mani24 29665 اشتراک گذاری ارسال شده در 14 فروردین، ۱۳۹۲ يوزپلنگ آسيايي بدنى باريك، پاهايى بلند، ناخنهايى كند و نيمه تورفته، پوستى قهوهاى روشن رنگ با خالهايى گرد و كوچك ، و مويى زبر و كوتاه دارد. سر يوزپلنگ كوچك است و چشمانش در بالاى كاسه سر قرار دارد. خطى سياه كه از گوشه چشمان يوزپلنگ تا اطراف بينى و دهانش امتداد مييابد چشمان او را از آفتاب مصون ميدارد و در شكار به او كمك ميكند. اندازه: درازناى بدن يوزپلنگ بالغ بر ۱۱۲ تا ۱۳۵ سانتيمتر، طول دم ۶۶ تا ۸۴ سانتيمتر، بلندى شانههايش ۷۳ سانتيمتر يا بيشتر است و وزن حيوان به ۳۴ تا ۵۴ كيلوگرم ميرسد. جنس نر آن اندكى بزرگتر از جنس ماده است. مهارت: برخوردارى از ستون فقرات انعطافپذير، كبد و قلب بزرگ، سوراخ بينى گشاد، ظرفيت بالاى ريه، بدن عضلانى و باريك، يوزپلنگ را تيزروترين شكارچى جهان ساخته است. در حالى که هر بار فقط يک پا بر روى زمين دارد، يوز قادر است در يک گام مسافت ۷ تا ۸ متر زير پا بگذارد و در چند ثانيه بسرعت ۱۱۰ كيلومتر در ساعت برسد. زيستگاه: يوزپلنگ در مراتع، مناطق نيمه كويرى و زيستگاههاى باز ديگرى كه طعمه در آن فراوان يافت ميشود به خوبى رشد ميكند. در ايران تعداد معدود يوزپلنگ آسيايى باقيمانده در حاشيه بيابان كوير يافت ميشوند. رفتار: يوزپلنگ از نظم اجتماعى منحصربهفردى برخوردار است. در ايران مطالعاتى درباره يوزپلنگ صورت نگرفته است، اما مطالعات مربوطه در آفريقا نشان ميدهد كه يوزپلنگ ماده تنها زندگى ميكند مگر زمانيكه توله خود را، آنهم به تنهايى، پرورش ميدهد. هجده ماه نخستْ دوره پر اهميتى در زندگى توله است چرا که اين دوره حساس فراگيرى است. چگونگى شکار طعمههاى وحشى و گريز از گزند و آز شكارچيان ديگر مانند پلنگ، كفتار و گرگ در اين دوره بدست ميآيد. در ۱۸ ماهگى مادر به مراقبت از توله پايان ميدهد. تولهها از اين پس ممکن است با همشيران خود حتى تا ۶ ماه به سر برند. در دو سالگى همشيران مادهْ گروه را ترك ميکنند و نرهاى جوان تا آخر عمر با هم ميمانند. نرها به تنهايى يا همراه با برادران خونى خود زندگى ميكند. برخى از اين گروهها براى خود حوزهاى تعيين ميكنند تا يوزپلنگ ماده را براى جفتگيرى جلب کنند. مناطق مذكور اغلب در جايى است كه در آن طعمه و يا آب فراوان يافت ميشود. نزاع خشن ميان نرهاى گروه در دفاع از حدّ و مرز منطقهشان ممكن است به جراحتهاى جدى يا مرگ بيانجامد. يوزپلنگ معمولاً صبح زود يا غروب به شكار ميرود، در ۱۰ تا ۳۰ مترى طعمه خود قرار ميگيرد، سپس تعقيب را شروع ميكند و زير گلوى طعمه را به دندان ميگزد تا شكار خفه شود. تعقيب طعمه ۲۰ ثانيه و به ندرت بيش از يك دقيقه بطول مى انجامد. قريب به نيمى از تعقيبها موفقآميزند. توليدمثل: بلوغ جنسى در ۲۰ تا ۲۳ ماهگى رخ ميدهد. زمان باردارى حدوداً ۹۵ روز است و تعداد تولهها به ۴ تا ۵ عدد ميرسد. توله هنگام تولد حدود ۳۰۰ گرم وزن و ۳۰ سانتيمتر طول دارد. رنگش خاكسترى تيره است و موهايى بلند بر پشتش دارد. اين موها فوايد چندى دارد، از آن جمله است استتار توله در علف خشك و پنهان كردن او از ديدرس شكارچيان ديگر. اين موها همچنين توله يوز را به گورکن شبيه ميکند، که خود نوعى جنبه دفاعى دارد. تغذيه: يوزپلنگ در ايران عمدتاً به شکار گوسفند، آهو، بز وحشى، خرگوش صحرايى ميرود. زيستگاههاي يوزپلنگ ١ - پارك ملي كوير استان سمنان، مساحت ۴۰۰،۰۰۰ هكتار، ۴ واحد محيط بانى، برآورد جمعيت يوزپلنگ: ۴-۶ قلاده. پارك ملى كوير در ۵۰ كيلومترى جنوب غربى تهران است. اين منطقه كه زمانى «آفريقاى كوچك» ناميده ميشد يك زيستگاه غنى از نظر تنوع زيستى در کشور است. گونههاى حيوانى منطقه عبارتند از: جبير، آهو، قوچ و ميش وحشى، کل و بز وحشى، كفتار، پلنگ، گرگ، و گونههاى نادر گربهسان كوچك ازجمله گربهشنى و کاراکال است. ٢ - پارك ملى، پناهگاه حياط وحش و ذخيرهگاه زيستکره خارتوران استان سمنان، مساحت ۱،۴۰۰،۰۰۰ هكتار، ۵ واحد محيط بانى، برآورد جمعيت يوزپلنگ: ۱۰-۱۴ قلاده. خارتوران يكى از مهمترين و ارزشمندترين مناطق ويژه تحت نظارت سازمان حفاظت از محيط زيست ميباشد و مجموعهاى از تقريباً تمامى گونههاى جانداران صحرايى ايران از جمله جبير، آهو، قوچ و ميش وحشى، کل و بز وحشى، كفتار، پلنگ، گرگ، يوزپلنگ را پناه ميدهد و يكى از دو پناهگاه باقيمانده براى گور است. تعداد گورهاى موجود در اين پارك ملى ۲۵۰ الى ۳۰۰ رأس برآورد شده است. ٣ - پناهگاه حيات وحش نايبندان طبس شمال شرق استان يزد، ۱،۵۰۰،۰۰۰ هكتار، ۴ واحد محيط بانى، برآورد جمعيت يوزپلنگ: ۱۲-۱۵ قلاده. اين منطقه از جديدترين مناطق تحت کنترل سازمان حفاظت از محيط زيست بوده و در زمره مهمترين زيستگاههاى يوز قرار گرفته است. انواع وحوش کويرى و نيمهکويرى، از جمله روباه، شاهروباه، جبير، قوچ و ميش وحشى، آهو، خرگوش، كفتار، گربه شنى، کل و بز وحشى، و گرگ در اين منطقه ديده ميشوند. ٤ - منطقه حفاظت شده بافق استان يزد، ۱۵۰،۰۰۰ هكتار، ۲ واحد محيط بانى، برآورد جمعيت يوزپلنگ: ۴-۶ قلاده. بافق در ۱۰۰ كيلومترى شرق يزد است و آب و هوايى بسيار خشك دارد. گونههاى حيوانى اين منطقه آهو، قوچ و ميش وحشى، کل و بز وحشى، كفتار، پلنگ، و گرگ است. ٥ - منطقه شكار ممنوع درهانجير استان يزد، ۱۵۰،۰۰۰ هكتار، ۱ واحد محيط بانى، برآورد جمعيت يوزپلنگ: ۳-۵ قلاده. اين منطقه داراى محيطى زيست شكننده و آسيبپذير بوده و از پوشش گياهى فقيرى برخوردار است. گونههاى جانورى از قبيل جبير، قوچ و ميش وحشى، کل و بز وحشى در اين منطقه مشاهده ميشود. مخاطرات عواملى چند بقاى يوزپلنگ آسيايى را در ايران تهديد ميكند که از آن ميان ميتوان به دو عامل اصلى اشاره کرد. نخست: تخريب و بهمريختگى زيستگاه که ناشى از فرايند تبديل زمين به بيابان در بخشهاى وسيعى از كشور است. در اين ميان پاركهاى ملى و ديگر مناطق حفاظت شده بخصوص مورد تخريب قرار گرفتهاند كه عمده آن در سالهاى ۱۳۶۶ تا ۱۳۶۹ صورت پذيرفته. دوم: کاهش روزافزون طعمه. تخريب زيستگاه: توسعه كشاورزى و صنايع، اسكان انسانها، معدنكاوى، و طرحهاى زيربنايى در اكثر زيستگاههاى طبيعى ايران تغييراتى بوجود آورده است. افزايش تعداد دام، بدون توجه به ظرفيت محيط و فصل مناسب، در تخريب و كاستن گياهان نقش بسزايى داشته و اين به نوبه خود به از بين رفتن سمداران، كه مهمترين طعمه يوزپلنگ ميباشد، منتهى شده است. تقريباً تمامى مردم روستايى ساكن در زيستگاه يوزپلنگ آسيايى بز، گوسفند، و شتر پرورش ميدهند. اين مسئله مدت زيادى است كه به مانعى در حفاظت از حيات وحش تبديل شده است. اما امروزه دامدارى به تجارتى فراگيرى تبديل شده است و چراى بيش از حد، بخصوص در مناطق حفاظت شده، کماکان رايج است (که در فصول خشک به تغذيه صنعتى بدل ميشود). فرايند تبديل زمين به بيابان بسيارى از مناطقى را كه يوزپلنگ درآن زندگى ميكند از بين برده و مناطق وسيعى را به محيط تخريب شده، كه داراى ارزش اقتصادى يا حيات وحش اندكى ميباشد، تبديل كرده است. در چنين شرايطى، مناطق حفاظت شده به مکانهايى ايدهآل براى چراى دام تبديل ميشوند. امروزه زيستگاه يوزپلنگ پراكنده است و عمدهترين اين مناطق كه هنوز حيات وحش را حمايت ميكند در ايران قرار دارد. ارتفاع اكثر اين مناطق بين ۱۰۰ تا ۶۰۰ متر است و ويژگى آنها تپههاى کم ارتفاع و رويش گياهى پراكنده است. بيشهزارها تخريب شدهاند، رودها به خشکى گراييدهاند، مگر پس از بارندگى سنگين، و تعداد بسيار كمى گوسفند وحشى، بز، آهو، و يوزپلنگ باقى مانده است. تهديدهاى غيرزيستگاهى: شکار مستقيم وحوش در ايران با وفور فزاينده سلاح گرم و استفاده از خودرو براى شكار همبستگى کامل دارد. اكثر شكارچيان غيرقانونى از اهميت يوزپلنگ و طعمههاى آن در نظام بومشناختى آگاه نيستند و شكار غيرقانونى در نظر آنها جرمى ناچيز به حساب ميآيد. علاوه بر شكار غيرقانونى، سالانه حدود يك ميليون مجوز شكار با سهميه ۳۰۰ گلوله به طور رسمى صادر ميشود. بايد به تمامى اين تهديدها بهرهبردارى تجارى از گونههاى خاص را نيز افزود که به صورت بيرويه ادامه دارد. گونههايى چون آهو، پلنگ، باز، هوبره، کبک، مرغابى و تمساح از جمله گونههاى در خظرند. با توجه به تعداد اندک يوزپلنگ باقى مانده در مناطق ، و به خاطر اينکه نسبت ماده به نر اين گونه هنوز روشن نيست، با شکار هر يک گربهسان لطمه سنگينى به نظام ژنتيکى گونه در حال انقراض وارد ميشود. متأسفانه نظارت بر شکار غيرقانونى دشوار است؛ به عنوان مثال، زيستگاههاى يوز غنى از كانيهاى مهم صنعتى و تجارى است كه توسط وزارت صنايع و معادن مورد بهرهبردارى قرارگرفته ميشود. استخراج معدن به خوديخود تهديدى محسوب نميشود اما جاده سازىْ مناطق مذكور را براى همگان، از جمله شكارچيان غيرقانونى، قابل دسترس ميكند 1 لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده