M!Zare 48037 اشتراک گذاری ارسال شده در 7 بهمن، ۱۳۹۱ درود... پرسشی که برای من ایجاد شده در مورد اعتراض و شیوه های بیان آن است. چگونه می توان از حق خود دفاع نمود؟ چه مواقعی نیاز به گذشت است؟ تو تاکسی نشستیم ، مسیر هر روزمون همین است و نرخش رو میدونیم، راننده ما بقی پول رو پس نمیده، وقتی میپرسم چرا.میگه همینه دیگه. شاید این مبلغ ارزش ادامه دادن رو نداره، اما ناراحتم چرا نمیتونم از حقم دفاع کنم؟ نفر وسط در تاکسی نشستم، خانم کناری پاش رو دقیقا در سمت من قرار داده بنحوی که من مجبورم پام رو روی سکوی وسط قرار بدم در صورتیکه کمر و پاهام در این حالت بسیار درد میگیره، یک بار از این خانم خواهش میکنم که پاشون رو انطرف تر قرار بدن ولی توجهی نمیکنه..خوب ده دقیقه بیشتر نیست ،یکجوری تحمل میکنم، اما اینکه چرا باز نتونستم از حقم دفاع کنم اذیتم میکنه... اینها مثال های روزمره و همیشگی است، اما گاهی اوقات در دانشگاه و یا محیط های زندگی عمومی مثل خوابگاه مواردی مطرح میشن که سکوت کردن در آن موارد واقعا اذیت کننده است و زندگی رو سخت میکنه و خیلی از اوقات غیر قابل گذشت...در این گونه موارد چگونه می توان برخورد کرد؟ شما از چه شیوهایی برای بیان اعتراض خود استفاده میکنید؟ 29 لینک به دیدگاه
Fahim 9563 اشتراک گذاری ارسال شده در 7 بهمن، ۱۳۹۱ معمولا در چنین مواردی نحوه گفتن خیلی مهمه بعضی افراد وقتی صحبت می کنن شاید به تمام ناگفته ها بپردازن اما گفتنشون با نگفتنشون فرقی نداره این بخاطر نوع بیان کردن و قدرت صداست نوع برخوردها در هر مکان خیلی فرق می کنه قبلا بر این عقیده بودم همه ماها عاقل و بالغ هستیم و سعی می کردم همه چیز را منطقی حل کنم اما تازگی ها به این نتیجه رسیدم که داد و بیداد کردن و بلند کردن صدا خیلی از جاها زودتر جواب میده 15 لینک به دیدگاه
M!Zare 48037 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 7 بهمن، ۱۳۹۱ معمولا در چنین مواردی نحوه گفتن خیلی مهمه بعضی افراد وقتی صحبت می کنن شاید به تمام ناگفته ها بپردازن اما گفتنشون با نگفتنشون فرقی نداره این بخاطر نوع بیان کردن و قدرت صداست نوع برخوردها در هر مکان خیلی فرق می کنه قبلا بر این عقیده بودم همه ماها عاقل و بالغ هستیم و سعی می کردم همه چیز را منطقی حل کنم اما تازگی ها به این نتیجه رسیدم که داد و بیداد کردن و بلند کردن صدا خیلی از جاها زودتر جواب میده باهاتون موافقم..شیوه بیان موضوع خیلی مهمه...اما نیاز به آموزش داره...این که چجوری منظور خودمون رو برسونیم، در حالیکه احترم خودمون رو حفظ کردیم و ناراحتیمون رو هم نشون دادیم.شاید واسه همسن های من که زیاد برخورد اجتماعی نداشتیم و همیشه با قشر فرهنگی جامعه در ارتباط بودیم، ورود به جامعه خیلی سخت باشه..شاید سن اجتماعیمون 7-8 سال کمتر از سن واقعی مون باشه و این خیلی بده...این فاصله رو چجوری میشه پر کرد؟ 13 لینک به دیدگاه
Mr.101 27036 اشتراک گذاری ارسال شده در 7 بهمن، ۱۳۹۱ راستش تو مواردی مثل تاکسی و این چیزا که وقتی کمی است یا اینکه ارزش جربحث نداره را من ولش میکنم چون دوست ندارم اعصاب خودم را برای اینجور چیزا خورد کنم:icon_razz: با اینکه اگه پای حقمون باشیم اون راننده هم مدام این کار را تکرار نمیکنه و لی بازم میگم ارزش نداره. ولی در مواردی که دیگه داره آرامش را از آدم میگیره من به شخصه همیشه سعی میکنم با دلیل به طرف مقابلم حرف بزنم و تا وقتی دلیل محکمی نداشته باشم حرفی هم نمیزنم ولی اگه حرفم با دلیل باشه تا حقم را نگیرم ول کن نیستم 10 لینک به دیدگاه
alimec 23102 اشتراک گذاری ارسال شده در 7 بهمن، ۱۳۹۱ حق گرفتنی است نه دادنی درود در مواردی مث همون کرایه تاکسی که بی خیال میشم زمان اعتراض مهمه:تو یه شرکتی خصوصی کار میکنی از صاحب شرکت ناراضی هستی به فلان دلیل. حالا حقوق دو ماهت هم ندادن. استخدام رسمی هم نیستی بیمه میمه هم تعطیل. ولی واقعا خیلی از حرفها تو دلت مونده و دوست داری از شرکت بیرون بری. صبر کن اول حقوقت رو بدن بعد اعتراض کن و تخلیه روانی و خداحافظی مقترانه از شرکت. به پدرت معترضی که چرا به برادرت بیش از شما پول میده. وقتی خسته هست بهش چیزی نگو دیگهدختر غمخوار پدره مراعات کن خانم مهندس نوع اعتراض مهمه: استاد میگه: اگه به نمره ات اعتراض داری فقط از سایت گلستان اقدام کن، برام تماس نگیرید. آخه چرا تماس گرفتی براش؟! یه نمره کم کرد؟ حقته حالا دوستان در مورد مکان و فرد مورد اعتراض و .. هم به خانم مهندس ما کمک کنن 13 لینک به دیدگاه
terajedi21 2134 اشتراک گذاری ارسال شده در 7 بهمن، ۱۳۹۱ فراموش كردين اينجا جنگل ميباشد اين وسط غزال ها هستند كه بايد تحمل كنند و همين دوام اوردن ميان اين جك و جانور خودش هنري است بزرگ!! بعضي مواقع بايد كوتاه اومد نرمش به خرج داد!همه جا اتوبوس تاكسي دانشگاه خوابگاه و و و!هرچند حق با تو باشه البته من سعي ميكنم از لحاظ مادي هم متضرر نشم يقه تاكسي كه از من پول بيشتر بگيره رو ميگيرم 8 لینک به دیدگاه
ShaMoh 3002 اشتراک گذاری ارسال شده در 7 بهمن، ۱۳۹۱ برا کرایه تاکسی باید همیشه پول خورد داشته باشی تا راننده و خودت اذیت نشی - همیشه این امکان نیست چه میشه کرد ... در مورد کلی : هرکسی در هرجائی موجب ناراحتی شما شد : برای اینکه دیگران از شما سوء استفاده نکنند در ابتدا از حقوق خود دفاع کنید . در ادامه : نگذارید کار به جایی برسد که سوء استفاده کردن شروع شود و کار بعضی مواقع به تمسخر کردن و یا به هر گونه ی دیگری باعث سوهان روح و جان شما شود . همان ابتدای کار وقتی که ساز ناهماهنگی با آنچه شما خود را با آن کوک کرده اید نواخت ؛( بدون رودروایستی ) رو در رو جلو طرف بایستید و از هیچ کس واهمه ای نداشته باشید به سخنی که از منطق خود می شنوید پاسخ دهید و در مقابل احترامی که می خواهد بشکند تند و محکم برخورد کنید . 9 لینک به دیدگاه
M!Zare 48037 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 7 بهمن، ۱۳۹۱ از دوستانی که در بحث شرکت کردن، تشکر میکنم. راستش :icon_razz: با اینکه اگه پای حقمون باشیم اون راننده هم مدام این کار را تکرار نمیکنه و لی بازم میگم ارزش نداره. از سید خندان میخواستم برم میدون ونک، ایستگاه هم سوار شدم...راننده تا ماشین حرکت کرد، گفت تا جهان کودک بیشتر نمیرم، هیچکدوم از مسافرها حواسشون نبود،ولی من شنیدم و هیچی نگفتم. وقتی رسیدیم جهان کودک و گفت پیاده بشید، خانم و آقایی که بالای 50 سال داشتن شروع به اعتراض کردن که نخیر با نام تاکسی ونک سوار شدیم. من هم باز همینجوری(خوش به حالشون میتونن از حقشون دفاع کنند.)پس تا حدودی خودمون مقصریم...اگر همه با هم متحد باشیم، طرف مقابل هم مجبوره کوتاه بیاد..مثلا اگر اون روز من همون لحظه اول اعتراض میکردم و یا اینکه با مسافرهای دیگه پیاده نمیشدیم ، حقمون رو میگرفتیم. حق گرفتنی است نه دادنیدرود در مواردی مث همون کرایه تاکسی که بی خیال میشم زمان اعتراض مهمه:تو یه شرکتی خصوصی کار میکنی از صاحب شرکت ناراضی هستی به فلان دلیل. حالا حقوق دو ماهت هم ندادن. استخدام رسمی هم نیستی بیمه میمه هم تعطیل. ولی واقعا خیلی از حرفها تو دلت مونده و دوست داری از شرکت بیرون بری. صبر کن اول حقوقت رو بدن بعد اعتراض کن و تخلیه روانی و خداحافظی مقترانه از شرکت. به پدرت معترضی که چرا به برادرت بیش از شما پول میده. وقتی خسته هست بهش چیزی نگو دیگهدختر غمخوار پدره مراعات کن خانم مهندس نوع اعتراض مهمه: استاد میگه: اگه به نمره ات اعتراض داری فقط از سایت گلستان اقدام کن، برام تماس نگیرید. آخه چرا تماس گرفتی براش؟! یه نمره کم کرد؟ حقته حالا دوستان در مورد مکان و فرد مورد اعتراض و .. هم به خانم مهندس ما کمک کنن اگر چهارماه دیگه هم حقوقتون رو ندن چی؟ آیا از دست دادن دو ماه مهم تره یا چهار ماه؟ اتفاقا از این ناحیه هم ضربه خوردم...ترم پیش یک درسی رو سه نفر ماکس بودیم...با اینکه میدونستم رو برگم بیشتر از این نوشتم فقط با ایمیل به استاد اعتراض کردم...نتیجه، هر کس حضوری رفته بود یک نمره اضافه شد، من نیم نمره اینجا هم تئوریتون جواب نداد ولی جمله بجایی رو فرمودید، حق گرفتنی است...باز هم در مورد شیوه های گرفتن حق توضیح بدید. فراموش كردين اينجا جنگل ميباشد اين وسط غزال ها هستند كه بايد تحمل كنند و همين دوام اوردن ميان اين جك و جانور خودش هنري است بزرگ!! بعضي مواقع بايد كوتاه اومد نرمش به خرج داد!همه جا اتوبوس تاكسي دانشگاه خوابگاه و و و!هرچند حق با تو باشه البته من سعي ميكنم از لحاظ مادي هم متضرر نشم يقه تاكسي كه از من پول بيشتر بگيره رو ميگيرم بلاخره چیکار کنیم؟حق رو به طرف بدیم یا یقش رو بگیریم گاهی اوقات خیلی ها زمان ما رو به بطالت میگذرونن...با یک راهنمایی اشتباه و یا عدم برنامه ریزی، کلی از وقت ما رو حروم میکنند و نتیجه ای نمیگیریم..این هم دست کمی از ضرر مالی نداره. یا مثل فردی که در یک گوشه کشتی نشسته و داره جای خودش رو سوراخ میکنه، اعتراض هم میکنیم میگه ، محدوده خودمه ولی باعث غرق شدن بقیه هم میشه...در این مواقع باید چیکار کرد؟ برا کرایه تاکسی باید همیشه پول خورد داشته باشی تا راننده و خودت اذیت نشی - همیشه این امکان نیست چه میشه کرد ... در مورد کلی : هرکسی در هرجائی موجب ناراحتی شما شد : برای اینکه دیگران از شما سوء استفاده نکنند در ابتدا از حقوق خود دفاع کنید . در ادامه : نگذارید کار به جایی برسد که سوء استفاده کردن شروع شود و کار بعضی مواقع به تمسخر کردن و یا به هر گونه ی دیگری باعث سوهان روح و جان شما شود . همان ابتدای کار وقتی که ساز ناهماهنگی با آنچه شما خود را با آن کوک کرده اید نواخت ؛( بدون رودروایستی ) رو در رو جلو طرف بایستید و از هیچ کس واهمه ای نداشته باشید به سخنی که از منطق خود می شنوید پاسخ دهید و در مقابل احترامی که می خواهد بشکند تند و محکم برخورد کنید . زیبا بود..ممنون...ولی نیاز به تمرین داره...بعضی ها اینقدر زبون بازن که آدم جلوشون کم میاره 7 لینک به دیدگاه
alimec 23102 اشتراک گذاری ارسال شده در 7 بهمن، ۱۳۹۱ اگر چهارماه دیگه هم حقوقتون رو ندن چی؟ آیا از دست دادن دو ماه مهم تره یا چهار ماه؟ اتفاقا از این ناحیه هم ضربه خوردم...ترم پیش یک درسی رو سه نفر ماکس بودیم...با اینکه میدونستم رو برگم بیشتر از این نوشتم فقط با ایمیل به استاد اعتراض کردم...نتیجه، هر کس حضوری رفته بود یک نمره اضافه شد، من نیم نمره اینجا هم تئوریتون جواب نداد ولی جمله بجایی رو فرمودید، حق گرفتنی است...باز هم در مورد شیوه های گرفتن حق توضیح بدید. یکدله شو خانم مهندس. بعضی اوقات میشه تشخیص داد که دیگه بیشتر از دو ماه نمیشه. توامان از عقل و احساس مدد بگیر و یکدله شو. وگرنه حرکت تنها روی ریل های عقل،حرکت کندیه باید میرفتی خانم مهندس نزد استاد. مگه قبلش گفته بود نزدم نیاید. تنبلی کردی و نرفتی، الکی تئوری منو زیر سوال نبرید فک کنم تو سخنان امام علی به این مورد اشاره شده.. یعنی این زیبایی دقیقا از خودم نبود. از دیگر موارد احقاق حق،کتک زدنهخانم مهندس برو کلاس رزمی:elivg5ddfqdy8k5mocf 4 لینک به دیدگاه
Javid Maleki 11668 اشتراک گذاری ارسال شده در 7 بهمن، ۱۳۹۱ من سعی میکنم در مقابل کسی که با گلفت بازی میخواد زور بگه وایسم و همیشه هم ایستادم و جواب گرفتم...... اگر سر به زیر باشی تو این دوره زمونه درسته قورتت میدن......... میدونم سخت بخوای در مقابل حقت وایسی ولی اگر بتونی تحت هر شرایطی برای استیعفای حقت قدم برداری دیگه وجدانت آزرده خاطر نمی شه البته تاکسی و مثالهای که زدی ارزش حتی حرف زدن نداره چه برسه ایستادن در مقابلشون..... چون کسی که با زبون خوش نتونست حرکت کوچکی انجام بده باید بیخیالش بشی 7 لینک به دیدگاه
M!Zare 48037 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 7 بهمن، ۱۳۹۱ از دیگر موارد احقاق حق،کتک زدنهخانم مهندس برو کلاس رزمی:elivg5ddfqdy8k5mocf آموزش بجایی بود من سعی میکنم در مقابل کسی که با گلفت بازی میخواد زور بگه وایسم و همیشه هم ایستادم و جواب گرفتم...... اگر سر به زیر باشی تو این دوره زمونه درسته قورتت میدن......... میدونم سخت بخوای در مقابل حقت وایسی ولی اگر بتونی تحت هر شرایطی برای استیعفای حقت قدم برداری دیگه وجدانت آزرده خاطر نمی شه البته تاکسی و مثالهای که زدی ارزش حتی حرف زدن نداره چه برسه ایستادن در مقابلشون..... چون کسی که با زبون خوش نتونست حرکت کوچکی انجام بده باید بیخیالش بشی البته مثال هایی که اینجا زدم نمونه های پیش پا افتاده و قابل لمسش بود...وگرنه این داستان سر دراز داره. تنها اعتراضی که خیلی بهم چسبید، به تبعیت یکی از دوستانم انجام دادم تابستان سال گذشته یکی از موسسات زبان که خیلی مطرح است واسه ثبت نام رفته بودیم..تعیین سطح دو مرحله ای بود.مرحله اول بصورت غیر حضوری و اینترنتی بود و مرحله دوم ساعت 3 روز جمعه...سر ساعت اونجا حضور داشتیم...جمعیت زیادی هم اومده بودن..فرم هامون رو تحویل دادیم...تا 5 هیچی نگفتیم و همه با هم غر میزدیم...ساعت 5 که از نگهبان خواستیم، لیست اسامی رو نگاه کردیم ..متوجه شدیم تا 7-8 شب نوبتمون نمیشه...رفتیم به مدیریت اعتراض کنیم که با رفتار بسیار زننده ای روبرو شدیم و همون وقت اونجا رو ترک کردیم...بلافاصله با یک موسسه دیگه که خصوصی هم هست تماس گرفتم و فرداش هم رفتم تعیین سطح و الان خیلی راضی هستم. اگه اون روز دوستم نبود...من هم اعتراضی نمیکردم ولی الان احساس میکنم در اون لحظه بهترین کار رو انجام دادم...ولی خودم به تنهایی نمیتونم، نیاز به یک محرک دارم. ای کاش این شجاعت رو بتنهایی خودم پیدا میکردم. گاهی اوقات هم میشه شرایط رو تغییر داد ولی گاهی اوقات نمیشه...در اینصورت خیلی سخته....مثل خیلی از ادارات که کارمون دستشونه؟ 6 لینک به دیدگاه
NYC 20977 اشتراک گذاری ارسال شده در 7 بهمن، ۱۳۹۱ درود...پرسشی که برای من ایجاد شده در مورد اعتراض و شیوه های بیان آن است. چگونه می توان از حق خود دفاع نمود؟ چه مواقعی نیاز به گذشت است؟ تو تاکسی نشستیم ، مسیر هر روزمون همین است و نرخش رو میدونیم، راننده ما بقی پول رو پس نمیده، وقتی میپرسم چرا.میگه همینه دیگه. شاید این مبلغ ارزش ادامه دادن رو نداره، اما ناراحتم چرا نمیتونم از حقم دفاع کنم؟ نفر وسط در تاکسی نشستم، خانم کناری پاش رو دقیقا در سمت من قرار داده بنحوی که من مجبورم پام رو روی سکوی وسط قرار بدم در صورتیکه کمر و پاهام در این حالت بسیار درد میگیره، یک بار از این خانم خواهش میکنم که پاشون رو انطرف تر قرار بدن ولی توجهی نمیکنه..خوب ده دقیقه بیشتر نیست ،یکجوری تحمل میکنم، اما اینکه چرا باز نتونستم از حقم دفاع کنم اذیتم میکنه... اینها مثال های روزمره و همیشگی است، اما گاهی اوقات در دانشگاه و یا محیط های زندگی عمومی مثل خوابگاه مواردی مطرح میشن که سکوت کردن در آن موارد واقعا اذیت کننده است و زندگی رو سخت میکنه و خیلی از اوقات غیر قابل گذشت...در این گونه موارد چگونه می توان برخورد کرد؟ شما از چه شیوهایی برای بیان اعتراض خود استفاده میکنید؟ من با اجازتون اومدم تو پروفایلتون ببینم خانم هستید یا آقا. خب این که از چه روشی استفاده کرد کاملاً بستگی به موقعیت و طرف مقابل داره. من اوایل که دانشگاه قبول شده بودم همین مشکل رو داشتم. کم رو و بی زبون. یعنی تو تاکسی میشستم طرف کرایه بیشتر میگرفت واقعاً قدرت اینکه حقم رو بگیرم رو نداشتم. در درجه اول شما خودت باید بخوای و به این نتیجه برسی که این وضع خوب نیست که واقعاً هم خوب نیست. بعد هم خجالت رو بذاری کنار! آخه این چه وضعیه؟! اگه حتی نتونی از حقوق خودت دفاع کنی که نمیشه. یه موقع یه نفر زرنگی میکنه میره پیش استاد نمره بیشتر میگیره یه موقع یه نفر کم رویی میکنه همون نمره ای که حقش هم هست رو نمیتونه بگیره از استاد. باشه جزء گروه اول نباش ولی دیه به هیچ عنوان نباید جزء گروه دوم هم باشی. اصلاً فکر نکن من چقدر باشرم و حیا هستم و ... نه کارت اشتباهه. در مورد اینکه کی گذشت کنی نمیشه کلی نظر داد ولی من خودم همیشه یه ایده آل دارم میگم : توانایه اینکه بزنی دهنشو سرویس کنی رو داشته باش اونوقت ببخش. نه که یه قلچماق بزنه تو گوش من همینجوری و من زورم بهش نرسه بعد بگم خب اشکال نداره بخشیدمش! نه خودتو گول نزن. تو بخشیدیش چون نتونستی حقتو بگیری! در مورد تاکسی یعنی یه زمانی (اون موقع ها که تو اوج بودم) یکی از تفریحاتِ من سروکله زدن با راننده تاکسیا بود! یعنی به جون خودم دوست داشتم یه ذره کرایه بیشتر بگیره که پایه بحثم جور بشه! من کسی بودم که یه نفر علناً حقم رو میخورد روم نمیشد برم بگم چرا ولی بعدش شده بود 1 دقیقه با راننده تاکسی سر این قضیه بحث میکردم! حالا مثلاً سر 50 تومن! فک کن! ولی الان دیگه کاری ندارم زیاد. نه که نتونم حقمو بگیرما! نه یه جورایی تو این کار بازنشسته کردم خودمو. میبینم بابا اونم یه بدبختی داره آخه 100 تومن 200 تومن کجای منو میگیره بذار اون حال کنه. ولی با مورد شما خیلی فرق داره ها! شما باید سر 5 تا تک تومنی هم حساس باشی. در مورد اون خانومِ من اگه بودم میگفتم خانوم لطفاً پاتونو ببرید اونور تر! نشنید؟! خانوم باشمام!!! گفتم پاتونو ببرید اونورتر منم بتونم بشینم! از هر شیوه ای که تو اون موقعیت بده استفاده میکنم. یعنی کل فوت کوزه گریش به اینه که بدونی تو هر موقعیتی چجوری حقتو بگیری. اینم با تمرین دستت میاد. حیف طولانی میشه وگرنه یه خاطره میگفتم. بعدم اگه تو خوابگاه هستی که جای بسیار مطلوبی برای تمرینِ این حق گرفتنِ. چجوری درست بشم؟ (نگفتم چجوری تغییر کنم!!! چون واقعاً درستش درست شدنه) کاملاً اکتسابیه. چون شما تو محیطی بزرگ شدین که همه به هم احترام میذاشتن و حقوق همدیگرو رعایت میکردن حالا که اومدین تو جامعه ای که خوردن حق دیگران رو زرنگی میدونن کار شما سختِ. باید تمرین کنی. دفعه اولش سخته. ولی باور کن بعدش انقدر عادی میشه برات که خودت یاد این روزات میوفتی خندت میگیره. بذار دفعه اول زبونت بگیره سرخ شی و ... ولی باور کن همون دفعه های اولِ. امام علی علیه السّلام فرمودند: قُرِنَتِ الْهَيْبَةُ بِالْخَيْبَةِ وَ الْحَيَاءُ بِالْحِرْمَانِ وَ الْفُرْصَةُ تَمُرُّ مَرَّ السَّحَابِ فَانْتَهِزُوا فُرَصَ الْخَيْرِ؛ ترس با نا اميدى ، و شرم با محروميت همراه است ، و فرصت ها چون ابرها مى گذرند ، پس فرصت هاى نيك را غنيمت شماريد. نهج البلاغه، حکمت 21 6 لینک به دیدگاه
Javid Maleki 11668 اشتراک گذاری ارسال شده در 7 بهمن، ۱۳۹۱ البته مثال هایی که اینجا زدم نمونه های پیش پا افتاده و قابل لمسش بود...وگرنه این داستان سر دراز داره. تنها اعتراضی که خیلی بهم چسبید، به تبعیت یکی از دوستانم انجام دادم تابستان سال گذشته یکی از موسسات زبان که خیلی مطرح است واسه ثبت نام رفته بودیم..تعیین سطح دو مرحله ای بود.مرحله اول بصورت غیر حضوری و اینترنتی بود و مرحله دوم ساعت 3 روز جمعه...سر ساعت اونجا حضور داشتیم...جمعیت زیادی هم اومده بودن..فرم هامون رو تحویل دادیم...تا 5 هیچی نگفتیم و همه با هم غر میزدیم...ساعت 5 که از نگهبان خواستیم، لیست اسامی رو نگاه کردیم ..متوجه شدیم تا 7-8 شب نوبتمون نمیشه...رفتیم به مدیریت اعتراض کنیم که با رفتار بسیار زننده ای روبرو شدیم و همون وقت اونجا رو ترک کردیم...بلافاصله با یک موسسه دیگه که خصوصی هم هست تماس گرفتم و فرداش هم رفتم تعیین سطح و الان خیلی راضی هستم. اگه اون روز دوستم نبود...من هم اعتراضی نمیکردم ولی الان احساس میکنم در اون لحظه بهترین کار رو انجام دادم...ولی خودم به تنهایی نمیتونم، نیاز به یک محرک دارم. ای کاش این شجاعت رو بتنهایی خودم پیدا میکردم. گاهی اوقات هم میشه شرایط رو تغییر داد ولی گاهی اوقات نمیشه...در اینصورت خیلی سخته....مثل خیلی از ادارات که کارمون دستشونه؟ همیشه باید فکر کنی افراد زیادی پشت سر تو هستن که به اون مسئله اعتراض کنن...... آره بخدا من که همیشه با نظام مهندسی بخش تاسیسات و اون شخصی که تخصیص سهمیه دستشه درگیرم و همیشه هم حرفم رو بهش میزنم ولی اون شخص بسیار بسیار گوش درازیه ولی خب من حرف دلم رو میزنم بهش تا بفهمه که اون میز ارث باباش نیست 7 لینک به دیدگاه
M!Zare 48037 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 7 بهمن، ۱۳۹۱ در مورد تاکسی یعنی یه زمانی (اون موقع ها که تو اوج بودم) یکی از تفریحاتِ من سروکله زدن با راننده تاکسیا بود! یعنی به جون خودم دوست داشتم یه ذره کرایه بیشتر بگیره که پایه بحثم جور بشه! من کسی بودم که یه نفر علناً حقم رو میخورد روم نمیشد برم بگم چرا ولی بعدش شده بود 1 دقیقه با راننده تاکسی سر این قضیه بحث میکردم! حالا مثلاً سر 50 تومن! فک کن! ولی الان دیگه کاری ندارم زیاد. نه که نتونم حقمو بگیرما! نه یه جورایی تو این کار بازنشسته کردم خودمو. میبینم بابا اونم یه بدبختی داره آخه 100 تومن 200 تومن کجای منو میگیره بذار اون حال کنه. ولی با مورد شما خیلی فرق داره ها! شما باید سر 5 تا تک تومنی هم حساس باشی. در مورد اون خانومِ من اگه بودم میگفتم خانوم لطفاً پاتونو ببرید اونور تر! نشنید؟! خانوم باشمام!!! گفتم پاتونو ببرید اونورتر منم بتونم بشینم! از هر شیوه ای که تو اون موقعیت بده استفاده میکنم. یعنی کل فوت کوزه گریش به اینه که بدونی تو هر موقعیتی چجوری حقتو بگیری. اینم با تمرین دستت میاد. حیف طولانی میشه وگرنه یه خاطره میگفتم. بعدم اگه تو خوابگاه هستی که جای بسیار مطلوبی برای تمرینِ این حق گرفتنِ. چجوری درست بشم؟ (نگفتم چجوری تغییر کنم!!! چون واقعاً درستش درست شدنه) کاملاً اکتسابیه. چون شما تو محیطی بزرگ شدین که همه به هم احترام میذاشتن و حقوق همدیگرو رعایت میکردن حالا که اومدین تو جامعه ای که خوردن حق دیگران رو زرنگی میدونن کار شما سختِ. باید تمرین کنی. دفعه اولش سخته. ولی باور کن بعدش انقدر عادی میشه برات که خودت یاد این روزات میوفتی خندت میگیره. بذار دفعه اول زبونت بگیره سرخ شی و ... ولی باور کن همون دفعه های اولِ. امام علی علیه السّلام فرمودند: قُرِنَتِ الْهَيْبَةُ بِالْخَيْبَةِ وَ الْحَيَاءُ بِالْحِرْمَانِ وَ الْفُرْصَةُ تَمُرُّ مَرَّ السَّحَابِ فَانْتَهِزُوا فُرَصَ الْخَيْرِ؛ ترس با نا اميدى ، و شرم با محروميت همراه است ، و فرصت ها چون ابرها مى گذرند ، پس فرصت هاى نيك را غنيمت شماريد. نهج البلاغه، حکمت 21 ممنون...خیلی خوب بود البته یکم پیشرفت کردم، قبلا تسلیم میشدم و هیچی نمیگفتم...الان ولی اعتراض میکنم و بعدش تسلیم میشم...واسه همین هم کلی رنگ و روم عوض میشه دیگه چون خسته شده بودم این مسیر رو با اتوبوس میرفتم که اعصابم خرد نشه، ولی از این به بعد به دید یک کلاس آموزشی و ریختن ترس و تمرین بهش نگاه میکنم دقیقا...تو این یک سال گذشته کلی تجربه کسب کردم...ولی هنوز کمه بازهم اگر موردی بذهنتون رسید بگید...واسه من و امثال من خوبه. 5 لینک به دیدگاه
NYC 20977 اشتراک گذاری ارسال شده در 8 بهمن، ۱۳۹۱ ممنون...خیلی خوب بود البته یکم پیشرفت کردم، قبلا تسلیم میشدم و هیچی نمیگفتم...الان ولی اعتراض میکنم و بعدش تسلیم میشم...واسه همین هم کلی رنگ و روم عوض میشه دیگه چون خسته شده بودم این مسیر رو با اتوبوس میرفتم که اعصابم خرد نشه، ولی از این به بعد به دید یک کلاس آموزشی و ریختن ترس و تمرین بهش نگاه میکنم دقیقا...تو این یک سال گذشته کلی تجربه کسب کردم...ولی هنوز کمه بازهم اگر موردی بذهنتون رسید بگید...واسه من و امثال من خوبه. اتفاقاً برو دنبال دردسر! از عمد با تاکسی برو که با این موقعیت ها روبرو شی. قرار شد به چشم کلاس آموزشی بهش نگاه کنی دیگه. البته مراقب باش از اون معیارهای زنونه ات جلوتر نریا. مثل بعضی از این دخترای پر رو که آدم میبینه این شکلی :icon_razz: میشه نشی. میشه با ادب بود و حقت رو بگیری. من اگه بی تفاوت باشم و اعتراض نکنم اصن عذاب وجدان میگیرم. یعنی خودم خودمو میکشم.:icon_pf (34): البته چیزی که هست اینه که شما خانوما یه مقدار کار براتون سخته. مثلاً خیلی از آدم های بیشعور وقتی میبینن طرفشون خانومه حتی اگه حق هم باهاشون نباشه بازم زور میگن. مثلاً من و شما اگه جفتمون تو یک موقعیت مشابه گیر همچین آدمی بیوفتیم به من یه جوابی میده به شما یه جواب زورگویانه تر. فقط هم به خاطر جنسیت شما. ولی این نباید رو شما تاثیر بذاره ها. شما کارخودتو بکن. معاشرت با دوستای پر رو هم خیلی کمک میکنه. بی شعور نه ها! پررو. یه جورایی پر رو هم نه. کسی که میتونه حقشو بگیره. 5 لینک به دیدگاه
hasti1988 22046 اشتراک گذاری ارسال شده در 8 بهمن، ۱۳۹۱ چه تاپیک خوبی.....ممنون فلوید عزیز.... من هم در این مورد خیلی خیلی مشکل دارم..... مشکل من اینه که خیلی زیاد دیگران رو مراعات میکنم....یه وقتایی حتی در جدلی فکری قرار میگیرم....میدونم نباید این کار و بکنم اما انجام نمیدم...مراعات اون فرد رو میکنم.... البته تو برنامه م بود یه مشاوره برم ولی تاپیک فلوید به نظرم بتونه یه راه واسه من هم باشه.... قبلا که خیلی بدتر بود...دبیرستان ما غیرانتفاعی بود و بچه های کلاس ما بیشترشون پدراشون کارخونه دار بودن..اینو میگم که بدونین از لحاظ مالی هیچ مشکلی نداشتن... یه روز یکی از بچه ها کیفش همراهش نبود اومد کلاس بلند گفت 20-30 تومن پول میخواد تا فرداش برگردونه...از بین همه من بهش گفتم که بیاد تا بهش بدم...پولو دادمو و .... 2 ماه گذشت و پولمو نداده بود هنوز.....منم هیچ چی بهش نمیگفتم...یکی از دوستای صمیمیم که میدونست بهش قرض دادم نشست حسابی نصیحتم کرد که تو باید بتونی حقت رو بگیری و این حرفا..برو بهش بگو ..... اما من روم نشد ... چند روز بعد همون دوستم گفت که اگه میخوام خودش بره بهش بگه که به من قرض داره....موافقت نکردم.... بعد چند روز ...یهو دیدم اومد تو کلاس گفت بچه ها من به کسی قرض دارم؟ که همون دوستم گفت آره به فلانی....که اومد و بهم گفت که همه این مدت فراموش کرده بود و یهو یادش اومده... همیشه میگم این دوست صمیمیم کمی به من یاد داد که حقم رو بگیرم ...... این مورد حتی سرکار هم که میرفتم(چند ماهی که مدیر بودم) خیلی اذیتم میکرد....مدیر عامله میدونستم داره اشتباه میکنه،دروغ میگه،زیر آبی میره ...میریختم تو خودم....جلو چشمهای من دروغ میگفت و مراعاتش میکردم....برنامه های من رو بهم میریخت ،بهش میگفتم چرا اینکارو کرده،یه سری چرت و پرت تحویلم میداد.... تو همه اینها هم استدلالم این بوده که بذار بگذره و خودم رو به بیخیالی زدم....سعی میکنم حق خودم رو بگیرم اما در بیشتر موارد مراعات حال طرف مقابلم رو میکنم...میتونم جوابش رو بدم احترامش رو نگه میدارم....حال اینکه اون فرد خودش هم برای خودش هیچ احترامی قائل نیست..... این مثل : خوبی که از حد بگذرد، نادان خیال بد کند رو بارها و بارها به خودم در برابر رفتار دیگران گوشزد کردم.....اما مگر جز اینه که زندگی یعنی تابش خوبی به همه جا و همه کس....؟! البته بوده مواردی که حقم رو گرفتم و خوب هم گرفتم.....اعتراض کردم و نتیجه ش مثبت بوده ....اما اخیرا خیلی از واژه بی خیال استفاده کرده و میکنم..... 8 لینک به دیدگاه
Lean 56968 اشتراک گذاری ارسال شده در 8 بهمن، ۱۳۹۱ رفتار من تو اینجور موارد بستگی به طرف مقابلم داره نمیدونم چقد درسته یا نه ، بعضی مواقع بیش از حد مراعات میکنم و می ریزم تو خودم ولی در بعضی مواقع برخوردم به شدت تند میشه که بعدش باز پشیمون میشم:5c6ipag2mnshmsf5ju3 7 لینک به دیدگاه
M!Zare 48037 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 8 بهمن، ۱۳۹۱ معاشرت با دوستای پر رو هم خیلی کمک میکنه. بی شعور نه ها! پررو. یه جورایی پر رو هم نه. کسی که میتونه حقشو بگیره. قبول دارم....ولی حیف یه دوستم که تو این زمینه ها خیلی با تجربه بود و به جا از حقش دفاع میکرد، رفت سر کار و کلاس اموزشیم تعطیل شد با همین دوستم (ماجرای کلاس زبان هم با این دوستم بودم)رفته بودیم یک رستوران ایتالیایی...پیتزاشون فقط پنیر خالی بود....دوستم به گارسون اعتراض کرد که چرا پیتزاتون اینجوریه ؟ گارسون هم گفت: خب پیتزا ایتالیایی هست دیگه...دوستم هیچی نگفت، وقتی داشتیم میرفتیم بیرون به مسئول رستوارن اعتراضش رو بیان کرد و جالب اینکه مسئول رستوران بعد از کلی عذرخواهی گفت: شما تنها کسی هستید که امروز متوجه شدید(مشخصه از مشتری های خوب و همیشگی ما هستید---چرب زبونی میکرد) پنیرهامون رو عوض کرده بودیم...دفعه بعد نصف هزینه رو از شما میگیریم...که البته ما دیگه نرفتیم. ما در رستوران هزینه ای رو پرداخت میکنیم و در ازای اون خدمات میخواهیم...چرا جرئت اعتراض به خودمون رو نمیدیم...مگه نه اینکه حق با ماست..ایرادهای بنی اسرائیلی مد نظرم نیست ولی کیفیت بد رو باید گوشزد کرد. چه تاپیک خوبی.....ممنون فلوید عزیز....من هم در این مورد خیلی خیلی مشکل دارم..... مشکل من اینه که خیلی زیاد دیگران رو مراعات میکنم....یه وقتایی حتی در جدلی فکری قرار میگیرم....میدونم نباید این کار و بکنم اما انجام نمیدم...مراعات اون فرد رو میکنم.... البته تو برنامه م بود یه مشاوره برم ولی تاپیک فلوید به نظرم بتونه یه راه واسه من هم باشه.... قبلا که خیلی بدتر بود...دبیرستان ما غیرانتفاعی بود و بچه های کلاس ما بیشترشون پدراشون کارخونه دار بودن..اینو میگم که بدونین از لحاظ مالی هیچ مشکلی نداشتن... یه روز یکی از بچه ها کیفش همراهش نبود اومد کلاس بلند گفت 20-30 تومن پول میخواد تا فرداش برگردونه...از بین همه من بهش گفتم که بیاد تا بهش بدم...پولو دادمو و .... 2 ماه گذشت و پولمو نداده بود هنوز.....منم هیچ چی بهش نمیگفتم...یکی از دوستای صمیمیم که میدونست بهش قرض دادم نشست حسابی نصیحتم کرد که تو باید بتونی حقت رو بگیری و این حرفا..برو بهش بگو ..... اما من روم نشد ... چند روز بعد همون دوستم گفت که اگه میخوام خودش بره بهش بگه که به من قرض داره....موافقت نکردم.... بعد چند روز ...یهو دیدم اومد تو کلاس گفت بچه ها من به کسی قرض دارم؟ که همون دوستم گفت آره به فلانی....که اومد و بهم گفت که همه این مدت فراموش کرده بود و یهو یادش اومده... همیشه میگم این دوست صمیمیم کمی به من یاد داد که حقم رو بگیرم ...... این مورد حتی سرکار هم که میرفتم(چند ماهی که مدیر بودم) خیلی اذیتم میکرد....مدیر عامله میدونستم داره اشتباه میکنه،دروغ میگه،زیر آبی میره ...میریختم تو خودم....جلو چشمهای من دروغ میگفت و مراعاتش میکردم....برنامه های من رو بهم میریخت ،بهش میگفتم چرا اینکارو کرده،یه سری چرت و پرت تحویلم میداد.... تو همه اینها هم استدلالم این بوده که بذار بگذره و خودم رو به بیخیالی زدم....سعی میکنم حق خودم رو بگیرم اما در بیشتر موارد مراعات حال طرف مقابلم رو میکنم...میتونم جوابش رو بدم احترامش رو نگه میدارم....حال اینکه اون فرد خودش هم برای خودش هیچ احترامی قائل نیست..... این مثل : خوبی که از حد بگذرد، نادان خیال بد کند رو بارها و بارها به خودم در برابر رفتار دیگران گوشزد کردم.....اما مگر جز اینه که زندگی یعنی تابش خوبی به همه جا و همه کس....؟! البته بوده مواردی که حقم رو گرفتم و خوب هم گرفتم.....اعتراض کردم و نتیجه ش مثبت بوده ....اما اخیرا خیلی از واژه بی خیال استفاده کرده و میکنم..... خواهش عزیزم....مشخصه در این زمینه خیلی مشترکات داریم...میتونیم به مرور پیشرفتمون رو همین جا بنویسیم. دقیقا من هم همین مشکل دارم...وقتی به کسی پول قرض میدم ، خجالت میکشم که پس بگیرم...گاهی اوقات هم ممکن است واقعا دوستم فراموش کرده باشه، ولی خجالت میکشم یادآوری کنم...در صورتیکه دیدم بعضی ها به صورت غیر مستقیم یاد آوری میکنند....برای این موارد چه جملات و چه برخوردی مناسبه؟ تو جامعه پیش از حد که مراعات کنی، فکر میکنند هیچی حالیت نیست و معذرت میخوام بیشتر سواری میگیرن...و همیشه یک جور از اونایی که حواسشون به حقشون هست بیشتر میترسن تا ما و اول سعی میکنند هوای اونا رو داشته باشن تا ما..پس دیگه نباید مدارا کنیم. شیوه های مواردی که حقت رو هم گرفتی بیان کن تا ما هم یاد بگیریم. رفتار من تو اینجور موارد بستگی به طرف مقابلم داره نمیدونم چقد درسته یا نه ، بعضی مواقع بیش از حد مراعات میکنم و می ریزم تو خودم ولی در بعضی مواقع برخوردم به شدت تند میشه که بعدش باز پشیمون میشم:5c6ipag2mnshmsf5ju3 بنظرتون اگر به موقع و محترمانه ناراحتی خودمون رو بیان کنیم بهتر از این نیست که با یک برخورد تند و یکدفعه اون رو بیان کنیم...اون موقع کسی برای چشم پوشی هایی هم که کردیم ارزشی قائل نیست. 3 لینک به دیدگاه
Matin H-d 18145 اشتراک گذاری ارسال شده در 8 بهمن، ۱۳۹۱ :4564::4564: عجب تاپیک خوبیه مریمی منم دقیقا همین مشکل رو داشتممم عموما هم سر این کرایه تاکسیا یا تو صف وایسادنا:4564: قبلنا چیزی نمیگفتم چون 100 تومن 200 تومن ارزش گفتن نداشت و من هم چیزی نمیگفتم، میگفتم حلالش باشه ناراحت نمیشدم:icon_razz: اما الان اصلا بدجور قاطی میکنم ... چون با این وضعه گرونی همه داریم سواستفاده میکنیم و الکی برا خودشون کرایه ها رو اضافه میکنن یه مثال بزنم جالبه به نظرم: چندوقت پیش سوار ماشینای ون برا مترو حقانی شدم سر ظهر بود مسافرم کم بود ... راننده هم حدود 15 مین اینا از زمانی که من سوار شدم وایساد 5نفر سوار شدن خلاصه کرایه ونش 800 تومن اما کرایه تاکسی پژوییا 1100 تومن... بعد ما 1000 دادیم مابقیش رو پس نداد .. 2نفر اعتراض کردن ، گفت خب به خاطر شما من زود راه افتادم به خاطر همین کرایه اونا رو هم ،برا شما حساب کردم:icon_pf (34): عد همین امروزم همین اقاهه بود ... کامل سوار کرده بود بعد همون 1000 گرفت .. اما اعتراضا باعث شد که مابقیش رو بده:gnugghender: ...................... خلاصه ما عادت کردیم وقتی کسی اعتراض نمیکنه طرف فکر میکنه کارِش درست بوده و همچنان کارش رو ادامه میده 4 لینک به دیدگاه
NYC 20977 اشتراک گذاری ارسال شده در 8 بهمن، ۱۳۹۱ :4564::4564: عجب تاپیک خوبیه مریمی منم دقیقا همین مشکل رو داشتممم عموما هم سر این کرایه تاکسیا یا تو صف وایسادنا:4564: قبلنا چیزی نمیگفتم چون 100 تومن 200 تومن ارزش گفتن نداشت و من هم چیزی نمیگفتم، میگفتم حلالش باشه ناراحت نمیشدم:icon_razz: اما الان اصلا بدجور قاطی میکنم ... چون با این وضعه گرونی همه داریم سواستفاده میکنیم و الکی برا خودشون کرایه ها رو اضافه میکنن یه مثال بزنم جالبه به نظرم: چندوقت پیش سوار ماشینای ون برا مترو حقانی شدم سر ظهر بود مسافرم کم بود ... راننده هم حدود 15 مین اینا از زمانی که من سوار شدم وایساد 5نفر سوار شدن خلاصه کرایه ونش 800 تومن اما کرایه تاکسی پژوییا 1100 تومن... بعد ما 1000 دادیم مابقیش رو پس نداد .. 2نفر اعتراض کردن ، گفت خب به خاطر شما من زود راه افتادم به خاطر همین کرایه اونا رو هم ،برا شما حساب کردم:icon_pf (34): عد همین امروزم همین اقاهه بود ... کامل سوار کرده بود بعد همون 1000 گرفت .. اما اعتراضا باعث شد که مابقیش رو بده:gnugghender: ...................... خلاصه ما عادت کردیم وقتی کسی اعتراض نمیکنه طرف فکر میکنه کارِش درست بوده و همچنان کارش رو ادامه میده یعنی این راننده ها به پست من بخورن.:gnugghender: اینکه تیریپ نامردی برداره مثل نمونه شما خیلی حرصی میشم قاطی میکنم ولی تو خیلی از موارد واقعاً هیچی نمیگم. آخه چرا کوتاه میاین؟! دفعه های اولش سخته بعدش اصن جزئی از وجودتون میشه. ولی بنده خدا این راننده تاکسیا. یعنی همه ملت وقتی به اینا میرسن یاده احقاق حقشون میوفتن.:icon_pf (34): 3 لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده