائیتی امتیاز شاخص بدبختی: ۴۶.۵ شاخص تورم: ۵.۹% نرخ بیکاری: ۴۰.۶% حتی پیش از زلزله و سونامی سال ۲۰۱۰ میلادی نیز حدود ۸۰ درصد جمعیت هایتی زیرخط فقر و ۵۴ درصد از آنها تنگدست بودند و در حال حاضر نیز بخش اعظمی از جامعه از تحصیلات دور هستند. تاثیرات منفی زلزله در این منطقه تا حدی از بین رفته است اما فساد در آنجا افزایش یافته است. ۱۷. سوئزیلند امتیاز شاخص بدبختی: ۴۸.۴ شاخص تورم: ۸.۴% نرخ بیکاری: ۴۰% اقتصاد سوئازلند به طور گسترده ای به آفریقای جنوبی وابسته است زیرا حدود ۶۰ درصد صادرات این کشور به آنجا می رود و ۹۰ درصد واردات آنها نیز از آفریقای جنوبی است. بحران اقتصادی جهانی روی اقتصاد سوئازلند تاثیر منفی گذاشته و درآمد کشور را کاهش داده و باعث سوق دادن کشور به سمت بحران اقتصادی شده است. واحد پول داخلی کشور همان واحد پول آفریقای جنوبی است. نرخ تورم خیلی دردناک نیست اما کشور از نرخ بالای بیکاری رنج می برد. 5 لینک به دیدگاه
spow 44197 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 15 فروردین، ۱۳۹۲ ۱۶. افغانستان امتیاز شاخص بدبختی: ۴۸.۸ شاخص تورم: ۱۳.۸% نرخ بیکاری: ۳۵% افغانستان هنوز هم در حال بهبودی خود در نتیجه ده سال اختلاف و جنگ داخلی است و با فساد و رشوه خواری بالا، زیرساخت عمومی دولتی دست و پنجه نرم می کند. کمک های خارجی، کشاورزی و خدمات رشد به بهبود وضعیت کشور کمک می کنند اما هنوز هم از تورم بالا و بیکاری زیاد رنج می برد. ۱۵. جزایر مارشال امتیاز شاخص بدبختی: ۴۸.۹ شاخص تورم: ۱۲.۹% نرخ بیکاری: ۳۶% بهترین چیز برای اقتصاد این کشور کمک هایی است که از آمریکا دریافت می کند. صنعت توریسم یکی از بهترین درآمدهای این کشور است اما در حال حاضر فقط ۱۰ درصد از نیروی کار را جذب کرده است. تنزل دولت، خشکسالی، کاهش ساخت و ساز، کاهش گردشگران و درآمد کم از بنادر ماهیگیری باعث ضعیف شدن وضعیت اقتصاد کشور شده اند. ۱۴. سنگال امتیاز شاخص بدبختی: ۴۹.۵ شاخص تورم: ۱.۵% نرخ بیکاری: ۴۸% با وجود دریافت کمک های مالی خارجی، سنگال همچنان از تامین برق ضعیف رنج می برد که موجب اعتراض عمومی شده است و درصد زیادی از بیکاری کشور در نتیجه آن است. ۱۳. کنیا امتیاز شاخص بدبختی: ۵۰.۱ شاخص تورم: ۱۰.۱% نرخ بیکاری: ۴۰% فساد داخلی و تکیه به عرضه محصولات ابتدایی ارزان قیمت باعث عقب ماندگی اقتصاد کنیا شده اند. نرخ بیکاری در این کشور بسیار بالاست. البته در ماه مارس ۲۰۱۲ میلادی در این کشور نفت خام کشف شده است که می تواند به رشد اقتصادی آن تا حدی کمک کند. ۱۲. لسوتو امتیاز شاخص بدبختی: ۵۱.۱ شاخص تورم: ۶.۱% نرخ بیکاری: ۴۵% لیسوتو رتبه سوم شاخص نابرابری درآمد را در جهان به خود اختصاص داده است. انتظار می رود رشد این کشور در نتیجه پروژه های زیرساختی صورت بگیرد اما کارخانجات و کشاورزی ضعیف باعث ضعیف شدن اقتصاد کشور می شوند. بیکاری موجود نیز مشکل بزرگی در لیسوتو به شمار می رود. ۱۱. سودان امتیاز شاخص بدبختی: ۵۱.۵ شاخص تورم: ۳۱.۵% نرخ بیکاری: ۲۰% جدایی سودان جنوبی در تابستان سال ۲۰۱۱ میلادی، منطقه ای از کشور که مسوول حدود سه چهارم محصولات نفتی سودان سابق بوده است، ضربه بزرگی برای اقتصاد سودان به شمار می رود. این کشور در حال حاضر به دنبال یافتن راه حل های جدید برای تولید درآمد است. اما در این مسیر چندان موفق نیست. سودان واحد پول جدیدی برای خود انتخاب کرده است که پوند سودانی نامیده می شود. اما ارزش این پول از زمان معرفی تاکنون بسیار کاهش یافته است. افزایش تورم که حدود ۴۷ درصد در ماه نوامبر سال گذشته میلادی بود، بزرگ ترین مشکل سودان است. ۱۰. سوریه امتیاز شاخص بدبختی: ۵۱.۷ شاخص تورم: ۳۳.۷% نرخ بیکاری: ۱۸% اقتصاد سوریه با آغاز اختلاف های داخلی در سال ۲۰۱۱ میلادی ضربه سهمگینی خورد. در سال ۲۰۱۲ میلادی ، درآمد ناخالص کشور به دلیل تحریم های بین المللی بسیار محدود شد و تولیدات داخلی نیز کاهش پیدا کرد. بعلاوه، افزایش نرخ بیکاری (در سال ۲۰۱۲ بیش از ۳ درصد افزایش یافته است) و افزایش تورم در این کشور به اقتصاد سوریه ضربه بزرگی زده اند. ۹. کوزوو امتیاز شاخص بدبختی: ۵۳.۶ شاخص تورم: ۸.۳% نرخ بیکاری: ۴۵.۳% فقیرترین کشور اروپا، درآمد سرانه ۷۴۰۰ دلاری دارد. واریز وجه از دیگر کشورهای اروپایی، به ویژه سوئیس، آلمان و کشورهای شمال اروپا باعث افزایش ۱۸ درصدی درآمد ناخالص کشور شده اند. اما بیکاری موجود در این کشور مشکلات اقتصادی بالایی ایجاد کرده است. 5 لینک به دیدگاه
spow 44197 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 15 فروردین، ۱۳۹۲ ۸. نپال امتیاز شاخص بدبختی: ۵۴.۳ شاخص تورم: ۸.۳% نرخ بیکاری: ۴۶% یکی از توسعه نیافته ترین کشورهای دنیا، نپال است. حدود یک چهارم از جمعیت این کشور زیر خط فقر زندگی می کنند. کشاورزی منبع درآمد نپال است و حدود یک سوم درآمد ناخالص کشور را به خود اختصاص داده است. کشمکش های داخلی، آشوب های کارگری، موقعیت جغرافیای محصور در خشکی و خطر بالاهای طبیعی نیز به ضعیف شدن اقتصاد این کشور بسیار کمک می کنند. ۷. نامیبیا امتیاز شاخص بدبختی: ۵۷ شاخص تورم: ۵.۸% نرخ بیکاری: ۵۱.۲% به طور گسترده ای به منابع طبیعی خود وابسته است. نامبیا صادرکننده الماس، اورانیوم و طلا در جهان است. اما کار معدن فقط سه درصد از نیروی کار این کشور را استفاده می کند و تقریبا نیمی از جمعیت نامبیا بیکار هستند. شاخص نابرابری درآمد در این کشور بسیار بالا و حدود ۷۰.۷ درصد است. ۶. جیبوتی امتیاز شاخص بدبختی: ۶۳.۳ شاخص تورم: ۴.۳% نرخ بیکاری: ۵۹% به دلیل وجود نداشتن منابع طبیعی زیاد در این کشور، نرخ بیکاری در این کشور به طور خنده داری بالاست. تنها دلیل پایین بودن تورم در این کشور این است که فرانک دیجیبوتی وابسته به دلار است. در نتیجه، قیمت فرانک دیجیبوتی ها بالاست که البته باعث شده کشور در پرداخت بدهی های خود نیز دچار مشکل شود. ۵. ترکمنستان امتیاز شاخص بدبختی: ۷۰.۵ شاخص تورم: ۱۰.۵% نرخ بیکاری: ۶۰% کشاورزی فقط ۸ درصد از درآمد ترکمنستان را به خود اختصاص داده است اما حدود نیمی از نیروی کار کشور به آن اشتغال دارند. این کشور از فساد و رشوه خواری و سوءمدیریت دولت خود رنج می برد. اوضاع قرار نیست به هیچ عنوان بهتر بشود. سیستم آموزش ضعیف و سوءاستفاده دولت از درآمد نفت و گاز تاثیر منفی بر اقتصاد این کشور دارند. ۴. بلاروس امتیاز شاخص بدبختی: ۷۱ شاخص تورم: ۷۰% نرخ بیکاری: ۱% در سال ۲۰۱۱ میلادی، به دلیل بالا بردن حقوق بدون حمایت تولیداتی، بحران اقتصادی بزرگی را در بلاروس رقم زد. روبل بلاروس در سال ۲۰۱۲ میلادی حدود ۶۰ درصد کاهش ارزش داشت و همچنان نیز در حال کاهش است. اما در عوض، هر بلاروسی که به دنبال کار باشد حتما شغل دلخواهش را پیدا می کند. حدود ۵۰ درصد از نیروی کار این کشور در دستگاه های دولتی مشغول به کار هستند. این کشور در داشتن کمترین نرخ بیکاری در جهان رتبه دار است. ۳. بورکینا فاسو امتیاز شاخص بدبختی: ۸۱.۵ شاخص تورم: ۴.۵% نرخ بیکاری: ۷۷% بورکینا فاسو جمعیت زیاد و منابع طبیعی بسیار کمی دارد. اقتصاد کشور به کشاورزی، پنبه و طلا وابسته است. این کشور همچنان از خشکسالی سال ۲۰۱۱ رنج می برد که خسارت های زیادی به زمین های کشاورزی و محصولات وارد کرد. بیکاری نیز در این این کشور بیداد می کند. ۲. لیبریا امتیاز شاخص بدبختی: ۹۰.۵ شاخص تورم: ۵.۵% نرخ بیکاری: ۸۵% کشور کم درآمد لیبریا به شدت به کمک های خارجی وابسته است. اقتصاد این کشور در نتیجه مدیریت ضعیف و جنگ های داخلی بسیار ضعیف شد. در سال ۲۰۱۰ میلادی این کشور به قدری فقیر بود که کشورهای دیگر حدود ۵ میلیارد دلار بدهی این کشور را نادیده گرفتند. البته اقتصاد داخلی با سرعت خوبی در حال رشد است و دلیل آن نیز منابع طبیعی و قیمت بالای محصولات است. به همین دلیل است که ۸۵ درصد از نیروی کار این کشور نمی توانند کار پیدا کنند. ۱. زیمباوه امتیاز شاخص بدبختی: ۱۰۳.۳ شاخص تورم: ۸.۳% نرخ بیکاری: ۹۵% بسیاری از سازمان های حقوق بشر، دولت زیمباوه را به دلیل تخلف از ابتدایی ترین حقوق بشری برای مردمانش مورد انتقاد قرار داده اند. ارعاب و خشونت در این کشور توسط نیروهای دولتی زیاد است. سرعت رشد اقتصادی این کشور به دلیل برداشت پایین محصول و درآمد کم الماس بسیار پایین است. نرخ بیکاری زیمباوه حدود ۹۵ درصد است. تورم این کشور در خلال سال های ۲۰۳۳ تا ۲۰۰۹ میلادی به اوج خود رسیده بود. 7 لینک به دیدگاه
amin 202 مهمان اشتراک گذاری ارسال شده در 15 فروردین، ۱۳۹۲ میشه محاسبه دقیق این شاخص رو بگی چجوریاست؟ ما هم تقریباً شرایط قرار گیری بین این کشورها رو داریم...مخصوصاً افغانستان...بعد این آمارها رو از کجا بدست میارن؟ لینک به دیدگاه
spow 44197 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 15 فروردین، ۱۳۹۲ نویسنده مطلب Arthur Orkum هست میتونی مقالاتشو تو نت گیر بیاری اان دارم میرم اگه دوست داشتی بعدا خودم شاخص هارو درمیارم ودر موردش صحبت میکنیم نه وضع ما به مراتب از اونایی که اومده بهتره ولی چیزی نمونده عین اونا بشیم! 2 لینک به دیدگاه
amin 202 مهمان اشتراک گذاری ارسال شده در 15 فروردین، ۱۳۹۲ نویسنده مطلب Arthur Orkum هست میتونی مقالاتشو تو نت گیر بیاریاان دارم میرم اگه دوست داشتی بعدا خودم شاخص هارو درمیارم ودر موردش صحبت میکنیم نه وضع ما به مراتب از اونایی که اومده بهتره ولی چیزی نمونده عین اونا بشیم! امیدوارم بتونم پیدا کنم...مقالشو رایگان زده؟ حتماً...خیلی دوست دارم در اینباره بحث کنیم...چون یبار با استاد انقلابم سر همین موضوع بحثمون شد و چون شاخص های درست و مستندی در دست نداشتیم نتونستیم به نتیجه ای برسیم. طبق آماری که دولت میده بله...هنوز نرسیدیم...ولی آماری که دستکاری شده قابل استناد نیست... لینک به دیدگاه
Lean 56968 اشتراک گذاری ارسال شده در 15 فروردین، ۱۳۹۲ طرف ایران رو شاخص محاسبش قرار داده حنما دیگه نخواسته ازش اسم ببره 1 لینک به دیدگاه
spow 44197 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 17 فروردین، ۱۳۹۲ امیدوارم بتونم پیدا کنم...مقالشو رایگان زده؟حتماً...خیلی دوست دارم در اینباره بحث کنیم...چون یبار با استاد انقلابم سر همین موضوع بحثمون شد و چون شاخص های درست و مستندی در دست نداشتیم نتونستیم به نتیجه ای برسیم. طبق آماری که دولت میده بله...هنوز نرسیدیم...ولی آماری که دستکاری شده قابل استناد نیست... شاخص بدبختی اقتصادی یه شاخصی هست که همین اقای ارتور اورکام ابداع کرده وبه مجموع شاخص های تورم وبیکاری در هر اقتصادی اطلاق میشه اگه دوست داری در مورد پارامترهای تعیین بیکاری وتورم صحبت میکنیم البته در تالار اقتصاد یه جزوه برای تورم قبلا گذاشته بودم لینک به دیدگاه
amin 202 مهمان اشتراک گذاری ارسال شده در 17 فروردین، ۱۳۹۲ شاخص بدبختی اقتصادی یه شاخصی هست که همین اقای ارتور اورکام ابداع کرده وبه مجموع شاخص های تورم وبیکاری در هر اقتصادی اطلاق میشهاگه دوست داری در مورد پارامترهای تعیین بیکاری وتورم صحبت میکنیم البته در تالار اقتصاد یه جزوه برای تورم قبلا گذاشته بودم حاجی پیدا نکردم مقالشو...یه قیژتر بود یا اینکه یه خلاصه ازش موجود بود... خیلی خوشحال میشم اگر بحث رو شروع کنیم. لینک به دیدگاه
spow 44197 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 19 فروردین، ۱۳۹۲ تورم عموما به معنی افزایش غیرمتناسب سطح عمومی قیمت ها در نظر گرفته می شود. به سخن دیگر، تورم، روند فزاینده و نامنظم افزایش قیمت ها در اقتصاد است. هر چند بر پایه نظریه های گوناگون، تعریف های متفاوتی از تورم ارائه می شود؛ اما تمامی آنها به روند فزاینده و نامنظم افزایش در قیمت ها اشاره دارند. مفهوم امروزی تورم، در سده نوزدهم میلادی رواج یافت. پیش از آن، مفهوم دیگری از تورم وجود داشت که جهت نشان دادن افزایش حجم اسکناس های غیرقابل تبدیل به طلا به کار برده می شد. با تعریف امروزی، می توان نرخ تورم را نشان دهنده افزایش یا کاهش یا ثبات در قیمت مصرف کننده کالاها و خدمات دانست. برای اندازه گیری این شاخص معمولا در بازه های زمانی هفتگی، ماهانه و سالانه، قیمت انواع کالاها و خدمات در سراسر هر کشوری اندازه گیری و اعلان عمومی می شود. کالاها و خدماتی که قیمتشان در نرخ تورم محاسبه می شود معمولا از کالاها و خدمات ضروری زندگی مردم به شمار می روند؛ به مجموعه این کالاها «سبد کالایی و خدماتی سنجش نرخ تورم» می گویند. این سبد کالایی و خدماتی که به عنوان سبد پایه و شاخص کالا شناخته می شود، هرچند سالی یک بار مورد بازنگری قرار می گیرد. در ایران تدوین این سبد از سال ۱۳۳۸ آغاز شد و آخرین بار در سال ۱۳۸۳ با در نظر گرفتن ۳۵۹ قلم کالا و خدمات در ۷۵ شهر منتخب کشور از سوی بانک مرکزی جمهوری اسلامی مورد ارزیابی و محاسبه قرار گرفت. برای اندازه گیری دقیق میزان تورم، دولت ها باید با رصد هفتگی تغییرات در قیمت کالاها و خدماتی که در سبد سنجش تورم قرار دارند، میزان تورم هفتگی کشور را محاسبه کنند. میانگین نرخ تورم هر چهار هفته در یک ماه، نرخ تورم ماهانه نام دارد و میانگین نرخ تورم هر ۱۲ ماه در یک سال، میانگین نرخ تورم سالانه است. ● چرا اقتصاد دچار تورم می شود؟ اقتصاددان معروف، پروفسور کینز دو دلیل عمده برای تورم ذکر می کند: کاهش عرضه کل یا افزایش تقاضای کل و در مقابل، پول گرایان رشد عرضه پولِ مازاد بر رشد اقتصادی را عمده ترین دلیل تورم می دانند. به عبارت دیگر، تورم، تناسب نداشتن حجم پول در گردش با عرضه خدمات و کالاهاست. تقریبا تمام اقتصاددان ها بر این نکته متفق القولند که تورم پایدار و دراز مدت، ریشه ای جز عرضه پول و افزایش نقدینگی ندارد. هر چه میزان تورم بیشتر شود، قدرت خرید یک واحد پول کمتر می شود. یکی از ریشه های تورم، نبود تعادل میان درآمدها و هزینه های دولت است. به این ترتیب که وقتی هزینه های دولت از درآمدهای آن در بودجه سالانه بیشتر باشد، دولت با کسری بودجه مواجه می شود. اگر دولت برای حل مشکل کسری بودجه اقدام به استقراض از بانک مرکزی یا فروش درآمدهای ارزی (مثلا حاصل از فروش نفت) به بانک مرکزی کند، پایه پولی و به دنبال آن نقدینگی کل در اقتصاد افزایش می یابد که این افزایش نقدینگی آثار تورمی به دنبال خواهد داشت. یکی دیگر از علل افزایش نرخ تورم، انتظارات تورمی است. به این معنی که اگر مردم براساس تجربیات گذشته خود یا بر مبنای مشاهدات بازار پیش بینی کنند که در آینده نزدیک قیمت ها روبه افزایش خواهد بود، میزان هزینه و خرید های خود را افزایش می دهند. از طرف دیگر تولید کنندگان و فروشندگان از فروش و عرضه کالاهای خود به امید افزایش قیمت در آینده خودداری می کنند، بدیهی است در این صورت با این سیاست، عرضه و تقاضا اثر مستقیم بر قیمت ها خواهد داشت و موجب افزایش تورم می گردد. ● پیامدهای تورم تورم از جمله پدیده هایی است که می تواند آثار و تبعات مثبت و منفی به دنبال داشته باشد و مهم ترین اثر آن، توزیعی است؛ به نحوی که به نفع گروه های پردرآمد و به ضرر گروه های فقیر و کم درآمد و حقوق بگیر است. به عبارت دیگر تورم به افراد دارای درآمدهای پولی ثابت، ضرر می زند و از قدرت خرید آنان می کاهد و در مقابل، به نفع اغلب کسانی تمام می شود که درآمدهای پولی متغیر دارند. در یکی از گزارش های مرکز پژوهش های مجلس نیز آمده است که تورم همچنین هزینه های عمومی دولت را افزایش داده و در نتیجه دولت را مجبور به کسب درآمد بیشتر یا استقراض از بانک مرکزی می کند که در هر دو حالت ضربات جبران ناپذیری را به اقتصاد کشور وارد می کند. این گزارش در ادامه به طرح راهکارهای مبارزه با تورم پرداخته و تاکید می کند که حل معضل تورم در کشور کار خیلی پیچیده ای نیست و کافی است ریشه های تورم، که قابل شناسایی نیز هستند، به گونه ای از میان برداشته شوند. علاوه بر آثار اقتصادی، تورم بر ساختار اقتصاد و متغیرهای کلان اقتصادی تاثیرگذار است. تورم، در عصر حاضر، ابعاد اجتماعی و سیاسی گسترده ای پیدا کرده است. دلیل این مساله ، ارتباط تنگاتنگ آن با زندگی افراد جامعه است. به علاوه، ثبات سیاسی و اقتصادی یک کشور از طریق شاخص های متفاوتی سنجیده می شود که تورم از جمله آنهاست. شعار بسیاری از نامزدهای ریاست جمهوری در کشورهای در حال توسعه، کنترل و پایین آوردن روند رشد قیمت هاست. از این رو تورم را می توان یکی از پیچیده ترین، مهم ترین و حساس ترین مقولات اقتصادی و اجتماعی عصر حاضر دانست و بررسی و تحلیل آن، می تواند نقش بسزایی در تحلیل و تبیین مسائل اقتصادی داشته باشد. ● رده بندی کشورهای جهان از نظر نرخ تورم براساس گزارش صندوق بین المللی پول، ایران با رکورد تورمی بیش از ۲۶ درصدی در سطح خاورمیانه بالاترین نرخ تورم را دارد. در حالی که میانگین نرخ تورم در کشورهای خاورمیانه برابر با ۳.۳ درصد است. همچنین ایران دومین نرخ بالای تورم را در سطح جهان دارد. براساس آمار این نهاد بین المللی، بالاترین میزان تورم ایران در سال های اخیر بوده و تا پایان سال ۱۳۹۲ نیز بالاترین نرخ تورم خواهد بود. در رده بندی سال ۲۰۱۱ مرکز اطلاع رسانی و تحلیل اقتصادی (Indexmundi) ونزوئلا با تورم (۲۹.۸) درصدی و سیشل با نرخ تورم (۲.۲ ) درصدی به ترتیب نخستین و آخرین رده های این فهرست را به خود اختصاص داده اند. در این رده بندی کشور زیمبابوه به علت فروپاشی ساختارهای اقتصادی و عدم امکان محاسبه میانگینی نرخ تورم در هفته حذف شده است. نرخ تورم منفی در سیشل و برخی دیگر از کشورهای رده های پایین فهرست از جمله ژاپن، نشان دهنده افت قیمت ها است. تورم منفی برخلاف ظاهرش که افت قیمت ها را نشان می دهد در اقتصاد کلان یکی از عامل های ایجاد بحران اقتصادی به شمار می آید. ● نرخ تورم در ایران پس از انقلاب کمترین و بیشترین نرخ تورم به ترتیب، در دهه ۵۰ در سال های ۵۷ و ۵۹، در دهه ۶۰ در سال های ۶۴ و ۶۹، در دهه ۷۰ در سال های ۷۰ و ۷۴ در دهه ۸۰ در سال های ۸۴ و ۸۷ تحقق یافته است. کمترین میزان تورم مربوط به سال ۶۴ با ۶.۹ درصد و بیشترین مربوط به سال ۷۴ با ۴۹.۴ درصد بوده است. در دو دهه اخیر یعنی دهه ۷۰ و ۸۰ شاهد فرازونشیب هایی در نرخ تورم بوده ایم؛ به این صورت که از سال ۷۰ روند صعودی تورم را با نرخ ۲۰.۷ درصد شاهد بودیم و این روند ادامه داشت تا اینکه در سال ۷۴ رکورد ۴۹.۴ ثبت شد که بالاترین نرخ رسمی تورم در کشور است. از سال ۷۵ به بعد مجددا کاهش تورم را داشتیم تا اینکه در سال ۸۰ نرخ تورم به ۱۱.۴ درصد رسید. هر چند در سال های ۸۱ تا ۸۳ نرخ تورم حدود ۱۵ درصد را تجربه کردیم ولی از سال ۸۴ به بعد نیز تورم به مرز ۱۰ درصد رسید اما افزایش آن را تا سال ۸۷ شاهد بودیم، به طوری که تورم در این سال به ۲۵.۴ درصد رسید. آخرین و ششمین دوره افزایشی نرخ تورم هم به سال ۸۸ برمی گردد که از نرخ ۱۰.۸ درصد آغاز شد و در سال ۹۰ به نرخ ۲۱.۵ درصد رسید. منبع : روزنامه دنیای اقتصاد لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده