Fakur 9754 اشتراک گذاری ارسال شده در 20 دی، ۱۳۹۱ اصولا نباید میذاشتند که آب از سرمون بگذره. حالا که گذشته , دیگه نمیشه کاریش کرد. اینکه منو ناامید میکنه , نبود فن آوری و این نوع راهکار ها نیست , بلکه مشکل اینه که ما کننده نداریم. یعنی انسانهای کاربلد و مسئول و مصمم و سیستم مدیریت کارا نداریم که بشه کاری انجام داد. مشکلات سر راه شهرمندان تهرانی مربوط به همینه که دولت و سایر سازمانها برای حل و فصل این مشکلات برنامه ندارند . هر کدومشونم یکی دو تا ویلای خوب دارن که میرن و همونجا به زندگیشون ادامه میدن و بعدشم یکی دو تا سمینار و سمپوزیوم برپا میکنند و از نظر اونا قضیه حل میشه. ما اصولا برنامه های تحقیقی و جامع برای اداره شهر های بزرگ نداریم و همین بر برنامگی باعث شده که هر روز اوضاع بدتر بشه و زندگی انسانها به مخاطره بیفته. دادن مجوز ساخت برج های چندین طبقه تو کوچه پس کوچه ها رو چیکارش کنیم؟ فردا اگه زلزله شدید گریبانمونو گرفت چه خاکی رو سرمون بریزیم؟ یکی اومد و این لوله های گاز رو یه بلائی سرشون آورد , سرنوشتمون چی میشه؟ در کل بجای دادن راه حل برای مدیریت بحران باید یه راه حل هایی برای ساخت و تولید انسانهای کارآمد بیاندیشیم که تا اینا نباشند , حال و روز ما همینه . یه نمونه ش همینه : قائم مقام سازمان حمایت از محیط زیست افزود: در ششمین روز از این هفته مسئولان سازمان حفاظت از محیط زیست در سراسر کشور در نماز جمعه شرکت میکند و هماهنگ شده است که معاون رئیس جمهور در نماز جمعه امسال سخنرانی پیش از خطبه با موضوع هوای پاک داشته باشد. 3 لینک به دیدگاه
Fakur 9754 اشتراک گذاری ارسال شده در 20 دی، ۱۳۹۱ این پل برای عبور عابرین تو کشور چین ساخته شده. معنیش اینه که اونا کاربلد هستند و برای همه مشکلاتشون برنامه اصلاحی دارن. ا 3 لینک به دیدگاه
Fakur 9754 اشتراک گذاری ارسال شده در 20 دی، ۱۳۹۱ [h=2]قائم مقام سازمان حفاظت محیط زیست با بیان اینکه لغو کردن اجرای طرح زوج و فرد از سوی مسئولان استان تهران کار اشتباهی بود، گفت: با توجه به شرایط و آلودگی هوای تهران این طرح باید از فردا دوباره اجرا شود و تا اطلاع ثانوی ادامه پیدا کند.[/h]یعنی اینکه هیچ مسئول و برنامه ریزی از کار همدیگه خبر ندارند و هر کسی یه کاری رو انجام میده و اون یکی هم همینطور. لینک به دیدگاه
amirgb 8546 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 20 دی، ۱۳۹۱ اصولا نباید میذاشتند که آب از سرمون بگذره. حالا که گذشته , دیگه نمیشه کاریش کرد. اینکه منو ناامید میکنه , نبود فن آوری و این نوع راهکار ها نیست , بلکه مشکل اینه که ما کننده نداریم. یعنی انسانهای کاربلد و مسئول و مصمم و سیستم مدیریت کارا نداریم که بشه کاری انجام داد. مشکلات سر راه شهرمندان تهرانی مربوط به همینه که دولت و سایر سازمانها برای حل و فصل این مشکلات برنامه ندارند . هر کدومشونم یکی دو تا ویلای خوب دارن که میرن و همونجا به زندگیشون ادامه میدن و بعدشم یکی دو تا سمینار و سمپوزیوم برپا میکنند و از نظر اونا قضیه حل میشه. ما اصولا برنامه های تحقیقی و جامع برای اداره شهر های بزرگ نداریم و همین بر برنامگی باعث شده که هر روز اوضاع بدتر بشه و زندگی انسانها به مخاطره بیفته. دادن مجوز ساخت برج های چندین طبقه تو کوچه پس کوچه ها رو چیکارش کنیم؟ فردا اگه زلزله شدید گریبانمونو گرفت چه خاکی رو سرمون بریزیم؟ یکی اومد و این لوله های گاز رو یه بلائی سرشون آورد , سرنوشتمون چی میشه؟ در کل بجای دادن راه حل برای مدیریت بحران باید یه راه حل هایی برای ساخت و تولید انسانهای کارآمد بیاندیشیم که تا اینا نباشند , حال و روز ما همینه . یه نمونه ش همینه : قائم مقام سازمان حمایت از محیط زیست افزود: در ششمین روز از این هفته مسئولان سازمان حفاظت از محیط زیست در سراسر کشور در نماز جمعه شرکت میکند و هماهنگ شده است که معاون رئیس جمهور در نماز جمعه امسال سخنرانی پیش از خطبه با موضوع هوای پاک داشته باشد. درود ممنونم كه شركت كرديد. در تمام دنيا در اكثر شهر هاي بزرگ روزگاري با الودگي دست و پنجه نرم شده و اخذ تدابير مناسب و در پيش گرفتن راهكار هاي عملياتي اين موضوع مرتفع شده.لذا اينكه بگوييم حالا كه شد ديگر چاره انديشي فايده ندارد درست نيست. اما اينكه مي فرماييد عزم جدي و واحدي در بالا دست حكومت وجود ندارد تا حدود زيادي درست است.علت هم مراكز چندگانه ي تصميم گيري هستند كه بعضا هر كدام در دست طرفداران يك ديدگاه خاص سياسي قرار دارد .و هر گروه مي خواهد نظر خود را به كرسي بنشاند. شايد اگر بودجه ي مترو در شهرها به موقع پرداخت مي شد,ناوگان اتوبوس راني مطابق با رشد جمعيت رشد داشت و تاكسيراني كارآيي لازم را داشت ما امروز شاهد گسترش آلودگي به ساير شهر هاي بزرگ ايران(مشهد.كرج.اصفهان.اراك.شهركرد.تبريز.شيراز.اهوز.و حتي رشت) نبوديم.شايد اگر اصرار مسولين رسيدن به عدد توليد بالاي 1.5 ميلوين خودرو در سال نبود و به جاي ان تلاش براي بهبودكيفيت مد نظر قرار مي گرفت ما شاهد اين فاجعه نبوديم. شايد اگر تاكيد دولت بر توليد به هر قيمت در داخل نبود و در انتخاب فن آوري ها به جاي ارزان بودن هزينه ي اوليه مسايل محيط زيستي و آسسب هاي محيط زيستي ثانويه مد نظر قرار مي گرفت ما شاهد اين روز ها نبوديم. به هر حال اين اتفاقات افتاده و ما در مرز پرتگاه هستيم.مي بايست همتي همگاني به دست بياوريم و تلاشي عمومي انجام دهيم. اينكه منتظر بنشينيم تا دولت كاري كند خيال خام و خوابي خوش است. اما دوست من ما مردم هم نمي خواهيم.اينكه دولت زوج و فرد را بردارد و ما افسار گسيخته ماشين هايمان را به خيابان بياوريم تقصير من و توست.ما خودمان حقوق خودمان را رعايت نمي كنيم.خودمان شعور كافي و لازم را نداريم. هواي ديروز با پريروز چه فرقي داشت؟هيچ.اما ما مردم نمي فهميم كه وقتي محدوديت دولتي نيست خودمان خودمان را محدود كنيم. روز 5 شنبه در اوج آلودگي از جايي عبورمي كردم ديدم در يك زمين ورزش رو باز حدود 20 نفر مرد ميان سال در حال فوتبال بازي كردن هستند. اين يعني چه؟ يعني عدم شعور يعني عدم توجه به سلامتي شخصي يعني حماقت يعني جهل يعني خلايق هر چه لايق متاسفانه توقع ما از دولت در ايران بيش از اندازه زياد است و احساس مسوليت فردي در ما بيش از اندازه كم است. مطالب تاپيك را مطالعه بفرماييد .در نهايت راهكاري كه پيشنهاد شد نه تكنولوژي است نه همت دولتي و نه اجبار اجتماعي .بلكه راهكاري است عملي و وابسته به مردم.راهكاري ساده در عين حال بسيارموثر. منتها همين راهكار هم نياز به حس مسوليت دارد. 3 لینک به دیدگاه
soheiiil 24251 اشتراک گذاری ارسال شده در 20 دی، ۱۳۹۱ کارهایی که لازمه انجام بشه مشخصه و همه هم میدونن ....هر روز که روش جدید ابداع نمیشه منتهی نحوه اجرای این باید هاست که مهمه و اجرای اونا به دست تو و من صورت نمیگیره انتقال کارخانجات مادر طبق استاندارد بدور از 100 کیلومتری شهر های بزرگ بهینه سازی خودرو ها بهینه سازی سوخت از رده خارج کردن ماشین لات و خودرو های مخرب در محدوده شهری افزایش فضای سبز فرهنگ سازی استفاده از وسایل نقلیه عمومی این مشکلات در شهر های زیادی من جمله ریو بوده به حدی که ملت عملا دود تنفس میکردن ولی الان شرایط بکلی فرق کرده یه مستندی منو تو در مورد این نشون میداد یدا کردید نیگا کنید 4 لینک به دیدگاه
amirgb 8546 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 20 دی، ۱۳۹۱ کارهایی که لازمه انجام بشه مشخصه و همه هم میدونن ....هر روز که روش جدید ابداع نمیشهمنتهی نحوه اجرای این باید هاست که مهمه و اجرای اونا به دست تو و من صورت نمیگیره انتقال کارخانجات مادر طبق استاندارد بدور از 100 کیلومتری شهر های بزرگ بهینه سازی خودرو ها بهینه سازی سوخت از رده خارج کردن ماشین لات و خودرو های مخرب در محدوده شهری افزایش فضای سبز فرهنگ سازی استفاده از وسایل نقلیه عمومی این مشکلات در شهر های زیادی من جمله ریو بوده به حدی که ملت عملا دود تنفس میکردن ولی الان شرایط بکلی فرق کرده یه مستندی منو تو در مورد این نشون میداد یدا کردید نیگا کنید درسته كه خيلي از چيز ها دست ما نيست.اما خيلي چيز ها هم هست كه به دست ما انجام مي شود . در طول اين دوران كدوم يكي از دوستان رفت و 2 تا گلدون خريد و گذاشت تو خونه؟تو راه پله؟پشت 1پنجره؟ تهران درحدود 8 ميليون نفر جمعيت دارد كه اگر هرخانوار را 4 نفر در نظر بگيريم مي شود 2 ميليون خانوار. اگر هر خانوار يك گادان به فضاي داخلي خانه يا راه پله يا پشت شيشه اضافه مي كرد مي شد 2 ميليون گلدان.يعني 2 ميليون دستگاه تصفيه ي كوچك. اگر هر تهراني خانوار تهراني يك سفر غير ضروري شهري را در طي روز حذف مي نمود مي شد 2 ميليون سفر درون شهري.و اين يعني حداقل 2 ميليون ليتر كاهش سوخت در روز. اينها كارهايي است كه من و شما بايد انجام دهيم. 4 لینک به دیدگاه
Fakur 9754 اشتراک گذاری ارسال شده در 20 دی، ۱۳۹۱ درودممنونم كه شركت كرديد. در تمام دنيا در اكثر شهر هاي بزرگ روزگاري با الودگي دست و پنجه نرم شده و اخذ تدابير مناسب و در پيش گرفتن راهكار هاي عملياتي اين موضوع مرتفع شده.لذا اينكه بگوييم حالا كه شد ديگر چاره انديشي فايده ندارد درست نيست. متاسفانه توقع ما از دولت در ايران بيش از اندازه زياد است و احساس مسوليت فردي در ما بيش از اندازه كم است. مطالب تاپيك را مطالعه بفرماييد .در نهايت راهكاري كه پيشنهاد شد نه تكنولوژي است نه همت دولتي و نه اجبار اجتماعي .بلكه راهكاري است عملي و وابسته به مردم.راهكاري ساده در عين حال بسيارموثر. منتها همين راهكار هم نياز به حس مسوليت دارد. با تشکر از شما بعرض میرسانم: من اکثر مواقعی که تو ایران هستم برای دیدن مادرم از تهران راهی تبریز میشم و یکی دو روز پیش مادرم میمونم و برمیگردم تهران. نکته مهم این رفت و برگشت های من که با ماشین خودم میرم اینه که : گاز سی ان جی که تو تهران به ماشین میزنم , تا 120 کیلومتر کار میکنه و همون مقدار گاز رو که تو برگشت از تبریز سوخت گیری میکنم حدود 160 کیلومتر کار میکنه. علتشم که تحقیق کردم مربوط به مقدار هوای موجود تو گاز هست که در فرآیند تبدیل به سی ان جی بهش افزوده میشه. یعنی تو تهران مقدار هوای موجود داخل گاز 10 الی 15% اضافه تر زده میشه. چند جا هم شکایت بردم ولی هیچکس ترتیب اثر نداد. ( نبود عرق ملی ) لوله آب تو ته زمین ترک برداشته بود و سیل راه افتاده بود ولی کسی به اداره آب و بخش اتفاقاتش زنگ نمیزد. زنگ زدم و بعد از 10 ساغت که آقایون تشریف آوردن , تجهیزات با خودشون نداشتن که آب رو قطع کنند. - 30% اتوبوسهای شرکت واحد بشدت دود میکنند ولی هیچکس به فکر چاره نیست. - صد ها کارگاه ذوب فلزات داخل کوچه پس کوچه های تهران کار میکنند که هر کدامشان هر روز دهها کیلو سرب رو دود میکنند و تحویل هوا میدن و کسی تا بحال بهشون تو هم نگفته. - چندین سال هست که موضوع بازیافت پسماند های شهری مطرح هست که میتوان میلیارد ها تومان درآمد ازش کسب کرد ولی هیچ نهاد و ارگانی اهمیتی به راه اندازی این صنعت نمیده و همه رو دفن میکنند. - برای خط کشی خیابونها از رنگ های درجه سه استفاده میکنند ولی موقع حساب و کتاب پول درجه یک رو از دولت میگیرند. - در مورد بیمه های تامین اجتماعی و سایر بیمه ها هم که بهتره چیزی نگم. خلاصش اینه که فرهنگ ملی گرایی و این نوع نگرش ها بکل از بین رفته و هر کسی از هر جایی که دستش رسید فقط بسود خودش کار میکنه و کاری بکار دیگران نداره. تو این گیر و دار ما نمیتونیم حتی یکنفر رو هم پیداش بکنیم که به ایده ها و پیشنهاد های ما حتی گوش هم بکنه , چه اینکه بخواد کاربردیشم بکنه. - مجلس و بودجه و این نوع مسائل هم که دقیقا تو این قضایا مسئول هستند هم کاری به این کار ها ندارند. در هر حال این نوع تلاشها مثه آب در هاون کوبیدن هست و راه به جائی نمیبره. ولی با تمام این تفاسیر من بشخصه موافق این نوع مباحثات هستم و از شما هم بعنوان طراح موضوع تشکر میکنم. 3 لینک به دیدگاه
amirgb 8546 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 20 دی، ۱۳۹۱ با تشکر از شما بعرض میرسانم:من اکثر مواقعی که تو ایران هستم برای دیدن مادرم از تهران راهی تبریز میشم و یکی دو روز پیش مادرم میمونم و برمیگردم تهران. نکته مهم این رفت و برگشت های من که با ماشین خودم میرم اینه که : گاز سی ان جی که تو تهران به ماشین میزنم , تا 120 کیلومتر کار میکنه و همون مقدار گاز رو که تو برگشت از تبریز سوخت گیری میکنم حدود 160 کیلومتر کار میکنه. علتشم که تحقیق کردم مربوط به مقدار هوای موجود تو گاز هست که در فرآیند تبدیل به سی ان جی بهش افزوده میشه. یعنی تو تهران مقدار هوای موجود داخل گاز 10 الی 15% اضافه تر زده میشه. چند جا هم شکایت بردم ولی هیچکس ترتیب اثر نداد. ( نبود عرق ملی ) لوله آب تو ته زمین ترک برداشته بود و سیل راه افتاده بود ولی کسی به اداره آب و بخش اتفاقاتش زنگ نمیزد. زنگ زدم و بعد از 10 ساغت که آقایون تشریف آوردن , تجهیزات با خودشون نداشتن که آب رو قطع کنند. - 30% اتوبوسهای شرکت واحد بشدت دود میکنند ولی هیچکس به فکر چاره نیست. - صد ها کارگاه ذوب فلزات داخل کوچه پس کوچه های تهران کار میکنند که هر کدامشان هر روز دهها کیلو سرب رو دود میکنند و تحویل هوا میدن و کسی تا بحال بهشون تو هم نگفته. - چندین سال هست که موضوع بازیافت پسماند های شهری مطرح هست که میتوان میلیارد ها تومان درآمد ازش کسب کرد ولی هیچ نهاد و ارگانی اهمیتی به راه اندازی این صنعت نمیده و همه رو دفن میکنند. - برای خط کشی خیابونها از رنگ های درجه سه استفاده میکنند ولی موقع حساب و کتاب پول درجه یک رو از دولت میگیرند. - در مورد بیمه های تامین اجتماعی و سایر بیمه ها هم که بهتره چیزی نگم. خلاصش اینه که فرهنگ ملی گرایی و این نوع نگرش ها بکل از بین رفته و هر کسی از هر جایی که دستش رسید فقط بسود خودش کار میکنه و کاری بکار دیگران نداره. تو این گیر و دار ما نمیتونیم حتی یکنفر رو هم پیداش بکنیم که به ایده ها و پیشنهاد های ما حتی گوش هم بکنه , چه اینکه بخواد کاربردیشم بکنه. - مجلس و بودجه و این نوع مسائل هم که دقیقا تو این قضایا مسئول هستند هم کاری به این کار ها ندارند. در هر حال این نوع تلاشها مثه آب در هاون کوبیدن هست و راه به جائی نمیبره. ولی با تمام این تفاسیر من بشخصه موافق این نوع مباحثات هستم و از شما هم بعنوان طراح موضوع تشکر میکنم. يك بار در تاپيك ديگري گفتم كار فرهنگي اگر از بالا به پايين و با قانون گذاري انجام شود بسيار زود نتيجه مي دهد ولي اين نتيجه در شرايط خاص الزاما پايدار نيست. اما كار فرهنگي از پايين به بالا بسيار كند به پيش مي رود اما نتايجش در همهي شرايط پايدار است زيرا اغلب كساني كه به ان روي مي آورند باورمندان به آن هستند. قبول دارم كه پيشنهاد هايي كه مطرح مي شود بار و الزام اجرايي ندارد. قبول دارم كه ما نمي توانيم كسي را مجبور كنيم كه كاري را انجام دهد قبول دارم كه مسوولين ما در اكثر موارد ابله ترين افراد نسبت به موضوع كاري خود هستند قبول دارم كه مشكلات ما زياد است اما در عين حال قبول دارم كه اگر من باور داشته باشم و اجرا كنم.از طريق من 4 نفر به بوار برسند واجرا كنند و از طريق هر يك از اين افراد 4 نفر ديگر ديري نمي پايد همان دزد و همان منفعت طلب و همان فرد مسوول نيز وارد اين چرخه مي شود. لذا من وظيفه ي خودم مي دانم كه چند دوستي كه در اينجا دارم به بحث بنشينم و كنكاش كنم و راه يابي كنم تا شايد يك نفر خارج از گود ما دوستان اين مطالب را بخواند و بپذيرد و او نيز عمل كند . در پروفايل يكي از دوستان گفتم كه من در منزل خود بيش از 50 درخت و گلدان دارم و باز هم در صدد ازدياد آنها هستم. ولي بر خود واجب مي دانم كه تلاش كنم .فكر كنم.كنكاش كنم و راه هاي نوين و مردمي بيابم . بنده هنوزبه شخصه نتوانستم پدر خود را راضي كنم كه در پشت بام چمن بكاريم.يا هنوز بجز يك ياس رونده گياه رونده ي ديگري در خانه ندارم. اما اين باور را دارم كه اين ها كمك كننده هستند و تمام تلاش خود را ميكنم . شما هم تلاش كني ديگري هم تلاش كند ....كم كم زياد مي شويم و كم كم مي بينيم كه مشكلات رنگ مي بازند. 3 لینک به دیدگاه
Fakur 9754 اشتراک گذاری ارسال شده در 20 دی، ۱۳۹۱ يك بار در تاپيك ديگري گفتمكار فرهنگي اگر از بالا به پايين و با قانون گذاري انجام شود بسيار زود نتيجه مي دهد ولي اين نتيجه در شرايط خاص الزاما پايدار نيست. اما كار فرهنگي از پايين به بالا بسيار كند به پيش مي رود اما نتايجش در همهي شرايط پايدار است زيرا اغلب كساني كه به ان روي مي آورند باورمندان به آن هستند. قبول دارم كه پيشنهاد هايي كه مطرح مي شود بار و الزام اجرايي ندارد. قبول دارم كه ما نمي توانيم كسي را مجبور كنيم كه كاري را انجام دهد قبول دارم كه مسوولين ما در اكثر موارد ابله ترين افراد نسبت به موضوع كاري خود هستند قبول دارم كه مشكلات ما زياد است اما در عين حال قبول دارم كه اگر من باور داشته باشم و اجرا كنم.از طريق من 4 نفر به بوار برسند واجرا كنند و از طريق هر يك از اين افراد 4 نفر ديگر ديري نمي پايد همان دزد و همان منفعت طلب و همان فرد مسوول نيز وارد اين چرخه مي شود. لذا من وظيفه ي خودم مي دانم كه چند دوستي كه در اينجا دارم به بحث بنشينم و كنكاش كنم و راه يابي كنم تا شايد يك نفر خارج از گود ما دوستان اين مطالب را بخواند و بپذيرد و او نيز عمل كند . در پروفايل يكي از دوستان گفتم كه من در منزل خود بيش از 50 درخت و گلدان دارم و باز هم در صدد ازدياد آنها هستم. ولي بر خود واجب مي دانم كه تلاش كنم .فكر كنم.كنكاش كنم و راه هاي نوين و مردمي بيابم . بنده هنوزبه شخصه نتوانستم پدر خود را راضي كنم كه در پشت بام چمن بكاريم.يا هنوز بجز يك ياس رونده گياه رونده ي ديگري در خانه ندارم. اما اين باور را دارم كه اين ها كمك كننده هستند و تمام تلاش خود را ميكنم . شما هم تلاش كني ديگري هم تلاش كند ....كم كم زياد مي شويم و كم كم مي بينيم كه مشكلات رنگ مي بازند. صد در صد با شما موافقم. برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام 2 لینک به دیدگاه
soheiiil 24251 اشتراک گذاری ارسال شده در 20 دی، ۱۳۹۱ درسته كه خيلي از چيز ها دست ما نيست.اما خيلي چيز ها هم هست كه به دست ما انجام مي شود .در طول اين دوران كدوم يكي از دوستان رفت و 2 تا گلدون خريد و گذاشت تو خونه؟تو راه پله؟پشت 1پنجره؟ تهران درحدود 8 ميليون نفر جمعيت دارد كه اگر هرخانوار را 4 نفر در نظر بگيريم مي شود 2 ميليون خانوار. اگر هر خانوار يك گادان به فضاي داخلي خانه يا راه پله يا پشت شيشه اضافه مي كرد مي شد 2 ميليون گلدان.يعني 2 ميليون دستگاه تصفيه ي كوچك. اگر هر تهراني خانوار تهراني يك سفر غير ضروري شهري را در طي روز حذف مي نمود مي شد 2 ميليون سفر درون شهري.و اين يعني حداقل 2 ميليون ليتر كاهش سوخت در روز. اينها كارهايي است كه من و شما بايد انجام دهيم. امیر جان اینایی که میگی اصلا قابل اجرا نیستن و بیشتر رویا پردازانس من نوعی خوشم نمیاد گلدان بذارم تو خونه ....صرف اینکه تو خوشت میاد دلیل نمیشه سلایق مردم رو عوض کنیم.هرچند نمیشه تضمین کرد که با انجام این عمل کاهش چشم گیر آلودگی خواهیم داشت با مثلا سفر ....چطور تو کشوری مثل آلمان که هر کارمند دولت ملزم به دو سفر تفریحی در طول یکسال هستش این مشکلات پیش نمیاد؟ اساس کاری دولت های پیشرفته لذت بردن مردم از زندگیه....سفر نکنیم که هوا آلوده نشه؟ ....مضرات روانی این خودداری خیلی بیشتره همانطور که گفتم باید قوانینی وضع بشن که اولا قدرت مانور داشته و نتیجه بخش باشن در ثانی ضمانت اجرایی داشته باشن مشکل ما در سیستم اجراییه که دست منو و تو هم نیست ....تو کشور ترکیه یک باک بنزین 300 هزار تومان مایه میشه برا فرد ....این باعث میشه اولا هرکی پول قلمبه داره بتونه ماشین بخره ....ثانیا دولت در ازای دریافت خوب بنزین سالم در اختیار ملت قرار میده ....ثالثا ملت مجبور میشن از وسایل نقلیه عمومی استفاده کنند ....رابعا اینهمه خودروی درپیت با قیمت های نجومی تو خیابوناشون دیده نمیشه 4 لینک به دیدگاه
amirgb 8546 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 20 دی، ۱۳۹۱ امیر جان اینایی که میگی اصلا قابل اجرا نیستن و بیشتر رویا پردازانسمن نوعی خوشم نمیاد گلدان بذارم تو خونه ....صرف اینکه تو خوشت میاد دلیل نمیشه سلایق مردم رو عوض کنیم.هرچند نمیشه تضمین کرد که با انجام این عمل کاهش چشم گیر آلودگی خواهیم داشت با مثلا سفر ....چطور تو کشوری مثل آلمان که هر کارمند دولت ملزم به دو سفر تفریحی در طول یکسال هستش این مشکلات پیش نمیاد؟ اساس کاری دولت های پیشرفته لذت بردن مردم از زندگیه....سفر نکنیم که هوا آلوده نشه؟ ....مضرات روانی این خودداری خیلی بیشتره همانطور که گفتم باید قوانینی وضع بشن که اولا قدرت مانور داشته و نتیجه بخش باشن در ثانی ضمانت اجرایی داشته باشن مشکل ما در سیستم اجراییه که دست منو و تو هم نیست ....تو کشور ترکیه یک باک بنزین 300 هزار تومان مایه میشه برا فرد ....این باعث میشه اولا هرکی پول قلمبه داره بتونه ماشین بخره ....ثانیا دولت در ازای دریافت خوب بنزین سالم در اختیار ملت قرار میده ....ثالثا ملت مجبور میشن از وسایل نقلیه عمومی استفاده کنند ....رابعا اینهمه خودروی درپیت با قیمت های نجومی تو خیابوناشون دیده نمیشه سهيل جان من نگفتم سفر گفتم سفر شهري.يعني رفت آمد در شهر.خيلي از رفت و امد هاي ما در شهر بي مورد هست.مثلا در يك خانوار در طي روي ممكن است 3-4 بار براي خريد از منزل خارج شوند.با يك مديريت درست درون خانوار مي توان همه ي اين ها را در يك مرحله انجام داد .و مثال هاي گوناگون ديگر. در مورد گلدان هم در يكي از پست ها اشاره كردم.ما در طي سال هاي اخير (دهه هاي اخير) بنا به دلايل مختلفي از فرهنگ طبيعت دوستي به دور افتاده ايم و اسير فرهنگ مدرنيته شده ايم.اين مشكل فردي ما نيست كه با گل و گلدان و گياه و خاك بيگانه ايم.اين مشكل اجتماعي ما است و ناشي از اجتماع ما است. اين مشكل و اين تغيير سليقه همانگونه كه در بستر يك حركت نرم اجتماعي ايجاد شده در بستر همان اجتماع قابل تغيير است. گران كردن سوخت راه حل مناسبي نيست.زيرا باعث شكاف اجتماعي بسيار فاحشي مي شود . در جامعه ي ما كه سرشار از عقده هاي اجتماعي است مي تواند عواقب بسيار مهلكي داشته باشد. ما مي بايست به جايي برسيم كه مردم آگاهانه به سمت استفاده ي كمتر از خودروي شخصي بروند و نه از سر نداري و فلاكت. همين حالا هم استفاده از اتوبوس در فرهنگ ما نشانه ي تمدن نيست بلكه نشانه ي بيچارگي فرد است و بسياري آن را مختص قشر فقير جامعه مي دانند. ما بايد از نظر فرهنگي به سمتي برويم كه مردم ما براي ماشين با تكنولوژي 20 سال قبل كرور كرور پول را بصورت پيش ثبت نام پرداخت نكنند.بايد به سمتي برويم كه خودرو ساز به مشتري التماس كند براي خريد(به مانند خيلي از كمپاني هاي مطرح دنيا) و نه اينكه مردم به هر ساز كمپاني برقصند. اينها همه درد اجتماعي و فرهنگي است. درد اجتماعي و فرهنگي هم حل نمي شود مگر اينكه بخشي از اجتماع بصورت يك كلوني گام در مسير اصلاح بردارند . --------------------------- دولت نمادي از مردم است.حتي بدترين دولت ها هم تصويري از خلقيات مردم هستند. وقتي ما خودمان نخواهيم باي زنده ماندن و زندگي كردن تلاش كنيم دولت هم براي ما تلاشي نمي كند. دوستان من دولت هم در همين شهر تهران دارد زندگي ميكند.نماينده ها هم در همين شهر خانه دارند.همين هوا را تنفس مي كنند و همين آب را مي نوشند. گمان نكنيم كه آنها در بهشت برين نشته اند و به فكر ما نيستند.آنها هم مثل ما هستند.جاهل هستند.گمان مي كنند همين است كه هست. دولتي كه وزيرش و وكيلش براي مقابله با آلودگي مي گويد خيابان ها را آب پاشي كنيم .دليلش اين است كه از كودكي ديده كه ابتدا درختان را بريدند و سپس براي جلوگيري از ورود خاك به خانه و مغازه صبح به صبح جلوي درب را آب پاشيده اند. اين فرهنگ شده برايش اين ملكه شده در ذهنش خوب شما بگو چه كنيم؟ بنزين را گران كنيم؟چقدر؟ليتري 7000 تومان(قيمت تركيه) مناسب است؟ آنوقت اين همه ماشين را چه كنيم؟ شهر مي شود يك پاركينگ بزرگ. كارخانه ها را چه كنيم؟وقتي حريم 100 كيلومتري تهران از يك سو به كرج مي رسد(25 كيلومتر) و كمي جلو تر به قزوين(115 كيلومتر) و از يك سو به قم(حدود 120 كيلومتر) از جانب ديگر به دماوند /شاهرود و... كارخانه ها را چه كنيم؟كجا ببريم؟ آيا مردم آن شهر ها حريم نمي خواهند؟ برويم در دل بيابان؟ نه اين است كه هرجا شهرك صنعتي بزنيم كم كم مردم براي كم شدن هزينه ي رفت و آمد و مخاطرات راه به نزديكي اين شهرك ها مي روند و خانه مي سازند. پس بهتر است به جاي جا به جايي به فكر اصلاح خطوط توليد و كم كردن آلاينده ها در خط توليد و جذب الاينده ها باشيم. اين را حل كرديم با ساختمان هاي قد و نيم قد چه كنيم؟ نه اين است كه هر ساختمان به مانند يك سد در مقابل جريان هاي هوا است و پشت هر ساختمان يك منطقه ي ساكن از نظر هوايي داريم؟(سيالات ) اين را مي توانيم چگونه حل كنيم؟ ساختمان نسازيم؟ گسترش عمودي را متوقف كنيم و رو به گسترش افقي بياوريم؟ همين حالا با همين روند عمودي سازي سالانه 35 هزار هكتار از اراضي كشاورزي ما از دست مي رود و تبديل به اراضي شهري و صنعتي مي شود.و اين يعني يك قحطي در كمين آينده ي ايران. ما مجبوريم يك مجموعه از راه حل ها را پيش بگيريم.منتهي براي انكه بتوانيم خواسته و ديدگاه خود را به دولت نشان دهيم مي بايست يك حركت اجتماعي انجام دهيم و سهم خودمان را ابتدا ادا كنيم و تنها در اين صورت است كه دولت هم مجبور مي شود كه حركت هاي اساسي انجام دهد. 3 لینک به دیدگاه
Fakur 9754 اشتراک گذاری ارسال شده در 20 دی، ۱۳۹۱ عناوین روزهای هفته هوای پاک (30 دی تا 6 بهمن): روز اول "هوای پاك و موهبت الهی"، روز دوم "هوای پاك، مصرف بهینه انرژی و آموزش"، روز سوم "هوای پاك، حمل و نقل عمومی كارآمد"، روز چهارم "هوای پاك، صنعت سبز"، روز پنجم "هوای پاك، كنترل آلودگی صوتی"، روز ششم "هوای پاك، كودك و خانواده" و روز هفتم "هوای پاك و بسیج ملی". 4 لینک به دیدگاه
Fakur 9754 اشتراک گذاری ارسال شده در 20 دی، ۱۳۹۱ بیش از 20 درصد مصرف انرژی کل کشور در تهران صورت می پذیرد، فراتر از 2.5 میلیون خودرو در آن تردد می کند و حمل و نقل در تهران به تنهایی معادل 2 برابر کربن سرانه تولید شده در کشورهای جهان سوم را ایجاد می کند. مشکل این است که مسئولانی که باید برای کاهش آلودگی برنامه داشته باشند، هیچ اراده جدیای برای تدوین و اجرای برنامه ندارند. 3 لینک به دیدگاه
amirgb 8546 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 20 دی، ۱۳۹۱ بیش از 20 درصد مصرف انرژی کل کشور در تهران صورت می پذیرد، فراتر از 2.5 میلیون خودرو در آن تردد می کند و حمل و نقل در تهران به تنهایی معادل 2 برابر کربن سرانه تولید شده در کشورهای جهان سوم را ایجاد می کند. مشکل این است که مسئولانی که باید برای کاهش آلودگی برنامه داشته باشند، هیچ اراده جدیای برای تدوین و اجرای برنامه ندارند. دقيقا به همين علت من اين تاپيك رو ايجاد كردم. در نبود يك برنامه ي دولتي ما به دنبال راهكاري مردمي هستيم. fluid عزيز راهكار يون ها و استفاده از تكنيك باردار كردن ذرات را دادند ولي به دليل اينكه اين تكنيك بايد از طرف نهاد هاي دولتي اجرا بشه و از طرف مردم عملياتي نيست روش بحث زيادي نكرديم. يا تكنيك هاي مربوط به ايجاد باران يا باد مصنوعي كه خيلي هم خلاقانه هست. ---------------------------------------------------------------------------------------- مصرف انرژي در ايران با مصرف انرژي در چين برابري مي كند .و اين در حالي است كه ما 85 ميليون و چين بيشت از 1.2 ميليارد جمعيت دارد. مصرف آب در كشور ما بيش از 1200 ليتر در روز براي هر فرد هست و اين در حالي هست كه متوسط جهاني 150 ليتر هست فرسايش خاك و هدر رفت منابع كشاورزي در ايران بيش از 10 برابر دنيا هست نابودي جنگل در ايران سرعت فزاينده دارد نابودي مراتع و محيط زيست به بهانه ي توسعه شيب فزاينده اي دارد. اين ها از جانب ما مردم هست. اان تكنولوژي به ما اين امكان رو ميده كه با كمترين آسيب به منازل پنجره ها را دو جداره كنيم و از هدر رفت وحشتناك انرژي از ساختمان ها جلوگيري كنيم اما....خيلي از ما ها(بخوانيد همه) حاضر نيستيم اين كار را بكنيم.چرا؟چون فرهنگ ما بر پر مصرفي است.عادت كرده ايم شوفاژ/بخاري/شومينه/و.. را تا حد امكان زياد كنيم و لباس تابستاني بپوشيم و در روز هم پنجره را باز كنيم تا خانه قدري هوا بگيرد و خنك شود. قديم دختر ها ازدواج مي كردند از ملزومات جهازشان لاحاف هاي بسيار سنگين و گرم بود.الان 4 تا پتوي گلبافت. فكر نكنم به تعداد انگشتان دست باشند كساني در سايت كه در منزل جوراب به پا مي كنند.يا اينكه جوراب هاي پشمي دارند.(مگر كوه نورد ها) چون نيازي نيست منازل ما انقدر گرم است كه عرق مي كنيم. درد زياد هست اگر بخواهيم بر بشمريم طومار خواهد شد.درمان حركت است.از هر كجا و هر چقدر كوچك.بايد تكان خورد.بايد به خود آمد.بايد حركت كرد. 4 لینک به دیدگاه
زفسنجانی 7100 اشتراک گذاری ارسال شده در 29 دی، ۱۳۹۱ دردزیاداستاگر بخواهيم بر بشمريم طومار خواهد شد.درمان حركت است.از هر كجا و هر چقدر كوچك.بايد تكان خورد.بايد به خود آمد.بايد حركت كرد. دردراازهرطرف بخوانی درد است این درمان است که از ان طرف نامرد است دردها به راحتی می ایندولی افسوس که این درمان به راحتی کشف هم نمیشود اما اگر تلاش فکری دوستانی مثل شما وامثال شماباصلابت ادامه پیداکند مردانه میشوددردرا درمان کرد.شاید مقایسه این تاپیک درهمین چند صفحه از اون میزگردی که ازشبکه سیما پخش شد بدون اغراق پرمحتوی تر باشد. لینک به دیدگاه
beat 2373 اشتراک گذاری ارسال شده در 29 دی، ۱۳۹۱ مباحث دوستان رو خوندم بعضی هاش خیلی بامزه بود در مورد آلودگی هوای تهران و تمام شهرهای دنیا که برنامه کنترل آلودگی هوا رو دارند فقط یک راهکار وجود داره اونم کاهش در منبع. خلاص اما در ایران چون این منابع خاستگاه سیاسی دارند قادر به کاهش اونها نیستند. آزبست در تهران بیداد می کنه میزان تبخیر بنزین در تابستان وحشتناکه اینکه پیشنهاداتی مبنی برگذاشتن فن های قوی و خروج آلاینده ها رو میدن بیشتر شبیه شوخیه به هیچ وجه نمیشه شرایط جوی رو عوض کرد. متوسط ارتفاع اختلاط تهران مشخصه نمیشه کاریش کرد. بنابراین ظرفیت ترقیق هم معلومه فقط کاهش در منبع میتونه راهکار باشه. یک نکته دیگه سارمان محیط زیست واقعا تعطیله مثلا میاد طرح زوج و فرد رو میده یعنی یکی نیست به اونا بگه این کار سرانه مالکیت خودرو رو افزایش می ده !!!! خیلی ابلهن 4 لینک به دیدگاه
amirgb 8546 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 29 دی، ۱۳۹۱ مباحث دوستان رو خوندم بعضی هاش خیلی بامزه بود در مورد آلودگی هوای تهران و تمام شهرهای دنیا که برنامه کنترل آلودگی هوا رو دارند فقط یک راهکار وجود داره اونم کاهش در منبع. خلاص اما در ایران چون این منابع خاستگاه سیاسی دارند قادر به کاهش اونها نیستند. آزبست در تهران بیداد می کنه میزان تبخیر بنزین در تابستان وحشتناکه اینکه پیشنهاداتی مبنی برگذاشتن فن های قوی و خروج آلاینده ها رو میدن بیشتر شبیه شوخیه به هیچ وجه نمیشه شرایط جوی رو عوض کرد. متوسط ارتفاع اختلاط تهران مشخصه نمیشه کاریش کرد. بنابراین ظرفیت ترقیق هم معلومه فقط کاهش در منبع میتونه راهکار باشه. یک نکته دیگه سارمان محیط زیست واقعا تعطیله مثلا میاد طرح زوج و فرد رو میده یعنی یکی نیست به اونا بگه این کار سرانه مالکیت خودرو رو افزایش می ده !!!! خیلی ابلهن ممنونم از نظرتان ولي مباحث را نخوانديد چون اگر مي خوانديد مي ديديد كه همين مباحث به نظر شما با مزه براي عمق بخشيدن به فكر خواننده مطرح شد و زير و رو شد و بررسي دقيق و علمي اما به زبان ساده انجام شد و امكان سنجي شد . چيز هايي كه شايد روزي امكان پذير باشد.به مانند خيلي از چيز هاي ديگر كه روزي براي ذهن خيلي از مردم عادي خنده دار مي امد ولي امروز بخشي از واقعيت جامعه هستند. چيزهايي مانند همين ماشين ها به عنوان يك دانش آموخته ي محيط زيست مي بايد بدانيد كه پروردگار هستي در جهان انواع گياهان و جانداران را آفريد كه در شرايط متفاوت كارآيي هاي متفاوت دارند.و براي كنترل بهتر شرايط زيست محيطي مي توان از اين مخلوقات زيباي پروردگار استفاده كرد. همه ي ما مي دانيم كه مشكل در توليد است.اگر منابع توليدي ما درست كار مي كردند عملا ما مشكلي به نام آلودگي نداشتيم. و اگر اصلاح اين منابع توليد كننده انقدر آسان بود كه نياز به اين همه جار و جنجال نداشت . منتها اين بخش بنا به هزار و 1 دليل به اين زودي ها اصلاح نمي شود .لذا ما بايد در فكر پس از توليد باشيم.و در همين حين نگاه محكمي نيز به منابع توليد داشته باشيم. اي كاش به جاي اين نگاه از بالا به پايين و با ديده ي طنز نگاه كردن به مباحث مطرح شده يك راه كار زيست محيطي ارايه مي كرديد تا ديگران هم عيار دانش شما را بسنجند 4 لینک به دیدگاه
M!Zare 48037 اشتراک گذاری ارسال شده در 15 خرداد، ۱۳۹۲ در جستجوی مطلبی بودم که متوجه شدم....کلاهی ساخته شده که عمل تصفیه هوا رو انجام میده.در پشت این کلاه که شبیه کلاه دوچرخه سواران است دریچه ای وجود داره و هوای آلوده وارد شده و پاک می شود و در جلوی کلاه بصورت هوای تمیز خارج می شود. همچنین در یک پروژه دیگه هوا را تصفیه و یون های منفی تولید میکنند. در سایت زیر اطلاعات بیشتری در این باره موجود است. برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام 1 لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده