رفتن به مطلب

چگونه میتوان یک محیط صنعتی را نابود کرد؟


spow

ارسال های توصیه شده

  • پاسخ 62
  • ایجاد شد
  • آخرین پاسخ

بهترین ارسال کنندگان این موضوع

بهترین ارسال کنندگان این موضوع

سلام

چه موضوع جالبی

اولین راهکارش!!! سپردن بخش های مختلف به افراد نابلد و غیر متخصصه:w16:

 

خبب طرح جالبیه

تا نابودی کامل سیستم لطفا داستان رو ادامه بدین

شما مسئول ویرانی یک کارخونه هستین ودارین پول میگیرین که این کاررو به سرانجام برسونین پس لطفا این کاررو انجام بدین

دوستان فقط به نظاره وتشکرزدن بسنده نکنن بحث خیلی جالب وعمیق هست ومشارکت همه رو میطلبه:banel_smiley_4:

  • Like 23
لینک به دیدگاه

چه جالب!

یه راهکار دادن وعده های الکی به کارگراست...کلا هرچی دروغ بگم فکر کنم خوب جواب بده!

 

بعدا میام مفصل تر می گم الان زیاد مغزم یاری نمی کنه که توضیح بدم و بنویسم...

  • Like 21
لینک به دیدگاه
خبب طرح جالبیه

تا نابودی کامل سیستم لطفا داستان رو ادامه بدین

شما مسئول ویرانی یک کارخونه هستین ودارین پول میگیرین که این کاررو به سرانجام برسونین پس لطفا این کاررو انجام بدین

دوستان فقط به نظاره وتشکرزدن بسنده نکنن بحث خیلی جالب وعمیق هست ومشارکت همه رو میطلبه:banel_smiley_4:

 

 

الان یعنی بگم چه اتفاقی میفته؟

فرد غیر متخصص احتمال 99% زیردستیاش رو هم نابلد انتخاب میکنه، بنابراین نظارتی رو کار هیشکی نیس و هرکس مطابق اونچه به نفعشه عمل میکنه(عجب افتضاحی میشه:icon_pf (34):)

  • Like 21
لینک به دیدگاه

برای نابودی هر چیزی بهترین راه اینه که آدمای بزرگ و دانا تو اون مسئله رو به کاراری کوچیک و بی ارزش و آدمای نادون و ابله رو برای کارای بزرگ وحیاتی منصوب کنید

 

مطمئنا جواب میده:w16:

  • Like 22
لینک به دیدگاه
الان یعنی بگم چه اتفاقی میفته؟

فرد غیر متخصص احتمال 99% زیردستیاش رو هم نابلد انتخاب میکنه، بنابراین نظارتی رو کار هیشکی نیس و هرکس مطابق اونچه به نفعشه عمل میکنه(عجب افتضاحی میشه:icon_pf (34):)

 

خوشم میاد یه انارشیست درست درمون اینجا پیدا نمیشه!

میدونی مهمترین قانون نظم چیه؟

نظم از دل بی نظمی بیرون می اید:banel_smiley_4:

  • Like 20
لینک به دیدگاه
خوشم میاد یه انارشیست درست درمون اینجا پیدا نمیشه!

میدونی مهمترین قانون نظم چیه؟

نظم از دل بی نظمی بیرون می اید:banel_smiley_4:

 

 

یعنی میگین بی فایدس برا تخریب؟

  • Like 14
لینک به دیدگاه
برای نابودی هر چیزی بهترین راه اینه که آدمای بزرگ و دانا تو اون مسئله رو به کاراری کوچیک و بی ارزش و آدمای نادون و ابله رو برای کارای بزرگ وحیاتی منصوب کنید

 

مطمئنا جواب میده:w16:

 

خب این ایده خیلی کلیه شاید یکی این وسط متحول بشه وکارارو راست وریست کنه

گام به گام مراحل ویران سازیتون رو مجسم کنید وتوضیح بدین

یه کارخونه با 5000 کارگر رو که نمیشه یه روزه همه مسئولارو عوض کنی وهرچی ادم به دردنخوره بزاری سرکار فردا دیدی خودت رو راه ندادن

بنابراین نباید بی گدار به اب زد!

عجله نکنید درموردش فکر کنید وجواب بدین مسئله خیلی جالبه:icon_redface:

  • Like 19
لینک به دیدگاه
یعنی میگین بی فایدس برا تخریب؟

 

بی فایده که نیست ولی عجولانست

بیشتر درموردش فکرکن وتا ته ماجرارو برنامه ریزی کن

تو جواب شاروک هم نوشتم

  • Like 16
لینک به دیدگاه

یه مدت به کارمندا و کارگرام حقوق نمیدم که فکرشون به سمتِ مشکلاتشون بره و به کار توجه نکنن.

به جای کارمندای با تجربه و درس خونده اونایی که کمتر حقوق میگیرن رو میارم سر کار.

سعی میکنم یه محیطِ کاری رو به راه کنم که کسی نتونه حرف بزنه ؛ همه بترسن از من.

فعلا همینا :ws3:

  • Like 18
لینک به دیدگاه

اولین کاری میکنم کل زیر دستامو عوض میکنم همه رو از منشی گرفته تا نگهبان دمه در رو

یه عده چاپلوس و رفیقامو به صورتی که اصلا تابلو نباشه میارم سر کار حدالمکان فامیلامو کمتر میارم که تابلو نشم بخوان سریع عوضم کنن و من بتونم به رسالتم که ویرانیه توی این مدت برسم

چون کارخونه خیلی بزرگه باید حواسم به زیر آب زن ها باشه همیشه هوای اونارو داشته باشم

یه حسابدار مورد اعتماد بیارم تا کسی نتونه غیر هودم دزدی کنه شیشدنگ مراقب ورودی ها و خروجی هام باشم تا ضرری متوجه خودم نشه و کسی نتونه ازم بهونه بگیره

شروع میکنم به وارادات جنس های نا مرغوب و بی کیفیت اگر کارم تولیده پس مواد اولیه قلابی کار میکنم و برای توجیه کارم میگم که از کالای ایرانی میخوام حمایت کنم و بدترین کیفیت رو با همون قیمت شایدم بیشتر به بهانه گرون شدن دلار البته با رعایت نظارت بر تابلو نشدن انجام میدم

 

در مرحله بعد تبلیغات رو متوقف میکنم در هر زمینه ای

به دستگاههای تولیدیم بیتوجه میشم کاری برای تعمیر اونها انجام نمیدم هیچ ایده جدیدی رو قبول نمیکنم شیفت های تولید رو کم اضافه کاری رو حداقل

پرداختی هامو به صورت یکی درمیون انجام میدم کم کم اعتماد ها کم میکنم نه به صورت تابلو به صورتی که طرفی که بهم جنس میداد اونم بره تو بازی مثلا چک هامو یکی درمیون با 1000 تا بدبختی پاس کنم جوری که دیگه دفعه بعد به یه دید دیگه بهم کمتر جنس بدن حقوق رو عقب بندازم ولی قول بدم که هی پرداخت میکنم از این کار متنفرم که حقوق کارگرارو ندم ولی چاره ای ندارم این کارمند و کارگره و نیروی انانی که داره کارخونه رو میگردنه ولی نمیدونم این مورد رو دوست ندارم اصلا سجاد پول کارگرارو میدم یه فکرای دیگه میکنم اینکه وامهای کلون بگیرم و هیچ کاری نکنم ولخرجی های بیشتری انجام میدم از سفر خودم و مسئولین کارخونه تا جایی پیش میرم که دیگه پ.لی برای خرید جنس اولیه نداشته باشم دستگاهام خراب باشه و اون موقعه اعلام ورشکستگی میکنم:banel_smiley_4:

  • Like 18
لینک به دیدگاه
خب این ایده خیلی کلیه شاید یکی این وسط متحول بشه وکارارو راست وریست کنه

گام به گام مراحل ویران سازیتون رو مجسم کنید وتوضیح بدین

یه کارخونه با 5000 کارگر رو که نمیشه یه روزه همه مسئولارو عوض کنی وهرچی ادم به دردنخوره بزاری سرکار فردا دیدی خودت رو راه ندادن

بنابراین نباید بی گدار به اب زد!

عجله نکنید درموردش فکر کنید وجواب بدین مسئله خیلی جالبه:icon_redface:

 

خوب !:ws38:

 

اول تعدیل نیرو

 

بعدش خوب به همه فشار میاد .... مرخصی و تعطیلی به حداقل میرسه

 

اینجوری همه میبرن و کم میارن .... اما از اونجایی که دست بالا میگیریم و میگیم همه وجدانی کار میکنن سختی های کار رو به جون میخرن و همچنان کار میکنن

 

چند ماه به این منوال باید بگذره تا همه حسابی خسته بشن

 

بعدش یه سری آدم زبون نفهم رو مسئول میکنم که پشیزی شعور در وجودشون یافت نشده و با کارگرا طوری رفتار کنن که همه پیش خودشون بگن : ای وای گیر عجب نفهمی افتادیم . آدمای فهیم هم بین کارگرا میزارم که تنش ایجاد بشه همه بگن تو که انقدر حالیته چرا داری کارگری میکن ؟؟ اون طرف دلش خوش بشه و جو گیر بشه و دیگه نخواد بیاد سر کار

 

( بیشتر شبیه فیلمنامه شده :ws3:)

 

خلاصه همه شروع به اعتراض میکنن .... کم کم حقوق هارو کم میکنیم .... دیگه کارگرا کم میارن .... بر فرض محال(فرض که گناه نیست:ws3:) کارگرا بخوان ادامه بدن شرایط سختی براشون میزاریم

 

مثلا ساعت کاری رو افزایش میدیم بدون افزایش حقوق ....بیمه هم نمیکنیم و....

 

نابود شدن ؟؟:ws37:

 

بیشتر از این چیزی به ذهنم نمیرسه:5c6ipag2mnshmsf5ju3

  • Like 16
لینک به دیدگاه

اها. دستگاه ها رو بخاطر کمترین اشکال میخوابونم. چند تا کارگر ساده میارم با کمترین دانش بخاطر حقوق کم میذارم تو کارگاه اونام خب لد نیستن هی خط تولیدو متوقف میکنن. حقوق درس حسابی ندی کارگرا درس کار نمیکنن. مزایاشون رو ندی همچنین. و ...

  • Like 14
لینک به دیدگاه

ایده ها خیلی خوب هستن

داریم به یه انسجام در مورد رویه های ممکن نزدیک میشیم

دوستانی که سابقه کار مخصوصا تو محیط کارخونه های صنعتی داشته باشن انگار قصه زندگی میخوان تعریف کنن میتونن بیشتر وبهتر توضیح بدن

بازم ایده میخوایم

از شبیه سازی های ممکن هم استفاده کنید که کاملا مفید هست:ws37:

  • Like 14
لینک به دیدگاه
ایده ها خیلی خوب هستن

داریم به یه انسجام در مورد رویه های ممکن نزدیک میشیم

دوستانی که سابقه کار مخصوصا تو محیط کارخونه های صنعتی داشته باشن انگار قصه زندگی میخوان تعریف کنن میتونن بیشتر وبهتر توضیح بدن

بازم ایده میخوایم

از شبیه سازی های ممکن هم استفاده کنید که کاملا مفید هست:ws37:

 

خداوکیلی من الان واسه کارخونه صنعتی نداشته ام و کارگرای نداشته ام که از نون خوردن افتادن عذاب وجدان گرفتم:icon_redface:

 

به نظرم علیرضا خیلی کامل وجامع و دقیق و باتجربه نوشته بود:whistle:

  • Like 11
لینک به دیدگاه

خب سوال فوق العاده تاکتیکی یود فعلا تنها چیزی که به ذهنم میرسه اینکه تمامی اموال و محصول کارخانه رو بشکل رایگان ( کاملا رایگان) در اختیار ملت قرار بدیم البته باید این نکته هم توجه داشت شما ( مدیر ) دیگه صاحب اموال و محصوالات نخواهد بود و به همین راحتی تمامی کار خانه به دست ملت می افتد شاید ملت خودشون بیان و همون کارخانه رو مجدد و بهتر از قبل اداره کنند -------------- البته یه مورد دیگه هم هست استفاده از مدیران و کارمندان ریز و محافظ کار که میتونی با مورد قبلی هم مخلوط باشه یعنی محصولات کارخانه رایگان در اختیار ملت قرار می گیره در عین حال که کارخانه دارد توسط مدیران و کارمندان ریز و محافظ کار اداره میشود تا اینکه مواد اولیه و محصول تمام می شود و دیگر خط تولید کار نمی کند و چون کارمندان و مدیران ریز محافظ کار در کار هستند هرگز ریسک دریافت وام و یا کمک هزینه برای جبران مالی را نخواهند کرد اصولا این افراد بزودی کار را رها خواهند کرد

  • Like 13
لینک به دیدگاه

خب واقعیتش اینه که من الان یکم خوابم میاد!

اما حقیقتش هم اینه که دوست دارم قبل از مرگم باعث تعطیلی حداقل یک کارخونه صنعتی بشم!

مخصوصا کارخونه جاتی که از مواد معدنی بهره میگیرن و مواد خام بیرون میدن!

من نیازی نمیبینم که دروغ بگم یا ضعیف کشی کنم یا امتیاز به افراد چاپلوس بدم و ...

با جمع آوری دلایل کافی در جهت حفظ محیط زیست و علیه کارخانه قیام میکنم! منظور سیاسی ندارم اما با اینکه احتمال زیاد هم میدم که توی جامعه ما این حرفا خنده داره اما به حرکتم ادامه میدم...

الان حضور ذهن ندارم اما بودند و هستند دوستداران محیط زیستی که باعث شدن بعضی کارخونه ها تعطیل و به کل نابود بشن تا فقط بتونن جریان سالم و موجودات یک رودخونه رو حفظ کنن.

  • Like 14
لینک به دیدگاه
اولین کاری میکنم کل زیر دستامو عوض میکنم همه رو از منشی گرفته تا نگهبان دمه در رو

یه عده چاپلوس و رفیقامو به صورتی که اصلا تابلو نباشه میارم سر کار حدالمکان فامیلامو کمتر میارم که تابلو نشم بخوان سریع عوضم کنن و من بتونم به رسالتم که ویرانیه توی این مدت برسم

چون کارخونه خیلی بزرگه باید حواسم به زیر آب زن ها باشه همیشه هوای اونارو داشته باشم

یه حسابدار مورد اعتماد بیارم تا کسی نتونه غیر هودم دزدی کنه شیشدنگ مراقب ورودی ها و خروجی هام باشم تا ضرری متوجه خودم نشه و کسی نتونه ازم بهونه بگیره

شروع میکنم به وارادات جنس های نا مرغوب و بی کیفیت اگر کارم تولیده پس مواد اولیه قلابی کار میکنم و برای توجیه کارم میگم که از کالای ایرانی میخوام حمایت کنم و بدترین کیفیت رو با همون قیمت شایدم بیشتر به بهانه گرون شدن دلار البته با رعایت نظارت بر تابلو نشدن انجام میدم

 

در مرحله بعد تبلیغات رو متوقف میکنم در هر زمینه ای

به دستگاههای تولیدیم بیتوجه میشم کاری برای تعمیر اونها انجام نمیدم هیچ ایده جدیدی رو قبول نمیکنم شیفت های تولید رو کم اضافه کاری رو حداقل

پرداختی هامو به صورت یکی درمیون انجام میدم کم کم اعتماد ها کم میکنم نه به صورت تابلو به صورتی که طرفی که بهم جنس میداد اونم بره تو بازی مثلا چک هامو یکی درمیون با 1000 تا بدبختی پاس کنم جوری که دیگه دفعه بعد به یه دید دیگه بهم کمتر جنس بدن حقوق رو عقب بندازم ولی قول بدم که هی پرداخت میکنم از این کار متنفرم که حقوق کارگرارو ندم ولی چاره ای ندارم این کارمند و کارگره و نیروی انانی که داره کارخونه رو میگردنه ولی نمیدونم این مورد رو دوست ندارم اصلا سجاد پول کارگرارو میدم یه فکرای دیگه میکنم اینکه وامهای کلون بگیرم و هیچ کاری نکنم ولخرجی های بیشتری انجام میدم از سفر خودم و مسئولین کارخونه تا جایی پیش میرم که دیگه پ.لی برای خرید جنس اولیه نداشته باشم دستگاهام خراب باشه و اون موقعه اعلام ورشکستگی میکنم:banel_smiley_4:

 

 

خب بیشتر که فکر کردم دیدم اگر مدیریتم طولانی تر باشه باید به زیر ساخت ها هم لطمه بزنم از قبیل

کاهش روزهای کاری ،افزایش پاداش مدیران،کاهش یادگیری سازمانی و تلاش برای بیسواد بودن و بی مهارتی کارمندان و تک مهارتی کردن اونا به صورتی که در نبود یه نفر کار لنگ بمونه،افزایش کاغذ بازی و بیتوجهی به مشتری مداری،خدمات پس از فروش رو کلا میترکونم به هرنحوی با دادن نمایندگی به افراد نا وارد،افراد تمام وقت همواره ثابت و هیچ تعویضی با افراد پاره وقت صورت نمیگیره،عدم مدیریت انرژی افزایش خرید بی رویه :ws3:همه اینا حقوق کارمندارو سر وقت میدم بازم:sigh:

  • Like 10
لینک به دیدگاه

به عنوان مدیر با فرض بر اینکه یه کارخونه تولیدی باشه برای نابودیش اولین کاری که می کنم مسئول فروش و بازاریاب کارخونه رو عوض میکنم و کسی که سرر شته نداره جایگزینش میکنم :ws3:

 

در مرحله بعدی مسئول خریدش رو عوض میکنم و کسی که بیشتر اهل ساخت و پاخت هست و بیشتر به جیب خودش فکر می کنه جایگزینش میکنم تا بره مواد اولیه با کیفیت پائین بخره ولی با همون قیمت های مواد اولیه خوب :w16:

 

تقریبا کارهای اصلی صورت گرفته تنها مونده بالا بردن قیمت محصولات تولیدی و تاخیر در تحویل اجناس به بهانه های متعدد

 

البته در راستای این کارها باید افراد کار بلد و کاری کارخونه که بیشتر بار مسئولیت کارخونه به دوش اونها می چرخه شناسایی بشه و به بهانه های مختلف با افراد نالایق جابجا بشن :w02:

 

که میشه گفت رابطه بازی بجای ضابطه بازی :hanghead:

 

توقف خط تولید به بهانه های واهی و مختلف

 

وارد کردن اجناس قلابی با بازار با مارک خود کارخانه و ....

 

 

بعدش هم فکر کنم چیزی از کارخونه نمونه :a030:

 

اگه باز هم چیزی به ذهنم رسید حتما میام :icon_gol:

  • Like 9
لینک به دیدگاه

×
×
  • اضافه کردن...