Fahim 9563 اشتراک گذاری ارسال شده در 23 فروردین، ۱۳۸۹ واقعيت اين است كه تا زماني كه با چشم خود نديده بودم نميتوانستم باور كنم كه تب كانال ماهوارهاي فارسي 1 در جامعه ما بسيار تند است. ميشنيدم اما باور نميكردم كه بخشي از شهر وندان ما «ويكتوريا» را مثلا از عزيز خانم سريال به كجا چنين شتابان و يا «ليلي» سريال «در چشم باد» بيشتر ميشناسند و تب و تاب زندگي ويكتوريا، روزگار را براي آنان پرالتهاب كرده است. مثلا يك روز يكي از همكارانم گفت مادرش به سفر خارج از كشور رفته اما به آنها تاكيد كرده كه ويكتوريا را ضبط كنند تا بعد از بازگشت از مسافرت آن را ببيند. اين گفته همكار را مزاحي دانستم كه براي خنديدن گفته است. اما واقعيت زماني چهره خود را نشان داد كه تعطيلات نوروز پيش آمد و ما كولهبار سفر بستيم و به شهرستان رفتيم. در آنجا بود كه براي اولين بار ويكتوريا را ديدم. البته قسمت آخر اين سريال را كه براي چندمين بار از فارسي 1 پخش ميشد. در نوروز بود كه ديدم برخي اعضاي فاميل كه براي عيد ديدني دور هم جمع ميشوند بخصوص خانمها محور صحبتهايشان در باره شخصيتهاي سريالهايي است كه از فارسي 1 پخش ميشود. جالب اينجاست كه در خانه برخي از اقوام بسختي ميتوانستي آنها را راضي كني كه براي ساعتي هم كه شده كانالهاي تلويزيون كشور خودمان را روي صفحه بياورند تا ما ببينيم كارگردانان ايراني براي نوروز چه كردهاند. در همين ايام نوروز بود كه فرصتي پيش آمد تا برخي از اين دست سريالها را ببينم، سريالهايي كه بيشتر آنها با محوريت زن، خانواده و روابط بين همسران و فرزندان ساخته شده است. سريالهايي كه درام و قصههاي عامهپسند داشتند و چون قصه داشتند مردم دوبله بسيار بد آنها را ناديده ميگرفتند و به تماشاي آنها مينشستند. آنها فقط ميخواستند معني جملات را بفهمند و اصلا برايشان مهم نبود كه مثلا يك زن به جاي همه بازيگران زن سريال صحبت ميكند و يا يك مرد دوبلور همه مردان سريال از پير تا جوان و كودك است. در نوروز امسال بود كه فهميدم بايد فارسي 1 را جدي گرفت بخصوص زماني كه آمار ازدواج بشدت پايين آمده است و در عوض آمار طلاق روبه افزايش است. سريالهايي كه از اين كانال ماهوارهاي پخش ميشود با فرهنگ اجتماعي و خصوصي ما ايرانيان اصلا سنخيت ندارد و به همين دليل ميتواند به بنياد فكري ما آسيب بزند. كارگردانان و نويسندگان ايراني همه پيچ و خمها را در داستان خود به وجود ميآورند تا عاقبت بنيان خانواده پا برجا بماند اما كارگرداناني كه آثار آنها از فارسي1 پخش ميشود چنين قيدي را براي خود انتخاب نكردهاند چون در كشورهاي اروپايي و آمريكايي مستقل زندگي كردن حرف اول را ميزند و افراد لزومي نميبينند كه با هرمشقت و فداكاري كه شده خانواده و دور هم بودن را حفظ كنند. واقعيت اين است كه فارسي 1 در شهرستانها طرفدار بيشتري دارد چون اوقات فراغت و آزاد در شهرستانها بيشتر از كلان شهرهاست بنابراين رسانه ملي كه براي مقابله با تهاجم فرهنگي در همه استانها، مركز صدا و سيما راهاندازي كرده است بايد براي توليدات اين مراكز برنامهريزي دقيقتري انجام دهد و سياست خود را بر توليد آثار جذاب و عامهپسند بگذارد. مسلما آنتن پر و جذاب بودجه مناسب هم ميخواهد و در اين زمان است كه دولت و مجلس هم بايد بودجه بيشتري را به صداوسيما اختصاص دهد. به هر حال بايد فارسي 1 و بقيه كانالهاي ماهوارهاي را كه سريالهاي خارجي با دوبله فارسي پخش ميكنند را جدي گرفت، چون اگر آثاري كه از اين كانالها پخش ميشوند، رصد و آسيبشناسي نشوند، در عصر ارتباطات و رسانه يكروز به خود خواهيم آمد كه شايد كمي دير باشد. منبع: جام جم آنلاين سارا بختياري 3 لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده