رفتن به مطلب

ارسال های توصیه شده

طرز چيدن مصالح گنبد

گنبدها معمولاً‌ آجری يا خشتی هستند و به سه ترتيب چيده می شوند :

 

1 ـ گِرد چين chin ـ Gerd

در اين طريقه رگهای آجر متمايل به مرکز گنبد است و بصورت شعاعی چيده می شوند .

 

2 ـ رَگچين chin ـ Rag

در اين طريقه رگهای آجر يا خشت موازی خط افق چيده می شود . گنبدهای رک را نمی توان گردچين کرد بنابراين همه آنها بصورت رگچين ساخته می شوند .

 

3 ـ تَرکين Tarkin

در اين نوع چيدن ، گنبد را بصورت ترک ترک اکثراً با قالب گچی می سازند و بعد فاصله ميان ترکها را با آجر يا خشت پر می کنند .

 

در اجرا تويزه های گچ ونی را ( نی در داخل گچ حالت آرماتور در بتن دارد ) روی زمين مطابق قوس مطلوب ( قوس گنبد ) می سازند و پس از تکميل ، همه تويزه ها را در فضای موردنظر توسط (( وادارهائی )) سرپا نگه می دارند بعد بين تويزه ها را با آجر يا خشت پر می کنند . در اين طريقه اجرا برخلاف انواع ديگر گنبد از شاهنگ و هنجار استفاده نمی شود .

 

طاقها و گنبدهای ايرانی هيچ کدام قالب ندارند حال آنکه اکثراً گنبدها در غرب توسط قالب زده ميشوند .

 

گنبدهای رومی را بيشتر روی سانتر ( Centre ) ( نوعی قالب ) می ساختند اين قالب چوب بستی بشکل گنبد بود که روی آن سنگ ها را بطريق استروتومی ( سنگ تراشی با مهارت و دقت زياد که درزها کاملاً‌ چفت هم گردد ) کار می گذاشتند .

 

چفد معروف مصری نيز با استفاده از قالب ساخته می شد . مرحوم گدار اين چفد را با چفد بيز ايرانی اشتباه کرد چرا که بيز تند از لحاظ تشابه ظاهری بسيار نزديک به چفد مصری است اما در اساس چه از نظر ترسيم چه از نظر حيث اجرا بکلی با هم متفاوتند .

 

چفد بيز تند يک بيضی است که فاصله کانونی اش مساوی طول دهانه است و بدون احتياج به قالب ساخته می شود ولی چفد مصری متشکل از دو دايره است و چنانچه بدون قالب ساخته شود طاق خراب ميشود .

لینک به دیدگاه

طرز ساختن گنبدهاي تركين

 

گنبدهای ترکين را بدون استفاده از شاهنگ و هنجار ساخته اند زيرا گاهی اين گنبدها خيزشان به 16 الی 18 متر می رسد و امکان ساختن تويزه های با گچ و نی با اين ارتفاع نيست .

 

در گنبدهای مرتفع ترکين ترکها را تکه تکه ساخته و رويهم و کنار هم می چيدند به اين ترتيب که تا ارتفاع معينی از گنبد يک سری ترک مشابه کنار هم قرار می گرفت و دور تا دور گنبد را می پوشانيد بعد سری ديگری از ترکها که ارتفاع بعدی گنبد را شامل می شد روی رديف زيرين قرار می گرفت و بهمين ترتيب چيدن ادامه پيدا می کرد تا ارتفاع گنبد کامل شود . برای اينکه نظم بهم نخورد همه تويوزه های تَرکی را روی زمين می ساختند سپس آنرا تکه تکه در مراحل مختلف بالا آمدن گنبد کار می گذاشتند .

 

امروزه بجای استفاده از شاهنگ چوبی از شاهنگ آهنی استفاده می کنند که کار را خيلی آسان ميکند ولی ظرافت و کارآيی چوب را ندارد .

 

مهم آنکه در گذشته بدون داشتن آهن و سپری و غيره با ساده ترين وسايل گنبدها را در کمال استادی بنا می کردند .

 

ضخامت چفد و طاق و گنبد را ( تَبَره ) گويند در طاق و بخصوص گنبد ضخامت تبره در سطوح مختلف متفاوت است .

 

در گنبدها تبره ای ( ضخامتی ) که برای آهيانه گنبد در پاکار در نظر می گيرند 16/1 دهانه است مثلاً اگر دهانه آهيانه 16 گز باشد ضخامت تبره در پای کار يک گز خواهد بود . نمونه قابل ذکر گنبد سلطانيه با دهانه بيش از 24 گز است که تبره را کمی بيش از 40/1 گز گرفته اند يعنی دقيقاً‌16/1 دهانه . البته در پاکار بعداً‌ ضخامت (( خود )) نيز به آن اضافه خواهد شد .

 

زاويه 5/22 درجه روی پوسته گنبد را نسبت به مرکز دهانه (( شِکَرگاه )) گويند . فاصله از پاکار تا نقطه شکرگاه نيز بالِنج ناميده می شود . معمولاً فاصله پاکار تا شکرگاه را که همان بالنج باشد با همان ضخامت 16/1 دهانه می چينند .

 

از شکرگاه تا زاويه 5/67 درجه نسبت به مرکز دهانه ( ايوارگاه ) ، شانه طاق يا گنبد گفته می شود . در چيدن گنبد از شکرگاه تا زاويه 45 درجه ( ميان شانه ) ضخامت را يک خشت کم می کنند از زاويه 45 درجه تا ايوارگاه مجدداً از ضخامت تبره يک خشت می کاهند . از ايوارگاه تا نزديکيهای تيزه نيز خشت ديگری از کلفتی طاق کم می کنند . اين بخش معمولاً‌ نازکترين ضخامتی است که می توان با آن طاق يا گنبد را اجرا کرد .

 

چون در نزديکيهای تيزه ديگر امکان اجرای گنبد بصورت بقيه قسمتهای آن ميسر نمی گردد لذا در نزديکيهای تيزه سوراخی باقی می ماند که اجرای پوشش آن بايد مثل دهانه چاه بصورت طوقه چينی باشد به اين سوراخ (( هورنو )) گويند . گاهی اين سوراخ را پر نمی کنند تا در بالای طاق يا گنبد کار نوررسانی را انجام دهد . مثلاً‌ در پوشش بازارها اکثراً سوراخ هورنو باز است تا عمل تهويه و تنظيم روشنائی صورت پذيرد.

 

در گنبد سلطانيه سوراخ هورنو قطری حدود 80/1 سانتی متر دارد . زيرا از اين حد به بعد معمار سازنده نمی توانست مرتباً آجر را کوچک کند و رگها را ريز کند تا به تيره برساند . برای پر کردن هورنو امکانی بجز طوقه چينی باقی نمی ماند به اين نوع اجرای پوشش (( پرگر )) گويند در پرگر يا پرگره چينی از اطراف حلقه آجرها رگه به رگه پيش می نشينند تا پوشش کامل شود . در ميان هورنو يک ميله آهنی کار گذاشته می شود و طوقه ميله آهنی را در بر می گيرد .

 

پس از اجرا چه بعلت وجود ميله آهنی چه بعلت نوع پر شدن سوراخ ( طوقه چينی ) تيزه گنبد شکل نوک تيز پيدا می کند . و بخصوص در آهيانه های مازه دار تيزه گنبد فرم چفد يا طاقی را پيدا ميکند که سَربَر کرده باشد . اين سربرکردگی ضعف و نقصان به حساب نمی آيد تقريباً‌ چاره ناپذير است . مثلاً در گنبد خاکی مسجد جامع اصفهان با وجود شکل کامل بيضی در بالای تيزه نوعی تورفتگی ديده می شود .

 

ميله آهنی مذکور را در پائين گنبد معمولاً‌ به يک قلاب ختم می کنند تا برای آويختن قنديلها و چراغها مورد استفاده قرار گيرد . برای گيردار شدن ميله آهنی در درون گنبد پايه آنرا به شکل شش يا هشت پر می سازند . در مجموع به ستونی که حد فاصل بين پوسته زيرين و رويی گنبد است و ميله آهنی را دربر می گيرد (( شَنگَرگ )) گفته می شود .

 

در بالای ميله آهنی از حد خود گنبد به بالا توغ قرار می گيرد . توغ متشکل از سه تکه گوی فلزی و چند تکه لوله نسبتاً‌ قطور است که رويهم قرار می گيرند به اين ترتيب که روی ميله آهنی اول يک لوله سوار می شود بعد يک گوی فلزی که از دو طرف سوراخ دارد تا بتواند هم روی لوله زيرين جايگزين بشود و هم لوله بالائی روی سوراخ فوقانی آن جايگزين شود، قرار می گيرد و بهمين طريق توغ ساخته می شود گوی انتهائی ديگر در بالا سوراخ ندارد . گاهی اوقات بجای گوی انتهائی (( خوج )) می گذارند .

 

forum.p30parsi.com

لینک به دیدگاه

خود گنبد

خود پوسته بیرونی گنبد است. شکل این پوسته از دوران چفدی باربر حول محور قائمی به وجود می آید. این چفد معمولا شبدری است. شبدر به معنی پوشش بر دهانه بزرگ است و بر خلاف شباهت لغوی آن ارتباطی با برگ شبدر ندارد.

چفد شبدری مثل اکثر چفدهای ایرانی بر دو گونه تند و کند است.معمولترین چفدها شبدری تند است که چفدی است باربر و از لحاظ استاتیکی برای پوشش خارجی گنبد بسیار منطقی و به جاست.

در پوشش یک دهانه بزرگ معمولا از چفد پا تو پا استفاده نمی شود ولی در طاق ها و چفد ها به کار رفته است.

از دیگر چفدهایی که برای پوشش خود به کار می رود سروک است.

سروک در واقع نوعی گنبد رک است که در زمان آل بویه در شیراز رواج فراوان یافت.

در واقع باید گنبد های رک را پدیده ای ناشی از شرایط اقلیمی شمال ایران دانست چه این نوع پوشش در برابر آسیب باران های متوالی عملکرد بهتری نسبت به سایر گنبد ها دارد.

سلسله های آل زیار و آل بویه هم که از اولین دولتهای ایرانی بعد از اسلام بودند در شمال پا گرفتند و از آنجا که معماری شمال ایران به علت نفوذ کمتر مهاجمین بیشتر اصیل باقی ماند گنبدهای رک همچنان رواج داشتند.با توسعه دولتهای ایرانی فوق الذکر معماران مشهور این ناحیه ایده معماری قدیم ایران بخصوص گنبد های رک را به ری ، اصفهان و حتی فارس بردند.

بتدریج در شهرهای قم و کاشان نیز که جزو شهرهای حاشیه کویرند گنبد رک ساخته شد که از آن جمله گنبدهای ابولولو، میر نشانه یا میر پنجه را می توان نام برد. آثار بجا مانده از گنبد اولیه مشهد اردهال نیز حاکیست که قبلا پوشش اولیه آن رک بوده است.گنبدهای دروازه کاشان قم و حضرت معصومه هم در اصل رک بوده است.

ولی در شیراز گنبد رک به صورت سروک درآمد.

نوع دیگری از پوشش خود اجرا شده که ترکیبی از شکم گنبد نار و تیزه گنبد رک است. یعنی گنبد رک را روی گنبد نار سوار کرده اند از این نوع گنبدها در شمال غرب ایران زیاد است. در شرق ایران هم نمونه هایی دیده می شود اکثر این گنبدها تا ارتفاع معین شبدری است ولی ادامه آن تا تیزه به جای خط منحنی خط راست است. گنبد رسکت و گنبد لاجیم در مازندران، گنبد چهل دختران در دامغان که بسیار دست نخورده باقی مانده، گنبد پیر تاکستان که قسمت بالایش را در تعمیر مجدد غلط بازسازی کرده اند از نمونه های این نوع گنبدند.

در بسیاری از بناهای قرون چهارم، پنجم وششم نیز پوشش ترکیبی رک و نار را می بینیم.

آخرین نوع برای پوشش گنبد رک است که یا به صورت مخروط کامل است که به آن خرستوک گویند یا چند پر که هرم است. در کاشان گنبدهای هرمی بیشتر 12 ضلعی است به خاطر عدد مقدس 12، گاهی هم 16 ضلعی دیده می شود در مقطع عمودی گنبد هیچگونه انحنایی نیست. گاهی اجرای گنبدهای رک به صورت پله پله است که به آن ارچین گویند.(معمولا در خوزستان) و زیباترین نمونه آن امامزاده عبدالله شوشتر است

 

مجله اثر شماره 20

لینک به دیدگاه

[h=2]گنبدهای آجری[/h]

250328.jpg

گنبدهای آجری

 

 

 

قوس را می‌توان سازه ای تعریف نمود که توانائی آن برای حمل بارهای قائم وارده، بستگی به موئلفه افقی واکنش تکیه گاه های آن دارد که هر دو به طرف وسط دهانه قوس عمل می‌نمایند و همواره دست یابی به به نیروهای فشاری بدون پارامتر خروج از مرکزیت، مدنظر مهندسان و سازندگان از قدیم الایام بوده است و کارهای انجام شده دوره های قدیم که شامل ساختمان هایی با قوس ها و گنبدها می‌باشد ُنمونه هایی از این تلاش است که از نتایج آن پوشش مقبره ها و مساجد و فضاهای بزرگی در دنیا و نیز در ایران است.

در دوره های قبل، پوشش دهنه های بزرگ توسط گنبد های سنگی و آجری انجام می‌گرفت لیکن طرز عملکرد این گونه گنبدها از نقطه نظر مقاومت مصالح و ساختمان به صورت علمی‌روشن نبود و اجرای این نوع پوشش ها بر روی تجربیات شخصی متکی بوده و غالبا هنر سازندگان این نوع سقف ها به شاگردانشان به ارث می‌رسیده است، نتیجه این هنر، نسل به نسل از استاد به شاگرد منتقل میگردید بدون اینکه در ماهیت علمی ‌آن مطالعه ای انجام شود.

در سالهای اخیر مطالعات زیادی راجع به ساختمانهای قدیمی ‌ایران که مسلما شامل تعداد بسیاری از این نوع قوس ها و گنبدها است، انجام گرفته است که در نتیجه یک نوع کنجکاوی در مورد عملکرد این گونه بناها از نقطه نظر مقاومت مصالح نیز به وجود آورده است. این نوع فرم ها در زمان خود با مصالح موجود آن زمان فقط قادر به تحمل فشار بوده و در صورت نبودن مصالحی که بتواند تحمل کشش و در نتیجه قابلیت تحمل لنگر خمشی را داشته باشد منحصر بفرد بوده است. امروزه وجود فولاد که دگرگونی هایی در فرمهای ساختمانی بوجود آورده، باعث شده گنبدهای آجری که در زمان خود از شاهکارهای معماری و ساختمانی محسوب می‌شد در بوته فراموشی قرار گیرد.تکنولوژی بتن به دو دلیل یکی قابلیت تحمل فشار و دیگری قابلیت فرم پذیری میتواند راه حل مناسبی به منظور رسیدن به فرم های گنبدی شکل باشد. از سری تنش هایی که در فرم های گنبدی آجری ایجاد می‌شود و سبب ایجاد ترکهایی در قسمت تحتانی آن می‌شود به این نتیجه می‌رسیم که فرم های گنبدی آجری که دارای انحنای دو جهته میباشند در اثر این که با مصالح بنایی ایجاد شده اند قابلیت تحمل چمش را ندارند و تنها قابلیت تحمل فشار را دارند، لذا رابطه نزدیکی بین عملکرد فرم های گنبدی بنایی با تئوری سقف های پوسته ای بتنی مشاهده می‌شود.

برای آنکه بتوانیم در این مورد بهتر بحث کنیم نخست باید مختصری در مورد چند اصل مربوط به تئوری سقف های گنبدی پوسته ای بتن آرمه که پیروی از تئوری غشا نازک Membranetheory می‌کند اشاره نمود. ساده ترین روابطی که در مورد سقف های پوسته ای گنبدی میتوان نوشت به شرح زیر است

تحلیل سازه ای مولفه های افقی و قائم سقف های گنبدی

 

چنانچه یک نیم کره کامل به شعاع r رافرض کنیم و نیروهایی گه در امتداد نصف النهار وارد می‌گردند T و نیرو هایی که در امتداد حلقه ها وارد میگردند H و وزن گنبد را W بنامیم خواهیم داشت :

T=W/ 2 ∏ r Sin^2 K1

H= (-T) +r ш Cos K1

حال اگر وزن گنبد را که از صفحه( a-a )به بالا قرار دارد w بنامیم خواهیم داشت :

W=2 ∏ r^2 (1-Cos K1) ^ш

حال چنانچه تغییرات مقادیر T و H را در نقاط مختلف گنبد خواسته باشیم کافی است که زاویه K1 را از (0) تا (90) تغییر دهیم در این صورت به نتایج زیر خواهیم رسید.

بسادگی می‌توان دید که نیرویT همیشه مثبت است یعنی مولفه قائم نیرو همیشه فشاری است. مقدار نیروی T از یک حد اقل wr/2 از راس گنبد بتدریج زیا شده و به تدریج به یک مقدار حد اکثر wr در قسمت تحتانی گنبد می‌رسد.

مولفه افقی H که در امتداد حلقه های افقی وارد میشود در قسمت های راس گنبد بصورت فشاری است و مقدار آن تا صفحه افقی b-b تقلیل پیدا کرده و از آن به بعد به صورت کششی در می‌آید و در قسمت پایین گنبد مقدار آن به –wr می‌رسد. در مورد صفحه B-B مقدار زاویه K1 برابر 51 درجه و 50 دقیقه می‌باشد.

با توجه به این مطالب نتایج زیر بدست می‌آید

الف - در امتداد نصف النهار ها همیشه نیرو های فشاری داریم که بازیاد شدن زاویه ف – در امتداد نصف النهار ها همیشه نیرو های فشاری داریم که با زیاد شدن زاویه K1 مقدار نیروی فشاری نیز زیاد می‌شود.

ب – مولفه نیروهای افقی H در حلقه ها از راس گنبد تا حلقه خنثی فشاری است و از حلقه خنثی به پایین تولید کشش در حلقه های افقی می‌کند و این کشش بطور خطی با افزایش زاویه K1 زیاد میشود بطوری که سبب بروز ترک هایی موازی با امتداد نصف النهار میشود.

لزوم ازدیاد ضخامت در گنبد های آجری

 

با مشاهده سطح مقطع گنبد های آجری به راحتی می‌توان دید که ضخامت t بتدریج از راس گنبد تا قسمت پایین آن ازدیاد پیدا کرده بطوری که تابع ازدیاد نیروهای فشاری T و کششی H می‌شود. ترک هایی که در این نوع گنبد ها مشاهده می‌شود مواز با نصف النهارها می‌باشد و از حد حلقه خنثی شروع شده و بتدزیج که ترک به پایین امتداد پیدا مکند ترک گشادتر شده و تابع ازدیاد نیروی کششی حلقه های Hمی‌شود. این نوع ترکها در ساختمان هایی نظیر گنبد مسجد سلطانیه در زنجان، گنبد کلیسای ارامنه جلفای اصفهان و گنبد مقبره خواجه ربیع در مشهد مشاهده نمود

به منظور جلوگیری از ایجاد ترک (در اثر نیروی کششی) در قسمت های پایین گنبد ضخامت گنبد را زیاد نموده و یا حلقه هایی شش ضلعی با هشت ضلعی در محیط گنبد کار گذاشته شود، که بدین وسیله سطح مقطع را زیاد کرده و تنش کششی حاصله را کم کرده اند.

در خیلی از موارد، خستگی کششی فوق به صورت تقریبی محاسبه شده و مشاهده شده است که تنش های ایجاد شده خیلی کم است. گرچه بصورت تئوریک در این گونه بناها هیچ گونه کششی مورد قبول نمی‌باشد لیکن می‌توان فرض کرد که این تنش های کوچک کششی میتواند بوسیله قفل و بست مکانیکی آجر ها و یا چسبندگی آجر و ملات و یا تیرهای کششی چوبی جذب شود.

تحلیل سازه ای حلقه کششی

 

در حالتی که گنبد شکل نیم کره ای کامل ندارد ناقص بودن فرم کره ای شکل گنبد لزوم استفاده از حلقه کششی در قسمت خاتمه گنبد را ایجاب میکند.

کششی که در این حالت در حلقه بوجود میآید با توجه به تئوری غشا نازک بصورت زیر محاسبه می‌شود :

S=T r Sin K1 Cos K1

یا از رابطه

S=(r w Sin K1 Cos K1)/ (1+Cos K1)

نیروی کششی S مادامی‌که زاویه K1

الف – وقتی زاویه K1 در فرم گنبدی کوچکتر از 90 درجه است (K1

ب- وقتی که گنبد حالت نیم کره کامل را دارد یعنی K1=90 بطور تئوریک در انتهای گنبد احتیاجی به حلقه فشاری نمی‌باشد. مقبره ماهان در کرمان، مسجد شیخ لطف الله دراصفهان، مقبره شیخ جبرئیل در اردبیل از این جمله اند.

ج- وقتی که گنبد بزرگتر از نیم کره کامل است یعنی K1>90 در چنین حالتی حلقه فشاری در قسمت انتحایی تحتانی گنبد لازم است. عمل ایجاد این حلقه فشاری زیرین از هر نوع دیگر متداولتر است و به وسیله ضخیم کردن جداره گنبد از سمت داخل انجام میشود.مقبره امامزاده قاسم در تجریش از این قبیل است.

تحلیل سازه ای مولفه های افقی و قائم در گنبد های مخروطی

 

با مطالعه فرم مخروطی مولفه های Tو H از روابط زیر بدست می‌آید:

T=(y w)/ Cos d

H=w y tg d sin d

با مطالعه دو بیان ریاضی فوق به این نتیجه می‌رسیم که تا زمانی که زاویه d

در بعضی موارد گنبدها کاملا شکل کروی ندارند بلکه ترکیبی از فرمهای مختلف هستند. در چنین مواردی هر قسمت از گنبد طبق آنچه در مباحث فوق گذشت به موجب فرم خودش تبعیت از اصولی که شرح داده شد میکند.

و در پایان بامراجعه به تئوری غشا نازک در پوسته ها و با توجه به این که در پوسته به علت ضخامت کم، پوسته دارای لنگر خمشی کمی‌می‌باشد و نیز در مورد فرم های گنبدی، مصالح بنایی نمی‌تواند نحمل خمش بکند و به ناچار باید در تحت نیروهای فشاری محوری حالت ایستایی پیدا کند و همچنین در اثر متقارن بودن فرم های گنبدی موضوع برش در گنبدهامنتفی می‌شود. بنابر این تنها نیروهای باقی مانده در گنبد های بنایی، نیروهای مولفه افقی و قائم می‌باشد که نحوه عملکرد و مقادیر آنها را می‌توان در قسمت های بحث شده پیشین یافت.

مشاهدات بصری و ترکها و حلقه های کار گذاشته نیز به ارتباط تئوری پوسته به عمل کرد گنبدهای بنایی کمک می‌کند.

با توجه به مطالب فوق و علم به این که در معماری مدرن امروز با مصالح مرغوبتر و جدید تر مانند بتن و اسپیس فریم ها امکان ساخت فرم های پوسته ای گنبدی و فرم های دیگر پوسته ای پیش رفته کاملا امکان پذیر است و با توجه به این که آنچه در معماری مدرن امروزی انجام می‌گیرد ادامه کار اجداد ماست که در زمان خودشان بدون شناخت علمی‌مسئله با تجربیات وهنر خود وبا مصالح موجود زمان و نیز با کمترین امکانات شاهکارهای معماری را بوجود آوردند که امروزه نیز از آنها یاد می‌شود و آنچه ما انجام میدهیم ادامه کار آنهاست، می‌توانیم به سبکی مخصوص در معماری برسیم در حالی که از سیر تاریخی معماری منحرف نشده ایم و به گذشته وفاداریم و از مصالحی مرغوبتر وامروزی نیز در ساختمان استفاده کرده‌ایم.

لینک به دیدگاه

[h=2]گنبد و روند تكامل آن[/h]

روند تكامل گنبد

 

چکيده:
در اين مقاله در ابتدا به نحوه بوجود آمدن گنبد و بررسي انواع گنبدها از نظر فرمي و دوره زماني ساخت آنها پرداخته شده است. در ادامه نقش عناصر سازه اي وتکنيکهاي مختلف ساخت مورد توجه قرار گرفته و در نهايت به کاملترين نوع گنبد ازنظر روش ساخت رسيده است.
تحقيق انجام شده جزء تحقيقات تحليلي- توصيفي بوده و روش جمع آوري اطلاعات در آن به صورت کتابخانه اي و ميداني مي باشد.
نتيجه اين تحقيق با توجه به موارد مطروحه در متن مقاله منجر به ارائه الگويي تکميلي براي طريقه ساخت گنبد شده است.
کلمات کليدي : گنبد- گريو- خشخاشي- کلاف چوبي- شکرگاه- باريکه طاق
مقدمه:
معماري به عنوان خلق فضا مسأله اي است كه از ابتداي يك جانشيني بشر مطرح بوده و در روند تكامل آن، انسان براي بسط و گسترش آن با موانع مختلفي روبرو بوده است. يكي از اهداف معماري از ابتدا تاكنون ايجاد شفافيت با گسترش فضا و ديد باز براي استفاده كنندگان از فضا است. از موانعي كه بر سر راه اين هدف وجود داشته چگونگي پوشش دادن فضا مي باشد كه اين مسأله به اشكال مختلف در معماري حل شده و در روند تكامل آن بسط و گسترش يافته است. ابتدايي ترين شكل اين مسأله قرار دادن يك قطعه سنگ بر روي دو ستون بوده است كه نمونه آن را در معابد مصر و يونان ديده مي شود و در تكامل آن با توجه به مصالح و تكنولوژيهاي موجود به تخت جمشيد مي رسيم كه با استفاده از بهترين نوع چوب توانسته اند دهانه هايي بالغ بر ده متر را پوشش دهند ولي با توجه به امكانات و تكنولوژيهاي موجود در آن زمان و همچنين مصالح در دسترس و هزينه بالاي آن ديگر گسترش اين روش امكان نداشت و از اين نقطه بود كه پوشش دادن سقفها به شكل ديگري كه پوشش بوسيله طاقها بود، جلوه گر شد. اين نوع پوشش براي دهانه هاي با اشكال و ابعاد مختلف به شكلهاي گوناگون از قبيل طاق با انحنا از يك طرف يا دو طرف انجام مي گرفت. به طور معمول طاقهاي براي دهانه بزرگتر، با خيز بيشتري اجرا مي شد و بدين طريق بود كه به طاقهاي با انحنا از دو طرف و با خيز بيشتر از حد معمول گنبد شناخته شد و امروزه گنبد به سازه اي با مقطع منحني و ارتفاع زياد كه حول محور مركزي و رأس منحني دوران يافته و براي بناهايي از قبيل مسجد و مدرسه و مقبره به كار رفته باشد، اطلاق مي شود.[TABLE=class: cms_table, align: left]

[TR]

[TD][/TD]

[/TR]

[TR]

[TD][/TD]

[TD][TABLE=class: cms_table]

[TR]

[TD][/TD]

[/TR]

[/TABLE]

 

[/TD]

[/TR]

[/TABLE]

 

 

بررسي تاريخي انواع گنبدها
در روند احداث گنبدها از نمونه هاي ابتدايي آن كه به آتشكده نياسر كاشان كه متعلق به اواخر دوره اشكاني يا اوايل دوره ساساني است تا زمان حاضر مي توان گنبدها را از نظر فرمي و روش ساخت آن به شش دسته، شامل گنبدهاي يك پوسته خاگي، گنبدهاي دو پوسته پيوسته، گنبدهاي تركين با باريكه طاق، گنبدهاي گسسته رگ، گنبدهاي گسسته با پوشش بيروني نار و گنبدهاي سه پوسته تقسيم كرد. در اين تقسيم بندي نمي توان به طور صريح تكامل گنبد را وابسته به تاريخ دانست بلكه شرايط مختلفي در اين مسير دخيل بوده اند. براي نمونه تاريخ شروع به ساخت گنبدهاي يك پوش از دوران اشكاني در آتشكده نياسر آغاز شده و تا دوره قاجار و در سال 1298 هجري قمري در مسجد مدرسه سپهسالار تهران ادامه داشته است. در مورد گنبدهاي تركين، اولين نمونه آن را درگنبد نظام الملك مسجد جامع اصفهان در سال 472 هجري قمري مشاهده مي كنيم و نوع تكامل يافته آن حتي در گنبدهاي دو پوسته گسسته با پوشش بيروني نار نيز مشاهده شده است و اوج ساخت اين نوع گنبد به منطقه آذربايجان مي رسد. در مورد گنبدهاي گسسته رك مي توان گفت كه بيشتر متعلق به بناهايي با كاربري مقبره و برج بوده و تراكم ساخت آن در قرنهاي شش تا هشت است. همچنين زمان ساخت گنبدهاي دو پوسته گسسته از برجهاي خرقان قزوين در سال 486 و 460 هجري قمري آغاز شده و تا زمان قاجاريه و در سال 1268 هجري قمري در مسجد آقابزرگ كاشان ادامه يافته است. با توجه به اطلاعات بالا مشاهده مي شود كه نحوه ساخت گنبدهاي مختلف به عوامل گوناگوني از قبيل شرايط محيطي و كيفيت مصالح در دسترس و تكنيكهاي معمول شناخته شده در منطقه بستگي دارد. از طرفي به علت اينكه دانش معماري به شكلي مدون و نوشته شده در دسترس نبوده و انتقال و آموزش آن به صورت سينه به سينه و نسل به نسل انجام مي گرفته و ابتكارات بوجود آمده بدست معماران بسرعت در تمام نقاط دنيا پخش[TABLE=class: cms_table, align: left]

[TR]

[TD][/TD]

[/TR]

[TR]

[TD][/TD]

[TD=width: 175][TABLE=class: cms_table]

[TR]

[TD]
تصوير 6- برج هاي خرقان قزوين

[/TD]

[/TR]

[/TABLE]

 

[/TD]

[/TR]

[/TABLE]

 

 

نمي شده، مشاهده مي شود كه براي ساخت گنبد از يك نوع تكنيك در يك منطقه استفاده مي شده در حاليكه در همان برهه زماني در منطقه اي ديگر از تكنيكي ديگر استفاده شده است. حتي ابتكاراتي را مشاهده مي كنيم كه به شكلي مؤثر در گنبد به كار گرفته مي شده ولي فقط منحصر به همان بنا مي شود و در بناهاي ديگر از آن استفاده نمي شود. به عنوان مثال در گنبد سلطانيه، باريكه طاقهايي به كار رفته به شكلي بسيار پيچيده است و در كل مي توان 8 باريكه طاق اصلي را در نظر گرفت كه از ارتفاع 4 متري پاكار گنبد شروع شده و تا 4 متري رأس گنبد كه كلاف آجري آنها را به هم متصل مي كند ادامه دارد. در بين باريكه طاقهاي اصلي در رأس 8 عدد باريكه طاق فرعي قرار دارد كه در پاكار به 16 عدد مي رسند. يعني بين هر باريكه طاق اصلي 2 عدد باريكه طاق فرعي كه بوسيله قوسهايي به هم متصل شده اند، قرار دارد. تمامي اين خصوصيات بر روي هم گنبدي را مي سازند كه در نوع خود يكي از مهمترين و پيچيده ترين سازه هاي گنبدي در معماري اسلامي[TABLE=class: cms_table, align: left]

[TR]

[TD][/TD]

[/TR]

[TR]

[TD][/TD]

[TD=width: 30][TABLE=class: cms_table]

[TR]

[TD][/TD]

[/TR]

[/TABLE]

 

[/TD]

[/TR]

[/TABLE]

 

 

در مسير تكامل گنبد، اولين مرحله گنبدهاي يك پوسته است كه از نمونه هاي بارز آن مي توان به گنبد مسجد شيخ لطف ا... متعلق به دوره صفوي در اصفهان اشاره كرد. از ابتكارات معماران در ساخت اينگونه گنبدها كاستن از ضخامت گنبد در قسمت هاي مختلف مي باشد. علت اين كار سبك سازي گنبد و كاهش بارهاي وارده بر آن است و اين كاهش ضخامت به طور معمول در زواياي 5/22 درجه و 5/67 درجه به ميزان يك آجر اتفاق مي افتد. همانطور كه اشاره شد، نقطه ضعف گنبد نيز در زاويه 5/22 درجه است كه براي جلوگيري از آسيبهاي وارده بر سازه گنبد معمولاً معمار تا زاويه اي بيشتر از 5/22 درجه، گنبد را با ضخامت اوليه ساخته و سپس اقدام به كاستن ضخامت گنبد مي كند تا در نقطه تنش و ضعف گنبد آن را تقويت كرده باشد. نمونه اين كار در مسجد كبود تبريز اجرا شده كه معمار اين تمهيد را انجام داده است. پس از مدتي از ساخت گنبد جايگزين مسجد كبود، حلقه اي از گرد ملات در زير گنبد مشاهده شد كه تصوير آن بر روي گنبد همان محل شكرگاه را بدست داد كه نشان دهنده ضعف گنبدها در اين نقطه است. براي مسطح ديده شدن سطح گنبد پس از ساخت آن، روي آن را با كاشي يا آجر فرش مي پوشاندند ولي از آنجا كه گنبدهاي با دهانه هاي بزرگتر ضخامت پاكار زياد است و در زواياي مشخص شده پله هايي با پهناي بيشتر روي نماي گنبد بوجود مي آيد، ديگر نمي توان سطح روي آن را با آجر فرش يا كاشي به راحتي پوشش داد. از طرفي به علت خيز زياد گنبد كه با توجه به دهانه زياد آن بوجود مي آيد و نياز به تناسبات داخلي و خارجي، لزوم احداث گنبدهاي دو پوسته پيوسته ايجاد شد. در اين نوع گنبد، جدايي دو پوسته از محل شكرگاه اتفاق مي افتد و تا اين نقطه گنبد به صورت يك پوسته اجرا مي شود. نمونه اين نوع گنبد را مي توان در مسجدالنبي قزوين مشاهده كرد كه در اين گنبد كاهش ضخامت گنبد دروني از خارج و گنبد بيروني از داخل صورت گرفته تا براي كاشيكاري آن دشواري بوجود نيايد. در بعضي از نمونه هاي گنبد دو پوسته پيوسته، دو پوسته بوسيله تيغه هاي آجري نصف النهاري به هم پيوند داده شده اند. اين اتصالات باعث بوجود آمدن يك نوع خرپاي فضايي شده كه حول محور مركزي گنبد دوران يافته است و به اين طريق توان دهانه هاي وسيعتري را پوشش داد. نمونه اين نوع گنبد، در گنبد سلطانيه اجرا شده است.[TABLE=class: cms_table]

[TR]

[TD][TABLE=class: cms_table]

[TR]

[TD]
C:%5CUsers%5Cae%5CAppData%5CLocal%5CTemp%5Cmsohtml clip1%5C01%5Cclip_image002.jpg

[/TD]

[/TR]

[/TABLE]

 

[/TD]

[/TR]

[/TABLE]

 

پيشرفت بعدي در ساخت گنبدها استفاده از باريكه طاق در ساخت گنبد است كه به گنبدهايي كه به اين روش ساخته مي شوند، گنبدهاي تركين مي گويند در تحليل بارهاي وارده بر گنبد، نيروها در دو جهت نصف النهاري و مداري عمل مي كنند. در گنبدهاي تركين، باريكه طاقها استخوانبدي اصلي گنبد را تشكيل مي دهند و قسمت هاي ديگر گنبد فقط نقش پوشش دهنده را دارند. در اين صورت نيروهاي مداري و نصف النهاري در اين نوع گنبد محدود به اجزاي سازه اي آن يعني همان باريكه طاق مي شود. از طرفي يكي از مسائل بسيار مهم در گنبدها، گريز از بوجود آمدن نيروهاي كششي است. اين مسأله در گنبدهاي بدون باريكه طاق در تمام سطح دايره اي گنبد وجود دارد ولي در گنبدهاي تركين اين نيروها محدود به محل اتصال ترك و پاكار گنبد مي شود و بدين جهت مي توان در صورت بروز اشكالي در سازه گنبد، حل آن را به مكانهاي خاصي روي گنبد كه همان باريكه طاقها هستند محدود كرد. از گنبدهايي كه به اين روش ساخته شده اند مي توان به گنبد نظام الملك مسجد جامع اردستان اشاره كرد. به منظور شاخص كردن گنبد به عنوان يك نمايد مذهبي و شهري و همچنين كمك به حل بعضي از مسائل ايستايي كه ذكر آن خواهد رفت نوعي ديگر از گنبدها به نام گنبدهاي دو پوسته گسسته با پوشش بيروني نار بوجود آمد. در
منابع:
1. معماريان، غلامحسين؛ نيارش سازه هاي طاقي در معماري اسلامي ايران؛ تهران: جهاد دانشگاهي دانشگاه علم و صنعت،ج1 ،چاپ اول،1367 2. بزنوال، رولان؛ فن آوري طاق در خاور کهن، ترجمه محسن حبيبي؛ تهران: سازمان ميراث فرهنگي کشور، ج1و2 ،چاپ اول، 1379 3. فخاري تهراني،فرهاد؛ جزوه سازه هاي سنتي؛ تهران: دانشگاه تربيت مدرس، دي 1385 4. سن پائولزي، پيرو؛ پروژه مرمت مسجد و آرامگاه سلطان محمد خدابنده در سلطانيه؛ تهران: دانشکده معماري و شهرسازي دانشگاه شهيد بهشتي، ج2

 

  1. فلامکي، محمد منصور؛ شکل گيري معماري در تجارب ايران و غرب؛ تهران: نشر فضا، چاپ اول، 1371

لینک به دیدگاه

[h=2]گنبد سلطانیه[/h]

سبب ايجاد گنبد
سلطانيه

در مورد علل احداث اين بنا در تواريخ چنين آمده است :

اولجايتو پس از طرح
سلطانيه تصميم گرفت كه به تقليد از آرامگاه برادرش غازان خان ، آرامگاه رفيع و با
شكوهي براي خود بسازد به همين جهت براي بر پايي اين آرامگاه ، هنرمندان از هر سو به
سلطانيه آمدند تا يكي از شاهكارهاي عظيم دوره مغول را به عرصه ظهور
برسانند

بناي گنبد سلطانيه در سال 702 ه ( به روايتي ) بر اساس طرح آرامگاه غازان خان كه آن نيز از بناي آرامگاه سلطان سنجر در ( مرو ) الهام گرفته ، ساخته شده بود با اين تفاوت كه پلان آرامگاه سلطان سنجر مربع ،‌و پلان گنبد سلطانيه هشت ضلعي است . اگر چه تا حد زيادي معماري آرامگاه سلطان سنجر در بناي سلطانيه تاثير گذاشته بود ليكن حيزهاي ابتكاري در بناي اخير بحدي است كه آنرا بصورت يكي از شاهكارهاي هنر و معماري ايران در آورده است كه بعدها نمونه و الگوئي براي احداث تعداد زيادي از انبيه اين دوره شد. همچنين معماري گنبد سلطانيه را شخصي به نام سيد علي شاه انجام داده است .

ظاهرا" هنگامي كه اولجايتو امر به احداث آرامگاه خود كرد هنوز يكي از مذاهب اسلام را به عنوان مذهب رسمي انتخاب ننموده بود . وي تقريبا" در سال 709 ه يعني موقعيكه كار ساختماني گنبد رو به اتمام بود سفري به عراق نمود و تربت پاك امام حسن ( ع‌ ) و حضرت علي ( ع ) را در كربلا و نجف زيارت كرد .

بنا به قولي ، بر
اثر تشويق و ترغيب علما و روحانيون بزرگ شيعه كه در آن زمان در دستگاه حكومتي صاحب
منزلتي بودند، اولجايتو مذهب تشيع را به عنوان مذهب رسمي پذيرفت و بعد از مدتي
تصميم گرفت كه آرامگاه خود را به ائمه اطهار اختصاص دهد . بدين منظور قصد انتقال
اجساد مطهر آنان ( حضرت علي (‌ع ) و امام حسين (‌ع ) ) را به سلطانيه داشت تا بر
رونق تجاري و اهميت مذهبي پايتخت جديد التايس خود بيفزايد .لذا دستور داد تاتزئينات
داخلي بنا كه تا آن روز انجام نگرفته بود طوري بپردازند كه در آن شعائر مذهب تشيع
بخوبي مورد استفاده قرار گيرد. بهمين جهت بود كه كلمه ((علي)) به طور مكرر با كاشي
در متن آجر نوشته شده است
در همين اوان سلطان محمد خدابنده دستور ساختن
آرامگاهي ساده براي خود در جنب گنبد اصلي را صادر كرد كه به گفته مورخين اين بناي
آجري ظرف چند هفته به اتمام رسيد

انتقال اجساد مطهر ائمه بخاطر مخالفت شديد علماي شيعه يا بقولي خواب سلطان كه حضرت علي بن ابيطالب را نارضي ديده بود وآن حضرت از اين عمل ناراضي بود ، انجام نگرفت و منصرف شد .

بنابر اين سلطان ايلخاني مصمم شد كه دوباره اين بنا را به آرامگاهي براي خود اختصاص دهد . به نظر مي رسد كه در همين ايام از مذهب تشيع برگشت و مذهب اهل سنت را اختيار كرد. شايد به همين منظور بود كه دستور داد تمام تزئينات معرق كاري كه كلمه (( علي ))‌ ( ع )‌ بر آن نقش بسته بود ، و تمام تزئينات آجري كاشيكاري و گره سازي را با پوشش از گچ اندودند و روي آن پوشش را با كتيبه و اشكال مختلف هندسي طرحهاي گل و بوته دار با رنگ آبي بر زمينه سفيد گچبري كردند كه اين عمل احتمالا" در سال 713 ه رخ داده . اولجايتو در سال 716 ه. يعني تقريبا" چهار سال بعد از اتمام بنا در سن 36 سالگي در گذشت و جسد وي در تابوتي از زر ناب در آرامگاه ابديش دفن شد .

 

 

معماری گنبد

 

گنبد سلطانيه در دوره برپايي مرتفعترين بناي جهان بوده
و هم اكنون نيز يكي از عظيم ترين بناهاي تاريخي جهان به شمار مي رود . اين بنا
قسمتي از مجموعه عظيمي است كه به ابواب البر مشهور بوده و شامل دارالشفاء ، بيت
القانون ، بيت الحكمه ، دارالياده و ... اين بنا در قوم هم كف با فضاهايجانبي
آرامگاه داراي پلان مربع مستطيل بوده و ادامه مجموعه در طبقات هشت ضلعي متمايل به
منتظم است
.

 

 

 

اين گنبد از سه فضاي گنبد خانه ، تربت خانه ،سردابه
تشكيل شده و از نظر حجمي و تركيب فضا اين بنا با معماري هيچكدام از مقابر اسلامي
ايران مطابقت ندارد در حاليكه اين وضعيت را مي توان با آئين تدفين مغول كه در دو
مرحله انجام مي گرفت ، مطابقت داده و آن را با معماري تركيبي از مراسم
تدفين
مغول تبيين نمود.باتوجه به اين طرز تفكر گنبد خانه محل عزاداري به جسد ، سردابه محل
نگهداري و تدفين جسد وتربت خانه فضاي مسقف بالاي سردابه مي باشد .ورودي اصلي
آرامگاه اولجايتو در ايوان هاي شمال شرقي و شمال غربي تعبيه شده و كاربرد ايوانهاي
شمالي ، شرقي وغربي پنجره مي باشند .پلان فضاي گنبد خانه متمايل به هشت ضلعي منتظم
و طول هر يك از اضلاع از 06/10 متر تا 16/10 متر متغير است
.

 

 

قطر گنبد خانه 40/24 متر مي باشد در اين فضا 8 جرز
سنگين با عرض 32/6 تا 25/7 متر با سطح مقطع 50 متر مربع قرار گرفته و مهمترين وجه
مشخصه تحول معماري از درون سلجوقي به دوران ايلخاني را نمايش مي دهد . در حد فاصل
اين جرزها ايوانها و بنائي در دو طبقه اجرا گرديده و ارتفاع طبقه همكف از رقوم فعلي
7/9
متر و ارتفاع طبقه اول از رقوم هم كف 70 /19 متر قابل اندازه گيري مي باشد . كف
اين فضا با استفاده از سنگ رخام سفيد مفروشي بوده است
.

قوس ايوانها در اين فضا پنج و هفت تند است . در منتهي اليه اين قوسها كتيبه هايي با متن احاديث نبوي در آن نوشته شده و پس مقرنس كاري زيبايي كه وظيفه ترمپه ها بر آن محول شده پلان هشت ضلعي را به پلان دايره تبديل نموده و زمينه اجرا گنبد را فراهم آورده است .

 

 

دومين فضاي مورد بحث آرامگاه اولجايتو ، فضاي موسوم به تربت خانه مي باشد ،‌اين فضا به شكل مستطيل با طول ضلع 60/17 متر و عرض 8/7 متر و با ارتفاع 16 متر ، محراب مجموعه را در جرز جنوبي در خود جاي داده است . پوشش سقف تربت خانه از سه واحد طاق و تويزه ساخته شده قطر طاق وسطي كه بزرگتر است 9 متر و طاقهاي طرفين 3 متر قابل اندازه گيري مي باشد در ارتفاع 0/3 متري از كف ، درگرداگرد آن

كتيبه اي در دو قلم ريز به خط كوفي مشجر و قلم درشت به خط ثلث نوشته شده و اطراف كلمات را تزئينات اسليمي پر نموده است . بين تريت خانه و محوطه زير گنبد پنچره بزرگي از مس طلا قرار داشت كه به مرور زمان از بين رفته و يا به غارت برده شده است .

سردابه سومين فضايي است كه با تركيب فضاهاي مذكور افاده معني مي نمايد . اين فضا محل قبر اصلي مي باشد . ورودي سردابه در ايوان جنوبي تربت خانه قرار دارد و با تعبير 9 پله به پهناي 250 سانتيمتر مي رسد در وسط اين فضا محل قبر و در طرفين آن دو فضاي كوچك جهت استقرار نگهبانان جلوگيري از ورود ارواح خبيثه تعبيه شده . بررسي تركيب فضايي اين سردابه و ارتباط آن با كل مجموعه و قابل مقايسه نبودن آن با ساير بناهاي آرامگاهي مي توان چنين استنتاج نمود كه اين آرامگاه بر اساس بينش مغول بويژه آئين شمنيت ساخته شده باشد . گنبد آرامگاه اولجايتو بزرگترين نوع خود در بناهاي تاريخي ايران با ارتفاع 50/48 متر و قطر دهانه 40/24 متر و با ضخامت 160 سانتيمتر با روش دو پوششي ساخته شده و فضاي خالي بين دو پوسته 60 سانتيمتر مي باشد .

 

 

پلكانها

در بين جرزهاي هشت گانه پلكانهاي مارپيچي وجود دارد كه طبقه زيرين را به طبقات دوم و غرفه هاي خارجي و مناره هاي هشتگانه متصل مي كند . لازم به تذكر است كه اين پلكانها همه از پايين شروع نمي شود بلكه فقط دو پلكان زواياي شمالي و پلكان ديگر در نماي خارجي واقع شده است .

پلكانهاي زواياي شمالي به طبقه دوم راه مي يابد و پلكان سومي بدون اتصال به طبقه دوم بسوي بالا ادامه پيدا مي كند . پلكانهاي هشتگانه از طبقه سوم ( غرفه هاي خارجي ) ظاهر شده و تا امتداد مناره هاي هشتگانه صعود مي نمايد .

ايوانها

همانطور كه در فوق اشاره شد بر اضلاع هشتگانه پلان داخلي 8 ايوان رفيع و وسيع به ارتفاع 80/18 و به عرض 70/7 متر واقع شده اند .اين ايوانها يكنواختي حاصل از وجود جرزهاي قطور ، را از بين برده و باعث شده كه بنا زمخت جلوه ننمايد . اين ايوانها در عمق 60/2 و ارتفاع 9 متري به دو طبقه تقسيم شده است . در طبقه اول يا همكف ورودي هاي اصلي و ورودي هاي كوچك فرعي به محوطه هاي عبادتي قرار دارند

ايوان جنوبي متصل به محوطه اي بنام تربت خانه است كه در صفحات آينده شرح آن داده خواهد شد . ايوانهاي شرقي و غربي در انتها داراي درهاي بزرگ مي باشد . در حاليكه در انتهاي طبقه اول ايوانهاي فرعي يك در كوچك وجود دارد. سقف طبقه اول داراي قنديل بندي و مقرنسكاري بسيار جالب و زيبا مي باشد .

طبقه دوم اين بخش بوسيله راهروي پوشيده اي با هم در ارتباطند . بطوري كه مي توان در اين طبقه تمامي بنا را دور زد در غرفه هاي طبقه دوم انواع تزئينات و مقرنسكاريهاي ارزنده اي ديده مي شود كه نشانگرذوق و سليقه و دقت هنرمندان دوره ايلخانيان است

يكي از خصوصيات اصلي و منحصر بفرد در گنبد سلطانيه دو جداره بودن آن است كه از دو قشر موازي و مجزا كه صرفا" با پشت بندهاي آجري بين خود بهم مربوط بوده و همچنين فرم واحدي را شامل مي شوند تشكيل شده است . و اين تنها نمونه در مورد گنبدهائي با وضع ساختماني فوق الذكر محسوب مي شود و به نظر اينجانب نمي توان نمونه اي با وضع ساختماني فوق الذكر در دنيا يافت كه متعلق به قبل از بناي مزبور باشد . و از اين رو گنبد فوق اهميت شاياني را در تاريخ معماري دنيا داراست بطوريكه مدتها بعد از ساختمان گنبد سلطانيه چه در غرب و چه در شرق رفته رفته آثاري با خصوصيات تكنيكي فوق بوجود مي آيد . از جمله مهمترين آثاري كه به تقليد از گنبد سلطانيه احداث شده گنبد كليساي سانتاماريا دلفيوره مي باشد كه بيش از صد سال بعد از آن ساخته شده است .

 

 

تاثير معماري گنبد سلطانيه در گنبد سانتاماريادلفيوره

در پايان بررسي معماري گنبد سلطانيه اين نكته ضروري است كه اين بنا در دوره هاي بعد الگوئي براي معماران ايراني گرديد . تاثير اين گنبد را نه تنها در معماري بعضي از بناهاي تاريخي ايران مي توان مشاهد نمود ، بلكه حتي برخي از باستان شناسان نيز بر اين عقيده اند كه طرح گنبد سلطانيه و معماري آن پا از مرزها فراتر نهاده و بر بنائي چون گنبد سانتاماريا دلفيوره در شهر ( فلورانس ) نيز تاثير گذارده است .

نظريه پروفسور پائولزي در اين مورد چنين است :

" و با اينكه ما از تركيب ساختماني گنبد اين كليسا بي اطلاعيم ، معذالك مطمئنيم كه گنبدي را كه بيش از صد سال بعد يعني سال 1418 و 1419 توسط برونلسكي و گيبرتي بر روي كليسا زده شده از فرم و نحوه ساختماني گنبد سلطانيه متاثر گرديده است چون گنبد سلطانيه تنها نمونه گنبد دو جداره متوازي است كه اينجانب در تمام آسيا مي شناسم . بنابر اين اثر آن بر روي تنها گنبد اروپائي از اين نوع يعني گنبد برونلسكي انكار ناپذير است . "

پائولزي در بخش ديگر از نوشته هاي خود وجه تشابهات دو بنا را ياد آوري كرده و چنين اظهار نظر مي كند :

" روابطي كه معماري دو بناي گنبد سلطانيه و كليساي سانتاماريادلفيوره را بهم نزديك مي كند اين است كه هر دو داراي يك نقشه مركزي و گنبدي دو جداره است ."

 

 

هر ضلع اين بنا دوازده ضلعي 8/4 متر و در بين زواياي دوازده گانه نيز نيمه ستونهايي تزئيني ديده مي شود . ضمنا" بدنه خارجي دو نيمه ستون جبهه شمالي را فرورفته و مقعر ترتيب داده اند و با آثار آجري كه بر روي بعضي از نيم ستونها باقي است بنظر مي رسد كه در روي اين نيم ستونها گلدسته هاي آجري شبيه گنبد سلطانيه وجود داشته است .

پله هاي متعدد ويران شده كه بطرف شرق تپه ادامه دارد از آثار باقيمانده ايست كه مي توان در بنا مشاهده نمود . گنبد ويران شده و راهروها و پله هاي داخلي عموما" از آجر ساخته شده اند . تزئينات بنا شامل آجر همراه با كاشيهاي فيروزه اي و آبي گلدار ،‌با طرحهاي ستاره چهار پر وكاشيهاي كوچك چند پهلو است .

 

عنوان مقاله
:
(
كلياتي درباره
معماري گنبد سلطانيه
)
مؤلف:احمد اصغريان جدي
مأخذ:فرهنگ معماري ايران
شماره 2‚3 (فروردين 1355) ص62ـ67

لینک به دیدگاه

گنبد آجری سلطانیه

گنبد سلطانیه بزرگ‌ترین گنبد آجری جهان و مقبرهٔ

برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.
که نام خود را به سلطان محمد خدابنده تغییر داد و از آتار مهم دوره
برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.
به حساب می‌آید.

این بنا مسجدی است بسیار زیبا از حیث معماری و تزیین و بزرگی در دنیا مشهور است. گنبد مزبور در پنج فرسخی سمت شرقی شهر زنجان در داخل باروی شهر قدیم سلطلانیه قرار گرفته و بنایی است هشت ضلعی که طول هر ضلع آن ۸۰ گز است. هشت

برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.
نیز در اطراف گنبد دارد. و قدیمی‌ترین
برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.
موجود در ایران است. رنگ گنبد آبی است. بر روی این اضلاع گنبد بلندی قرار گرفته که ارتفاع آنرا ۱۲۰ گز نوشته‌اند. در قسمت بالایی آن ساختمان دور تا دور اطاقها و غرفه‌ها ساخته‌اند. خود گنبد از کاشی‌های فیروزه‌‌ای رنگ پوشیده و سقف داخل اطاقهای بالا با گچ‌بری‌های و آجرهای رنگارنگ تزیین یافته است. در حاشیه طاقها آیات قرآنی و
برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.
با
برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.
نوشته شده‌است. حكاكی‌هايی در آجرهای ديوارها و سقف‌های رنگين بنا نيز ديده می‌شود.

تزيينات و نحوه‌ی ساخت اين مقبره در واقع نقطه‌ی عطفی در معماری آن دوران بوده به اين شكل كه سبكی جديد را در معماری به‌وجود آورده كه از

برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.
منفک شده است.

ساخت این گنبد در سال ۷۰۲ هجری قمری به دستور الجایتو در شهر سلطانیه، پایتخت آن زمان ایلخانیان آغاز شد و در سال ۷۱۲ هجری قمری به اتمام رسید.

بعضی از تاریخ نویسان نوشته اند سلطان محمد خدابنده این گنبد و بنای عظیم را بناکرد که اجساد ائمه اطهار اکبر یعنی

برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.
و
برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.
را از آرامگاهای خود به آنجا منتقل کند. ولی به علت خوابی که دید از این عمل منصرف شد.

دالان‌های تودرتويی در سردابه‌ی این بنا موجود است كه حدس زده می‌شود برای اجرای مراسم خاصی به كار می‌رفته. حتا حدس می‌زنند كه سلطان محمد خدابنده پس از مدتی از اسلام روی برگردانده و دوباره به اصل خود برگشته و

برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.
شده و اين دالان‌ها و فضاها برای اجرای مراسم مذهبی خاص پس از مرگ وی بوده است. البته جسد وی نيز به جای دفن در سردابه، در كوه‌های اطراف دفن شده است.

گنبد سلطانیه در شهر

برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.
قرار دارد و در فهرست آثار میراث جهانی به ثبت رسیده‌است و شامل سه بخش اصلی ورودی، تربت‌خانه و سردابه است.

گفته می‌شود در ساخت گنبد بزرگ شهر

برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.
از اين گنبد الگوبرداری شده است. بنای اين گنبد كه بعد از گنبدهای
برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.
و
برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.
سومين گنبد بزرگ دنياست.

لینک به دیدگاه

zanjan-gonbade-soltanie1.jpg

.

.

Image134870.jpg

.

.

100917700210.jpg

.

.

abhar4.jpg

.

.

2293423563301591046410332198176385514194.jpg

.

.




مشخصات فني بنا

 

 

 

بستر اين بنا از طبقات فشرده ي شن و ماسه به عمق تقريبي 8 متر تشكيل شده و از مقاومت بسيار خوبي برخوردار است . بناي آرامگاه بر هشت جرز عظيم به صورت هشت ضلعي قرار گرفته عرض اين جرز ها 6.87 متر و طول آن ها از بيرون 17 متر و از داخل 8.60 متر است كف گنبد سلطانيه با زير سازي آجر فرش و شفته ي آهك و روكش سنگ مرمر سفيد يا سنگ رخام فرش شده بود . شاخص ترين بخش آرامگاه طبقه ي فوقاني و جدا از دهليز هاي داخلي آرامگاه در طبقات پايين بالكن هايي هشت گانه اي هستند كه از ايوان ها رو به بيرون شكل گرفته اند و داراي تزئينات زيبايي از كاشي كاري ، مقرنس كاري ، تسمه كشي ، گچ كاري ، و تلفيقهايي از آجر و كاشي و سرانجام كتيبه هاي متهدد هستند . اين ايوان ها هر يك به طور متقارن به سه واحد طاق و تويزه تبديا شده اند و طاق هاي 24 دهليز خارجي و آرايش سقف آن ها در زمره ي زيباترين و جذاب ترين تزئينات هنر گچبري ايران قلمداد مي شود. از ويژگي هاي مورد توجه اين بنا نحوه ايجاد ارتباطات عمودي در طبقات است كه با منطقي ترين روش با راه پله هاي متعدد تامين شه است . بدين ترتيب كه در سطح همكف بنا چهار واحد پله تعبيه شده است. بدين ترتيب كه در سطح همكف بنا چهار واحد راه پله تعبيه شده است . راه پله هاي جرز هاي شمال شرقي و شمال غربي كه در جوار ورودي هاي اصلي قرار دارند طبقه ي همكف را به ترتيب به بقيه طبقات متصل مي كنند. در منتهي عليه هر ره پله در طبقه ي دوم تراس نسبتاً بزرگي تعبيه شده است كه پوشش گنبدب شكل دارد در طبقات بالاتر راه پله هاي اختصاصي قرار دارد و در مجموع هشت واحد راه پله در اين بنا ارتباطات بين طبقات را تسهيل مي كنند.

 

 

 

بناي گنبد سلطانيه از نظر تزئينات نيز از شاخص ترين نمونه هاي معماري اسلامي ايران به شمار مي رود.

 

 

 

 

انواع تزئينات اين گنبد عبارتند از :

 

 

 

 

 

 

  1. تزئينات آجري

  2. تزئينات گچ بري

  3. كتيبه ها
  4. كاشي كاري
  5. تزئينات رنگ و نقاشي
  6. تزئينات سنگي
  7. تزئينات چوبي
     

 

03%20copy.jpg

.

.

 

06%20copy.jpg

آجر كاري در اين بنا به سه صورت اجرا شده است : آجر هاي قالبي،آجر هاي كنده كاري شده و تلفيق آجر و كاشي . آجر قالبي در 4 ايوان جنوبي ، شرقي ، شمال شرقي و شمال غربي با نقوش هندس ي، گياهي و گاه با كتيبه به كار رفته است.آجر هاي كنده كاري شده فقط در دو ايوان ، در دو جبهه ي شرقي و جنوبي ، استفاده شده است و روش تزئين آن ها آلت و لغت است. آلت اين تزئينات را آجر هاي كنده كاري شده تشكيل داده اند . گچ نيز از ديگر عناصر تزئيني در گنبد سلطانيه است كه به وفور در نما هاي داخلي و خارجي بنا به كار رفته است.هنر كاشي كاري نيز در اين بنا جايگاه ويژه اي دارد در تزئينات گنبد سلطانيه كتيبه نويسينيز همانند ساير هنر هاي ظريفه كه از شاخصه هاي زيبايي شناسي در معماري ايراني اسلامي است، از موقعيت ممتازي برخوردار است .

 

كتيبه هاي دوره نخست تزئينات عموماً به خط كوفي زيبا و به شيو هاي مختلف و كتيبه هاي دوره دوم به خط جلي ثلث و انواع خطوط نوشته شده است.كتيبه هاي ايوان هاي غربي ، شمالي ، جنوب شرقي و جنوب غربي از زيبا ترين خطوط اين بناي تاريخي است كه در فضا سازي ئ ايجاد عظمت در بنا نقشي به سزا دارند. طولاني ترين كتيبه ي اين آرامگاه نوشته اي در ارتفاع 3.90 متري از كف صحن است كه با عرض 75 سانتي متر دور تا دور بنا چرخيده است.كتيبه ي بزرگ قرآني ديگري نيز در پاكار گنبد به رنگ سفيد در زمينه ي آبي روشن به خط ثلث نوشته شده است.

 

 

07%20copy.jpg

.

 

 

در طبقه همكف بناي گنبد سلطانيه تربت خانه قرار گرفته است كه به صورت سالني مستطيل شكل و به طول 17.60 متر و عرض 7.80 متر است. در ايوان ضلع جنوبي تربت خانه ورودي سردابه اي قرار دارد كه به طبقه زير زمين بنا مرتبط است.طرح معماري سردابه كه محل دفن پادشاهان ايلخاني بود بسيار پيچيده و داراي فضا هاي متعدد و تو در تو است و با توجه به فقدان سابقه ي آن در معماري آرامگاهي ايران به نظر مي رسد از عقايد و آيين هاي بودايي مغولي نشئت گرفته باشد و همين امر به راز آميز بودن بنا مي افزايد . جدا از تربت خانه در محدوده ي وسيع فراگرد آرامگاه كه به « ابواب البر » موسوم بود سامانه ها و فضا هاي مهم حكومتي و خدماتي مانند « بيت الحكمه » و « بيت قانون » و « دارالشفا » جاي داشتند .

گنبد سلطانيه به عنوان بزرگترين گنبد آجري جهان گونه اي كاملاً خاص و ابتكاري از سازه گنبد ها را با طرح جناغي ارائه مي كند كه از نوع دو پوشه ي پيوسته است.

.

.

 

02%20copy.jpg

.

.

 

images?q=tbn:ANd9GcS4i77yxVZ4OkeKf0A3vlgF00RGDH1lcG-70stDAyOkac28kerZhMPcXj6z

.

.

08%20copy.jpg

.

.

soltaniye-0705-mm3.jpg

.

.

11%20copy.jpg

.

.

10%20copy.jpg

.

.

2010-04-13_08.26.50_%DA%AF%D9%86%D8%A8%D8%AF%20%D8%B3%D9%84%D8%B7%D8%A7%D9%86%DB%8C%D9%878.JPG

.

.

2010-04-13_08.27.21_%DA%AF%D9%86%D8%A8%D8%AF%20%D8%B3%D9%84%D8%B7%D8%A7%D9%86%DB%8C%D9%879.JPG

.

.

%DA%AF%D9%86%D8%A8%D8%AF%20%D8%B3%D9%84%D8%B7%D8%A7%D9%86%DB%8C%D9%87%2012.jpg

.

.

.

.

منابع نوشتار و تصاویر :

 

همشهری -

برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.
- ویکی پدیا - مردم نو - . . .

لینک به دیدگاه

گنبدهای ايران از دو پوسته ساخته شده است 1ـ پوسته درونی 2ـ پوسته بيرونی

پوشـش درونی گنـبد روی به سـمت فـضای داخلی دارد و سـطح خارجـيش مـعمولاً مضرس است و ( بطوريکه در صفحات بعد خواهد آمد بدلايل مسائل ساخت و افزير سازه ) به صورت پله پله ساخته می شود . به پوشش درونی (( آهيانه )) يا کُدُمبه گويند و پوشش بيرونی را (( خود )) می نامند .

بديهی است که خود بر هم بر سه گونه است :

ـ صورتی از اجزا که دو پوسته کاملاً به هم پيوسته اند . يعنی خود بلافاصله روی آهيانه قرار می گيرد و فقط نوک گنبد در خود تيزه پيدا می کند تا شيب گاهی برای راندن برف و باران و غيره داشته باشد .

بهترين نمونه در اوج کمال و زيبائی برای چنين گنبدهائی ، گنبد شيخ لطف اله اصفهان است اين گنبد از لحاظ اجرا نوعی ويژگی دارد و آن اينست که بر خلاف ساير گنبدها آهيانه روی اَربانه سوار است . در گرداگرد اَربانه پنجره های مشبکی ديده می شود که کار نور رسانی را انجام می دهد . به دليل وسعت دهانه چفد خود و آهيانه چمانه است .

گنبدهاي دوپوسته ميان تهي

در اين وضعيت آهيانه و خود تا ناحيه شکرگاه يعنی زاويه 5/22 درجه نسبت به سطح افقی کاملاً به هم پيوسته اند و از اين قسمت به بعد دوپوسته تدريجاً از هم فاصله می گيرند و جدا از هم کار می کنند . گنبد مسجد جامع اردستان ( 555 هجری ) يکی از قديميترين گنبدهای دوپوسته پيوسته ميان تهی است . بسياری از گنبدهای قرن هشتم هجری را نيز به اين صورت ساخته اند . يک نمونه خوب ، گنبد سيدرکن الدين يزد است که در ساخت آن از ناحيه شکرگاه تا تيزه گنبد هيچ گونه پيوندی بين دوپوسته ديده نمی شود . اما در کرمان اکثراً بين دوپوسته صندوقه شده است .

 

برای صندوقه کردن چهار تا آجر را به صورت عمودی کنار هم می گذارند و روی آنها با آجر ديگری می پوشانند اين صندوقه ها را در چند جا بين خود و آهيانه ايجاد می کنند . در اين حالت گنبد از لحاظ افزير مثل گنبد دوپوسته پيوسته است فقط سبک تر اجرا شده است . در واقع فضاهای خالی بين صندوقه ها از بار اضافه گنبد می کاهد .

 

در گنبد مسجد جامع يزد از شکرگاه تا تيزه ديوارکهائی به صورت چند دايره متحدالمرکز روی آهيانه سوار کرده و خود را روی آن تکيه داده اند . اصطلاحا ً به اين نوع ساخت کنوبندی گويند ( اين ديوارکها حدود يک تا 5/1 آجر است . )

 

در گنبد سلطانيه بر خلاف مسجد جامع يزد که پس از ساختن آهيانه ديوارک ها را ساختند همزمان با سـاختن آهيانه دنـده هائی در قـسمت های مـختلف آن ايـجاد کرده سپس خود را روی آن بنا داشته اند .

 

در گنبدهای پيوسته ميان تهی اکر بين خود و آهيانه از ناحيه شکرگاه به بعد هيچ اتصالی نباشد چفد گنبد داخلی معمولاً خاگی و چفد گنبد بيرونی شبدری خواهد بود .

 

گنبدهاي دوپوسته كاملا از هم گسسته يا گسيخت

در چنين ترکيبی خود و آهيانه کاملاً از هم جدا هستند . از نمونه های اجرای خوب ، گنبد حضرت رضا ( ع ) و گنبد مسجد امام اصفهان است . در هر يک از اين بناها خود و آهيانه فاصله نسبتاً زيادی از همديگر دارند در اين گنبدها برای نگه داشتن خود روی آن سوار شود اين ديوارکها به نام خشخاشی معروف است . در اصفهان اصطلاح پرده را به کار می برند . هر دو پره مقابل را به هم وصل کرده و در آخر کار همه را در مرکز مهر می کنند . تا از نظر تقسيم بارها و نيروهای وارد بر گنبد دوپوسته با هم کار کنند و در مجموع گنبد يک پارچه شود .

 

اگر يک پَره در جائی قرار گيرد که مانعی برای ايجاد روزن در همان نقطه باشد به جای يک پره دو پره کوچکتر در دو طرف روزن قرار می گيرد . تعداد خشخاشی ها معمولاً 8 تا است . در حد فاصل بين خـود و آهـيانه يک گردن قـرار می گـيرد که در صـورت فـاصله زياد اين گردن گريو ناميده می شود . گريو مخروطی ناقص نزديک به استوانه است . در حالتی که دو پوشش به هم نزديک باشند اين گردن به صورت يک ديسک درمی آيد که به آن اربانه گويند . اربانه يک گريو کوتاه است . خود به دو طريق روی گريو قرار می گيرد : 1ـ صورتی از اجرا که پاکار قوس مستقيماً به صورت خط قائم کمی پائين کشيده می شود و بعد سوار گريو می گردد که به آن (( شلال )) گويند . مثل گنبد حضرت رضا ( ع ) 2ـ صورتی ديگر که دنباله خود از پاکار به طرف داخل متمايل و بعد سوار گريو می شود که آن را آوگون نامند به اين شکل خود نيز آوگون نامند به اين شکل خود نيز آوگونه گويند . مثل مسجد امام اصفهان با مدرسه چهارباغ اصفهان که آوگون روی گريو است . از نمونه های گنبد آوگون دار روی اربانه ، گنبد سلطان بخت آغا در اصفهان است .

 

گريو يا اربانه مخروط ناقص نزديک به استوانه است بطوريکه اگر شاقول را روی بزرگترين قطر گنبد بگيرند پائين شاقول مماس با پائين ترين نقطه در پای گريو خواهد بود . به اين ترتيب تا حدود زيادی جلوی رانش و لگدزدن طاق گرفته می شود

 

منبع اتود

لینک به دیدگاه

به گفتگو بپیوندید

هم اکنون می توانید مطلب خود را ارسال نمایید و بعداً ثبت نام کنید. اگر حساب کاربری دارید، برای ارسال با حساب کاربری خود اکنون وارد شوید .

مهمان
ارسال پاسخ به این موضوع ...

×   شما در حال چسباندن محتوایی با قالب بندی هستید.   حذف قالب بندی

  تنها استفاده از 75 اموجی مجاز می باشد.

×   لینک شما به صورت اتوماتیک جای گذاری شد.   نمایش به صورت لینک

×   محتوای قبلی شما بازگردانی شد.   پاک کردن محتوای ویرایشگر

×   شما مستقیما نمی توانید تصویر خود را قرار دهید. یا آن را اینجا بارگذاری کنید یا از یک URL قرار دهید.

×
×
  • اضافه کردن...