رفتن به مطلب

سقط جنین در ایران


ارسال های توصیه شده

بسمی تعالی

موضوع:سقط جنین در ایران

سقط جنین

*تعریف حمل :عبارت است از کودکی که در شکم مادر قرار داشته واز نظر علم پزشکی به دوران بعد از هفت ماهگی تا قبل از به دنیا آمدن طفل اطلاق میشود.

سقط جنین و دلایل آن:سقط جنین به معنای مرگ جنین قبل از هفته ی بیستم حاملگی است.از نظر پزشکی این واژه به معنای از دست دادن بچه به صورت خود به خود است.اما در عین حال باید گفت که این واقعه چندان هم اتفاقی و خود به خود نیست. به گفته یکی از محققان 50%از حاملگی ها به سقط جنین ختم می شود اغلب این موارد قبل از این که زن دچار وقفه ی قاعدگی شود ویا حتی از حاملگی خود مطلع شود به وقوع می پیوندد.در حدود 15% حاملگی ها تشخیص داده شده نیز به سقط جنین ختم میشود. بیش از80% سقط جنین ها در سه ماهه اول بارداری رخ میدهدو درصد کمی بعد از 20هفته از بارداری رخ می دهد.

علايم سقط جنین عبارتند از:1)خونریزی(که شدت آن در حال افزایش است)2)گرفتن عضله یا پیچ زدن دل3)دردهای شکمی4)تب5)ضعف6)استفراغ7)کمر درد

دلایل سقط جنین:همانطور که گفته شد این اتفاق چندان هم خود به خود وبی دلیل نیست ولی دلایل آن به طور کامل شناخته شده نیست.اغلب سقط جنین هایی که در سه ماه اول بار داری رخ می دهد به دلیل غیر طبیعی بودن کروموزوم های جنین است.کروموزوم ساختاری بسیار ظریف و کوچک داخل سلول است که ژن های زیادی را حمل میکند.ژن ها تعیین کننده خصلت فیزیکی افراد نظیر جنس ،رنگ مو ،رنگ چشم، ونوع گروه خونی است.اغلب ناهنجاریهای کروموزومی بطوراتفاقی رخ می دهد وربطی به سلامت پدرومادر ندارد.همچنین سقط جنین به دلایل زیرنیزبستگی دارد:1)عفونت2)قرارگرفتن درمعرض مقدارزیادی اشعه ویاموادسمی درمحل کار3)مشکلات هورمونی 4)غیر طبیعی بودن رحم5)گردن رحم نابالغ(در اواسط بارداری و بدون هیچ نشانای از درد و یا زایمان گردن رحم سریعا باز می شود6)روش ها و عادتهای خاص زندگی مثل دخانیات نوشیدن الکل ومواد مخدر 7)اختلالات سیستم ایمنی مثل لوپوس8)بیماری شدید کلیه 9)بیماری قلبی مادر زادی10)دیابت کنترل نشده11)بیماری تیروئید12)رادیولوژی و غیره......

بعلاوه سن مادر نیز در این رابطه مهم است.مطالعات نشان می دهد که سقط جنین در دهه 20 زندگی مادر 12 تا 15 در صد است و در سن 40 سالگی 25 در صد خواهد شد. در این زمان احتمال شکل گرفتن کروموزوم های غیر عادی بالا می رود. تا کنون هیچ مدرکی در مورد تاثیر استرس و فعالیت جنسی مشاهده نشده است.

چگونگی تشخیص سقط جنین:اصولا پزشک مراقب با انجام معاینه لگنی وتست سونوگرافی سقط جنین را تصدیق میکند.اگر سقط کامل رخ داده باشد و رحم بطور خود به خود پاک شده باشد،نیازی به اقدامات دیگر نیست.اما اغلب رحم به طور کامل تخلیه نشده و نیاز به پاکسازی میباشد.

لکه بینی وناراحتی عمومی و نه چندان شدید از علائم بعد از سقط جنین است.

احکام سقط جنین ونازا کردن

تعقیم:در شریعت اسلام آنچه میخوانید بررسی احکام مربوط به سقط جنین و نازا کردن در شریعت اسلام و از منظر مذهب جعفری و شیعه دوازده امامی است.پیش از آغاز بحث اشاره به یک مساله را لازم میدانم:پیامبر گرامی اسلام مسلمانان را به زادو ولد و افزایش فرزندان تشویق میکرد. از ایشان نقل شده است که:بر شماست که بر فرزندانتان بیفزایید تا فردا به وسیله شما فزونی گیرم.

آنچه از ایشان در این مورد نقل شده صرفا بر تحریک و تشویق دلالت دارد نه بر وجوب و امر.از این رو نمیتوان با استناد به این دسته از روایات حرمت استفاده از ابزارهای پیشگیری از آبستنی را اثبات کرد.از این گذشته روایاتی جواز عزل ،از پیامبر نقل شده است وچنین روایاتی بر مباح بودن استفاده از ابزارهای پیشگیری از آبستنی ،نظیر قرص یا چیزهای دیگر دلالت دارند.

بر امت اسلامی به ویژه علما واندیشمندان ونیز مسئولان امور است که به ارزیابی شرایط و اوضاع واحوالی که اینک در آنیم بنشینند ودر این ارزیابی خود را از تمامی تعصبها و تقلیدها ونیز پیروی کورکورانه از آرایی که سازمان های جهانی تبلیغ میکنند برهانند .بر مسلمانان است که پس از این ارزیابی ضمن رعایت معیارهایی که شریعت اسلامی تبیین و تعیین میکند مناسبترین و بهترین راهکارها را در اوضاع و احوال فعلی بر گزینند. اینک پس از ذکر مقدمات فوق به موضوع اصلی بحث باز میگردیم.

سقط جنین در شریعت اسلامی:آیا سقط جنین را میتوان قتل نفس دانست؟ اصولا نفس محترمه که اسلام قتل آن را در زمره کبائر محسوب میکند چیست و کدام است؟ نفس محترمه همان نفس انسان است که کشتن آن نه به منظور اجرای حد باشد نه قصاص. اما آیا جنین مصداق انسان است؟در کدام مرحله از تکوین؟

قرآن کریم بیان میدارد که خلق انسان را طواری است:(همان انسان را از از چکیدهای از گل آفریدیم.آنگاه او را نطفه گردانیده و در جایی استوار قرار دادیم.سپس نطفه را علقه و علقه گوشت پاره و آن را گوشت استخوان کردیم و بر آن استخان ها گوشت پوشانیدیم:پس از آن خلقتی دیگر انشا کردیم.آفرین بر قدرت کامل بهترین آفریننده.

در کدام یک از این مراحل است که قرآن جنین را انسان به شمار می آورد؟

آنچه از آیات 12-14 سوره مومنون بر می آید این است که :جنین آن هنگام به انسان تبدیل می شود که خداوند خلقتی دیگر را عارض کند،خلقتی که او را به موجودی متمایز از دیگر حیوانات تبدیل می کند و او را مناسب نام و عنوان انسان می سازد .

با دقت وتامل در آیات قرآن معلوم میشود که روح امری است ویژه انسان و منظور از آن حیات عام ومشترکی که در حیوانات و گیاهان یافت میشود نیست.علم جدید بحث از روح وماهیت آن را کنار نهاده و ترجیح میدهد به آثار و پدیدهایی که ظواهر روحی مینامیمش بپردازد.با این همه روشن است که پدیده هایی روحی وجود دارند که مختص انسانند و به همین دلیل چنین ظواهری باید در ذات انسان دارای منشا و سرچشمه ای باشند:همانسر چشمهای که انسان را از حیوانات جدا میکند و به او قدرت تسخیر آسمان و زمین و هر آنچه را بر آن است میدهد.قرآن کریم از این منشا ناشناخته با عنوان ((روح منه)) یاد میکند گرچه چیزی بیش از آن نمیگوید.

از آنچه تا کنون بیان شد دانستیم که جنین پس از آنکه روح در آن دمیده شد خلقتی دیگر میابد.این امر پس از طی مرحله ((سواه)) یا به تعبیر دیگر پس از آنکه خلق جسم با تمامی اعضایش پایان یافت صورت می گیرد.

از آنچه گفته شد در میابیم اسقاط جنین در صورتی قتل به شمار می آید که پس از تعلق روح به آن با شد،زیرا علم جدید روشن کرده است که جنین از همان آغاز دارای حیات است اما منظور از روحی که در شرع از تعلق آن به جنین در آخرین مرحله سخن رفته،چیزی غیر از حیاتی است که علم جدید برای جنین و حتی برای نطفه پیش از آنکه از مرد به رحم زن منتقل شود اثبات میکند.اگر مرد نطفه خود را در خارج از رحم تخلیه کرد آیا می توان کارش را قتل دانست؟به هیچ وجه:پس اسقاط جنین پیش از آنکه روح انسانی به او تعلق گیرد قتل انسان نیست .زیرا آن جنین هم موجودی دارای حیات است که در آینده به انسان تبدیل می شود . ولی نمی توان قتل آن را در زمانی که هنوز به انسان تبدیل نشده قتل انسان دانست.

حکم به حرمت اسقاط جنین قبل از تعلق روح عقل به آن (یعنی قبل از آنکه در رحم به انسان تبدیل شود)و همچنین جهت اثبات این حرمت به عمومات تحریم قتل نفس محرمه در کتاب و سنت استناد کردن یا صرفا به آنچه در تحریم قتل فرزندان وارد شده تمسک جستن مثل آیه اسرا31 ،هیچ یک درست نیست.قتل فرزندان که از جمله عادات عرب جاهلی یود قتل آنان پس از ولا دت بود نه قبل از ولا دت زیرا آنان دختران را می کشتند نه پسران را و برای اینکه معلوم شو می شد فرزند پسر است یا دختر می بایست ابتدا تولد میافت.

آنچه تا کنون بیان شد مربوط بود به اسقاط جنین پیش از تعلق روح به آن یا به تعبیر دیگر پیش از آنکه جنین در رحم به انسان تبدیل شود ،اما اسقاط جنین بعد از آنکه به تعبیر قرآن خلقتی دیگر یابد (ثم انشاناه خلقا آخر ) یا بعد از آنکه خداوند از روح خود در آن بدمد و به انسان تبدیل شود قتل نفس به شمار می آید که از سوی خداوند جز در مواردی خاص حرام شده است و احکام وقوانینی که شرع اسلام در مورد قتل انسان آورده است از جمله قصاص دیه وکفار آن را شامل می شود.

چند پرسش و پاسخ در مورد سقط جنین:

سوال: آیا مادری که فرزند نمی خواهد می تواند می تواند جنین خود را قبل از حلول روح بیندازد در حالی که ماندن جنین خطر جدی برای مادر ندارد؟

جواب:او چنان حقی ندارد مگر آنکه بقای جنین برای مادر موجب زحمت فوق العاده وطاقت فرسا باشد.

سوال:گاهی پزشکان چنان تشخیص می دهند که جنین بیماری خطرناکی دارد و اگر زاده شود او ناقص الخلقه خواهد بود ویا پس از اندک زمانی خواهد مرد و پزشکان ترجیح می دهند که جنین را ساقط کنند آیا چنان حقی را دارند؟و آیا مادر میتواند خود را در اختیار پزشکان قرار دهد تا جنین او را در آورند؟و سرانجام دیه او به عهده کیست؟

جواب:تنها بدین جهت که جنین ناقص الخلقه و یا پس از تولد فقط مدت زمان کوتاهی زنده خواهد بود و مجوز سقط جنین نمی شود پس مادر نمی تواند اجازه چنین کاری رابه پزشکان بدهد و آنان نیز نمی توانند جنین را خارج کنند و دیه بر عهده کسی است که عملا به چنین کاری دست زده است.

سوال:چه موقعی سقط جنین جایز است؟آیا برای آن سن خاصی مطرح است؟

جواب:پس از انعقاد نطفه سقط جنین به هیچ وجه جایز نمی باشد مگر زمانی که مادر بر جان خود بترسد ویا ماندن جنین در شکم او آن قدر پر زحمت باشد که غیر قابل تحمل گردد و خلاصی از آن جز سقط جنین راه دیگری ندارد،در این صورت تا روح در جنین دمیده نشده است سقط جایز است و اما پس از دمیده شدن روح در جنین سقط آن به هیچ وجه جایز نیست.

سوال:آیا زنی که به بیماری ایدز مبتلا است می تواند سقط جنین کند؟

جواب:این کار جایز نیست بخصوص پس از آنکه روح به جنین دمیده شده اما اگر ادامه حاملگی برای مادر ضرر داشته باشد قبل از حلول روح در جنین اسقاط آن جایز است اما پس از آن نه.

سوال:از نظر شرع سقط کردن کودکی که در شکم مادر است و مشخص شده کهمعلول است در صورت اینکه زیر چهار ماه باشد چگونه است؟ اگر از چهار ماه بگذرد چگونه است؟

جواب:بعد از ولوج روح مطلقا جایز نیست و قبل از آن اگر حفظ جنین برای مادر ضرری یا جرحی باشد سقط آن مانعی ندارد.

سوال: جنینی توسط پدر ومادر سقط شده است. سن او بین 22 تا 48 روز بوده است .دیه او چقدر است؟و به چه کسانی تعلق می گیرد؟

جواب:پرداخت دیه بر کسی واجب است که مباشر در سقط بوده است و به ورثه جنین یعنی پدر و مادر می رسد به شرط آنکه مباشر در سقط نباشند و نسبت به مقدار آن می توانند ببخشند یا مصالحه کنندو مقدار دیه آن 20 دینار شرعی معادل 15 مثقال طلا است.

سوال:خانمی به مدت 6 هفته از حاملگی ایشان گذشته ،او به علت بیماری ودستور پزشک جنین را سقط نمودهاند آیا این کار دیه دارد واگر دارد بر عهده چه کسی است؟

جواب:دیه بر عهده کسی است که مباشر در اسقاط بوده است.

سوال:اگر کسی باردار شود ناخواسته در حالی که سه هفته است می تواند به هر روشی بچه را بیاندازد؟

جواب:اگر حفظ جنین برای مادر موجب حرج و مشقت زیاد است می تواند آنرا اسقاط کند.

سوال:زنی که 2 هفته حامله است و 2 فرزند دارد و می خواهد سقط جنین کند چه حکمی دارد(می ترسد که چون دارو استعمال کرده فرزند ناقص باشد)

جواب: سقط جنین جایز نیست مگر اینکه نگه داشتن آن برای مادر ضرری باشد یا مشقت زیاد داشته باشد که در این صورت سقط آن مادامیکه ولوج روح نشده باشد مانعی ندارد.

سوال: اگر با زن کافره زنا صورت بگیرد وبعد مسلمان شود و عقد کند سقط جنین سابق چه حکمی دارد ؟

جواب: در هیچ شرایطی سقط جنین جاندار جایز نیست و قبل از ولوج روح در صورتی جایز است که ضرر مهمی برای مادر داشته باشد.

سوال: آیا جنین ناقص الخلقه در هنگام حمل با علم به آن بوسیله دستگاههای پزشکی اسقاط نمود یا نابود کرد؟ جواب:جایز نیست.

سوال:در چه مواردی اسقاط حمل مانعی ندارد؟

جواب: اگر در حمل روح دمیده نشده باشد و بقائ آن برای مادر خوف ضرر یا حرج مهمی که قابل تحمل نیست داشته باشد اسقاط آن جایز است ولی دیه دارد.

سوال:آیا بعد از انعقاد نطفه از بین بردن آن اشکال دارد؟

جواب:بله ودر حکم اسقاط جنین است و جایز نیست.

سوال: آیا سقط جنین چهار ماهه که طبق نظر دکتر پس از تولد زنده نمی ماند و فلج مطلق خواهد بود صحیح است؟

جواب :جایز نیست.

سوال: آیا از لحظه انعقاد نطفه سقط آن حرام است؟

جواب:در همه مراحل حرام است مگر ماندن آن برای زن موجب ضرر یا حرج شدید باشد و در هر صورت کسی که مباشر اسقاط است باید دیه بپردازد ولی چون مستحق آن پدر ومادرند می توانند ببخشند.

سوال:در جایی که اسقاط حمل جایز است دیه ثابت است؟

جواب: بر کسی که مباشرت به اسقاط کرده ثابت است.

سوال: خانمی در ماههای آخر حاملگی پس از سونوگرافی به تشخیص پزشکان جنین او ناقص الخلقه است و قطع نخاع و از نظر بیماری های مغزی دارای مشکل است که معلوم نیست در حال زایمان و پس از زایمان بمیرد یا زنده بماند از طرفی مادرش با شنیدن این خبر تعادل خود را از دست داده وبه شدت روحش در عذاب است آیا سقط جنین جایز است؟زیرا نگه داشتن چنین فرزندی برای خانواده اش قابل تحمل نیست.

جواب: حرام است.

سوال:اگر مامایی با اخذ پول کاری کند که موجب مرگ نوزاد هنگام ولادت شود آیا قصاص می شود؟

جواب: فقط دیه دارد.

احکام سقط جنین در اسلام:

تعقیم:در شریعت اسلام آنچه می خوانید بررسی احکام مربوط به سقط جنین و نازا کردن در شریعت اسلام و از منظر مذهب جعفری وشیعه دوازده امامی است.امیدوارم این بحث به عنوان کلیدی برای ورود تفصیلی تر به این دو موضوع در آینده ای نه چندان دور به کار آید.

آیا سقط جنین را می توان قتل نفس دانست؟اصولا نفس محترمه که اسلام قتل آن را در زمره کبائر محسوب می کند چیست و کدام است؟پپاسخ روشن است:نفس محترمه همان نفس انسان است که کشتن آن نه به منظور اجرای حد باشد نه قصاص.اما آیا جنین مصداق انسان است؟در کدام مرحله از تکوین؟

قرآن کریم بیان می دارد که خلق انسان را اطواری است:همان انسان را از چکیده ای از کل آفریدیم آنکاه او را نطفه گردانیده ودر جایی استوار قرار دادیم سپس نطفه را علقه و علقه را گوشت پاره وآن گوشت استخوان کردیم و بر آن استخوان ها گوشت پوشاندیم.پس از آن خلقتی دیگر انشاء کردیم ،آفرین بر قدرت کامل بهترین آفریننده.سوره مومنون آیات (12 تا 14)

در کدام یک از این مراحل است که قرآن جنین را انسان به شمار می آورد؟

آنچه از آیات 12 تا 14 سوره مومنون بر می آید این است که جنین آن هنگام به انسان تبدیل می شود که خداوند خلقتی دیگر را عارض کند:خلقتی که او را به موجودی متمایز از دیگر موجودات تبدیل می کند . او را مناسب نام وعنوان انسان می سازد.اما می پرسیم این موجود (جنین)در این مرحله (خلقا آخر ) چه چیزی کسب می کند؟ پاسخ لین پرسش را از قرآن می جوییم:

این است دانای نهان وآشکار:آن عزیز مهربان.آن که آفرینش هر چیز را نکو کرد و آفرینش انسان را از گل آغازید.پس نژادش را از چکه ای از آبیپست گردانید.سپس او را آراست و از روح خویش در او دمید و برای شما گوش و چشم و دل قرار داد وشما کم سپاس گذارید(سوره سجده آیات 6 تا 9)

در داستان خلقت حضرت آدم نیز چنین می خوانیم:آن هنگام که او را آراستم و از روح خویش در او دمیدم،سجده کنان در مقابلش افتید(سوره حجر آیه 29)

آیه اخیر نشان می دهد که حضرت آدم حتی پس از آنکه جسمش آراسته شد هنوز شایستگی آن را نیافته بود که ملائک بر او سجده کنند،اما پس از آنکه خداون از روح خویش در او دمید به خلیفه وجانشین وی در میان مخلوقات تبدیل شد ومورد تکریم الهی قرار گرفت. همان گونه که حضرت آدم فقط بعد از دمیده شدن روح الهی در وی به چنان مقام ومرتبتی نائل آمد جنین نیز فقط پس از دمیده شدن روح است که عنوان نفس محترمه میگیرد.اما روح چیست؟

با دقت وتامل در آیات قرآن معلوم می شود که روح امری است ویژه انسان و منظور از آن نیز حیات عام ومشترکی که در حیوانات یا در گیاهان یافت میشود نیست.علم جدید بحث از روح وماهیت آن را کنار نهاده و ترجیح می دهد به آثار و پدیدهایی که ظواهر روحی می نامیمش بپردازد.با این همه روشن است که پدیده هایی روحی وجود دارند که مختص انسانند وبه همین دلیل چنین ظواهری باید در ذات انسان دارای منشا و سرچشمهای باشند:همانسرچشمهای که انسان را از حیوانات متمایز می کند و به او قدرت تسخیر آسمان وزمین و هر آنچه را بر آن ودر آن است می دهد.قرآن کریم از این منشا ناشناخته با عنوان (روح منه)یاد می کند گرچه چیزی بیش از آن نمی گوید..

مجازات سقط جنین در روایات اسلامی:

در کتاب وسائل روایتی از محمد بن یعقوب به اسنادش از امیر مومنان نقل شده است:ان حضرت فرمود:دیه جنین چهل دینار است،منی مرد تا زمانی که بهجنین تبدیل شود پنج جزء است. تا وقتی که جنین است و هنوز روح به او تعلق نیافته،صد دینار،زیرا خداوند انسان را از سلاله خلق کرده ،که همان نطفه است،این یک جزء،سپس سلاله به علقه تبدیل می شود ،این دو جزء،علقه به مغزه تبدیل می گردد،سه جزء،پس از آن استخوان در جنین پدید می آید،چهار جزء،و سپس گوشت بر استخوان می روید و خلق جنین کامل می شود و پنج جزء تکمیل می گردد.برای این پنج جزءصد دینار است،صد دینار پنج قسمت است.دیه نطفه یک پنجم این صد دینار است که می شود بیست دینار.دیه علقه دو پنجم صد دینار است یا چهل دینار.دیه مضغه سه پنجم صد دینار یا شصت دینار است.دیه استخوان چهار پنجم یا هشتاد دینارو دیه جنینی که بر استخوانهایش گوشت روییده صد دینار کامل است.پس وقتی خلق آخر که همان روح است پایان یافت دیه نفس کامل دارد:یعنی اگر پسر باشد هزار دینارو چنانچه دختر باشد پانصد دینار.

در وسائل الشیعه از محمد بن یعقوب ،از علی بن ابراهیم،از پدرش،از ابن محبوب،از عبدالله بن غالب،از پدرش،از سعید بن مسیب روایت شده است: از علی بن حسین در باره مردی پرسیدم که لگدی به زن حاملهای زده است و زن هم حمل خود را مرده انداخته است.ایشان فرمود:اگر آنچه سقط شده ،مضغه باشد،شصت دینار بر ضارب است.پرسیدم مضغه چیست؟فرمود :مضغه آن است که وقتی در رحم جای گیرد صدو بیست روز در آن بپاید.اگر جنین را در زمانی بیاندازد که زنده و دارای استخوان وگوشت باشد و هر یک از اندامها شکل گرفته باشند و روح عقل نیز در آن دمیده شده باشد دیه کامل بر او واجب است.)

در این روایت کلمه روح به عقل اضافه شده است (روح العقل)تا بر این نکته تاکید ورزد که منظور از روح مضاف روحی است که ویژه انسان است و او را از سایر حیوانات متمایز می سازد،نه حیات عام وکلی.

در وسائل الشیعه از محمد بن یعقوب،از محمد بن یحیی،از محمد بن اسماعیل.....از ابی عبدالله نقل شده است (در نطفه بیست دینار،در علقه چهل دینار،در مضغه شصت دینار،در جنین دارای استخوان هشتاد دینار دیه است واگر گوشت بر استخوان رویید صد دینار. وتا وقتی که به دنیا آید دیه اش همین صد دینار است.اما پس از به دنیا آمدن دیه اش کامل است.معروف آن است که نوزاد حد اقل پس از گذشت شش ماه در رحم به دنیا می آید.)همچنین روایتی دیگر در وسائل وجود دارد از محمد بن یعقوب ....از ابی شبل با این مضمون:( به نزد یونس رفتم در حالی که حضرت ابو عبدالله امام صادق(ع) با وی در مورد مساله دیات سخن می گفت. گفتم،اگر به زن ضربهای وارد شود یا او را حل دهند و کدکی از او سقط شود و ندانیم آیا از پیش مرده بوده یا براثر این حادثه مرده است چه حکمی دارد؟ امام فرمود: هیهات ای اباشبل،اگر پنج ماه بر جنین بگذرد حیات در او پدید می آید ودیه کامل دارد.

دیه سقط جنین به عهده کیست؟

سؤال :اگر زن با رضايت شوهر بچه اش را سقط كند آيا كفاره دارد ؟و كفاره آن به عهده چه كسى مى باشد ؟به عهده زن است يا به عهده مرد ؟

جواب :آرى ديه دارد و زن اگر خودش مباشر سقط كردن باشد بايد ديه بدهد و ديه به مرد مى رسد ،اما اگر مباشر دكتر بوده ديه به عهده اوست گرچه مرد و زن راضى باشند .

سؤال :زن حامله اى كه جنين هشت ماهه داشته و در اثر مشاجره با شوهر و دويدن ، طفل را هشت ماهه بدنيا مى آورد و بعداز يك روز عليرغم ميل باطنى پدر و مادر و تلاش پزشكان براى زنده ماندن اين طفل ،طفل از دنيا مى رود .آيا اين طفل ديه دارد و اين ديه اگر باشد به گردن كيست و به چه كسى تعلق مى گيرد ؟

جواب :اگر پدر سبب سقط يا مردن بچه باشد ،ديه را بايد به مادر بدهد ،و چنانچه مادر سبب سقط يا مردن بچه شود ،زن بايد بدهد ،و اگر بچه زنده به دنيا بيايد و مردن به كسى نسبت داده نشود ديه اى ندارد ،و اگر كشتن خطا باشد ،ديه بر عاقله است .

ديه سقط جنين براى كيست ؟

سؤال :اگر مادر مبادرت به سقط جنين خود كند ،ديه او به چه كسى داده مى شود ؟ و همچنين اگر والدين با هم باعث سقط جنين شدند ديه به چه كسى داده مى شود ؟

جواب :در فرض اول ديه او به پدرش مى رسد ،و در فرض دوم به طبقات بعدى ارث مى رسد با مراعات مراحل ارث افراد و اين در صورتى است كه خود والدين مباشر سقط شوند ،و چنانچه شخص ديگر مثلاً دكتر مباشر سقط شد به خود والدين مى رسد و چونكه برضايت والدين بوده ،والدين دكتر را مى بخشند .

سؤال :اگر مادرى سقط جنين كند ،آيا قصاص دارد يا خير ؟

جواب :قصاص ندارد ولى ديه دارد و در ضمن كار حرام هم انجام داده است و بايد استغفار بكند .

سؤال :اگر زنى سقط جنين كند آيا بايد ديه بپردازد ؟و اگر چنين است اين ديه را بايد به چه كسى پرداخت كند ؟آيا به خود زن هم ديه تعلق مى گيرد يا خير ؟

جواب :خود زن از آن ديه سهم ندارد و بايد فرض كنند كه اگر جنين يا بچه سالم به دنيا آمده بود وارث غير از مادرش چه كسى بوده ديه او در فرض مسأله به آنان مى رسيد مثل اموال ديگر آن بچه اگر بر فرض اموالى داشته بود و بعد فوت كرد .

جنين پسر و دختر قبل و بعد از ولوج روح

سؤال :چرا اگر جنين سقط شده پسر باشد ديه كامل و اگر دختر باشد نصف ديه كامل را خواهد داشت ؟

جواب :روايات صحيحه داريم كه جنين پسر و دختر تا روح به آن داخل نشده از نظر ديه مساوى هستند ،اما وقتى روح داخل شد ديه پسر و دختر فرق مى كند ، لذا فارق بين اين دو مرحله نص صحيح مى باشد .

سقط جنين اكراهاً

سؤال :اگر زن در اثر اكراه و اجبار شوهر خود اقدام به سقط جنين كند ،آيا زن مسئول است يا شوهر ؟

جواب :در صورت اكراه واقعى قسمت حرمت آن به عهده شوهر است ولى ديه آن به عهده خود زن مى باشد .

سقط جنين توسط پزشك يا قابله

سؤال :سقط جنين عمدى بوسيله پزشكان يا جراحان يا قابله ها چه حكمى دارد ؟

جواب :هم حرام است و هم ديه دارد ولو آنكه با اجازه پدر و مادر جنين باشد در غير صورت ضرورت .

اسقاط جنين سهواً

سؤال :اگر كسى در اثر بى احتياطى و يا عدم مهارت رانندگى موجب سقط جنين زنى شود آيا بايد ديه بپردازد يا خير ؟

جواب :بلى حتماً بايد ديه بپردازد ولى انشاء الله گناه نكرده و عقاب ندارد .

سقط جنين براى نجات مادر

سؤال :آيا مى شود به خاطر نجات مادر ،جنين را قبل از ولادت از بين برد ؟در صورتى كه اگر تا زمان ولادت هم جنين در رحم باشد حتما قبل از ولادت خواهد مرد .( باتوجه به اينكه اگر مادر از بين برود قصاص دارد ،ولى از بين بردن جنين گناه هست ولى قصاص ندارد ) .

جواب :در مفروض سؤال تعجيل ننماييد و صبر نماييد تا حين الاشراف على الموت ، در آنحال مادر دفاعاً عن نفسها و حفظاً لنفسها مى تواند اسقاط نمايد .

اسقاط نطفه

سؤال :زوجين با توافق به دكتر مراجعه كردند براى منع حمل دكتر هم دارويى تجويز كرده است بعد از چند روز معلوم مى شود كه نطفه از قبل منعقد شده بوده و داروى تجويز شده موجب اسقاط نطفه مى شود ،آيا اسقاط نطفه جايز است ؟ديه آن به عهده چه كسى است و مقدار آن چقدر است ؟

جواب :اسقاط جايز نيست و ديه آن بر عهده دكترى است كه اسقاط نموده و ميتوانند زوجين او را ببخشند و چنانچه چيزى كه سقط شده نطفه باشد ديه آن بيست مثقال شرعى طلا است نه صيرفى ،و تفاصيل را در مسأله 2811 و 2812 توضيح المسائل ملاحظه فرماييد .

حفظ حيات مادر

سؤال :اگر اسقاط حمل در هر مرحله از تكامل و رشد با حسن نيّت و با هدف حفظ حيات مادر و يا سلامت جسمى يا روحى ايشان صورت گيرد آيا مجاز است و مستلزم مسئوليت كيفرى نمى باشد ؟

جواب :اسقاط حمل حتى اگر روح در آن دميده نشده جايز نيست ولى اگر حفظ حيات مادر بر اسقاط جنينى كه در آن روح دميده نشده متوقف باشد جايز است اسقاط ، ولكن كسى كه اسقاط مى كند بايد ديه بدهد و اگر حفظ حيات مادر متوقف باشد بر اسقاط جنينى كه در آن روح دميده شده دكتر يا شخص ديگر نمى تواند او را سقط كند ولى مادر در آخرين لحظات از باب دفاع از خود مى تواند مباشرت به اسقاط كند .

سؤال :اگر به تشخيص پزشكان متخصّص تنها راه نجات جان مادر سقط جنين يا فسخ باردارى باشد وظيفه پزشكى كه داراى تخصص لازم در اين امر است چيست ؟ در صورت توجه تكليف مسئوليت كيفرى دارد يا خير ؟آيا بايد ديه بپردازد يا خير ؟

جواب :پزشك حق ندارد بعد از ولوج روح به خاطر مادر جنين زنده را از بين ببرد و ديه قتل نفس بر او بار مى شود .

جنين معلول

سؤال :آيا پس از حصول اطمينان از معلول بودن جنين توسط سه پزشك متخصص متدين به خاطر منافع جنين ،والدين و جامعه قبل از ولوج روح مى توان جنين را سقط نمود يا خير ؟پس از ولوج روح چطور ؟

جواب :معلول بودن جنين مجوّز اسقاط حمل نمى شود مطلقاً .

 

 

اسقاط جنين از زنا

سؤال :اگر خانمى از زنا حامله شود و عمداً بچه خود را كورتاژ نمايد ،آيا ديه بر مادر واجب مى شود ؟بر فرض وجوب به چه كسى داده مى شود ؟

جواب :در فرض سؤال ديه بچه ولد الزنا 800 درهم است و هر كس ساقط كرده بايد مراحل آن را در نظر بگيرد و ديه آن را به حاكم شرع بپردازد .

مجازات سقط جنین در ایران

) 1 - سقط جنين توسط مادر

به موجب ماده (489): «‌ هرگاه زني جنين خود را سقط كند ديه آن را در هر مرحله‌اي كه باشد بايد بپردازد و خود از آن ديه سهمي نمي‌برد.» بر اين اساس و با توجه به اطلاق ماده، مجازات سقط جنين اعم از عمد يا غير عمد توسط مادر صرفاً پرداخت ديه است؛ و مواد (622) نيز منصرف از وضعيتي است كه مرتكب مادر باشد؛ زيرا در صدر اين ماده آمده است: «‌ هر كس عالماً و عامداً‌ به واسطه ضرب يا اذيت و آزار زن حامله موجب سقط جنين وي شود ...» سياق ماده به نحوي است كه نمي‌توان حكم آن را شامل خود مادر نيز دانست.

 

2 - سقط جنين به واسطه دادن ادويه و يا وسايل ديگر

چنانچه افرادي غير از طبيب يا ماما يا داروفروش يا اشخاصي كه به عنوان طبابت يا مامايي يا جراحي يا داروفروشي اقدام مي‌كنند به واسطه دادن ادويه يا وسايل ديگري موجب سقط جنين زن گردند به مجازات حبس از شش ماه يا يك سال و پرداخت ديه محكوم مي‌گردند. ( صدر ماده 623)

 

3 - دلالت زن حامله به استعمال ادويه يا ساير وسايل

چنانچه افرادي غير از شخصيت‌هاي مندرج در بند فوق‌، عالماً و عامداً زن حامله را دلالت به استعمال ادويه يا وسايل ديگري نمايند كه جنين وي سقط گردد، بر اساس شق دوّم ماده (623) به حبس از سه تا شش ماه و پرداخت ديه محكوم خواهند شد، مگر اينكه ثابت شود اين اقدام براي حفظ حيات مادر است كه از مجازات معاف مي‌باشند. جاي تعجب است كه قانونگذار به افرادي عادي و بدون مهارت اجازه داده است كه براي حفظ جان مادر ادويه تجويز نمايند. اما همين معافيت براي اهل حِرَف به شرح ماده (624) در نظر گرفته نشده است. واضح است كه اين حكم به ماده اخير‌الذكر نيز تسري دارد. در اين حالت مرتكب عملاً در سقط جنين مباشرت نداشته، بلكه صرفاً با دلالت مادر به خوردن دارو يا به كار بردن ساير وسايل سقط جنين، وي را در ارتكاب جرم معاونت مي‌نمايد. اما اين عمل از شمول مقررات عمومي معاونت در جرم خارج است؛ زيرا قانونگذار با عنوان مجرمانة‌ خاص براي آن تعيين كيفر نموده است.

۴- سقط جنين توسط طبيب و ماما يا داروفروش

هرگاه طبيب يا ماما يا داروفروش و يا اشخاصي كه به اين عناوين اقدام مي‌كنند، گرچه از نظر قانوني مجاز به مداخله در اين حرفه‌ها نباشند، مباشرت به اسقاط جنين نمايند يا وسايل سقط جنين را فراهم سازند مجازات آنها طبق ماده (624) ق.م.ا. حبس از دو تا پنج سال و پرداخت ديه است. در اين صورت تفاوتي ندارد كه اين اشخاص مباشرت به ارتكاب سقط جنين نمايند يا صرفاً وسايل سقط جنين را فراهم سازند. با توجه به وضعيت شغلي و مهارت آنها، قانونگذار ميزان مجازات حبس آنها را نسبت به ساير شقوق تشديد نموده است. اين تشديد مجازات مقطعي به نظر مي‌رسد؛ زيرا اكثر قريب به اتفاق سقط جنين‌ها توسط اين اشخاص صورت مي‌گيرد و از طرفي سهولت ارتكاب سقط جنين توسط آنها و دسترسي به وسايل و ابزار و حتي مكان مناسب براي ارتكاب اين عمل و نفع مادي كه در انتظار آنهاست، برخورد شديد‌تر قانونگذار را موجه مي‌نمايد. از طرفي، به قول مرحوم دكتر پاد، اين افراد قسم خورده اند به موجب آن بايد حافظ نسل باشند، نه قاتل آن. (1 )

5 – سقط جنين به واسطة ضرب يا اذيت و آزار زن حامله

به موجب مادة (622) هر كس عالماً‌ عامداً‌ به واسطة‌ ضرب يا اذيت و آزار زن حامله موجب سقط جنين وي شود علاوه بر پرداخت ديه يا قصاص حسب مورد به حبس از يك تا سه سال محكوم خواهد شد.

ملاحظه مي‌گردد، قانونگذار در اين حالت بر خلاف ساير وضعيتهاي سقط جنين، علاوه بر حبس و ديه، مجازات قصاص را نيز پيش‌بيني نموده است. اين امر سبب گرديده كه حقوقدانان از ماده (622) قانون مجازات اسلامي دو برداشت مختلف داشته باشند . عده‌اي معتقدند كه چنانچه جنيني در مرحله ولوج روح باشد مرتكب مستوجب قصاص است و عده‌اي ديگر معتقدند كه در هر صورت مجازات قصاص از مرتكب سقط جنين منتفي است. حال به بررسي استدلال اين دو دسته مي‌پردازيم.

 

الف) موافقين با قصاص

آقاي دكتر محمد هادي صادقي در اين خصوص مي‌گويد:

« قانونگذار جزائي ايران با عنايت به مدارك و ادله به حمايت جدي از حيات جنيني در مرحله دوّم (2) تكويني برخاسته و در تبصره " 2 " ماده (302) قانون مجازات اسلامي مصوب 1370 (3) اين جنايت را قتل جنين عنوان داده است . چرا كه قتل را سلب حيات گفته‌اند و با اخراج روح از بدن به طور عمدي قتل عمد محقق است. لذا كشتن هر انساني كه واجد روح و نفس باشد مشمول تعريف مذكور مي‌گردد، اعم از آنكه در رحم يا خارج از آن واقع شده باشد.» (4)

نويسنده در ادامه با تأكيد بر ماده (622) ق.م.ا مي‌نويسد: « بنابراين، جنايت بر حمل واعضاء آن نيز در اين مرحله مانند جناياتي كه بر افراد ديگر واقع مي‌شود، مي‌تواند مشمول قوانين مربوط به جنايت عمدي واقع شده و مرتكب با رعايت شرايط محكوم به قصاص مي‌گردد.» (5)

نويسنده توجيهي براي عدم پيش‌بيني مجازات قصاص در موردي كه سقط جنين عمدي با استعمال ادويه و يا توسط پزشك و ماما و جراح صورت گيرد، ارائه نداده است و نيز به علت پيش‌بيني مجازات حبس توأم با قصاص در ماده (622) ق.م.ا. به رغم اينكه در مورد قتل افراد بالغ صرفاً‌ مجازات قصاص مقرر شده است، اشاره‌اي نكرده است. عده‌اي ديگر از نويسندگان بدون ارائه توجيهي براي موارد فوق معتقدند با توجه به نظر فقهاي شوراي نگهبان، مجازات سقط جنين عمدي در دوران حيات زيستي قابل قصاص است. (6)

پاره‌اي ديگر از نويسندگان بدون ادامة توجيه و استدلال قابل بحث، سقط جنين عمدي را در اين مرحله موجب قصاص مي‌دانند. (7)

ب) مخالفين با قصاص

عده‌اي ديگر از حقوقدانان كشورمان معتقدند كه سقط جنين عمدي پس از دميده شدن روح مستوجب قصاص نيست و ماده (622) قانون مجازات اسلامي را منصرف از موارد قصاص مرتكب سقط جنين مي‌دانند. آقاي دكتر كوشا در اين مورد معتقد است كه واژه قصاص در ماده (622) ناظر به ضرب و جرحي است كه ممكن است در حين سقط جنين به مادر وارد گردد و آن را منصرف از اثبات حكم قصاص در مورد جنين ذي‌روح مي‌داند. وي براي اثبات ادعاي خود دلايلي را بيان مي‌نمايد، از جمله اينكه صرفاً در ماده (622) به قصاص تصريح شده است و اين در حالتي كه ساير وجوه سقط جنين عمدي در مواد (623) و (624) مشمول قصاص نمي‌گردند. بديهي است روش ارتكاب جرم نمي‌تواند تا بدين حد در مجازات مؤثر باشد كه ارتكاب سقط جنين را با روش ايراد ضرب و اذيت و آزار موجب قصاص بدانيم. در حالي كه ارتكاب همين جرم با استعمال دارو حتي توسط افراد متخصص كه بايد مجازات سنگين‌تري در مورد آنها اعمال گردد موجب حبس دانسته شود. (‌8)

آقاي دكتر گلدوزيان با ايراد به ماده (91) قانون تعزيرات سابق كه براي سقط جنين عمدي پس از دميده شدن روح مجازات قصاص را پيش‌بيني نموده بود، مي‌گويند:« قانون تعزيرات بر خلاف اصول كلي كه بايد كيفري كمتر از حدود و قصاص تعين نمايد، اقدام به قصاص را مقرر داشته. مع‌هذا با توجه به موارد ذيل در عمل، اعمال ماده (91) قانون مجازات ... تعزيرات 1362 قابل تعديل بود.» (9) ايشان در ادامه مي‌گويند: « ‌نهايتاً‌ مواد (622 و 623 و 624) قانون ... تعزيرات 1375 مشكل را با نسخ قانون تعزيرات سابق برطرف نموده است؛ زيرا سقط جنين توسط پزشك، ماما يا دارو فروش و يا دادن ادويه موجب سقط حمل توسط افراد و سقط جنين با آزار و اذيت فقط مستوجب حبس گرديده و قصاص منتفي است.» (10)

ج – سخن پاياني:

قانونگذار با انتخاب عنوان مجرمانه خاص « سقط جنين»‌ به طور مطلق، اعم از اينكه قبل از مرحله دميدن روح و يا پس از آن باشد، اين جرم را از عمومات قتل خارج نموده است. وجود شخص زنده به عنوان ركن مهم وقوع قتل عمد شامل جنين ذي‌روح نبوده، بلكه شخص زنده به كسي اطلاق مي‌شود كه زنده متولد شده باشد و سپس به قتل برسد. اين ضابطه با حقوق ساير كشورها و نيز با موازين فقهي مطابقت دارد.

بر اين اساس، درصورتي مي‌توان مجازات قصاص را در مورد مرتكبين سقط جنين عمدي اعمال نمود كه در مقررات خاص سقط جنين اين مجازات وضع شده باشد. در هيچ يك از مقرراتي كه اختصاص به سقط جنين دارند اشاره‌اي به مجازات قصاص نشده است، به جز ماده (622) ق.م.ا كه آن نيز ناظر به مرتكب سقط جنين نيست، بلكه اشاره به ضرب و جرحهايي دارد كه بر اثر ايراد ضرب و اذيت و آزار ممكن است به مادر وارد گردد؛ زيرا:

1 – توجيه منطقي براي وضع مجازات قصاص در مورد سقط جنيني كه با واسطه ضرب و اذيت و آزار صورت گيرد به نظر نمي‌رسد. حال اينكه اگر همين عمل به ساير طرق پيش‌بيني شده در مواد (623) و (624) ق.م.ا. انجام شود مجازات حبس اعمال مي‌گردد.

2 – چنانچه بپذيريم مجازات ديه و قصاص حسب مورد در ماده (622) ناظر به ترتيب قبل و بعد از دميدن روح باشد، وضع مجازات حبس علاوه بر قصاص فاقد توجيه حقوقي است. حال آنكه براي قتل انسان كامل فقط مجازات قصاص وضع شده است.

3 – چنانچه كسي داراي مهارت پزشكي يا پيراپزشكي باشد و با اين عناوين اقدام به سقط جنين نمايد يقيناً‌ نسبت به افراد عادي بايد مجازات سنگين‌تري براي وي پيش‌بيني گردد؛ زيرا اكثر سقط جنين‌هاي غير قانوني توسط اين گروه صورت مي‌گيرد و مراجعه مردم جهت سقط جنين براي افراد و تطميع آنها و سهولت ارتكاب عمل به لحاظ در اختيار داشتن امكانات و وسايل و دانش، همگي عواملي هستند كه قانونگذار را وادار مي‌نمايند تا با وضع مجازات سنگين‌تر از وقوع اين جرايم پيشگيري نمايد.

همچنان‌كه مجازات حبس در ماده (624) بر اساس اين نظر نسبت به ساير شقوق سقط جنين سنگين‌تر است حال اگر بپذيريم چنانچه افراد عادي با ضرب و اذيت و آزار سبب سقط جنين شوند، با مجازات قصاص مواجه گردند؛ در حالي‌كه اهل فن فقط مجازات حبس در انتظارشان باشد، با منطق فوق و فلسفه پيشگيري و حتي استحقاقي و ارعابي مجازاتها منطبق نمي‌باشد.

4 – وضع مجازات ديه به طور مطلق در ماده (487) ق.م ا. و اشاره به پرداخت ديه در صورت عمد بودن سقط جنين در ماده (492) همان قانون، حكايت از انتفاي‌ قصاص در جرم سقط جنين دارد. به خصوص قيد آخر اين ماده كه تصريح مي‌نمايد:«‌ خواه روح پيدا كرده باشد خواه نكرده باشد. »

5 – در مورد عدم تسري قصاص بر سقط جنين قبل از ولوج روح، هيچ‌گونه مخالفتي بين فقها و حقوقدانان وجود ندارد. حال آنكه واژه قصاص در ماده (622) به طور اطلاق وضع گرديده و به صراحت ناظر به مرحله دميدن روح نمي‌باشد.

6 – قانونگذار در قانون تعزيرات سال 1362 در ماده (91) به پيروي از نظر مشهور فقها مجازات قصاص را براي سقط جنين عمدي در مرحله دميدن روح پيش‌بيني نموده بود. چنانچه نظر قانونگذار بر وضع اين مجازات بود به همان صراحت در قانون سال 1375 نيز پيش‌بيني لازم را مي‌نمود.

7 – اشاره به واژه قتل در تبصره " 2 " ماده (302) ق.م.ا. نه تنها مثبت قتل عمد بودن سقط جنين نمي‌باشد، بلكه با استعمال واژه قتل به طور مطلق، اعم از عمدي يا غير عمدي و اشاره به ديه به عنوان مجازات آن،‌حكايت از پيش‌بيني ديه در هر صورت براي مجازات سقط جنين دارد، اعم از اينكه ارتكاب عمل عمدي باشد يا غير عمدي.

علاوه بر اين، رعايت اصل مهم تفسير قوانين كيفري به نفع متهم، ما را ياري مي‌نمايد كه مقررات كيفري را به نحوي تفسير نماييم كه حتي‌الامكان با رعايت موازين شرعي از اعمال مجازات سنگين قصاص خودداري شود.

آخرين نكته، اينكه حذف واژه قصاص از متن ماده (622) موجه به نظر مي‌رسد؛ زيرا ضرب و جرحهاي وارد شده به مادر بدون نياز به تصريح، مشمول عموم مقررات قصاص و ديه است . اميد اينكه براي پايان دادن به اين اختلاف‌نظرها و ابهامات، اين پيشنهاد در اصلاحات آتي قانون مجازات اسلامي مورد نظر قرار گيرد. پي‌نوشت‌ها:

 

نگاهي به تابوي سقط جنين در ايران

بر اساس آمار منابع وابسته به وزارت بهداشت، روزي ۲۰۰ سقط غير قانوني در ايران انجام مي شود

 

 

براساس اعلام وزارت بهداشت بيش از ۲۳ درصد مرگ و مير كودكان در ايران به دليل ناهنجاريهاي مادرزادي است، و بنا بر برخي از گزارش ها حدود نيمي از والديني كه نياز به دريافت مجوز سقط جنين دارند به دليل مراجعه پس از چهارماهگي جنين موفق به دريافت مجوز سقط نمي شوند.

 

آمار پزشكي قانوني در ايران نشان مي دهد كه بيش از يك هزار سقط جنين قانوني در سه ماهه اول امسال در ايران انجام شده ، و در كل سال گذشته، آمار سقط جنين قانوني در مراكز درماني تنها بيش از" سه هزار " مورد بوده است. اين در حالي است كه براساس آمار منابع وابسته به وزارت بهداشت و درمان " آمار سقط غير قانوني ۸۰ هزار مورد در ايران است يعني روزي ۲۰۰ سقط غير قانوني."

 

آذر ۳۳ ساله يكي از زناني است كه سقط جنين انجام داده است او چندي پيش متوجه شد كه براي بار دوم حامله شده، در حاليكه پسرش ماني هنوز شش ماهگي اش تمام نشده است.

 

آذر به بي بي سي فارسي گفت:" آمادگي بچه تازه اي را به لحاظ مالي، رسيدگي و مراقبت نداشتم. به همين دليل با توافق شوهرم تصميم به سقط جنين گرفتم. از طريق يكي از دوستانم به دكتر زناني كه در مطب اقدام به سقط جنين مي كرد معرفي شدم و بعد از طي يك سري مراحل و دادن تعهد نامه كه اگر اتفاقي افتاد اجازه شكايت نداريم اقدام به سقط كردم. "

 

براساس قانون مصوب مجلس در سال ۱۳۸۴ سقط درماني با تشخيص قطعي سه پزشك متخصص و تائيد پزشكي قانوني قبل از چهار ماهگي جنين با رضايت والدين انجام مي شود.

 

آذر از راه تزريق آمپول سقط جنين كرده و اين راه را ارزانتر از خوردن دارو مي داند و اضافه مي كند كه در يك ماه گذشته با وجود اينكه دكتر گفت مراحل سقط، كامل و بدون هيچ مشكلي طي شده ، نگران است كه نتواند مجدد حامله شود.

 

اين زن ۳۳ ساله ادامه مي دهد:"خانواده من و همسرم سنتي هستند اگر متوجه شوند كه ما دست به اين اقدام زده ايم برخورد بدي خواهند كرد. اما من و شوهرم با توجه به شرايط موجود چاره اي ديگري نداشتيم كه يك ميليون تومان براي سقط جنين بدهيم و مشكلات بعدي به دنيا آمدن بچه تازه را نداشته باشيم. "

 

براي سقط جنين در ايران ۲۸ مورد بيماري مادرزادي ژنتيكي براي جنين و ۲۲ مورد بيماري جدي داخلي ، روماتيسمي و عصبي عضلاني براي مادر در نظر گرفته شده كه تا پيش از چهار ماهگي نوزاد امكان سقط را فراهم مي كند.

 

اما اين بيماري ها تا قبل از چهار ماهگي نوزاد چقدر قابل كشف است و آيا ايران داراي اين امكانات تشخيصي هست؟

 

دكتر شهره بسكي، متخصص زنان در لندن با تاكيد بر اينكه "تست غربالگري در ايران وجود ندارد" مي گويد:" تست خوني در ابتداي حاملگي براي همه زنان باردار در ايران انجام مي شود و اكثر بيمه هاي درماني نيز سونوگرافي را تحت پوشش قرار مي دهند."اما تست هاي مرسوم براي حاملگي در ماههاي ۱۱ هفتگي به بعد به گفته خانم بسكي تنها براي آن دسته از زنان بارداري كه از لحاظ مالي تامين هستند امكان پذير است.

 

در عين حال دكتر بسكي با اشاره به اين مسئله كه شناسايي برخي از بيماريهاي جنيني پس از چهار ماهگي امكان پذير است مي گويد: "بيماري هاي كليوي، قلبي و نقص مادرزادي بين ۱۸ تا ۲۲ هفته قابل تشخيص است و در پيش از ۱۶ هفتگي قابل تشخيص نيست."

 

با آنكه سقط غير قانوني در ايران سلامت مادر را به خطر مي اندازد اما به دليل تشخيص دير هنگام، برخي از والدين مجبور مي شوند فرزند بيمار را نگاه دارند كه البته مشكلاتي را نيز به همراه مي آورند و برخي ديگر نيز از راه غير قانوني جنين را سقط مي كنند.

 

 

سارا ۳۶ ساله نيز در نه هفتگي جنين مجبور به سقط جنين شد. دكتر به او پيشنهاد استفاده از قرص را داده بود. او مي گويد:" چهار عدد قرص هر كدام به قيمت ۳۰۰ هزار تومان از ناصر خسرو خريديم. اسم رمز خريد قرص پرستو بود. بعد از قرص دوم خونريزي و درد آغاز شد و در كمتر از شش ساعت لخته خوني صورتي رنگ از رحمم خارج شد كه به نظر نطفه بسته شده بود. حالم خيلي زودتر از چيزي كه دوستانم گفته بودند بهتر شد اما بعد از تمام شدن دردها و مشكلات آن با حس خاصي رو به رو شدم. در تمام اين سه سال آن لخته خون صورتي رنگ يك لحظه از جلوي چشمم دور نمي شود و دائما به اين فكر مي كنم كه من جان يك انسان را كه خودم به وجود آوردم را گرفتم. ."

 

مشكل سقط جنين فقط مربوط به ايران نيست و در بسياري از كشورهاي دنيا قوانين مربوط به سقط جنين سختگيرانه است و مرتب مورد بازبيني قرار مي گيرد.

 

دكتر شهره بسكي در اين خصوص مي گويد:"در بريتانيا تا ۲۲ هفته حق انتخاب با زن باردار است. با مراجعه به پزشك خانوادگي و امضاي دو پزشك امكان سقط فراهم مي شود. اگر نقص كروموزمي وجود داشته باشد با دستور پزشكي كه اسكن را انجام داده و پزشكي كه دارو را تجوير كرده، سقط انجام مي شود.

 

دكتر بسكي اضافه مي كند كه اگر جنين بيش از ۲۴ هفته باشد و نقص مادرزادي داشته باشد نيز سقط امكان پذير است.. در موارد استثنايي هم اگر دختري تحت تجاوز جنسي قرار گرفته يا از خانواده پنهان كرده باشد در ۲۶ هفتگي هم ممكن است سقط جنين صورت گيرد.

 

اما زناني كه پيش از ازدواج حامله مي شوند و به دلايل مختلف مذهبي و نگاه هاي سنتي به دنبال سقط جنين هستند با مشكلات مختلفي براي سقط روبرو مي شوند و اكثر آنها به شكل غير قانوني سقط جنين مي كنند.

مينا كه ۲۹ سال دارد از جمله زناني است كه پيش از ازدواج حامله شده و دوست پسرش نيز پس ازاطلاع از حاملگي اش گفته "تعهدي نسبت به بچه ندارد".

 

مينا با اشاره به اينكه مشكل مالي براي سقط نداشت مي گويد: "به من پيشنهاد كرد كه از روش جديدي براي سقط جنين استفاده كند. اين روش كه به نظر گرانترين روش سقط جنين است به روش ساكشن معروف است و جنين به وسيله دستگاهي از داخل رحم با تحمل دردي بسيار كم خارج مي شود. عمل سقط براي ما ۵ ميليون تومان تمام شد كه بخشي از آن را خودم پرداختم و بخش ديگر را پارتنرم داد. "

برخي معتقدند سقط جنين جداي از قانون و راهكارهاي مختلف آن مسئله اي زنانه است و تصميم مادر براي سقط جنين بايد در آن پر رنگ تر شود اما بدون شك رعايت سلامت مادر و جنين مسئله اي مهم است كه بايد ديده شود .

لینک به دیدگاه

به گفتگو بپیوندید

هم اکنون می توانید مطلب خود را ارسال نمایید و بعداً ثبت نام کنید. اگر حساب کاربری دارید، برای ارسال با حساب کاربری خود اکنون وارد شوید .

مهمان
ارسال پاسخ به این موضوع ...

×   شما در حال چسباندن محتوایی با قالب بندی هستید.   حذف قالب بندی

  تنها استفاده از 75 اموجی مجاز می باشد.

×   لینک شما به صورت اتوماتیک جای گذاری شد.   نمایش به صورت لینک

×   محتوای قبلی شما بازگردانی شد.   پاک کردن محتوای ویرایشگر

×   شما مستقیما نمی توانید تصویر خود را قرار دهید. یا آن را اینجا بارگذاری کنید یا از یک URL قرار دهید.

×
×
  • اضافه کردن...