رفتن به مطلب

محصوریت در باغ ایرانی...


ارسال های توصیه شده

[TABLE=class: contentpaneopen]

[TR]

[TD][/TD]

[/TR]

[TR]

[TD] Jeld.jpg

محصوریت در باغ ایرانی

 

نویسنده : مهشید قاسمی، دانشجوی کارشناسی ارشد معماری منظر، دانشگاه بین المللی امام خمینی ره

 

Email : Mghasemi71@gmail.com

 

 

 

مقدمه: در باز خوانی باغ ایرانی کیفیات فضایی متنوعی با حضور در ان به چشم می خورد که می توان به پیوستگی، تلفیق، بی مرزی فضای باغ ایرانی به علت رابطه هندسی، رابطه بصری، رابطه حسی، در باغ اشاره کرد که اصولا به علت ویژگی کالبدی و معنایی دران وجود می اید، در این خصوص، بحث محصوریت در باغ ایرانی را باز کرده و از انجایی که محصوریت با سادگی شکل در کل و جزأ و همچنین ایستایی و پویایی فضاهای محصور ارتباط برقرارمی کند، دلایل وجودی انرا در فضای کلی باغ و خرد فضاها مورد بحث قرار می دهیم. باغ تا انجا که ممکن است ساده و روشن شکل می گیرد وابهامی مادی در رابطه انسان و فضا باقی نمی گذارد. (میر فندرسکی،1383،ص10) باید گفت درترتیب دادن و ایجاد فضای باغ ایرانی برای داشتن روشنی (وضوح)، ریاضی به کار گرفته می شود ... . باغ ایرانی با حصاری در شکل مستطیل محصور می شود با محورهای عمود بر هم و موازی با اضلاع حصار تقسیم بندی می شود و در شکل یابی نظام استقرار(سازمان فضایی) باغ زمینه هندسی مربوط به دیگر نظام ها،از جمله نظام ابیاری، نظام کاشت، نظام معماری و نظام منظری فراهم می شود. (میرفندرسکی،1383،ص10) به بیانی دیگر نظام ساختاری باغ ایرانی، زمینه هندسی تلفیق عناصر طبیعی و مصنوع را در باغ پدید می اورد که عناصر طبیعی را با توجه به نظام کاشت و اب سازماندهی می کند و عناصر مصنوع و ابنیه در نظام استقرار معماری معین می شوند.

 

نظام معماری: همانطور که مشاهده کردید، باغ ایرانی یا پردیس از لحاظ دودمان شناسی لغوی با مفهوم دیوار پیوندی عمیق و ازلی داشته از این رو به نظر میرسد این عنصر نقش بنیادی تری را در میان عناصر تشکیل دهنده باغ ایرانی در ایجاد محصوریت ایفا می کند.

 

باغ بهشتی، باغ ایرانی: باتوجه به معنی واژه پردیس که متشکل و مرکب ازدو واژه پائری دئزا است.پائری را به معنی پیرامون و گرداگرد و یا پیرامون دژ دانسته اند. (پیرنیا 1373.ص.4 ). قسمت دوم واژه پائری دئزا را واژه (دئزا) شکل می دهد که از مصدر دئز و به معنی دیوار گذاشتن است، هم چنین دئزا به معنی روی هم چیدن، انباشتن و دیوار گذاشتن است نیز می دانند. (دهخدا. لغت نامه ذیل فردوس). واژه دیس در وجوه تسمیه بسیاری از روستاها و مواضع قلمروهای فرهنگی ایران،به صورت های دژ، دیز،دز موجود است، این با کلمه دای هم ریشه و درخراسان به معنی دیوار باغ مصطلح است. (ابریشمی .1383،ص 4) در منابع زیادی باغ ایرانی را به بهشت تشبیه کرده اند. در متون زرتشتی از بهشت به معنای فردوس یاد شده است، که کلاوس هردوگ کلمه فردوس در زبان فارسی را به معنی باغ محصور و نیز به معنای بهشت می داند. (هردوگ.1376،ص.490 ) واژه باغ نیزبه معنی تکه زمینی است که برای جلو گیری از هجوم گاوها محصور شده و برای استفاده و تفریح انسان مناسب سازی شده است .کلمه قدیم (geard)- به معنای حصار – کلمات باغ و حصار را به وجود اورده ا ست. در زبان انگلیسی امریکایی فضای بیرونی که به یک خانه متصل شده، اگر مناسب استفاده باشد به عنوان حیات و اگر مناسب تفریح باشد، به عنوان باغ شناخته می شود. (تام ترنر ) الیزابت موبینهان در سطور اولیه کتابش می نویسد :بهشت وعده داده شده در قران، شامل طبقاتی از باغ هاست که هر کدام از دیگری با شکوه تر است، در باغ های اسلامی ایران و هند طبقه معمولا معادل با محصور بودن است که برگرفته شده از باغ بهشت درقران است. «باغ ایرانی محصور است گرداگرد خود دیواری یا چینه ای دارد استوار که تاج گستر درخت ها از فراز ان سپر حفاظت بر دست، تبسم دعوت بر لب و گشاده رویی مهمان نوازی بر چهره دارد، حصار از دو سوی ورودی باغ را دور می زند.» پیشینه باغ های محصور و دلایل وجودی حصار یا دیوار در گذشته : حصار کشی فضای بیرونی از حدود 10000 هزار سال پیش از میلاد مسیح شروع شد اگرچه نمی توان تشخیص نمود کی و کجا اولین باغ ساخته شده. تنها میتوان تصور کرد که حصار کشی توسط یکی از پیشینیان ما که در غار زندگی می کرده است، ساخته شده تا مانعی برای حفاظت خانواده ازحملات حیوانات وحشی و درنده باشد. تا در یک بعد از ظهر باشکوه افتابی دوره نوسنگی در ارامش باشند. از جمله شواهد باغ سازی که از 2200 سال قبل از میلاد مسیح به دست امده است مصریان بوده اند. انان گیاهان مثمر و زینتی را با هم به کار می بردند. باغ های محصور نیز از همین زمان متداول شد تا محیطی محصور برای زنان ساکنان منازل ایجاد نماید. (تاریخچه و سبک های گوناگون هنر باغسازی در جهان) باغ سازی در ایران ریشه ای کهن دارد منابع کهن روایی، شاهان اسطوره ای ایران را اولین سازندگان باغ دانسته اند. در دوره هخامنشیان یک نمونه باغ های مستقل محصور با کانال های ابی بودند که باغ را به چهار قسمت تقسیم می کردند و کوشکی در وسط انها که محل اقامت موقت و استرحت و احیانا برگذاری برخی مراسم بوده است. از انجا که باغ در فرهنگ ایرانی به مثابه یک آرکی تایپ یا کهن الگو شناخته می شود. می توان گفت الگو جامع باغ ایرانی از دوره هخامنشیان از 2500 سال پیش تا پایان قاجار تغییر محسوسی نداشته و بنابراین محصور بودن باغ ها به وسیله دیوار یکی ازاصول جدایی ناپذیر ازالگوی باغ های ایرانی است. (شاهچراغی. 1389)

 

دلایل محصوریت ناشی از دیوار : دلایل اقلیمی: گروهی دلیل وجود دیوار در پیرامون باغ را ناشی از اقلیم دانسته اند. (باستانی پاریزی) در این خصوص نتایجی که در زمینه بازخوانی باغ ایرانی با تکیه بر نشانه شناسی دیوار باغ انجام گرفته :" از نقطه نظر زبان شناسی و نشانه شناسی دیوار باغ ایرانی دارای وجهی شفاف بوده و دلالت بر تمایز بین دو دنیای کاملا متفاوت می نماید. انچه در داخل باغ شکل می گیرد دارای وجهی انشایی بوده و به مفهومی بسیار بنیادی تر از حدود مالکیت بر زمین دلالت دارد، می توان بر اساس بررسی های انجام شده نتیجه گرفت که: دیوار و انچه به وسیله ان تحدید شده تنها دلالت بر عرصه ای دارد که می شود در ان محیطی مطلوب و متفاوت از طبیعت ان سوی دیوار افرید، در تمامی نمونه های منسوب به باغ ایرانی که در سرزمین های دیگر و در اقلیم های متفاوت شکل گرفته اند نمی توان چنین نقشی را روی دیوار مشاهده نمود. پس حد دیوار در باغ ایرانی بر مفهوم عمیق تری دلالت دارد که عبارت است از انکشاف اب برای افرینش جهانی انشایی در اقلیم گرم و خشک ایران. (مسعودی.1382.ص.303.304) ارزیابی و بررسی نمونه های تاریخی عوامل مختلف موثر بر شکل گیری باغ نظر فوق را با تردید مواجه می سازد همه باغ های ایرانی صرف نظر از اقلیمی که در ان قرار گرفته اند محصور هستند. باغ شاهزاده یا فین در میان کویرهمان طور در حصار پیچیده شده که باغ صفی اباد در دل جنگل یا باغ جهان نما در شهر. درجای دیگر هنر حصار باغ را ناشی ازدو عامل اعتقادی و کاربری نیز دانسته اند ."محیط داخل باغ به عنوان یک فضای خصوصی برای افراد غریبه باید پوشیده باقی بماند،ودیگر انکه درختان باغ به عنوان یک کالای اقتصادی برای فروش میوه نیازمند مراقبت بودند و دیوار وسیله مناسبی برای این کار بوده است. (حیدرنتاج)

 

عامل امنیتی: وجه امنیت در باغ قلعه ها نمود بیشتری دارد، در برخی از دوره های تاریخی و نیز برخی از شهرها به دلیل ویژگی های خاص و عمدتا جهت محافظت از باغ در برابر حمله حیوانات، حفاظت از ساکنین باغ در برابر حمله دشمنان، ایجاد ارامش روانی وفضای خلوت برای زندگی شخصی، دیوارها قطورتر و مرتفع تر ساخته شده تا جای که به صورت و گاهی به صورت دژ در امده و برج های دیده بانی نیز در ان ساخته شده است. برای نمونه باغ بهشت حسن صباح درقلاع الموت، باغ فین کاشان و نیز باغ های شیراز در دوره صفویه از این جمله اند. در دوران حکومت مقتدر صفویان در ایران امنیت سیاسی و رونق اقتصادی فراهم شده در جامعه موجب شد باغ های تجیر به عنوان باغ هایی با دیوار مشبک ایجاد شود، چرا که اولین شرط لازم برای ایجاد این گونه باغ ها امنیت بوده است. (انصاری.1378.ص187) همچنین در این دوران تلفیق کاربری های عمومی و خصوصی در این دوران موجب ابداع و ارائه تعریف جدیدی از باغ ایرانی شد، به عنوان نمونه مشبک ساختن دیوارهای باغ ها در دو طرف محورهای عمودی سبب می شد تا علاوه بر انکه عابران می توانستند داخل باغ را ببینند، منظر کلی این محور محصور نمی شد. (شاهچراغی) این عامل را نمی توان به همه باغ ها عمومیت داد، چرا که باغ های شاهان در مناطق حفاظت شده، همچون عباس اباد که امنیت ان تامین بوده است نیز محصور بوده اند.

 

عامل امنیتی: درجایی زرتشت به محصور کردن باغ با هفت حلقه دیوار اشاره می کند تا از نفوذ شیاطین در امان باشد. در کتاب بشر و باغ هایش از قول اوستا نقل شده که اهورامزدا هنر ساختن بهشت وعده داده شده اش را به تصویر می کشد: هر کس که این باغ را بسازد، رابط با نور اهورا مزدا می شود، برای اینکه بهشت از گزند اهریمن در امان باشد باید آن را ابیاری کرده و هزار گونه مواظبت از آن به عمل آورند. دور ان را محصور کنند چون همیشه از سوی اهریمن در معرض خطر می باشد. Benoist.1975Tp.106 در اینجا محصور کردن باغ عامل مذهبی بیان می شود که این باغات تجسم واقعی بهشت های اوستایی می باشند. (متدین،1378،ص،411)

 

محصوریت در بنای اندرونی: در بعضی ازباغ ها کوشک به نسبت"یک سوم" در امتداد محور طولی باغ قرار دارد و بناهای اندرون را در طرف خلوت باغ قرار می دادند و منظر اصلی در جهت مخالف اندرون بود تا بدین وسیله نوعی محرمیت ایجاد کند و فضای اندرون را از چشم بیگانگان دور نگه دارند. باغ طرف اندرون میان کرت و سایر اجزا را داشت، اما پشت ان مسدود بود مثل باغ دلگشا. (مرضیه نورانی ) در این حالت غالبا چند فضای باز مرکزی محصور یا نیمه محصور در نظر گرفته می شد. (نعیما باغ ایرانی)

 

محصوریت ناشی از مکان بودگی باغ ایرانی: از دیدگاه پدیدارشناسان انسان دربرقراری با طبیعت دو گونه برخورد می کنند: 1) نخست آنچه در باغ سازی اروپا بیشتر نمود دارد، انسان سعی می کند فهم تجربه شده ازطبیعت را به نحوی مشهود سازد بنابراین درخلق چنین باغ هایی ازآنجا که طبیعت سرسبز و حاصلخیز منطقه خود امکان نامحدودی را عرضه داشته، انسان برای گشایش یا آشکار کردن و محدود ساختن آن محدوده ای می سازد. استراتژی به کار رفته در این نوع باغ سازی محدود کردن است ...گزینش محدوده ای میان بی کران ... 2) این امکان وجود دارد که انسان از طریق گرداوری عالم کوچکی بیافریند تا دنیای او را عینیت و انسجام بخشد در این حالت به ویژه باغ ایرانی پدیده ای بیش ازنقطه سرسبز در طبیعت بکر است و مثل حضوری بدیع تجربه می شود، به این معنی باغ بر خلاف روش پیشتر ذکر شده، طبیعت را بازنمایی نمی کند بلکه به حضور می اورد و چیزی را که پیش از این حاضر نبوده را حاضر میسازد. به بیانی دیگر در مقایسه با باغ اروپایی طبیعت موجود را با محصور کردن متمرکز می سازد و آن را نشان می دهد. باغ ایرانی زمین بکر خشن و خشک تمامی معانی و استعداد محیط را که پیش از این مخفی اما بالقوه بوده بالفعل و اشکار میسازد و می توان گفت باغ ایرانی آشکارگی هستی است. باغ هستی را به موقعیتی که ما مکانش می خوانیم می آورد،که قبل از پیدایی باغ این مکان به عنوان یک وجود عینی وجود نداشت. مکان با اثر وهم چون باغ به ظهور می آید. بنابراین در این روش مقصود وجودی از ساختن ان است که یک محل را به یک مکان مبدل کند به این معنی که مفاهیم بالقوه حاضر در محیط را آشکار کرده و جهان را قابل رویت میکند. (مرجوعی.1383.ص21) بر اساس نظریات شولتز و با بهره گیری از اندیشه هایدگر در مورد مکان و سکونت گزیدن در مکان ویژگی بنیادی مکان های انسان ساخت، تمرکز دادن و محصور کردن است. انها داخل های هستند که انچه را شناخته شده (فهمیده شده) است را گرد می آورند. (مرجوعی 1383.ص.22) و اهمیت دیوار در حفاظت باغ آنجاست که حیطه باغ را از لحاظ خود پایندگی تعین می بخشد و پیوند آن را با سایر گستره ها مشخص می گرداند و درواقع این مرز (دیوار) حد بهره وری ازمنابع طبیعت است برای انسانی که به طبیعت مقدس می نگرد. (مرجوعی.1383.ص 22)

 

نظام کاشت: نظام کاشت درختان با ارتفاع زیاد و انبوهی برگ های بعضی از آنها که در دو سوی خیابان های اصلی باغ خاک را با دیواره ای سبز به آسمان می پیوندد. (ورجاوند.1375.ص.590) معمولا به دلیل عریض بودن محور اصلی باغ و فاصله میان ردیف درختان دو طرف محور این سطوح عمودی از نظر بصری به راحتی دیده می شوند و در طول زمان و رشد درختان (البته متناسب با نوع درخت ) دالانی سر پوشیده از درختان به وجود می آید. (پیرنیا.1385.ص.7) این محور اصلی ستون فقرات باغ و مکان استقرار عناصر مهم کارکردی و شکل دهنده منظر اصلی آن است. ساماندهی محور علی رغم عملکرد آن به عنوان مکان استقرار عناصر باغ، مبتنی بر نقش کارکردی آن نبوده و ایجاد فضای وحدت دار که منظره در آن اصالت دارد مد نظر است، بریدن از بیرون و توجه به درون، با بهرگیری از همه امکاناتی که پرسپکتیو مجازی و ساخته شده در فضا فراهم می آورد، که بیننده را درون آن فرا می خواند. (منصوری) کاشت درختانی که در حاشیه دیوار باغ به تبع هندسه آن کاشته می شود نیز همگی همسو با هندسه باغ بوده و بر نقش ان به عنوان یک چارچوب می افزاید. (مسعودی)

 

نظام اب (ازلحاظ معنایی): عنصر آب در ایران کهن الهه ای بر آن متصور بوده اند، در وصف این عنصر بیان می شود که: آب در عرصه باغ گردش می کند، در نقطه ای از تربیع بیرون می رود، اما دوباره و به زبانی مکرر از نقطه مبدا در حال ظهور است، این رخداد که در فضایی محصور رخ می دهد یادآور رخداد کیهانی است.

 

تاثیر نظام تمرکز حواس بر احساس محصوریت در باغ ایرانی: در باغ ایرانی نظام تمرکز حواس که منتج از تاثیر هم زمان نظام جهت دهنده اصلی همراه نظام ادراکی حواس پنج گانه است بر احساس و ادراک محصوریت در فضای باغ توسط انسان تاکید می کند. بررسی های نظام باغ ایرانی نشان می دهد که احساس محصوریت در باغ بیشتر حسی بر گرفته از انتظام حواس در باغ ایرانی است. انسانی که در محور اصلی باغ حرکت می کند به ندرت می تواند دیوار پیرامونی باغ را ببیند، این نه به دلیل فاصله از آن بلکه به آن علت است که محورها و مسیرهای حرکتی در باغ ایرانی در واقع دیدرو هستند و محصوریت بصری به وجود می آورند. صدای آب و پرندگان محصوریت شنوایی ایجاد کرده، رایحه و عطر گل ها و میوه ها حس بویایی و چشایی را جلب می کند، حرکت بر زمین نرم همراه احساس لطافت، گیاهان و آب در حرکت به سمت کوشک حس لامسه انسان را متوجه خود می کند، بنابراین به دلیل ان که در باغ ایرانی غنای حسی وجود دارد، در یک زمان واحد تمامی حواس پنجگانه انسان در یک محیط تحت تاثیر قرار می گیرد و احساس محصوریت تشدید می شود، این احساس محصوریت می تواند انسان را به احساس خلوت مطلوب نیز هدایت کند و با جدایی از محیط بیرون نوعی آرامش برای انسان به وجود آورد. می توان گفت نظام تمرکز حواس از یکسو موجب گسست و انفصال محیط باغ از محیط اطراف در نظر مخاطب می شود و از سوی دیگر اسباب دریافت نظام ها ی معنایی و اتصال به حیطه معنا را برای انسان پدید می آورد. (شاهچراغی )

 

دلایل محصوریت در باغ ایرانی از لحاظ معنایی: پردیس و باغ اشاره به زمینی محدود و محصور است که در درون خود معنای واسطه یا برقراری پیوند با پروردگار بخشایشگر و جهان معنا را پنهان دارد و شاید جایگاهی برای ظهور معنای غیر زمینی بهشت. واژه شناسی حکمی باغ ایرانی و تحلیل معانی از نظر دودمان شناسی نشان می دهد دو مفهوم و معنای "انفصال"و یا گسست از محیط و هم چنین" اتصال "و یا پیوند معنایی در معنای واژه باغ و پردیس وجود دارد.

01.jpg

ساخت کالبد باغ در گذشته نیز به تفکر متکلمینی همچون غزالی تشبیه شده و بیان می شود که: خداوند ما را به سه بخش تقسیم کرد: یکی بدن یکی نفس و یکی روح. وقتی باغی می سازید آنچه آن وسط است مثل بدن ماست و درآن باغ و دور و برش که قدم میزنید، مثل این است که در نفس کلی دنیا را طی و در گل و درخت سیر می کنید، همه اینها نفسانی است و در انتهای آن هم که یک دیوار است آن هم می شود روح الهی. دیدی که در قدیم وجود داشت در ایران هم بوده، این است که وقتی خدا می گوید من ظاهر و باطن هم هستم، آن دیوار را من توسط نفسم، نفس لوامه نگاه می کنم و به نقطه وسط می رسم و هر چیزش که درون خودم هست، آن طور خانه و حیاطی می سازیم که وسطش همواره یک حوض و دور و ورش همواره دیوار است و این دیوار بدن ماست و آن حیاط نفس ماست و می رسد به نقطه وسط که روح ماست. (بختیار،1381،ص93)

 

 

 

منابع و مآخذ: منصوری، سید امیر (1384:درآمدی بر زیبایی شناسی باغ ایرانی،فصلنامه باغ نظر،ش3) نعیما، غلامرضا (1385:باغ های ایران «که ایران چو باغی است خرم بهار»،انتشارات پیام). مرجوعی، علی (1383:باغ همچون رویداد،فصلنامه معماری و شهرسازی ،ش،78-79،زمستان 83 ). شاهچراغی، ازاده (1389:پارادایم های پردیس «درآمدی بر باز شناسی و باز آفرینی باغ ایرانی ،انتشارات جهاد دانشگاهی واحد تهران . مسعودی، عباس (1382: بررسی دیوار به عنوان یکی از اجزاء تشکیل دهنده باغ ایرانی، فصلنامه معماری و فرهنگ، سال پنجم، ش14، تابستان 1382.) شاهچراغی، آزاده (1383: پارادوکس باغ ایرانی، فصلنلمه معمار، ش27 ). حیدر نتاج، وحید (1389 (باغ ایرانی«از ایران چه می دانم ؟/97، دفتر پژوهش های فرهنگی.

[/TD]

[/TR]

[/TABLE]

 

برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.

  • Like 4
لینک به دیدگاه
×
×
  • اضافه کردن...