رفتن به مطلب

اراده ژاپن براي بمباران پالايشگاه آبادان


ارسال های توصیه شده

این ترفند در آن زمان به عنوان رازی مهم در میان دولت بریتانیا و شرکت آنگلو-ایرانین باقی ماند و تبدیل به یکی از معماهای جنگ جهانی دوم شد.

تا این جای جنگ، همه چیز بین اروپایی ها بود و آمریکا نیز از هزاران کیلومتر، آن طرف تر دستی بر آتش داشت.

آسیایی ها فقط از رادیو خبرهای جنگ را به عنوان یک سریال جذاب دنبال می کردند، اما چشم بادامی های صلح طلب و دوستدار آرامش، این بار آرام ننشستند و شعله بزرگی از آتش را به این سو کشاندند.

ژاپن اعلان جنگ داد و پالایشگاه آبادان تبدیل به یکی از هدف های استراتژیک جنگ و نقطه ضعف بریتانیا شد. یگان های نظامی برای محافظت از پالایشگاه به سمت آبادان حرکت کردند و در همین بین سه تن از کارمندان پالایشگاه به اشتباه و با آتش نیروهای خودی کشته شدند.

کمبود گندم در آبادان زندگی را برای 200 هزار نفر سکنه این شهر و 80 هزار نفر که در روستاها و کمپ های اطراف زندگی می کردند، سخت و طاقت فرسا کرده بود. در بازار آبادان برای گرفتن جیره گندم یا آرد صفهایی به طول یک مایل تشکیل شد.

شرکت آنگلو-ایرانین برای مقابله با این بحران از لندن نماینده ای را به آبادان فرستاد. کشتی های حمل بار، از هندوستان و استرالیا جیره غذایی آوردند. و لباس هم از انگلستان آورده شد.

هر بیماری قبل از بهبود به بدترین و شدیدترین وضعیت خود می رسد. جنگ هم یک نوع بیماری است.

آبله و تیفوس در نزدیکی مرزهای ایران شایع شده بود و وقایع طوری پیش می رفت که جامعه به ویژه جمعیت انگلیسی های ساکن ایران را به سمت یک تشنج هیستریک سوق می داد.

شاید خیلی ها یادشان باشد که در شدیدترین شکل هیستری، یکی از زنان انگلیسی در آبادان به جای بذر گل لادن تکه های کوچک گوشت گوسفند را در زمین کاشت.

تغییرات بزرگ و چشم انداز جدید

مثل خیلی از شرکت های دیگر آنگلو-ایرانین چیزهای زیادی را در جنگ جهانی دوم از دست داد اما باز هم مثل خیلی از شرکت های دیگر، تجربه ای را به دست آورد که سرعت سیر و پیشرفت آن را دو چندان کرد.

در جریان بازسازی اروپا بعد از جنگ، آنگلو-ایرانین سرمایه گذاری های وسیعی در زمینه ساخت پالایشگاه در فرانسه، آلمان و ایتالیا انجام داد. علاوه بر آن فعالیت های تجاری جدیدش را در سوئیس، یونان، کشورهای اسکاندینا وی و حتی هلند شروع کرد.

این کار تا آنجا بالاگرفت که برای اولین بار سوخت های تولیدی این شرکت به نیوزیلند هم صادر شد.

پایه های شرکت هر روز محکم تر از دیروز می شد و مدیران آنگلو-ایرانین با پشتوانه اقیانوس ها نفت خاورمیانه، بر مبل های راحتی خود تکیه می دادند و خواب های شیرین می دیدند. اما ناگاه کابوسی وحشتناک به میان دوید و گلوی آنان را تا جایی فشرد که مرگ را به چشم خود دیدند.

جنبش سیاسی قدرتمندی در خاورمیانه پر از نفت شکل گرفت. جنبشی که در نهایت باعث شد نیمه مهم و پرمغز نام آنگلو-ایرانین راه آینده خود را از شرکت جدا کند.

ویلیام دارسی پیش بینی کرده بود که خاورمیانه با توسل به منابع غنی خود، باید از حالت فقر و تنگدستی خارج شود و نفوذ ویژه ای را در سیاست های بین المللی برای خود دست و پا کند.

اما «آیا این کافی است؟»

این سوالی بود که وطن دوستان خشمگین خاورمیانه از شرکت های بزرگ اروپایی که در این رهگذر بیشترین منافع را از آن خود می کردند، پرسیدند.

وقتی که حکومت سلطنتی بریتانیا به خیال خودش پا در میانی کرد تا مشکلات را به سرعت حل کند، وضع بدتر از گذشته شد. احساسات ضد انگلیسی به صورت ویژه ای شدید شد و مردم را به خیابان ها کشاند.

نخست وزیر ایران در اجتماع مردم با لحنی تند و شدید علیه شرکت آنگلو-ایرانین سخنرانی کرد و زنان و کودکان انگلیسی اولین گروهی بودند که به کشورشان بازگردانده شدند. چرخ پالایشگاه در آن شلوغی های اولیه به قیژو قاژ افتاد و بعد از مدتی متوقف شد. سه ماه بعد انگلیسی ها تمام جادوهای سیاسی خود را به کار گرفتند ولی هیچ کدامشان کارگر نیفتاد. مارهای هندی هم نتوانستند سیاستمداران ایران را به خواب خرگوشی ببرند و خیلی طول نکشید که کارمندان تبعیدی انگلیسی بار و بندیل شان را بستند و سوار بر کشتی عازم کشورشان شدند. بعد از آن تنگناهایی برای ایران به وجود آمد، خیلی از دولت های جهان، ایران را از نظر نفتی بایکوت کردند. بعد از حدود 18 ماه اقتصاد تک محصولی ایران نزدیک به ورشکستگی بود.بالاخره طرفین دعوی به میز مذاکره برگشتند و این بار به جای اینکه مدیریت نفت ایران به دست انگلیسی ها باشد، آنها فقط یکی از اعضای کنسرسیوم بودند. کنسرسیوم جدید از شرکت نفت استاندارد ایندیانا مشهور به آموکو و چند شرکت دیگر تشکیل شده بود. شرکت آنگلو-ایرانین هم در این میان سهمی 40 درصدی داشت.

در توافقنامه ای که بین پادشاه وقت ایران و ویلیام دارسی منعقد شد، خط سیر آینده این شرکت ترسیم گردید، اما در سال 1954 هیات مدیره این شرکت نام آن را از آنگلو-ایرانین به «بریتیش پترولیوم» تغییر داد.

 

/ مترجم: محمد شهبازی نژاد؛ کوروش پرویز

 

روزنامه دنياي اقتصاد، شماره 1788 به تاريخ 14/2/88، صفحه 32 (تاريخ اقتصاد)

  • Like 2
لینک به دیدگاه
×
×
  • اضافه کردن...