spow 44197 اشتراک گذاری ارسال شده در 16 دی، ۱۳۹۱ برداشت شما از کلمه سواد چیه؟ به چه کسی میگین باسواد؟ معنی کلمات سواد علمی ، سواد عملی و سواد اجتماعی نزد شما چیه؟ ایا به نظرتون ما باسوادیم یا بیسواد 13 لینک به دیدگاه
M!Zare 48037 اشتراک گذاری ارسال شده در 16 دی، ۱۳۹۱ برداشت شما از کلمه سواد چیه؟به چه کسی میگین باسواد؟ معنی کلمات سواد علمی ، سواد عملی و سواد اجتماعی نزد شما چیه؟ ایا به نظرتون ما باسوادیم یا بیسواد تعریفی که من از سواد دارم: دانشی رو شخص داشته باشه، به خوبی فهمیده باشه ، دید مناسبی نسبت به آن داشته باشه و بتونه به دیگران منتقل کنه. صرفا گرفتن مدرک کافی نسیت. .. سواد در نظر من متوجه شدن مفهوم است. سوادد اجتماعی و علمی: نگرش صحیح نسبت به موضوعات پیرامون خود . منظور ما کیه؟ جامعه یا من فردی گرچه در سال های اخیر سطح مدارک بالا رفته ولی از لحاظ بینش و موضوع نگری افت کردیم. من فردی هم که هنوز باید یاد بگیرم 9 لینک به دیدگاه
*sepid* 9772 اشتراک گذاری ارسال شده در 16 دی، ۱۳۹۱ تا چند دهه قبل میشد توانایی خواندن و نوشتن ، اما الان میشه توانایی استفاده درست از دانسته ها و به فعلیت بخشیدن این دانسته ها در نظر گرفت کسی که علاوه بر داشتن این توانایی ، شعور لازمه رو هم داشته باشه .... شخص بتونه مسائل اجتماعی به خوبی درک کنه و با شرایط موجود سازگار باشه (البته از نظر کلی گفتم) و بتونه به خوبی با افراد جامعه ارتباط برقرار کنه شاید فکر کنین منفی فکر می کنم ولی به جرات میتونم بگم ما باسواد نیستیم ولی همیشه میشه سعی کرد 6 لینک به دیدگاه
*sepid* 9772 اشتراک گذاری ارسال شده در 16 دی، ۱۳۹۱ یه سوال : اگه شخص بتونه به دنبال پاسخ سوالات ذهنی و راهکارهای موجود بره و در نهایت بتونه به جواب قطعی برسه ، جزو کدوم دسته از دسته های فوق که گفته شد میشه ؟ اصلا این خودش یه نوع سواد محسوب میشه ؟ خو چیکار کنم ،اولین باره دیدم و شنیدم که سواد رو هم میشه دسته بندی کرد اعتراف میکنم نادان بودم تا بحال ... :5c6ipag2mnshmsf5ju3 5 لینک به دیدگاه
Farnoosh Khademi 20023 اشتراک گذاری ارسال شده در 16 دی، ۱۳۹۱ زمان های قدیم به کسی که خواندن و نوشتن بلد بوده باسواد میگفتن. اما حالا هر چه که میخونی باسواد نمیشی. 6 لینک به دیدگاه
spow 44197 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 17 دی، ۱۳۹۱ یه سوال : اگه شخص بتونه به دنبال پاسخ سوالات ذهنی و راهکارهای موجود بره و در نهایت بتونه به جواب قطعی برسه ، جزو کدوم دسته از دسته های فوق که گفته شد میشه ؟ اصلا این خودش یه نوع سواد محسوب میشه ؟ خو چیکار کنم ،اولین باره دیدم و شنیدم که سواد رو هم میشه دسته بندی کرد اعتراف میکنم نادان بودم تا بحال ... :5c6ipag2mnshmsf5ju3 خب تو زمینه همون سوالات میشه گفت باسواده! بقول داستایوسکی به تعداد موجود هرچیزی میتوان به صورت دلبخواهی دسته بندی ایجاد کرد!! به نظرت ایا اگاهی های کسب شده توسط ما کاربردی در زندگی ما دارند؟یجوری تمایز اطلاعات ودانش رو میخوام توضیح بدی 3 لینک به دیدگاه
*sepid* 9772 اشتراک گذاری ارسال شده در 17 دی، ۱۳۹۱ خب تو زمینه همون سوالات میشه گفت باسواده!بقول داستایوسکی به تعداد موجود هرچیزی میتوان به صورت دلبخواهی دسته بندی ایجاد کرد!! به نظرت ایا اگاهی های کسب شده توسط ما کاربردی در زندگی ما دارند؟یجوری تمایز اطلاعات ودانش رو میخوام توضیح بدی از نظر من نه به طور کامل ..... خیلی از این آگاهی ها حتی به درد دونستن هم نمیخوره ، اگه به جاش مسائلی رو مطرح می کردن که واقعا تاثیر داشت خیلی بهتر نمود میکرد تو زندگی فردی و همچنین اجتماعیمون . اگه اطلاعات هرز رو در نظر نگیریم اطلاعات میشه دانسته ها ولی دانش میشه استفاده بهینه از این دانسته ها مثلا خودمو مثال میزنم ، در محیط کاریم یه سری مسائل و کارهایی هست که الان من در طی این سالها فقط یه برآورد کلی یا دید کلی نسبت به برخی زمینه ها دارم ولی چون هیچ شناختی از مفاهیم و اصل موضوع ندارم پس نمیتونم جایگزین مناسبی برای اون کار باشم (این میشه اطلاعات) ..مثلا من هیچوقت نمیتونم به جای یه کارشناس آب بیام گزارش منابع آب تهیه کنم. اما تو رشته و زمینه کاری خودم چون یه سری اطلاعات دارم ازش میتونم با استفاده از همین اطلاعات به اون نتیجه ای که لازمه برسم . یعنی رسیدن به هدف با بهره گیری از این اطلاعات این میشه دانش(روش انجام کار) 2 لینک به دیدگاه
*sepid* 9772 اشتراک گذاری ارسال شده در 17 دی، ۱۳۹۱ به نظرت ایا اگاهی های کسب شده توسط ما کاربردی در زندگی ما دارند؟ در رابطه با این سوال خیلی جوابشون اینه که کاربرد دارن . بپرسیم چرا؟ میگن اگه کاربردی نداشتن اینهمه مطرحش نمیکردن ... خب این خودش جای بحث داره اما کاملاً منطقی نیست از نظر من من فقط نظر خودمو گفتم 2 لینک به دیدگاه
spow 44197 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 17 دی، ۱۳۹۱ خب حالا برگردیم به برخورد جامعمون با ما درمورد دانستن یا همون کلمه مصطلح سواد دبستان که بودیم تو مخمون فرو کردن که باید تا لحظه مردن مغزمون رو انباشته کنیم از هرچیزی که به دستمون میرسه ابوریحان داشته میمرده وجواب یه سوال ریاضی رو از دوستش میپرسه ودر جواب بیخیالی دوستش میگه بدانم وبمیرم یا ... دونستن حل یک مسئله ریاضی برای یک نفر روبه موت چه فایده ای داره؟ما فقط یاد گرفتیم مغزمون رو بکنیم صندوقچه اطلاعات ریز ودرشت وفرمول ها وروابط واسم وعدد این هیچوقت به ما اجازه نداده تا ذهنمونو درگیر تفسیر مسایل کنیم شاید معدودی ادم بنا به علاقه شخصیشون رفته باشن دنبال اینکه فرضا معادله درجه 2 از کجا پیدا شد واینکه مسایل بیشمار ریاضی چه کاربرد عملی تو زندگیمون دارن بجز نقش چهارعمل اصلی که هممون برای حساب کتابامون لازمشون داریم بقیه دروس هم همینطور ما اون همه تعلیمات اجتماعی خوندیم ولی این وضعیت فلک زده تعاملات اجتماعی ماست اون همه ادبیات به خوردمون دادن بدون اینکه الان اکثریت اسما باسواد جامعه بتونه چهارتا جمله فارسی رو بدون اشتباه نگارشی واملای بگه وبنویسه! معارف اسلامی رو حتی تا پایان دوران کارشناسی ارشد هم به همراه خودمون داریم اما دریغ از کاربرد عملی اون بجز اداب وضو ونماز!! ما باسواد شدیم فقط از این بعد که دنیایی از اطلاعات را بلعیدیم اما هیچوقت نه ما اجاززه دادیم نه جامعه مجالی به ما داده تا این اطلاعات تبدیل به دانش بشن وکاربرد عملی برای خودشون تو زندگی ما پیدا کنن حکایت ما حکایت طوطی وار بودن هست یا روایت معنای ملا ملا در قدیم به کسی میگفتن که از همه چیز سر درمیاورد وانگار این فضولی وسرک کشیدن در همه چیز یک حسن باشه که به جامعه امروزی ما منتقل شده 4 لینک به دیدگاه
*sepid* 9772 اشتراک گذاری ارسال شده در 17 دی، ۱۳۹۱ یه بحثی که اینجا مطرحه بحث جبر و اختیاره ... ابوریحان در مورد مسئله ای خواست بدونه که خو.دش پرسیده بود اما ما درگیر مسائلی هستم که به اجبار وادار به حل اون میشیم و این یه جور دو گانگیه ، واقعا اگه بیایم پیش خودمون یه جمع بندی کنیم می بینیم 99 درصد اطلاعات ما به صورت تئوری بوده و این جنبه ی عملی بودن موضوع رو انکار میکنه .... این یعنی سرسری رد شدن .. دونستن مسائلی لازمه که بخوای حتی برا چند لحظه هم که شده روش فکر کنی ... 2 لینک به دیدگاه
*sepid* 9772 اشتراک گذاری ارسال شده در 17 دی، ۱۳۹۱ نظام آموزشیمون کاملا مشکل داره ... ما عادت کردیم به اجبار ... تا مجبور نشیم دنبال راه حل نمی گردیم ... چرا همیشه باید یه چوب بالا سرمون باشه تا انجام بدیم ؟ فکر کنم این مسیر اجبار تا پایان راه سایه وار همراهمون باشه 2 لینک به دیدگاه
sahar 91 9480 اشتراک گذاری ارسال شده در 17 دی، ۱۳۹۱ به نظرم تو زمان قدیم به کسی میگفتن باسواد که بیشتر از بقیه میدونست (دانستن) و تحصیلات بیشتری داشت (علم تجربی یا علم نظری) اما تو جامعه امروز که همه تحصیل کرده هستند بیشتر به آدمی گفته میشه که بافرهنگ و باشخصیت باشه...یعنی اون علمی که یاد گرفته صرفا فرمول و عدد و روابط ریاضی نبوده ، بلکه سطح روابط انسانی و اجتماعی و اخلاقی را هم در کنار اونا بالا برده و نیز در عمل همه ی آنها را پیاده میکند . 2 لینک به دیدگاه
spow 44197 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 17 دی، ۱۳۹۱ نظام آموزشیمون کاملا مشکل داره ... ما عادت کردیم به اجبار ... تا مجبور نشیم دنبال راه حل نمی گردیم ... چرا همیشه باید یه چوب بالا سرمون باشه تا انجام بدیم ؟ فکر کنم این مسیر اجبار تا پایان راه سایه وار همراهمون باشه چرا باید به اجبار عادت کرده باشیم؟ چرا نمیشه از اشتباهات این اجبار رهایی جست؟ راهکاری سراغ نداری؟ به نظرم تو زمان قدیم به کسی میگفتن باسواد که بیشتر از بقیه میدونست (دانستن) و تحصیلات بیشتری داشت (علم تجربی یا علم نظری)اما تو جامعه امروز که همه تحصیل کرده هستند بیشتر به آدمی گفته میشه که بافرهنگ و باشخصیت باشه...یعنی اون علمی که یاد گرفته صرفا فرمول و عدد و روابط ریاضی نبوده ، بلکه سطح روابط انسانی و اجتماعی و اخلاقی را هم در کنار اونا بالا برده و نیز در عمل همه ی آنها را پیاده میکند . ایا الان تو جامعه ما سطوح بهینه روابط انسانی و اجتماعی و اخلاقی اموزش داده میشه؟ اصلا باید اموزش داده بشه یا هر شخصی میتونه کسبش کنه؟ راهکارشما برای عملی کردن اون ایده ها چیه؟ 2 لینک به دیدگاه
sahar 91 9480 اشتراک گذاری ارسال شده در 17 دی، ۱۳۹۱ ایا الان تو جامعه ما سطوح بهینه روابط انسانی و اجتماعی و اخلاقی اموزش داده میشه؟ اصلا باید اموزش داده بشه یا هر شخصی میتونه کسبش کنه؟ راهکارشما برای عملی کردن اون ایده ها چیه؟ همه چیز که نه، گفته نمیشه بلکه آدم باید خودش از روی تجربه ها پی ببره و درس بگیره...البته یه درسایی هم داده میشه ولی مهمه اینه که آدم به پیرامونش فکر کنه...به چراها... به بایدها و نبایدها به نظر من باید از همون دوران مدرسه بطور جدی تری روی فرهنگ و اخلاق بچه ها کار بشه...دورانی که بچه دنبال یادگیریه...ذهنش درگیر خیلی مسائل نیست...و فکر و ذهنش پاک و ساده هست...البته اول باید معلم مناسبی برای آموزش این مسائل پیدا کرد...کسی که صبر و حوصله و درک بالایی داشته باشه و با توجه به نیاز روز سطح تعلیماتش رو بالا ببره . 2 لینک به دیدگاه
*sepid* 9772 اشتراک گذاری ارسال شده در 19 دی، ۱۳۹۱ چرا باید به اجبار عادت کرده باشیم؟ چرا نمیشه از اشتباهات این اجبار رهایی جست؟ راهکاری سراغ نداری؟ مگن خشت اول را چون نهاد معمار کج/تا ثریا میرود دیوار کج ما به اون مسائلی که به خوردمان دادن بسنده کردیم و یه گام فراتر از اون نرفتیم و این کاملا اشتباه بوده ولی کسی نیومده بگه راه اینه این مسیری که شما میرین میانبر نیست فقط خودتونو دور می زنید .. خب شاید راههایی باشه ولی چیزی که مهمه اینه که راهکاری رو باید پیاده کنیم که عملی باشه تو این جامعه و این شرایط و این فکر کنم زمان زیادی رو بخواد 2 لینک به دیدگاه
Fakur 9754 اشتراک گذاری ارسال شده در 19 دی، ۱۳۹۱ برداشت شما از کلمه سواد چیه؟به چه کسی میگین باسواد؟ معنی کلمات سواد علمی ، سواد عملی و سواد اجتماعی نزد شما چیه؟ ایا به نظرتون ما باسوادیم یا بیسواد داشتن سواد با داشتن خرده معلومات فرق داره. سواد اگه واقعی باشه هر سه اون موارد عملی و علمی و اجتماعی رو تو خودش داره. باسواد یعنی همون حکیم. معنی حکیم رو اگه بشکافیم و به رفتار و کردارشون نگاه کنیم در واقع داریم یه انسان باسواد رو میبینیم. بجز حکیم همه اونایی که وجود دارند انسانهای دارای خرده معلومات و یا دارای دانش ناقص هستند که بدترین نوع باسوادی است و آتیش به خرمن هستی میزنه. هستی خود و هستی دیگران. 2 لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده