Lean 56968 اشتراک گذاری ارسال شده در 17 دی، ۱۳۹۱ ماجرای ایران–کنترا (به انگلیسی: Iran Contra affair) که به ماجرای مکفارلین و ماجرای ایران گیت نیز معروف است، به معامله تسلیحاتی ایران با ایالات متحده آمریکا و اسرائیل از ۲۰ اوت ۱۹۸۵ تا ۴ مارس ۱۹۸۷ (۲۹ مرداد ۱۳۶۴ – ۱۳ اسفند ۱۳۶۵) بازمیگردد. در این ماجرا آمریکا از طریق نفوذ ایران سعی در آزادسازی گروگانهای آمریکایی در لبنان کرد و در ازای آن برخی قطعات ادوات جنگی و نظامی را ک...ه به واسطه تحریم امکان فروش آنها به ایران نبود، در اختیار ایران قرار داد. پول فروش این تسلیحات به طور پنهانی به ضد انقلابیون نیکاراگوئه موسوم به کنترا داده میشد. اسرائیل نیز بخشی از معامله فروش تسلیحات به ایران را در دست گرفت و از این طریق سعی در شکست نخوردن ایران در مقابل جبهه متحد عربی مخالف اسرائیل داشت. ماجرای ایران–کنترا بعد از رسوایی واترگیت بزرگترین رسوایی سیاسی آمریکا لقب گرفت. هیئتی که در تاریخ ۲۵ مه ۱۹۸۶ (۴ خرداد ۱۳۶۵) جهت مذاکرات وارد تهران شدند عبارت بودند از: الیور نورث، رابرت مک فارلین تحلیل گر سازمان سیا و مشاور امنیتی رونالد ریگان، جورج کیو از مقامات شورای امنیت ملی، هوارد تیچر(مسئول تحویل پول به شورشیان نیکاراگوئه و امیرام نیر، یکی از ماموران سرویس امنیت اسرائیل. بر اساس گفتههای هاشمی رفسنجانی مکفارلین و همراهانش با نام ایرلندی با یک هواپیمای حمل سلاح وارد ایران شدند. در بدو ورود به ایران، اعضای این هیأت به یک هتل برده شدند. در مدت ۵ روز مکرراً به درخواستهای رابرت مکفارلین مبنی بر ملاقات با یکی از مسئولان ردهبالای ایران پاسخ منفی داده میشد. ماموران ایرانی اعضای هیأت را تهدید میکردند در صورتی که هدف و نقشه اصلی حضور غیرمنتظره در ایران را شرح ندهند، هویتشان در رسانههای جمعی معرفی خواهد شد. بعد از آن اولین دور مذاکرات به مدت ۲ ساعت انجام شد. در این جلسه مقامات سیاسی ایران حاضر نبودند و تنها فرماندهانی از سپاه پاسداران هیأت ایرانی را تشکیل میدادند. دور دوم مذاکرات به دلیل ترک جلسه توسط مکفارلین تنها نیمساعت ادامه پیدا کرد. وی این اقدام را به نشانه اعتراض به بیتوجهی مقامات ایرانی نسبت به حضور وی در ایران انجام داد. دور سوم بدون حضور مکفارلین و با حضور چند دیپلمات ایرانی و به مدت ۶ ساعت انجام شد. در دور سوم، چهارم و پنجم توافقات نسبی بین طرفین انجام شد. در پایان دور ششم مذاکرات، هیأت آمریکایی به این دلیل که نتیجه مذاکرات را موردقبول نمیدیدند، درخواست بازگشت به آمریکا را مطرح نمودند. این گروه در پایان دور هفتم مذاکرات (17 خرداد ۱۳۶۵) گذرنامه خود را دریافت و ایران را ترک کردند. اولین محموله موشکهای تاو در ۶ اوت ۱۹۸۵ (۱۵ مرداد ۱۳۶۴ به ایران ارسال شدند. در ۱۵ سپتامبر همان سال (۲۴ شهریور ۱۳۶۴)، دومین محموله که از جمله تعداد ۲۵ قبضه توپ ۱۵۵ میلیمتری جدید دوربرد لوله بلند با شعلهپوش ساخت آمریکا که در ارتش ایران برای رد گم کردن به توپهای اتریشی معروف شدند از طریق کانتنر در بندرعباس تحویل حکومت ایران داده شد . بنیامین ویر (به انگلیسی: Benjamin Weir)، گروگان آمریکایی در لبنان، در ۲۴ مهر ۱۳۶۵ آزاد گردید. دومین گروگان نیز در تاریخ ۱۱ آبان ۱۳۶۵ آزاد شد. رونالد ریگان همان ساعت به شیمون پرز تلفنی مراتب تشکر دولت متبوعش را بخاطر هماهنگسازی اسرائیل در انتقال تسلیحات به ایران ابراز داشت. سه نفر دیگر نیز در ماجراهای دیگری در ۱۸ و ۲۱ شهریور و نیز ۲۱ مهر آن سال در بیروت به گروگان گرفته شدند که در جریان مذاکرات پنهانی نبودند. در این موارد هم گروگان نخست سریعاً آزاد شد و ۲ تن دیگر برای مدتها گروگان بودند. ناهم مانبار (به عبری: נחום מנבר)، یکی از دلالان اسلحه اسرائیلی مدعی شدهاست که در طی معاملات اسلحه، ایران مقداری گاز اعصاب و گاز خردل نیز دریافت کردهاست. موشک ضد هوایی هاوک نیز یکی از اقلام فروخته شده به ایران بوده که آدولف شویفر آنها را از نیروی هوایی آمریکا تحویل گرفت. ارزش کل کالاهای ارسال شده به ایران در خلال این معامله بالغ بر ۲ میلیارد دلار میباشد. [ در منابع ذکر شده نیروی هوایی ارتش ایران در پروژه ای با نام سجیل موشک هاوک را به موشکی قابل نصب و سازگار با رادار پرقدرت اف 14 تامکت که مدت 10 ماه غیر مسلح ( بدون موشک های فونیکس و .... ) تنها به عنوان رادار هوایی پیش هشدار و شکاری پر ابهت و وحشت افکن در دل خلبانان عراقی از آن بهره برداری میشد با نام سحیل تبدیل کرد ] 3 لینک به دیدگاه
Jafar Alishah 6341 اشتراک گذاری ارسال شده در 17 دی، ۱۳۹۱ چه جالب ... به شخصه خوشحال شدم که کسایی بودن که منافع ملی براشون مهمتر از عقیده شخصی باشه همه دنیا منافع ملی شون رو در اولویت قرار میدن و تو این راه عقاید شخصی جایگاهی براشون نداره 2 لینک به دیدگاه
Lean 56968 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 17 دی، ۱۳۹۱ چه جالب ... به شخصه خوشحال شدم که کسایی بودن که منافع ملی براشون مهمتر از عقیده شخصی باشه همه دنیا منافع ملی شون رو در اولویت قرار میدن و تو این راه عقاید شخصی جایگاهی براشون نداره البته کل ماجرا این نیس بقیشو سانسوریدم 2 لینک به دیدگاه
Jafar Alishah 6341 اشتراک گذاری ارسال شده در 17 دی، ۱۳۹۱ البته کل ماجرا این نیس بقیشو سانسوریدم بزار ببینیم جریان از چه قرار بوده 1 لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده