رفتن به مطلب

کاربرد روانشناسی در عرصهء قانون - روانشناسي جنايي


ارسال های توصیه شده

کاربرد روانشناسی در عرصهء قانون - روانشناسي جنايي محمدتقي دلخموش

دانشگاه آزاد اسلامي

 

- روانشناسي جنايي

- دكتر پريرخ دادستان

- سازمان مطالعه و تدوين كتب علوم انساني دانشگاهها(سمت)

«در حال حاضر، كاربرد روانشناسي در قلمرو قانون، توجه تمامي متخصصان زمينه‌هاي تجربي و كاربردي روانشناسي را نسبت به خود معطوف كرده است و اين كاربردها آنقدر متنوعند كه محال است بتوان آنها را تحت يك عنوان ارائه كرد يا آنكه در يك اثر به تمامي آنها پوشش داد..... هدف اصلي اين اثر از سويي ارزشيابي پيامدهاي پژوهشهاي اخير روانشناسي جنايي در مقايسه با روي‌آوردهاي سنتي و از سوي ديگر، بررسي اصول و روشهاي مداخله‏هاي روانشناختي در مورد شهود، متهمان، مجرمان و متخلفان است....».

اين مقدمه برگرفته از كتاب روانشناسي جنايي، اثر دكتر پريرخ دادستان، از روانشناسان برجسته ايراني است كه توسط سازمان مطالعه و تدوين كتب علوم انساني دانشگاهها(سمت)، در 455صفحه در سال 1382 انتشار يافته است.

كارنامه درخشان مؤلف در پژوهش، ترجمه و تأليف و جايگاه ويژة آثار وي در رديف منابع اصلي دروس دانشگاهي در زمينة روانشناسي، اين انتظار را كه اثري ممتاز در پيش روي علاقه‌مندان قلمروهاي روانشناسي به‏كار‏بسته قرار گرفته است، موجه مي‌سازد. از زمان انتشار كتاب روانشناسي جنايي روانشاد دكتر علي‌اكبر سياسي در سال 1343 تا انتشار اثر حاضر، يازده اثر(پنج ترجمه و شش تأليف) ديگر، با عناوين مختلف (روانشناسي جنايي، روانشناسي قضايي، روانشناسي كيفري، روانشناسي جرائم،....) به چاپ رسيده‌اند كه به دليل اشكالهاي ساختاري و محتوايي يا حجم كتاب(براي درس دو واحدي) مناسب تدريس در دانشگاه نيستند.

مروري بر اثر

كتاب شامل پيشگفتار مؤلف، شش فصل، فهرست منابع، نمايه اسامي افراد و دو واژه‌نامه(فارسي به انگليسي و انگليسي به فارسي) است.

در پيشگفتار، پس از بيان اجمالي از فرايند شكل‌گيري روانشناسي جنايي، هدف اصلي اثر تشريح شده و نماي كلي آن از خلال فصلها مرور شده است. به دانشجوياني كه اطلاعات زير بنايي لازم را در قلمروهاي روانشناسي باليني و روانشناسي مرضي، در دست ندارند، توصيه شده كه براي درك عميقتر اثر به مطالعه كتابهاي قلمروهاي مذكور بپردازند.

در فصل اول، نخست به ارائه تعاريف جرم از سه ديدگاه قراردادي، تعارضي و تعاملي‌نگر پرداخته شده است: اين سه نظريه جرم‌شناسي، به‏رغم همپوشي برخي از جنبه‌هاي نظري آنها، در حد خطوط كلي، مستقل از يكديگرند. بحث بعدي به تعريف و تاريخچه شكل‌گيري روانشناسي قضايي و روانشناسي جنايي اختصاص يافته است: شكل‌گيري تدريجي در پرتو روش تجربي و روش باليني. در قسمت چهارم اين فصل، كاربرد روانشناسي در قلمروهاي مختلف قضايي مورد بررسي قرار گرفته است: در دعوي‌هاي حقوقي و تجاري، در مرحله تحقيق و بازپرسيهاي اوليه، در ارزيابي اظهارهاي متهمان و گواهان، و نقش قاضي پس از صدور حكم، ويژگيهاي روش‌شناختي روانشناسي قضايي(جمع‌آوري اطلاعات، اجراي آزمونهاي روانشناختي) موضوع بحث پنجم است و با بحث‌ در باب داده‌هاي آماري در مورد جرايم(آمارهاي رسمي، آمار جرايم مبتني بر خود گزارش‌دهي و نظرسنجي از قربانيان جرايم)، فصل اول پايان مي‌گيرد.

در فصل دوم، ديدگا‌ههاي مختلف در زمينه علت‌شناسي جرائم طرح شده‏اند. در نظريه‌هاي رواني- زيست‌شناختي، عوامل ژنتيك و جرم، نظريه‌هاي زيست‌شناسي و عصب‌شناختي، رابطه ريخت‌هاي بدني با شخصيت و جرم مورد بررسي قرار گرفته‌اند. در ديدگاههاي روان‌پويشي به موضع‌گيري روان‌تحليل‌گري و نظريه دلبستگي پرداخته شده است. در نظريه‌هاي يادگيري، نظريه دوفرايندي، يادگيري كنشي- ابزاري، نظريه يادگيري اجتماعي و نظريه همخواني افتراقي مورد بحث قرار گرفته‌اند. چهارمين ديدگاه، ديدگاههاي شناختي است كه در چهارچوب آن، شكست در خودمهارگري، مفهوم مسند مهارگري، ادراك اجتماعي و نظريه‌هاي مهارگري، پي‌گرفته شده‌اند. تحول اخلاقي در مجرمان به شكل مستقل پس از ديدگاههاي شناختي آورده شده است. و بالاخره، تحت عنوان جرم در چهارچوب شخصيت، ابعاد شخصيت در نظريه آيسنك، رابطه اين ابعاد با جرم و نتايج پژوهشي به دست آمده در اين زمينه ارائه شده‌اند.

فصل سوم به موضوع اختلالهاي رواني و جرم اختصاص يافته است. در آغاز فصل پس از ذكر نكته‏هاي كلي، فراواني بيماريهاي رواني در مجرمان و فراواني جرم در بيماران رواني گزارش شده‌اند. ارتباط انواع اختلالهاي رواني مانند روان‌گسيختگي، اختلالهاي خلقي، روان دردمندي (اختلال شخصيت ضداجتماعي) با جرم در ذيل اين بحث بررسي شده است. به دليل ارتباط ويژه روان‏دردمندي با جرم، جايگاه اين اختلال در مقوله اختلالهاي شخصيت و توصيف و ضوابط تشخيصي آن بر مبناي چهارمين مجموعه بازنگري شده تشخيصي و آماري انجمن روانپزشكي آمريكا (dsm iv-tr) برجسته شده است. در بخش پاياني فصل، رابطه معلوليت عقلي و جرم، از خلال ديدگاهها و پژوهشها مورد نظر قرار گرفته است.

در فصل چهارم، به روي‏آوردهاي روانشناختي نسبت به جرائم وخيم پرداخته شده است. هسته اصلي بحث، جرايم خشونت‌آميز و جرايم جنسي است. در آغاز كوشش شده است كه معناي مفهوم پرخاشگري كه مبناي جرائم وخيم قرار مي‌گيرد، با ارائه تعاريف و نظريه‌هاي روانشناختي و رفتارشناسي طبيعي (روان‌پويشي، رفتارشناسي طبيعي، رفتارنگري، نورفتاري‌نگري، ناكامي- پرخاشگري) و زيست‌شناختي تصريح شود. سپس در بحث خشونت، رابطه خشونت با شخصيت، بستر اجتماعي خشونت‌زا، و برانگيختگي خشونت تحت تأثير محيط جسماني و مصرف الكل بررسي شده‌اند. اعتياد و جرم، مواد توهم‌زا، مواد محرك، مواد مخدر و الكل عناوين بعدي فصل را تشكيل مي‌دهند. در نتيجه‌گيري از بخش نخست اين فصل، به روابط بين مصرف مواد و الكل با رفتار غيرقانوني از خلال گزارشهاي پژوهشي پرداخته شده است. بخش دوم فصل چهارم به انحرافها و جرائم جنسي اختصاص يافته است. پس از ارائه طبقه‌بندي اختلالهاي جنسي بر اساس dsm iv-tr، موقعيتهاي بروز تجاوز و ويژگيهاي روانشناختي تجاوزگران برشمرده شده‌اند. در ادامه جرائم جنسي در رابطه با كودكان به بحث كشيده شده است. در پايان فصل، ديدگا‌ههاي نظري درباره جرايم جنسي در مد نظر قرار گرفته‌اند.

روانشناسي شهادت و شهود و نقش روانشناس در دادگاه، عنوان فصل پنجم است. در آغاز، به بيان اجمالي سير تاريخي شهادت و شهود پرداخته شده است. سپس اهميت شهادت و نقش روانشناسي در تعيين ارزش و اعتبار شهادت، حافظه شاهد عيني و اداي شهادت مورد بررسي قرار گرفته‌ است. حافظه شهود عيني در سطح دريافتهاي حسي و ادراك داده‌ها، عوامل مؤثر بر يادآوري رويدادها، ارزشيابيهاي روانشناختي شرايط اداي شهادت، و فرايند بازپرسيها، با مرور بر پژوهشها، تحليل شده‌اند. سپس به بحث دوگانه صحت(دوري از اشتباه) و صداقت(احتراز از دروغ) شاهد از ديدگاه روانشناختي اشاره شده است. ارزشيابي اظهارات شهود و ارزشيابي اعتبار شاهد از مسائل مورد توجه در بحث صحت و صداقت هستند. در پايان اين فصل، به نقش تجربي، باليني، آماري و مشورتي روانشناس به عنوان كارشناس در دادگاه پرداخته شده است.

در فصل پاياني(ششم) ، روشهاي پيشگيري و درمانگري مجرمان در قلمرو روانشناسي جنايي طرح شده است. در بحث پيشگيري از جرائم، پيشگيري اوليه و ثانويه با عطف به سه مقوله مداخله‏هاي زودرس، كاهش مداخله‏هاي قانوني و كاهش فرصتهاي ارتكاب جرم، مورد بررسي قرار گرفته‌اند. در بحث درمانگري(پيشگيري ثالث) مجرمان با توجه به جهت‌گيريهاي نظري، روشهاي متفاوت مداخله‏هاي روانشناختي(روان‌پويشي، انساني‌نگري، رفتاري‌نگري و شناختي-رفتاري)، ميزان و نوع اثربخشي هريك از روشها با تكيه بر نتايج پژوهشهاي مختلف بيان شده‌اند. در پايان اين فصل، روشهاي درمانگري مجرمان جرايم وخيم(پرخاشگر، روان‌دردمندي و اختلال شخصيت ضداجتماعي، و مجرمان پرخاشگر) مورد بررسي قرار گرفته و شيوه‌هاي پيشگيري از عود اختلال برجسته شده‏‌اند.

برجستگي اثر

كتاب روانشناسي جنايي در ميان ديگر آثار ارزشمند مؤلف، واجد برجستگيهاي ويژه‌اي است. محتواي كتاب غني و به روز است: با بيش از 600 منبع، كه بالغ بر 85 منبع از 1990 تا 2001، كه تاريخ 16 منبع 2000 و 2001 است. نثر روان و شيواي كتاب و معادل‏سازيهاي دقيق و متناسب فارسي براي اصطلاحات تخصصي، اثر را خواندني و جذاب نموده است. سازماندهي فصول كتاب منطقي و به گستره موضوعها پوششي منطقي بخشيده است. در بررسي مسائل به جهت‌گيريهاي نظري جديد، و در ذكر يافته‌هاي پژوهشي به يافته‌هاي فراتحليلي، توجه لازم مبذول شده است. فصل پيشگيري و درمانگري پاسخگوي مناسبي براي مقاصد باليني است و به مخاطبان كتاب افزوده است.

فهرست تفصيلي، نمايه اسامي، دو واژه‌نامه(انگليسي به فارسي و فارسي به انگليسي) و زيرنويسها، اهداف آموزشي كتاب را تأمين نموده است.

كاستيهاي اثر

به‏رغم تقسيم‌بندي منطقي فصلهاي كتاب، طبقه‌بندي مباحث در فصلهاي دوم و چهارم نيازمند حك و اصلاح جزيي است. در فصل دوم، مبحث 6(تحول اخلاقي در مجرمان)، مي‌تواند در ذيل مبحث 5-4(نظريه‌هاي مهارگري) قرار گيرد و براي مبحث 11 (فراواني جرائم جنسي و تجاوز) فصل چهارم، مي‌توان «فراواني» را از عنوان اصلي حذف كرد و تحت عنوان 11-1(فراواني) طرح كرد.

هرچند در فصل اول به موضوع آزمونهاي روانشناختي(عنوان 5-2) پرداخته شده است، اما افزودن فصلي تحت عنوان «پيش‌آگهي و ارزشيابي رفتار مجرمانه» پيش از فصل ششم، غناي بيشتري به اثر خواهد بخشيد. همچنين افزودن يك فصل انتهايي تحت عنوان «چشم‌اندازهاي آينده»، اشتياق جستجوگري را در خوانندگان آينده‌نگر دامن خواهد زد.

همچنانكه مؤلف اثر نيز يادآور شده، دستيابي به آمار و ارقام دقيق و پژوهشهاي فاقد مشكلات روش‌شناختي در داخل كشور به دشواري ممكن است. اين كه آثار علمي ايراني از تحليل مسائل كشور خويش بازمانند، كاستي

تأمل برانگيزي است.

از نظر شكلي، افزودن شمارة صفحه‌ها در قسمت عناوين تفصيلي و تنظيم نمايه موضوعي، خوانندگان را ياري خواهد رساند. متأسفانه مانند ديگر آثار منتشر شده از سوي انتشارات سمت، در اثر حاضر نيز به جنبه‌هاي زيبايي‌شناختي صفحه‌آرايي كم‌توجهي شده است.

سخن آخر

براي جامعه دانشگاهي، خاصه روانشناسان ايراني، انتشار كتاب روانشناسي جنايي اقدامي خجسته تلقي مي‌شود. انتظار مي‌رود اين كتاب در ميان ديگر آثار برجسته مؤلف، ارزش و اعتبار ويژه‌اي بيابد. كتاب روانشناسي جنايي كه براساس مقاصد آموزشي انتشار يافته است، مي‌تواند با اهداف آموزشي و كاربردهاي متفاوت مورد استفاده قرار گيرد. از اثر مورد نظر دانشجويان رشته روانشناسي در مقطع كارشناسي به عنوان يك منبع اصلي در درس روانشناسي جنايي، دانشجويان حقوق در مقطع كارشناسي ارشد براي درس روانپزشكي جنايي، مي‌توانند بهره‌مند گردند. علاوه بر اين، حقوقدانان، قضات و مسؤولين دستگاه قضايي با مطالعه كتاب مي‌توانند با چشم‌اندازهاي نوين روانشناختي در قلمرو قانون آشنا شوند. اميد است انتشار كتابهايي از اين دست، تعميق انديشه‌ها در باب مسائل قضايي را

در پي داشته باشد.

 

لینک به دیدگاه
×
×
  • اضافه کردن...