شــاروک 30242 اشتراک گذاری ارسال شده در 19 اسفند، ۱۳۹۱ مگس سمت چپ دارای مقدار طبیعی پپتید شبه انسولین است اما مگس سمت راست ژن تولید پپتید شبه انسولین را، ندارد و کوچکتر است همچنین علائمی شبیه به دیابت انسانی را نشان می دهد (اقتباس از H.Zhang,c.R.Li and L.pick). از آنجائیکه چاقی ، دیابت واختلالات مرتبط با این بیماری در سالهای اخیر در همۀ کشورهای جهان اپیدمیک شده است،دانشمندان در حال بررسی عوامل و فاکتورهای مرتبط با این بحران سلامت عمومی، از زوایای مختلف هستند. در حالیکه شیوۀ زندگی بی تحرک فعلی و مصرف غذاهای حاوی شکر و چربی فراوان باعث افزایش میزان دیابت شده است، فاکتورهای ژنتیکی باعث می شود برخی افراد نسبت به سایرین در معرض خطر بیشتری برای ابتلاء به دیابت باشند. محققین دانشگاه مری لند از مگس سرکه( دروزوفیلا ملانوگاستر) به عنوان یک مدل برای بررسی ژنها و مسیرهای ژنتیکی دخیل در تغییرات متابولیکی منجر به مقاومت بدن به انسولین و ایجاد دیابت در انسان، استفاده کردند. پروفسور Leslie pick و همکارانش در بخش حشره شناسی چگونگی ایجاد تغییر در ژنهای مگس سرکه را که سبب کاهش تولید انسولین می شود ( مانند دیابت نوع 1 در انسان) در مقاله ای که در ماه نوامبر سال 2009 در مجلۀ the proceedings of the national Academy of science به چاپ رسید، توضیح دادند. دکتر پیک می گوید این نوع حشرات جهش یافته، دارای علائمی بسیار شبیه به دیابت در انسان هستند. آنها دارای خصوصیات و نشانه هایی هستند که بر اثر بالا رفتن مقدار قند خون بروز می کند. مگسهایی که این جهش ها در آنها انجام شده است، سست و بی حال هستند و بنظر می رسد بافتها ی چربی خود را برای بدست آوردن انرژی حتی زمانی که در حال تغذیه اند، مصرف می کنند(حیوانات طبیعی در موقع تغذیه به ذخیرۀ چربی می پردازند، نه به شکستن آن) دکتر pick و گروه تحقیقاتی اش در مرکز تحقیقاتی مری لند از ابزارهای ژنتیکی برای حذف مجموعه ای از 5 ژن که کد کنندۀ پپتید شبه انسولین هستند، در مگس سرکه پرداختند. دکتر pickمی گوید ما این نمونه های جهش یافته را با مگس های نرمالی که مدتی بدون غذا نگهداری شده بودند، مقایسه کردیم. هر دو برای بدست آوردن انرژی بافتهای چربی خود را شکسته و مصرف می کنند. این دقیقاً حالتی است که در بیماران دیابتی وجود دارد در حالیکه مواد غذایی در بدن آنها وجود دارد قادر به استفاده از آن نیستند و از چربیها ی بدنشان استفاده می کنند. این همان پاسخ به بی غذایی در انسانهای نرمال است. دکتر pick می افزاید ما با استفاده از این مگس ها که دستکاری ژنتیکی شده اند خواهیم توانست مدلی برای درک بهتر نقص های ژنتیکی ایجاد شده در بیماران دیابتی و شناسایی ژنهای مورد نظر و یافتن راههایی برای ابداع داروهای جدید استفاده کنیم . همچنین دانشمندان در حال استفاده از این مگس ها برای مطالعۀ بیشتر در مورد دیابت نوع 2 و سایر سندرم هایی که باعث مقاومت به انسولین می شود ، هستند. موجوداتی که به عنوان مدل انتخاب می شوند قبلاً ثابت شده است که برای مطالعات مکانیسم بیماریهای انسانی بسیار مفیدند، زیرا مسیرهای تنظیمی و فیزیولوژیکی در میان سلسلۀ جانوران بسیار حفاظت شده و یکسان باقی مانده است. بدلیل این تشابه می توان ژنهای تولید بیماری را در انسان با مشابه اش در مگس مقایسه نمود. دکتر pick معتقد است که ژنوم انسان و مگس بیش ازآنچه قبل از شروع این تحقیق تصور می کردیم، شباهت دارد. استفاده از مگس به عنوان یک سیستم مدل دارای مزایای بسیاری نسبت به مطالعه بر سایر حیوانات در جمله موش است زیرا آزمایشات سریع تر و بروی هزاران مگس قابل انجام می باشد. بنابراین دانشمندان می توانند جهش های مختلفی را در مدت زمان کوتاهتری با هم بصورت ترکیبی و براحتی مطالعه کنند. این موضوع باعث بهبود درک ژنتیک بیماری دیابت نوع 2 میشود. دانشمندان معتقدند چندین ژن می توانند در بروز این بیماری نقش داشته باشد. دکتر pick می گوید : زمانیکه با دستکاری ژنتیکی برخی از این ژنها را حذف کردیم، ا زخودمان پرسیدم که آیا در این مگس ها می توانند علائم دیابت انسانی ظاهر شود و جواب مثبت بود.این نشان می دهد که برخی ژنهای مشترک با انسان در مگس وجود دارد. ما امیدواریم این موضوع به فراهم آوردن منابع اطلاعاتی ارزشمندی منجر شود که جامعۀ عملی از طریق آن بتواند اهداف ژنتیکی مورد نظر در مورد درمان دیابت را شناسایی کند. منبع: برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام Dec.9.2009 2 لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده