amirgb 8546 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 7 دی، ۱۳۹۱ خوب تا حدودی میشه با توسعه ی حمل و نقل عمومی این مشکلو حل کرد.اما اول باید دید مردم نسبت به استفاده از وسایل حمل و نقل عمومی تغییر کنه و این میتونه کار رسانه ی جمعی باشه. از طرفی هم والدین میتونن این فرهنگو به کودکانشون منتقل کنن. در ضمن افرادی که از آلودگی هوا شکایت میکنن هم باید بیشتر درباره ی این مسئله فکر کنن. باید یکم وقتمونو تنظیم کنیم یا دیدمونو عوض کنیم و از حمل و نقل عمومی استفاده کنیم. خوب معلومه که این نمیتونه مشکلو کاملا حل کنه ولی میتونه آلودگی هوا رو کاهش بده.در ضمن تنها اقدامیه که ما مردم عادی میتونیم انجام بدیم تا بتونیم نفس بکشیم. من فكر مي كنم گسترش فرهنگي بايد هم در بعد تبليغاتي پيگيري بشه هم در بعد قهري. يعني چي؟ يعني اينكه ما يك سستمي طراحي كنيم كه بشود سوخت ارزان در اختيار حمل و نقل عمومي قرار داد ولي به نحوي كه حمل و نقل عمومي نتواند آن را بفروشد(مانند سهميه تاكسي ها كه در ابتدا به علت زياد بودن براي تاكسي ها به صرفه بود آن را بفروشند تا كار كنند) .در مرحله ي بعدي قيمت بنزين بخش خصوصي را بالا ببريم و در نزديكي مرز قيمت جهاني قرار دهيم.(بنزين در تركيه ليتري 6000 تومان و گازوييل ليتري 7000 تومان است). شما حساب كن تاكسي با بنزين 100 توماني و ماشين شخصي با بنزين مثلا 3000 توماني. اتوبوس با بليط 50 تومان يا ماشين شخصي با بنزين 3000 توماني مترو با بليط 200 توماني يا شخصي با بنزين 3000 توماني. يا اينكه خدمات بيمه اي ماشين ها را افزايش دهيم.خيلي از كشور ها با اضاه شدن عمر ماشين خدمات بيمه را افزايش مي دهند .مثلا 1 ماشين با عمر 1 سال در حدود نصف 1 ماشين با عمر 3 سال بيمه پرداخت مي كند. و در نهايت به نقطه اي مي رسد كه قيمت ماشين با قيمت بيمه برابري مي كند و فرد ماشين را اوراق ميكند و ماشين جديد مي خرد. اين كار به نو بودن ماشين ها و كم بودن آلايندگي كمك مي كند. از طرفي قيمت هاي پايين و وفور ماشين ها يعمومي مردم را سوق به استفاده مي دهد. موضوع ديگر كه مي تواند براي مردم مهم باشد نظافت ماشين هاي عمومي است.اغلب ماشين هاي عمومي ما داراي صندلي هاي چرك هستند و همين باعث مي شود عده براي تميزي خود و محافظت از لباس هاي خود از اين وسايل استفاده نكند. 4 لینک به دیدگاه
victoria_r 7682 اشتراک گذاری ارسال شده در 7 دی، ۱۳۹۱ من فكر مي كنم گسترش فرهنگي بايد هم در بعد تبليغاتي پيگيري بشه هم در بعد قهري.يعني چي؟ يعني اينكه ما يك سستمي طراحي كنيم كه بشود سوخت ارزان در اختيار حمل و نقل عمومي قرار داد ولي به نحوي كه حمل و نقل عمومي نتواند آن را بفروشد(مانند سهميه تاكسي ها كه در ابتدا به علت زياد بودن براي تاكسي ها به صرفه بود آن را بفروشند تا كار كنند) .در مرحله ي بعدي قيمت بنزين بخش خصوصي را بالا ببريم و در نزديكي مرز قيمت جهاني قرار دهيم.(بنزين در تركيه ليتري 6000 تومان و گازوييل ليتري 7000 تومان است). شما حساب كن تاكسي با بنزين 100 توماني و ماشين شخصي با بنزين مثلا 3000 توماني. اتوبوس با بليط 50 تومان يا ماشين شخصي با بنزين 3000 توماني مترو با بليط 200 توماني يا شخصي با بنزين 3000 توماني. يا اينكه خدمات بيمه اي ماشين ها را افزايش دهيم.خيلي از كشور ها با اضاه شدن عمر ماشين خدمات بيمه را افزايش مي دهند .مثلا 1 ماشين با عمر 1 سال در حدود نصف 1 ماشين با عمر 3 سال بيمه پرداخت مي كند. و در نهايت به نقطه اي مي رسد كه قيمت ماشين با قيمت بيمه برابري مي كند و فرد ماشين را اوراق ميكند و ماشين جديد مي خرد. اين كار به نو بودن ماشين ها و كم بودن آلايندگي كمك مي كند. از طرفي قيمت هاي پايين و وفور ماشين ها يعمومي مردم را سوق به استفاده مي دهد. موضوع ديگر كه مي تواند براي مردم مهم باشد نظافت ماشين هاي عمومي است.اغلب ماشين هاي عمومي ما داراي صندلي هاي چرك هستند و همين باعث مي شود عده براي تميزي خود و محافظت از لباس هاي خود از اين وسايل استفاده نكند. واقعا ایده ی خوبیه اما افزایش قیمت باید خیلی با احتیاط پیش بره.فکر کنم با روحیه ی مردم آشنایی دارین معمولا تمام جنبه ی طرحو بررسی نمیکن و بیشتر روی افزایش قیمت تاکیید میکنن و این میتونه باعث ایجاد نارضایتی مردم بشه. نظافت وسایل حمل و نقل عمومی هم تا حدودی به ما بستگی داره که آشغال نریزیم و این وسایل نقلیه رو تخریب نکنیم ولی بخش عمده ای از اون به عهده ی سازمان حمل و نقل عمومیه که هزینه ی این نظافت به عهده ی خود راننده نباشه تا کم کاری نکنه و دوره ای این کار انجام بشه مثلا ماهی دوبار.اینجوری شرایط بهتری پیدا میکنن.البته قطعا با این نظافت مقداری قیمت بلیط افزایش پیدا میکنه که خیلی زیاد نیست و واقعا هم ارزش داره. تازگی ها هم که موسیقی تو اتوبوس ها پخش میشه که واقعا میتونه اعصاب فردی رو که تو ترافیک مونده آروم کنه البته اگه هر موسیقی پخش نشه. 5 لینک به دیدگاه
amirgb 8546 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 7 دی، ۱۳۹۱ واقعا ایده ی خوبیه اما افزایش قیمت باید خیلی با احتیاط پیش بره.فکر کنم با روحیه ی مردم آشنایی دارین معمولا تمام جنبه ی طرحو بررسی نمیکن و بیشتر روی افزایش قیمت تاکیید میکنن و این میتونه باعث ایجاد نارضایتی مردم بشه.نظافت وسایل حمل و نقل عمومی هم تا حدودی به ما بستگی داره که آشغال نریزیم و این وسایل نقلیه رو تخریب نکنیم ولی بخش عمده ای از اون به عهده ی سازمان حمل و نقل عمومیه که هزینه ی این نظافت به عهده ی خود راننده نباشه تا کم کاری نکنه و دوره ای این کار انجام بشه مثلا ماهی دوبار.اینجوری شرایط بهتری پیدا میکنن.البته قطعا با این نظافت مقداری قیمت بلیط افزایش پیدا میکنه که خیلی زیاد نیست و واقعا هم ارزش داره. تازگی ها هم که موسیقی تو اتوبوس ها پخش میشه که واقعا میتونه اعصاب فردی رو که تو ترافیک مونده آروم کنه البته اگه هر موسیقی پخش نشه. گران شدن قيمت سوخت وقتي ايجاد ناراحتي مي كند كه در قيمت همه چيز تاثير بگذارد. اما وقتي كه به حمل و نقل عمومي و كالا سوبسيد مناسب تعلق بگيرد و تنها در مصارف شخصي گران شود ديگر ايجاد نارضايتي نمي كند. در ضمن در حال حاضر نرخ كرايه تاكسي ها بر اساس قيمت سوخت 400 و 700 تومان تعيين مي شود .اگر ما پول سوخت را به راننده بدهيم(مستقيم يا غير مستقي.مثلا يك كنتور نصب كنيم يا كيلومتر ماشين را ملاك قرار دهيم و...و در پايان هر ماه هزينه ي بنزين مصرفي را به راننده پرداخت كنيم)كرايه ها نه تنها زياد نمي شود بلكه قاعدتا بايد كم هم بشود.يعني حمل و نقل شخصي را گران كنيم و در عوض حمل و نقل عمومي را ارزان و راحت و فراوان. در مورد حمل و نقل كالا نيز به همين ترتيب عمل شود.يكي از عوامل ارزاني كالاهاي چيني حمل و نقل ارزان است كه در چين صورت مي گيرد.در چين ماشين هاي ارتش در حالت صلح بخش مهمي از حمل و نقل را به عهده دارند. البته گسترش راه آهن سريع السير نيز در حمل و نقل كالا بسيار موثر است. فرض كنيد هر شهر ما ايستگاه راه اهن داشته باشد. ديگر نياز به اين همه كاميون و تريلي و ... در جاده ها نيست كه همين باعث ارزاني كالا مي شود. 4 لینک به دیدگاه
زفسنجانی 7100 اشتراک گذاری ارسال شده در 7 دی، ۱۳۹۱ درمورد ایجادیک خط تولید خودروهای هیبریدی بعید به نظر میرسه هیچ کدوم از شرکتهای خودروسازما به این سرعت بتونن وارد طراحی وساخت بشن .توی کشورژاپن ازمرحله طراحی تا ساخت زیر یکسال زمان میبره اما توی کشور ما این امربالای سه سال (خوشبینانه ،تازه اونهم توی یه تغیرر کوچیک )زمان لازم داره بااین وجود به نظر من یکسری خودروسازهای بزرگ دنیا تنها چیزی روکه ازخودرو سازی ما پسندیده اند حجم زیادنمایندگی ها توسطح کشوره واحساس من اینه که بالاخره ازای ن فرصت استفاده کنند وهرکدوم ازخودروسازهای مارو به عنوان یک نماینگی بزرک یا تولید تحت لیسانس ساپورت کنند. (ابته منکر تولید ملی هم نیستم ) 4 لینک به دیدگاه
amirgb 8546 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 7 دی، ۱۳۹۱ درمورد ایجادیک خط تولید خودروهای هیبریدی بعید به نظر میرسه هیچ کدوم از شرکتهای خودروسازما به این سرعت بتونن وارد طراحی وساخت بشن .توی کشورژاپن ازمرحله طراحی تا ساخت زیر یکسال زمان میبره اما توی کشور ما این امربالای سه سال (خوشبینانه ،تازه اونهم توی یه تغیرر کوچیک )زمان لازم داره بااین وجود به نظر من یکسری خودروسازهای بزرگ دنیا تنها چیزی روکه ازخودرو سازی ما پسندیده اند حجم زیادنمایندگی ها توسطح کشوره واحساس من اینه که بالاخره ازای ن فرصت استفاده کنند وهرکدوم ازخودروسازهای مارو به عنوان یک نماینگی بزرک یا تولید تحت لیسانس ساپورت کنند. (ابته منکر تولید ملی هم نیستم ) اگر بحث تريم ها نبود ما عملا نمايندگي بوديم. ايران خودرو نمايندگي پژو و سايپا نمايندگي كيا الته نمايندگي توليد محصولات از رده خارج براي الودگي هوا راهكاري نداريد؟پيشنهادي؟فكري؟ايده اي؟ 4 لینک به دیدگاه
amirgb 8546 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 7 دی، ۱۳۹۱ ما دو تا راهكار داريم: 1-حذفو يا اصلاح وسايل آلوده كننده ها 2-حذف آلودگي پس از توليد آن(تصفيه) تا حالا بيشتر تمركز دوستان روي قسمت نخست بوده و راهكار ها از اصلاح هر آنچيزي است كه منجر به توليد كمتر شود.اما اين ها خيلي زمان بر هست. ضمن اينكه ما در شهري مثل تهران و كرج و اصفهان و.. حجم انبوهي از موتور سوار هايي را داريم كه موتور هاي 2 زمانه دارند و اين يعني نيم سوخت شدن سوخت .اين حجم موتور را نمي توان حذف كرد و با توجه به نرخ پايين مصرف و سرعت انتقال در شهر هاي پر ترافيك با گسترش فرهنگ استفاده از وسايل عمومي نيز نمي توان به راحتي حذفشان كرد. از طرف ديگر ما صنايع الاينده را از ياد برديم.صنايعي كه بعضا در درون شهرهستند(مانند اراك درود مباركه) گاه در مجوارت شهر(مانند كرج) و گاه در چند كيلومتري شهر(شهرك هاي صنعتي). يك منبع مهم ديگر آلودگي ساخت و ساز هاي گسترده هست كه امروزه در تمامي شهر ها شاهد هستيم.تخريب هاي غير اصولي .به علت گراني آهن امروزه شاهد هستيم كه تخريب ها به درازا مي كشد و حجم گستره اي از ذرات و خاك را وارد هواي شهر ها مي كند. منبع بعدي منازل ما هستند كه در فصل سرما و با مصرف سوخت فراوان آن را گرم مي كنيم و تقريبا تمام دود حاصل از اين گرم كردن را وارد هواي شهر مي كنيم. 5 لینک به دیدگاه
M!Zare 48037 اشتراک گذاری ارسال شده در 13 دی، ۱۳۹۱ 1-حذفو يا اصلاح وسايل آلوده كننده ها2-حذف آلودگي پس از توليد آن(تصفيه) گزینه اول همانطور که فرمودید بسیار زمان بر است و باید به مرور اصلاح شود. اما برای گزینه دوم شما چه راهکارهایی پیشنهاد میدهید؟ در این هفته باز هم تهران به بیشترین مقدار آلودگی رسید و اگر همینجوری پیش بره کم کم همه دچار مرگ تدریجی و آسیب های پزشکی جدی خواهند شد. غیر از وسایل نقلیه ، اصلی ترین عامل آلودگی صنایع اطراف تهران است که قابل انتقال به مناطق دیگر نیست. پس حتما باید گزینه دوم را استفاده نمود. آیا کارخانه ها به ازای آلودگی که تولید می کنند، مجبور به انجام پاکسازی محیط اطراف هستند؟ آیا تستی از میزان آلودگی هر کارخانه صورت میگیره؟ 4 لینک به دیدگاه
amirgb 8546 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 13 دی، ۱۳۹۱ گزینه اول همانطور که فرمودید بسیار زمان بر است و باید به مرور اصلاح شود.اما برای گزینه دوم شما چه راهکارهایی پیشنهاد میدهید؟ در این هفته باز هم تهران به بیشترین مقدار آلودگی رسید و اگر همینجوری پیش بره کم کم همه دچار مرگ تدریجی و آسیب های پزشکی جدی خواهند شد. غیر از وسایل نقلیه ، اصلی ترین عامل آلودگی صنایع اطراف تهران است که قابل انتقال به مناطق دیگر نیست. پس حتما باید گزینه دوم را استفاده نمود. آیا کارخانه ها به ازای آلودگی که تولید می کنند، مجبور به انجام پاکسازی محیط اطراف هستند؟ آیا تستی از میزان آلودگی هر کارخانه صورت میگیره؟ ممنونم از پستت پيشنهاد من كه فعلا بماند تا بعد تهران يك حريم 100 كيلومتري داشت كه كارخانجات موظف بودند خارج از اين حريم قرار بگيرند و كارخانجاتي هم كه در داخل اين حريم بودند بايد منتقل مي شدند كه البته هيچ وقت عملياتي نشدو در سال هاي اخير اين حريم به كل ملغي شد. در استاندارد هاي جهاني هر كارخانه به ميزان آلايندگي كه توليد مي كند موظف به احداث فضاي سبز هست.اين فضا در طرح هاي ايران نيز ديده مي شود اما اجرا نمي شود و معمولا از فضاي اختصاص سافته كاربري هاي ديگر مي شود. قانونا هر كارخانه موظف هست نسبت به انجام تست هاي مداوم اقدام كنند و ميزان آلودگي ها را گزارش كنند .اگر سيستم *****ينگ دارند بايد مدام سرويس بشود و اگر ندارند مي بايست نصب شود. اما سازمان محيط زيست بازوي اجرايي قوي در اين زمينه ندارد و اكثر كارخانجات بخصوص بخش دولتي در اين مورد مقاومت مي كنند. عوارضش هم در جاي جاي ايران مشهود هست.از رها سازي فاضلاب هاي صنعتي در درياچه ها و رودخانه ها تا رها سازي گاز هاي مضر و بد بو در طي شب و يا ادامه كار كارخانجات بدون در مدار قرار دادن ***** ها و.... 2 لینک به دیدگاه
amirgb 8546 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 14 دی، ۱۳۹۱ در دههي هاي اخير شاهد هستيم كه مديران دولتي با افتخار كارخانجات مادر را يكي پس از ديگري افتتاح مي كنند و هر روز آمار ميدهند كه در فلان صنعت جزو كشور هاي برتر هستيم. در فلان صنعت به خود كفايي رسيديم و... اما اين ها به چه قيمتي هست؟ چرا كشور هاي پيشرو در اين زمينه سال ها هست كه كارخانجات جديد نمي سازند و روي آورده اند به صادرات تكنولوژي و دانش فني؟ يكي از مهمترين علت ها بحث آْلودگي هست. اكثر اين صنايع به اصلاح مادر كارخانجات عظيمي هستند كه نياز به سرمايه گذاري هاي بالا دارد و بازدهي اقتصادي كمي دارند. اگر ضوابط سختگيرانه ي زيست محيطي را نيز بخواهيم اعمال كنيم عملا سوددهي اين كارخانجات با سوال مواجه مي شود.براي همين دقت كنيد مي بينيد كه كشور هايي كه امروزه در اين صنايع مطرح هستند كشورهاي در حال توسعه هستند. مانند ايران هند آفريقاي جنوبي تركيه چين جديدا در صنعت فولاد امارات اين صنايع از چند جهت آلايندگي دارند : تخريب محيط زيست و به جا گذاردن پسماند هاي معدن آلودگي هوا ناشي از استخراج و خالص سازي آلودگي صوتي آلودگي آب و همه ي اينها منجر به آلودگي بهداشتي و زيستي براي انسان و جانداران پيراموني مي شود. كشور هاي پيشرو ترجيح مي دهند كه با صدور تكنولوژي به كشور هاي ديگر مواد توليد شده در اين كارخانجات را خريداري كنند و در كارخانجات تبديلي به وسايل كاربردي تبديل كنند و مجدد به بازار همان كشور ها صادر كنند. در سال 88 ايجاد يك كارخانه ي سيمان با ظرفيت اسمي 3000 تن در حدود 300 ميليارد تومان هزينه در بر داشت.اما در همان سال ايجاد يك كارخانه ي مكانيزه ي ملات خشك در حدود 10 ميليارد تومان هزينه در بر داشت.با اين تفاوت كه: كارخانه ي سيمان حداكثر 3 نوع محصول مي تواند توليد كند اما كارخانه ي ملات خشك بيش از 3000 نوع محصول ساختماني توليد مي كند. يكي از مواد اوليه مصرفي در كارخانه ي ملات خشك سيمان است. كارخانه ي سيمان آلايندي هاي فراواني دارد اما كارخانه ي ملات خشك يك كارخانه ي دوستار طبيعت محسوب مي شود. اين تنها يك مثال بود براي اينكه ذهن شما متوجه موضوع شود.لذا استقلال در توليد محصولاتي مانند فولاد /سيمان /شمش انواع فلزات/ سد سازي /و... نه تنها مايه ي فخر نيست بلكه نشان از عدم پيشرفت است. البته سياست حذف صنايع آلاينده يك سياست بلند مدت است كه متاسفانه فعلا حتي كمترين نشانه هايي از عزم براي اينكار را مشاهده نمي كنيم 1 لینک به دیدگاه
amirgb 8546 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 14 دی، ۱۳۹۱ يكي ديگر از مسايل مربوط با كارخانجات ايجاد فضاي سبز متناسب با ميزان آلايندگي توليدي است.در تمام طرح هاي توجيهي كه مشاهده كنيد بخشي تحت عنوان ايجاد فضاي سبز و محوطه سازي مشاهده مي كنيد .كه يك سرانه ي مشخصي دارد.منتهي عدم نظارت كافي بر اين بخش و عدم توجيه كارخانه داران در اين مورد باعث مي شود كه ما عملا اين بخش را نداشته باشيم و يا در بهترين حالت بصورت گل كاري و فضا هاي فانتزي مشاهده كنيم. مثلا در مورد كارخانه ي فولاد (درست يادم نيست نيست مباركه يا ذوب اهن) به علت آلودگي شديد هوايي كه ايجاد مي كرد و پس از سال ها پيگيري از جانب مردم و شكايت و دادگاه و هزينه و... اين كارخانه موظف به ايجاد فضاي سبز درخت كاري شده شد.كه اگر از مسير اصفهان به سمت شهر كرد برويد اين فضا هاي ايجاد شده را مي بينيد. و يا در مورد كارخانه ي سيمان درود كه قديمي ترين كارخانه ي سيمان است(اگر اشتباه نكنم) پس از پيگيري چندين و چند ساله ي مردم و مسولان شهري اين كارخانه موظف به نصب الكترو***** ها شد و تفاوت آلودگي را پيش و پس از نصب آن مي توان از مردم درود پرسيد.هرچند هنوز هم آلايندگي بسياري ايجاد مي كند . اما در حالت كلي اين عزم وجود ندارد و اهرم فشاري بر كارخانجات چه دولتي چه خصوصي براي كم كردن آلاينده هاي توليد وجود ندارد.نمونه ي بازر آن رها سازي فاضلاب هاي صنعتي در رودخانه ي كارون است. 2 لینک به دیدگاه
amirgb 8546 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 14 دی، ۱۳۹۱ موضوع ديگر مصرف انرژي هست: سرانه ي مصرف انرژي در دنيا اول است.اين سرانه شمال :سوخت ماشين/سوخت خانگي/سوخت كارخانجات/برق مي شود. پرت انرژي ما بسيار بالاست از طرفي ارزاني بيش از حد انرژي و گره زدن بحث انرژي به تمام مسايل زندگي باعث مي شود كه مردم به راحتي مصرف كنند و درواقع هدر بدهند و دولت نتواند (به علت تحميل بحث گراني در جامعه كه حاصل از گراني انرژي است) قيمت ها را متناسب سازي كند. اگرشما يك نمايشگر گرمايي در دست داشته باشيد و به خانه هاي ايرانيان نگاه كنيد از تمام نقاط ما فرار انرژي ديده مي شود .و اگر وارد خانه هاي ما شويد اغلب دماي تنظيني در حدود 20 درجه است. اين يعني فاجعه و فاجعه زماني مشهود تر است كه مي بينيم اكثر ما ايرانيان در زمستان در منازل از لباس هاي تابستاني استفاده مي كنيما لبته وسايل گرمايشي غير استاندارد در توليد آلودگي بسيار بسيار ماثر هستند.(متاسفانه مد شده شومينه استفاده كنند و اين بدترين وسيله ي گرمايشي با بيشترين آلايندگي هست) در بحث كارخانجات كه از بزرگترين مصرف كنندگان انرژي هستند سيستم ها ي فرسوده و و خط هاي توليد قديمي باعث مصرف انرژي بالا مي شود. در بحث سوخت خودرو هم كه هم بي كيفيتي خودرو ها و هم بي كيفيتي سوخت خودرو ها و هم استفاده ي نا درست از خودرو(تك سرنشين ها) باعث توليد آلودگي است ----------- اصلاح ساختار مصرف انرژي ماثر ترين راهبرد براي كاهش آلودگي ها است كه البته يك پروسه ي بسيار طولاني و دقيق است كه مي بايست با مديريت صحيح منابع و بستر سازي فرهنگي مناسب اجرا شود. 2 لینک به دیدگاه
amirgb 8546 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 14 دی، ۱۳۹۱ سرانه ي فضاي سبز شهري: در اين بخش ما به شدت ضعف داريم.سرانه ي ما در خيلي از شهر ها رو به كاهش هست.علي رغم آمار هايي كه از افزايش سرانه ي فضاي سبز مي دهند حقيقت اين است كه فضاي سبز موثر ما در حال كاهش است.علت هم تبديل باغ هاي درون شهري و يا پيرامون شهري به ساختمان است. باغ هاي درون شهري موجب تلطيف هوا هستند.درخت باعث جذب ذرات معلق هوا مي شود.اما جايگزيني آن با انواع گل اگرچه زيبايي بصري بيشتري در ظاهر دارد اما گل ها در مقابل آلودگي ها حساس هستند و خفه مي شوند و به علت ارتفاع كم قدرت تاثير گذاري چنداني ندارند. پس يكي از راهكار هاي موثر و قطعي براي الودگي توسعه ي درخت و در حالت كلي فضاي سبز است 2 لینک به دیدگاه
Secret: 2286 اشتراک گذاری ارسال شده در 14 دی، ۱۳۹۱ براي حل اين مشكل موتور هاي كم مصرف را ساختند(بعد از جنگ جهاني در ژاپن)(البته دلايل ديگري هم داشت) ولي همين موتور ها امروزه در تهران از مهمترين عوامل آلودگي هوا هستند . چند روز پیش یه سمینار بودم در رابطه با شبکه های هوشمند ارائه دهنده میگفتن که یه طرحی هست که میخوان موتورهای برقی رو به تعداد زیاد از چین وارد کنن بحث چینی بودنش بماند اما اگه این طرح عملی بشه مقدار زیادی از آلودگی هوای شهرهای بزرگ کم میشه 3 لینک به دیدگاه
amirgb 8546 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 14 دی، ۱۳۹۱ چند روز پیش یه سمینار بودم در رابطه با شبکه های هوشمند ارائه دهنده میگفتن که یه طرحی هست که میخوان موتورهای برقی رو به تعداد زیاد از چین وارد کنن بحث چینی بودنش بماند اما اگه این طرح عملی بشه مقدار زیادی از آلودگی هوای شهرهای بزرگ کم میشه ساخت موتور برقي كار سختي نيست بحث اين هست كه زير ساخت هاي لازم فراهم نيست.جايگاه هاي شارژ نداريم.فضايي هم در داخل شهر ها نداريم براي اين منظور. زمين شهري در تهران زير 3 ميليون تومان نيست.اگر براي هر ايستگاه شارژ 100 متر هم زمين لازم باشد(اين مقدار براي جايگاه سوخت ماشين حدود 1000 متر است).يعني فقط 300 ميليون سرمايه براي زمين.حالا اين زمين اگر در منطقه اي مانند ولنجك با ميانگين قيمت 10 ميليون/پاسداران با 8 ميليون/مناطق بين پارك وي تا تجريش حدود 10 ميليون و... باشد اين سرمايه تا سقف 1 ميليارد افزايش مي يابد. آيا به نظر شما به صرفه هست براي كسي كه اين مقدار سرمايه را بخواباند؟ قانوني هم هست كه اگر شما يك جايگاه احداث كنيد تا 25 سال حق تغيير كاربري نداريد بعد از 25 سال هم با نظر موافق ارگان ها قادر خواهيد بود تغيير كاربري بدهيد. دولت و شهرداري هم در همه ي مناطق زمين ندارند.ضمن اينكه اگر هم داشته باشند معمولا تمايلي براي ورود به اين مقولات ندارند. يعني اگر شما موتورتون وسط خيابان با كمبود شارژ موجه شود بايد يك وانت بگيريد و برسيد به منزل. -------------- با فرض تمام اين مشكلات اگر هم بپذيريم كه وارد مي شود آيا موتور هاي فعلي جايگزين مي شود؟به نظر من خير زيرا خيلي هايي كه موتور دارند توان مالي بيشتري ندارند كه بخواهند براي موتور برقي هزينه كنند. براي از رده خارج كردن موتور هاي دودزا كه عمدتا قديمي هستند هم پول آنچناني پرداخت نخواهد شد(كما اينكه براي ماشين ها ديديم) و اين ما به تفاوت را مردم موتور سوار نمي توانند پرداخت كنند. به يك باره هم نمي توان تردد اين وسايل را ممنوع كرد .حتي اگر هم ممنوع شود نمي توان جمع آوري كرد(به علت سيستم فروش موتور و اينكه اكثر موتور ها پلاك درست و حسابي ندارند و قابل شناسايي نيستند) ولي خوب كاچي بعض هيچي هست. اگر بشه چي ميشه(مرد و دريا و كاسه ي ماست) 2 لینک به دیدگاه
amirgb 8546 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 15 دی، ۱۳۹۱ شنبه 16 دي تهران تعطيل اعلام شد طرح زوج و فرد از درب منازل تا روز 2 شنبه در سراسر تهران اعمال مي شود به نظر شما تعطيل كردن يك شهر مثل تهران كه مركز سياسي و اقتصادي يك كشور هست راه حل مناسبي هست؟ تا چند روز ميشه تعطيل كرد؟ چند بار در سال؟ آيا زوج و فرد كردن خيابان ها راه حل مناسبي هست؟ اگر اين طرح زوج وفرد ادامه دار شود خيل ها توان مالي دارند به سراغ خريد ماشين ديگري نمي روند؟ به واقع تنها راه حلي كه به ذهن مسولين ما مي رسد همين ها است؟يا اينكه راحت ترين راه حل اين هاست؟ ما با آلودگي در حال زندگي هستيم بايد راه حلي مناسب پيدا كنيم 2 لینک به دیدگاه
M!Zare 48037 اشتراک گذاری ارسال شده در 15 دی، ۱۳۹۱ هر چه زودتر باید کیفیت بنزین ها تغییر پیدا کند..و اینکه برای یک راه حال مقطعی بارش یون شاید مناسب باشه و باعث به زمین نشستن ذرات آلودگی شود....بارش آب ممکن است باعث شکل گیری باران اسیدی شود، اما استفاده از یون هایی که اثرات محیط زیستی و تاثیر بدی بر سلامتی انسان نداشته باشند شاید یک راه حل مقطی و پر هزینه باشد اما بهتر از طرح های بدون نتیجه است. 2 لینک به دیدگاه
amirgb 8546 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 15 دی، ۱۳۹۱ هر چه زودتر باید کیفیت بنزین ها تغییر پیدا کند..و اینکه برای یک راه حال مقطعی بارش یون شاید مناسب باشه و باعث به زمین نشستن ذرات آلودگی شود....بارش آب ممکن است باعث شکل گیری باران اسیدی شود، اما استفاده از یون هایی که اثرات محیط زیستی و تاثیر بدی بر سلامتی انسان نداشته باشند شاید یک راه حل مقطی و پر هزینه باشد اما بهتر از طرح های بدون نتیجه است. يكم در مورد ان روش بيشتر توضيح ميدهيد؟نياز به تكنولوژي خاصي دارد؟ از روي زمين قابل اجرا هست يا بايد پرواز انجام شود؟تاثير گذاري آن چقدر است ؟ماندگاري اثر؟ 2 لینک به دیدگاه
M!Zare 48037 اشتراک گذاری ارسال شده در 15 دی، ۱۳۹۱ يكم در مورد ان روش بيشتر توضيح ميدهيد؟نياز به تكنولوژي خاصي دارد؟از روي زمين قابل اجرا هست يا بايد پرواز انجام شود؟تاثير گذاري آن چقدر است ؟ماندگاري اثر؟ در حقیقت سال 89 بارش آب توسط هواپیماهای سم پاشی مزارع در تهران انجام گرفت ، درسته؟ اما طرح یکسری ایرادهایی داشت، یکی از مضرات عمده آن ایجاد باران های اسیدی به دلیل وجود مقادیر زیاد دی اکسید کربن و منوکسید کربن در هوا است. اما نظر من بر گرفته از ایده اولم است یعنی تزریق یونهای منفی به هوا که باعث فرونشستن یون های سنگین میشود اما شاید هزینه زیادی در پی داشته باشد اما هر چه باشد بیشتر از ضررهای اقتصادی که این تعطیلی ها ایجاد می کند و مشکلات تنفسی ساکنان شهر نیست. از آنجاییکه ذرات در ارتفاعات مختلف پراکنده شده اند بنظرم ارتفاعی برای انجام این کار نیاز است. اما در مورد مدت زمان تاثیر گذاری: مسلما این یک روش کوتاه مدت است که تاثیرش شاید چند ساعت بیشتر نشود و فقط مثل یک سوپاپ اطمینان در شرایط بحرانی می تواند اجرا شود و در کنار آن بهتر است راههای عملی و منشا آلودگی که ساده ترین آن بهبود کیفیت بنزین است اجرا شود. 3 لینک به دیدگاه
amirgb 8546 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 15 دی، ۱۳۹۱ در حقیقت سال 89 بارش آب توسط هواپیماهای سم پاشی مزارع در تهران انجام گرفت ، درسته؟اما طرح یکسری ایرادهایی داشت، یکی از مضرات عمده آن ایجاد باران های اسیدی به دلیل وجود مقادیر زیاد دی اکسید کربن و منوکسید کربن در هوا است. اما نظر من بر گرفته از ایده اولم است یعنی تزریق یونهای منفی به هوا که باعث فرونشستن یون های سنگین میشود اما شاید هزینه زیادی در پی داشته باشد اما هر چه باشد بیشتر از ضررهای اقتصادی که این تعطیلی ها ایجاد می کند و مشکلات تنفسی ساکنان شهر نیست. از آنجاییکه ذرات در ارتفاعات مختلف پراکنده شده اند بنظرم ارتفاعی برای انجام این کار نیاز است. اما در مورد مدت زمان تاثیر گذاری: مسلما این یک روش کوتاه مدت است که تاثیرش شاید چند ساعت بیشتر نشود و فقط مثل یک سوپاپ اطمینان در شرایط بحرانی می تواند اجرا شود و در کنار آن بهتر است راههای عملی و منشا آلودگی که ساده ترین آن بهبود کیفیت بنزین است اجرا شود. متوجه شدم آب پاشي با سمپاش هاي جهاد كشاورزي يك شوخي بود و بيشتر بار رواني داشت تا بار علمي و كاربردي اين روش مد نظر شما هم در وسعتي مانند تهران پاسخگو نيست.ولي فكر ميكنم براي مناطقي كه از آلودگي بيشتري برخوردار هستند قابل اجرا باشه. البته يكسري مشكلات هم ايجاد مي كند .مثلا بارش دوده هاي چرب.ولي خوب با يك اخطار عمومي قابل حل هست. به هر حال با توجه به اينكه ماندگار اين روش هم كم هست و هم هزينه ي بالايي را طلب مي كند فكر ميكنم بيشتر يك راه فرار در شرايط فوق اضطراري است. مثلا در شرايط اين هفته با توجه به اين موضوع كه نقشه ها بارندگي از اواسط هفته را نشان مي دهد و اينكه با تشويق مردم به منزل ماندن و يا خروج از شهر شرايط تا حدي قابل كنترل هست اين روش اولويت خود را از دست مي دهد . اما اگر مثلا نقشه ها نشان مي دادند كه تا 10 روز آينده از بارش خبري نيست شايد گزينه ي اثر بخش و سريعي باشد. من يك سوال دارم از شما با توجه به اينكه رشته ي شما سيالات هست: آيا مي شود جريان هاي باد مصنوعي در ابعاد بزرگ(توده ي هوا) ايجاد كرد؟مثلا نصب يك توربين بزرگ در شرق تهران كه هوا را بمكد اين يك ايده ي خيلي كارتوني هست كه الان به ذهن من رسيد يا مثلا در بالاي تمام برج ها در يك جهت مشخص توربين نصب كنيم بنظر شما شدني هست؟ 2 لینک به دیدگاه
M!Zare 48037 اشتراک گذاری ارسال شده در 15 دی، ۱۳۹۱ من يك سوال دارم از شما با توجه به اينكه رشته ي شما سيالات هست: آيا مي شود جريان هاي باد مصنوعي در ابعاد بزرگ(توده ي هوا) ايجاد كرد؟مثلا نصب يك توربين بزرگ در شرق تهران كه هوا را بمكد اين يك ايده ي خيلي كارتوني هست كه الان به ذهن من رسيد يا مثلا در بالاي تمام برج ها در يك جهت مشخص توربين نصب كنيم بنظر شما شدني هست؟ در مورد قسمت دوم یه چیزایی مثل پست 21 این تاپیک مد نظر شماست؟ منشاء باد چیست و چگونه به وجود می آید؟هنگامی که تابش خورشید بطور نامساوی به سطوح ناهموار زمین می رسد سبب ایجاد تغییرات در دما و فشار می گردد و در اثر این تغییرات باد بوجود می اید هم چنین اتمسفر کره زمین به دلیل حرکت وضعی زمین گرما را از مناطق گرمسیری به مناطق قطبی انتقال می دهد که این امر باعث بوجود آمدن باد می گردد. جریانات اقیانوسی و دوران کره زمین نیز می تواند با ایجاد پدیده هائی باد تولید نمایند بنظرم با تغییر فشار و دما بتوان باد مصنوعی تولید کرد. در شیوه ای که برای ایجاد بارش های مصنوعی استفاده می شود نیز ابتدا دما را تغییر می دهند، درسته؟ این توربین بزرگ قرار چه نقشی رو داشته باشه؟ 2 لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده