not found 16275 اشتراک گذاری ارسال شده در 23 اسفند، ۱۳۹۱ درود دوستان یه مسئله ای که همیشه ذهنمو مشغول خودش میکنه و مث خیلیا دیدنش دلمو به درد میاره تصاویری هست که در ادامه میزارم! بحث تکراریه، ولی نمیدونم چرا دم عیدی هروقت میرم بیرون و شوق مردم رو برا خرید کردن میبینم و از طرفیم اینجور مناظری رو میبینم یاد کارتون دخترک کبریت فروش میافتم. یکی از کارتونایی بود که شدیدا احساس منو حتی وقتی بچه بودم هم تحت تاثیر گذاشت. نمیدونم با این وضعیت بازار اینا الان کجان؟؟ چیکار میکنن؟؟ چطوری زندگی میکنن؟؟! آیا زنده ان؟؟ نمیدونم مسئولیت بقیه، من، شما در قبال اینا چیه؟ اصلا مسئولیتی داریم؟ ولی واقعا نگران این قشرم به نظرتون کارتونایی که داره میفروشه رو خودش دیده؟؟ کدوم از اینا سن کارن؟؟؟ 21 لینک به دیدگاه
سیندخت 18786 اشتراک گذاری ارسال شده در 23 اسفند، ۱۳۹۱ کودکانه غمگین بی بهانه شادی از سکوتت پیداست که پر از فریادی همه هر روز اینجا از گلات رد می شن آدمای خوبم این روزا بد میشن غرورمو ببخش حضورمو ببخش منم یه عابرم عبورمو ببخش 15 لینک به دیدگاه
victoria_r 7682 اشتراک گذاری ارسال شده در 23 اسفند، ۱۳۹۱ به نظرتون عیدی که برای ما شروع یه سال نو با اتفاقات زیبا و میهمانی و لباس نو و لذت بردن از بارون های گاه و بی گاهه برای اینا هم همین طوره؟ بارونی که من گاهی زیرش چترمو کنار میزنم تا خیس شم و احساس تازگی کنم برای این بچه که داره مشقاشو تو خیابون مینویسه هم همین حسو داره؟حس تازگی؟ آماده شدن برای سال نو با خرید لباس نو و عوض کردن وسایل خونه برای ما معنی میشه،برای مردی که اسباب و اثاثیه ی محقرشو ریختن تو کوچه چی؟بازم سال نو یعنی نو شدن؟یا شروع یه سال دیگه با بدبختی؟ شرمندگی پدر جلوی بچه هاش واقعا خیلی بده.خدا هیچ مردیو شرمنده ی خانوادش نکنه. خدا هیچ کسیو محتاج نکنه که مجبور بشه بچشو بفروشه یا تو اون سن بفرسته سر کار،اونم همچین کارای سنگینی. ما در مقابل هر چیزی که اطرافمون میگذره مسئولیم.اما واقعا نمیدونم چجوری باید در مقابل این مسائل واکنش نشون بدیم. فیلمی که این اواخر شبکه ی سه پخش میکرد فیلم زمانه قسمت هایی از این مسائلو نشون میداد،مدرسه ای که برای بچه های کار درست شده بود یا مراکزی که برای نگهداری بچه های بی سرپرسته و عوض کردن تفکر مردم نسبت به این بچه ها (که افرادی که نمیتونن بچه دار شن بتونن این بچه ها رو به سرپرستی قبول کنن و اونا رو خوشبخت کنن و خودشونم کنار اونا احساس خوشبختی کنن). به نظرم اگه مراکزی باشه که آدم واقعا بتونه بهشون اعتماد کنه که کمکی که میکنه واقعا به آدمی میرسه که بهش نیاز داره میشه از این طریق کمکی به این آدما کرد،فرقی نداره چقد کمک میکنیم مهم نفس عمله،هر کسی به میزانی که میتونه و در توانشه.(شایدم همچین مراکزی وجود داشته باشن اما من نشناسم) 10 لینک به دیدگاه
"Dezire" 645 اشتراک گذاری ارسال شده در 23 اسفند، ۱۳۹۱ یه تبلیغی هست جدیدا میده پسره داره گل میفروشه بعد کیفِ پولِ یکی از اون راننده ها که میخواست گل بفروشه بهش از جیبش میفته اینم اونقد میره دنبالش تا بهش بده کیفو ، در صورتی که راننده خیلی بد رفتار میکنه و فک میکنه اون پسر به زور میخواد گل بفروشه بهش! خیلی جالب بود ، کاش قبلِ اینکه اینهمه دلسوزی های از راهِ دور رو انجام بدیم اخلاقمونو با این قشرِ جامعه درست کنیم ... نه اینکه مثلِ یه دزد باهاشون برخورد کنیم یا حتی گدا 9 لینک به دیدگاه
alimec 23102 اشتراک گذاری ارسال شده در 25 اسفند، ۱۳۹۱ چه لذتی داره آدم پولداره باشه دست اینا رو بگیره.. عکس اولی صاحبخونه وسایلشون رو ریخت تو کوچه.. خیلی بده..مث اینکه که پدر بالاسرشون نیست.. شاید هم پدر دارن ولی بی مسئولیته.. 6 لینک به دیدگاه
Lean 56968 اشتراک گذاری ارسال شده در 25 اسفند، ۱۳۹۱ هر روز با ده ها مورد ازینا برخورد میکنم جایی که ازم انتظار دارن براشون کاری کنم ولی جز نامه نگاری کاری ازم برنمیاد 5 لینک به دیدگاه
not found 16275 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 25 اسفند، ۱۳۹۱ چه لذتی داره آدم پولداره باشه دست اینا رو بگیره..عکس اولی صاحبخونه وسایلشون رو ریخت تو کوچه.. خیلی بده..مث اینکه که پدر بالاسرشون نیست.. شاید هم پدر دارن ولی بی مسئولیته.. تو توضیحاتش نوشته بود پدر ندارن 3 لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده