zahra22 19501 اشتراک گذاری ارسال شده در 14 اسفند، ۱۳۹۱ کوچک، خستهکننده، کسالتآور، سرد، توام با رخوت و ناامنی روانی… گرچه اغلب، مجلات و نشریات تبلیغی حوزه خانه و دکوراسیون داخلی سعی دارند بر ویژگیهای مهیج و وسوسهکننده فضا تاکید کنند ولی در میان آرمانشهرهای لطیف و رویایی و تصاویر خیرهکننده آنها میتوان اشاراتی از این دست را هم یافت؛ اشاراتی که درواقع، اعتراضات نرمی به فضاهای موجود هستند و با زیرکی، توسط تهیهکنندگان و سفارشدهندگان این قبیل رسانهها به کار گرفته میشوند. این گروهها با مروری آرام و بیسروصدا بر این بخش از واقعیات اجتماعی، سعی بر ابراز همدردی با مخاطبان و نیز تصویر دنیای دیگری را دارند؛ دنیایی که میتواند تمامی این نواقص را پوشش داده و جایگزین مناسبی برای گزینههای «ناقص» فعلی باشد. اما این دنیای «بهتر» و «معصومانه» چه ویژگیهایی داشته و جامعه را به کجا خواهد برد «دکوراسیون داخلی» به عنوان یک نیاز جدید و مسئلهای فرهنگی- اجتماعی قابل طرح است چرا که طی چند سال اخیر خصوصا در شهرهای بزرگ کشور عموما قشر مرفه و متوسط شهری را هدف قرار داده است. کتابچههای تبلیغاتیای پیرامون آن در جعبههای پستی خانهها انداخته شده و ویژهنامهها و مجلاتی با محوریت این موضوع منتشر میشوند. چنانکه برخی نشریات رسمی و قدیمی کشور نیز اقدام به چاپ ضمائم منظم هفتگی در این رابطه کردهاند. به عبارت دیگر دکوراسیون داخلی، تلاش دارد خود را به عنوان نیازی جدید در حوزه طراحی فضا مطرح کرده و میدان و بازاری نو ایجاد نماید. مروری بر شماره ۴۴ مجله «آرایه»، نقطه حرکت یادداشت حاضر است. مجلهای ۳۲ صفحهای و تمام رنگی با موضوع «مبلمان و دکوراسیون» که دو سالیست به عنوان ضمیمه رایگان روزنامه ایران منتشر و در استانهای تهران و البرز توزیع میشود. برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام 1 لینک به دیدگاه
zahra22 19501 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 14 اسفند، ۱۳۹۱ خانه، یک فضای منزلتی یا تربیتی؟ روی جلد شماره مورد بررسی، عکسی از یک میز نهارخوری است و پشت جلد نیز به اطاق خواب و مبلمان ویژه آن اختصاص یافته است. در بحث از فضای خانگی، مجموعا ۵ فضای داخلی به تصویر کشیده شده که شامل آشپزخانه، نهارخوری، خواب، نشمین و پذیرایی و نیز اطاق کودک هستند و در این بین، بیشترین تاکید بر فضای « نشمین و پذیرایی» است به این معنا که از نظر تعداد عکس و مساحت اشغالشده توسط این عکسها رتبه اول را کسب میکند. پس از آن، فضای خواب قرار دارد و درنهایت با اختلافی قابل توجه، نهارخوری و اطاق کودک و آشپزخانه واقع شدهاند. این مسئله به طور ضمنی میتواند حاوی این پیام باشد که مهمترین فضای خانه « نشمین و پذیرایی» است، همانجایی که بیشترین دید را دارد و دیگران براساس آن درباره صاحب خانه، وضع اقتصادی و سلیقهاش قضاوت میکنند. در یکی از یادداشتهای این شماره حتی به وضوح از «پرده» به عنوان «ویترین شخصیت صاحبخانه» نام برده شده است. در این رویکرد، خانه و خصوصا اطاق نشمین و پذیرایی به ابزاری برای کسب اعتبار و وجهه و نیز ایجاد تمایز تبدیل میشود. همانطور که پژوهشهای سبک زندگی در غرب، این فضا و وسایل آن را موضوع مطالعاتی جدی قرار دادهاند. پس از آن، خوابیدن قرار دارد که از کارکردهای اصلی خانه است و توانسته خود را به باوری قوی و عام تبدیل سازد به طوری که افراد مسن میگویند در فرهنگ قدیم این کشور، اطاقها هیچ وقت با واژه «خواب» نامیده و شمرده نمیشدند و این خود پدیدهای متاخر است. در وهله بعدی، خانه محل خوردن و رشد بچههاست و با فضاهایی چون آشپزخانه و نهارخوری و اطاق کودک در ارتباط قرار میگیرد ولی باید توجه داشت که هیچ کدام این کارکردها وظیفه انحصاری و خاص خانه نیستند و به همینرو در درجه دوم اهمیت قرار میگیرند. در سبک زندگی امروز جامعه قشر متوسط شهری ایران، اغلب دو وعده از سه وعده غذای روزانه در بیرون خانه سرو شده و کودکان نیز بخش عمده زمان خود را در مهدهای کودک یا فضاهایی خارج از خانه میگذرانند. به همینرو فضاهای جایگزین و رقیبی برای برآوردن این دو تیپ از نیاز وجود دارند که آنرا از انحصار خانه خارج میسازند. بنابراین چنین برداشت میشود که اعتباربخشی و تمایز و همچنین خواب، ارزشهای غالب امروز فضای خانگی بوده و در کنار آنها خوردن و تربیت کودک گرچه با درجه کمتری از اولویت ولی همچنان مهم واقع شدهاند. ویژگیهای یک آرمانشهر خانگی نکته دیگر در مورد این ویژهنامه، آرمانشهری است که سعی بر تبلیغش دارد، آرمانشهری که مهمترین ویژگی آن «زیبایی» است و این کلیدواژه در جایجای مجله تکرار میشود. یادداشت اولیه که به نوعی حکم سرمقاله این شماره را هم دارد با چنین عنوانی مخاطبانش را خطاب قرار میدهد: «برای دوستداران زیبایی زندگی». در ادامه مجله، این مفهوم همچنان تکرار شده و تعبیر خاصی از زیبایی را القاء میکند، تعبیری که با مفاهیم دیگری چون هارمونی، کنتراست، سردی و گرمی، تناسب، رمانتیک بودن و… تکمیل میشود. علاوه بر اینها مفاهیم دیگری چون راحتی، لطافت، جذابیت، شکوه، صرفه و… وارد عمل شده و شبکه مفهومی قابل توجهی را تشکیل میدهند. استخراج مفاهیم و صفات مثبت و نیز دستهبندی آنها در قالب جدول زیر، امکان تحلیل بهتر این مسئله را فراهم خواهد کرد: [TABLE] [TR] [TD=width: 74] زیبا [/TD] [TD=width: 71] راحت [/TD] [TD=width: 91] امروزی [/TD] [TD=width: 70] یکتا [/TD] [TD=width: 102] مجهز و کامل [/TD] [TD=width: 90] مقرونبهصرفه [/TD] [TD=width: 105] سلامت [/TD] [/TR] [TR] [TD=width: 74] شکیل [/TD] [TD=width: 71] آسایش [/TD] [TD=width: 91] مدرن [/TD] [TD=width: 70] خیرهکننده [/TD] [TD=width: 102] کامل در عین کوچکی [/TD] [TD=width: 90] کم مصرف [/TD] [TD=width: 105] آسیب نرساندن نور به چشم [/TD] [/TR] [TR] [TD=width: 74] جلوه [/TD] [TD=width: 71] آرامش [/TD] [TD=width: 91] شیک [/TD] [TD=width: 70] منحصربه فرد [/TD] [TD=width: 102] جمعوجور [/TD] [TD=width: 90] عایق [/TD] [TD=width: 105][/TD] [/TR] [TR] [TD=width: 74] جذاب [/TD] [TD=width: 71] تسکیندهنده [/TD] [TD=width: 91] تروتازه [/TD] [TD=width: 70] باشکوه [/TD] [TD=width: 102][/TD] [TD=width: 90] صرفهجو [/TD] [TD=width: 105][/TD] [/TR] [TR] [TD=width: 74] لطیف [/TD] [TD=width: 71] شاد [/TD] [TD=width: 91] روی بورس [/TD] [TD=width: 70] رویایی [/TD] [TD=width: 102][/TD] [TD=width: 90] اقتصادی [/TD] [TD=width: 105][/TD] [/TR] [TR] [TD=width: 74] متعادل [/TD] [TD=width: 71] بانشاط [/TD] [TD=width: 91] تکنولوژی روز اروپا [/TD] [TD=width: 70] خاص [/TD] [TD=width: 102][/TD] [TD=width: 90][/TD] [TD=width: 105][/TD] [/TR] [TR] [TD=width: 74] گرم [/TD] [TD=width: 71] خلوت [/TD] [TD=width: 91] متنوع [/TD] [TD=width: 70][/TD] [TD=width: 102][/TD] [TD=width: 90][/TD] [TD=width: 105][/TD] [/TR] [TR] [TD=width: 74] متناسب [/TD] [TD=width: 71] ملایم [/TD] [TD=width: 91][/TD] [TD=width: 70][/TD] [TD=width: 102][/TD] [TD=width: 90][/TD] [TD=width: 105][/TD] [/TR] [TR] [TD=width: 74] هارمونیک [/TD] [TD=width: 71] امن [/TD] [TD=width: 91][/TD] [TD=width: 70][/TD] [TD=width: 102][/TD] [TD=width: 90][/TD] [TD=width: 105][/TD] [/TR] [TR] [TD=width: 74] رمانتیک [/TD] [TD=width: 71] ساکت [/TD] [TD=width: 91][/TD] [TD=width: 70][/TD] [TD=width: 102][/TD] [TD=width: 90][/TD] [TD=width: 105][/TD] [/TR] [TR] [TD=width: 74] دلپذیر [/TD] [TD=width: 71][/TD] [TD=width: 91][/TD] [TD=width: 70][/TD] [TD=width: 102][/TD] [TD=width: 90][/TD] [TD=width: 105][/TD] [/TR] [TR] [TD=width: 74] سازگار [/TD] [TD=width: 71][/TD] [TD=width: 91][/TD] [TD=width: 70][/TD] [TD=width: 102][/TD] [TD=width: 90][/TD] [TD=width: 105][/TD] [/TR] [TR] [TD=width: 74] زینتبخش [/TD] [TD=width: 71][/TD] [TD=width: 91][/TD] [TD=width: 70][/TD] [TD=width: 102][/TD] [TD=width: 90][/TD] [TD=width: 105][/TD] [/TR] [TR] [TD=width: 74] روحبخش [/TD] [TD=width: 71][/TD] [TD=width: 91][/TD] [TD=width: 70][/TD] [TD=width: 102][/TD] [TD=width: 90][/TD] [TD=width: 105][/TD] [/TR] [TR] [TD=width: 74] متقارن [/TD] [TD=width: 71][/TD] [TD=width: 91][/TD] [TD=width: 70][/TD] [TD=width: 102][/TD] [TD=width: 90][/TD] [TD=width: 105][/TD] [/TR] [TR] [TD=width: 74] دارای کنتراست [/TD] [TD=width: 71][/TD] [TD=width: 91][/TD] [TD=width: 70][/TD] [TD=width: 102][/TD] [TD=width: 90][/TD] [TD=width: 105][/TD] [/TR] [/TABLE] 1 لینک به دیدگاه
zahra22 19501 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 14 اسفند، ۱۳۹۱ تولد یک گفتمان جدید؟ جمع کردن مفاهیم مذکور در کنار یکدیگر، کار راحتی نیست چرا که این یک مسئله تخصصی و هنری است و درعینحال نیازمند جمع اضداد. برخی مفاهیم مطرح شده در بالا، گاه متضاد با دیگر به نظر میرسند. به عنوان مثال، چهطور میتوان هم خانهای داشت که روی بورس باشد (یعنی اغلب مردم میل به استفاده از آنرا داشته باشند) و هم منحصربهفرد و کس دیگری مانند آنرا نداشته باشد؟ چهطور میتوان مسئله قدیمی معماران درباره زیبایی یا عملکرد و راحتی را حل کرد و یا خانهای کوچک و درعینحال کامل و پر از وسیله داشت، یک خانه جمعوجور و همهچیز تمام؟ در کنار اینها مسئله اقتصاد و مصرف انرژی و… هم مطرح است. اینجاست که پای علم هم به مسئله باز میشود، وقتی که به عنوان مثال، بحث نورپردازی، به سلامت چشم میرسد و نویسنده پیشنهاد میکند برای جلوگیری از سایهاندازی و آزار چشمهایتان از نظر کارشناسان استفاده کنید. درواقع بازار دکوراسیون داخلی سعی دارد خود را به عنوان یک گفتمان جدید علمی، هنری و تخصصی، معرفی و تثبیت کند و این پیش از هر چیز در گرو احساس نیاز مخاطبان به آن، باور به کارمدیش و نیز پذیرفتن معیارهای داوری و قضاوت این بازار درباره امر زشت و زیبا، مطلوب و نامطلوب، راحت و ناراحت است. جای خالی فرهنگ به نظر میرسد در این گفتمان جدید، سنت و فرهنگ بومی جایگاه ویژهای ندارند و با بیتوجهی و حتی تمسخر نگریسته میشوند. فضاهای به تصویر کشیده شده در عکسها فاقد هرگونه عنصر یا نشانه آشنای این فرهنگ هستند و این قاعده حتی در مورد عنصر هویتبخشی مانند فرش صادق است. کف اطاقها عموما عریان بوده و یا با کفپوشهای ساده مخصوصی پوشانده شده است. پشتی، قاب عکس عزیزان یا اوراد و تصاویر مذهبی، مجسمهها، صنایع دستی، کرسی و سایل گرمایشی طرح قدیم و عناصری از این دست، چنان غیبتی دارند که از روی تصاویر به هیچوجه نمیتوان پی به موقعیت فرهنگی و جغرافیایی این کشور برد. در سراسر این شماره تنها یک بار از صفت «سنتی» استفاده میشود که آن هم با بار ارزشی مثبت نبوده و تنها به عنوان یک ویژگی مطرح میشود. مجله در بحث از تغییر دکوراسیون و ایجاد تنوع به مخاطب میگوید که با تکهپارچههای سنتی میتوان کوسن تهیه کرد. یک جا هم وقتی با مخاطب در مورد بودجه محدود و ضرورت تعویض کفپوش قدیمی خانه همدردی کرد گزینه استفاده از فرش را تجویز میکند. به عبارت دیگر، شرطی که در ابتدای کلام قرار میدهد نوعی گونه پستتر بودن را در این شیوه استفاده از عناصر القاء میکند. مجله به شدت نوگراست و مدرن بودن را ارزشی ویژه تلقی میکند، مثلا در بحث از نورپردازی آشپزخانه میگوید: «نورپردازی خوب این توانایی را دارد که یک آشپزخانه معمولی را شیک و مدرن جلوه داده و یک آشپزخانه مدرن را خیلی ساده به بیننده القاء کند.» همنشین کردن صفتهای «شیک» و «مدرن» با هم و ایجاد رابطه جانشینی بین آنها و صفتهای «معمولی» و «ساده»، دوگانهای را در ذهن مخاطب شکل میدهد که مسلما کفه ترازو به نفع شیک و مدرن، سنگینتر است. مجله از این هم فراتر رفته و گاه رویکرد خود را در رد ارزشهای سنتی، صریحتر ابراز میکند: «هدف از آویختن پرده جلوی پنجرهها زیبا کردن خانه و ویترین است. شما که نمیخواهید خانهتان شبیه حصاری پوشیده و پنهان باشد. پرده باید به خانه جذابیت بدهد نه اینکه با رنگ تیره و ضخامتی فراوان آنرا در حصار خود درآورد!» حال جای سوال است که آیا واقعا پرده در خانه ایرانی صرفا برای زیبایی استفاده میشده یا خود پوشیدگی در اینجا یک مطالبه و ارزش بوده است؟ در مجله همچنین جای خالی ارزشهایی چون صمیمیت، معنویت، محرمیت، نوستالژی، هویت، ملیت، قومیت و… حس میشود. تاکید اصلی بر تعریف خاصی از زیبایی، مدرن بودن و خلوتی است و این تا آنجا پیش میرود که در بیش از ۷۰ عکس مرتبط با فضاهای مختلف خانگی و کاری، تنها یک مورد حضور انسان در فضا به تصویر کشیده شده که آن هم مربوط به کودکی در تخت خواب خود است. گویی خلوتی به عنوان یک ویژگی مثبت، نه تنها در چیدمان فضا بلکه در حضور انسانها و استفاده از فضاها نیز میبایست اعمال شود. تردیدپذیری اصول این گفتمان از آنچه در بالا گفته شد چنین میتوان نتیجه گرفت که دستاندرکاران دکوراسیون داخلی درصدد ایجاد بازاری برای خود در بین قشر مرفه و متوسط شهری ایران هستند و به این منظور، گفتمان خاصی را رواج میدهند، گفتمانی که با تاکید بر مفاهیم فضاسازی، چیدمان، دکوراسیون، نورپردازی و… مدعی وجود تخصصی پیچیده در این حوزه میشوند که از دست هرکسی ساخته نیست. این گزارهها و مفاهیم گرچه ظاهرا مبتنی بر نیازها و کمبودهای انسانها در زندگی امروز است ولی به راحتی میتوان قراعت دیگری از آنها نیز ارائه داد. مثلا چنین استدلال کرد که با کوچک شدن متراژ خانهها و مسئله اجارهنشینی، راحتی زندگی نه در گرو خرید مبلمان و وسایل کمجای متعدد بلکه در بازگشت به نمونههای ارزانتر، سبکتر و قدیمیتری چون پشتی و زیرانداز است و یا زیبایی، الزاما با رنگهای ملایم و خلوت کردن فضای خانه قرین نبوده بلکه در تنوع رنگ و ریزهکاریها و شلوغی موجود در کاشیکاریها، نقاشیها، مینیاتورها و فرشهای ایرانی است و یا خاطرهانگیز بودن و نوستالژیک کردن فضا اهمیتی بیشتر از به روز کردن و اروپایی کردن آن دارد و… 1 لینک به دیدگاه
zahra22 19501 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 14 اسفند، ۱۳۹۱ نوبت فضای داخلی است راپاپورت از انسانشناسان فضا تاکید دارد که معماری، ساختن صرف یک فضا نیست بلکه نظمدهی اگاهانه به آنست و به همین جهت آنرا تجسد آرمانها و باورهای هر قوم میداند. بنابراین فضاها باید بازتابی از نظام ذهنی افراد باشند تا بتوانند رفتارهای مطلوب را به آنها تذکر بدهند. اما در اینجا چه اتفاقی میافتد؟ زمانی، یک گفتمان جدید با طرح ارزشها و مفاهیمی چون دقت، استحکام، استقامت، مهندسیساز بودن، محاسبات و… توانست خانهسازی را امری خارج از توان و تخصص مردم عادی نشان داده و افسار آنرا در دست بگیرد. نتیجه این گفتمان، کمرنگ شدن و از بین رفتن سنتهای مردمی خانهسازی و جایگزینی آنها با چیزی بود که آموس راپاپورت آنرا «سنت روشنفکرانه طراحی» مینامد. اما نتیجه این سنت چه بود؟ بناهایی که حتی اگر محکمتر هم بودند (البته در همین هم جای بحث است) ولی از بسیاری جهات هماهنگی کمتری با طبیعت و فرهنگ داشته و بنابراین کیفیت سکونتی پایینتری را از خود بروز میدادند. حال به نظر میرسد نوبت به فضای داخلی رسیده و گفتمان مورد اشاره سعی دارد اینبار راهی به فضای درونی خانه پیدا کند، فضایی که بستر زندگی روزمره است و تغییر در آن، تغییرات بسیاری را در رفتارها، نگرشها و فرهنگ به دنبال خواهد داشت. 1 لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده