Ala Agrin 14476 اشتراک گذاری ارسال شده در 6 فروردین، ۱۳۹۲ همانژیومها همانژیوم شایعترین تومور خوشخیم کبد است و به استثناء پوست و غشاهای مخاطی – کبد نیز شایعترین محل بروز همانژیومها است. زنان ۶ برابر بیشتر از مردان به این بیماری مبتلا میشوند. از لحاظ بافتشناسی همانژیومهای کبد از نوع کاورنو (غاری) هستند: اکثر همانژیومها ضایعات زیرکپسولی منفرد و کوچکی هستند که بهطور اتفاقی حین لاپاروتومی یا در اتوپسی یافت میشوند. ضایعاتی که بیش از ۴ سانتیمتر قطر دارند ممکن است درد شکمی و یا یک تودهٔ قابل لمس ایجاد کنند. همانژیومهای بزرگ مادرزادی در کبد ممکن است با ضایعات مشابهی در پوست همراه باشند. گاهی از اوقات تظاهرات بالینی همانژیوم به یک فیستول شریانی – وریدی شباهت پیدا میکند و باعث هیپرتروفی قلبی و نارسائی احتقانی قلب میشود. بیوپسی با سوزن کلفت خطرناک است، ولی بیوپسی آسپیراسیون با سوزن ظریف خطری ندارد. با اینحال، بیوپسی بهندرت توصیه میشود، چون در اکثر موارد میتوان با سینتیگرافی، CTاسکن با مادهٔ حاجب، MRI یا آنژیوگرافی به تشخیص قطعی دست یافت. همانژیومهای علامتدار باید با لوبکتومی یا تودهبرداری برداشته شوند. بهنظر میرسد که استروژنهای اگزوژن به عود اتفاقی همانژیومهای بزرگ کمک میکنند، بنابراین باید از تجویز آنها خودداری کرد. سیر بالینی همانژیومهای بدون علامت، چه بزرگ باشند و چه کوچک، خوشخیم است. کیستها کیستهای کبد معمولاً ضایعات منفرد و تککانونی هستند که هیچ علامتی ایجاد نمیکنند. گاهی از اوقات کیستهای بزرگ باعث ایجاد توده یا ناراحتی در قسمت فوقانی شکم میشوند. بیماری پلیکیستیک کبد در نیمی از موارد با بیماری پلیکیستیک کلیه همراه است. در بیمارانی که تنها یک یا دو کیست کبدی دارند، باید همیشه احتمال اکینوکوکوز را در نظر گرفت. اکثر کیستهای منفرد یک پوشش سروزی دارند. کیستهای منفردی که پوشش اپیتلیالی مکعبی دارند در گروه سیستآدنومها طبقهبندی میشوند و باید برداشته شوند چون پیش بدخیم هستند. کیستهای چندقسمتی (دیوارهدار) اگر اکینوکوکی نباشند، معمولاً نئوپلاستیک هستند. سادهترین روش درمان این است که قسمت سطحی دیوارهٔ کیست در لاپاروسکوپی برداشته شود. زبانهای از اومنتوم بهصورت ثابت در درون فضای کیست قرار داده میشود تا از بههم چسبیدن لبههای کیست جلوگیری کند. این عمل تقریباً در تمام بیماران درمانی است. آدنوم کبد آدنومهای کبد تقریباً فقط در زنان دیده میشوند و شیوع آنها نیز بهدلیل مصرف گستردهٔ قرصهای ضد بارداری خوراکی در حال افزایش است. مصرف ترکیبات حاوی مسترانول با تعداد نامتناسبی از موارد بیماری همراه بوده است، ولی سابقهٔ مصرف مسترانول طولانیتر از سایر داروها است. این تومورها تودههای نرم، زرد تا قهوهای رنگ و با حدود مشخصی هستند که بین ۲ تا ۱۵ سانتیمتر قطر دارند. اکثر تومورهائی که علامت بالینی ایجاد میکنند بین ۸ تا ۱۵ سانتیمتر قطر دارند. دوسوم از آدنومهای کبد منفر هستند؛ سایر موارد متعدد هستند. ممکن است آدنوم خوشخیم کبد یا دیسپلازی سلول کبدی در مرحلهٔ بینابینی به کارسینوم سلول کبدی تبدیل شود. حدود نیمی از بیماران بدون علامت هستند. اکثر بیماران علامتدار با درد ربع فوقانی راست شکم یا خونریزی حاد داخل شکم یا شوک مراجعه میکنند. دورههای خونریزی حاد ارتباطی قوی با خونریزی قاعدگی دارند. آزمایشات عملکرد کبدی و سطوح AFP معمولاً طبیعی هستند. در CTاسکن و اولتراسونوگرافی کبد یک نقص موضعی دیده میشود. در آنژیوگرافی کبد، ضایعات در طیفی از بدون عروق تا پرعروق متغیر هستند و معمولاً نمیتوان آنها را از هپاتوم بدخیم تشخیص داد. بیوپسی آسپیراسیون بیخطر است. آدنومهای علامتدار کبد باید برداشته شوند؛ در بیمارانی که خونریزی حاد دارند این عمل جراحی نجاتبخش زندگی آنها خواهد بود. آدنومهای کبد ممکن است با قطع قرصهای ضدبارداری خوراکی پسرفت کنند و چنین درمانی برای ضایعات بدون علامت و یا با علائم خفیفی که کوچکتر از ۶ سانتیمتر باشند مناسب است. آدنومهای بزرگ کبد باید بدون گذراندن دورهٔ انتظار پس از قطع قرص ضد بارداری برداشته شوند چون احتمال خونریزی یا بدخیمی در آنها بیشتر است. مصرف قرصهای ضدبارداری خوراکی باید برای همیشه و در تمام بیماران منع شود. پرتودرمانی و شیمیدرمانی ارزشی ندارند. هیپرپلازى ندولار موضعى هیپرپلازی ندولار موضعی یک ضایعهٔ خوشخیم است که هیچ احتمال بدخیمی بههمراه ندارد. این ضایعه در زنان دوبرابر مردان شیوع دارد. سن متوسط ابتلاء ۴۰ سال است، ولی ممکن است تومور در هر سنی دیده شود. مصرف قرصهای ضدبارداری خوراکی ممکن است به بروز یا رشد تومور کمک کند. در بیماران علامتدار ضایعات بهطور متوسط بین ۴ تا ۷ سانتیمتر قطر دارند و گاهی از اوقات نیز متعدد هستند. هشتاد درصد از موارد منفرد هستند. نمای مقطعی توده پاتوگنومونیک است که از یک اسکار ستارهای مرکزی و دیوارههای فیبروی شعاعی که ضایعه را به بخشهای کوچکتر تقسیم میکنند تشکیل شده است. از نظر بافتشناسی، این قسمتها تجمعات ندولار هپاتوسیتهای طبیعی هستند که فاقد وریدهای مرکزی یا تریاد پورت میباشند. تزاید مجرای صفراوی نیز در ندولها دیده میشود. اکثر مبتلایان به هیپرپلازی ندولار موضعی بدون علامت هستند. تعداد اندکی که علامتدار هستند با تودهای در ربع فوقانی راست شکم و ناراحتی در همین ربع و یا هر دو مراجعه میکنند. برخلاف آدنومهای کبدی این ضایعات بهندرت ممکن است که بزرگ شوند یا خونریزی کنند و سیر بالینی ضایعات بدون علامت خوشخیم است. تعداد اندکی از مبتلایان به هیپرپلازی ندولار موضعی دچار پرفشاری ورید پورت میشوند. آزمایشات عملکرد کبد و سطوح AFP معمولاً طبیعی هستند. بیمارانی که قرصهای ضدبارداری خوراکی مصرف میکنند باید مصرف آنها را قطع کنند. ضایعات علامتدار باید برداشته شوند؛ ضایعات بدون علامت (اکثریت ضایعات) باید بدون دستکاری باقی بمانند. wordpress.com 2 لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده