spow 44197 اشتراک گذاری ارسال شده در 16 دی، ۱۳۹۱ هر انسانی مجموعه ای نامیزان ونامشخص از ویژگی ها وخصلت هایی است که قسمتی از انها خوب وقسمتی در جامعه بد شمرده میشوند چیزهایی مانند طمع،حسادت،همدردی،شفقت،غرور،خشم،مهربانی و... بجز قسمت سفیدرنگ ماجرا که تقریبا تمامی افراد بشر به نحوی سعی بر بزرگتر و پررنگتر نشان دادن انها دارند وسعی میکنند با توجه به توجه جامعه به سجایای اخلاقی خودرا نماد اینگونه مسائل نشانم دهند تا کنون به این فکرکرده اید که قسمت منفی ماجرا چه تاثیری در زندگی شما داشته است؟ شما چقدر موفق به کنترل این مسائل شده اید؟چیزهایی مثل حسادت،غرور،خشم،طمع و... چه اسیب هایی به زندگی شما یا اطرافیانتان وارد کرده ویا چقدر ازاین مسائل منتفع شده اید؟ توانایی ها وتاثیرپذیری شما چگونه است؟ 8 لینک به دیدگاه
El Roman 31720 اشتراک گذاری ارسال شده در 16 دی، ۱۳۹۱ اگر موفق به کنترل این قضایا می شدیم که الان اینجا بهشت بود هیشکی هیچ عیب خودش رو قبول نداره اصلا، نمیتونه ببینه یعنی ما هرکاری میکنیم قبلش به خودمون اون حق رو میدیم، حسودی، غرور، طمع ... قبلش به خودمون حقش رو دادیم پس دیگه قسمت دوم ماجرا نیست حق ماست 6 لینک به دیدگاه
spow 44197 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 16 دی، ۱۳۹۱ اگر موفق به کنترل این قضایا می شدیم که الان اینجا بهشت بود هیشکی هیچ عیب خودش رو قبول نداره اصلا، نمیتونه ببینه یعنی ما هرکاری میکنیم قبلش به خودمون اون حق رو میدیم، حسودی، غرور، طمع ... قبلش به خودمون حقش رو دادیم پس دیگه قسمت دوم ماجرا نیست حق ماست خب همین حق شما میتونه شمارو منتفع یا متضرر کنه بحث اخلاقیش در وهله اول مدنظرم نیست ببین شما بدون طمعکاری بیشتر از یک هفته نمیتونی زنده بمونی اینو من بهت قول میدم!ولی مرز باریکی رسم میشه بین طمع و تلاش برای بقا یا بدست اوردن هرچیزی حالا این حق مسلم شما چه تاثیراتی توزندگیتون داشته 5 لینک به دیدگاه
Fakur 9754 اشتراک گذاری ارسال شده در 19 دی، ۱۳۹۱ هر انسانی مجموعه ای نامیزان ونامشخص از ویژگی ها وخصلت هایی است که قسمتی از انها خوب وقسمتی در جامعه بد شمرده میشوندچیزهایی مانند طمع،حسادت،همدردی،شفقت،غرور،خشم،مهربانی و... بجز قسمت سفیدرنگ ماجرا که تقریبا تمامی افراد بشر به نحوی سعی بر بزرگتر و پررنگتر نشان دادن انها دارند وسعی میکنند با توجه به توجه جامعه به سجایای اخلاقی خودرا نماد اینگونه مسائل نشانم دهند تا کنون به این فکرکرده اید که قسمت منفی ماجرا چه تاثیری در زندگی شما داشته است؟ شما چقدر موفق به کنترل این مسائل شده اید؟چیزهایی مثل حسادت،غرور،خشم،طمع و... چه اسیب هایی به زندگی شما یا اطرافیانتان وارد کرده ویا چقدر ازاین مسائل منتفع شده اید؟ توانایی ها وتاثیرپذیری شما چگونه است؟ کاربرد این خصایص بستگی به شرایطی داره که برای انسان ایجاد میشه و یا بزور ایحادش میکنند. من بارها گفتم و بازم میگم : بذارید من آدم خوبی باشم. ولی مگه میذارن؟ بقول پدرم ( ره ) میگفت : یارو یه قرآن گرفته تو دست راستش یکی هم گذاشته تو آستینش و مدام بهم قسم میده که بیا و بحق قرآن منو شل و پل کن. در کل همه انسانها اون خصوصیاتی رو که شما بهشون اشاره داشتید رو تو ذاتشون دارن . این طرف مقابل یا شرایط اجتماعی است که انسان رو وادار میکنه که از این خصوصیات تا چه حد استفاده بکنه. 3 لینک به دیدگاه
spow 44197 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 21 دی، ۱۳۹۱ کاربرد این خصایص بستگی به شرایطی داره که برای انسان ایجاد میشه و یا بزور ایحادش میکنند. من بارها گفتم و بازم میگم : بذارید من آدم خوبی باشم. ولی مگه میذارن؟ بقول پدرم ( ره ) میگفت : یارو یه قرآن گرفته تو دست راستش یکی هم گذاشته تو آستینش و مدام بهم قسم میده که بیا و بحق قرآن منو شل و پل کن. در کل همه انسانها اون خصوصیاتی رو که شما بهشون اشاره داشتید رو تو ذاتشون دارن . این طرف مقابل یا شرایط اجتماعی است که انسان رو وادار میکنه که از این خصوصیات تا چه حد استفاده بکنه. مسلما شرایط و اطرافیان تاثیردارند ولی کنترل این خصایص ومیزان کاربردشون دست خود ادماست ،سوال اینه که چجوری میشه کنترلشون کرد؟ 5 لینک به دیدگاه
Fakur 9754 اشتراک گذاری ارسال شده در 21 دی، ۱۳۹۱ مسلما شرایط و اطرافیان تاثیردارند ولی کنترل این خصایص ومیزان کاربردشون دست خود ادماست ،سوال اینه که چجوری میشه کنترلشون کرد؟ من هیچوقت نمیتونستم از پس خودم بر بیام تا اینکه با بالا رفتن سن و سال و یکمم با مطالعه کتاب بیشعور ها اثر دکتر خاویر کرمنت تونستم به خودم فائق بیام. 3 لینک به دیدگاه
Astraea 25351 اشتراک گذاری ارسال شده در 22 دی، ۱۳۹۱ کتابای روانشناسی انتونی رابینز رو که میخوندم لیست اخلاقای بد و خوبم رو جدا کردم... خوبا بیشترند ولی ضرر بدها خیلی بیشتر هستند برای من!!!!!برخیشو رفع کردم..بعیاش کمرنگ تر یا پررنگ تر شدند و به برخی اخلاق خوب و بدم اضافه شد!!!خوب البته بد و خوب برای هرکسی جدا معنی میشه و با توجه به شرایط.... مثلا من میرفتم که سرکار باید چاپلوس میبودم و واقعیتهای بخش و مسئولیتهامو به خواست سرپرستم زیر و رو میکردم و به رئیس تحویل میدادم و مثلا میگفتم تقصیر قسمت فنی هستش...واقعا این کارا از دست من برنمیومد....من اصلا بلد نبودم از این کارا...تازه همه میگفتن اینجا خوبشه...برا همین مسائل و چیزای دیگه نموندم.... خوب بعد میگیم دروغ بده،زرنگی به معنای گول زدن دیگران بده،چاپلوسی بده اما اگه یکی از این مسائل رو نداشته باشیم هیچ پیشرفتی توی جامعه نداریم...من هرجا ضربه خوردم از این بود که طرف منو توی فشار قرار داد و منم راست ماجرا رو گفتم !!!! خوبی خیلی خوبه اما نمیدونم چرا فقط فقط شعار و نصیحته.... همه میخوان آرمانی بگویند و عمل کنند اما دیدن خوبی دیگران براشون قابل تحمل نیست... درسته داشتن صفات خوب و بد اول برمیگرده به فرهنگ و خانواده ای که توش بزرگ شده ایم اما جدا کنترل و بکارگیریش متاسفانه باید براساس معیارهای خوب و بد جامعه ماست در غیر این صورت کلاه آدم پس معرکه است!!!! 2 لینک به دیدگاه
Fakur 9754 اشتراک گذاری ارسال شده در 22 دی، ۱۳۹۱ کتابای روانشناسی انتونی رابینز رو که میخوندم لیست اخلاقای بد و خوبم رو جدا کردم... خوبا بیشترند ولی ضرر بدها خیلی بیشتر هستند برای من!!!!!برخیشو رفع کردم..بعیاش کمرنگ تر یا پررنگ تر شدند و به برخی اخلاق خوب و بدم اضافه شد!!!خوب البته بد و خوب برای هرکسی جدا معنی میشه و با توجه به شرایط....مثلا من میرفتم که سرکار باید چاپلوس میبودم و واقعیتهای بخش و مسئولیتهامو به خواست سرپرستم زیر و رو میکردم و به رئیس تحویل میدادم و مثلا میگفتم تقصیر قسمت فنی هستش...واقعا این کارا از دست من برنمیومد....من اصلا بلد نبودم از این کارا...تازه همه میگفتن اینجا خوبشه...برا همین مسائل و چیزای دیگه نموندم.... خوب بعد میگیم دروغ بده،زرنگی به معنای گول زدن دیگران بده،چاپلوسی بده اما اگه یکی از این مسائل رو نداشته باشیم هیچ پیشرفتی توی جامعه نداریم...من هرجا ضربه خوردم از این بود که طرف منو توی فشار قرار داد و منم راست ماجرا رو گفتم !!!! خوبی خیلی خوبه اما نمیدونم چرا فقط فقط شعار و نصیحته.... همه میخوان آرمانی بگویند و عمل کنند اما دیدن خوبی دیگران براشون قابل تحمل نیست... درسته داشتن صفات خوب و بد اول برمیگرده به فرهنگ و خانواده ای که توش بزرگ شده ایم اما جدا کنترل و بکارگیریش متاسفانه باید براساس معیارهای خوب و بد جامعه ماست در غیر این صورت کلاه آدم پس معرکه است!!!! این مشکلات از موقعی تبدیل به اپیدمی شد که بعضی احکام رو بصورت قطعی مطرح نکردند. مثلا گفتن : دروغ بده ولی دروغ مصلحت آمیز اشکالی نداره. قتل و غارت اموال دیگران بده ولی قتل و غارت اموال و خانواده دشمنان را بهش اجازه دادن. تجاوز به عنف بده ولی میشه زن و بچه مغلوبین بی دین رو مال خود کرد. بنظرم ریشه فساد از این امّا ها شروع شد و دامن بشریت رو گرفت. 3 لینک به دیدگاه
Astraea 25351 اشتراک گذاری ارسال شده در 22 دی، ۱۳۹۱ این مشکلات از موقعی تبدیل به اپیدمی شد که بعضی احکام رو بصورت قطعی مطرح نکردند. مثلا گفتن : دروغ بده ولی دروغ مصلحت آمیز اشکالی نداره. قتل و غارت اموال دیگران بده ولی قتل و غارت اموال و خانواده دشمنان را بهش اجازه دادن. تجاوز به عنف بده ولی میشه زن و بچه مغلوبین بی دین رو مال خود کرد. بنظرم ریشه فساد از این امّا ها شروع شد و دامن بشریت رو گرفت. منم قبول دارم این حرف رو.... متاسفانه دیگه این حرفا هم شعار شده که آدم از خودش شروع کنه...درسته تغییرات کوچک تاثیر میزارن و میشه یه تکونی بخود و برخی اطرافیان داد اما فرهنگ سازی عظیمی میخواد برای تغییر ارزش ها.... 3 لینک به دیدگاه
Fakur 9754 اشتراک گذاری ارسال شده در 22 دی، ۱۳۹۱ منم قبول دارم این حرف رو....متاسفانه دیگه این حرفا هم شعار شده که آدم از خودش شروع کنه...درسته تغییرات کوچک تاثیر میزارن و میشه یه تکونی بخود و برخی اطرافیان داد اما فرهنگ سازی عظیمی میخواد برای تغییر ارزش ها.... ولی من هنوزم دارم از خودم شروع میکنم که بتونم خوب تر بشم تا کمتر آسیب ببینم. ( تو ذات خودم) اون کتاب بنام بیشعور ها رو که میخوندم , حواسم به این بود که بدونم خودم کجا ها و تا چه حد و برای چی بیشعور بازی در میارم. یعنی با استفاده از روشنگری های دکتر خاویر کرمنت میزان بیشعوری های خودم را می سنجیدم و الان هم تلاش میکنم که اون بخش از رفتارم رو اصلاح کنم. اینکه تو یه جامعه ای همه انسانها به بن بست میرسند و برای رهایی از این خفقان مدام به رفتار های غیر فرهنگی دیگران ایراد میگیرند هم خودش یه بخشی از تحول هست که نهایتا انسان رو به جایی میرسونه که بدونه خودشم مهم هست و باید از خودش شروع بکنه. این کار اگه نفعی هم برای کسی نداشته باشه حداقلش اینه که برای انسان آرامش وجدان رو به همراه میاره. 3 لینک به دیدگاه
Astraea 25351 اشتراک گذاری ارسال شده در 22 دی، ۱۳۹۱ ولی من هنوزم دارم از خودم شروع میکنم که بتونم خوب تر بشم تا کمتر آسیب ببینم. ( تو ذات خودم) اون کتاب بنام بیشعور ها رو که میخوندم , حواسم به این بود که بدونم خودم کجا ها و تا چه حد و برای چی بیشعور بازی در میارم. یعنی با استفاده از روشنگری های دکتر خاویر کرمنت میزان بیشعوری های خودم را می سنجیدم و الان هم تلاش میکنم که اون بخش از رفتارم رو اصلاح کنم. اینکه تو یه جامعه ای همه انسانها به بن بست میرسند و برای رهایی از این خفقان مدام به رفتار های غیر فرهنگی دیگران ایراد میگیرند هم خودش یه بخشی از تحول هست که نهایتا انسان رو به جایی میرسونه که بدونه خودشم مهم هست و باید از خودش شروع بکنه. این کار اگه نفعی هم برای کسی نداشته باشه حداقلش اینه که برای انسان آرامش وجدان رو به همراه میاره. کتابه اسمش چیه؟؟؟؟ بله منم موافقم که تغییرات کوچک خوبه...واقع بینی و جرئت اینکه حتی آدم به صفات منفی خودش فکر بکنه اینم خیلی مهمه.... ولی همونطور که مثال زدم وقتی دیدم همه رو نمیتونم مثل خودم کنم یا اینکه منم اگه بخوام همرنگ جماعت بشم غرق میشم توی جایی که خوبی و بدی جاشون عوض شده و اسم مسائلی که من قبولشون ندارم زرنگی و پیشرفت در کار هستش مجبور به ترک اونجا شدم...به نظر شما تکلیف آدم توی این شرایط چیه؟؟؟همیشه همه رو که نمیشه با خود هماهنگ کرد!!!خوبی و بدی برای هرکسی فرق داره و نسبی هتش البته!!! 2 لینک به دیدگاه
Fakur 9754 اشتراک گذاری ارسال شده در 22 دی، ۱۳۹۱ کتابه اسمش چیه؟؟؟؟ بله منم موافقم که تغییرات کوچک خوبه...واقع بینی و جرئت اینکه حتی آدم به صفات منفی خودش فکر بکنه اینم خیلی مهمه.... ولی همونطور که مثال زدم وقتی دیدم همه رو نمیتونم مثل خودم کنم یا اینکه منم اگه بخوام همرنگ جماعت بشم غرق میشم توی جایی که خوبی و بدی جاشون عوض شده و اسم مسائلی که من قبولشون ندارم زرنگی و پیشرفت در کار هستش مجبور به ترک اونجا شدم...به نظر شما تکلیف آدم توی این شرایط چیه؟؟؟همیشه همه رو که نمیشه با خود هماهنگ کرد!!!خوبی و بدی برای هرکسی فرق داره و نسبی هتش البته!!! این کتاب تو اینترنت هست و میتونی دانلودش کنی. ( بنویس : بیشعور ها . دکتر خاویر کرمنت ) .به نظر شما تکلیف آدم توی این شرایط چیه؟؟؟همیشه همه رو که نمیشه با خود هماهنگ کرد!! اصولا ما نباید سعی کنیم که دیگران رو با خودمون هماهنگ بکنیم , چون بصورت ناخودآگاه با دفاع ذهنی اونا مواجه میشیم. ما میتونیم یه نمایش ساده از خلقیات خودمونو تو محیط های اجتماعی به نمایش بگذاریم ( با سادگی و نرمی ) که اون جمع تصورش از ما همونی باشه که هست. زمانی که اونا سبک های اخلاقی خودشونو به نمایش میذارن , بصورت کاملا ساده , سرمونو به کار خودمون مشغول بکنیم و گاهی از اوقات هم بهشون گوش بکنیم ولی چیزی نگیم و عکس العمل خاصی هم نشون ندیم. ( دقیقا شبیه انسانهای مونگول نگاه کنیم و بعدشم بریم سراغ کار خودمون ) یعنی یه کاری بکنیم که اونا به این نتیجه برسن که من انسان ساده و بی غل و غشی هستم و سرم بکار خودم مشغوله. در این حالت اونا خلع سلاح میشن و بهمون گیر نمیدن و ما براحتی میتونیم بین اونا کار و زندگی مونو ادامه بدیم. هر جایی هم که رفتار اونا باعث اذیت و آزار مون شد , به خودمون تلقین بکنیم که اونا منظوری ندارن و نیش عقرب نه از ره کین است / اقتضای طبیعتش اینست. بعلت درگیری های زیاد انسانها اون فرصت رو ندارن که جنبه آموزشی داشته باشن . بنابراین اکثرا بصورت غریزی زندگی میکنند و این ما هستیم که باید با در نظر گرفتن این فاکتور باید به نرمی از کنارشون رد بشیم و سرمون بکار خودمون باشه. اون مقدار باقی مونده از آذار و اذیت اونام به هر حال اجتناب ناپذیره و باید باهاش ساخت. 2 لینک به دیدگاه
Astraea 25351 اشتراک گذاری ارسال شده در 22 دی، ۱۳۹۱ این کتاب تو اینترنت هست و میتونی دانلودش کنی. ( بنویس : بیشعور ها . دکتر خاویر کرمنت ) .به نظر شما تکلیف آدم توی این شرایط چیه؟؟؟همیشه همه رو که نمیشه با خود هماهنگ کرد!! اصولا ما نباید سعی کنیم که دیگران رو با خودمون هماهنگ بکنیم , چون بصورت ناخودآگاه با دفاع ذهنی اونا مواجه میشیم. ما میتونیم یه نمایش ساده از خلقیات خودمونو تو محیط های اجتماعی به نمایش بگذاریم ( با سادگی و نرمی ) که اون جمع تصورش از ما همونی باشه که هست. زمانی که اونا سبک های اخلاقی خودشونو به نمایش میذارن , بصورت کاملا ساده , سرمونو به کار خودمون مشغول بکنیم و گاهی از اوقات هم بهشون گوش بکنیم ولی چیزی نگیم و عکس العمل خاصی هم نشون ندیم. ( دقیقا شبیه انسانهای مونگول نگاه کنیم و بعدشم بریم سراغ کار خودمون ) یعنی یه کاری بکنیم که اونا به این نتیجه برسن که من انسان ساده و بی غل و غشی هستم و سرم بکار خودم مشغوله. در این حالت اونا خلع سلاح میشن و بهمون گیر نمیدن و ما براحتی میتونیم بین اونا کار و زندگی مونو ادامه بدیم. هر جایی هم که رفتار اونا باعث اذیت و آزار مون شد , به خودمون تلقین بکنیم که اونا منظوری ندارن و نیش عقرب نه از ره کین است / اقتضای طبیعتش اینست. بعلت درگیری های زیاد انسانها اون فرصت رو ندارن که جنبه آموزشی داشته باشن . بنابراین اکثرا بصورت غریزی زندگی میکنند و این ما هستیم که باید با در نظر گرفتن این فاکتور باید به نرمی از کنارشون رد بشیم و سرمون بکار خودمون باشه. اون مقدار باقی مونده از آذار و اذیت اونام به هر حال اجتناب ناپذیره و باید باهاش ساخت. ممنون اما به نظرم این راه که خودمونو بی خیال و مثل منگل نشون بدیم توی محیط پر از نقاب کار فایده ای نداره!!!!!!!آدمای فرصت طلب منتظر شناسایی چنین افرادی هستند تا هرچه تقصیر و کاسه کوزه هست سرش بشکنند...حداقل من که اینجوری دیده ام!!!! 2 لینک به دیدگاه
Fakur 9754 اشتراک گذاری ارسال شده در 22 دی، ۱۳۹۱ ممنوناما به نظرم این راه که خودمونو بی خیال و مثل منگل نشون بدیم توی محیط پر از نقاب کار فایده ای نداره!!!!!!!آدمای فرصت طلب منتظر شناسایی چنین افرادی هستند تا هرچه تقصیر و کاسه کوزه هست سرش بشکنند...حداقل من که اینجوری دیده ام!!!! تو این نوع شرایط که برامون پیش میاد باید با قدرت و منطق وارد بشیم که بازم بدونن که این رفتار ما انتخابی است و اگه پاش بیفته بخوبی میتونیم از حق خودمون دفاع کنیم. یه بحثی از رسول خدا رو میخوندم که با بت پرست ها داشت و تو اون بحث حضرت با ارامش و دلائل بسیار قوی کاری کرد که همه اونا زمین گیر شدند. ( ایشون نمیگفت من پیامبرم و چنین و چنان. بلکه با علم و منطق به همشون فهموند که اشتباه میکنند. ) در کل انسان میتونه مثل آب رفتار بکنه. یه جایی مثل رود جاری و یه جایی مثل سیل باشه. فقط رمز این کار تو اینه که در عین داشتن قدرت و منطق باید همیشه با فروتنی پیش بریم. 2 لینک به دیدگاه
Abolfazl_r 20780 اشتراک گذاری ارسال شده در 22 دی، ۱۳۹۱ ارزش گذاری روی خصائص اخلاقی هنوز تکلیفش مشخص نیست. یعنی ما هنوز نمیدونیم چه خصیصه های اخلاقی خوبه و چه خصیصه های اخلاقی رذیلت شمرده میشه. در واقع بهتره بگیم ارزش ها وارونه شده. چطور میشه فهمید چه کاری خوبه و چه کاری بده. یه سری اصول اولیه هست که بدیهیه و همه میدونن. دزدی بده. دروغ بده. کینه بده. اما خیلی از چیزها تکلیفش مشخص نیست. یعنی من هنوز نمیدونم فرق شجاعت و حماقت چیه؟ و هیچ حد و مرزی براش مشخص نیست. یا اینکه کمک به همنوع ارزش به حساب میاد؟ پس چرا اینهمه تضاد وجود داره؟ میگن حتی اگر یک خانواده که با بچه کوچیک زیر بارون واستادن هم دیدی سوار نکن. ممکنه نقشه ای در سر داشته باشن. تکلیف ما چیه؟ چه کاری خوبه؟ چه کاری بده؟ اگه سوار نکنی میگن بی رحمه. اگر سوار کنی میگن احمقه. میگن حقشه سرشو زیر آب کنن. هنوز نمیدونیم اونی که تو خیابون جلوی آدمو میگیره و میگه من مسافرم و پولامو گم کردم راست میگه یا دروغ. اگه کمک کنی یارو میره و به حماقتت میخنده. اگر کمک نکنی ممکنه واقعا یه نفر نیاز داشته باشه و به سمت تو دست دراز کرده باشه. تکلیف ما کلا تو این دنیا مشخص نیست. اگر راستش رو بگی تحت سخت ترین شرایط ممکن مجازات میشی. اما با یه دورغ ساده میشه از همه چیز گذشت. اگر راست بگی و همه زندگیتو ببازی کار خوبی کردی؟ یا دورغ بگی و زندگیتو نجات بدی؟ یعنی میخوام بگم اون فیدبک عمل ما خیلی مهمه که تحت شرایط حاکم به جامعه گاهی وارونه است. و همین وارونه بودنش باعث میشه شما یا سردرگم بمونی یا انجام یک رذیلت اخلاقی رو ترجیح بدی. هر وقت تکلیف اینو تونستم مشخص کنم که چه کاری خوبه و چه کاری بد سعی میکنم آدمی باشم که کارای بد نکنه. 4 لینک به دیدگاه
alimec 23102 اشتراک گذاری ارسال شده در 23 دی، ۱۳۹۱ مسلما شرایط و اطرافیان تاثیردارند ولی کنترل این خصایص ومیزان کاربردشون دست خود ادماست ،سوال اینه که چجوری میشه کنترلشون کرد؟ درود مهندس چند مورد رو اشاره میکنم در نگاه اول شاید بی ربط باشن ولی مکمل همدیگه هستن. مواردی که در پست اول اشاره کردین بیشتر جنبه اخلاقی(خلق هم به فتح هم به ضم) داره تا تربیتی. اخلاق شامل دروغ و تهمت و راستگویی و... میشه تربیت گسترده ی وسیعتری داره که شامل علوم نظامی و سیاسی و.. میشه. ما تو درس کنترل ذات سیستم داشتیم.(مثلا سیستم سیالاتی، ارتعاشی، الکتریکی ووو) یه ورودی داشتیم یه خروجی. هر چه سیستم ما پیچیده تر بود. اجزای دیگه هم برای کنترل بهتر اضافه می کردین مث فید بک. مث سنسور سیستمی مثل انسان که خیلی پیچیده هست. وردودی ها خیلی مهمن که شامل دوست(معاشر ووو)،استاد(رزمی درسی اخلاقی وو)،نطفه و محیط(نواندیشان،فیس بوک، بالای شهر تهران، کانادا ووو)میشه. زمان ورودی هم خیلی مهمه که میگن 7 سال اول زندگی از همه مهمتره. خروجی که همان هدف ماست همون اخلاقیات میشن. فیدبک با مقایسه وردی و خروجی نویز جبرانی رو اعمال میکنه. کنترل نوین به کمک تعریف فضای حالت هست. کنترل کلاسیک شامل بررسی مکان هندسی ریشه ها وتحلیل فرکانسی میشه. برای انسان هم همینه. آموزه ای سنتی یا آموزه های افراد روشنفکر و یا روشنفکر نما. اینا میتونن نقش فیدبک برای انسان باشن. 1 لینک به دیدگاه
Fakur 9754 اشتراک گذاری ارسال شده در 23 دی، ۱۳۹۱ درود مهندسچند مورد رو اشاره میکنم در نگاه اول شاید بی ربط باشن ولی مکمل همدیگه هستن. مواردی که در پست اول اشاره کردین بیشتر جنبه اخلاقی(خلق هم به فتح هم به ضم) داره تا تربیتی. اخلاق شامل دروغ و تهمت و راستگویی و... میشه تربیت گسترده ی وسیعتری داره که شامل علوم نظامی و سیاسی و.. میشه. ما تو درس کنترل ذات سیستم داشتیم.(مثلا سیستم سیالاتی، ارتعاشی، الکتریکی ووو) یه ورودی داشتیم یه خروجی. هر چه سیستم ما پیچیده تر بود. اجزای دیگه هم برای کنترل بهتر اضافه می کردین مث فید بک. مث سنسور سیستمی مثل انسان که خیلی پیچیده هست. وردودی ها خیلی مهمن که شامل دوست(معاشر ووو)،استاد(رزمی درسی اخلاقی وو)،نطفه و محیط(نواندیشان،فیس بوک، بالای شهر تهران، کانادا ووو)میشه. زمان ورودی هم خیلی مهمه که میگن 7 سال اول زندگی از همه مهمتره. خروجی که همان هدف ماست همون اخلاقیات میشن. فیدبک با مقایسه وردی و خروجی نویز جبرانی رو اعمال میکنه. کنترل نوین به کمک تعریف فضای حالت هست. کنترل کلاسیک شامل بررسی مکان هندسی ریشه ها وتحلیل فرکانسی میشه. برای انسان هم همینه. آموزه ای سنتی یا آموزه های افراد روشنفکر و یا روشنفکر نما. اینا میتونن نقش فیدبک برای انسان باشن. برای اولین بار هیچی نفهمیدم. فقط حس کردم شما ترانس برق رو به هویج پیوند دادین که شتر مرغ تولید بشه. نباید نسبت تفکر و عمل فرهنگی و انتظامی و اخلاقی را با تأثیر سرکه بر صفرا و یا اثر اسید سولفوریک بر آهن قیاس کنیم که با این قیاس از حقیقت خشونت جامعه کنونی مان بکلی دور می مانیم. ( ناراحت نشی ها . واقعیت های ذهنم رو برات نوشتم. ) 1 لینک به دیدگاه
alimec 23102 اشتراک گذاری ارسال شده در 23 دی، ۱۳۹۱ برای اولین بار هیچی نفهمیدم. فقط حس کردم شما ترانس برق رو به هویج پیوند دادین که شتر مرغ تولید بشه. نباید نسبت تفکر و عمل فرهنگی و انتظامی و اخلاقی را با تأثیر سرکه بر صفرا و یا اثر اسید سولفوریک بر آهن قیاس کنیم که با این قیاس از حقیقت خشونت جامعه کنونی مان بکلی دور می مانیم. ( ناراحت نشی ها . واقعیت های ذهنم رو برات نوشتم. ) برای دفعه دیم چی؟ نه مشکلی نیست لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده