رفتن به مطلب

مشاعره با شعر نو


ALI*

ارسال های توصیه شده

  • 2 ماه بعد...
  • پاسخ 109
  • ایجاد شد
  • آخرین پاسخ

بهترین ارسال کنندگان این موضوع

بهترین ارسال کنندگان این موضوع

  • 1 ماه بعد...
  • 7 ماه بعد...
  • 9 ماه بعد...

در موهای تو

پرنده‌ای پنهان است

پرنده‌ای که رنگِ آسمان است

تو که نیستی

روی پایم می‌نشیند

 

جوری نگاه می‌کند که نمی‌داند

جوری نگاه می‌کنم که نمی‌دانم

 

می‌گذارمش روی تخت

و از پلّه‌ها پایین می‌روم ـــــ

کسی در خیابان نیست

و درخت‌ها سوخته‌اند

 

کجایی؟

  • Like 2
لینک به دیدگاه
  • 6 ماه بعد...

يک شب که ماه رفته بود سفر

خورشيد تب کرد و سوخت و سوخت

تا شب، روز شد وُ

روز را به تاريکی گذاشت

از همان زمان

عده ای گفتند حق با زن است

مردها خيلی سفر می روند... :)

 

  • Like 1
لینک به دیدگاه
  • 9 ماه بعد...

دارم راه می افتم

تا چطور با تو حرف بزنم

که چطور به حرف هایت گوش کنم ..

برای به تو رسیدن

یک بار برای همیشه باید راه می افتادم

برای با تو ماندن اما

روزی هزار بار

باید راه افتاد ..

---

سیدمحمد مرکبیان

لینک به دیدگاه
  • 3 سال بعد...

دست مرا بگیر که باغ نگاه تو
چندان شکوفه ریخت که هوش از سرم ربود
من جاودانم که پرستوی بوسه‌ات
بر روی من دری ز بهشت خدا گشود
اما چه می‌کنی دلی را
که در بهشت خدا هم
غریب بود؟!

فریدون مشیری

لینک به دیدگاه
  • 2 ماه بعد...

همهء هستی من آیهء تاریکیست

که ترا در خود تکرار کنان

به سحرگاهان شکفتن ها و رستن های ابدی آه کشیدم ، آه

من در این آیه ترا

به درخت و آب و آتش پیوند زدم

فروغ  فرخ زاد

لینک به دیدگاه

×
×
  • اضافه کردن...