Miladt 3681 اشتراک گذاری ارسال شده در 11 اسفند، ۱۳۹۱ پدیده نوینی که امروزه در شهر تهران و البته دیگر شهرهای بزرگ ایران در حال اجرا شدنه، نقاشی های شهری و یا عبارتی همان گرافیتی است. اصولا گرافیتی به نظر من هنریه که توسط مردم در فضاهای شهر اجرا میشه. هنری که به کمک اون میشه به فضا رنگ تعلق داد. عموما یکی از اهداف هنرهای شهری افزایش مطلوبیت فضاهای شهریه. نظر شما در این رابطه چیه؟آیا توی تهران نقاشی های شهری تونستن اینکار رو بکنن؟ کلا آیا اصولا این نقاشی های شهری درست اجرا شدن؟نوع نقاشی ها چی؟انتخاب نوع نقاشی ها صحیح بوده؟ من خودم به شخصه نقد مثبت و منفی زیادی دارم به این موضوع. حالا دوستان شروع کنین تا در آخر به جمع بندی برسیم امیدوارم تونسته باشم منظورم رو برسونم 10 لینک به دیدگاه
faaarnaz 5345 اشتراک گذاری ارسال شده در 11 اسفند، ۱۳۹۱ پدیده نوینی که امروزه در شهر تهران و البته دیگر شهرهای بزرگ ایران در حال اجرا شدنه، نقاشی های شهری و یا عبارتی همان گرافیتی است. اصولا گرافیتی به نظر من هنریه که توسط مردم در فضاهای شهر اجرا میشه. هنری که به کمک اون میشه به فضا رنگ تعلق داد. عموما یکی از اهداف هنرهای شهری افزایش مطلوبیت فضاهای شهریه. نظر شما در این رابطه چیه؟آیا توی تهران نقاشی های شهری تونستن اینکار رو بکنن؟ کلا آیا اصولا این نقاشی های شهری درست اجرا شدن؟نوع نقاشی ها چی؟انتخاب نوع نقاشی ها صحیح بوده؟من خودم به شخصه نقد مثبت و منفی زیادی دارم به این موضوع. حالا دوستان شروع کنین تا در آخر به جمع بندی برسیم امیدوارم تونسته باشم منظورم رو برسونم اول از همه اینو بگم که گرافیتی یه مقوله ی جدا از نقاشی دیواری هست و اصولن به صورت مخفیانه توسط هنرمند برای اعتراض و .... اجرا میشه در حالیکه نقاشی دیواری میتونه مفاهیم گوناگونی داشته باشه و لزومن حالت اعتراضی نداره. من تو درسای لیسانسم یه تحقیق در همین زمینه داشتمو نقاشی دیواریای تهرانو با مکزیک مقایسه کردم. چیزی که میتونم بهتون بگم اینه که ما از خیلی توانایی هایی که داشتیم به نحو احسن استفاده نکردیم و اکثر نقاشی دیواریهای انجام شده تو یک فیلد به خصوص قرار میکیرن در حالیکه ما منابع خیلی خوبی داریم که با تصویر سازی اونا میتونیم به نقاشیهای قوی و خوبی برسیم( مثل شاهنامه، مثنوی .و امثالهم) اما تو اون نمونه ی مکزیک که من کار می کردم نقاشی دیواری خیلی قویتر کار کرده بود و قابل مقایسه با چیزی که ما داریم نبود. اصولن کاراشون تو چن دسته قابل تقسیم بود. الان درست یادم نیست ولی فک میکنم 2 یا 3 دوره هنری داشتن که توی اولین دوره خیلی مفاهیم انقلابی براشون اهمیت داشت و دنبال نشون دادن اینجور مسایل بودن ولی بعدتر رو آوردن به اینکه یکسری مفاهیم پایه که مربوز به تمدن آزتکها بود رو تو نقاشیهاشون استفاده کنن. حالا نقاشی هاشم براتون پیدا میکنم میزارم. 6 لینک به دیدگاه
faaarnaz 5345 اشتراک گذاری ارسال شده در 11 اسفند، ۱۳۹۱ اینا چن نمونه از کارای افراد معروفی مثل ریورا و سیکه ایرس هستن 6 لینک به دیدگاه
H O P E 34652 اشتراک گذاری ارسال شده در 12 اسفند، ۱۳۹۱ کاملا با فرناز موافقم ، بحث نقاشی دیواری جدائه از گرافیتی ! گرافیتی حتی در اکثر جوامع وندالیسم محسوب میشه . من در رابطه با گرافیتی انجا صحبت نمی کنم چون مقوله ی خیلی مطرحی نیس توی کشور ما و واقعا هنوز جا نیوفتاده ! در صوری که به عقیده ی من، گرافیتی ها خیلی عمیق تر و بهتر از نقاشی های دیواری می تونن تاثیر بذارن! . . و اما نقاشی دیواری هایی که یه مدتیه نه فقط توی تهران، بلکه تو اکثر شهرهای بزرگ باب شده ، صرفا یه سری رنگن که پاشیده میشن به دیوار ! در اکثرشون می بینیم که طرحی که زده شده نه مفهوم خاصی رو القا می کنه نه از نظر هنری طرح خاصیه! در واقع از ریشه مشکل داره ، چون از اساس به مقوله ی نقاشی دیواری، به عنوان یه هنر مهم شهری نگاه نشده ! بلکه یه به عنوان یه راه حل کوتاه مدت واسه زیباسازی شهر بهش نگاه شده! بعضی اوقات حتی میشه گفت راه حل کوتاه مدت هم نیس، بلکه به نوعی پاک کردن صورت مسئله س ! جدای از بی مفهوم بودن اکثر طرحایی که واسه نقاشی دیواری دیدم ، به خیلی از نکات ساده ی دیگه هم توجه نمیشه ! مثل عمق و عمر دید بیننده ! وقتی یه نقاشی دیواری حاشیه بزرگراه کشیده میشه (که حالا کاری با درست و غلط بودن کلیتش ندارم، به فرض که درسته) ، حداقل کاری که میشه کرد اینه که توجه کنیم طرحی که داریم ارائه میدیم برای یه بزرگراهه !!! یه بزرگراه با یه عالمه ماشین که با سرعت بسیار بالا دارن حرکت می کنن ! پس طرحمون، میزان جزییاتش و حتی رنگ های استفاده شده در اون باید متناسب باشن با سرعت حرکت بیننده ! عمر دید و عمق دید بیننده اینجا بسیار پایینه ، شاید چند ثانیه بیشتر نتونه نگاه کنه به این نقاشی! پس نباید از جزییات در حد مورچه استفاده کرد !!!! و بالعکس البته ! 5 لینک به دیدگاه
Miladt 3681 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 13 اسفند، ۱۳۹۱ اول از همه اینو بگم که گرافیتی یه مقوله ی جدا از نقاشی دیواری هست و اصولن به صورت مخفیانه توسط هنرمند برای اعتراض و .... اجرا میشه در حالیکه نقاشی دیواری میتونه مفاهیم گوناگونی داشته باشه و لزومن حالت اعتراضی نداره. من تو درسای لیسانسم یه تحقیق در همین زمینه داشتمو نقاشی دیواریای تهرانو با مکزیک مقایسه کردم. چیزی که میتونم بهتون بگم اینه که ما از خیلی توانایی هایی که داشتیم به نحو احسن استفاده نکردیم و اکثر نقاشی دیواریهای انجام شده تو یک فیلد به خصوص قرار میکیرن در حالیکه ما منابع خیلی خوبی داریم که با تصویر سازی اونا میتونیم به نقاشیهای قوی و خوبی برسیم( مثل شاهنامه، مثنوی .و امثالهم) اما تو اون نمونه ی مکزیک که من کار می کردم نقاشی دیواری خیلی قویتر کار کرده بود و قابل مقایسه با چیزی که ما داریم نبود. اصولن کاراشون تو چن دسته قابل تقسیم بود. الان درست یادم نیست ولی فک میکنم 2 یا 3 دوره هنری داشتن که توی اولین دوره خیلی مفاهیم انقلابی براشون اهمیت داشت و دنبال نشون دادن اینجور مسایل بودن ولی بعدتر رو آوردن به اینکه یکسری مفاهیم پایه که مربوز به تمدن آزتکها بود رو تو نقاشیهاشون استفاده کنن. حالا نقاشی هاشم براتون پیدا میکنم میزارم.مرسي كه فرق گرافيتي و نقاشي ديواري رو گفتي. اما گرافيتي هم نوعي نقاشي ديواريهخوب به نظرت هدف چيه از اجراي اين ديوارنگاري ها؟رنگ كردن و نقاشي روي ديوارهاي فرسوده خوبه؟چيزي كه تو تهران بيشتر به چشم مياد اينه از نظر من.اصلا شهرداري اينكار رو بكنه يا بسپاره دست مردم؟ 3 لینک به دیدگاه
H O P E 34652 اشتراک گذاری ارسال شده در 13 اسفند، ۱۳۹۱ خوب بود.نكاتي كه ميخواستم رو گفتي تا حدودي.يه سؤال دارم ازت؟نقاشي هاي ديواري رو كجا اجرا كنيم بهتره؟الان تو تهران مكانهاي مناسبي انتخاب شده؟چه طرحي اجرا بشه؟فرناز گفت تصاوير شاهنامه و از اين دست،تو موافقي؟تا حالا با مردم هم حرف زدي؟به نظرت نظر مردم چيه؟ بنظر من نمیشه اینطوری مکان محور راجع بهشون حرف زد ! چیزی نیس که بشه گفت مثلا ، توی همه ی پارک ها لازمه نقاشی دیواری ! نه ، اینجوری نمیشه گفت ! بنظر من، نقاشی دیواری باید جایی اجرا بشه که به سرزندگی، تقویت هویت و ارتقای کیفیت محیطی اونجا کمک کنه حالا هرجایی که میخواد، باشه ، ممکنه یه دیوار کهنه توی یه بافت فرسوده و قدیمی باشه، ممکنه یه دیوار صلب در حاشیه یه پارک باشه یا ... ! شرایط اون مکانه که تعیین می کنه استفاده از نقاشی دیواری خوبه یا بد ! والا من تمام نقاشی دیواری های تهرانو ندیدم که بتونم بگم هرکدوم مکانیابیشون چجوریه و کدوما بده کدوما خوب ! اما در کل همونطور که تو پست قبلی هم گفتم، چون اصلا به این مقوله به عنوان یه هنر شهری و چیزی که باعث ارتقا کیفیت فضا میشه ، نگاه نمی کنن، پس مسلما اهمیتی هم به معیارای لازم واسه مکانیابیش نمیدن ! آره به نظر من هم از طرحای ایرانی استفاده بشه خیلی خوبه ، حالا چه شاهنامه باشه، چه سایر مینیاتورهای ایرانی ... یا حتی نقاشی های معمولی اما هرچی که هست یه مفهومی رو برسونه ، تاریخ ما خیلی غنی تر از اونه که بجای نقاشی های با مفهوم ، 4 تا درخت و حباب و امثال اینا بکشن رو دیوارا ! راستش با کشیده شدن عکس شهیدا هم موافق نیستم ... شهیدا آدمای ارزشمند و مهم و از خود گذشته ای ن ، اما همون اسامس خیابون ها کافیه دیگه، نقاشی های دیواری رو دیگه از عکس شهدا نکشن ... جالب نیس واقعا ... نه با مردم حرف نزدم ، اما اطرافیان رو که می بینم، اصولا خیلی سطحی نگاه میکنن و رد میشن ، ولی با همون نگاه سطحی بازم متوجه طرح ها میشن و بعضی جاها که طرحای تاریخی می بینن استقبال می کنن 2 لینک به دیدگاه
Place.Maker 4554 اشتراک گذاری ارسال شده در 20 اسفند، ۱۳۹۱ این مطلب رو دیدم گفتم اینجا هم بزارم «گرافیتی» از آن واژههایی است که یا به گوشمان نخورده و نمونههای آن را به رغم فراوانی، ندیده یا به یاد نمیآوریم و یا بارها و بارها اسمش را شنیدهایم اما اغلب نگرش درستی نسبت به آن نداریم؛ نگارههای خوش طرح و رنگ و گاه عجیب و غریبی که بر در و دیوار شهر نقش بستهاند اما فارغ از تفسیر ما از زشت و زیباییشان، غالبا نمیدانیم قانونی هستند یا غیرقانونی. به ویژه آنکه نمونههای قانونی آن روز به روز در حال افزایش هستند! ، هر ساله با فرا رسیدن ایام دهه فجر، یکی از المان های دوران انقلاب که در پوسترها، تصاویر، ویژه برنامه و ... مورد استفاده قرار گرفته و یادآوری می شود، شعار "مرگ بر شاه" است که "شاه" نوشته شده در انتهای آن، واژگونه تصویر شده است؛ شاید این دیوار نگاره را بتوان مشهور ترین گرافیتیِ مدرن در کشورمان دانست. گرافیتی یا به ترجمه مفهومی ارائه شده از آن، "دیوار نگاره"، هنری به ظاهر امروزی است که به مدد ویدئو کلیپ های گوناگون به شدت محبوب شده و دست کم در میان جوانان، طرفداران پر و پا قرصی یافته است تا جایی که برخی ترجیح می دهند دیواری از اتاقشان را به آن اختصاص داده و حتی در ازای پرداخت مبلغی، یک گرافیتی منحصر به فرد و خاص برای خودشان دست و پا کنند اما شاید عجیب باشد که بدانیم این مظهر زندگی شلوغ امروزی ریشه ای به قدمت اختراع خط و فراگیر شدن آن در حوزه تمدن (با توجه به اینکه شروع تمدن را با اختراع خط یکی می دانند)، یعنی جایی حدود ایران و عراق امروزی، مربوط بوده و به نوعی، ملی محسوب می شود.از تلاش برای هضم این انگاره یا واقعیت که بگذریم، گرافیتی در مفهوم امروزی یعنی نوعی نگارگری بر دیوارها (و حتی مواردی سقف!) اماکن عمومی؛ به نوعی که دایره گسترده ای از مفاهیم در آن مورد استفاده قرار گرفته و گاه حتی خلق یک قلم خاص (همان فونت) را نیز می تواند در بر بگیرد. به این صورت که یک واژه یا ترکیبی از واژگان مختلف که شاید معنایی بسیار ساده را به ذهن متبادر می کنند را به گونه ای به تصویر می کشند که سادگی تبدیل به نوعی پیچیدگی هنری و رازآودگی منجر می شود. شعاری که در ابتدا به آن اشاره کردیم، بارز ترین مثال از این دست گرافیتی هاست که شاید خواسته انقلابیون، همان سرنگونی شاه، بارزترین مفهومی است که از آن برداشت می شود. نمونهای از گرافیتی در خرابههای تهران؛ تصویری که بیش از پیش مجابمان خواهد کرد که همه هنرمندان خیابانی خرابکار نیستند! البته گرافیتی بیشتر در حوزه ترسیم اشکال و انتقال مفاهیم شناخته می شود تا نوشتن واژگان به رسم الخط های مختلف و حتی خلق قلم های جدید؛ اینجاست که ریشه بسیار آشنای باستانی آن متجلی شده و اگر سنگ نبشته های غارهای باستانی به یادمان نیاید، دست کم تصاویر چهره های مختلف که با استفاده از شابلن روی دیوارهای مختلف نقش بسته اند، تصویری آشنا به دست می دهد که باز انواع و اقسام آن را در حاشیه انقلاب 57 و بازخوانی آن در سالهای متعدد به یاد خواهیم آورد. پر واضح است که چنین هنری به مرور زمان دچار تغییر و تحول های بسیاری شده و تحت تاثیر زمان و به تناسب ظرف مکانی خاصی که خالقان گرافیتی در آن قرار گرفته اند، به مرور زمان متنوع شده است تا جایی که به گواه گرافیتی های متعدد دور و اطرافمان، دست کم انواع روش های اجرا و حتی سبک های مختلف در انتقال مضامین به چشم بسیاری مان آشنا خواهد بود. کافی است به تصویر و نام امضا کننده آن دقت کنید تا "تنها"ی نگارش شده در آن را بیابید؛ پیچیدگی زیادی که در نوشتن یک واژه استفاده شده تا شاید از راز آلودگی تنهایی نگارنده آگاهمان کند. شاید هم نه! اما این تمامی ماجرا نیست چراکه ابزار پدید آوری آن بر خلاف گذشته بسیار محدود تر شده و امروزه گرافیتی ها تنها با استفاده از رنگ های صنعتی سرو شکل می گیرند؛ مواد اولیه ای که فارغ از نرخ، به وفور در انواع مختلف در همه جا قابل تهیه بوده و استفاده از آنها به شدت تحت تاثیر قانون های مختلف مهرا شده به نظر می رسد. اینجاست که نگارگر (همان کسی که گرافیتی می کشد!) یا می بایست به دنبال دیواری بگردد که برای نقاشی روی آن ممنوعیتی وجود نداشته باشد و یا مجبور خواهد بود که این راه را فراموش کرده و نبوغش را در کار دیگری مورد استفاده قرار دهد؛ چالشی که البته روی سوم آن، قانون شکنی و تصویرگری روی دیوارهایی است که قانون اجازه ترسیم هیچ خط و خطوطی روی آن را صادر نمی کند، مگر به رضایت صاحب دیوار. این ابر گرافیتی در اسپانیا، فارغ از خلاقیتی که در بر گرفته، میتواند بهترین پوششی باشد که برای محو کردن یک ساختمان متروکه به آن نیاز داریم. بدین ترتیب گزینه سوم به عنوان راهکاری طلایی در مقابل علاقمندان گرافیتی قرار گرفته و تعقیب و گریزی آغاز می شود که ممکن است در نتیجه آن، گرافیتی تبدیل به رسانه ممنوعه شده و نگارگر فرصت اندکی که برای ترسیم آن در اختیار دارد را خرج پدیدآوری مفاهیم گاه تند و اعتراضی کند. اینجاست که ممنوعیت قانونی تشدید شده و به مرور فضا تا آنجا پیش خواهد رفت که روی مخرب ماجرا نیز جلوه گر می شود؛ از پاشیدن رنگ روی دیوار نگاره های دولتی گرفته تا شعار نویسی های شلخته ای که ممکن است برای هشدار دادن به همسایه ای باشد که زباله اش را در جای نامناسب رها می کند! اکنون کافی است به این نکته دقت کنیم که تمامی دیوارهای موجود در شهرهای بزرگ امروزی یا مالک خصوصی داشته و در حقیقت حصار منزل کسی هستند و یا در مالکیت نهادهای مختلف بوده و علاوه بر آنکه متولی قانونی دارند، در نهایت بخشی از دارایی های عمومی محسوب می شوند و در هر دو حالت نمی توان و نباید به راحتی به هرکسی اجازه داد که از آن به عنوان کاغذ ارائه اثر شخصی افراد بهره جست. گاه یک گرافیتی میتواند ابعادی بسیار بزرگتر از آنچه تصویر میکنیم یافته و حتی برای ترسیم آن به جای دیوار، سراغ سقف رفت! این در حالی است که همه این موارد در تمامی جوامع بشری، اگر نگوییم شدیدتر، دست کم در این مقدار مورد تاکید است اما کیست که نداند متاسفانه میل ما ایرانیان به تفسیر قانون از منظر شخصی و یا شکستن آن، اندکی بیشتر از سایرین بروز کرده و زمینه ساز کم رنگ شدن قوانین ریز و درشت می شود؟! کافی است به اشکالات متعدد خودمان در عرصه اجتماع دقیق شویم تا با موارد بسیاری از این دست قانون شکنی ها مواجه شویم. اینجاست که پاس داشت قانونی از حریم عمومی به شدت در دستور کار نهادهای مختلف قرار می گیرد تا تمامی دیوارهای شهر تبدیل به دفتر مشق افراد جویای شهرت نشود، اما این روی خوب زمانی به زشتی گراییده می شود که برخی نهادهای مختلف، من جمله بزرگترین نهاد شهری که همان شهرداری است، از گرافیتی به عنوان ابزاری برای بیان برخی سخنان و یا زیبا سازی شهر بهره می گیرد؛ رویکردی که به عنوان مثال، شهرداری پایتخت طی سالهای اخیر و با استفاده از خلاقیت هنرمندانی چیره دست، به خوبی از آن بهره برده است اما به ازای پرداخت مبلغی و طبیعتا با رعایت موازین گوناگون. خرابه های تهران این رویکرد به ماجرا زمانی زیباتر خواهد بود که به مانند برخی کشورها، عرصه به روی هنرمندان مستقل بسته نشده و فضای کار قانونی به علاقمندان نگارگری کاملا بسته نشود. به عبارتی بهتر، همانگونه که مسئولان با استفاده از قدرت قانونی خود و به منظور زیباسازی مناظر شهری، نگارگری بر دیوارهای شهر را در دستور کار قرار داده و به ازای خلق تصاویر زیبا، ردیف بودجه ای اختصاص داده اند، بد نیست که درصدی ولو اندک از این کار را به ذوق و سلیقه هنر دوستان همشهری قرار داده و بستری فراهم آورند که این نوع نگرش"گرافیتی ممنوع است مگر به سفارش مسئولان" از جامعه رخت بر بندد. به بیان دیگر، بد نیست یکبار هم که شده، در شرایطی که مسئولان برای ترسیم برخی نگاره ها مبلغی پرداخت می کنند، به جای پرداختن به بازی نامطلوبی که یکسوی آن نگارگری غیرقانونی بر دیوارهای مختلف شهر توسط دوست داران گرافیتی قرار گرفته و در سوی دیگر، کارگران زحمت کشی هستند که این آثار را با صرف هزینه(!) می پوشانند، دست کم به اندازه یک دیوار در هر محله به این امر اختصاص دهند تا بتوان از گرافیتی دوستان انتظار داشت که آثارشان را در هر جایی که صلاح دانستند، خلق نکنند! شاید خالق این اثر خودش هم خبر نداشته باشد که چه مفهوم جالبی از کارش میتوان دریافت اما ساکنان بنادر جنوبی کشورمان خوب میدانند که سمور برای مقابله با موشهای مخرب به کشتیها راه یافته و در نهایت، با پیاده شدن از کشتی در اسکله های مقصد، به بخشی جدایی ناپذیر از شهرهای بندری تبدیل شده است. منبع : برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام 5 لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده