رفتن به مطلب

معماری رمانسک


ارسال های توصیه شده

رنسانس در ایتالیا شروع شد و در سال 1400 و 1500 در سرتاسر اروپا توسعه پیدا کرد. و تولد دوباره ای از یادگیری با خود آورد. هنرمندان و دانشمندان علاقه جدیدی به هنر و علوم یونان و روم باستان پیدا کردند. معماران برروی خرابه های روم مطالعه کردند و سعی کردند طرح هایشان را بر اساس این ساختمانهای کلاسیک بعنوان نمونه استفاده کنند.

یکی از ویژگیهای برجسته رنسانس تاکید دوباره جدیدی بر فردیت داشت برای اولین بار از عصر کلاسیک هنرمندان و معماران در کارشان شهوت فردی بدست آوردند..

معمار ایتالیایی بروسکلی این سبک را بسمت جدید و روشنی هدایت کرد. در طراحی پهنه کلیسای جامعه فلورانس او سبکهای کلاسیک دقیق را با روشهای گوتیک تر عیب کرد..

البرتی ورودی کلیسای (سن آتریو) در مانتیا را به شکل طاق نصرت رم طراحی کرد..

مانند ابعاد عظیم کلیسای سن پیتر را در رم طراحی کرد..

بسیار معماران معماری رنسانس همان اندازه به خانه ، اماکن عمومی توجه داشتند که کلیساها توجه داشتند در طراحی شهری کلاسیک ییلاقی شهروت صحبت کردند و سال ها معماران را تحت تاثیر قرارداد.

پیشینه تاریخی

تقسیم امپراتوری روم به دو بخش شرقی و غربی وضعیت این امپراتوری و ایجاد امپراتوری بیزانس و در نهایت سقوط امپراتوری روم غربی با تحولات مهمی در اروپای غربی همراه گردید. از گذشته های دور همیشه اقوام ساکن شمال اروپا و حتی قسمتهای آسیای غربی برای دست یافتن به کرانه های مدیترانه در کوچ و مهاجرت بوده اند و این مهاجرت موجب برخورد و تضاد بین اقوام گوناگون شده است..

مهاجرت گوتها از شمال به سمت جنوب موجب تحولات مهمی در تاریخ اروپا گردید، اقوم مختلف شمالی که به بربرها معروف بودند، پس از چند دهه با استقرار در اروپای مرکزی (از قرن هشتم میلادی به بعد) دولتهای جدیدی بوجود آوردند که در طی استقرارشان هنر مشخصی پدید آوردند که متاثر از یونان و روم بود. گوتها در هنگام مهاجرت و جابجایی، باعث مهاجرت اقوام دیری از سرزمینهای اصلی شان شدند. آنها در حوالی سال 300 میلادی به دو گروه گوتهای شرقی در قسمتهای شرقی اروپا استقرار یافتند و گوتهای غربی که به سوی اروپای غربی ، تا مرزهای شمالی امپراتوری روم پیش رفتند که در مواجهه با قدرت امپراتوری روم از نفوذ به آن سرزمین باز ایستادند.

قدرت نظامی امپراتوری که مرزهای شمالی آن را به رود دانوب محدود می کرد، مانع نفوذ و ادامه مهاجرت اقوام شمالی گردید و در طی دوران حکومت امپراتوری روم، همواره بین این دو حکومت و بربرها (اقوام شمالی) جنگهای سخت و خونینی در جریان بوده است..

در قرن چهارم میلادی قدرت جدیدی از سمت آسیا، اروپا را مورد تاخت و تاز قرار دد این مهاجمان هونها بودند که گوتها را تحت فشار قرار داده و به مرزهای امپراتوری روم عقب راندند و امپراتوری روم که خوند را در مواجه این خطر دید به ویزووتها اجازه داد ه در کرانه های غربی رود دانوب مستقر شوند.

اما این وضعیت دوام چندانی نیافت و ویزوگوتها سر به شورش برداشتند و در ججنگی که بین آنها و نیروی روم در گرفت، امپراتور روم کشته شد و سپاهیانش نیز شکست سختی را پذیرا شدند . پس از این شکست روم مقاومت چندانی در مقابل گوتها نشان نداد و سرانجام تسلیم شد.

هونها همچنان در ادامه نفوذشان به اروپای غربی و جنوب اروپا ویزوگوتها را مجبور نمودند، از جنوب ایتالیا گذشته و در فرانسه (جنوب فرانسه) مستقر شوند که در نهایت آنها با فرانکها مواجه شدند و سرانجا م به سوی جنوب اسپانیا مهاجرت کردند..

با مرگ اتیلا سردار هونها در سال 453 میلادی اروپا از کابوس وحشت نجات یافت. ولی درگیری بین اقوام مختلف اروپا تا سال 750 میلادی طول کشید تا اینکه در این دوره امپراتوری فرانکها با نام ((کارولنژ)) قدرت را در اختیار گرفت و آرامش نسبی به اروپا بازگشتقبایل بربر مسیحی و کلیسا به تدریج جانشین امپراتوری روم گردیدند و پایه های بی چون و چرای کلیسا و پاپها در قرون وسطی ریخته شد. این امر در زمانی به اوج خود رسید که در قرن پنجم میلادی پادشاه فرانکها به مذهب کاتولیک گروید، و کلیسای روم در رقابت با کلیسای ارتدوکس روم شرقی وارد عرصه جهان گردید. بربرها که خود هنر چندانی نداشتند، در مواجهه با میراث یونان و روم هنرشان شکل گرفت سرانجام با امپراتوری کارولنژها دوران احیاآ هنر فرارسید. اواخر سده هشتم و یا سده نهم میلادی، شاهد یک پدیده بزرگ تاریخی بود که امروزه دوره احیای رم مسیحی در عصر شارلمانی، در تلاش بود که همانند کنستانتین رفتار کند و زمانیکه پاپ تاج شاهی را بر سر او نهاد، او را امپراتور این امپراتوری احیاء شده روم نامید، حکومت جدید امپراتوری مقدس روم نامیده شد. که تا یکهزار سال بعد گاه بزرگ گاه کوچکتر شد. ولی با انهدامش توسط ناپلئون در سال 1806 میلادی در اروپای مرکزی به حیات خود ادامه داد. شارلمانی بناهایی را به اقتباس از معماری رومی بنیاد گذارد که در میان آنها می توان به نمازخانه کاخ شارلمانی در ((آخن)) اشاره نموده و همچنین وضعیت ((دیر سن گال)) سوئیس (819 میلادی) یکی از مجموعه بناهای ساخته شده در دوره شارلمانی است.

پس از شکست جانشینان شارمانی، حکومت این ناحیه بدست اوتونی ها افتاد که مهماری اوتونی مسیر اسلاف کارولنژی خویش را دنبال کرد، یکی از بناهای شاخص این دوره کلیسای ((دیر سین میکائل در هیلدسهایم)) است که در فاصله 1001 تا 1031 میلادی ساخته شده است تقسیم بندی برجها و بدنه جسیم آن کاملا مشخص است. در این کلیسا مراکز ثقل ساختمانی در شرق و غرب به خوبی مشهد است و صحن اصلی در حکم تالاری است که این دو برج (مراکز) را به هم متصل می کند..

در این کلیسا و بناهای فوق الذکر مقدمات معماری رومانسک را می توان ملاحظه کرد ولی آنچه در این گفتار قابل توجه است، تفکرات و اندیشه هایی است که بر جامعه رومانسک حاکم بوده و در آثار معماری بویژه در کلیساها مشهود است.

معماری رومانسک (رومی وار):

اوضاع و احوال اجتماعی پیش از قرون وسطی در دوره های یونان و روم موجب شده بوده که آثار هنری، بطور کلی هنر معماری به رشد و تداوم و ماندگاری قابل ملاحظه ای برسد. این وضعیت تا چند قرن بعد هم در اروپا ودوام آورد، اما در نتیجه جنگها و کشمکشها فترتی پدید آمد، تا اینکه در این برهه از زمان هنر و سبک رومانسک پا به عرصه گذشت. چون در دوره امپراتوری کارولنژی و اتوئی مدتی ثبات سیاسی حاکم گردید که به طور مختصر به آن اشاره کردیم..

با آغاز نخستین دوره جنگهای صلیبی در اوایل سده دهم میلادی در اروپا، جمعیت های عظیمی از نقاط و شهرهای اروپای غربی به شهرهای مختلف مهاجرت کرده و پناهنده شدند، از جمله این شهرها، شهر اورشلیم بودت. این مکان در آن موقع سرزمین مقدس خوانده می شد.

پیش از جنگهای صلیبی دو طبقه اجتماعی در سراسر اروپا از قدرت و نفوذ بسیاری برخوردارد بودند که دسته اول فئودالها، ملاکین و بارون های ثروتمند بودند و هر کدام به فراخور میران پول و زمینهایی که در تملک خویش داشتند از نفوذ و قدرت خاصی برخورددار بودند و گروه دوم روحانیون مسیحی و مبلغین مذهبی و متولیان دیرهای بزرگ و کلیساها بودند که در میان مردم و همچنین در نزد حکومت های زمان خود مورد احترام و صاحب نفوذ بودند.

پس از نخستین جنگ صلیبی در عرصه های مردم مختلف ممالک اروپایی تحولاتی ایجاد شد که منجر به تثبیت مقام کلیسا به عنوان رهبر مردم، و دیگر ایجاد وضعیتی مناسب برای برقراری روابط تجاری با شرق گردید و سوم، آزادی و استقلال شهرها، و این امتیاز در صورتی حصول می گردید که شهروندان در کمک به جنگ مبالغی را پرداخت می کردند تا بتوانند برای شهر استقلال و آزادی نسبی به ارمغان آورند، و چهارم رههای ارتباطی تجاری با کشورهای مشرق زمین. همانند شریانهای اصلی انتقال اندیشه ها و علوم جدید به اروپا پدید آمد ه آنرا رومانسک یا رومی وار نامیده اند در حالی که وامدار اصولی از هنر رومی بود، اما خود به تنهایی هنری محض و اصیل قلمداد می شد.

اگر زمانی را برای پدید آمدن معماری رومانسک در نظر بگیریم باید به یک دوره دویست ساله اشاره کنیم یعنی سده های یازده و دوازده میلادی. در معماری رومانسک نکته قابل توجه و تامل احترام و جایگاه ویژه معنوی و مذهبی کلیساها است و همچنین عملکردهای مختلف این بنا برای سخنرانی و مواعظ، محل تجمع ها و تصمیم گیری ها است. همین امر موجب شد که افزایش شگفقت انگیزی در فعالیتهای ساختمانی پدید آید. یکی از رهبانان قرن یازدهم به نام ((رائول گلابر)) در این باربه گفته است که دنیا، خود را به جبه ای سفید از کلیسا می آراسته است. این کلیساها نه تنها با تعداد فراوانتری به وجود آمدند، بلکه عمدتا از کلیساهای آغاز قرون وسطی بزرگتر و پر تجمل تر ساخته شدند، و به ویژه بیشتر آنها نمای رومی داشتند. زیرا شبستان آنها بر خلاف سقف چوبی، تاق قوسی داشت و بدنه خارجیشان بر خلاف کلیساهای صدر مسیحیت و بیزانسی و کارولنژی و اوتونی با تزئینات معماری و پیکر تراشی تزئین می گردید. از لحاظ جغرافیایی بناهای عمده به شیوه رومی در سراسر دنیای مسیحیت بوجود آمد. از شمال اسپانیا تا ناحیه رودخانه راین، و از مرز انگلیس و اسکاتلند تا قسمت مرکزی ایتالیا. در این میان بهترین و متنوع ترین نمونه های معماری محلی و متهورانه ترین ابتکارات فنی در فرانسه به منصه ظهور رسید6. اگر عمده ترین ویژگیهای معماری رومانسک را بیان کنیم، بکارگیری قوسهای نیم دایره رومی در سقف ها ، همچنین استفاده از جرزهای سنگین بوده است.

نکته قابل توجه در معماری رومانسک این است که تغییرات پر دامنه ای پیدا کرده و تنوعات منطقه ای فراوانی را شامل می شود و همین امر موجب گردید مورخان معماری، آنرا سبکی فی نفسه کامل پنداشته و معتقد نیستند که پیش در آمد ناقصی برای سبک گوتیگ بوده باشد. بدین ترتیب معماری رومانسک علیرغم تنوعاتش، به سهولت قابل شناخت است و نخستین معماری حقیقی متعلق به سده های میانی به شمار می رود.

از دیگر ویژگیهای سبک رومانسک می توان به حجم های کلیساها از بعد معماری اشاره داشت که همگی از احجام هندسی ساده وبزرگ و با زاویه قائمه نظیر مکعب& مکعب مستطیل، استوانه و نیم استوانه تشکی یافته اند. بخشهای اصلی با قرار دادن دیوارهای یا ستونهای دراز در چهار چوبها تاب بندی خشتهای کوچکتر تقسیم شده اند سطوح بیرونی عناصر تزئینی بوده اند، این زمان بازتابی از چگونگی سازماندهی ساختمان به شمار می روند.

  • Like 2
لینک به دیدگاه
  • 1 سال بعد...
×
×
  • اضافه کردن...