spow 44197 اشتراک گذاری ارسال شده در 14 بهمن، ۱۳۹۱ [h=1]فرانسیس پولنک؛ آهنگسازی مدرن با نغمههای گرم و روشن[/h] سیام ژانویه امسال پنجاهمین سالمرگ فرانسیس پولنک، یکی از نامدارترین آهنگسازهای فرانسوی قرن بیستم است. پولنک در سال ۱۸۹۹ در پاریس به دنیا آمد. اهمیت پولنک و تنی چند از همراهانش موسوم به گروه شش در گذر از موسیقی رمانتیک قرن نوزدهم و امپرسیونیسیم دبوسی و راول در عین ارج و احترام به میراث آن ها است. مادر پولنک نوازنده غیر حرفهای پیانو بود و پولنک با شنیدن آثار شومان و شوبرت که مادرش در خانه می نواخت به موسیقی کلاسیک علاقهمند شد. در نوجوانی به لطف ریکاردو وینس نوازنده اسپانیایی برجسته پیانو با موسیقی پیشگام های عصر خود، دبوسی و راول و اریک ساتی آشنا شد. گذشته از این پولنک به جز یک دوره آموزش خصوصی نزد شارل کوشلن آهنگساز و معلم موسیقی دوره آموزشی رسمی ندید و بیشتر وقت خود را صرف نواختن پیانو و مطالعهی آزاد می کرد. کوشلن هم که مردی فیلسوف ماب و بیشتر معلم بود تا هنرمند به طریق خاص خود درس می داد، به طوری که مدتی طول کشید تا پولنک به این نتیجه برسد که می خواهد آهنگسازی را پیشه خود کند. یکی از درس هایی که کوشلن در کنار قوانین موسیقی از هارمونی و پولیفونی تا دیگر مسایل فنی به شاگردانش می داد این بود که هنرمند باید در برج عاج بنشیند، نه برای فرار از دنیا، بلکه برای دیدن آن از جایی که بتواند خودش باشد. نخستین مشوق و راهنمای پولنک در موسیقی مدرن اریک ساتی بود. پولنک در هجده سالگی با شرکت در ارکستر جوانان و اجرای قطعهای به نام «راپسودی سیاه» نظر بسیاری از هنرمندان از جمله استراوینسکی، ژان کوکتو، دیاگیلف و ساتی را به خود جلب کرد. در این قطعه گرچه پولنک هنوز به پختگی نرسیده بود، اما زیر تأثیر موسیقی نوظهور جاز، و کافه-موزیکهای معروف زمانه نغمههایی زنده و زیبا آفریده بود. پولنک سال بعد بازهم با اجرای چند قطعه پیانویی به نام «مومانهای جاودانی» درخشید. در این زمان بود که اریک ساتی چهره معتبر موسیقی سحرآمیز و سورئال او را تشویق به پرورش زیبایی شناسی خاص خود و گذر از امپرسیونیسم دبوسی کرد. نفوذ شدید ساتی بر پولنک و آهنگسازان گروه شش از همین دوران آغاز شد. گروه شش این نام را یکی از منتقدان فرانسوی در مقابل آهنگسازان روسی گروه پنج به موسیقیدانهای جوان هموطنش داد. گروه پنج با آهنگسازهایی چون سزار کویی، موسورگسکی، بالاکیروف، برودین و کورساکف به خاطر رنگآمیزی ارکستر و نغمههای شیرین شرقی در آثارشان سخت مورد توجه آهنگسازهای فرانسوی بودند. بخشیدن عنوان گروه شش به آهنگسازهایی که با الهام از آثار هنرمندان روسی و موسیقی جاز سیاهان، و موسیقی مخصوص کافهها و سالنهای قدیمی جشن و تفریح اروپایی آهنگ میساختند از این نظر بی مناسبت نیست. پولنک و یاران او در گروه شش مرکب از آرتور هونهگر، داریوس میلو، ژرژ اریک، لویی دوری و ژرمن تهفر با رو آوردن به موسیقی سبک، چالاک و طنزآمیز که سینمای دوران صامت را سخت زیر تأثیر گرفت، راه خود را از میراث سنگین موسیقی واگنری، رمانتیسم پر تب و تاب قرن نوزدهمی و سمبولیسم غنایی امپرسیونیستی جدا کردند. در میان اعضای گروه شش، پولنک، هونهگر و میلو آهنگسازهای بزرگ مستقلی شدند، لویی دوره، بعدها به شیوه شوئنبرگ و موسیقی آتونال رو آورد، ژرژ اریک درگیر موسیقی فیلم شد و ژرمن تهفر تنها زن عضو گروه با علاقه به اپرا کمیک و ساختن آثاری مثل «دیوانه عاقل» به هنرهای صحنهای رو آورد. ذوق نوآورانه ادبیالت و شعر آشنایی پولنک در جوانی با آدرین مونیه توسط یکی از دوستان دوران کودکیاش نقطه عطف دیگری را در زندگی او رقم زد. آدرین مونیه شاعر و نخستین زن ناشر و کتابفروش فرانسوی است. تا پیش از او زنانی که در کتابفروشی کار میکردند معمولاٌ دستیار شوهرانشان بودند، اما آدرین مونیه نه تنها کتابفروشیاش را به نام «خانه دوستداران کتاب» در شماره هفت خیابان ادئون به تنهایی اداره میکرد، بلکه مشوق یک زن جوان آمریکایی ادب دوست به نام سیلیویا بیچ شد تا با گشودن کتابفروشی انگلیسی زبان مشابهی تنها چند قدم دورتر از کتابفروشی خودش نقشی تاریخی در انتشار آثار پیشگام قرن بیستم بازی کند. سیلویا بیچ صاحب کتابفروشی شکسپیر و شرکا در طبقه همکف ساختمان شماره ۱۲ خیابان ادئون همان کسی است که برای نخستین بار اولیس جیمز جویس و سرود آلفرد جی پروفراک اثر تی اس الیوت را به زبان انگلیسی و ترجمه فرانسوی اش را با همکاری آدرین مونیه در پاریس منتشر کرد. به این ترتیب در سالهایی که پای فرانسیس پولنک به مرکز جنب و جوش هنرمندان ساحل چپ رود سن در خیابان ادئون باز شد، شمار زیادی از بزرگان پیشرو شعر و ادب و موسیقی از آپولینر، ماکس ژاکوب، پل الوار و لویی آراگون تا جویس، همینگوی، اسکات فیتز جرالد و جورج آنتیل آهنگساز مهاجر و آوانگارد آمریکایی در آن دور و بر بودند. پولنک در این فضای الهام بخش بهترین کارهای آوازی خود را بر روی اشعار آپولینر و ماکس ژاکوب تصنیف کرد. بازگشت به دوران کلاسیک با برداشتی نو صرفنظر از نقاط مشترک میان هنرمندان گروه شش، فرانسیس پولنک را بخصوص در کنار آهنگسازهایی مثل اریک ساتی و ایگور استراویسنکی باید در ردهی پیشروهای مکتب نئو کلاسیک قرار داد. مکتب جدیدی که او پس از نخستین تأثیرها از آثار آهنگسازهای رمانتیک قرن نوزدهم به هنگام نوازندگی مادرش، به آن رو آورد و به مذاق منتقدان سنتی خوش نمیآمد، تا جایی که آثار او و دیگر نئوکلاسیکها را «موسیقی قرن هجدهم با نتهای غلط» توصیف میکردند. پولنک اما در جریان تحول هنری خود همچون استراوینسکی که جلوتر از او بار این انتقادها را تحمل میکرد به سراغ کلاسیکهایی مثل هایدن و موتسارت و آهنگسازهای باروک به ویژه کوپرن و اسکارلاتی رفت و در بسیاری از آثارش از جمله سونات ها و قطعات آوازی و اپرایی بر اساس دریافتهای بدیع خود از آثار این بزرگان بداهه سرایی کرد. رساله حیوانات یا دار و دسته اُرفه و پستانهای تیرزیاس بر اساس سرودههای آپولینر؛ بالماسکه، براساس اشعار ماکس ژاکوب، باله گوزن های ماده، گفتگوی راهبان کرملیت، خانم مونت کارلو و کنسرت روستایی برخی از آثار مشهور پولنک هستند. فرانسیس پولنک در سال ۱۹۶۳ در پاریس درگذشت. لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده