Mohammad Aref 120452 اشتراک گذاری ارسال شده در 21 دی، ۱۳۹۱ طرح بحث: در زمینه مشارکت اجتماع دو رویکرد اساسی روان شناختی و جامعه شناختی وجود دارد. در این مقاله، نظرات یکی از صاحب نظران رویکرد روان شناختی به نام راجرز مورد بررسی قرار می گیرد و سعی می شود نظریه راجرز از لحاظ واقعیت های مسلط بر جامعه ایران در طول دهه های گذشته (از لحاظ جغرافیایی، تاریخی، اجتماعی، فکری، فرهنگی و روان شناختی) مورد آزمون تجربی قرار گیرد و اینکه آیا این رویکرد نظری تبیین کننده واقعیت موجود در زمینه مشارکت اجتماعی در ایران می باشد یا خیر؟ روش تحقیق: روش بررسی تلفیقی از روش کتابخانه ای و میدانی است که در بررسی میدانی جامعه آماری را شهروندان 15 سال به بالا ساکن شهر تهران تشکیل می دهند. یافته ها: بین ویژگی های شخصیتی افراد (ویژگی های خرده فرهنگ دهقان) و مشارکت اجتماعی تا حدی رابطه معنی داری وجود دارد. چنان که داده ها نشان می دهد بین خرده فرهنگ دهقانی و تمایل ذهنی به مشارکت اجتماعی رابطه معنی داری وجود دارد؛ به طوری که جهت رابطه منفی می باشد. نتیجه: هر چه افراد دارای خرده فرهنگ دهقانی کمتری باشند تمایل ذهنی بیشتری به مشارکت اجتماعی دارند. کلیدواژه ها: مشارکت اجتماعی، اعتماد، تقدیر گرایی، خرده فرهنگ دهقانی، محلی گرایی نویسنده: میرطاهر موسوی فصلنامه رفاه اجتماعی (1384)، شماره 19، صص 327 - 301 دانلود مقاله 2 لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده